هیچی نیس
فقط دارم با خودم کلنجار میرم.
دلم میخواد شروع به نوشتن کنم. ولی چی؟ نمیدونم.!!!@
اولش میخواستم از خاطرات شروع کنم. دیدم خاطرات شاید برای همه جالب نباشه. خواستم داستان و شعر بگم . دیدم مال این حرفا نیستم
خلاصه ،چون قدیمتر ها در مورد عشق و عاشقی هم تجربه کرده ام و هم مطالبی خوندم .تصمیم دارم مقوله عشق رو بازش کنم .برای کی؟ اول خودم بعد کاربرای تبیانی . حالا میشه اسمش رو مقاله کذاشت میشه دست نوشته میشه تحقیق میشه رونوشت و یا هرچی
فقط بگم ترکیبی از تحقیقات و نوشته های قبلی و تجربه ها و خلاصه یه آش قلمکار حسابی میخوام بپزم.
یا حسین ادرکنی
14 دی ماه ازدواج کردم ولی هنوز دارم درس میخونم و دانشگاه هم قبول نشدم.یعنی شدم ولی کسی ثبت نامم نکرد