سوره :
الانعام
آیه شماره :
4
ریشه کلمه :
عرض
فعل :
عرض
معنی :
«عَرض» ظهور، اظهار ، نشان دادن، عرضه کردن، آشکار کردن، وسعت داشتن، به نظر رساندن
«اعراض» روگردانى، پشت کردن، دوري
«تعريض» ضد تصريح، به كنايه سخن گفتن،
«عريض» وسيع ، پهنا، گستره، كثير «عارض» ظاهر شونده ، ابري که سراسر آسمان را بگيرد
«عَرَض» مال، کالا، بهره، چيز ناپايدار
توضیح :
بر هر چيز ناپايدار عرض گويند و در قرآن به متاع دنيا اطلاق شده مثل [انفال:67]
«عُرضه» در معرض، دستاويز
سوره :
الحجر
آیه شماره :
81
ریشه کلمه :
عرض
فعل :
عرض
معنی :
«عَرض» ظهور، اظهار ، نشان دادن، عرضه کردن، آشکار کردن، وسعت داشتن، به نظر رساندن
«اعراض» روگردانى، پشت کردن، دوري
«تعريض» ضد تصريح، به كنايه سخن گفتن،
«عريض» وسيع ، پهنا، گستره، كثير «عارض» ظاهر شونده ، ابري که سراسر آسمان را بگيرد
«عَرَض» مال، کالا، بهره، چيز ناپايدار
توضیح :
بر هر چيز ناپايدار عرض گويند و در قرآن به متاع دنيا اطلاق شده مثل [انفال:67]
«عُرضه» در معرض، دستاويز
سوره :
الشعراء
آیه شماره :
5
ریشه کلمه :
عرض
فعل :
عرض
معنی :
«عَرض» ظهور، اظهار ، نشان دادن، عرضه کردن، آشکار کردن، وسعت داشتن، به نظر رساندن
«اعراض» روگردانى، پشت کردن، دوري
«تعريض» ضد تصريح، به كنايه سخن گفتن،
«عريض» وسيع ، پهنا، گستره، كثير «عارض» ظاهر شونده ، ابري که سراسر آسمان را بگيرد
«عَرَض» مال، کالا، بهره، چيز ناپايدار
توضیح :
بر هر چيز ناپايدار عرض گويند و در قرآن به متاع دنيا اطلاق شده مثل [انفال:67]
«عُرضه» در معرض، دستاويز
سوره :
يس
آیه شماره :
46
ریشه کلمه :
عرض
فعل :
عرض
معنی :
«عَرض» ظهور، اظهار ، نشان دادن، عرضه کردن، آشکار کردن، وسعت داشتن، به نظر رساندن
«اعراض» روگردانى، پشت کردن، دوري
«تعريض» ضد تصريح، به كنايه سخن گفتن،
«عريض» وسيع ، پهنا، گستره، كثير «عارض» ظاهر شونده ، ابري که سراسر آسمان را بگيرد
«عَرَض» مال، کالا، بهره، چيز ناپايدار
توضیح :
بر هر چيز ناپايدار عرض گويند و در قرآن به متاع دنيا اطلاق شده مثل [انفال:67]
«عُرضه» در معرض، دستاويز
سوره :
المدثر
آیه شماره :
49
ریشه کلمه :
عرض
فعل :
عرض
معنی :
«عَرض» ظهور، اظهار ، نشان دادن، عرضه کردن، آشکار کردن، وسعت داشتن، به نظر رساندن
«اعراض» روگردانى، پشت کردن، دوري
«تعريض» ضد تصريح، به كنايه سخن گفتن،
«عريض» وسيع ، پهنا، گستره، كثير «عارض» ظاهر شونده ، ابري که سراسر آسمان را بگيرد
«عَرَض» مال، کالا، بهره، چيز ناپايدار
توضیح :
بر هر چيز ناپايدار عرض گويند و در قرآن به متاع دنيا اطلاق شده مثل [انفال:67]
«عُرضه» در معرض، دستاويز