• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : النساء  آیه شماره : 95
ریشه کلمه : وعد
فعل : وعد
معنی : وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن «تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن «ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده «وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح : وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مى‏شود. «مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره : المائدة  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : وعد
فعل : وعد
معنی : وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن «تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن «ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده «وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح : وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مى‏شود. «مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره : الاعراف  آیه شماره : 44
ریشه کلمه : وعد
فعل : وعد
معنی : وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن «تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن «ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده «وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح : وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مى‏شود. «مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره : التوبة  آیه شماره : 68
ریشه کلمه : وعد
فعل : وعد
معنی : وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن «تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن «ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده «وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح : وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مى‏شود. «مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره : التوبة  آیه شماره : 72
ریشه کلمه : وعد
فعل : وعد
معنی : وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن «تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن «ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده «وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح : وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مى‏شود. «مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره : مريم  آیه شماره : 61
ریشه کلمه : وعد
فعل : وعد
معنی : وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن «تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن «ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده «وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح : وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مى‏شود. «مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره : النور  آیه شماره : 55
ریشه کلمه : وعد
فعل : وعد
معنی : وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن «تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن «ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده «وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح : وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مى‏شود. «مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره : يس  آیه شماره : 52
ریشه کلمه : وعد
فعل : وعد
معنی : وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن «تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن «ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده «وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح : وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مى‏شود. «مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا
سوره : الفتح  آیه شماره : 29
ریشه کلمه : وعد
فعل : وعد
معنی : وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن «تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن «ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده «وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح : وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مى‏شود. «مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره : الحديد  آیه شماره : 10
ریشه کلمه : وعد
فعل : وعد
معنی : وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن «تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن «ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده «وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح : وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مى‏شود. «مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.