• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : البقرة  آیه شماره : 62
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : المائدة  آیه شماره : 69
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : الانعام  آیه شماره : 54
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : النحل  آیه شماره : 97
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : الكهف  آیه شماره : 88
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : مريم  آیه شماره : 60
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : طه  آیه شماره : 75
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : طه  آیه شماره : 82
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : الفرقان  آیه شماره : 70
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : الفرقان  آیه شماره : 71
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : القصص  آیه شماره : 67
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : القصص  آیه شماره : 80
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : الروم  آیه شماره : 44
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : سبأ  آیه شماره : 37
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : غافر  آیه شماره : 40
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : غافر  آیه شماره : 40
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : فصلت  آیه شماره : 33
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : فصلت  آیه شماره : 46
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : الجاثية  آیه شماره : 15
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].