سوره :
الرعد
آیه شماره :
31
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
الاسراء
آیه شماره :
5
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
الاسراء
آیه شماره :
7
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
الاسراء
آیه شماره :
104
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
الاسراء
آیه شماره :
108
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
الكهف
آیه شماره :
98
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
الكهف
آیه شماره :
98
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.