• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : النساء  آیه شماره : 16
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالاَتُكُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللاَّتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَآئِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللاَّتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ اللاَّتِي دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلاَئِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلاَبِكُمْ وَأَن تَجْمَعُواْ بَيْنَ الأُخْتَيْنِ إَلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا
سوره : النساء  آیه شماره : 23
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : النساء  آیه شماره : 64
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : النساء  آیه شماره : 96
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : النساء  آیه شماره : 100
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : النساء  آیه شماره : 106
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : النساء  آیه شماره : 110
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : النساء  آیه شماره : 129
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : النساء  آیه شماره : 152
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الفرقان  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الفرقان  آیه شماره : 70
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 5
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 24
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 50
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 59
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 73
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الفتح  آیه شماره : 14
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].