• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : آل عمران  آیه شماره : 17
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
سوره : المائدة  آیه شماره : 119
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
سوره : الاعراف  آیه شماره : 70
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
سوره : الاعراف  آیه شماره : 106
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
سوره : التوبة  آیه شماره : 119
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
سوره : هود  آیه شماره : 32
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
سوره : يوسف  آیه شماره : 27
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
سوره : يوسف  آیه شماره : 51
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
سوره : الحجر  آیه شماره : 7
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
سوره : النور  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
سوره : النور  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 31
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 154
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 187
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 29
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 8
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 24
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 35
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.
سوره : الاحقاف  آیه شماره : 22
ریشه کلمه : صدق
فعل : صدق
معنی : «صدق» راست، راست گفتن، راستى، خبر راست، راستين، درستکار بودن، «تصديق» باور داشتن، قبول کردن، اذعان، اعتقاد، راست دانستن مطلب و سخن «صدقه» احسان، چيزى که انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. جمع آن صدقات «تصدّق» صدقه دادن، بخشيدن، انفاق «صَدُقه» مهريّه، کابين. جمع آن صداق «صديق» رفيق، دوست راستين «صدّيق» پيوسته راستگو ، راست کردار «صادقين» راستگويان
توضیح : «صدقه» چيزى است كه انسان از مال خود قربة الى اللّه مى‏دهد. و آن اعمّ از زكات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‏شود ولى زكات فقط اسم واجب است (مجمع) در علت اين نامگذاري گفته شده كه بنده به وسيله آن صدق عبوديّت خويش را اظهار مى‏كند. «صَدُقَة» به فتح (ص) و ضم (د) مهريّه زن است جمع آن در قرآن صدقات آمده [نساء:4]. شايد علت اين تسميه آن باشد كه شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن يا دستور خدا را ظاهر مى‏كند. «صدّيق» بسيار راستگو و راغب در مفردات سه قول درباره آن نقل كرده است: 1- كسى كه اصلاً دروغ نمى‏گويد. 2- آن كه دروغ از او سر نمى‏زند كه به صدق عادت دارد. 3- آن كه در قول و عقيده راست، و راستى خويش را به کار و فعلش اثبات كند.