پرسش

باسلام
می خواست اثرات سوء ناشی از عمل كثیف لواط را از نظر وحی و روانی و جسمی به طور دقیق و موشكافانه بدانم
با تشكر از لطفتون
23 ساله
فوق دیپلم

پاسخ

با عرض سلام خدمت شما دوست گرامی
غریزه جنسی یکی از غرایز منحصر به فردی است که توانسته است نسل آدمی را تا عصر حاضر نگه دارد و به عنوان وسیله دوام زندگی انسان چیزی جدانشدنی از او به شمار می رود. این غریزه نیز مانند غرایز دیگر با اشباع و ارضای طبیعی، دوام و ثبات می یابد و دو راه برای ارضای آن بیشتر نیست:
1- راهی که همه دانشمندان و عقلا و صاحب فکرهای جهان و مردم عادی آن راه را پیموده اند و دین های آسمانی هم مؤید و حامی ترویج آن هستند و توازن خلقت روی آن استوار گردیده است، که همان ازدواج می باشد.
2- راه ناشایسته و نامشروع که هیچ دلیل عقلی برای آن نمی توان یافت مانند همجنس گرایی و خود ارضایی و...
یا فته های محققین حکایت از این دارد که یکی از شایع ترین بیماری های موجود در بین جوانان و نوجوانان "همجنس گرایی" و "خود ارضایی" به گونه های مختلف است. این کار کامجویی و سوء استفاده شخص است از همجنس یا خودش با حرکات تحریک آمیز دستگاه تناسلی که باعث تخلیه هیجانات جنسی او می شود که از لحاظ جسمی و روحی ضربه های جبران ناپذیری را بر پیکر لطیف و روح حساس آن شخص می زند و با این کار انواع خطرها و بیماری ها را به سوی خویش فرا می خواند و پس از مدتی به صورت عادت در آمده و آدمی به آن معتاد می شود و این عادت مرگبار و به ظاهر شیرین تمام توان و قدرت او را تحلیل کرده و در برابر کوچک ترین بیماری، ضعیف و ناتوان و آسیب پذیر می کند.
این گونه لذت بردن و کامجویی آسان ترین و دست یافتنی ترین راه برای رسیدن به خوشی موقت و زودگذر شهوت است.
به عقیده روان شناسان، آغاز حیات جنسی کودکان، بلوغ نیست بلکه کودکی است و افرادی همجون"فروید" که مسئله را با بزرگ بینی بسیار نگریسته، غرایز فردی را تا رسیدن به سن بلوغ به دو مرحله تقسیم می کند:
الف- مرحله دلبستگی به خود "اوتواروتیسم" که از تولد تا سه سالگی را شامل می شود و شامل مراحل دهانی و مخرجی است.
ب- دلبستگی به دیگران "هترواروتیسم" که از سه سالگی تا بلوغ است که دوره بی ثباتی و عشق به دیگران و دوره حیات مخفی و جنسی است.(مسایل جنسی کودکان، دکتر علی قائمی، صفحه 124)
در برخی کودکان می توان مشاهده کرد که حتی از سالهای شیرخوارگی به صورت ناخودآگاه و بازی با خود وجود دارد و این مرحله ای از گونه حیات و رشد جنسی است.(همان، صفحه 125)
امّا مضرات این کار؛ که در آن دو دیدگاه وجود دارد:
1- دانشمندان بزرگ غربی همچون "بلد" و "جونز" در کتاب"روانشناسی نوجوان" می گویند: نگرش پزشکی و روانی متخصصین این است که این کار فقط چنان توجه شخص را به خود جلب می کند که موجب کاهش فعالیت درسی و مسئولیت های اجتماعی وی می شود.
2- دانشمندان بزرگی همچون"کانت"، "موریس دبس"، "سیلوانوس استال"، "کینزی" و... پا را فراتر گذاشته و معتقدند این عمل آثار سویی بر جسم و روان انسان می گذارد که با آزمایشات و تحقیقات علمی خود به حقیقت این مطلب رسیده اند، چنانچه"کانت" روان شناس بزرگ جهان معتقد است هیچ چیز به اندازه این عمل، ذهن و جسم را ضعیف نمی کند و این نوع شهوت رانی به کلی با طبیعت آدمی مغایر است... باید این موضوع را با همه زشتی اش به جوان فهماند و بگوییم که به این طریق از تولیدمثل خواهد افتاد و یادآور شویم که این عادت زشت بیش از هر چیز دیگر قدرت جسمی اش را تباه خواهد کرد، و با این کار سبب پیری زودرس خویش خواهد شد و عقل خود را ضعیف خواهد کرد.
"موریس دبس" یکی از پزشکان غرب نیز می گوید: که این عمل بسیار زشت، جوان را بسیار خسته می کند و باعث می شود طبع حساس وی دچار وسواس و تردید عجیبی شود به طوری که همواره خجل و شرمسار باشد.
"استال" یکی دیگر از محققان و پزشکان غربی نیز در این زمینه می گوید: این کار باعث آشفتگی و شوریدگی حال می شود و اگر تکرار شود، نتایج محنت انگیزی را در پی خواهد داشت؛ این عمل هوش را ناتوان، خلق وخوی را بد و پست می کند و نیروهای جان آدمی را نابود می سازد و نه تنها گناه به خدا هست بلکه باید آن را بی حرمتی به آن چه در عالم بشریت پاک و نیک است به شمار آورد و اگر این کار زشت به درازا بیانجامد برای بدبختی که به آن دست زده است باید گفت تمام راههای بدست آوردن خوشبختی و لذت را تباه و ویران ساخته است.
"کوچتکف" و "لاپیک" دو تن از روان شناسان مشهور شوروی سابق می نویسند: تمایلات جنسی پیش از هنگام و... ، جوان را از تحصیل و استراحت و نشاط منحرف می کند و در افراد کم اطلاع و بی تجربه سبب رنج روحی عمیق می شود و اجتناب از ارضای تمایلات جنسی تا قبل از ازدواج مطلقا ضرر ندارد و برخی از متخصصان رشته فیزیولوژی و بیولوژی نیز می نویسند: این عمل مبتلایان را به ضعف قوای شهوانی دچار می کند، ترسو و بی حال بار می آورد، شهامت و درستی را از آنان سلب می کند. چه بسا کسانی که در آغاز جوانی دچار ضعف جسمی و روحی به صورت مفرط می شوند و از این نظر که این عمل غیر طبیعی جنسی رابطه نزدیکی با حواس پنجگانه دارد، مخصوصا بر چشم و گوش اثر ناخوشایند می گذارد و علاوه بر آن موجب تحلیل قوای جسمانی و روحانی، کم شدن خون، پریدگی رنگ، کمی حافظه، لاغری، ضعف و سستی مفرط، بی اشتهایی، بدخلقی و عصبانیت، سرگیجه، رعشه در دست و اعضاء بدن و آفتهای دیگری که گریبان گیر مبتلایان به این ناهنجاری خواهد شد.(دنیای نوجوان، دکتر شرقی، صفحه 278-284)
از جمله زیان های جسمی هم جنس گرایی و خودارضایی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- وجود حلقه سیاه و کبود ضعیف در زیر چشم فرد مبتلا،
2- نا آرامی چشم همراه با دردهای ملایم در آن و اشک آلود بودن پی در پی آن،
3- عرق آلود بودن کف دستهای آنان،
4- ضعف عمومی بدن و احساس بی حالی و بی رمقی و کسلی و تنبلی در بدن،
5- خواب آلودگی و اضطراب و رنگ پریدگی چهره،
6- غمگین و افسرده بودن و امراض روانی همچون پیسکوسوماتیک و...،
7- تمایل به عکس العمل های مالیخولیایی و وسواس،
8- گلایه مندی مدام از ناراحتی های معده و قلب و دیگر اعضای بدن،
9- عصبی، زودرنج و تندخو و بی حوصله بودن،
10- عدم اعتدال، انزوا و فرورفتگی در خود،
11- اشکالات موجود بر روی دستگاه تناسلی و ترشح عفونت از آن مجاری و انزال زودرس،
12- از بین رفتن شور و نشاط و جنب و جوش های اجتماعی و گروهی،
13- خودخواهی، حسادت ، عبوس بودن و کم رویی و خجالت همیشگی،
14- گریزان از اجتماع و نداشتن قدرت سازش با دیگران،
15- ترس از رؤیا و خیال پردازی مدام،
16- از دست دادن لذت زناشویی و نبردن لذت و کامجویی در هنگام عمل زناشویی و احساس بی رغبتی به خانواده و عدم ارضای جنسی از همسر،
17- ضعف خونی، ضعف حافظه و اعصاب،
و از زیانهای اجتماعی آن می توان به فرار از تشکیل خانواده، فرار از اجتماع و اجتماعات، تزلزل شخصیتی، و ناتوانی در ایجاد بستری مناسب در زندگی زناشویی نام برد.(فتنه نفس، نوروز صمدی،صفحه86)
و در ادامه بحث از دید اجتماعی می توان گفت که داشتن روابط نامشروع از نظر اجتماعی، اخلاقی و بروز خطرات جانی و ضررهای جبران ناپذیز اجتماعی، ممنوع و دارای مضرات فراوانی است که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:
1- ایجاد اضطراب و جو بدبینی نسبت به یکدیگر؛ زیرا این گونه اعمال نه تنها مشکلی را برای پسران حل نمی کند بلکه بر مشکلات آنان می افزاید زیرا این گونه روابط بیشتر برای تفریح و سرگرمی و لذت بردن و برای لحظه ای به آرامش روحی رسیدن است که نه تنها به این اهداف نمی رسند بلکه شعله غریزه جنسی آنان را بیشتر می کند و بر اضطراب و ترس آنان نیز می افزاید و پسران هر روز بیشتر نسبت به هم مظنون و بدبین تر خواهند شد و تنها بعد از مدتی بهره برداری و منفعت معمولاً یک طرفه، آرزوهای طرف دیگر بر باد رفته و از یکدیگر جدا می شوند.
2- کم شدن آمار ازدواج و افزایش آمار طلاق؛ چنان که طبق گفته معاون آمار سازمان ثبت احوال استان تهران در سال 1380 در شهر تهران در قبال هر پنج مورد ازدواج یک مورد طلاق رخ داده است و استان تهران بالاترین میزان آمار طلاق کشور را داراست و بر اساس آمار ثبت شده در استان تهران 30 درصد از کل آمار طلاق و تنها حدود 16 درصد از کل آمار های ازدواج ثبت شده در کشور را دارا می باشد. (به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی، ش6642، مورخ11/3/1381، ص2)
3- ترویج فرهنگ غرب و رسیدن به بن بستی که غربی ها چندین سال پیش از این به آن رسیده بودند و از حل این مشکل و معزل عاجز مانده اند و برخی از متفکران آنان نیز حل این معضل را فقط در گروه اشاعه فرهنگ تربیتی همچون فرهنگ خانواده های شرقی و پایبندی به مذهب و پرهیز از شئونات غیراخلاقی و اجتماعی در سطح جامعه می دانستند که ما تازه داریم بیراهه رفته و برگشته آنان را می پیماییم. این مسئله به خاطر دوری از دین و معنویت در جوامع غربی رایج شد و کسانی که در این راه گام بر می دارند در واقع از یک طرف هویت ملی و دینی خود را از دست می دهند و از طرف دیگر به طرف فرهنگ سقوط کرده غرب نزدیک می شوند و نتیجه آن چیزی نیست جز بی عفتی و بی غیرتی و غروب مردانگی و انسانیت که در مقابل آلودگی و حقارت را برای جامعه به ارمغان خواهد آورد.
4- دلسرد شدن نسبت به تشکیل خانواده و از بین رفتن اساس خانواده ها و کانون گرم و پر مهر و محبت خانواده های ایرانی است، چرا که وقتی این اعمال رواج یافت باعث هوسرانی و چشم چرانی و روابط بیش از حد آنان به صورت عادی می شود، و هنگامی که اعتقاد و ایمانی در کار نبود هر روز دنبال لذتی بهتر از روز قبل و خواهان تنوع و جمال زیباتری دیگر می گردد و آنجاست کهعفت و حیا و... هزاران واژه پر معنا در فرهنگ اسلامی ایرانیان از بین خواهد رفت و جای خود را به واژه هایی مرسوم در فرهنگ خانواده های غربی همچون دلسردی، بی مهری، بی عفتی، رذالت، هواپرستی و... خواهد سپرد.
5- از دست دادن سرمایه زندگی و از بین رفتن لذات زناشویی؛ که همان عفت و پاکدامنی است از بین رفته و عزت و آبرو و شرف انسانهای وارسته و خانواده های متقید به آداب اجتماعی و اخلاقی به سرزمین فراموشی سپرده شده و باعث تحقیر و ذلت و خواری شخصیت والای آنان خواهد شد. 6- ایجاد اضطراب و تشویش و ترس؛ چرا که انسان با این گونه روابط به خاطر این که به حقوق دیگران تجاوز کرده و به ناموس دیگران دست برده است یک حالت اضطراب و عذاب وجدان در درونش او را زجر می دهد، لذا این گونه لذت های نامشروع همراه با دلهرگی و پریشانی حواس همراه است در حالی که در روابط شرعی همچون ازدواج یک آرامش خاص روحی بر انسان حکم فرما می شود. این گونه روابط خلاف قانون و وجدان انسانی است و یک نوع تجاوز به حقوق دیگران و سبب بروز بسیاری از بیماریهای روحی و روانی در انسان خواهد شد.
7- از بین رفتن غیرت و مردانگی چرا که با این گونه روابط یعنی تجاوز به ناموس دیگران تلویحاً اجازه ورود و تجاوز به ناموس خود را داده اید و به طور کلی انسان نسبت به ناموس خود بی تفاوت خواهد شد
و این عمل شرم آور علاوه بر آن که باعث بروز بیماریهای روانی و روحی فراوانی می شود و باعث شیوع بیماریهای آمیزشی از جمله ایدز و هزاران مرض دیگر خواهد شد چنان چه بیماری ایدز در طی 20 سال، 20 میلیون نفر قربانی گرفته است و اکنون 40 میلیون آلوده به ویروس HIV در جهان وجود دارند و قریب به 15 میلیون کودک به این مرض گرفتار هستند و تا به امروز راهی برای این بیماری هولناک و وحشتناک پیدا نشده است و تنها راه پیشگیری و جلوگیری از این بیماری به دور بودن از روابط نامشروع به ویژه با انسان های آلوده و بی بند و بار و پایبندی به اصول اخلاقی و خانوادگی و مذهبی است.
برای آشنایی بیشتر از عواقب فجیع و وحشتناک این عمل کافی است تعدادی از صفحات روزنامه ها و مجلات حوادث ایران و جهان را ورق بزنید که داشتن روابط نامشروع و خلاف انسانیت چه به سر انسان ها آورده است.
برای اطلاع و تحقیق بیشتر مراجعه کنید به:
1. بهشت جوانان ، اسد الله محمدی نیا،
2. روابط دختران و پسران ، اسد الله محمدی نیا،
3. گناهان کبیره ، شهید دستغیب ،
4. اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب ، مرتضی مطهری،
5. در غرب چه می گذرد، منوچهر سیاقی،
6. دنیای نوجوان، دکتر شرفی،
7. خانواده و مسایل جنسی کودک، دکتر علی قائمی.
در صورت نیاز باز هم در خدمت شما هستیم.
با آرزوی موفقیت.

موسسه وتر (عج)