• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    واژه :
قرآن و فلسفة نبوت
قرآن كريم در آياتمختلف هدف از بعثت پيامبر الهي را بيان كرده است. برخي از اين آيات مربوط به نبوتعامه، و برخي ديگر مربوط به نبوت خاصه است، ليكن بايد توجه كرد كه آن چه در موردپيامبران خاص به عنوان هدف از نبوت آنان بيان شده است، اختصاص به آنان ندارد، زيراآن چه مطرح شده است دربارة عنوان نبوت و رسالت است، نه ويژگي شخصي آن پيامبر. درهر حال، هدف از بعثت پيامبران از ديدگاه قرآن كريم را در موارد زير مي‎توان جستجو كرد:
1.دعوت به يكتاپرستي و مبارزه با شرك و بت‎پرستي.
«وَ لَقَدْبَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُواالطَّاغُوتَ.[1]»
به تحقيق، در ميانهر امتي رسولي را برانگيختيم تا آنان را به يكتاپرستي بخواند، و از پرستش طاغوتباز دارد.
علاوه بر اين آيةشريفه، در آياتي كه سرگذشت پيامبران الهي بيان شده است نيز دعوت به توحيد ويكتاپرستي به عنوان هدفي كه در سرلوحه دعوت پيامبران قرار داشته، ياد شده است،چنان‎كه دربيان سرگذشت حضرت نوح، هود، صالح، شعيب ـ عليهم السلام ـ آمده است كه آنان به قومخود، مي‎گفتند:
«يا قَوْمِاعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ [2]»
2.داوري در اختلافات و منازعات.
«كانَ النَّاسُأُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيَمااخْتَلَفُوا فِيهِ.[3]»
اين آية شريفهبيانگر آن است كه: مردم به صورت امتي يك پارچه زندگي مي‎كردند و در ميان آنان اختلافات پيچيده‎اي كه نياز بهشرايع آسماني باشد، وجود نداشت، سپس اختلاف و نزاع در ميان آنان پديد آمد، لذاخداوند براي حل اختلافات آنان پيامبران را كه بشارت و بيم‎دهنده بودند، مبعوث كرد، و با آنان كتاب و شريعت آسمانيرا به حق فرو فرستاد تا مبناي داوري در اختلافات آنان باشد.
دربارة حضرت داود ـعليه السلام ـ مي‎فرمايد:
«يا داوُدُ إِنَّاجَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ.»
و دربارة پيامبراكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‎فرمايد:
«إِنَّا أَنْزَلْناإِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِما أَراكَ اللَّهُ».[4]
3.برپايي قسط و عدل در جامعه بشري.
«لَقَدْ أَرْسَلْنارُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَلِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ.[5] »
ما رسولان خود رابا دلايل روشن فرستاديم، و با آن‎ها كتاب (آسماني) و ميزان (شناسايي حق از باطل قوانينعادلانه) نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند. واژة «بينه» در لغت به معنايدليل روشن است، و مقصود از بينة پيامبران، استدلال‎هاي واضح و معجزات آنان، و منظور از «كتاب»، كتاب شريعتو مجموعة معارف و احكام الهي است كه مبناي حق و باطل در حوزه عقيده و عمل بشر مي‎باشد، و «ميزان»عبارت از ابزار سنجش حق و باطل و درست و نادرست است، كه بخشي از آن با استفاده ازاصول و كلياتي كه در كتاب آسماني و شريعت بيان شده، به دست مي‎آيد، و بخشي ديگراز آن كه به موضوعات و مسايل جزئي مربوط مي‎شود، توسط عقل به دست مي‎آيد. و در نتيجه، عقل و وحي، ميزان تشخيص خوب و بد ودرست و نادرست مي‎باشد.
4.تعليم و تربيت.
تعليم و تربيت درچهار آيه از قرآن كريم (كه همگي مربوط به نبوت پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي اللهعليه و آله ـ مي‎باشند)به عنوان يكي از اهداف نبوت بيان شده است. چنان‎كه مي‎فرمايد:
«لَقَدْ مَنَّاللَّهُ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أنْفُسِهِمْيَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ.[6]»
خداوند بر مؤمنانمنت نهاد، زيرا از خود آنان رسولي را در ميان آن‎ها برانگيخت تا آيات الهي را بر آنان فراخواند، آنان راتزكيه نمايد و كتاب و حكمت را به آنان بياموزد، اگر چه آنان پيش از اين در گمراهيآشكار بودند.
تعليم و تربيت ازاساسي‎تريناركان سعادت فرد و جامعة بشري است. و پيامبران الهي براي راهنمايي بشر به مسيرسعادت و كمال برانگيخته شده‎اند، وبزرگترين معلمان و مربيان بشر بوده‎اند؛ چرا كه معارف و احكام الهي را به بشر آموختند، و باقول و عمل خويش در جهت پيراستن جامعه از پليدي‎ها و زشتي‎ها گام برداشته، و در طول تاريخ بهترين اسوه‎هاي معرفت و فضيلتبراي بشر بوده‎اند.
5.اتمام حجت بر بشر.
خداوند عليم وحكيم، انسان را با ظرفيت و استعدادهاي ويژه آفريده است، و انسان قابليت دريافتكمالات مادي و معنوي بسياري را دارد. عقل و فطرت، راه دريافت اين كمالات را تاحدودي روشن مي‎سازند،اما به هيچ وجه كافي نيستند، بدين جهت انسان گذشته از هاديان دروني، به هدايتگرانبيروني نيز نيازمند است، هر گاه خداوند هدايتگران بيروني را در اختيار بشر قرارندهد، و او به بيراهه برود، او مي‎تواند به خداوند احتجاج كند و بر كارهاي خلاف خود عذر وبهانه بياورد. اما با فرستادن پيامبران و رسولان الهي حجت بر بشر تمام شده، و راههر گونه عذر و بهانه بر وي بسته خواهد شد. چنان‎كه فرموده است:
«رُسُلاًمُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَي اللَّهِ حُجَّةٌبَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً.[7] »
در جاي ديگر فرمودهاست:
«وَ لَوْ أَنَّاأَهْلَكْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْلا أَرْسَلْتَإِلَيْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزي.[8] »
فلسفه نبوت درروايات
حضرت امام علي ـعليه السلام ـ موارد زير را به عنوان اهداف بعثت پيامبران الهي بيان كرده است:
1. تجديد ميثاقفطري ميان انسان و خدا «لِيَسْتَأدُوهُم مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ»[9]
2. يادآوري نعمت‎هاي الهي بر بشر«وَ يُذَكِّرُوهُم مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ»[10]
3. تبليغ احكامالهي و احتجاج بر آدميان «وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ»[11]
4. شكوفا ساختنعقول بشر «وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُول»[12]
5. نشان دادننشانه‎هايقدرت الهي در جهان آفرينش به آنان:
«وَ يَرَوْهُمآياتِ المُقَدَّرَةِ مِنْ سَقْفِ فَوْقِهِمْ مَرْفُوعٍ وَ مِهَادٍ تَحْتَهُممَوْضُوعٍ...».[13]
6. اتمام حجت بربشر: «لِئَلّاً تَجِبَ الْحُجَّةُ لَهُمْ بِتَرْكِ الأعْذَارِ اِلَيْهِمْ.»[14]
نيز از امام صادق ـعليه السلام ـ دربارة فلسفه بعثت پيامبران سؤال شد، آن حضرت در پاسخ فرمود: ما بهوجود خداي حكيم عقيده داريم، خداوند جسم نيست تا انسان‎ها با مشاهدة او، با او گفتگو كنند و راه هدايت را از اوفراگيرند، و نيز همة انسان‎ها اينشايستگي را ندارند كه از طريق وحي با خداوند ارتباط برقرار كنند. بدين جهت، بايدخداوند سفيراني داشته باشد كه آن چه خير و صلاح بشر را برآورده مي‎كند، به آنانبياموزند، و آنان، پيامبران الهي‎اند.[15]



[1] .  نحل/ 36
[2] . اعراف/59,65,73,85
[3] . بقره/213.
[4] . نساء/ 105
[5] . حديد/ 25
[6] . آل عمران/ 164
[7] . نساء، 165
[8] . طه/ 134
[9] . نهج البلاغه، خطبه اول
[10] . نهج البلاغه، خطبه اول
[11] نهجالبلاغه، خطبه اول.
[12] . نهج البلاغه، خطبه اول
[13] . نهج البلاغه، خطبه اول
[14] . همان، خطبه 144
[15] . اصول كافي، ج 1، كتاب الحجه،باب اول، روايت اول