• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : آل عمران  آیه شماره : 55
ریشه کلمه : خلف
فعل : خلف
معنی : پشت سر، پس، «خلف» جانشين بد ، آخر مانده بد «خِلْفَة» كسى که از پى ديگرى در آيد خلاف: پشت سر، پس از، مخالفت و ناسازگارى ، بر عکس، «اختلاف» ناسازگاري، متنوّع، پشت سر هم آمدن، آمد و رفت
توضیح : خلف به تحريك و سكون هر كسى است كه پس از رفتن ديگرى در آيد ليكن به فتح اوّل و دوّم در جانشين بد به كار مى‏رود گويند خلف صدق و خلف سوء [اعراف:124] قطع از خلاف آن است كه مثلاً دست راست را با پاى چپ و يا بالعكس ببرند .
وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَآ آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الخَيْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ
سوره : المائدة  آیه شماره : 48
ریشه کلمه : خلف
فعل : خلف
معنی : پشت سر، پس، «خلف» جانشين بد ، آخر مانده بد «خِلْفَة» كسى که از پى ديگرى در آيد خلاف: پشت سر، پس از، مخالفت و ناسازگارى ، بر عکس، «اختلاف» ناسازگاري، متنوّع، پشت سر هم آمدن، آمد و رفت
توضیح : خلف به تحريك و سكون هر كسى است كه پس از رفتن ديگرى در آيد ليكن به فتح اوّل و دوّم در جانشين بد به كار مى‏رود گويند خلف صدق و خلف سوء [اعراف:124] قطع از خلاف آن است كه مثلاً دست راست را با پاى چپ و يا بالعكس ببرند .
سوره : الانعام  آیه شماره : 164
ریشه کلمه : خلف
فعل : خلف
معنی : پشت سر، پس، «خلف» جانشين بد ، آخر مانده بد «خِلْفَة» كسى که از پى ديگرى در آيد خلاف: پشت سر، پس از، مخالفت و ناسازگارى ، بر عکس، «اختلاف» ناسازگاري، متنوّع، پشت سر هم آمدن، آمد و رفت
توضیح : خلف به تحريك و سكون هر كسى است كه پس از رفتن ديگرى در آيد ليكن به فتح اوّل و دوّم در جانشين بد به كار مى‏رود گويند خلف صدق و خلف سوء [اعراف:124] قطع از خلاف آن است كه مثلاً دست راست را با پاى چپ و يا بالعكس ببرند .
سوره : النحل  آیه شماره : 92
ریشه کلمه : خلف
فعل : خلف
معنی : پشت سر، پس، «خلف» جانشين بد ، آخر مانده بد «خِلْفَة» كسى که از پى ديگرى در آيد خلاف: پشت سر، پس از، مخالفت و ناسازگارى ، بر عکس، «اختلاف» ناسازگاري، متنوّع، پشت سر هم آمدن، آمد و رفت
توضیح : خلف به تحريك و سكون هر كسى است كه پس از رفتن ديگرى در آيد ليكن به فتح اوّل و دوّم در جانشين بد به كار مى‏رود گويند خلف صدق و خلف سوء [اعراف:124] قطع از خلاف آن است كه مثلاً دست راست را با پاى چپ و يا بالعكس ببرند .
سوره : الحج  آیه شماره : 69
ریشه کلمه : خلف
فعل : خلف
معنی : پشت سر، پس، «خلف» جانشين بد ، آخر مانده بد «خِلْفَة» كسى که از پى ديگرى در آيد خلاف: پشت سر، پس از، مخالفت و ناسازگارى ، بر عکس، «اختلاف» ناسازگاري، متنوّع، پشت سر هم آمدن، آمد و رفت
توضیح : خلف به تحريك و سكون هر كسى است كه پس از رفتن ديگرى در آيد ليكن به فتح اوّل و دوّم در جانشين بد به كار مى‏رود گويند خلف صدق و خلف سوء [اعراف:124] قطع از خلاف آن است كه مثلاً دست راست را با پاى چپ و يا بالعكس ببرند .
سوره : الزخرف  آیه شماره : 63
ریشه کلمه : خلف
فعل : خلف
معنی : پشت سر، پس، «خلف» جانشين بد ، آخر مانده بد «خِلْفَة» كسى که از پى ديگرى در آيد خلاف: پشت سر، پس از، مخالفت و ناسازگارى ، بر عکس، «اختلاف» ناسازگاري، متنوّع، پشت سر هم آمدن، آمد و رفت
توضیح : خلف به تحريك و سكون هر كسى است كه پس از رفتن ديگرى در آيد ليكن به فتح اوّل و دوّم در جانشين بد به كار مى‏رود گويند خلف صدق و خلف سوء [اعراف:124] قطع از خلاف آن است كه مثلاً دست راست را با پاى چپ و يا بالعكس ببرند .