• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1266054

پرسش

سلام
بعد از اتمام تحصیلاتم یکسال بیکار بودم بعد یه شغل موقتی برام پیدا شد که هیچ ارتباطی با تحصیلم نداشت خدا را شکر کردم که فعلا جایی مشغول شدم به خاطر همین نیت کردم کمی از حقوقم برای کمک به نیازمندان کنار بزارم نماز هایم شروع به خواندن کردم که خداوند لطفی کوچکی به من کرد فقط 2 هفته رفته بودم سرکار که به علت نقص فنی خود دستگاه دستگاهی که اتوپرس بود و دمای 150 درجه داشت که دستم موند زیر دستگاه دستم ناقص شد الان دیگه از همه چی ناامیدم نمیدونم تفکر به خدا چی باشه اعتقاد بهش داشتم وفقط در دستورات تنبل بودم ولی شکر گزار بودم نمیدونم چرا این بلا سرم اومد ؟

پاسخ

با سلام و عرض تحیت.
دوست محترم!
هر اتفاقی که برای انسان مقدر می شود، خیر ما در همان است، چه علت و وجه آن را بدانیم و چه ندانیم. این بخاطر آن است که تقدیر در دست خداوندی است که ما را از فرزند خود بیشتر دوست دارد، و لطف او جز بهترین ها برای ما نیست.
بله، این ما هستیم که باید از شرائطی که برایمان پیش آمده، چه به نظرمان شرائط سختی باشد و چه آسان به درستی استفاده کنیم. این که گفته اند مؤمن همیشه شاکر و صابر است، برای همین است که او سختی ها هم نعمت است، و نعمتها هم برای امتحان.
من و شما نباید گمان کنیم هیچ کس دنیایش بدون بلا و امتحان است؛ همه در حال امتحانند، چه متوجه باشند و چه نباشند. اصلا فلسفه زندگی در این دنیا آزمودن من و شما در کوره حوادث و امتحانات است، تا روح ما جلا پیدا کند و برای زندگی جاوید اخروی آماده شویم. ما نباید در برابر این امتحانات اولا امیدمان را از دست بدهیم، و ثانیا فکر کنیم مثلا خدا با ما قهر کرده یا می خواهد ما را اذیت کند. اتفاقا کسی که زندگی دشوارتری دارد خداوند برای او بیشتر آسان می گیرد، و همین جای شکر دارد.
نگاهی به زندگی بسیاری از دانشمندان بزرگ جهان نشان می دهد که بسیاری از آنها هم از لحاظ جسمی چندان تن و بدنی سالم نداشته اند، و علت موفقیتشان این بوده که هیچ گاه امیدشان را از دست نداده اند و همین باعث شده که هیچ گاه از تلاش بازنایستند.
در میان علمای دینی، شیخ انصاری نام بسیاری آشنایی است، و کسی در دانش فقهی و اصولی او تردید ندارد، ولی همو تنها یک چشم سالم داشته، که آن هم ضعیف بوده است.
و یا بزرگترین فیزیکدان حال حاضر دنیا را که یک آمریکایی استمعروف است که از هر گونه تحرک عاجز است، نه می تواند بنشیند نه برخیزد، نه راه برود، و حتی قادر نیست دست و پایش را تکان بدهد یا بدنش را خم و راست کند. از همه بدتر توانایی سخن گفتن نیز ندارد. زیرا عضلات صوتی او که عامل اصلی تشکیل و ابراز کلمات اند، مثل 99 درصد بقیه عضلات حرکتی بدنش در یک حالت فلج کامل قرار دارند؛ مشتی پوست و استخوان است که همیشه روی یک صندلی چرخدار نشسته است و فقط قلب و ریه ها و دستگاه های حیاتی بدنش کار می کنند، ولی همو مغزش را بکار گرفته، و با اشتیاق خوانده و خوانده و خوانده است. یک مغز تنها که دمی از جستجو و پژوهش و رهگشایی بسوی معماها و ناشناخته ها بازنمانده و توفیقات خوبی داشته است.
شما که بحمد الله جوانید و پر توان، و قطعا می توانید با همت خود نقص دستتان را نادیده بگیرید. یک "یا علی" بگویید و با توکل بر خدا بلند شوید و برای خود برنامه ریزی عاقلانه و خداپسندانه بکنید؛ آن وقت عنایت و کمک خداوند را خواهید دید.
با آرزوی توفیق.
موسسه ذکر ـ قم.
باستانی.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : جمعه 8/5/1395 | پاسخ : سه شنبه 19/5/1395 | | ليسانس | 26 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 72 بار

تگ ها : مشکل بیکاری بلا و مصیبت نقص عضو

UserName