• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 5
تعداد نظرات : 1
زمان آخرین مطلب : 5587روز قبل
شعر و قطعات ادبی
 را قسم به پرستو قسم به مرغ هوا

تو را قسم به کبوتر به عاشق دریا

تو را قسم به قناری قسم به عشق هزار

غریق عشق تو شد دل حجاب خود بردار

تو را به جان شقایق که بی  تو بی تابم

بدون لمس نگاهت نمی‌برد خوابم

تو را قسم به همه یاس‌های کبود

تو را قسم به شهادت قسم به شهود

تو را به جان گل و بلبلان گلزارت

تو را به جان همه بندگان بازارت

تو را به جان حقیقت به جان مجاز

بیا که چشم همه خیره طَرف حجاز

تو را قسم به هجوم خیال سودایی

تو را قسم به همه عاشقان دریایی

تو را به شِکوه هجر و شُکوه وصال

به انگبین می وصلت به خواب و خیال

به جان  شمع و تو را قسم به پروانه

که مرغ دلم پرکشیده از خانه

تو را قسم به خزان و به زردی پاییز

تو را قسم به نماز و به ناله ی شب خیز

تو را قسم به شقایق به خون سرخ شهید

ز لاله های شهادت بده به ما تو نوید

تو را قسم به سحرهای پرمهتاب

تو را قسم به كلام و قسم به كتاب

تو را قسم به درخت و قسم به چمن

تو را قسم به بهشت و قسم به عدن

تو را قسم به نار و قسم به نهار

تو را قسم به شتا  و قسم به بهار

تو را به شب قسم ات ای دلیل جهان

به پشت ابر تا به كی شوی تو نهان

تو را قسم به قلم وقت نام خدا

تو را قسم به گذشته قسم به فرداها

تو را قسم به همه عشق‌های بی‌فرجام

بیا که عشق با تو سر می‌شود انجام

تو را قسم به صبوری قسم به صبر

قسم دهم به باران قسم دهم به ابر

قسم به شعر و قسم به تنهایی

قسم به غزلها ی عشق و رویایی

قسم به عقل و قسم به احساست

قسم به مادر قسم به عباست

تو را قسم دهم ای پادشاه جهان

که شمس جان بنما پشت خود پنهان

بیا که ز هجرت خیال گشته محال

بیا که تنگی قلبم دگر گرفته مجال

بیا که چشمه ی جاری ز چشم خون بارد

بیا که شاعر هستی دل حزین دارد

دل به داغ بی كسی دچار شد ، نیامدی

چشم ماه و آفتاب تار شد ، نیامدی

سنگهای سرزمین من در انتظار تو

زیر سم اسبها غبار شد ، نیامدی

چون عصای موریانه خورده دستهای من

زیر بار درد تار و مار شد ، نیامدی

ای بلندتر ز كاش و دورتر ز كاشكی

روزهای رفته بیشمار شد ، نیامدی

عمر انتظار ما ، حكایت ظهور تو

قصّه بلند روزگار شد ، نیامدی

جمعه 27/10/1387 - 16:12
شعر و قطعات ادبی

همتون شعر باران را با صدای زیبای زضا عطاران گوش گردید

اینم شعرش

باران این چنین دل مرا بردی

باران دم به دم مرا تو آزردی

باران سرنوشتم را به یاد آور

باران سرگذشتم را مکن باور

من غریبی قصه پردازم

چون غریقی غرق در رازم

گمشدم در غربت دریا

بی نشان بی هم آوازم

دیریست قلب من از عاشقی سیراست

خسته از صدای زنجیر است

ممنون.نظر فراموش نشه ..................................................

سه شنبه 27/9/1386 - 21:54
آموزش و تحقيقات
  نظر فراموش نشه................................................

 كس نخاردپشت من جزناخن انگشت من
you want a thing done, do it yourself

 آب رفته به جوى باز نمى گردد
What is done can not be undone

 آب از سرش گذشته
It is all up with him

 آب ریخته جمع شدنى نیست
Don’t cry over the spilled milk

آب در كوزه و ما تشنه لبان میگردیم
we seek water in the sea

دوشنبه 26/9/1386 - 22:7
آموزش و تحقيقات
 

بى خبرى , خوش خبرى
No news is Best news

 شتر دیدى , ندیدى
You see nothing, You hear nothing

 عجله كار شیطان است
Haste is from the Devil

 کاچى به از هیچى
Something is better than nothing

 گذشتها گذشته
Let bygones be bygones

 مستى و راستى
There is truth in wine

 نوکه اومدبه بازار كهنه شد دل آزار
Out with the old, in with the new

 هر فرازى را نشیبى است
High places have their precipices

شنبه 24/9/1386 - 19:52
رمضان
توفیق حضور شما مهمان خوب خدا در  ضیافت الله  گرامی باد.
حلول ماه مبارک رمضان را به شما و خانواده محترمتان تبریک میگوییم.
پنج شنبه 22/6/1386 - 16:36
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته