شب اول قبر وسوال وجواب از اموات:
يكي از وحشتناك ترين مواقف انسان اولين شب ورود به عالم برزخ است .ازآن جايي كه وحشت به معناي عدم آشنايي وبيگانگي انسان با وضعيت جديد است لذا هر چه روح با عالم معنويت بيگانه باشد وبه عكس به دنيا تعلق خاطر داشته باشد درجه وحشت وتنهاييش بيشتر است.6
به تصريح روايات فشار قبر همان فشار بدن انسان بوسيله دو جسم است. اما اين فشار به وسيله ديوارهاي مثالي بر بدن مثالي صورت مي گيرد واگر روح به جسم مادي اش سخت علاقه داشته باشد هيچ مانعي ندارد كه اين عذاب جانكاه علاوه بر وساطت بدن مثالي ، شامل بدن دنيوي هم بشود.درروايتي راوي درباره فشار قبر كسي كه به دارآويخته مي شود ازحضرت رضا عليه السلام سوال مي كند وحضرت مي فرمايد:«او هم فشار قبر دارد،خدا هوا را امر مي كند كه اورا بفشارد.»7
فشار قبر،تنها شامل كافران وفاجران نمي شود، بلكه مومن هم - در صورتي كه مرتكب گناهان شده باشد- مشمول اين عذاب دردناك خواهد شد واين عذاب رحمتي است از جانب خداوند، براي مومنان زيرا موجب خروج مومن از گناه شده وبعد از آن در نعيم برزخ و قيامت به سر خواهد برد .
اما در مورد سوال در قبر، اباعبدا...(عليه السلام) مي فرمايد: «در قبر سوال نمي شود مگر از ايمان محض وكفر محض و خالص (يعني از عقايد سوال مي شود) وديگران را متعرض نمي شوند.»
شهيدثاني -رحمه الله عليه- فرمودند: « در قبر وعالم برزخ از مومن وكافر محض به تفصيل سوال خواهد شد يعني اين كه از كليه اصول عقايد وفروع آن ، مثل نماز ، روزه ،حج ،جهاد و...سوال مي شود. اما از كساني كه ضعيف العقل هستند ويا حجت الهي در ايمان بر آنها ثابت نشده به طوراجمال از كفر و ايمانشان بازجويي مي شود.»
از بيانات علما وبزرگان بدست می آيد که چهارگروه ( اطفال- افراد کم عقل- جاهل قاصر وکسی که فسق عملی ندارد)عذاب برزخی ندارند . زيرا يا امکان دسترسی به عقايد صحيح ولوازم ايمان رانداشته اند ويا مستضعف فکری ، فرهنگی وياعقب افتادگان فکری هستند.نکته مهم ديگری که بايد درآن تامل کرد اين است که پس از مرگ ، دفتر اعمال انسان بسته نمی شود زیرا بعضی از اعمال متوفی اعم از سيئه وحسنه می تواند اثرات منفی ويا مثبت ماندگاری برفرد ويا جامعه بگذارد . وتا زمانی که آن اثر باقی است به مناسبت آن اثر روح هم در عذاب ويا آرامش باقی می ماند . لذا ثواب کارهای خير انسان بعد از مرگ هم برای ميت نافع است .در روایتی از اباعبدالله (عليه السلام) به پنج خصلت اشاره شده که پس ازمرگ به ميت نفع می رساند :
▀ فرزند صالح ميت که برای او طلب مغفرت مي کند.
▀ کتابی که ميتی نوشته وموجب هدايت جامعه شده.
▀ چاهی حفر کرده باشد که مردم از آن نفع ببرند.
▀ نهالی کاشته باشد که مردم از میوه وسايه آن استفاده ببرند .
▀ صدقه جاريه ای که بعد از مرگ برای ميت جاری باشد سنت حسنه ای که بعد از مرگ او باقی باشد.8
علاقه روح به قبر وديدار اموات از خانواده:
براساس روايات فراوان بدون هيچ ترديدی می توان گفت که روح به قبر ومدفن خويش عنايت وتوجه خاصی دارد وعلتش می تواند چند چيزباشد:
← محل دفن، آخرين مرحله ازنشئه دنيا واولين مرحله از سفر اخروی اوست لهذا اين خاطره را روح هرگز فراموش نمی کند.
← قبر متوفی محل اجتماع خويشان است که به ياد او گرد هم جمع می شوند وکارهای خير چون تلاوت قرآن وخيرات ومبرات انجام می دهند .
← متوفی عنايت خاصی به زائرين قبرش دارد.بنا براين مردگان از آنچه بر بندگان می گذرد بی خبر نيستند به خصوص زمانی که زندگان بر مزارشان می آيند وآنهارا با کارهای خيرشان شادمان مي سازند. 9
در زمينه ديدار اموات از خانواده ،«اسحاق بن عمار»ازابی الحسن (عليه السلام) سوال کرد:« آيا شخص مومني كه از دنيا می رود پس از مرگ از خانواده خود ديدارمی کند؟» حضرت پاسخ می دهند. « بلی»، بعد پرسيد :«چه مدت وهر چند وقت يکبار؟» حضرت درپاسخ فرمودند: «به اندازه فضيلت ومنزلتی که نزد خدا دارد، بعضی هر روز ، بعضی دو روز يک باروبعضی هرسه روز يک بار.»اسحاق مي گويد: من درضمن کلام حضرت فهميدم که کمترين مدت درهرجمعه است. بعد سوال کردم درچه ساعتی ؟ فرمودند:« در نزد زوال شمس ، يعنی ظهر ويا قبيل آن»(شايد منظور اوقات نماز باشد) سپس فرمودند:« خداوند ملکی را همراه ميت می فرستد که به او آنچه را شادش می گرداند نشان دهد وآنچه را موجب کراهتش می شود ازاو بپوشاند ، لذا بر می گردد در حالتی که چشمش به ديدار آنها روشن است. ››10 امام صادق (عليه السلام) می فرمايد :«هيچ مومن وکافری نيست مگر اين که بعد از زوال شمس نزد کسانش می آيد واگر مومنی ببيند اهلش کارهای نيک انجام می دهندخدارا شکرمی گويدواگر کافر ببيند اهلش کارهای ناپسند انجام می دهند حسرت وافسوس می خورد.11
اموات از خيرات ومبراتی که به آنها داده می شود آگاهند. چه بسا سبب نجات آنها از عذاب برزخی شود . حضرت صادق (عليه السلام) می فرمايد:«همانا ميت به سبب ترحم واستغفاری که برايش انجام شده شاد می شود همانطوري که انسان زنده به سبب هديه ای که به او می دهند خوشحال می شود.» وفرمودند:«هر مسلمانی که عمل صالحی برای ميتی انجام دهد، ثواب آن عمل برای خودش مضاعف می گردد ونفعش به ميت هم می رسد.»12
«حبه العرنی» می گويد:« با اميرالمومنين به طرف پشت شهر (کوفه) روان شديم. حضرت دروادی السلام توقف نمود، (در وضعيتی بودند) که گويی اقوامی را مورد خطاب قرار داده اند. من هم با ايشان ايستادم تا خسته شدم و...بالاخره بلند شدم وعبايم را جمع کرده وعرض کردم يا اميرالمومنين! من از اين طول قيامتان دلم به حال شما می سوزد (لطفا) ساعتی استراحت کنيد. آن گاه عبايم را پهن كردم تا حضرت روي آن بنشينند ، فرمود : « يا حبه ( اين جايي كه ما هستيم ) يا محل گفتگوي مومن است يا محل نشست و برخاست او . » عرض كردم راستي آن ها چنينند (دراين جا حضور دارند ) ؟ فرمود:« آري . اگر پرده از چشم تو برداشته شود خود خواهي ديد آن ها دسته دسته دور هم گرد آمده و باهم به گفتگو نشسته اند » عرض كردم : « جسمند يا روح ؟» فرمود : « روحند . مومني نمي ميرد مگر آنكه به روحش گفته مي شود به وادي السلام ملحق شو . زيرا آنجا سرزميني است متصل به بهشت عدن »13
بنابراين مومنين به بقاء روح در عالم برزخ معتقدند و مرگ را تولد تازه اي مي دانند كه اموات در هر مرحله اي از آن آگاهتر و بيناتر از زندگي دنيوشان هستند به گونه اي كه ارتباط روحي آن با بازماندگانشان قطع نمي شود . و حتي از طريق خيرات و صدقات و كارهاي نيك آن ها بهره هم مي برند .اما در مقابل كفار و كساني كه به بقاء روح اعتقاد ندارند ، عدم ارتباط ارواح مردگان را با دنيا ناشي از طول زمان و بعد مكان مي دانند آن هم به علت جام مرگي است كه مردگانشان نوشيده اند كه ديگر پس از آن حركاتشان به سكون تبديل مي شود .
اقتباس از درس نهج البلاغه استاد نوغاني
تلخيص بازنويسي : حسينيان
شميم نرجس -14