• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 11
تعداد نظرات : 7
زمان آخرین مطلب : 5936روز قبل
دعا و زیارت

  + روزی پیامبر اسلام در پاسخ علی بن ابیطالب كه راه ورسم زندگی و برنامه حیات محمد (ص) سوال كرده بود ، . به آرامی وزیبایی گفت : 

برنامه حیات و راه ورسم زندگی مرا می خواهی

«معرفت» اندوخته من است .

«خـرد» بنیاد مذهب من است .

 «دوستی» اساس كار من است .

 «شوق» اسب راهوار من است .

 «یاد خدا» مونس دل من است .

 «اعتماد» گنجینه من است .

«غم» رفیق من است .

«دانش» سلاح من است .

 «شكیبایی» ردای من است .

 «رضا» غنیمت من است .

 «فقر» فخر من است .

 «پارسایی» پیشه من است .

«یقین» توان من است .

 «راستی» شفیع من است .

 «پرستش» سرمایه من است .

«كوشش» سرشت من است .

 «نماز» شادی من است . 

جمعه 5/11/1386 - 8:17
دعا و زیارت

سلام بر محرم كه ماه وصال است و قیام.

سلام بر حسین (ع) كه مظهر عشق است و ایثار.

سلام بر كربلا ، كه میعاد گاه عشق است و رسالت.

آن روز كه در آن سرزمین رقم می زدند كلام عشق را ، من دیدم حسین را كه بر لب كلام قران داشت و بر دست ، باری از رسالت و در چشم ، خشمی بر جهالت . 

آن روز حسین بر سینه می فشرد اكبر را ،وبه  بوسه نوازش می كرد چشمان عباس راكه خجالت می داد ایثار و عشق را. 

پنج شنبه 20/10/1386 - 12:56
دعا و زیارت

در سر راه، هیچ مسلمانی را نترسان، یا با زور از زمین او نگذر، و افزونتر از حقوق الهی از او مگیر. هرگاه به آبادی رسیدی، در كنار آب فرود آی، و وارد خانه كسی مشو، سپس با آرامش و وقار به سوی آنان حركت كن، تا در میانشان قرارگیری، به آنها سلام كن، و در سلام و تعارف و مهربانی كوتاهی نكن. سپس بگو ای بندگان خدا، مرا ولی خدا و جانشین او به سوی شما فرستاده تا حق خدا را كه در اموال شماست، تحویل گیرم؛ آیا در اموال شما حقی است كه به نماینده او بپردازید؟ اگر كسی گفت: نه، دیگر به او مراجعه نكن، و اگر كسی پاسخ داد آری، همراهش برو، بدون آنكه او را بترسانی، یا تهدید كنی، یا به كار مشكلی وادار سازی؛ هرچه از طلا و نقره به تو رساند بردار، و اگر دارای گوسفند یا شتر بود، بدون اجازه‏اش در میان آنها داخل مشو، كه اكثر اموال از آن اوست. آنگاه كه داخل شدی مانند اشخاص سلطه‏گر، و سختگیر رفتار نكن، حیوانی را رم مده، و هراسان مكن، و دامدار را مرنجان. حیوانات را به دو دسته تقسیم كن و صاحبش را اجازه بده كه خود انتخاب كند».‌ نهج‏البلاغه، نامه 25، فراز 1- 7

دوشنبه 17/10/1386 - 13:7
دعا و زیارت

  نامه امام علیه السلام به مالك اشتر كه در سال 38 هجرى هنگام منصوب كردن او به استاندارى مصر نوشته است، جامع آراى سیاسى و اجتماعى ایشان مى‏باشد . پیرامون این فرمان تاكنون كتابها و مقالات زیادى به رشته تحریر درآمده است . جرج جرداق مسیحى در ارتباط با این فرمان و مقایسه آن با اعلامیه حقوق بشر مى‏گوید: واضع اعلامیه حقوق بشر بیش از دو هزار نفر متفكر از جوامع و ملل مخلتف بوده‏اند، در صورتى كه واضع فرمان مبارك به مالك اشتر یك تن بوده است .

. آنها كه حقوق بشر را نوشتندو تنظیم كردند، همانها هستند كه حقوق انسانها را سلب مى‏كنند . . . . در صورتى كه فرزند ابى‏طالب هرجا كه قدم گذاشت و سخنش شنیده شد و شمشیرش با نور خورشید درخشیدن گرفت، استبداد و انحصارطلبى را متلاشى ساخت و زمین را براى حركت انسانها هموار كرد . پس خودش در دفاع از حقوق افراد و جوامع شهید شد، پس از آنكه در طول زندگى‏اش هزار بار شهید شده بود . الامام على (ع) صوت العدالة الانسانیة ، جرج جرداق

يکشنبه 16/10/1386 - 12:59
دعا و زیارت

من بی تو دمی قرار نتوانم كرد

احسان تو را شمار نتوانم كرد

گر بر سر من زبان شود هر مویی

یك شكر تو از هزار نتوانم كرد

شنبه 15/10/1386 - 13:23
دعا و زیارت

                 امام صادق(ع) می‏فرماید: هنگامی كه موسی بن عمران(ع) با خدا مناجات می‏كرد چشمش به مردی افتاد كه در سایه عرش الهی قرار داشت، عرض كرد: خداوندا این كیست كه عرش تو بر سر او سایه افكنده است؟» فرمود: ای موسی! این از كسانی است كه نسبت‏به مردم در برابر آنچه خداوند از فضلش به آنها ارزانی داشته، حسد نورزیده‏است»

بحارالانوار، جلد 70، صفحه 275

پنج شنبه 13/10/1386 - 12:33
دعا و زیارت

  پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله حقیقت نماز را چنین بیان مى‏كند: مثل الصلاة مثل عمود القسطاط اذا ثبت العمود ثبتت الاطناب و الاوتاد و الغشاء و اذا انكسر العمود لم ینفع وتد و لاطناب و لا غشاء; «نماز مانند ستون خیمه است; هرگاه ستون ثابت‏باشد، طنابها و میخها و پرده‏ها ثابت و سودمند خواهند بود و هرگاه ستون بشكند و در هم فرو ریزد، نه میخ نافع است، نه ریسمان سودى دارد و نه پرده اثرى خواهد داشت‏»

 من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 1، حدیث 639

يکشنبه 9/10/1386 - 13:6
دعا و زیارت
  امیرالمؤمنین علیه السلام طى نامه‏اى به حارث بن همدانى مى‏گوید: و اكظم الغیظ، و تجاور عند المقدره، و احلم عند الغصب، و اصفح مع الدولة، تكن له العاقبه . و استصلح كل نعمة انعمها الله علیك، و لا تضیغن من نعم الله عنك، و لیر علیك اثر ما انعم الله به علیك; «خشم خود را فرو نشان، و به هنگام قدرت ببخش، و به هنگام خشم فروتن باش، و در حكومت مدارا كن تا آینده خوبى داشته باشى، نعمتهایى كه خدا به تو بخشیده، نیكو دار و نعمتهایى كه در اختیار دارى تباه مكن، و چنان باش كه خدا آثار نعمتهاى خود را در تو آشكار ببیند .

خداوند سبحان در آیات بسیارى دعوت به نرمخویى و خوشرفتارى كرده و از خشم و غضب برحذر مى‏دارد چنانكه به رسول خدا صلى الله علیه و آله وحى شد: فبما رحمة من الله لنت لهم ولو كنت فظا غلیظ القلب لا نقظوا من حولك فاعف عنهم و استغفرلهم و شاورهم فى الامر; «اى پیامبر صلى الله علیه و آله! به بركت رحمت الهى در برابر مردم نرم و مهربان شدى و اگر خشن و سنگدل بودى، مردم از اطراف تو پراكنده مى‏شدند . پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش مطلب و در كارها با آنها مشورت كن .

حضرت على علیه السلام نیز خشم را به سبك مغزى و تحریك شیطان تشبیه مى‏كند و دورى از خشم را نزدیكى به خدا مى‏داند . ایشان خویشتن‏دارى در هنگام خشم را مهار نفس مى‏دانست و خشم بیمورد را دلیل جنون و دیوانگى ; چنانكه در نهج‏البلاغه فرموده است: الحدة و الجنون - و قال علیه السلام: الحدة ضرب من الجنون لان صاحبها یندم، فان لم یندم فجنونه مستحكم; «درود خدا بر او باد كه فرمود: تندخویى بیمورد نوعى دیوانگى است، زیرا كه تندخو پشیمان مى‏شود، و اگر پشیمان نشد، دیوانگى او پایدار است .»

در روایات بسیارى نیز ائمه: امر به كظم غیظ كرده‏اند; از جمله از حضرت پیغمبر صلى الله علیه و آله روایت‏شده كه فرمود: «هر كه غضب خود را از مردم باز دارد، خدا در روز قیامت عذاب خود را از او باز مى‏دارد .»

همچنین از امام صادق علیه السلام روایت‏شده كه فرمود: «از جمله چیزیهایى كه خدا به موسى علیه السلام فرمود، این بود كه نگاه‏دار غضب خود را از كسانى كه من تو را صاحب اختیار آنها كرده‏ام، تا من نیز غضب خود را از تو نگاه دارم .»

يکشنبه 9/10/1386 - 12:43
دعا و زیارت

  سؤالى مطرح است كه چگونه رحمت و محبت الهى، پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله، بر بندگان نازل مى‏شود؟ پیامبر صلى الله علیه و آله با بهره‏گیرى از كلام الهى مى‏فرمایند: «امروز دین شما را كامل كردم و نعمت‏خود را بر شما تمام نمودم و پسندیدم كه دین شما اسلام باشد» و مسلم است كه آنچه موجب اكمال دین و اتمام نعمت است، ولایت و امامت على علیه السلام است . اما چرا گزینش على علیه السلام مایه تمام نعمت و اكمال دین مى‏گردد؟ گزینش على علیه السلام را مى‏توان این چنین تعبیر كرد كه او تنها مولود كعبه است كه نامش برگرفته از نام خداوند است; - على الاعلى آن حضرت، به ادب خداوندى مؤدب و به غامض علم او آگاهى یافت . او بتهاى خانه خدا را مى‏شكند، در خانه خدا اذان مى‏گوید و خداوند را تقدیس و تمجید مى‏كند . پس خوشا به حال آنكس كه او را دوست مى‏دارد . و فرمانش را اطاعت مى‏كند و واى بركسى كه او را دشمن مى‏دارد و نافرمانیش مى‏كند

چهارشنبه 5/10/1386 - 12:11
دعا و زیارت

   ابن‏هشام كه اخبار حجة‏الوداع را از شروع سفر تا پایان مناسك در دوازده روایت دنبال كرده است ، در روایت‏سیزدهم بدون پرداختن به كیفیت مراجعت پیامبر صلى الله علیه و آله به مدینه، فقط با عبارت «ثم قفل رسول الله‏» ، به برگشت اشاره‏اى كرده و آنگاه از اقامت آن حضرت در بقیه ذى الحجه و صفر در مدینه و اعزام اسامة بن زید براى جنگ با رومیان سخن به میان آورده است; و هیچ اشاره‏اى به حدیث غدیر و مساله امامت و جانشینى على علیه السلام نكرده است .

طبرى و ابن اثیر هم اخبار حجة‏الوداع را مختصر نوشته‏اند و از مساله جانشینى و وصایت پیامبر در مورد على علیه السلام و حدیث معروف غدیرخم هیچ سخنى نگفته‏اند .به این ترتیب این سؤال به ذهن متبادر مى‏شود كه این منابع، به‏رغم پرداختن به سیره و زندگى پیامبر صلى الله علیه و آله - كه در بعضى موارد حتى كوچكترین جزئیات زندگى آن حضرت را به تفضیل ذكر كرده‏اند - چگونه روزهاى زیادى از عمر پیغمبر را - كه هر دقیقه و ثانیه آن، با قول، فعل و یا تقریر آن حضرت مى‏توانست مبین حكم جدید و دستور العمل تازه‏اى باشد - نادیده انگاشته‏اند و بدون اشاره به حادثه مهمى چون غدیر خم و مساله جانشینى پس از رسول خدا، به قسمت دیگر پرداخته‏اند؟!

ما مسلمانان معتقدیم پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله در هیچ شرایطى، جامعه و مردم را از داشتن امام بى‏نیاز نمى‏دید، حتى اگر تعداد آنها اندك و احتمال بروز شكاف و اختلاف، ضعیف بود . رسولى كه از بیم اختلاف سه نفر در سفر ماموریت ، به آنها دستور مى‏دهد تا یك نفر را به عنوان امیر و رئیس خود انتخاب كنند، چگونه ممكن است امت‏بزرگ اسلام را پس از خود، بدون تعیین سرپرست و زمامدار كه در حل و فصل مشكلات مرجع باشد، رها كند و در سلكى منظم در نیاورد ؟ ! در حالى كه نص صریح ایشان در واگذارى وصایت و خلافت مسلمانان به على علیه السلام در حدیث غدیر، نشان از اهمیت مساله رهبرى و پیشوایى مردم دارد . رهبرى امت پس از پیامبر صلى الله علیه و آله آنقدر مهم بود كه خداوند جبرئیل را نزد محمد صلى الله علیه و آله فرستاد، آن حضرت در زمان حیات خویش براى ولایت على علیه السلام از مردم، شاهد و گواه بگیرد و پیش از وفات خود، وى را امیرالمؤمنین بنامد و نه نفر از اصحاب مشهور و یاران خود را به عنوان شاهد فرا خواند .همچنین در بازگشت از حج، در غدیرخم به پیامبرش فرمود: «یا ایها الرسول، بلغ ما انزل الیك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته . . .» پس از ابلاغ خلافت و امامت على علیه السلام توسط رسول خدا، آیه «الیوم اكملت لكم دینكم . . .» نیز بر پیامبر نازل شد كه نزول این آیه، به منزله تبریك و شادباش بود و اینكه حضرت با اعلام ولایت، كمال دین را اعلام كرد، همچنین تاكید بر این نكته بود كه اگر رسول صلى الله علیه و آله نص ولایت را بر مردم ابلاغ نمى‏كرد، دین اسلام به كمال نمى‏رسید

چهارشنبه 5/10/1386 - 11:44
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته