- دور از رخ تو دم به دم از گوشه چشمم
- سيلاب سرشك آمد و طوفان بلا رفت
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- دور :
حركت دوراني ، گردش كواكب
English Translation :
(Being) far from his face, momently, from the fountain of my eye,
First Mesra Translation:
A torrent of tears came; and the deluge of calamity-- passed.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- بر اثر دوري از روي تو از گوشه چشمم لحظه به لحظه ; سيلاب اشك جاري شد و طوفان بلا گذشت ،دور از رخ تو را مي توان جمله دعائي هم تلقي كرد يعني آنچه بر رخ من گذشت از رخ تو دور باد، **