معرفی وبلاگ
« ای حیات! با تو وداع می‌کنم. با همه زیبائی‌هایت ؛ با همه مظاهر جلال و جبروت ؛ با همه وجود وداع می‌کنم ، با قلبی سوزان و غم آلود به سوی خدای خود می‌روم ، و از همه چیز چشم می‌پوشم.... ای پاهای من! می‌دانم شما چابکید ، می‌دانم که در همه مسابقه‌ها گوی سبقت را از رقیبان ربوده‌اید ، می‌دانم که فداکارید ، می‌دانم که به فرمان من مشتاقانه بسوی شهادت، صاعقه‌وار به حرکت در می‌آیید. اما من آرزوئی دارم ، من می‌خواهم که شما به بلندی طبع بلندم به حرکت درآیید ، به قدرت اراده آهنینم محکم باشید ، به سرعت تصمیمات و طرحهایم سریع باشید ؛ این پیکر کوچک ، ولی سنگین از آرزوها و نقشه‌ها و امیدها و مسئولیت‌ها را ، به سرعت مطلوب ، به هر نقطه دلخواه برسانید . در این لحظات آخر عمر آبروی مرا حفظ کنید ، من چند لحظه بعد به شما آرامش می‌دهم ، آرامش ابدی ! دیگر شما را زحمت نخواهم داد. دیگر شب و روز شما را استثمار نخواهم کرد ، دیگر فشار عالم و شکنجه روزگار را بر شما تحمیل نخواهم کرد ، دیگر به شما بی‌خوابی نخواهم داد. و شما دیگر از خستگی فریاد نخواهید کرد . از درد و شکنجه ضجه نخواهید کرد ، از بی‌غذائی ، از گرما و سرما شکوه نخواهید کرد ، آرام و آسوده ، برای همیشه ، در بستر نرم خاک ، آسوده خواهید بود ، اما... اما این لحظات حساس ، لحظات وداع با زندگی و عالم ، لحظات لقاء پروردگار لحظات رقص من در برابر مرگ باید زیبا باشد.»
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 486501
تعداد نوشته ها : 569
تعداد نظرات : 6
Rss
طراح قالب
GraphistThem247
عملیات والفجر ۸ در ششمین سال جنگ تحمیلى و در روز ۲۰ بهمن سال ۱۳۶۴ در مرز جنوبى استان خوزستان و در جنوب جزیره آبادان، در منطقه فاو، در آن سوى رودخانه اروند رود، محدود به منطقه رأس البیشه و خورعبدالله صورت گرفت. این عملیات در منطقه بسیار حساسى انجام شد، زیرا از یک طرف در مرز اروند رود قرار داشت که رژیم بعثى عراق به بهانه تسلط بر آن، جنگ با ایران را آغاز کرده بود و از طرفى در تنها مسیر ارتباطى کشور عراق با دریاى خلیج فارس قرار داشت و ارتباط بندر ام القصر را از طریق خورعبدالله با خلیج فارس برقرار مى کرد.
از سوى دیگر تنها اسکله هاى نفتى عراق به نام هاى البکر و الامیه در محدوده این منطقه قرار دارند. زمین منطقه عملیات نیز یکى از زمین هاى پیچیده جنگى و عملیاتى، در آن زمان بود، به طورى که شامل انواع عوارض زمین از جمله رودخانه، نهر، نخلستان، باتلاق، چولان، جاده، روستا، شهر، ساحل، نمک زار، دشت، اسکله و بندر مى شد. براى طراحى عملیات در این منطقه، علاوه بر آن که باید توانایى هاى دشمن را در نظر گرفت باید جنگ با عوارض طبیعى زمین را نیز مورد توجه قرار داد؛ عوارضى مانند رودخانه، نهر، نخلستان، باتلاق و ... . همچنین طراح عملیات باید جنگ با عوارض مصنوعى ایجاد شده در زمین را هم مد نظر قرار مى داد، عوارضى مانند انواع موانع، سیم خاردار، میله هاى خورشیدى شکل و میدان هاى مین. از طرفى تاکتیک سپاه در طرح ریزى عملیات، پرهیز از تک جبهه اى و تلاش براى دور زدن دشمن و یا نفوذ عمیق و ایجاد رخنه گسترده در خطوط دشمن بود، لذا طرح ریزى عملیات با توجه به محدودیت هاى نحوه تدارک نیروها و نیز چگونگى انجام پشتیبانى از نیروهاى عمل کننده به دلیل محاصره بودن زمین منطقه عملیات از سوى رودخانه اروند رود از سویى و نیز دریاى خلیج فارس از سوى دیگر، یکى از پیچیده ترین طرح ریزى هاى نظامى و تاکتیکى محسوب مى  شد. اگر برترى هوایى ارتش بعثى و نیز قدرت تحرک و توان جابه جایى یگان هاى دشمن نیز بر مشکلات فوق افزوده شود، برنامه ریزى و طراحى چنین عملیاتى از اطلاعات بسیار دقیق و بهنگام و نیز از طرح مانور درخور و مناسبى حکایت مى کند. با مطالعه بر روى نحوه برنامه ریزى و چگونگى انجام عملیات والفجر ،۸ مشخص مى شود فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى توانسته اند با استنباط صحیح از وضع دشمن، این عملیات را طراحى و به اجرا در آورند. بنابراین، پیاده کردن دانش و خبرگى فرماندهان این عملیات مى تواند کمک شایانى به مدل سازى آن و توسعه بازى جنگ و سناریو سازى براى نبردهاى احتمالى آینده کند.

اهداف عملیات
مهم ترین هدف این عملیات، دستیابى به یک پیروزى قاطع از نظر نظامى در آن شرایط زمانى در جبهه هاى جنگ بود تا بدین وسیله دولتمردان و سیاستمداران کشور براى حل مسأله جنگ و پایان دادن به نبردها از راه سیاسى، بتوانند از قدرت مانور بیشترى برخوردار شوند. آقاى هاشمى رفسنجانى در صفحه ۸۸ کتاب «بى پرده با هاشمى رفسنجانى» مى گوید: فاو عملیاتى بود که براى ختم جنگ طراحى کرده بودیم. هدف هم این بود که از جاده ساحلى به ام القصر برویم.
بنابراین انجام نبرد فاو در آن شرایط زمانى، مورد نیاز مسئولان کشور بود و اجراى عملیات والفجر ،۸ مى توانست روحیه جدیدى را براى فرماندهان و طراحان عملیاتى به وجود آورده و موجب نشاط رزمى در آنان شده و همچنین قدرت دفاعى و عملیاتى رزمندگان اسلام را بالا برده و یک بار دیگر نشان دهد به کارگیرى ابتکار عمل، قدرت و تفکر و کسب اطلاعات صحیح از دشمن مى تواند برترى در صحنه نبرد را به همراه داشته باشد و دشمن را منفعل کند. از طرفى به لحاظ موقعیت جغرافیایى شمال خلیج فارس و منطقه فاو عملیات والفجر ۸ از اهداف سیاسى و نظامى ویژه اى برخوردار بود که مهم ترین نتایجى که از آن حاصل شد، عبارت بودند از:
۱ـ تصرف شهر فاو و تأسیسات بندرى آن
۲ـ تصرف بخش انتهایى اروندرود و تسلط بر قسمتى دیگر از آن
۳ـ تأمین خور موسى و امکان تردد کشتیرانى امن به بندر امام خمینى(ره)
۴ـ تهدید بندر ام القصر، محل استقرار ناوگان نیروى دریایى عراق
۵ـ تأمین امنیت کشتیرانى در شمال خلیج فارس و کمک به امنیت جزیره خارک
۶ ـ انهدام HY2 در رأس البیشه و یا تصرف سکوهاى پرتاب موشک هاى ضد سطحى
۷ـ انسداد مسیر تردد ناوگان نظامى و تدارکاتى رژیم بعثى عراق به خلیج فارس از طریق خور عبد الله
۸ـ ایجاد فشار روانى بر کشورهاى عضو شوراى همکارى خلیج فارس براى قطع حمایت هاى مالى، نظامى، سیاسى و تبلیغاتى از رژیم صدام.

روش هاى اِعمال غافلگیرى
براى پیروزى در هر نبردى غافلگیر کردن دشمن و فریب وى یکى از اصول اساسى و عوامل مهم رسیدن به موفقیت است. به میزان اهمیت هر عملیات و نیز شرایط برترى دشمن، رعایت اصل غافلگیرى مى تواند کمک زیادى به رسیدن به نتایج مطلوب کند. دشمن باید هم در تشخیص مکانى که قرار است نبرد در آن صورت گیرد غافلگیر شود و هم از زمان وقوع آن اطلاع نیابد و هم نباید از تاکتیک ها و روش هاى عملیاتى که قرار است در درگیرى از آن استفاده شود، آگاهى یابد. بنابراین قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) براى غافلگیر کردن دشمن اقدام هاى زیر را انجام داد:

طرح ریزى عملیات فریب
از آنجا که قبلاً نبردهاى خیبر و بدر در منطقه هورالهویزه از سوى رزمندگان اسلام انجام شده بود لذا با تشکیل قرارگاهى به نام «قرارگاه عملیات فریب» به دشمن نشان داده شد که عملیات بزرگ بعدى قواى اسلام در این منطقه صورت خواهد گرفت. بدین منظور رفتارها به گونه اى تنظیم شد که شواهد و قرائن تک، به دشمن نشان داده شود. لذا اقدام هاى زیر صورت گرفت :
الف) نقل و انتقال تجهیزات نظامى و نیروهاى رزمنده در شرایط علنى و نیز استتار شده و ستون کشى هاى ظاهرى و مکرر بخصوص چند روز قبل از آغاز عملیات والفجر
ب) تقویت خطوط اول و استقرار نیروهاى اطلاعات عملیات به منظور برخورد و دستگیرى نیروهاى نفوذى و اطلاعاتى دشمن
ج) استقرار سایت موشکى پدافند هوایى هاگ در منطقه عمومى هور که به مفهوم آمادگى قواى اسلام براى یک عملیات جدید است
د) اقدام به شناسایى مواضع دشمن و کسب اطلاعات از یگان هاى ارتش بعثى مستقر در این منطقه

برنامه ریزى براى اجراى تک پشتیبانى
از آنجا که قرار بود همزمان با عملیات سپاه در منطقه فاو، ارتش جمهورى اسلامى ایران نیز در هر منطقه اى که مى تواند با لشکرها و تیپ هاى سازمانى خود به انجام تک مستقل بپردازد، به طرح ریزى عملیات اقدام کند، بنابراین تک در محور شلمچه و منطقه چزابه که در دستور کار ارتش قرار گرفته بود به عنوان تک پشتیبانى براى عملیات سپاه در فاو، محسوب مى شد. البته اجراى عملیات سپاه در فاو هم، نقش تک پشتیبانى براى عملیات ارتش را ایفا مى کرد. قرار بر این بود که عملیات در هر یک از محورهاى ارتش و سپاه که موفق شد به عنوان تلاش اصلى قلمداد شده و محور بعدى به عنوان تک پشتیبانى محسوب شود. از آنجا که پیشروى در محور شلمچه به دلیل نزدیکى آن به شهر بصره براى دشمن بسیار خطرناک تلقى مى شد، بنابراین چنانچه یگان هاى ارتش مى توانستند خط اول دشمن در این ناحیه را به تصرف خود درآورند، باعث عدم جابه جایى فورى واحدهاى ارتش بعثى به سمت منطقه تلاش اصلى مى شد. البته، متأسفانه تک ارتش در شلمچه قرین موفقیت نشد.

طرح ریزى عملیات محدود
فرماندهى کل سپاه با به کارگیرى بخشى از توان یگان هایى که در مرحله اول عملیات والفجر ۸ براى آنها مأموریتى پیش بینى نشده بود در منطقه ام الخصیب واقع در روبه روى شهر خرمشهر و جزیره بوارین واقع در خاک عراق، عملیاتى را طراحى کرد تا یگان هاى دشمن در این منطقه را درگیر نگه داشته و از امکان اعزام فورى آن ها به منطقه اصلى عملیات در جبهه فاو جلوگیرى کند. لازم به ذکر است که بلافاصله پس از آغاز عملیات در منطقه فاو، این یگان ها به آن ناحیه اعزام شدند.

عملیات حفظ اطلاعات
از آنجا که باید آماده سازى منطقه تلاش اصلى عملیات که در فاصله ۸۰ کیلومترى جنوب شرقى آبادان قرار داشت براى دشمن پوشیده باقى مى ماند، لذا شدید ترین تدابیر حفاظت اطلاعات از منطقه خسرو آباد تا دهانه اروند رود از یک سو و از شبه جزیره آبادان تا بهمنشیر از سوى دیگر، برنامه ریزى و به مرحله اجرا درآمد. بدین منظور واحدهاى دژبانى در تمام مسیرهاى ورود به منطقه مستقر شد و از تردد یگان ها و رزمندگانى که حضورشان در این ناحیه ضرورى نبود جلوگیرى مى کردند و براى عبور خودروهاى مهندسى و یا تجهیزات جنگى و یا فرماندهان تاکتیکى فقط عبور با کارت تردد ویژه امکان پذیر مى بود. البته قبل از آن همه فرماندهان قرارگاه ها و لشکرها و تیپ ها و سایر یگان هاى پشتیبان خدمات رزمى، توجیه شده بودند که براى ترددهاى ضرورى با استفاده از تاریکى شب و با چراغ خاموش و با کمترین سر و صدا به انجام مأموریت خود بپردازند. لازم به ذکر است که با استفاده از این تدابیر ظرف سه ماه بزرگ ترین عملیات مهندسى که در شرایط عادى به دو سال وقت نیاز داشت، براى آماده کردن شرایط عملیات در مناطق نزدیک به خط تماس، انجام گرفت.

کنترل اطلاعاتى دشمن
به منظور مراقبت از شرایط دشمن و اطمینان از غافلگیر بودن وى، واحدهاى اطلاعات عملیات با استفاده از دکل هاى بلند دیده بانى که در منطقه وجود داشت به طور مرتب دشمن را زیر نظر قرار داده و تغییرات آرایشى و آمادگى وى را کنترل مى کردند. از طرفى با در اختیار گرفتن عکس هوایى از منطقه فاو که توسط هواپیماهاى RF4، صورت مى گرفت امکان بررسى بیشتر دشمن فراهم مى آمد. تمام اقدام هاى تاکتیکى دشمن رصد مى شد و میزان حجم آتش هاى وى بر روى نقشه و در یک منحنى ثبت مى شد تا تغییرات معنى دار آن از نظر هوشیارى دشمن مورد ارزیابى قرار گیرد.
پنج روز قبل از آغاز عملیات، اطراف قرارگاه مرکزى خاتم الانبیاء از سوى هواپیماهاى دشمن بمباران شد. برخى از فرماندهان این بمباران را ناشى از لو رفتن عملیات و به هم خوردن غافلگیرى ارزیابى مى کردند ولى با بررسى هاى بیشتر معلوم شد که هواپیماهاى ارتش بعثى براى حمله به نفتکشى در خلیج فارس که نفت صادراتى ایران را حمل مى کرد، اعزام شده بودند که در بازگشت از مأموریت، بمب هاى مصرف نشده را به طور اتفاقى در میان نخلستان هاى ایران رها کرده اند. چنانچه این کنترل اطلاعاتى وجود نداشت ممکن بود به اشتباه این اقدام دشمن، تفسیر غلط شده و باعث تأثیر بر روى عملیات شود.
عملیات والفجر ۸ در ششمین سال جنگ تحمیلى و در روز ۲۰ بهمن سال ۱۳۶۴ در مرز جنوبى استان خوزستان و در جنوب جزیره آبادان، در منطقه فاو، در آن سوى رودخانه اروند رود، محدود به منطقه رأس البیشه و خورعبدالله صورت گرفت.

انتخاب منطقه غافلگیر کننده
دشمن امکان عملیات در منطقه مثلث فاو را از نظر منطق کلاسیک نظامى رد مى کرد. اسناد به دست آمده پس از عملیات والفجر ۸ نشان مى دهد بخش هاى اطلاعاتى ارتش بعثى، با کمک اطلاعات دریافتى از ماهواره ها، عکس هاى هوایى و مشاهده فعالیتهاى ایران، به این نتیجه رسیده بودند که قرائن و شواهد یک تک گسترده از سوى قواى ایران در منطقه فاو و رأس البیشه وجود دارد ولى نیروهاى عملیاتى ارتش صدام با توجه به منطق نبرد، امکان عبور از رودخانه اروند رود و انجام یک تهاجم وسیع بدون داشتن پل هاى متعدد بر روى رودخانه اروند رود و نیز مشکل تدارک نیروهاى تک کننده و نیز تداوم عملیات از سوى یگان هاى مهاجم را منتفى مى دانستند و اجراى چنین عملیاتى را خودکشى بزرگ و یک اشتباه استراتژیک براى ایران، ارزیابى مى کردند.
بنابراین مى توان این گونه برداشت کرد که عامل اصلى غافلگیر شدن دشمن، عدم درک صحیح ستاد ارتش بعثى از استراتژى ایران در آن زمان و نیز برنامه ریزى هاى گسترده سپاه براى انجام یک عملیات کاملاً موفق بود.

موقعیت مکانى منطقه عملیات
زمین منطقه عملیات والفجر ،۸ شامل شبه جزیره فاومى شد که بین رودخانه اروند واقع در جنوب استان خوزستان و خلیج فارس و خورعبدالله قرار گرفته است. این سرزمین تحت تأثیر جزر و مد آب خلیج فارس و رطوبت دائم حاصل از آن و نیز نهرهاى منشعب از اروندرود قرار دارد. به همین دلیل قسمت عمده اى از زمین منطقه عملیات، باتلاقى، نمک زار و سست است و در نتیجه براى تردد خودروها و نیز تانک ها و نفربرها مناسب نیست. بخش دیگرى از زمین منطقه عملیات، پوشیده از نخلستان و نهرهایى است که این نخل ها را آبیارى مى کنند لذا تردد خودروهاى رزمى و زرهى منحصراً از طریق سه جاده اصلى آسفالته که یکى جاده ساحلى به ام القصر، و دیگرى جاده بصره- فاو و دیگرى جاده استراتژیک فاو است صورت مى گیرد و سایر نقاط براى تردد خودروها و ادوات جنگى و حتى براى رفت و آمد نفرات پیاده، مناسب نیستند و امکان گسترش یگان هاى رزمى زیاد به دلیل وضعیت و عواض زمین، وجود ندارد.
از طرفى تراکم بیش از حد یگان هاى نظامى در این منطقه موجب آسیب پذیرى آنها مى شود.
عمق آب رودخانه اروند رود، که از خلیج فارس تأثیر مى پذیرد به طور متوسط به ۸ متر مى رسید، به طورى که امکان کشتیرانى در آن را فراهم مى آورد و کشتى هاى تا ۳۰ هزار تنى قبل از آغاز جنگ در آن تردد مى کردند ولى به دلیل بروز جنگ، سال ها بود که در آن کشتیرانى صورت نگرفته بود و چون لایروبى هم نشده بود، لذا تردد کشتى ها مستلزم آب نگارى جدید مى بود ولى در عین حال براى عبور یدک کش هاى سبک و بارج هاى باربرى و نیز لنج ها به شرطى که ناخداى آنها آشنا به وضع رودخانه مى بود، مشکلى ایجاد نمى کرد. عرض این رودخانه بین ۷۰۰ تا ۱۱۰۰ متر است و پل زدن بر روى آن، شرایط ویژه اى را مى طلبید. در ساحل رودخانه، پوششى از چولان (بوته هاى بلند) و نى وجود داشت. ارتفاع چولان ها به حداکثر ۱‎/۵متر و ارتفاع نى ها به ۳ تا ۴ متر مى رسید؛ به گونه اى که انسان به راحتى مى توانست در میان آنها مخفى شود. ولى همین امر از گسترش یگان هاى مانورى در آنها، جلوگیرى مى کرد. همچنین، نخلستان هاى بزرگى در دو طرف ساحل اروندرود در سَمت خودى و دشمن وجود داشت که عمق آن بین ۲ تا ۵ کیلومتر متغیر بود و زمین اطراف آن اغلب سست و نامناسب براى تردد واحد هاى رزمى بود. این نخلستان ها، زمین منطقه عملیات را به دو قسمت مجزا تقسیم مى کرد و براى یگان هاى رزمى، محدودیت فراوانى را ایجاد مى کرد.
پس به طور خلاصه وضع منطقه عملیات یا زمین درگیرى مجموعه اى بود از عوارضى شامل: ۱- باتلاق ۲- نمک زار ۳- رودخانه ۴- نخلستان ۵- شهر ۶- روستا ۷- چولان ۸- جاده هاى آنتنى عمود بر اروندرود ۹- دریاچه نمک ۱۰- همجوارى با دریا در خورعبدالله ۱۱- نهرهاى متعدد متصل به اروند رود
عوارض طبیعى فوق سرزمین نسبتاً پیچیده اى را براى انجام یک تک موفق ایجاد کرده بود که در ترکیب با عوارض مصنوعى اى که دشمن در ساحل دور اروندرود به وجود آورده بود موجب ابهام زیادى در برنامه ریزى براى آفند در این منطقه مى گردید. ولى از آنجا که ارزش نظامى و سیاسى این منطقه براى رژیم بعثى عراق، فوق العاده مهم بود، بنابراین باید طراحان عملیات عوارض فوق را به عنوان مشکلات طرح عملیاتى ملاحظه کرده و براى فائق شدن بر آنها راهکارهاى مناسب تاکتیکى در نظر مى گرفتند. بنابراین فرماندهى قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) تصمیم گرفت تا نحوه عبور از رودخانه، چگونگى جنگیدن در نخلستان، باتلاق و شیوه درگیرى هاى شهرى را به رزمندگان لشکرها و تیپ هاى شرکت کننده در این عملیات، آموزش دهد.

وضعیت و شرایط کشور عراق در زمان عملیات والفجر
۱ـ در این سال، دولت عراق نیمى از تولید ناخالص داخلى سالانه خود، یعنى در حدود ۱۴میلیارد دلار را به خرید تسلیحات و فناورى ساخت سلاح هاى مورد نیاز اختصاص داد.
۲ـ در این سال برترى کامل نظامى ارتش بعثى برقواى ایران برقرار بوده است. استعداد نیروى هوایى آن کشور حدود ۶۰۰ فروند از انواع هواپیماهاى بمب افکن و شکارى شامل انواع هواپیماهاى توپولف، انواع میگ هاى جنگنده ۲۱ ، ۲۳ ، ۲۵ و ۲۷ و هواپیماهاى جنگى سوخوى ۵ و ۷ و جنگنده بمب افکن هاى میراژ F1 و هواپیماهاى مخصوص حمل موشک هاى ضد سطحى به نام سوپر استاندار بود که از فرانسه به همراه خلبان در اختیار گرفته بود. گفته مى شود در آن زمان، استعداد عملیاتى نیروى هوایى عراق ۶ برابر نیروى هوایى ایران بوده است.
۳ـ در این سال کمک هاى مالى کشورهاى عربى به عراق از جمله عربستان سعودى، امارات، کویت و ... کماکان ادامه داشته است و این کشورها از نظر سیاسى، اقتصادى، روانى و تبلیغاتى نیز به شدت از رژیم صدام پشتیبانى مى کردند. رژیم هایى مانند مصر و اردن نیز از نظر سیاسى، تبلیغاتى و کمک هاى نظامى در کنار صدام بودند.
۴ـ در این سال حمایت کشورهاى اروپایى از رژیم بعثى در زمینه صدور تسلیحات به این کشور افزایش یافت به طورى که فرانسه هواپیماهاى میراژ ۰۲۰۰-F1، سوپراتاندار و بمب هاى لیزرى و موشک هاى ضد کشتى اگزوسه و موشک هاى ضد رادار و نیز بالگردهاى سوپر فِرِلون مجهز به موشک هاى اگزوسه براى پرواز بر فراز خلیج فارس به منظور ایجاد توانایى در ارتش بعثى براى حمله به پایانه هاى نفتى ایران و نیز نفتکش ها را در اختیار این رژیم گذاشت. کشور آلمان نیز بر صدور فناورى ساخت سلاح هاى شیمیایى به رژیم صدام افزود. شوروى نیز کماکان تسلیحات پیشرفته خود از جمله انواع هواپیماها، بالگردها، تانک ها و نفربرها و موشک هاى زمین به زمین دور برد را در اختیار این رژیم قرار مى داد. آمریکا هم علاوه بر کمک هاى اعتبارى به انتقال اطلاعات از هواپیماهاى آواکس و نیز اطلاعات ماهواره اى به رژیم صدام، ادامه مى داد.
۵ـ در این سال ارتش بعثى، تلاش مى کرد جنگ را در خلیج فارس و از طریق حمله به نفت کش ها و بنادر نفتى ایران از جمله جزیره خارک گسترش دهد. از طرفى سعى مى کرد در جبهه هاى زمینى داراى آرایش دفاعى و نیز سیستم پدافندى قابل اعتمادى باشد و براى وارد کردن فشار روانى بر مردم ایران، به جنگ شهرها در مواقع خاصى ادامه دهد. در این سال ارتش بعثى، توانایى حمله هوایى به شهرهاى دورتر ایران را هم پیدا کرد و علاوه بر آن مراکز اقتصادى ایران را مورد حمله هوایى نیز قرار مى داد.
۶ ـ همچنین در این سال استفاده از کمک هاى اطلاعاتى آمریکا براى کنترل تحرکات نظامى ایران بخصوص از طریق هواپیماهاى آواکس مستقر در عربستان افزایش یافت.

استعداد دشمن در منطقه عملیاتى
منطقه عملیاتى والفجر ۸ در حوزه استحفاظى سپاه هفتم ارتش بعثى، قرار داشت. مسئولیت این سپاه از منطقه ابوالخصیب در جنوب شهر بصره تا رأس البیشه در دهانه اروند رود تعیین شده بود و قرارگاه تاکتیکى آن در ابوالخصیب قرار داشت. سپاه هفتم، طول خط پدافندى اروند رود را با دو لشکر ۱۵ و ۲۶ پیاده و یگان هایى از نیروى ساحلى ارتش بعثى پوشانده بود.
لشکر ۱۵ پیاده با به کارگیرى تیپ هاى ۸ ، ۱۰۴ ، ۴۰۱ ، ۴۳۶ و ۴۳۹ پیاده، دو گردان کماندویى، پنج گردان تانک و نفربر، پنج گردان جیش الشَعبى و با پشتیبانى آتشِ گردان هاى ۱۵ و ۲۰ توپخانه صحرایى، از ابوالخصیب تا جنوب سیبه- مقابل پالایشگاه آبادان- گسترش داشت.
لشکر ۲۶ پیاده نیز با به کارگیرى تیپ هاى ۱۰۷ ، ۱۱۳ ، ۱۱۰ و ۱۱۱ پیاده، ناوتیپ هاى ۷ و ۷۲ دریایى، گردان ۲۲ دفاع الواجبات، دو گردان کماندو، دو گردان تانک و نفربر، چهار گردان جیش الشعبى و با کمک آتش پشتیبانى گردان هاى ۲۲ ، ۹۴ ، ۷۹ ، ۳۳ ، ۶۳۲ توپخانه صحرایى، از جنوب زیادیه تا رأس البیشه مستقر بود.
با شروع عملیات والفجر ،۸ لشگرهاى زیر نیز به منظور تقویت یگان هایى در خط دشمن و همچنین انجام پاتک هاى فورى، وارد منطقه درگیرى شدند.
ـ لشکرهاى ۱۰ ، ۱۲ ، ۶ و ۳ زرهى

استراتژى نظامى دشمن
راهبرد نظامى دشمن در هنگام انجام عملیات والفجر ۸ براى ادامه جنگ در سرتاسر جبهه هاى نبرد، عبارت بود از:
۱ـ استراتژى دفاع مطلق در جبهه ها، به منظور از دست ندادن سرزمین و مستحکم سازى خطوط اول دفاعى با کمک فعالیت هاى شدید مهندسى و مسلح کردن زمین با انواع موانع و میادین مین و نیز تک هاى محدود به مواضع قواى ایران
۲ـ فرسایشى کردن جنگ و خسته کردن ایران، با نپذیرفتن شرایط جمهورى اسلامى ایران
۳ـ گسترش جنگ به خلیج فارس و باز کردن جبهه دریا و حمله به نفتکش ها و پایانه هاى نفتى ایران به منظور قطع درآمدهاى نفتى کشور و ایجاد فشار اقتصادى بر مردم
۴ـ توسعه جنگ به عمق کشور ایران از طریق جنگ شهرها و حمله هوایى به مراکز اقتصادى کشور با کمک دریافت هواپیماهاى دور پرواز از شوروى و فرانسه و نیز موشک هاى زمین به زمین
۵ ـ استفاده گسترده از سلاح هاى شیمیایى در جبهه هاى جنگ و بخصوص در مقابل هرگونه تهاجم و پیشروى نیروهاى ایرانى

سازمان رزم خودى
قرارگاه خاتم الانبیا(ص) هدایت و اجراى عملیات والفجر ۸ را با دو قرارگاه عملیاتى کربلا و نوح بر عهده داشت. پاسگاه تاکتیکى قرارگاه مرکزى خاتم الانبیاء با فاصله ۱۷۰۰ متر از خط مقدم و در بین نخلستان ها در پشت اروند رود احداث گردید تا بتواند از نزدیک، هدایت عملیات را بر عهده گیرد. این براى نخستین بار بود که قرارگاه مرکزى عملیات در نزدیک ترین نقطه به خط اول جبهه و زیر برد آتش هاى خمپاره دشمن، احداث مى گردید. شرایط ویژه این عملیات موجب شده بود که فرماندهى کل سپاه، قرارگاه تاکتیکى خود را در بین رزمندگان آماده براى تک، و در نزدیک ترین مکان به خط تماس با دشمن، برپا نماید.
در برنامه ریزى مانور عملیات، توجه به دو عامل به طور قابل ملاحظه اى در طرح ریزى نبرد والفجر ،۸ مؤثر بود.
۱ـ تجارب عملیات خیبر و بدر که در منطقه هورالعظیم انجام شد.
این دو عملیات نشان داد اگر مشکلات مربوط به پشتیبانى رزمى و پشتیبانى خدمات رزمى حل نشود و تدارک لازم از برنامه عملیات صورت نگیرد، تمام دستاوردهاى عملیات مورد تهدید جدى قرار مى گیرد. بنابراین استفاده از انواع پل و نیز بهره گیرى از انواع شناورهاى تدارکاتى و همچنین امکان استفاده از آتش مؤثر توپخانه باید در اولویت برنامه ریزى ها قرار گیرد و تا اطمینان از تأمین آنها، نباید اجراى عملیات آغاز شود.
۲ـ پیچیدگى ها و ویژگى هاى خاص عملیات والفجر ۸
به دلیل سختى هاى عملیات خیبر و بدر که نوعى عملیات آبى- خاکى تلقى مى شد و در نهایت همه اهداف طرح ریزى شده براى آنها، هنگام اجراى عملیات، تحقق نیافت، بنابراین برخى از فرماندهان ارشد سپاه از جمله تعدادى از فرماندهان لشکرهاى خط شکن مثل لشکرهاى امام حسین (ع) و نجف اشرف درباره این عملیات، تردید داشته و از موفقیت آن ناامید بودند به گونه اى که فرمانده کل سپاه نتوانست براى این فرماندهان و این یگان ها، مأموریت مؤثرى را در مرحله اول عملیات والفجر ۸ تعیین کند. البته آنها در مراحل بعدى عملیات فعالانه شرکت داشتند.
فرماندهان ارتش نیز در بازدیدى که از این منطقه، قبل از آغاز عملیات داشتند به این نتیجه رسیدند که انجام این عملیات امکانپذیر نیست و آن را یک طرح ناممکن مى دانستند. اگر سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، تجربه گرانبهاى دو عملیات خیبر و بدر در هورالهویزه را به همراه خود نداشت، قطعاً طراحى عملیات والفجر ۸ با مشکل روبرو مى شد.

مشکلات برنامه ریزى براى عملیات
در طرح ریزى مانور این عملیات چند مسأله حائز اهمیت بود که عبارتند از:
۱ـ عبور از رودخانه عریض اروند مهمترین مرحله این عملیات بود. اروندرود بزرگترین رودخانه ایران است. آب چهار رودخانه کارون، کرخه، دجله و فرات از طریق این رودخانه به خلیج فارس مى ریزد و آب خلیج فارس نیز در این رودخانه جریان مى یابد. در واقع طبیعت این رودخانه هم مانند یک خور است و هم مثل سایر رودخانه ها، آب شیرین در آن جریان دارد. آگاهى از وضع خاص اروند رود مثل جذر و مد و جریان هاى مختلف درون رودخانه در نوبت هاى خاص هفته، ساعت، شب و روز که موجب ایجاد چهار وضعیت مختلف مى شد، در برنامه ریزى براى عبور نیروهاى خط شکن بسیار حیاتى بود. در طراحى عملیات عبور غواص ها از این رودخانه عریض باید این شرایط مدنظر قرار مى گرفت و بخصوص به فاصله زمانى بین جذر و مد که بیش از ۴ ساعت به طول مى انجامید توجه مى شد. حدود ۲۵۰۰ غواص باید براى رسیدن به خط دفاعى اول دشمن با رعایت غافلگیرى در شرایط مد، از رودخانه عبور مى کردند تا به نزدیک ترین نقطه از سنگرهاى اول دشمن برسند. اگر زمان شروع عملیات به خوبى تعیین نمى شد و عبور غواص ها با شرایط جذر رودخانه مواجه مى شد باید نیروهاى خط شکن حدود ۲۰۰ متر را به صورت سینه خیز از میان باتلاق ها و موانع موجود در آن ها، عبور نمایند که در این صورت موفقیت عملیات، با ابهام مواجه مى شد.
۲ـ عملیات عبور از موانع مصنوعى و شکستن خط اول دشمن و پاکسازى سر پل به دست آمده و توسعه آن به منظور ادامه عملیات.
۳ ـ مرحله بندى عملیات و وارد کردن عمده قوا براى رسیدن به اهداف مورد نظر که نیاز به واحدهاى شناورى کافى و مطمئن داشت.
۴ـ توسعه در عمق و استفاده از موقعیت براى تثبیت اهداف به دست آمده و گسترش منطقه نبرد.
۵ ـ پدافند و مقابله با پاتک هاى دشمن براى حفظ منطقه تصرف شده.
با توجه به مشکل انتقال ماشین آلات مهندسى همزمان با عبور عمده قوا، امکان احداث خاکریزهاى مناسب براى ایجاد خط دفاعى در مقابل دشمن از اولویت ویژه اى برخوردار بود.
۶ ـ برنامه ریزى براى عدم ورود به شهر فاو و دور زدن این شهر به منظور آسیب ندیدن غیر نظامیانى که احتمالاً در شهر وجود داشتند.
۷ ـ استفاده از یگان هایى که قبلاً کمتر در خط شکنى هاى عملیات گذشته حضور داشتند به دلیل وارد نکردن فرماندهانى که اندکى ابهام در مورد موفقیت عملیات داشتند.
۸ ـ انجام عملیات در شب با توجه به این که شفافیت آب رودخانه اروند، امکان دیده شدن غواص هایى که در سطح آب حرکت مى کردند را فراهم مى آورد. از سوى دیگر دشمن گاهى اوقات از نورافکن هم براى مشاهده سطح رودخانه بخصوص در ناحیه اسکله فاو استفاده مى کرد.
۹ـ نیاز به آماده کردن عقبه یگان ها در نخلستان هاى اطراف بهمنشیر و نیز فضاى مناسب براى تمرکز نیروها قبل از آغاز تک در میان نخلستان هاى اطراف اروند رود و ایجاد اسکله ها و فضاهاى نگهدارى قایق هاى انتقال عمده قوا.
براى درک شرایط و حالت هاى مختلف اروند رود، ماه ها کار فشرده اطلاعاتى صورت گرفت و با جمع بندى اطلاعات موجود در تاریخچه این رودخانه و نیز شرایط جوى منطقه خسروآباد و فاو، در ۲۰ سال گذشته که از اداره هواشناسى گرفته شد وضع رودخانه براى طراحى عملیات، مورد مطالعه قرار گرفت.
براى اجراى عملیات عبور غواص ها از رودخانه، آموزش ها و تمرین هاى زیادى انجام شد تا شرایط روحى و جسمانى نیروهاى عمل کننده به حد مطلوب برسد. این عملیات، اوج خطر پذیرى نیروهاى انقلاب را به نمایش گذاشت. در این باره، یکى از نگرانى هاى اصلى طراحان عملیات، تأثیر جریان آب بر حرکت غواص ها هنگام عبور از رودخانه و دور شدن آنها از هدف معین واگذار شده به آنها بود.
علت استفاده از لباس غواصى نه براى حرکت در زیر آب، بلکه براى سرعت بخشیدن به حرکت نیروهاى خط شکن در داخل رودخانه با استفاده از فین هاى غواصى و نیز ایجاد حداقل گرما براى نیروها تا توان جسمانى آنها پس از عبور از رودخانه براى جنگیدن با دشمن، کاهش نیابد.
براى مرحله بندى عملیات، پى بردن به نحوه مناسب عبور از رودخانه، چگونگى شکستن خط اول دشمن و گرفتن سر پل مناسب و چگونگى هوشیارى دشمن و شیوه گسترش یگان ها در خط، قطعاً نیازمند حضور اطلاعاتى در غرب اروند رود و شناخت بیشترى از واکنش هاى دشمن بود. اما با توجه به تهیه عکس هاى هوایى، نقشه هاى نظامى و اطلاعات به دست آمده از زمین مورد نظر، مرحله بندى عملیات به گونه اى مناسب صورت گرفت و چهار مرحله براى این عملیات مشخص شد.
۱ـ عبور از رودخانه اروند و شکستن خط اول دشمن و پاکسازى سر پل به دست آمده از عناصر دشمن با کمک نیروهاى ویژه غواص.
۲ ـ تصرف شهر بندرى فاو، رسیدن به خورعبدالله و استقرار در منطقه مثلثى شکل شمال شهر فاو و استقرار در پایگاه دوم موشکى در شمال غربى شهر.
۳ ـ پیشروى یگان ها تا ابتداى کارخانه نمک و تشکیل خط دفاعى به موازات این منطقه از ساحل تا خورعبدالله.
۴ ـ رسیدن به زمین هاى انتهاى کارخانه نمک و کانال انتهاى آن، واقع در جاده ام القصر تا ساحل رودخانه اروند. مأموریت مرحله اول به عهده لشکرهاى ۷ ولى عصر(عج)۵، نصر، ۴۱ ثارالله(ع)، ۱۹ فجر، ۳۱ عاشورا، ۲۵ کربلا، ۱۴ امام حسین(ع)، و تیپ هاى ۴۴ قمر بنى هاشم(ع) و ۳۳ المهدى(عج) بود. در مرحله دوم، لشکرهاى ۲۷ محمد رسول الله(ص)، ۱۷ على ابن ابیطالب(ع) و در مرحله سوم، لشکرهاى ۸ نجف و ۳۱ عاشورا براى اجراى طرح مانور انتخاب شدند. در مرحله چهارم نیز همه یگان ها براى انجام عملیات مد نظر بودند. درباره توسعه عملیات در عمق باید به این نکته توجه داشت که در نبردهاى بزرگى که پس از فتح خرمشهر انجام شد، همواره میان عمق بخشیدن به عملیات و توان موجود از یک سو، و هماهنگى پیشروى با پشتیبانى عملیات از لحاظ مهندسى و آتش و لجستیک و… از سوى دیگر، تعارض وجود داشته است. در این عملیات توسعه در عمق و استمرار عملیات از شرایط حفظ موفقیت هاى به دست آمده بود که با استفاده از شکل زمین انجام شد. البته اگر توان پیشروى براى رسیدن تا منطقه ام القصر در اختیار بود شرایط جبهه ها دچار تحول اساسى ترى مى شد و شرایط براى تسلیم دشمن سریعتر فراهم مى شد.

مراحل اجراى عملیات
پس از این که براى مسئولان کشور مشخص شد عملیات بزرگ سال در منطقه فاو باید صورت گیرد بنابراین طرح ریزى مانور این عملیات با دقت زیادى انجام گرفت و سازمان رزم مناسب انتخاب گردید و مانور یگان ها به تصویب رسید. براى اجراى این عملیات ۱۵۰ گردان برآورد شده بود اما در نهایت عملیات با ۹۰ گردان انجام شد و امکان تأمین ۶۰ گردان باقى مانده فراهم نشد. به طور کلى این عملیات در سه مرحله متوالى زمانى به شرح زیر انجام شده است.
مرحله اول شکستن خطوط دشمن در ساحل دور اروندرود و انهدام یگان هاى مستقر در آن و پیشروى به سوى اهداف تعیین شده و تصرف آنها، که به مدت چهل و هشت ساعت به طول انجامیده است.
مرحله دوم که به مدت یک هفته انجام شده است و در آن پاکسازى مناطق تصرف شده از وجود دشمن و گرفتن غنایم و به عقب بردن اسیران و مقابله با پاتک هاى فورى دشمن با رزمندگان اسلام در این مرحله صورت گرفته و موجب تشکیل خط پدافندى در قاعده مثلث شبه جزیره فاو شده است.
مرحله سوم که نزدیک به هفتاد روز به طول انجامیده است مرحله تثبیت موفقیت هاى انجام شده و دفع پاتک هاى گسترده و با فرصت دشمن بوده است که طى آن یگان هاى خودى، ضمن انهدام یکان هاى پاتک کننده توانسته اند، قدرت دفاع رزمندگان اسلام را در مقابل پاتک هاى سنگین دشمن که با واحد هاى ویژه از جمله لشکرهاى گارد ریاست جمهورى و نیز با به کارگیرى سلاح هاى شیمیایى و سلاح هاى موشکى و حملات وسیع هوایى صورت مى گرفته است به نمایش بگذارند. در نهایت دشمن از ادامه پاتک به منظور بازپس گیرى سرزمین هاى از دست داده مأیوس شد و منطقه رأس البیشه تا فاو و از آنجا تا دریاچه نمک به تصرف رزمندگان اسلام درآمد و در نتیجه ارتباط دریایى عراق با خلیج فارس قطع شد.
فرماندهان عراقى نام این عملیات را «معرکه کمر شکن» گذاشتند، به دلیل آن که این تهاجم ، حمله اى بود که بر اثر آن «اراده» و «قدرت تلافى» دشمن در هم شکست.

شرح عملیات
عملیات در ساعت ۱۰: ۲۲ روز ۱۳۶۴‎/۱۱‎/۲۰ با رمز «یا فاطمه الزهرا(س)» از منطقه عمومى جنوب خسرو آباد تا انتهاى جزیره آبادان با عبور غواصان از اروند رود آغاز شد.
با شروع عملیات، غواص ها که از قبل به درون آب رفته و از اروند عبور کرده و در نزدیکى سنگرهاى دشمن به کمین نشسته بودند، تهاجم خود را براى شکستن خط دشمن و پاکسازى آن آغاز کردند. البته در بعضى از نقاط غواص ها با مشکلاتى در عبور از اروند مواجه شدند. از جمله غواصان لشکر۲۵ کربلا براى رفتن به سمت اسکله فاو با نور افکن هایى که دشمن بر روى سطح رودخانه روشن کرد و با تیراندازى بى هدف آن ها بر روى رودخانه مواجه شدند ولى از آن جایى که دشمن پى به وجود غواصان در آب و نیز آغاز عملیات نبرده بود، لذا پس از مدتى نورافکن هایى را که به طور آزمایشى روشن کرده بود خاموش کرد و تیراندازى متوقف شد. اکثر غواص ها براى این که در مقابل دشمن دیده نشوند آیه ۹ سوره یس را قرائت مى کردند به این شرح : «وجعلنا من بین ایدیهم سدا و من خلفهم سدا فاغشیناهم فهم لایبصرون» آنها معتقد بودند که با خواندن این آیه، خداوند به آنها کمک خواهد کرد تا از چشم دشمن مخفى بمانند. برخى از غواص ها مى گویند: پس از آن که وارد رودخانه شدیم، سطح رودخانه را موجى فرا گرفت که باعث شد سرهاى ما در میان امواج از دید دشمن مخفى بماند.
پس از رسیدن گروه اول غواصان به خط مقدم دشمن و آغاز درگیرى ها، همزمان آتش پر حجم ادوات و توپخانه صحرایى روى ساحل جنوبى اروند نیز از سوى یگان هاى مربوطه به اجرا درآمد و نیروهاى خط شکن و نیز رزمندگان دنبال پشتیبان که با کمک قایق هاى موتورى به سرعت به ساحل دور اروند رود منتقل شده بودند، به توسعه سر پل خود در محدوده هر یگان مبادرت ورزیدند.
پس از پاکسازى خط اول، باید به منظور مقابله با پاتک هاى دشمن و نیز تثبیت و تأمین سر پل اولیه، دو حرکت عمده از سوى یگان هاى خودى انجام مى شد.
۱ـ دور زدن و محاصره نمودن شهر فاو به منظور پرهیز از جنگ شهرى
۲ـ پیشروى به سمت محور ساحلى، واقع در جناح شمالى منطقه عملیات
۳ ـ پاک سازى کامل منطقه رأس البیشه به منظور ایجاد فضایى امن به منظور حرکت شناورهاى سنگین براى انتقال ماشین آلات مهندسى و نیز سایر تجهیزات پشتیبانى.
بر همین اساس، دو لشکر پرتوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، عملیات خود را با هدف پاکسازى و الحاق خط اول آغاز کردند و قبل از روشن شدن آسمان پس از درهم شکستن مقاومت هاى ضعیف دشمن، لشکر ۲۵ کربلا که مأمور تصرف شهر فاو بود، با حضور در مدخل ورودى شهر به محاصره آن پرداخت. در جنوب شهر نیز یکى دیگر از یگان ها با طى مسافت زیادى در عمق، به پیشروى خود به سمت خورعبدالله ادامه داد و در نتیجه این شهر از شمال و جنوب به محاصره یگان هاى خودى درآمد.
همزمان با اجراى عملیات اصلى در منطقه فاو، قرارگاهى که مأموریت داشت تا به منظور درگیر نگه داشتن نیروهاى دشمن در منطقه ام الرصاص اقدام به اجراى تک کرده و جزیره بُوارین را تصرف کند، موفق شد این جزیره را به تصرف خود درآورده و در حدود ۸۰درصد از جزیره ام الرصاص نیز پیشروى کند ولى به دلیل فشارهاى دشمن که تصور مى کرد محور اصلى عملیات از این منطقه است، یگان هاى تک کننده، عقب نشینى کردند با این حال بخشى از اهداف تک در این محور تا حدودى تأمین شد.
پس از محاصره شهر فاو و حضور یگان هاى مانورى در محور ساحلى و نیز دستیابى به خورعبدالله، پاکسازى منطقه رأس البیشه از باقى مانده نیروى دشمن آغاز شد. لشکر المهدى (عج) که عملیات در این منطقه را انجام مى داد با مقاومت هاى شدیدى مواجه شد و دشمن با سنگر گیرى بر بالاى مناره یکى از مساجد که بر اروند رود مسلط بود مزاحمت هاى زیادى را فراهم آورد ولى رزمندگان لشکر المهدى(عج) توانستند با عبور از محورهاى دیگر و از پشت دشمن به سمت مسجد حرکت کرده و آتش دشمن را خاموش کنند.
در روز اول عملیات، رزمندگان اسلام موفق شدند تا شهر فاو را به تصرف کامل خود درآورند و پرچم گنبد حضرت ثامن الأئمه را که از مشهد به جبهه آورده بودند بر بالاى بلندترین مناره مسجد آن شهر نصب نمایند. همزمان با پیشروى در اطراف شهر فاو، نخلستان هاى شمال و جنوب آن هم به طور کامل از وجود دشمن پاکسازى شد. لشکرهاى ثارالله و المهدى هم در همین زمان موفق شدند تا با پیشروى به سمت دومین پایگاه موشکى دشمن، نیروهاى موجود ارتش بعثى در این محور را منهدم و یا به اسارت خود درآورند. لازم به ذکر است که به محض آغاز عملیات، دشمن تجهیزات پرتاب و نیز موشک هاى ساحل به دریاى خود را از این پایگاه ها تخلیه کرد و در نتیجه فقط چند خودروى رادارى مربوط به سیستم هاى پرتاب موشکى به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد. تا قبل از عملیات والفجر ۸ دشمن از این پایگاه هاى موشکى حدود ۹۰ فروند موشک HY2را به سمت کشتى هایى که از طریق خورموسى به سمت بندر امام خمینى در حال حرکت بودند پرتاب کرده بود.
در نتیجه تا پایان روز اول، یگان هاى خودى موفق شدند علاوه بر تصرف شهر فاو و پاکسازى کامل منطقه، در شمال شهر و در جاده محور ساحلى حضور یابند و به این ترتیب اهداف مورد نظر در مراحل اول و دوم عملیات، با موفقیت کامل تأمین شد.
با توجه به اهمیت محور ساحلى در کنار خورعبدالله و حساسیت دشمن نسبت به آن، پس از گذشت ۳۶ ساعت از آغاز تک، نخستین پاتک ارتش صدام متوجه این محور شد؛ اما موفقیتى در بر نداشت. همان گونه که قبلاً ذکر شد دشمن که تصور مى کرد محور اصلى عملیات ازسمت جزیره ام الرصاص و یا منطقه هورالهویزه به خاطر نزدیکى اش به بصره است، بیشتر توجه خود را به این منطقه معطوف کرده بود؛ اما سرانجام پس از سه روز از آغاز تک، متوجه اساسى بودن عملیات و تلاش اصلى در منطقه فاو شد و لشکر گارد ریاست جمهورى را وارد درگیرى در این منطقه کرد.
قبل از آغاز عملیات با انجام فعالیت هاى شدید مهندسى که با استتار کامل صورت مى گرفت سپاه موفق شد حدود ۵۰۰ عراده توپخانه صحرایى، توپخانه پدافند هوایى و تانک را در مواضع مناسبى که ساخته بود در منطقه عمومى جزیره آبادان و در بین نخلستان ها مستقر کند این اقدام این امکان را براى قرارگاه خاتم الانبیاء فراهم کرده بود تا دشمن را از حدود ۱۰۰ کیلومترى قبل از رسیدن به منطقه فاو و در مسیر حرکت خود بر روى خطوط مواصلاتى منطقه و جاده هاى ارتباطى، زیر آتش سنگین توپخانه دوربرد سپاه و ارتش قرار دهد. پس از ورود لشکر گارد به منطقه براى انجام پاتک، یگان هاى خودى با اجراى آتش انبوه توپخانه و ادوات به این لشکر هجوم بردند. در این میان، دشمن به منظور پشتیبانى از لشکر گارد در ساعت ۳۰: ۵ صبح روز ۱۳۶۴‎/۱۱‎/۲۴ به حمله شیمیایى علیه مواضع رزمندگان اسلام مبادرت ورزید؛ ولى به دلیل ترس خلبان هاى هواپیماهاى عراقى از مورد اصابت قرار گرفتن، آنها بخشى از بمب هاى شیمیایى را در میان نیروهاى لشکر گارد صدام فرو ریختند که به مصدومیت تعدادى از آنان منجر شد.
در ادامه عملیات، یگان هاى خودى در محور جاده استراتژیک، جاده ام القصر و کارخانه نمک، بر حملات خود شدت بخشیده و توانستند ضمن تصرف نیمى از کارخانه نمک، روى جاده ام القصر نیز خطى دفاعى به موازات این کارخانه تشکیل دهند. سپس، در چند شب درگیرى متوالى، یگان هاى خودى با درهم شکستن خطوط دشمن موفق شدند در شب هشتم عملیات، خود را به سه راهى کارخانه نمک رسانده و با ساخت چند رده خاکریز بلند و آرایش مناسب و استقرار سلاح هاى ضد زره، در پشت آن مستقر شوند و خط پدافندى اولیه خود را تشکیل دهند.
از روز هشتم به بعد با تشکیل خط مناسب پدافندى، دشمن که خود را به طور کامل پیدا کرده و حواس خویش را بازیافته بود، پاتک هایش را مجدداً آغاز کرد. ابتدا، از جاده فاو- البِحار وارد عمل شد که با مقاومت رزمندگان اسلام مواجه و با از دست دادن تعدادى از نفرات و انهدام تجهیزات خود عقب نشست. سپس، از جاده استراتژیک، تهاجم خود را روى سه راهى کارخانه نمک متمرکز کرد؛ اما بر اثر اجراى آتش شدید خمپاره وتوپخانه، انهدام قابل توجهى را متحمل شده و با بر جاى گذاردن تعداد زیادى کشته و زخمى عقب نشینى کرد. در روز یازدهم عملیات، به منظور تکمیل خط پدافندى و تثبیت آن، از سوى رزمندگان اسلام در سراسر محور ساحلى و میانى جبهه، آب رها شد و به این ترتیب، دشمن از تلاش مجدد براى پاتک در محورهاى یاد شده ناامید شد. در مجموع درگیرى هاى فاو و پاتک هاى دشمن ۷۵ روز به طول انجامید. پس از این مدت دشمن از باز پس گیرى منطقه مثلث فاو ناامید شد و به پاتک هاى خود خاتمه داد.
عملیات والفجر ۸ طولانى ترین عملیات دوران جنگ بود و تثبیت منطقه تصرف شده در آن کار عظیمى بود که کارشناسان نظامى دنیا به ایران، در طرح ریزى و اجراى چنین نبردى آفرین گفتند.

نتایج عملیات
عملیات فاو با موفقیت بزرگى که پس از گذشت حدود ۳ سال از عملیات بیت المقدس نصیب مردم ایران کرد، آغاز یک تحول بزرگ و گشایشى عمده در جبهه هاى جنگ بود که به نوبه خود منجر به فتوحات دیگرى از جمله عملیات کربلاى ۵ و عملیات والفجر ۱۰ شد. این عملیات بزرگترین پیروزى رزمندگان اسلام پس از فتح خرمشهر در سال ۱۳۶۱ بود. نتایج عملیات والفجر ۸ به شرح ذیل جمع بندى مى شود:
۱- این عملیات بر اساس یک تفکر پیچیده و خلاق نظامى و به وسیله انسان هایى ورزیده و آموزش دیده و شجاع و شهادت طلب که توانستند با تاکتیک مناسب دشمن را غافلگیر کنند، انجام شد و به همین دلیل ارزیابى از توان نظامى سپاه را در داخل و خارج کشور تحت تأثیر قرار داد.
۲- این عملیات نشان داد قدرت خلاقیت و ابتکار عمل فرماندهان و طراحان عملیات توانسته است کمبود شدید یگان هاى مانورى، امکانات و مقدورات مورد نیاز براى عملیات را تا حد زیادى جبران کند. فرماندهان سپاه توانستند مانور خود را به خوبى و منطبق با وضعیت زمین منطقه عملیات طراحى کنند و از عوارض طبیعى زمین حداکثر بهره بردارى را در طراحى مانور و آتش انجام دهند.
۳- دشمن براى بازپس گیرى زمین منطقه عملیاتى فاو مجبور شد نیروهاى خود را به طور گسترده به خطوط مقدم جبهه گسیل داشته و آن ها را بى محابا بکار گیرد و در نتیجه منهدم شود. برخى معتقدند اگر بخش مهمى از توان نظامى دشمن در این عملیات منهدم نمى شد، ارتش بعثى دست به تهاجم هاى گسترده اى علیه مواضع رزمندگان اسلام در نقاط مختلف جبهه مى زد.
۴- این عملیات قدرت تدبیر فرماندهى قرارگاه خاتم الانبیاء را براى کنترل نیروى هوایى، پدافند هوایى و هوانیروز نشان داد و موجب اعتماد به نفس بیشترى شد و مشخص ساخت چنانچه از توان دو سازمان سپاه و ارتش متناسب با طبیعت آنها، استفاده شود، نتایج بهترى حاصل خواهد شد.
۵- این عملیات در منطقه اى انجام گرفت که صدام به بهانه تسلط کامل براروند رود، جنگ با ایران را شروع کرده بود. او قرار داد ۱۹۷۵ را در آغاز جنگ تحمیلى پاره کرده بود و این عملیات عملاً قرار داد ۱۹۷۵ الجزایر را به سود جمهورى اسلامى ایران تثبیت کرد.
۶- عملیات والفجر ۸ مبنایى براى تدوین استراتژى باز دارندگى جمهورى اسلامى ایران شد.
استراتژى بازدارندگى همواره بر این اصل استوار است که کشورهاى همسایه را از حمله نظامى به خاک کشور باز دارد و در صورت حمله، صحنه نبرد را به داخل خاک دشمن منتقل سازد. ارزش این عملیات به آن بود که به دشمن نشان داد، سیاست بازدارندگى از طریق حمله گسترده توانسته است جنگ را به طور جدى به داخل خاک دشمن منتقل سازد و لبه تیز آن را به سوى ارتش متجاوز برگرداند.

تحلیل عملیات والفجر ۸
عملیات والفجر ۸ به دلیل نوع طراحى، اهمیت زمین منطقه عملیات، سرعت عمل در اجراى طرح عملیات، انتخاب تاکتیک هاى مناسب و مخصوص به خود براى پیروزى بر دشمن، غافلگیر کردن دشمن و همچنین توان پایدارى و مقاومت طولانى در برابر پاتک هاى دشمن به مدت ۷۵ روز، یکى از جذّاب ترین و مهم ترین نبردها در دوران هشت ساله حماسه دفاع مقدس است.
اجتناب از جنگ در زمین به شدت مسلح شده با کمک میادین مین و سیم هاى خاردار و موانع متعدد، پس از دو عملیات والفجر مقدماتى و والفجر۱ و در پى آن ابتکار انجام عملیات در منطقه هورالهویزه در شرق رودخانه دجله در دو عملیات بزرگ خیبر در سال ۱۳۶۲ و بدر در سال ،۱۳۶۳موجب انفعال ارتش متجاوز رژیم عراق و ایجاد نگرانى در میان حامیان منطقه اى و بین المللى او شد. زیرا تداوم عملیات تا اندازه اى مانع فرسایشى شدن جنگ مى شد و علائمى دال بر ناتوانى ارتش صدام را آشکار مى ساخت. از طرفى جمهورى اسلامى ایران که ابتکار عمل نظامى را همچنان در دست داشت، زمینه عملیات بعدى را با استفاده از تجربه عملیات در منطقه هور فراهم کرد.
در این میان عاملى که موجب شد طراحان نظامى در انتخاب منطقه بعدى براى عملیات دقت بیشترى به عمل آورند، این بود که هیچ یک از نبرد هاى انجام شده در مقطعِ پس از فتح خرمشهر داراى نتایجى نبود که قادر باشد برترى تعیین کننده اى را نصیب ایران کند. از این رو، لازم بود حرکت جدیدى در صحنه جنگ انجام شود که با آنچه از روز اول جنگ تا آن زمان به وقوع پیوسته بود، متفاوت باشد و فرماندهان نظامى ارتش بعثى عراق نیز از پیش بینى آن ناتوان باشند تا با تکیه بر غافلگیرى بتوان، به نتایج مورد نظر دست یافت. این حرکت جدید و تعیین کننده، عبور از رودخانه عریضى همچون اروند رود و تسخیر منطقه مهم شبه جزیره فاو بود. عملیات والفجر ۸ یکبار دیگر توازن قوا را به نفع جمهورى اسلامى ایران ایجاد کرد. البته این برترى نظامى نه بر اثر افزایش تجهیزات و توان رزمى تسلیحاتى، بلکه بر اساس ابتکار عمل و نوع طرح ریزى عملیات و به کارگیرى مفید توان رزمى موجود، علیه دشمن به وجود آمد. در تمام دوران جنگ، ارتش عراق از نظر توان رزمى و میزان تجهیزات و تسلیحات و تنوع آنها، بر قواى جمهورى اسلامى ایران برترى داشته است. بخصوص این برترى نظامى، در برترى مطلق هوایى، برترى زرهى، برترى آتش توپخانه و برترى تعداد یگان هاى مانورى و حتى برترى تعداد سربازان موجود در جبهه هاى جنگ، بوده است. از طرفى به کارگیرى سلاح هاى کشتار جمعى و سلاح هاى شیمیایى از سوى ارتش بعثى، همیشه از مشکلات اصلى در طراحى عملیات علیه دشمن بوده است. آنچه عملیات والفجر ۸ را برجسته و نمایان مى سازد این است که در طرح ریزى این عملیات به نوعى تلاش شد برترى هاى ارتش صدام، در موضوع هاى فوق، ناکارآمد شود و رزمندگان اسلام، زمین و منطقه اى را براى جنگیدن انتخاب کنند که دشمن نتواند از همه ظرفیت خود در جنگ علیه رزمندگان اسلام استفاده کند و برعکس همه ظرفیت و توان رزمى جمهورى اسلامى ایران، در آن منطقه به کار آید. در نهایت این عملیات، مقدمه اى شد براى وادار کردن شوراى امنیت سازمان ملل براى توجه به خواسته هاى جمهورى اسلامى ایران در نوشتن قطعنامه ۵۹۸ و اطمینان از این که قدرت هاى بزرگ حامى صدام، فقط با راه حلى سیاسى مى توانند جلوى پیشروى نظامى جمهورى اسلامى ایران را براى رسیدن به خواسته هاى خود، بگیرند.

نتیجه گیرى
در مجموع، عملیات والفجر ۸ یکى از پیچیده ترین طرح هاى نظامى جمهورى اسلامى ایران است که با موفقیت کامل انجام شد و براى ارتش بعثى یک «حمله ناگهانى» و«غیر منتظره» تلقى مى  شد و براى ایران یک نقطه عطف بود. اجراى طرح عملیات، از نظر تاکتیکى، انواع نبردها را با خود به همراه داشت مثل عبور از رودخانه، جنگ با موانع، عملیات در دشت، ساحل، دریا، شهر، جنگل، زمین پست و سست و ... .
در طرح پشتیبانى این عملیات، فعالیت هاى گوناگون مهندسى مثل نصب انواع پل بر روى رودخانه هایاروند رود و بهمنشیر، ساخت جاده هاى نظامى مختلف به شکل آنتنى در میان نخلستان ها و در عقبه ها و نیز ساخت مواضع گوناگون توپخانه در زمین هاى سست و در باتلاق ها و همچنین ایجاد سایت هاى موشکى پدافند هوایى و ... صورت گرفته است. البته در هفته هاى اول عملیات ایران توانست فقط از یک پل شناور که فقط شبها آن را نصب و استفاده مى کرد بهره ببرد و نصب پل لوله اى بعثت که در مقابل بمباران هوایى دشمن مقاوم بود حدود سه ماه به طول انجامید. براى نصب این پل از لوله هاى نفتى ۵۶ اینچى به طول ۸۰ کیلومتر استفاده شد. گفته مى شود این لوله ها از یک کشتى عراقى به غنیمت گرفته شده بود و جهاد سازندگى افتخار نصب این پل را بر عهده داشت.
بنابراین پیاده کردن تجربیات و نحوه مدیریت و فرماندهى این عملیات مى تواند به توسعه مدیریت کمک کند. بدین منظور عملیات والفجر ۸ مى تواند به عنوان یک «مطالعه موردى» براى مدل سازى مورد استفاده قرار گیرد.

سرتیپ پاسدار دکتر حسین علایى
روزنامه ایران دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۸۵
پیروزى هاى فزاینده جمهورى اسلامى در جنگ - که از سال دوم هجوم عراق آغاز شد و با فتح خرمشهر به اوج خود رسید - غرب را بر آن داشت تا براى تحمیل صلح یاآتش بس به جمهورى اسلامى بدون تأمین حقوق تضییع شده ایران، تلاش اصلى را بر حفظ صدام معطوف نماید.
بدین ترتیب از یک سو تصمیم قطعى غرب و پافشارى بر حفظ صدام به هر شکل ممکن ( با پشتیبانى همه جانبه از رژیم عراق وادامه تحریم فروش سلاح هاى نظامى و تجهیزات به ایران ) و از سوى دیگر عزم راسخ جمهورى اسلامى براى رسیدن به اهداف خود در جنگ و تن ندادن به سازش و تسلیم نشدن در برابر فشارهاى همه جانبه استکبار ، نوعى حالت نه جنگ ، نه صلح را میان طرفین حاکم ساخت. به عبارت دیگر، استکبار جهانى سعى داشت توان جمهورى اسلامى را فرسوده کند تا انجام دادن حرکتى سرنوشت ساز و تعیین کننده براى اختتام جنگ ، با حفظ آرمان هاى مطلوب ایران اسلامى امکان پذیر نباشد.
در واقع حفظ صدام و باز داشتن ایران از پافشارى بر آرمان هاى خود، براى برقرارى موازنه قوا بود. از این رو افزایش و تقویت توانایى هاى عراق، به ویژه نیروى هوایى این کشور ، در دستورکار قدرت هاى بزرگ بود . در پى این پشتیبانى ها بود که ارتش عراق تلاش کرد آسمان را به طور مطلق در اختیار بگیرد تا جنگ را از میدان رزم زمینى به آسمان، دریا و شهرها بکشاند.
آنچه غرب را بر اتخاذ سیاست مزبور واداشت، هراس از تاکتیک هاى ویژه جمهورى اسلامى بود، عاملى اساسى که نقشى تعیین کننده در کسب پیروزى داشت.
قواى نظامى جمهورى اسلامى با اقدامات و عملیات مبتکرانه، رژیم عراق را به فروپاشى تهدید مى کرد که در این صورت گسترش انقلاب اسلامى را در پى داشت و منافع غرب را در منطقه خاورمیانه، با تهدیداساسى مواجه مى ساخت. از این رو غرب براى بازداشتن ایران از دستیابى به هرگونه موفقیتى که رژیم بغداد را متزلزل و گسترش انقلاب اسلامى را تسهیل مى کرد، به هر شیوه ممکن متوسل مى شد. براین اساس غرب سیاست دیپلماسى - فشار رادر پیش گرفت و دراین روند، رژیم بغداد را براى فشار مستقیم به جمهورى اسلامى ، تحت حمایت و هدایت قرار داد.
گرچه عراق توانایى بهره بردارى لازم و کامل را از مساعدت هاى غرب نداشت ، لیکن قدرت هاى بزرگ براى جلوگیرى از پیروزى ایران در جنگ، به انحاى مختلف و وسایل متعدد به کمک حاکمان بغداد شتافتند از جمله:
۱- واگذارى تکنولوژى برتر (خصوصاً درزمینه تجهیزات هوایى) به عراق.
۲ - قراردادن اطلاعات کسب شده به وسیله آواکس ها و دیگر دستگاه هاى جاسوسى و اطلاعاتى در اختیار عراق .
۳ - کسب اطلاع از تاکتیک ها و توانایى هاى نظامى ایران و بهره بردارى از فکر مستشاران نظامى براى کمک به عراق .
۴ - حمایت هاى تبلیغاتى ، سیاسى و اقتصادى دنیاى غرب و وابستگان آن، خصوصاً مرتجعین عرب منطقه از رژیم عراق.
ارتش عراق به رغم اینکه توانست در برهه اى خاص از زمان با گسترش سازمان رزم خود به ۵۰ لشکر و عمق بخشیدن به میادین مین وموانع واستحکاماتش و نیز ممانعت از تثبیت وتأمین مناطق تصرف شده وقفه اى در پیشروى رزمندگان به داخل خاک عراق ایجاد کند، لیکن این وضع ناپایدار بود و با گذشت زمان و رشد توانایى هاى جمهورى اسلامى در جنگ - طراحى عملیات در زمین هاى مختلف (دشت ، کوهستان ، آب، رمل و...) سازماندهى نیرو و گسترش سازمان رزم - زمینه تزلزل و بى ثباتى رژیم بغداد فراهم شد.
در هر صورت، رویارویى غرب با چنین وضعیتى ، بن بست جنگ را براى غرب پیچیده تر کرد و غرب نتوانست نگرانى خودرا کاهش دهد.
البته گفتنى است که آنچه تا اندازه اى افزایش توان بازدارندگى عراق را موجب شد، گذشته از استراتژى ابرقدرت ها در حمایت هاى همه جانبه عملى و نظرى از رژیم عراق، تلاش و سخت کوشى این رژیم در اصل قراردادن جنگ بود. حکومت عراق با بسیج کردن کلیه امکانات در خدمت جنگ، جنگ را مسأله اصلى خود قرار داده بود و با توجه به ارتباط تنگاتنگ جنگ با اوضاع سیاسى - اجتماعى - اقتصادى عراق و سرنوشت رژیم عراق از هرگونه سهل انگارى در این باره جلوگیرى مى کرد.
وضعیت عراق
رژیم عراق روند تحولات جنگ در چهار سال گذشته و حفظ موقعیت دفاعى خود را ناشى از برترى تسلیحاتى واطلاعاتى ارزیابى مى کرد.بدین معنا که رزمندگان اسلام پس از درهم شکستن خطوط دفاعى دشمن با برترى آتش توپخانه، قدرت هوایى و قواى زرهى ارتش عراق مواجه مى شدند که این برترى مانع از تثبیت مواضع تصرف شده مى گردید. درک عراق از عوامل مؤثر در حفظ موقعیت دفاعى نیروهاى عراقى در برابر ایران، آنها را بیش از گذشته به خرید تکنولوژى دفاعى ، سلاح و تجهیزات ترغیب مى کرد. حامیان عراق نیز برپایه همین ملاحظه همچنان سیل سلاح و تجهیزات نظامى را به سوى عراق سرازیر مى کردند.
عراقى ها مایل بودند بیش از خرید سلاح، تکنولوژى نظامى خریدارى کنند تا از توانایى لازم براى تولید نیازمندى هاى دفاعى و بهسازى سلاح ها برخوردار شوند. از اوایل سال ۱۹۸۶ ، شواهد و قرائن موجود نشان دهنده توانایى عراق در تولید بسیارى از تجهیزات نظامى بود. دیپلمات هاى غربى در بغداد به دولت هاى متبوع خود گزارش دادند که عراق از بمب ها ومهمات ساخت داخل استفاده مى کند.
به هر صورت، برابر گزارش انتونى کردزمن، کارشناس نظامى آمریکا، عراق در طول سال هاى ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ مبلغ ۱۸‎/۱ میلیارد دلار سلاح و تجهیزات نظامى خریدارى کرده است.این کارشناس نظامى مجموع نیروهاى نظامى ثابت ارتش عراق را در سال ۱۳۶۴ تعداد ۷۵۰۰۰۰ تن و نیروهاى جیش الشعبى عراق را ۶۵۰۰۰۰ تن برآورد کرده است.
در مجموع ارتش عراق در نیمه دوم سال ۱۳۶۴ ، تعداد ۵ لشکر زرهى ، ۳ تیپ مستقل زرهى ، ۲ تیپ مستقل مکانیزه ، ۲۰ تا ۲۵ لشکر پیاده و ۸۰ تیپ مستقل و ۱۰ تیپ مستقل نیروى مخصوص و کماندویى دراختیار داشت.
همچنین بنابر تجزیه و تحلیلى که معاون عملیات فرمانده کل سپاه (غلامعلى رشید) به عمل آورده و در تاریخ ۱۳۶۴‎/۲‎/۲۵ ارائه کرده است، ارتش عراق بر پایه سازمان و نیروى انسانى و تجهیزاتى که در اختیار داشت از توانایى هاى زیر برخوردار بود:
- دشمن درهر زمان توانایى جابه جایى ۳ لشکر پیاده را در هر منطقه دارد . یک تیپ پیاده را در عرض ۲۴ ساعت جابه جا مى کند. یک تیپ زرهى را در ۷۲ ساعت از غرب منتقل مى کند.
- دشمن درهر زمان داراى ۵ لشکر زرهى و مکانیزه است که در عرض ۴ تا ۵ روز قابلیت مانور و جابه جایى سریع را دارد.
- دشمن در هر زمان توانایى تمرکز ۴۰ گردان توپخانه را براى مقابله با نیروى مهاجم دارد.
- دشمن توانایى یک ماه بمباران و فشار هوایى به گستردگى عملیات بدر را دارد.
- دشمن توانایى اداره دو عملیات همزمان به وسعت ۳ تا ۴ لشکر را دارد.
- دشمن در برابر عملیات آفندى ما با ۱۰۰ گردان، مى تواند با ۳۰۰ گردان آزاد، مقابله کند.
وضعیت ایران
مشکل ایران در مرحله جدید جنگ با توجه به افزایش توان نظامى عراق، اساساً ناشى از این بود که به راحتى قادر به کسب پیروزى نظامى براى تغییر توازن به سود خود نبود. در واقع تقویت عراق و متقابلاً تضعیف ایران ، فاصله میان توانمندى ایران براى تهاجم و کسب پیروزى و توانایى عراق براى مقابله با تهاجمات ایران را به نحوى آشکار افزایش داده بود. به عبارت دیگر امکانات و مقدورات سپاه با خلاقیت و ابتکارات این نیرو براى دستیابى به پیروزى لازم، به تناسب ضرورت ها و اوضاع سیاسى حاکم بر جنگ نبود.
در سال ششم جنگ در وضعیتى که دشمن حدود ۵۵۰ گردان نیروى پیاده در اختیار داشت و براى مقابله با عملیات آفندى، از ۳۰۰ گردان نیروى آزاد برخوردار بود، سپاه تنها ۸۰ گردان نیرو براى ۷ روز جنگ در اختیار داشت. ضمن اینکه بخشى از توان رزمى سپاه به عنوان یک نیروى دفاعى در مناطق تصرف شده مانند جزایر مجنون و هور زمین گیر شده بود. در این روند کاهش توان ایران در برابر عراق دو عارضه اساسى به دنبال داشت: نخست آنکه نمى توانست از امکان غافل گیرى و تجزیه قواى دشمن برخوردار شود، در نتیجه اجراى عملیات با نوعى ریسک و عدم موفقیت همراه بود. علاوه بر این، قواى ایران فاقد توانایى لازم براى نبرد طولانى در یک عملیات بود. زیرا بلافاصله پس از آغاز عملیات در حالى که خطوط دفاعى دشمن در هم شکسته شده بود، دشمن به سرعت نیروهاى خود را در منطقه عملیات متمرکز مى کرد و با افزایش آتش هوایى و توپخانه تدریجاً نیروهاى خودى را از مناطق تصرف شده عقب مى راند.
با توجه به واقعیت هاى موجود، کم کم این اعتقاد به وجود آمد که «با این توان نمى توانیم غافل گیرى را رعایت کنیم و قطعاً باید این توان ۲ تا ۳ برابر شود که با یکى دشمن را فریب بدهیم و با ۲ توان دیگر بتوانیم به طور جدى عمل کنیم».
برپایه همین ملاحظه در انتخاب منطقه عملیات نیز دچار مشکل بودیم. لذا چنین استدلال مى شد که ما جایى مى توانیم بجنگیم که بلافاصله پشت یک رودخانه، یک عارضه یا تنگه اى برسیم تا دشمن به راحتى نتواند به ما حمله کند.
پس از عملیات بدر بحث هاى بسیار اساسى و جدى در مورد نحوه ادامه جنگ صورت گرفت.لازمه ارائه طرح به شوراى عالى دفاع بررسى اى همه جانبه بود که با حضور فرماندهان سپاه انجام شد.
سپاه از یک سو به این نتیجه قطعى و روشن رسیده بود که با روش گذشته امکان ادامه جنگ با عملیات گسترده وجود ندارد و ازسوى دیگر اوضاع جنگ پس از عملیات بدر، با تشدید فشار به ایران، اجراى عملیات را ضرورى ساخته بود. در واقع میان توانایى ایران براى اجراى عملیات مؤثر و تعیین کننده با تضمین پیروزى ، با اوضاع و ضرورت هاى سیاسى حاکم بر جنگ، تناسبى وجود نداشت. پیدایش این وضعیت در جنگ بیش از هر مسأله اى متأثر از نحوه نگرش به جنگ و کسب پیروزى بود. بدین معنا که پس از فتح خرمشهر پیروزى بر عراق بسیار سهل و آسان پنداشته مى شد و این باور همگانى وجود داشت که صدام در حال سقوط است. برپایه همین نگرش، تفکرات استراتژیک مسؤولان درباره جنگ مبنى بر «کسب یک پیروزى و خاتمه جنگ » متعاقب ناکامى در عملیات رمضان تدریجاً شکل گرفت. در چارچوب این تفکر تصور مى شد که با یک پیروزى قاطع مى توان جنگ را تمام کرد، لذا نیازى به بسیج کشور در خدمت جنگ نیست. این گونه تفکرات منطبق و همسو با اندیشه استراتژیک امام در مورد جنگ نبود. شکاف موجود میان دو نگرش یاد شده در واقع از مهم ترین دلایل وضعیت جنگ در چهار سال گذشته بود. تدریجاً با گذشت دامنه جنگ و فشار بر ایران و افزایش موانع موجود براى دستیابى به پیروزى نوعى تردید و ناامیدى در مسؤولان به وجود آمد. برخى چنین تصور مى کردند که کار تمام شده است و باید چهار سال پیش (پس از فتح خرمشهر) تصمیم مى گرفتیم. علاوه بر این، مشاهده واکنش حامیان عراق در مورد پیروزى هاى نسبى ایران، این نگرانى را به وجود آورده بود که حتى اگر موفق به تصرف بغداد بشویم امکان حمله اتمى به ایران وجود دارد!
سپاه با الهام از نظریات امام و درکى که از اوضاع و ضرورت هاى جنگ داشت، در اندیشه تداوم جنگ بود.
با بررسى هایى که انجام گرفت این نتیجه حاصل شد که براى ادامه جنگ ، بدون بسیج کلیه سازمان ها و امکانات کشور، امکان پشتیبانى از جنگ وجود ندارد.حداقل توان لازم براى ادامه جنگ ۳۰۰ گردان نیرو بود که در آخرین پیشنهاد سپاه ارائه شد.
با تبیین استراتژى جنگ و ارائه آن از سوى سپاه، این شائبه که سپاه تمایل به ادامه جنگ ندارد، گسترش یافت! این وضعیت در حالى پیش آمده بود که قبل از آن تمایل سپاه به ادامه جنگ بنا بر نظر امام خمینى، عامل اصلى در ادامه جنگ ذکر مى شد! در نتیجه سپاه در مرحله جدید که اساساً بار جنگ را بر دوش مى کشید تحت فشار برخى جریانها قرار گرفته بود.
سپاه بر پایه همین ملاحظات و براى استمرار جنگ، استراتژى جدیدى را تبیین کرد که از اصول زیر پیروى مى کرد:
۱_ ضرورت ادامه جنگ با جنگ درازمدت
۲_ اجراى عملیات محدود با هدف زنده نگه داشتن جنگ و فشار نظامى بر دشمن.
۳_ افزایش توان و سازمان رزم سپاه براى اجراى عملیات گسترده.
۴_ طرح ریزى و اجراى عملیات گسترده به صورت مستقل.
سپاه در فاصله خرداد۱۳۶۴ تا شهریور همان سال سلسله عملیات محدودى را انجام داد که آثار مثبتى بر جاى نهاد. علاوه بر این، تلاش براى عملیات گسترده، با توجه به تجارب حاصله در عملیاتهاى پیشین، بویژه عملیات بدر، منجر به تعیین شرایطى به شرح زیر شد:
۱_ در اختیار داشتن حداقل ۱۵۰گردان نیرو (هدفهاى ارزشمند در جنوب بدون ۱۵۰گردان قابل تصرف نبود).
۲_ نیاز بیش از یک میلیون گلوله توپ براى آتش پشتیبانى مناسب در یک عملیات گسترده.
۳_ نیاز سلاح ضدزره به اندازه کافى (حداقل سه هزار موشک تاو) براى اجراى یک عملیات گسترده.
۴_ اجراى تک پشتیبانى درجزیره مینو.
۵_ شرکت مؤثر نیروى هوایى ارتش براى پشتیبانى هوایى عملیات.
اهداف و جایگاه عملیات والفجر۸ در استراتژى نظامى ایران
هر چه جنگ ایران و عراق تداوم مى یافت در مسیر تحقق استراتژى ایران پیچیدگى و دشوارى بیشترى بروز مى کرد. البته حفظ ابتکار عمل و اجراى عملیاتهاى بزرگ که نقش تعیین کننده اى در موازنه سیاسى _ نظامى جنگ داشت، ضرورتى انکارناپذیر براى کشور و انقلاب بود. دستیابى به برترى در موازنه نیز بستگى بسیار به عملیاتى داشت که طى آن تمام توان دشمن به رویارویى کشیده شده و منهدم شود. در واقع، انهدام دشمن و تصرف زمین هاى استراتژیک از هدفهاى اساسى جنگ به شمار مى رفت. از این رو، عملیات والفجر،۸ براى تحقق استراتژى تنبیه متجاوز در بعد نظامى و بویژه در بعد سیاسى اهمیت بسزایى داشت. مهمترین هدفهاى سیاسى _ نظامى این عملیات چنین بود: ۱_ تصرف شهر فاو ۲_ تسلط بر اروندرود ۳_ تهدید بندر ام القصر ۴_ هم مرزى باکویت ۵_ مسدود کردن راه ورود عراق به خلیج فارس ۶_ تأمین خور، موسى و امکان تردد کشتى ها به بندر امام خمینى ۷_ انهدام سکوهاى پرتاب موشک عراق در منطقه فاو.a
سعی شده در این مقاله اهم اقداماتی که توسط لشکر ویژه 25 کربلا قبل از  عملیات والفجر 8 انجام گرفته به صورت اجمال آورده شود چون تشریح هر کدام از اقدامات خود نیاز به چند صفحه دارد .
دریافت مأموریت:
حدود 5 ماه قبل از عملیات، مأموریت استقرار در منطقه عمومی رأس البیشه جهت تصرف وتأمین شهر استراتژیک فاو وعراق از سوی قرارگاه کربلا به فرمانده وقت لشکر ویژه 25 کربلا برادر مرتضی قربانی ابلاغ شد.

شورهای ستادی:
فرمانده وقت لشکر ویژه 25 کربلا، پس از دریافت مأموریت با برگزاری شورهای ستادی در سطح لشکر با در نظر گرفتن مسایل طبقه بندی مأموریت فوق، تدابیر خود را ابلاغ وبا تشکیل گروه‌های کاری ذیل اقدامات اولیه خود را برای حفظ آمادگی شروع کرد.
الف) گروه اول: تحویل گرفتن خط ژاندارمری و آماده سازی منطقه
ب) گروه دوم: کسب و جمع آوری اخبار و اطلاعات از دشمن و شرایط جوی و زمین منطقه
ت) گروه سوم: آموزش و آماده نمودن نیروها برای جنگ در چهار منطقه مختلف و متفاوت (جنگ در آب، جنگ در شهر، جنگ در نخلستان، جنگ در صحرا و بیابان)
ج) گروه چهارم: تأمین و بالا بردن ضریب آمادگی امکانات لجستیکی برای پشتیبانی از عملیات فوق
د)گروه پنجم: برنامه ریزی جهت تأمین و تقویت و سازماندهی نیروهای بسیجی در ادامه عملیات والفجر هشت
ر) طرح ریزی عملیات آفندی لشکر درمنطقه فوق بر اساس مأموریت ابلاغ شده
فعالیت‌ها و اقدامات ضروری قبل از عملیات والفجر هشت:
الف) فعالیت‌های اطلاعاتی درمنطقه مسوولیتی لشکر ویژه 25 کربلا
1 ـ شناسایی و معبر زنی به صورت مداوم ودقیق با رعایت کامل اصول حفاظتی
2 ـ تهیه بررسی منطقه از نظر وضعیت جوی، زمین، رودخانه اروند (تعداد جزر و مد، زمان‌های جزر و مد، سرعت و شدت آب و ....)
3 ـ به دست آوردن وضعیت گسترش و توانایی های دشمن در منطقه (تهیه و تکمیل برآورد اطلاعاتی)
ب) فعالیت‌های مهندسی رزمی لشکر ویژه 25 کربلا در منطقه عملیاتی :
1 ـ مسدود نمودن بعضی از نهرهای فرعی به منظور بهره برداری صحیح از زمین.
2 ـ احداث جاده های عمود بر خط تماس به منظور آمادرسانی و... در زمان عملیات.
3 ـ زدن پل های مناسب بر روی نهرها به منظور برقراری ارتباط با جزایر و....
4 ـ ایجاد موانع، بنه ها و سنگرهای مختلف
5 ـ احداث چندین اسکله کوچک دریایی بر روی نهرهای اصلی برای پشتیبانی عملیات

ج) فعالیت‌های حفاظتی لشکر ویژه 25 کربلا در منطقه عملیاتی :
1 ـ عدم تغییر وضعیت ظاهری منطقه و بهره بردن از اصل اختفاء و پوشش تغییرات از دید دشمن
2 ـ جلوگیری از تردد خودرویی نفرات در روز در محورهای عملیاتی
3 ـ حضور پرسنل در منطقه با پوشش نیروی ژاندارمری
4 ـ استفاده از سلاح‌های سازمانی ژاندارمری در شلیک‌ها و.....
5 ـ رعایت کامل تیراندازی و حساس نکردن دشمن به منطقه (جلوگیری از شناسایی دشمن و تعویض نیروهای قبلی)
6 ـ ممنوعیت ظاهر شدن با لباس غواصی، جلوگیری از تجمع نیروها، عدم تردد با خودروهای سپاه، لغو مرخصی‌ها، کنترل نامه نگار و نظارت در ارسال نامه‌ها، کنترل دقیق مجروحین و مصدومین هنگام انتقال آن‌ها به بیمارستان‌های عقبه.
7 ـ تخلیه کامل نیروهای بومی و محلی منطقه
8 ـ جا به جایی نیرو و انتقالات و امکانات با رعایت کامل اصول حفاظتی (با استفاده از تانکرهای خالی آب، خودروهای سنگین مهندسی، کامیون‌ها و کمپرسی ها، استفاده از مسیرهای انحرافی)
9 ـ انتقال امکانات، تجهیزات و نیروها از هفت تپه به اهواز، هور العظیم و منطقه عمومی فاو با رعایت کامل اصول حفاظتی به منظور فریب دشمن و....

د) فعالیت‌های مخابراتی لشکر ویژه 25 کربلا در منطقه عملیاتی:
به منظور رفع هر گونه امکان شنود و عدم کشف حضور نیروها و یگان‌های سپاه پاسداران در منطقه و مخفی ماندن مکان هدایت عملیات، تا قبل از خواندن رمز عملیات، هیچ گونه پیام رادیویی داده نشد و تمامی مکالمات و ارتباطات از طریق تلفن صحرایی و پیک انجام می شد.
مخابرات لشکر مسوولیت ایجاد ارتباط بین یگان‌های مستقر در محدوده‌ی لشکر با یک‌دیگر ولشکرهای هم جوار و ارتباط لشکر با قرارگاه کربلا را به عهده داشت.
تهیه دستور کار مخابرات و پیوست مخابرات، تأمین نیازمندی‌های بیسمی و با سیمی، راه اندازی مرکز هدایت و فرماندهی لشکر را به عهده داشت که به فضل الهی در انجام امورات محوله موفق بودند.

ه ـ فعالیت‌های آموزشی لشکر ویژه 25 کربلا :
1 ـ آموزش غواصی:
از آن‌جایی که دست یابی به اهداف مورد نظر لشکر عبور از آب خروشان و متلاطم اروند بسیار مشکل وبه سختی باید صورت می گرفت پایه و اساس برنامه ریزی آموزش حول محور غواصی با انتخاب افراد وتربیت افرادی کارآمد، شجاع، مقاوم و شهادت طلب بود که این افراد باید رزم در آب و آن هم در رودخانه ای با شرایط مخصوص به خود را انجام می‌دادند.
با توجه به این‌که آموزش‌های غواصی از گذشته در عملیات‌های بدر و قدس نیز درلشکر انجام می گرفت به عنوان یک روش نو وتازه ای به شمار نمی‌رفت. بنابراین برای شروع کار در لشکر، ابتدا این آموزش در پادگان لشکر 25 کربلا واقع در هفت تپه و در رودخانه‌ی دز انجام گرفت که از بین افراد، بهترین نفرات انتخاب و به ساحل بهمنشیردر چویبده انتقال داده شدند. این افراد دو ماه به صورت شبانه روزی در شرایط آب و هوایی متفاوت و با تجهیزات کامل آموزش دیده وبا فنون رزم در آب وگذر از موانع آبی و حمله به ساحل و انهدام سنگرها، نفرات و تجهیزات دشمن آشنا و به حد آمادگی مطلوبی رسیدند.
2 ـ آموزش نبرد در جنگل(نخلستان):
مرحله‌ی دوم آموزش، آشنایی و به آمادگی رساندن رزمندگان اسلام برای شرایط نبرد و رزم در جنگل(نخلستان) و بوته زار بود که در منطقه به عنوان مانع محسوب می شد و نیاز به آشنایی بیشتر نیروها به فنون این نوع رزم بود که به همین منظور نخلستان‌های اطراف چویبده و بهمنشیر انتخاب و تمرینات صامت و رزمی به صورت مانور توسط گردان‌های موج اول و دوم صورت گرفت.
3 ـ آموزش جنگ شهری:
مرحله سوم آموزش، آموزش افراد در شرایط رزم در شهر و مناطق ساختمانی بود که در این راستا نیروهای موج دوم و سوم لشکر که برای این رزم انتخاب شده بودند در شهر آبادان و نقاط مسکونی دیگر آموزش دیده و تمرینات صامت و رزمی را به منظور رسیدن به آمادگی لازم انجام دادند.
4 ـ آموزش نبرد در دشت و بیابان :
مرحله چهارم آموزش، تمرینات لازم در جهت مقابله با دشمن در مناطق دشت و بیابانی بوده که مناسب با اهداف تعیین شده‌ی لشکر، در تصرف لشکر و تصرف قرارگاه فرماندهی، مواضع توپخانه، پایگاه موشکی، محورهای مواصلاتی و.... برنامه ریزی لازم صورت گرفت و تمرینات قابل توجه ای برای یگان‌ها برای رسیدن به آمادگی در نظر گرفته و اجرا شد.
5 ـ سایر آموزش‌های نظامی:
علاوه بر یگان‌های عمل کننده رزمی در عملیات، در سطح یگان‌های پشتیبانی رزم وخدمات رزم در جهت پشتیبانی و آماد رسانی در عملیات به فراخور تخصص هر یگان، آموزش‌های مورد نیاز در طول زمان آماده سازی عملیات برنامه ریزی و انجام شد.
از جمله اقدامات مهم در این مرحله آماده سازی نیروهای یگان دریایی لشکر جهت پشتیبانی و ترابری نیروها، امکانات، تجهیزات و مهمات بود که این تمرینات در کنار رودخانه دز در هفت تپه انجام می گرفت.
ایجاد پایگاه‌ها و اسکله های دریایی در شش نهر منشعب از اروند در حد لشکر جهت پشتیبانی از عملیات و عبور لشکر و لشکرهای عبور کننده و .... ، که یگان دریایی لشکر با سه گروهان دریایی (یک گروهان تعمیرات ودو گروهان ترابری) این وظیفه را به عهده داشتند.
قابل ذکر است که آموزش‌های عقیدتی، سیاسی، حفاظت و.... در سطح لشکر در تمامی رده ها انجام می گرفت و علاوه بر آن کلیه واحدهای تخصصی، وظیفه برگزاری آموزش‌های مورد نیاز را در یگان مربوطه داشتند.
و ـ سازمان رزم لشکر ویژه 25 کربلا در عملیات والفجر هشت:
الف) تیپ یکم پیاده شامل گردان‌های یکم و دوم امام حسین(ع)، گردان‌های یکم و دوم امام محمد باقر(ع)، گردان‌های یکم و دوم مالک اشتر(س) گروهان ویژه ضربت، گروهان ویژه غواص، گروهان ادوات و ضد زره، آتشبار پدافند هوایی ، دسته زرهی
ب) تیپ دوم پیاده شامل گردان‌های یکم و دوم یا رسول الله (ص)، گردان‌های یکم و دوم حمزه سید الشهداء(ع)، گردان مسلم ابن عقیل (س)، گردان صاحب الزمان (عج)، گروهان ویژه غواص، گروهان ویژه ضربت، ‌گروهان ادوات و ضد زره، آتشبار پدافندهوایی، دسته زرهی.
ت) تیپ سوم پیاده شامل گردان‌های سیف الله ، جندالله و روح الله
ج) تیپ زرهی شامل گردان تانک، گردان سوار زرهی،‌گردان مکانیزه
د) عده های لشکری شامل گردان توپخانه صحرایی، تیپ شهدای الحدید(ادوات)، گردان پدافند هوایی، گردان مهندسی رزمی، گردان تخریب، گردان بهداری، گردان مخابرات، گردان قرارگاه، گردان تعاون، یگان دریایی، آماد و پشتیبانی و سایر رده های ستادی لشکر ویژه 25 کربلا.

به کوشش: سرهنگ پاسدار حمیدرضا رستمیان
اشاره:
گزارشی که در ذیل آورده‌ایم شما را به این منظور می‌رساند این گزارش توسط فرمانده‌ی لشکر 25 کربلا به قرارگاه ارسال می‌شد تا وضعیت منطقه عملیاتی را به آن‌ها اعلام کند.
تاریخ 20/11/ 1364 گزارش‌های مربوط به قبل از شروع عملیات
در ساعت 38: 20 نیروهای غواص لشکر ویژه 25 کربلا وارد آب نهرهای متصل به اروند شدند
در ساعت 20:49 در خط حد لشکر (شهر فاو) یک تیربار دشمن به سطح آب شلیک کرده است.
در ساعت 20:55 لشکر طی گزارشی به قرارگاه اعلام کرد که منطقه‌ی روبروی خود را در کنترل کامل داشته و وضعیت عادی است. فقط دشمن اقدام به شلیک چند گلوله کلت منور و تیر بار کرده است.
در ساعت 21:7 لشکر طی گزارشی حساس شدن دشمن را اعلام کرده است.
در ساعت 21:8 در منطقه لشکر، دشمن به شلیک هفت گلوله کلت منور به رنگ‌های زرد و قرمز کرده است
در ساعت 21:15 نیروهای غواص لشکر حرکت خود را از ساحل اصلی اروند(خودی) شروع کردند.
در ساعت 21:37 نیروهای غواص لشکر به نزدیکی ساحل فاو رسیده ودر حال پاکسازی موانع هستند.
در ساعت 21:49 نیروهای غواص لشکر موانع را پاکسازی و آماده هجوم به مواضع دشمن شدند.
در ساعت 22:2 از قرارگاه به لشکر اعلام شد که عمل نکنید تا به شما اعلام کنیم .
گزارش مربوط به شروع عملیات لشکر ویژه 25 کربلا (خط شکنی) :
در ساعت 22:5 برادر محتاج فرمانده قرارگاه کربلا رمز عملیات را (یا فاطمه الزهرا(س) ) به فرمانده لشکر برادر مرتضی قربانی اعلام نمود.
درساعت 22:15 نیروهای غواص گردان یا رسول الله (ص) به مواضع دشمن هجوم بردند و سرپل را تصرف کردند و گردان‌های دوم و سوم به مواضع دشمن هجوم برده و خط اول دشمن را تصرف و پاکسازی کردند.
در ساعت 22:15 نیروهای غواص گردان امام محمد باقر(ع) به مواضع دشمن هجوم بردند ولی موفق به تصرف سرپل نشدند.
در ساعت 22:20 نیروهای غواص و گروهان‌های دوم و سوم گردان امام محمد باقر(ع) مجدداً به مواضع دشمن هجوم برده و موفق به تصرف سرپل شدند.
گردان یا رسول الله (ص) به سمت راست و گردان امام محمد باقر به سمت چپ رخنه را توسعه داده و ضمن پاکسازی مواضع دشمن، پیشروی خود را آغاز کردند.
در ساعت 22:30 نیروهای موج دوم لشکر ویژه 25 کربلا در جناح راست با وارد عمل شدن گردان مسلم ابن عقیل (س) شروع به تکمیل و پاکسازی مواضع دشمن کرده و با عبور از گردان یا رسول الله (ص) پیشروی خود را به منظور تصرف سه راه فاو- البحار آغاز کردند.
در ساعت 22:35 نیروهای گردان امام محمد باقر (ع) موفق به تصرف مسجد جامع شهر فاو شدند.
در ساعت 22:35 نیروهای گردان مالک اشتر(س) در جناح چپ از گردان امام محمد باقر(ع) عبور کرده و عملیات خود را در جهت تصرف و پاکسازی شهر فاو آغاز نمودند.
در ساعت 22:40 قرارگاه کربلا از لشکر 25 اعلام وضعیت کرد.
در ساعت 23:5 لشکر 25 به قرارگاه اعلام نمود که نیروهای موج اول و دوم وارد عمل شده در جهت تصرف و پاکسازی شهر فاو با دشمن درگیر هستند.
در ساعت 23:10 نیروهای گردان یا رسول الله (ص) در جناح راست شهر فاو ودر حوالی نخلستان متصل به شهر با دشمن شدیداً درگیر شدند.
در ساعت 23:15 نیروهای گردان مسلم ابن عقیل(س) موفق به تصرف سه راه فاو البحار- بصره شدند.
در ساعت 23:30 گردان مالک اشتر بخش عظیمی از شهر را تصرف و پاکسازی کرد و در نقاط حساس شهر مستقر شدند.
در ساعت 23:45 نیروهای گردان حمزه سید الشهدا(ع) در جناح راست با عبور از گردان مسلم ابن عقیل(س) پیشروی خود را برای تصرف چهار راه فاو- بصره –ام القصر آغاز کردند.

«تاریخ 21/11/1364 روز اول عملیات»
در ساعت 20 دقیقه بامداد رزمندگان گردان حمزه سید الشهدا(ع) موفق به تصرف چهار راه فاو- بصره – ام القصر شده ودر این منطقه مستقر شدند.
در ساعت 25 دقیقه بامداد نیروهای گردان یا رسول الله (ص) ومسلم ابن عقیل (س) در حوالی سه راه فاو – البحار- بصره در منطقه نخلستان با دشمن به شدت درگیر شدند.
در ساعت 30 بامداد یک گروهان (گروهان سوم) از گردان حمزه سید الشهدا(ع) بنا به دستور فرماندهی به کمک گردان‌های یا رسول الله (ص)، مسلم ابن عقیل (س) برای پاکسازی نخلستان در حوالی سه راهی فاو- البحار وارد عمل شدند.
در ساعت 45 دقیقه بامداد گران امام حسین (ع) از جناح چپ با عبور از گردان مالک اشتر (س)، پیشروی خود را به منظور تصرف مخزن‌های نفت و ایستگاه مخابراتی پشت شهر فاو آغاز کرد.
در ساعت یک بامداد گردان امام حسین(ع) موفق به تصرف و پاکسازی مخزن نفت و ایستگاه مخابراتی شد و درجناح چپ با یک گردان پیاده از لشکر 7 ولی عصر(عج) ودر جناح راست در روبروی چهار راه فاو ـ بصره ـ ام القصر به رأس البیشه با گردان حمزه سیدالشهدا (ع) الحاق را برقرار کرد.
در ساعت 1:30 دقیقه بامداد نیروهای گردان مسلم ابن عقیل(س)، یا رسول الله (ص) و گروهان سوم گردان حمزه سید الشهدا(ع) بخش وسیعی از نخلستان را پاک سازی و موفق به تصرف یکی از مقرهای فرماندهی تیپ 111 دشمن شدند.
در ساعت دو بامداد الحاق بین گردان‌های یا رسول الله (ص)، مسلم ابن عقیل(س): حمزه سید الشهدا(ع)، امام حسین (ع) و لشکر 7 ولی عصر (عج) از نخلستان در جناح راست، سه راه فاو ـ البحاریه تا چهار راه فاو ـ بصره ـ ام القصر و جاده فاو ـ راس البیشه برقرار شد.
در ساعت 2:15 تعدادی از نیروهای گردان امام حسین (ع) (یک دسته) به سمت پایگاه موشکی مستطیلی حرکت کردند که با مقاومت شدید دشمن مواجه شده و زمین‌گیر شدند.
در ساعت 3:30 گردان حمزه سید الشهدا(ع) و گردان مسلم ابن عقیل(س) در جناح راست جاده فاو ـ بصره حرکت خود را جهت تصرف مواضع بعدی دشمن شروع کردند.
در ساعت 3:35 لشکر به قرارگاه اعلام کرد که نگران جناحین می باشد
در ساعت 4:00 نیروهای گردان حمزه سید الشهد(ع) در جناح راست جاده فاو- بصره با دشمن درگیر شده و موفق به تصرف یکی از مقرهای فرماندهی دشمن شدند.
در ساعت 4:15 نیروهای گردان های حمزه سید الشهدا(ع) و مسلم ابن عقیل(س) در جناح راست جاده فاو- بصره با یکدیگر الحاق برقرار کردند.
در ساعت 4:30 گردانهای سیف الله، روح الله، جندالله از تیپ سوم لشکر به منظور تصرف پایگاه موشکی مستطیلی و پاک سازی و استقرار در سواحل خور عبدالله وارد عمل شدند.
در ساعت 8:10 لشکر به قرارگاه کربلا اعلام کرد که دشمن در منطقه فاو- بصره اقدام به اعزام نیرو کرده و هنوز الحاق ما با لشکر عاشورا برقرار نشده است.
در ساعت 8:30 فرمانده لشکر ویژه 25 کربلا به قرارگاه کربلا اعلام کرد که به دشمن شدیداً تلفات سنگینی را وارد کرده و مقادیر زیادی از خودرو و .... را به غنیمت گرفته‌اند.
در ساعت 9:45 تمامی مناطق ساختمانی شهر فاو به طورکامل توسط گردان های مالک اشتر (س)، امام حسین (ع)، مسلم ابن عقیل(س)، یا رسول الله (ص) و امام محمد باقر (ع) پاکسازی شد
در ساعت 11:5 نیروهای گردان‌های سیف الله، روح الله، جندالله در منطقه عمومی پایگاه موشکی مستطیلی شدیداً با دشمن درگیر شده و بخش عظیمی از این پایگاه را تصرف کردند
در ساعت 12:00 فرمانده لشکر ویژه 25 کربلا به قرارگاه کربلا اعلام کرد: پایگاه موشکی دشمن به طور کامل تصرف شده و تعدادی اسیر ومقادیری غنائم جنگی از دشمن گرفته‌اند.
در ساعت 12:30 نیروهای گردان سیف الله، روح الله، جندالله ضمن پیشروی به سمت راست در سواحل شمالی خور عبدالله مستقر شده و مواضع دفاعی گرفتند.
در ساعت حدوداً 13 نیروهای گردان مسلم ابن عقیل (ع) وارد عمل شده و یکی از مقرهای فرماندهی دشمن را تصرف و پاکسازی کرده و تعدادی را به اسارت گرفتند.
در ساعت 13:46 تمامی گردان‌های پیاده لشکر به اهداف از پیش تعیین شده رسیدند و یگان‌های پشتیبانی رزم، مشغول احداث مواضع و استقرار سلاح‌ها در جهت پشتیبانی از یگان‌های پیاده هستند.
درساعت … نیروهای لشکر در مواضع تصرف شده مستقر و در حال تحکیم مواضع و آماده برای مقابله با پاتک‌های احتمالی دشمن بودند.
به همت: معاونت عملیات لشکر 25 پیاده کربلا

آمادگى نیروها در نقطه رهایى
نخستین بخش از این گفت وگو به طرح و نقشه رزمندگان اسلام براى فتح فاو گذشت.

فتحى که از جانب کارشناسان نظامى به عملیاتى شگفت انگیز نیاز داشت و عملیات والفجر ۸ داراى ویژگى هاى شگفت انگیز بود. اینک دومین بخش از گفت وگو با سردار مرتضى قربانى یکى از فرماندهان عملیات را مى خوانید.

* در صحبت هایتان فرمودید نیروها را قرنطینه مى کردیم، آیا از این کار هدف خاصى را دنبال مى کردید
بله ما نیروها را که وارد منطقه عملیاتى مى کردیم به آنها مى گفتیم کسى حق ورود و خروج ندارد. فقط شهید را تخلیه مى کنیم، مجروح را هم در خود جبهه مداوا مى کردیم به همین منظور مدرسه اى را که خرابه هم بود تبدیل کردیم به اورژانس و مجروح ها را در آنجا نگه مى داشتیم و مداوا مى کردیم. همه اینها به خاطر این بود که مبادا کوچک ترین اطلاعات راجع به عملیات لو برود. به دلیل اهمیت موضوع سردار کمیل که در آن مقطع جانشین لشکر بود در آن منطقه مستقر کردیم و چون خود ایشان از نیروهاى اطلاعات عملیات بود همه نیروها را کنترل مى کرد، یعنى ما نفر به نفر نیروها را کنترل مى کردیم و رفت و آمد هایشان در آب را چک مى کردیم. همچنین سرداران شهید حاج بصیر، طوسى، مجید کبیر زاده و حیدر پور و سردار مهرى و کسائیان را نیز در آنجا مستقر کردیم، حتى این بزرگواران نیز حق تردد نداشتند مگر با اجازه و داشتن برگه تردد ویژه که دژبان در عقبه کنترل مى کرد. البته ما به همه برادران عزیزمان اعتقاد و اطمینان داشتیم . اما دشمن در سطح وسیع با امکانات مدرن روز و جاسوسان حرفه اى و ترفند هاى مختلف، اطلاعات را جمع آورى مى کرد اما این بچه هاى حزب اللهى نشان دادند که با اراده، اعتقاد و ایمانى که دارند بر هر سلاح و دشمنى فائق مى آیند. فلذا در این مدت ما به نیروهاى اطلاعات و شناسایى مان خیلى زیبا خط مى دادیم و اطلاعات از آنها مى گرفتیم. البته تا آنجایى که لازم بود بنده و یا سردار کمیل یا دیگر فرماند هان نیز براى شناسایى مى رفتیم و در این مدت تمامى رده ها را براى شناسایى منطقه مورد نظر فرستادیم. شاید کسى باور نکند که بنده همه فرمانده گردان ها، فرمانده گروه هان ها و فرمانده دسته ها را براى شناسایى فرستادم تا جبهه آب را که مى خواستند در آنجا یقه دشمن را بگیرند و با دشمن بجنگند از نزدیک لمس کنند. این کار در تمام نیروهاى ما انگیزه ایجاد کرده بود و آن خوف و ترس از موانع، آب اروند و تجهیزات دشمن از آنها دور شد و بر مأموریت مسلط گردیدند و یک توکل و توسل عجیبى در آنها ایجاد شد. در اینجا بد نیست که یک خاطره هم تعریف کنم. بعد از این که براى انجام عملیات فاو توجیه شدیم یعنى ۵ ماه قبل از عملیات یک شب آمدم منزل (پایگاه شهید بهشتى) و چون خیلى خسته بودم به خانمم گفتم: کوله پشتى مرا آماده کن. شال گردن، لباس و وسایلى که براى کردستان نیاز باشد را آماده کن. صبح براى نماز بیدار شدم آن روز اولین روزى بود که ما مى خواستیم براى شناسایى به منطقه فاو برویم لذا با برادر عباس محتاج قرار داشتم خلاصه بعد از نماز به خانمم گفتم کوله پشتى مرا آماده کردى ایشان گفت: کجا مى خواهى بروى گفتم مى خواهم بروم مریوان البته برنامه ام این بود که بروم آبادان ولى چون اطلاعات نظامى مان را شرعاً به کسى نمى توانستیم بگوییم به همسرمان نیز که نزدیک ترین فرد به ما بود منطقه اصلى عملیات رانمى گفتیم .ایشان به من گفت: مطمئنى که مى خواهى بروى مریوان گفتم چطور الان با آقا محسن در کرمانشاه قرار جلسه داریم و از آنجا مى خواهیم برویم مریوان.
گفت: نه! من دیشب خواب دیدم شما در یک منطقه مى خواستید عملیات کنید که پر از نخلستان بود و از جایى مثل دریا مى خواستید عبور کنید و در مقابلتان یک قلعه بسیار عظیمى بود که یک در آهنى بزرگ داشت و شما آمدید در صحنه و عملیات را شروع کردید و رفتید این دیوار و در آهنى عظیم را شکستید و وارد یک شهر شدید و شهر را تصرف کردید و بعد محاصره شدید و دیگر به شما مهمات و آذوقه نرسید آب هم براى آشامیدن نداشتید که به یکباره حضرت زهرا (س) با روبند و مقنعه و چادر در صحنه حاضر شدند و تعدادى از ما زنان هم پشت سر ایشان آمدیم و شروع کردیم به آب دادن به رزمندگان و سقایى کردن و همین طور که شما پیشروى مى کردید حضرت زهرا (س) و ما پشت این تانکرهاى آب به شما آب مى رساندیم تا این که شما به یک موفقیت و پیروزى بزرگ دست یافتید. کارى ندارم شما در کدام منطقه عملیات دارید ولى مى دانم شما در این عملیات با رمز یا زهرا (س) و حضور ایشان پیروزید لذا مواظب رفتار و کردارتان باشید و رعایت همه اصول و قواعد شرعى و نظامى را بکنید. گفتم حاجیه خانم! شما خواب دیدید، من دارم مى روم مریوان که نخل و نخلستان نداره، ما مى خواهیم برویم با کومله، دموکرات و عراقى ها بجنگیم و نهایتاً قضیه را جمع کردم. ایشان هم گفتند: ما شما را به خدا مى سپاریم و قرآن گرفتند و ما از زیر قرآن گذشتیم و آمدیم. باور کنید به واسطه خوابى که خانمم دید آنچنان یقینى در من حاصل شد که حضرت زهرا (س) در این عملیات ما را یارى مى کند. لذا به برادر محسن رضایى و عباس محتاج گفتم اگر شما مى خواهید من در این عملیات شرکت کنم و لشکر ۲۵ کربلا خط شکن شود و موفق شویم، رمز عملیات را باید یا زهرا (س) بگذارید لذا توافق کردند که رمز عملیات یا زهرا (س) باشد. خلاصه کلید زدیم و شروع کردیم به مقدمات کار و شناسایى.
* شما با این که در مقابل خود رودخانه اى با این عظمت را مى دیدید و از جریان جزر و مد آب و همچنین موانع نفوذ ناپذیر دشمن در ساحل اروند با خبر بودید، چگونه این مأموریت سخت را پذیرفتید
البته با توکل و توسلى که بچه هاى ما داشتند سختى و موانع معنایى نداشت. در ضمن همین طور که عرض کردم ما در زمینه عملیات آبى از عملیات خیبر و بدر تجربیاتى داشتیم و یک یقین هم در ما حاصل شده بود که مى دانستیم پیروز مى شویم . از طرفى نیروهایى را که ما در آنجا مستقر کردیم آنقدر در اوج معنویت بودند که یک چیز هایى را از پشت پرده مى دیدند و بعضى اوقات مى آمدند و به ما مى گفتند که اکثر آن بچه ها در همان عملیات به شهادت رسیدند و دیگر چیزى که ما را براى این عملیات و روند این کار مصمم مى کرد اعتماد و اعتقادى بود که ما به همدیگر داشتیم و بچه ها با اطمینان خاطر و با اعتماد به نفس و توکل براى اجراى این مأموریت سراپا گوش شده بودند و هرگونه دستورات را بدون چون و چرا انجام مى دادند ما حدود ۴ الى ۵ ماه بچه ها را در قرنطینه نگه داشتیم، باور کنید در این ۵ ـ ۴ ماه یک بار نیامدند بگویند خانواده ما تنها هستند یا مشکلى داریم به ما مرخصى بدهید برویم و با یک انگیزه روحانى، معنوى و اطاعت از امام و ولى امر مسلمین آمدند و این کار را دنبال کردند.
* یک مقدار هم از نیروهاى غواص و بچه هایى که از آب اروند عبور کردند صحبت بفرمایید
عرض کنم از نظر تخصصى عملیات آبى، خاکى یک مأموریت بسیار سنگین است و به همین لحاظ هم مى گویند شهادتى که در آب باشد اجر و ثوابش دو برابر است لذا این دوبرابر براى سختى کار است. بچه هاى مازندران هم بچه هایى بودند که از کارکردن در منطقه آبى لذت مى بردند.
* ما یک بحث معروفى در دفاع مقدس داریم که مربوط مى شود به عملیات والفجر هشت و آن نصب پرچم بارگاه حضرت امام رضا(ع) بر بلنداى مناره مسجد فاو پس از پیروزى در عملیات است در مورد این قضیه و جریان آن و این که اصولاً این پیشنهاد از ناحیه چه کسى مطرح شد کمى توضیح بفرمایید.
ما از نظر معنوى، نظامى و تاکتیک هاى مختلف خودمان را براى حمله به فاو آماده کرده بودیم و همه مشکلات مان را حل کردیم به عنوان مثال براى این که داخل اسلحه هاى مان آب نرود و باروت فشنگ ما آب نخورد آنقدر کار کرده بودیم تا بتوانیم اسلحه هاى مان را زیر آب نگه داریم و وقتى از آب درآوردیم بتوانیم شلیک کنیم و دشمن راهدف قرار دهیم. یعنى این کارها همه شده بود، آتش ساحل به ساحل، آتش دقیق روى شهر فاو و... هیچ گونه مشکلى نداشتیم و باید شب ۶۴‎/۱۱‎/۲۰ حمله را آغاز مى کردیم ما نمى خواستیم این زمان را انتخاب کنیم ولى وضعیت جوى از نظر جزر و مد آب و از نظر مهتاب و روشنایى و تاریکى هوا ما را طورى هدایت کرده بود که شب ۲۱ بهمن مصادف با پیروزى انقلاب اسلامى و عزتى که مردم در سایه نهضت امام (ره) به دست آورده بودند یک جشن پیروزى دیگر یعنى فتح فاو را داشته باشند . من حدود ساعت ۶ غروب نماز را خواندم و همه محورها را کنترل کردم و آمدم داخل سنگرم که کنار اروند بود یعنى نزدیک ترین نقطه به دشمن؛ مقابل شهر فاو که الآن یک یادمان هم در آنجا ساخته اند، مستقر شدم. حدود ساعت ۷‎/۵۰ زمانى که داخل سنگرم نشسته و مشغول انجام کارهایم بودم یکى از برادرهاى رزمنده آمد درون سنگر و گفت: یک پیک از قرارگاه آمده و با شما کار دارد. گفتم بفرمایند داخل: آن بسیجى وارد سنگر شد چون هوا بارانى بود بنده خدا یک مقدار خیس شده بود به محض ورودش یک بسته مشمایى را به من داد که داخل آن یک بسته سفیدرنگ بود و یک پارچه سبز، مشمع را که باز کردم بوى مشک و عنبر و عطر و گلاب تمام سنگر را فرا گرفت و ما یک دفعه یک تحول و تغییرى در سنگرمان احساس کردیم و بوى حرم ائمه اطهار(ع) به مشام همه خورد و همه صلوات فرستادند بعد بنده نامه را باز کردم، دیدم نامه از فرمانده کل سپاه آقاى محسن رضایى است که در این نامه مرقوم شده بود: این پرچم مرقد منور حضرت على ابن موسى الرضا(ع) را که ماهها بر فراز مرقد ایشان از هر نسیمى سراغ پیروزى رزمندگان اسلام را مى گرفته است به شما مى سپارم تا ان شاءالله با الهام از عنایات خاصه چهارده معصوم و با پیروزى بر دشمن کافر بر روى بالاترین مناره مسجد شهر فاو عراق به اهتزاز درآورید.وقتى این نامه را براى بچه ها خواندم اشک همه جارى و ناله هایشان بلند شد. بعد پرچم را باز کردیم و بالاى سر بى سیم مان نصب کردیم و در آنجا بود که خداوند یک اطمینان قلبى صددرصد به ما عنایت فرمود.
[حسین فیض]
منبع: روزنامه ایران

فتح شگفت انگیز فاو

عملیات والفجر ۸ که منجر به فتح شهر استراتژیک فاو شد یکى از عملیات هاى بزرگ تاریخ است که شگفتى محافل نظامى را برانگیخت.
ارتش بعث عراق با وجود ایجاد موانع بسیار حدس نمى زد رزمندگان ایرانى با سلاح هاى انفرادى عرض یک و نیم کیلومترى اروند رود را با وجود جریان تند آب و جزر و مد و بسیارى مشکلات دیگر طى کنند و مزدوران بعثى را در سنگر خود غافلگیر کنند. سردار مرتضى قربانى یکى از فرماندهان دوران دفاع مقدس خاطرات خود از این عملیات را با ما در میان گذاشته که جذاب و خواندنى و حاوى نکات تازه و ناگفته از این عملیات بزرگ آبى- خاکى است. بخش نخست این گفت و گو از نظرتان مى گذرد.

* ابتدا از اهمیت سیاسى، نظامى و اقتصادى بندر فاو در آن زمان بگویید.
فاو یک شهر بندرى است در شبه جزیره فاو که در منتهى الیه جنوب شرقى عراق قرار دارد و از یک طرف محصور مى شود به رودخانه اروند، از طرفى به خور عبد الله و از یک طرف به خلیج فارس که مجموعاً توسط سه جاده آسفالت و شوسه به بصره و بندر ام القصر و پایگاه هاى دریایى عراق متصل مى شود و از آنجا به مرکز کشور عراق، بندر فاو، محل عبور لوله هاى نفتى عراق هم هست که دو لوله نفتى بزرگ براى اسکله البکر و الامیه از شهر فاو عبور مى کند. همچنین منابع و مخازن بزرگ نفتى در شهر فاو قرار دارد. تقریباً فاو یک شهر نفتى عراق است که بیشتر سکنه آن در کارهاى نفتى و بخشى دیگر نیز به کار ماهیگیرى و نخلستان مشغول بوده و هستند. از نظر موقعیت جغرافیایى، نظامى و وضعیت سیاسى این شهر در یک موقعیت بسیار ایده آل براى عراقى ها و یک نقطه شناخته شده در اذهان سایر کشورهاى دنیا و جهان اسلام و عموم سیاسیون و دولتمردان بود فلذا با تصرف آن و ورود به این شهر ما مى توانستیم بسیارى از مشکلات جنگ را حل کنیم.
* یعنى ایده تصرف فاو یک ایده استراتژیک بود
بله! ما در زمانى که در تنگنا به سر مى بردیم و مهمات و آذوقه و امکانات نداشتیم در فکرمان فقط این نبود که در مقابل عراقى ها که به کشورمان حمله کردند، پدافند کنیم و بس، بلکه این فکر را در سر داشتیم تا با طرح ها، برنامه ها و نقشه هاى مختلف با دشمن مقابله کرده و ضربه کارى به آنها بزنیم. یکى از این نقشه ها و طرح ها که در ذهن ما خطور کرده بود، این بود که شهر فاو را بگیریم. لذا در بحث هایى هم که براى عملیات ثامن الائمه، بیت المقدس و طریق القدس برگزار مى شد گاهى اوقات به این قضیه اشاره مى کردم و به فرماندهان مى گفتم، اگر فاو را بگیریم مى تواند براى ما تعیین کننده باشد.
* چه زمانى فکر حمله به فاو و تصرف این شهر در ذهن شما و فرماندهان نقش بست
از همان سال اول جنگ، آن زمان که ۱۱ ماه در محاصره شهر آبادان بودیم، ماهى یک بار با موتو سیکلت به انتهاى جنوبى جزیره آبادان مى رفتم و در نقطه مقابل که اروند کنار به آن مى گفتند، مى ایستادم و با دوربین شهر فاو را تماشا مى کردم و در ذهن ام این بود که اگر ما شهر فاو را تصرف کنیم خیلى از مشکلاتمان را مى توانیم حل کنیم.
* در محاصره آبادان چه مسئولیتى داشتید
مسئول ایستگاه هفت و دوازده (جاده اهواز- آبادان و آبادان- ماهشهر) بودم و در مقابلمان هم گردان قادسیه و لشکر سوم عراق که لشکر زرهى بود قرار داشتند.
* فکر تصرف فاو چگونه به اجرا درآمد
دقیقاً از سال ۱۳۶۲ بحث فاو به صورت محرمانه شکل گرفت. یعنى زمانى که ما در هورالعظیم مستقر شدیم و توانایى هاى آبى، خاکى مان را چک کردیم بحث عبور از رودخانه و عملیات و جنگ در دریا در ذهنمان خطور کرد و بحث فاو مطرح شد و تقریباً در شهریور ماه سال ۱۳۶۴ مقدمات طرح ریزى و توجیه تعداد انگشت شمارى از فرماندهان شروع شد که برادرمان محسن رضایى فرمانده کل سپاه، قرارگاه مخصوصى را پیرامون عملیات والفجر ۸ و تصرف شهر فاو تأسیس کردند و در این قرارگاه کسانى که قرار بود با اعتقاد و یقین بحث عملیات در فاو را پیگیرى کنند، در آنجا جمع مى شدند و جلسات را برگزار مى کردند. در این مدت ۶ ماه یعنى از شهریور تا بهمن سال ۱۳۶۴ جلسات مختلفى برگزار شد که مهم ترین آن تعیین خط حد لشکرها بود یعنى فرمانده لشکر ها خدمت برادرمان سردار محسن رضایى، سردار رحیم صفوى، سردار رشید و امیر محتاج مى رسیدند و خط حد و مأموریت لشکرشان را با در نظر گرفتن توانایى هایشان انتخاب مى کردند. بنده نیز مانند همه فرمانده لشکرها یک روز خدمتشان رسیدم و حدود ۳ ساعت با آنها صحبت کردم و نهایتاً آمدم سراغ حدود ۲ کیلومتر خط حد شهر فاو، یعنى بنده گفتم آمادگى دارم شهر فاو و اسکله هاى نفتى و پایگاه موشکى که کشتى هایمان را در خلیج فارس هدف قرار مى داد را با همه مشکلات و سختى هایى که دارد تصرف و تأمین نمایم و متصرفات را در مقابل پاتک هاى احتمالى دشمن نگهدارى مى کنم که همه اینها در ۹۰ روز جنگ شبانه روزى پیش بینى مى شد. آقا محسن و برادر محتاج خیلى با ما بحث کردند و گفتند طرحت چیست برنامه ات چیست من گفتم الآن در این جلسه مقدماتى نمى توانم بگویم ولى مى روم و روى آن کار مى کنم، برنامه ریزى و شناسایى مى کنم و بعد طرح ها را خدمت شما مى آورم. به هر جهت دستور مأموریت در آبان ماه سال ۶۴ به همه لشکرها و به بنده که فرمانده لشکر ویژه ۲۵ کربلا بودم ابلاغ شد.
* یعنى در آبان سال ۶۴ خط حد همه لشکر ها مشخص شد
بله! قطعى شد. همه لشکر ها خط حد خود را مشخص کردند ما هم اعلام نمودیم که حاضریم شهر فاو را تصرف کنیم و با توکل به خدا و عشق و علاقه این مأموریت خطیر را پذیرفتیم و با گذشت ۵ سال از جنگ با این انگیزه آمدیم و گفتیم: آماده ایم در این میدان بایستیم و فداکارى کنیم و در این راستا اهداف براى ما تعریف شد.
* منظورتان اهداف عملیات است
بله، ما براى انجام این عملیات اهدافى را دنبال مى کردیم که هدف اول انهدام توان رزمى ارتش عراق و هدف دوم قطع صدور نفت عراق به صورت صد در صد بود.
* که در حقیقت اقتصاد عراق کاملاً فلج مى شد.
بله! اقتصاد عراق کاملاً فلج مى شد. اولین هدف این بود که از نظر نظامى ریشه ارتش بعث را بخشکانیم و اینجا بهترین جایى بود که مى توانستیم آنها را بکشانیم به این منطقه که راه فرارى هم نداشتند و مى شد منهدم شان کنیم، از طرف دیگر مى توانستیم صدور نفت از طریق لوله به اسکله ها را قطع کنیم و خور عبدالله که محل تردد کشتى هاى جنگى عراق بود را تصرف کنیم که این براى ما خیلى مهم بود چون کشتى هاى جنگى عراق از پایگاه موشکى ام القصر مى آمدند کنار اسکله البکر و الامیه پهلو مى گرفتند و از آنجا کشتى ها را مى زدند و گاهى هم به کشتى هاى دیگر تعرض مى کردند و پاى جمهورى اسلامى ایران مى گذاشتند. لذا هدف سوم ما تصرف خور عبدالله بود، که تردد عراق به سمت دریا را به طور کامل مسدود مى کرد و نیروى دریایى عراق کاملاً فلج مى شد. هدف چهارم ما این بود که ما از این طریق خودمان را به مرزهاى کشور کویت نزدیک مى کردیم و از نظر سیاسى، نظامى خیلى براى ما مفید بود چون هم مرز با کویت مى شدیم، کویتى که با تمام توان به صدام کمک مى کرد.
و هدف پنجم ما این بود که ما یک جبهه بسیار وسیع براى دشمن و یک جبهه بسیار محدود براى خودمان به وجود آوریم و دور تا دور ما به گونه اى مى شد که عراق نمى توانست با ما وارد عملیات شود و در مقابل، یک جبهه جنگى گسترده اى را براى عراق باز مى کردیم و مى توانستیم ارتش عراق را از بصره تا فاو زیر آتش خودمان قرار دهیم و آنها هم هر لحظه نگران این بودند که ما از این نقطه پیشروى کنیم.
* با این مقدمه اى که شما فرمودید شهربندرى فاو با این همه ویژگى هایى که داشت بدون شک باید در یک حصر کامل نظامى باشد یعنى کاملاً باید حفاظت مى شد ویقیناً ارتش عراق باید گارد ها و نیروهاى مخصوص خودش را در آن منطقه مستقر مى کرد. با این حساب در بحث شناسایى، شما با مشکل خاصى مواجه نبودید، واقعاً چگونه نیروهاى شما براى شناسایى به فاو مى رفتند
در خصوص شناسایى به لحاظ این که بنده درعملیات خیبر؛ زمانى که فرمانده لشکر ۵ نصر بودم تجربه موفقى داشتم چون در آن زمان ۴۵ کیلومتر در داخل خاک عراق نفوذ کرده و منطقه وسیعى از دشمن را تا جاده بغداد- بصره شناسایى کردیم و توانستیم منطقه مورد نظر را تصرف کرده و حدود ۱۰ روز جاده بغداد- بصره را ببندیم لذا عملیات آبى را کاملاً لمس کرده بودیم و کاملاً با چگونگى کار با وسایل ترابرى آبى مسلط بودیم و درعملیات بعدى یعنى بدر نیز به تجربیات ما اضافه شد با اندوخته اى از تجربه و امید قدم به این منطقه گذاشتیم. با مشخص شدن خط حد، تعدادى از نیروهاى اطلاعات و تخریب را از هفت تپه آوردیم به منطقه آموزش، بعد بدون این که کسى چیزى بداند برایشان یک دوره آموزش وسیع گذاشتیم سپس توانایى هایشان را محک زدیم و از میان نیروها، نیروهاى علاقه مند و شهادت طلب را براى کار شناسایى و تخریب جدا کردیم و برایشان کلاس ویژه حفاظتى، امنیتى گذاشتیم سپس آنها را قرنطینه نظامى کرده و از آنجا شناسایى مان را شروع کردیم. اولین شناسایى ما در مورد خود اروند بود، که جریان جزرو مد آب را مشخص کرده و عرض رودخانه و عرض نهر ها و باتلاق ها را سانت به سانت و متر به متر محاسبه کردیم. الحمدلله همه این محاسبات را برادرهاى ما در سطح خودشان و با توجه به توانایى و تخصص هایى که درون خودشان نهفته بود انجام دادند وتجربه خوبى هم به دست آوردند و بر همین اساس و با توجه به نقاطى که مى خواستیم وارد عملیات شویم خطوط و حد شناسایى مان را تعریف کرده و راه کارهاى نفوذ به خط دشمن را مشخص نمودیم.
ادامه دارد
حسین فیض
منبع: روزنامه ایران
X