• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • پري نهفته رخ و ديو در كرشمه حسن
  • بسوخت ديده ز حيرت كه اين چه بلعجبي ست
واژه نامه
  • بلعجبي : چشم بندي ، تردســـتي
  • پري : فرشـته در مقابل ديـو، نماد زيــبايي و معشوق ايده آل كه مطلقاً عيــبي در تمام وجودش يافت نشود، آمده است
  • حيرت : يعني سرگردانـي و در اصطلاح اهل الله ، امري است كه در موقـع تأمل و حضور و تفكر عرفـا، بر قلبـشان وارد مي شود و از تأمل و تفكر مانع مي گردد
  • ديو : موجــــودي خيالــــي كه او را بــــه صورت انساني بلند قامت و تنومند و زشـــت و هولناك تصور كننــــد، شيطــــان ، ابليــــس ، كنــــايه از آدم خبيث
  • كرشمه : اشاره با چـشم و ابرو، غمزه
English Translation :
The Pari (the beloved) concealed her face; and the Div (desires of Lust) engaged in the glance of beauty.
First Mesra Translation:
Through amazement, Reason consumed, saying:-" What father of Wonders (that every fair one, for whom the concealing of the face is proper, maketh glance, and giveth herself airs) this.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- پري زيباروي چهره خود را پوشانده و ديو زشت منظر با ناز و كرشمه خودنمائي مي كند; عقل از حيرت مي سوزد كه اين چه شگفتي است ،پري : جن ، كنايه از زن زيبا،ديو: موجودي خيالي كه او را به صورت انساني بلند قامت و تنومند و زشت و هولناك تصور كنند، شيطان ، ابليس ، كنايه از آدم خبيث ،كرشمه : اشاره چشم و ابرو، غمزه ،بلعجبي : چشم بندي ، تردستي ،مي گويد وضع روزگار طوري شده كه ديوصفتان به جلوه گري آمده اند و فرشته صفتان پنهان شده اند; و عقل متحير است كه اين چه نيرنگ و چشم بندي است ، **