سوره :
الاعراف
آیه شماره :
175
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
هود
آیه شماره :
43
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الكهف
آیه شماره :
80
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الكهف
آیه شماره :
82
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الشعراء
آیه شماره :
63
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الصافات
آیه شماره :
141
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
النجم
آیه شماره :
9
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الحشر
آیه شماره :
17
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.