• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : الاعراف  آیه شماره : 198
ریشه کلمه : رأي
فعل : رأى
معنی : ديدن، دانستن، نگاه كردن، ادراک، شناخت، فهميدن، پنداشتن، نظر، نظريّه و آن چه به فكر آيد. «أَرَأَيْتَ» به من بگو، به من خبر بده
توضیح : رأى و ديدن اعم است از آن كه با چشم باشد يا با قلب. «رثاء» تظاهر و نشان دادن به غير «رؤيا» خواب ديدن «تَرائى» ديدن يكديگر چون رأى به دو مفعول متعدى شود به معنى علم آيد. [سباء:6]. و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن مى‏دهد كه موجب عبرت باشد. مثل [بقره:243]. «أَرَأَيْتَ» جارى مجراى «اخبرنى» آمده و به آن كاف خطاب براى تأكيد ضمير داخل مى‏شود. مثل [اسراء:62] رأى چون به باب افعال رود پيوسته دو مفعول خواهد داشت مثل [انفال:43] «أرأيت» در هر سه مورد سوره علق، براى تعجب است.
سوره : الشورى  آیه شماره : 45
ریشه کلمه : رأي
فعل : رأى
معنی : ديدن، دانستن، نگاه كردن، ادراک، شناخت، فهميدن، پنداشتن، نظر، نظريّه و آن چه به فكر آيد. «أَرَأَيْتَ» به من بگو، به من خبر بده
توضیح : رأى و ديدن اعم است از آن كه با چشم باشد يا با قلب. «رثاء» تظاهر و نشان دادن به غير «رؤيا» خواب ديدن «تَرائى» ديدن يكديگر چون رأى به دو مفعول متعدى شود به معنى علم آيد. [سباء:6]. و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن مى‏دهد كه موجب عبرت باشد. مثل [بقره:243]. «أَرَأَيْتَ» جارى مجراى «اخبرنى» آمده و به آن كاف خطاب براى تأكيد ضمير داخل مى‏شود. مثل [اسراء:62] رأى چون به باب افعال رود پيوسته دو مفعول خواهد داشت مثل [انفال:43] «أرأيت» در هر سه مورد سوره علق، براى تعجب است.
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا
سوره : الفتح  آیه شماره : 29
ریشه کلمه : رأي
فعل : رأى
معنی : ديدن، دانستن، نگاه كردن، ادراک، شناخت، فهميدن، پنداشتن، نظر، نظريّه و آن چه به فكر آيد. «أَرَأَيْتَ» به من بگو، به من خبر بده
توضیح : رأى و ديدن اعم است از آن كه با چشم باشد يا با قلب. «رثاء» تظاهر و نشان دادن به غير «رؤيا» خواب ديدن «تَرائى» ديدن يكديگر چون رأى به دو مفعول متعدى شود به معنى علم آيد. [سباء:6]. و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن مى‏دهد كه موجب عبرت باشد. مثل [بقره:243]. «أَرَأَيْتَ» جارى مجراى «اخبرنى» آمده و به آن كاف خطاب براى تأكيد ضمير داخل مى‏شود. مثل [اسراء:62] رأى چون به باب افعال رود پيوسته دو مفعول خواهد داشت مثل [انفال:43] «أرأيت» در هر سه مورد سوره علق، براى تعجب است.