• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 150397

پرسش

قصد داشتم با یکی از همدانشکده ای های خودم که سه سال از من کوچکتر هست ازدواج کنم.
ایشان از نظر سواد، رفتار درست اجتماعی و ... خیلی مناسب و مقید هستند. همچنین
در مورد نماز اول وقت، روزه، قرآن خواندن و... جدی بودند, و حجابشان تا جایی که من خبر داشتم خیلی خوب بود.(مانتو و روسری) اما وقتی صحبتها جدی تر شد, در کمال تعجب ایشان گفتند که اصلا به حجاب اعتقاد ندارند و آن را جزو اسلام نمی دانند.در واقع این نظر خانوادگی ایشان است.
در واقع نوعی دشمنی با حجاب در ایشان مشاهده کردم.
اولا که خیلی برای من عجیب بود که با چنین اعتقادی به دیگر واجبات چگونه چنین عدم اعتقادی ممکن هست.
دوما با شناختی که از خود و خانواده خود داشتم، به این نتیجه رسیدم که زندگی مشترک ما امکان پذیر نیست.
به خاطر همین مساله ازدواج ما تفریبا منتفی شده.
آیل از نظر شما با وجود تمام محسنات ایشان این دلیلی کافی برای به هم زدن قضیه بود؟
از طرف دیگر ایشان تقاضای مدرکی برای وجوب حجاب از من کردند و این مدرک را هم از قرآن یا کتابی غیر از کتابی که یک روحانی آن را نوشته باشد خواستند، که بنده با توجه به مطالعات کم در این زمینه نتوانستم کاری کنم.آیا شما میتوانید چند منبع مناسب در دسترس به من معرفی کنید؟
مطالعه این منابع بیش از راضی کردن او به خاطر افزایش سواد خودم در مورد اعتقادی است که دارم..
ممنون از لطف شما.
24 ساله
فوق لیسانس

پاسخ

با سلام خدمت شما دوست عزیز
كتیبه ها، سكه ها، تندیس ها، نقاشیها، فرشها، ظروف نقره اى و نقش هاى برجسته تاریخى حاكى از آن است كه انسانها از روزى كه پاى بر این كره خاكى نهاده اند، پوشش را مراعات مى كردند. از كـتـاب مـقـدس بـرمـى آید كه در عهد سلیمان زنان علاوه بر پوشش بدن روبند بر صورت مى انداختند(عهد قدیم، سـفر نشیدالاناشید، باب 5، ص1003) همین سنت در زمان ابراهیم(ع) نیز رایج بود، نامزد اسحق وقتى كه اسحق را دید برقع بر صورت انداخت.(عهد قدیم، سـفر تكوین، باب 24) زنان ایرانى در دوره هاى مختلف از مادها، هخامنشیان، اشكانیان و ساسانیان داراى پوشش بودند. از ایـن اسناد و گزارشهاى تاریخى معلوم مى شود كه منشا پوشش زن و مرد، حیا و آزرم و رعایت عـفـت بوده است.
در حجاب مانند بسیاری از تكالیف دیگر، حد واجب و مستحب وجود دارد. حد واجب آن پوشاندن اعضای بدن غیر از وجه و كفین(دست ها تا مچ و گردی صورت) است. علاوه بر این پوشش باید به گونه ای باشد كه پستی و بلندی های بدن را نمایان نسازد و موجب جلب نظر و تحریك نگردد. به طور كلی فلسفه حجاب نوعی اعلام و هشدار دورباش در برابر نامحرم است، تا بدین وسیله حرمت زن و عفت و سلامت معنوی جامعه تضمین شود. از این رو هر چه پوشش زن متین تر و با وقار بیشتر باشد، بهتر است. با توجه به این مساله روشن می شود كه حجاب برتر هم در حد پوشش وهم كیفیت آن و هم از نظر رنگ مهم است. افزون بر آن وقار رفتاری زن نیز در این رابطه بسیار موثر و مفید است. اكنون به خوبی روشن است كه چادر زن با طریق پوشش متین و به ویژه با رنگ مشكی و سلوك موقرانه زن قوی ترین اعلام دورباش و تامین كننده حقیقی فلسفه حجاب می باشد. حد مستحب آن هر شكلی است كه این پوشش به سبك متین تر و سنگین تری رعایت گردد حجاب منحصر در چادر و حتی مانتو نیست، بلكه هر لباسی كه غیر از وجه و كفین(دست ها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحریك و جلب توجه نامحرم نگردد كافی است ولی باید توجه داشت كه همان طور كه بقیه واجبات دارای مراتب مختلفی می باشندحجاب نیز دارای مراتب خوب، متوسط و خوب تر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب می گردد. در این جا چند نكته وجود داردكه برای روشن شدن آنها باید دید اساساً فلسفه حجاب چیست؟ حجاب دو فلسفه اساسی دارد كه با یكدیگر ارتباط تام دارند:
1 ) مصونیت زن در برابر طمع ورزی های هوس بازان.
2 ) یپشگیری ازتحریكات شهوانی خارج از ضوابط و هنجارهای الهی و تامین سلامت و بهداشت معنوی جامعه. حجاب با چنین نقش و كاركردمهم و اساسی پیامی قاطع و كوبنده با خود دارد، و آن این است كه در برابر همه مردان اجنبی نوعی هشدار و اعلام "دور باش!" می دهد، اكنون باید دید چه عواملی در رساندن این پیام و اثرگذاری آن موثراست:
1 ) حدود و میزان پوشش: بدون شك هر اندازه بدن زن پوشیده تر باشد نقش نیرومندتری در دورسازی دیدگان نظاره گر ایفامی كند.اگر نگاه های آلوده را همچنان كه در روایات آمده است:"تیرهای زهرآلود شیطان" بدانیم، پوشش زن همانند قوسی است كه تیر از آن كمانه می كند و منحرف می شود و از اصابت و نفوذ در هدف باز می ماند. بر عكس هر اندازه بدن زن برهنه تر باشد تیرهای شیطانی را بیشتر متوجه خود ساخته و از آن آسیب خواهد دید. از همین روست كه چادر را حجاب برتر شناخته اند، زیرا با وجود شرایط دیگر، بیشترین پوشش و مطمئن ترین مصونیت را فرا چنگ می آورد.
2 ) كیفیت پوشش: میزان ضخامت و حتی كیفیت دوخت لباس خود بخش مهمی از حجاب را تشكیل می دهد بدون شك لباس های نازك و تنگ و بدن نما، محل فرود پیكان مسموم شیطان و موجب خیره شدن چشم های هرزه و آلوده و به فساد كشاننده جامعه است. در مقابل لباس های غیربدن نما، دیده ها را از خود دور می سازد، و سلامت معنوی نفوس را تامین می كند.
3 ) رنگ ها: تردیدی نیست كه برخی ازرنگ ها دیده ها را خیره می سازد، و پاره ای دیگر نگاه ها را از خود می راند و دور می سازد. اكنون سوال می شود كدامیك از این دو برای تامین حجاب واقعی و مصونیت معنوی جامعه و خیره نكردن چشم ها و بر نیفروختن آتش شهوت مفیدتر است؟ مگر ما درجامعه ای زندگی نمی كنیم كه میلیونها جوان در اوج غریزه جنسی به سر می برند و در سخت ترین شرایط جوانی از امكان ازدواج محرومند و كافی است با اندك جرقه ای شعله های غریزه در وجودشان برافروخته شود و به انواع گناهان و ناراحتی ها مبتلا گردند؟ پس چرا به هر وسیله ممكن - حتی با گزینش رنگ مناسب لباس در جامعه - به سلامت دینی و روحی و روانی آنان كمك نكنیم و موجب جلب توجه آنان و قرارگرفتن شان در دام مفاسد نشویم؟ در عین حال علمای دین نسبت به خصوص رنگ ها تاكید چندانی نكرده، ولی بر این مساله پا می فشارند كه لباس نباید موجب جلب توجه و عواقب سوء ناشی از آن باشد. از این رو است كه در طول تاریخ زنان مسلمان به میل خود لباس مشكی را برای حجاب برگزیدند و این سنت حسنه مورد تقریر و پذیرش پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) قرار گرفت، زیرا آنان به این وسیله احساس امنیت و مصونیت بیشتری می كردند.(ر.ك.به:حجاب در ادیان الهی، محمدی آشتیانی)
4 ) شیوه های رفتاری: طرز صحبت و چگونگی راه رفتن و... نیز بخشی از حجاب به معنای وسیع كلمه است. حفظ وقار و متانت هم همان نقشی را دارد كه پوشش زن دارد و عدم رعایت آن نیز برآیندی چون برهنگی در پی دارد. از این رو قرآن مجید یكی از صفات خوب زنان مومن را كه دررفتار دختران شعیب بیان می كند همان "حیا" و وقار است. در روایت آمده است كه امیرالمومنین(ع) می فرماید: من و فاطمه خدمت رسول خدا (ص) بودیم و دیدیم كه حضرت به شدت گریه می كند. علت را سوال نمودیم، حضرت فرمودند: شبی كه مرا به معراج بردند نمونه هایی ازاهل عذاب را به من نشان دادند و گریه من به خاطر آن چیزهایی است كه مشاهده كردم ... از جمله زنانی از امتم را دیدم كه در عذاب هستند و سپس به ذكر موارد پرداختند تا رسیدند به اینجا كه فرمودند:"و رایت امراه معلقه بشعرها یغلی دماغ راسها" زنی را دیدم كه به موهایش آویزان در آتش است و مغز سرش می جوشد. سپس به ذكر علت این عذاب ها پرداخت و در مورد یاد شده فرمودند: این زنی از امت من بوده كه در دنیا موی خودش را از نامحرم نمی پوشاند.(بحارالانوار، ج8، ص309) گفتنی است كه این درباره زنی است كه عمدا" و از روی آگاهی موی سرش را به نامحرم نشان بدهد؛ اما اگر زنی در اثر ندانستن و یا اشتباها" مویش در معرض دید نامحرم قرار گرفت، مشمول این روایت نمی باشد .هم چنین درباره مردی كه عمدا" وبا آگاهی به سایر بدن زن نگاه كند، چنانچه بدون توبه بمیرد در روایات وعده عذاب شدید داده شده است . از پیامبر خدا(ص) نقل شده:"هر كه چشم خود را از حرام پر كند(یعنی به زن نامحرم نگاه مستمر داشته باشد كه لذت ببرد نه نگاه گذرا) خداوند در روز قیامت چشم او را از آتش پر گرداند مگر این كه توبه كند و از عمل خود دست بردارد.(میزان الحكمه، ج13، ص6323، ح20280)
آیات حجاب
برای موضوع و حكم حجاب می توان از جمله به دو آیه از قرآن كریم استناد نمود:
1. سوره نور، آیه 31 : "و قل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن الا ماظهرمنها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن..." ؛ و به زنان با ایمان بگود دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فرو بندند و پاكدامنی ورزند و زیورهای خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه از آن پیداست و باید روسری خود را بر گردن خویش [ فرو] اندازند....
قسمت نخست آیه درباره احكام نگاه كردن بانوان به مردان است؛ و قسمت دوم آیه: " ولا یبدین زینتهن الاماظهر منها..." درباره احكام حفظ و رعایت حجاب شرعی است . واژه "ابدا" كه در آیه شریفه آمده است به معنای اظهار و آشكار نمودن است و مراد از "زینت" در آیه شریفه مواضع و جایگاه های زینت است مانند: محل زینت های گوناگون از بدن كه ابدا و آشكار نمودن آنها جایز نیست مگر مواردی كه استثنا شده است مانند: محل انگشتری(كه انگشتان دست و خود دست است) و محل سرمه كشیدن(كه چشمان است ).
واژه "خمر" كه در آیه شریفه وارد شده است لباس و جامه ای است كه بانوان با آن سر خود را می پوشانند و برسینه خود آویزان می نمایند و معنای این قسمت از آیه چنین است كه با اطراف خمر و مقنعه خود سرها و موها و شانه و سینه خود را بپوشانند.(برای آگاهی بیشتر ر.ك.به: المیزان ، ج 15، ص 111 و 112)
دانشمندان و فقیهان نیز در بحث از آیه شریفه، روایات وارده را متذكر شده و مورد بحث قرار داده اند؛ ازجمله مرحوم آیت الله حكیم در ج 14 كتاب فقهی مشهور "مستمسك العروة الوثقی"، ص27 می گوید : درروایت صحیحه فضیل از امام صادق(ع)) می گوید: از حضرت درباره نگاه به ساق دست زنان پرسیدم كه آیا از جمله زینتی است كه خدای سبحان در قرآن می فرماید: "و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن"؟ حضرت فرمود: آری آنچه به زیر خمار و مقنعه است زینت است و آنچه زیر دستبند است زینت است.(به نقل از وسایل الشیعه ،كتاب نكاح، ابواب مقدمات نكاح، باب 109، ح 1 )
مقصود این است كه صورت و دو كف جز زینتی كه بایدپوشیده شود نیست و سر و گردن و ساق جزو زینتی است كه باید پوشیده شود (خلاصه فرمایش آقای حكیم) در روایت موثقه زراره از امام صادق(ع) در آیه شریفه كه فرمود: "الا ما ظهر منها" می فرماید: زینت ظاهر و آشكار سرمه و انگشتری است(به نقل از همان منبع، حدیث 3 ) و این دو در صورت و در كف می باشند(و هم چنین به حدیث 4 و 5 همین باب نیز كه مضمون مشابه دارند استدلال نموده است )
2- سوره احزاب، آیه 59 ؛"یا ایها النبی قل لازواجك و بناتك و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلك ادنی ان یعرفن فلا یوذین و كان الله غفوراً رحیما" ای پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مومنان بگو: پوشش های خود را بر خود فروتر گیرند این برای آن كه شناخته نشوند و مورد آزار قرار نگیرند نزدیك تر است و خدا آمرزنده مهربان است.
واژه "جلابیب" در آیه شریفه جمع "جلباب" است و جلباب لباسی است كه تمامی بدن زن را می پوشاند و یا خماری است كه سر و وجه را می پوشاند و مقصود از این قسمت آیه كه: "یدنین علیهن من جلابیبهن" این است كه خود را با جلباب بپوشانند و یقه و گریبان و سینه های آنان آشكار نشود.(برای آگاهی بیشتر ر.ك.به: المیزان ، ج 16، ص 339 .نیز تفسیر نمونه ، ج 14، ص 434 تا 454 و ج 17، ص 425تا 429 )
برخى آیات قرآنى عمومیت دارند و مختص زنان پیامبر نیستند مثل آیه 59 سوره احزاب و آیه 31 سوره نور.
و آیه 32 سوره احزاب كه زنان پیامبررا مخاطب قرار داده است با شواهدى همراه است كه از آن عمومیت فهمیده مى شود براى مثال مى فرماید اى زنان پیامبر شما اگر با تقوا باشید با بقیه بانوان فرق دارید یعنى به خاطر موقعیت خاصى كه دارید پاداش مضاعف خواهید داشت. از ایـن جـمله مى فهمیم كه ترك تبرج و عشوه گرى از مصادیق تقوا و پارسائى است كه اختصاص بـه زنان پیامبر ندارد نكته دیگر در این آیه این است كه مى فرماید در سخن گفتن نرمش و خضوع نشان ندهید تا افراد بیمار دل به طمع نیفتند جمله دوم نقش علت و حكمت را داراست یعنى آنچه بـایـد از آن پـرهیز كنید به طمع انداختن افراد هوسباز است و این اختصاصى به زنان پیامبر ندارد همه زنان باید به این هشدار توجه كنند؛ و در آیه 53 سوره احزاب نیز توام با تعلیل عامى است كه آیه را از اختصاص به زنان پیامبر خارج مى كند و مى فرماید اگر از پشت پرده از زنان پیامبر چیزى بخواهید براى سلامت شما مردان و آن زنان بهتر اسـت از صـدر این آیه معلوم مى شود كه رسم مردم آن زمان چنین بود كه وقتى به میهمانى وارد خانه كسى مى شدند در داخل آن خانه مراعات حریم را نمى كردند و بى مهابا به آشپزخانه مى رفتند تـا ظـرف غذا را از میزبان بگیرند و قرآن دستور مى دهد در چنین موقعیتى كه زنان حجاب كامل ندارند باید ازپشت پرده از آنها چیزى بخواهید و سرزده وارد آشپزخانه یا اتاق بانوان نشوید.
گذشته از این آیات همه فقهاى اسلام از آغاز تا امروز حجاب را وظیفه اى براى همگان میدانند .
البته شما نظر بنده را هم خواسته بودیدکه به نظر بنده کار صحیحی انجام داده اید
کسی که به ظاهر به اسلام پایبند است؛میتواند یکی از واجبات آن را قبول نداشته باشد ؟
مثل او مانند کسی است که بگوید من همه نماز ها را می خوانم فقط نماز صبح را نمی خوانم . باور کنید من به تمام وظایف دینی خود عمل میکنم .
حال کسی نیست به ایشان بگویید شما وقتی مسئولیتی را قبول کردید باید به بهترین نحو آن را انجام دهید. غیر از این است ؟
باز هم در خدمتم
با آرزوی شادکامی
شاه آبادی

مشاور : موسسه وتر | پرسش : چهارشنبه 18/3/1384 | پاسخ : پنج شنبه 26/3/1384 | | | 0 سال | پای درد و دل شما | تعداد مشاهده: 20 بار

تگ ها :

UserName