• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
    جستجو :
هلاكت عبدالملك بن مروان اموي.
سال 86 هجري قمري: هلاكت عبدالملك بن مروان اموي. عبدالملك بن مروان بن حكم، پنجمين خليفه اموي و دومين حاكم تيره مرواني است، كه در ماه مبارك رمضان سال 65 قمري، پس از هلاكت پدرش مروان بن حكم، در شام به خلافت رسيد.(1) وي پيش از خلافت، پيوسته ملازم مسجد بود و قرآن مجيد را بسيار تلاوت مي كرد و بدين جهت وي را "حمامه المسجد" مي گفتند. اما هنگامي كه به خلافت رسيد، قرآن را بر هم نهاد و گفت: سلام عليك، هذا فراق بيني و بينك.(2) عبدالملك بن مروان در آغاز خلافت خويش با دو قيامي كه منجر به پيروزي شده و موفق به تشكيل حكومت شده بودند، مواجه بود. نخست، عبدالله بن زبير بود، كه در مكه معظمه قيام كرد و به پيروزي رسيده بود و علاوه بر حجاز و يمن، بسياري از مناطق عراق و شام را نيز در اختيار گرفته بود. ديگري مختار بن ابي عبيده ثقفي بود كه با ياري و همراهي شيعيان، در كوفه قيام كرد و علاوه بر اين شهر، بسياري از بخش هاي مياني و شمالي عراق را در استيلاي خود گرفته بود. ولي حكومت مختار بن ابي عبيده ثقفي، چندان دوام نيافت و به دست مصعب بن زبير، برادر عبدالله بن زبير از ميان رفت و تمام سرزمين عراق نيز به حكومت آل زبير پيوست. ازآن زمان، پيوسته ميان زبيريان و امويان درگيزي و جنگ بود و اين وضعيت به مدت نه سال ادامه داشت وسرانجام، حجاج بن يوسف ثقفي از سوي عبدالملك بن مروان، مكه معظه را سنگباران و آتش باران كرد و با تخريب خانه خدا و كشتار عظيم مردم، عبدالله بن زبير را در سال 73 قمري كشت و به حكومت چندين ساله وي پايان داد و از اين زمان ،سراسر مناطق اسلامي در تحت سيطره عبدالملك قرار گرفت. وي، به مدت 21 سال حكومت كرد و سرانجام در پانزدهم شوال سال 86 قمري، در دمشق، مقر خلافت امويان، به هلاكت رسيد.(3) پس از وي، چهار تن از فرزندان بلا واسطه و چندين نفر از فرزندزادگانش به خلافت رسيدند. درباره تاريخ وفات عبدالملك بن مروان، برخي چهارم(4) و برخي نيز دهم شوال سال 86 قمري(5) را ذكر كرده اند ولي اكثر مورخان، همان روز پانزدهم شوال را اختيار كرده اند.(6) روايت شد،وي هنگامي كه به خلافت رسيد، صدقات و موقوفات رسول خدا(ص) و امير مومنان علي بن ابي طالب(ع) را به امام زين العابدين(ع) برگردانيد و آن حضرت را متولي آن ها نمود.(7) 1- نك: تاريخ الطبري، ج5، ص 534؛ تاريخ ابن خلدون (ترجمه عبدالمحمد آيتي)، ج ، ص 39 2- وقايع الايام (شيخ عباس قمي)، ص 73 3- تاريخ الطبري، ج5، ص 210 4- وقايع الايام، ص 73 5- المحبر (محمد بن حبيب بغدادي)، ص 25 6- تاريخ اليعقوبي، ج2، ص 283 7- الارشاد (شيخ مفيد)، ص 502