• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1300574

پرسش

سلام وقت بخیر،نمی دونم این سوال به این بخش مربوط هست یا نه ولی لطفا بخونید و جواب بدید.من ترس و اضطراب زیادی دارم و با وجود اینکه نماز هم می خونم و مدام آیه الکرسی،چهار قل و کلن هر دعایی که بلدم می خونم باز هم از تشویش و نگرانیم کم نمیشه. یا یه کم حالم خوبه دوباره اضطراب میاد سراغم.شبا خواب بد می بینم بعضیاش تعبیر شده و چون زیاد خواب بد می بینم تشویشم رو بیشتر می کنه از ترس اتفاق افتادنش.جوری شده که می ترسم سرمو بزارم رو بالش و چشمم رو ببندم.واقعا از خوابیدن می ترسم. از این همه نگرانی و تشویش زیاد در رنجم خواهش می کنم دعای مجرب و موثری و هر راهی می دونید به من بگید؟چرا یه ادم باید انقد دچار فشار و تشویش و کابوس بشه؟درسته گناه کارم ولی واقعا همیشه توکلم به خداست و ایه الکرسی از زبونم نمی یوفته.پیش روانشناس هم رفتم کمکی به حالم نشده.فقط خدا کمکم کنه.چیکار باید بکنم لطفا اگر دعا و روش تجربه شده ای می دونید بهم بگید که فکر و زندگیمو از انرژی منفی پاک کنه بهم آرامش بده حداقل شب انقدر خوابای بد نبینم. کمکم کنید واقعا احتیاج دارم به شدت.دیگه از این همه تشویش و نگرانی خسته شدم. ممنون میشم

پاسخ

با سلام و عرض تحیت.
دوست محترم!
ایمان به خداوند، ریشه و زمینه های اضطراب را از میان برمى دارد؛ زیرا دین با اعتقاد به این كه عالم تحت تدبیر عالم قادر رحیمى تدبیر مى شود، به انسان این خیال راحتى را مى دهد كه "الخیر فی ما وقع"؛ یعنى خداوند هر چه را در این عالم مقدر مى كند بهترین گزینه براى انسان است. اگر ما واقعا به این ایمان داشته باشیم، چه جاى نگرانى از آینده باقى خواهد ماند!؟
انسان مؤمن در مصائب و سختی ها از آرامش برخوردار است؛ زیرا همواره خود را از تکیه گاهی محکم و پناه گاهی ایمن برخوردار می داند، و در پرتو خداباوری، دیگر احساس تنهایی نمی کند چرا که خود را به نیروی شکست ناپذیرى متکی می داند که همه چیز در دست اوست. قرآن کریم می فرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِک لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ» یعنى آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست، و آنها هدایت یافتگانند!
ایمان راستین به خدا، انسان را نسبت به کمک و حمایت و لطف خداوند امیدوار می سازد و احساس می کند خداوند همواره با اوست و به او کمک می کند. لذا از مصائب روزگار نمی هراسد، زیرا عقیده دارد حوادث، آزمایش و کمالی است از طرف خداوند برای او.
مؤمن واقعی برای چیزهای از دست رفته افسوس نمی خورد. مؤمن واقعی هیچ گاه دچار اضطراب ناشی از احساس گناه نمی شود، چون می داند خداوند بخشنده است.
مؤمن از چیزهایی که اکثر مردم از آن می ترسند، مانند مرگ، فقر، بیماری، گرفتاری روزگار و... نمی هراسد. و از آن جا که مصائب را آزمایش الهی می داند و می داند که در برابرش باید صبر کرد، دارای توانایی زیاد در تحمل گرفتاری است.
مؤمن می داند روزی رسانش خداست و اوست که ارزاق را بین مردم تقسیم می کند. بنابراین از فقر و تنگدستی نمی ترسد.
مؤمن از مرگ نمی ترسد و به آن با دید واقع بینانه می نگرد؛ زیرا می داند که هیچ گریزی از آن نیست.
دین در سایه اعتقاد به معاد و روز رستاخیز، رشته زندگی را در دوران پس ازمرگ متصل می کند ومرگ را دروازه زندگانی جاوید می داند و از این رهگذر به زندگی مادی بشر معنا و طراوت می بخشد.
راز اصلی احساس امنیت روحی در میان مؤمنان، آن است که روح آدمی ماورائی است و آن گاه که به خدا توجه می کند، بر اثر احساس نزدیکی میان خود و خدا، آرامش می یابد.
این همه را گفتیم تا هم بنده و هم شما بدانیم اگر مى خواهیم بدون اضطراب زندگى كنیم، باید تلاش كنیم بر ایمان خود بیفزاییم؛ كه تنها راه آرامش كامل، یاد خدا است. "ألا بذكر الله تطمئن القلوب".
مرحوم آیت الله بهجت براى رفع اضطراب ذكر "لا حول ولا قوة إلا بالله" را توصیه مى كردند؛ یعنى هر چه در این عالم اتفاق مى افتد تحت قدرت با كفایت خداوند است؛ پس نباید نگران بود.
با آرزوی توفیق.
موسسه ذکر ـ قم.
باستانی.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : يکشنبه 18/1/1398 | پاسخ : پنج شنبه 29/1/1398 | | دانشجو | 35 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 324 بار

تگ ها : ترس و اضطراب آیت الکرسی خواب بد

مشاوره های مرتبط

باسلام
ما که خانواده مذهبی ای هستیم، چند ماه پیش به خواستگاری رفته بودیم، در ابتدا به دلیل مذهبی بودن طرف مقابل که خیلی باب میلم بود بسیار با تمایل جلو رفتیم حتی آزمایش های لازم هم دادیم، بعد از مدتی نامزدی متأسفانه به خاطر حرف های مخالف زیاد خانواده،و صرفا به خاطر ظاهر طرف مقابل که میگفتن چندان زیبا نیست، یه حالت ترس و اضطراب شدیدی بهم دست داد و با اینکه خیلی تحمل کردم و به خودم میگفتم مهم اعتقادات طرف مقابله و مطابق روایت زیبایی رو خدا بعد میرسونه، متأسفانه نتونستم حریف هوای نفسم بشم و نامزدی رو به هم زدیم، از اون موقع تا حالا هر روز دارم گریه میکنم و خودم رو مقصر میدونم ، بارها بارها از خدا طلب عفو و بخشش کردم ، هر چی دعا و نماز بود خوندم ولی روز به روز احساس میکنم خدا باهام قهر کرده دیگه بهم توجه نمیکنه ، هر چی دعا میکنم فایده نداره ، من به طرف مقابل ظلم روحی کردم، خیلی پشیمونم ولی اصلا قصد اینکار رو نداشتم ، الان خیلی دوست دارم به نوعی جبران کنم ولی اصلا راهی برای جبران نمی بینم ، حتی یه سری نماز روزه مستحبی به نیت طرف مقابل خوندم و انجام دادم که اگه اون دنیا از دستم شاکی بود بهش بدم، شما رو به قرآن بگید چی کار کنم از عذاب وجدان دارم میمیرم،هم دنیا رو از دست دادم و هم خدا رو...از عذاب روز قیامت و احیاناً توی دنیا می ترسم، می ترسم خدا از من بنده روی سیاه انتقام سختی بگیره که چرا به خاطر ظاهر اون بنده خدا رو رد کردم و ظلم روحی بهش دادم،
خواهشآ کمکم کنید به زندگی برگردم.

UserName