• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : آل عمران  آیه شماره : 47
ریشه کلمه : ولد
فعل : ولد
معنی : فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان «وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن «والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان «وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح : ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مى‏شود والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مى‏شود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمى‏شود. (مفردات راغب)
يُوصِيكُمُ اللّهُ فِي أَوْلاَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَآؤُكُمْ وَأَبناؤُكُمْ لاَ تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيما حَكِيمًا
سوره : النساء  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : ولد
فعل : ولد
معنی : فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان «وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن «والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان «وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح : ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مى‏شود والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مى‏شود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمى‏شود. (مفردات راغب)
يُوصِيكُمُ اللّهُ فِي أَوْلاَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَآؤُكُمْ وَأَبناؤُكُمْ لاَ تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيما حَكِيمًا
سوره : النساء  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : ولد
فعل : ولد
معنی : فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان «وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن «والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان «وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح : ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مى‏شود والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مى‏شود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمى‏شود. (مفردات راغب)
وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّكُمْ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُم مِّن بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِن كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلاَلَةً أَو امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن كَانُوَاْ أَكْثَرَ مِن ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاء فِي الثُّلُثِ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَآ أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَآرٍّ وَصِيَّةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ
سوره : النساء  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : ولد
فعل : ولد
معنی : فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان «وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن «والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان «وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح : ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مى‏شود والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مى‏شود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمى‏شود. (مفردات راغب)
وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّكُمْ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُم مِّن بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِن كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلاَلَةً أَو امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن كَانُوَاْ أَكْثَرَ مِن ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاء فِي الثُّلُثِ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَآ أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَآرٍّ وَصِيَّةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ
سوره : النساء  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : ولد
فعل : ولد
معنی : فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان «وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن «والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان «وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح : ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مى‏شود والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مى‏شود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمى‏شود. (مفردات راغب)
وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّكُمْ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُم مِّن بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِن كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلاَلَةً أَو امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن كَانُوَاْ أَكْثَرَ مِن ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاء فِي الثُّلُثِ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَآ أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَآرٍّ وَصِيَّةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ
سوره : النساء  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : ولد
فعل : ولد
معنی : فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان «وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن «والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان «وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح : ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مى‏شود والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مى‏شود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمى‏شود. (مفردات راغب)
وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّكُمْ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُم مِّن بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِن كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلاَلَةً أَو امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن كَانُوَاْ أَكْثَرَ مِن ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاء فِي الثُّلُثِ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَآ أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَآرٍّ وَصِيَّةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ
سوره : النساء  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : ولد
فعل : ولد
معنی : فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان «وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن «والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان «وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح : ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مى‏شود والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مى‏شود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمى‏شود. (مفردات راغب)
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقِّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاَثَةٌ انتَهُواْ خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللّهُ إِلَـهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَفَى بِاللّهِ وَكِيلاً
سوره : النساء  آیه شماره : 171
ریشه کلمه : ولد
فعل : ولد
معنی : فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان «وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن «والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان «وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح : ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مى‏شود والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مى‏شود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمى‏شود. (مفردات راغب)
سوره : النساء  آیه شماره : 176
ریشه کلمه : ولد
فعل : ولد
معنی : فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان «وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن «والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان «وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح : ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مى‏شود والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مى‏شود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمى‏شود. (مفردات راغب)
سوره : النساء  آیه شماره : 176
ریشه کلمه : ولد
فعل : ولد
معنی : فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان «وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن «والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان «وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح : ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مى‏شود والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مى‏شود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمى‏شود. (مفردات راغب)
سوره : الانعام  آیه شماره : 101
ریشه کلمه : ولد
فعل : ولد
معنی : فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان «وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن «والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان «وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح : ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مى‏شود والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مى‏شود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمى‏شود. (مفردات راغب)
سوره : الزخرف  آیه شماره : 81
ریشه کلمه : ولد
فعل : ولد
معنی : فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان «وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن «والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان «وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح : ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مى‏شود والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مى‏شود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمى‏شود. (مفردات راغب)