• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1229838

پرسش

هدف خدا از خلقت انسان با توجه به این که خدا قبل از خلقت انسان هم عابد مختار (اجنه مثلا; ابلیس ) داشته و خداوند نیازی به کسی نداشته چی بوده؟

پاسخ

باسلام. هدف خداوند در آفرینش انسان با توجه به مطالب زیر روشن مى‏شود:1- خداوند متعال هیچ محدودیتى و نقصى ندارد و همه كمال‏ها را دارا است؛ بلكه عین كمال است. 2- از جمله كمالات او فیاض و جواد بودن است. فیاض و جواد بودن خداوند با آفریدن وایجاد كردن محقق مى‏شود. پس لازمه فیاض بودن آفریدن است. این نكته را مى‏توان از راه دیگرى نیز بیان كرد و آن این كه اگر چیزى امكان ایجاد شدن را داشته باشد و خداوند آن را ایجاد نكند، این نیافریدن با توجه به این كه وجود خیر است منع از خیر است و بخل محسوب مى‏شود و بخل از خداوند محال است. از این مقدمات نتیجه مى‏گیریم كه هدف فاعل در آفرینش، فیاض بودن خداوند است؛ یعنى، اگر سؤال شود چه چیز باعث شد خدا بیافریند؟ پاسخ مى‏دهیم كه فیاض بودن او باعث آفرینش شده است. 3- صفات خدا زاید بر ذات او نیست. صفات انسان و دیگر اجسام زاید بر ذات آنها است؛ مثلاً سیب یك ذات دارد و سرخى و شیرینى صفت آن است. این سرخى و شیرینى، خارج از ذات سیب است. سیب مى‏تواند به جاى این صفات، ترش و سبز باشد و ذات او باقى بماند. فیاض بودن خداوند خارج از ذات او نیست. پس اگر سؤال شود چرا خداوند آفرید؟ خواهیم گفت: چون خدا است. این كه گفته مى‏شود، آفریدن لازمه فیاض بودن خدا است، بدین معنا نیست كه او مجبور به آفریدن است؛ زیرا در جبر همواره یك نیروى خارج و برترى بر اراده قدرت فاعل غلبه دارد واو را مجبور مى‏كند؛ اما درباره خداوند هیچ نیروى دیگرى - غیر از او - فرض نمى‏شود، چه رسد به این كه برتر از او باشد تا بتواند او را مجبور كند. پس وقتى مى‏گوییم بین فیاض بودن و آفریدن تلازم است، اختیار و اراده را در آفرینش از او سلب نكرده‏ایم و در واقع بین فیاض بودن و آفرینش اختیارى و ارادى تلازم است. 4 - حال كه معلوم شد هدف فاعل در آفرینش ذات خداوند است؛ پس هر آنچه غیراز ذات به عنوان هدف ذكر مى‏شود، به عنوان هدف میانى است (نه هدف حقیقى و نهایى) ؛ ویژگى هدف میانى این است كه همواره معقول است كه از هدف آن سؤال كرد؛ مثلاً مى‏پرسند؛ چرا خداوند انسان را آفرید؟ مى‏گویید تا او را به كمال برساند و یا به او جود كند. در این جا مى‏توان دوباره پرسید: چرا او را به كمال برساند؟ یا چرا به او جود كند؟ مى‏گویند: چون فیاض و جواد است. دیگر صحیح نیست كه سؤال شود: چرا فیاض و جواد است؛ زیرا فیاض بودن عین ذات او هست.5- آنچه گفته شد هدف فاعل در اصل آفرینش است؛ اما هدف فاعل در آفرینش یك موجود خاص (مانند انسان) نیازمند یك نكته ویژه است. این نكته درباره انسان عبارت است از «كمال خاصى كه خداوند مى‏خواست با خلقت انسان آن را بیافریند». توضیح:لازمه كمال فیاض بودن خداوند این است كه هر كمال ممكنى را بیافریند. او قبل از آفرینش انسان، موجودات دیگرى را به نام ملائكه آفریده بودكه از همان ابتداى آفرینششان داراى همه كمالات ممكنه بودند؛ یعنى، همه كمال‏ها را بالفعل دارا بودند. پس هرگز به كمال جدیدى دست پیدا نمى‏كنند و مرتبه وجودیشان تكامل نمى‏یابد . پس هدف فاعل و علت غایى در آفرینش انسان، فیاض بودن خداوند است. لازمه فیاض بودن خدا، این است كه این نوع از كمال ممكن را نیز بیافریند و اصلاً این كمال برترین كمال امكانى است. 6- از این رو، هر انسانى كه همه كمال‏هاى ممكنه انسانى را كسب كند، غرض اصلى از خلقت انسان را معنا خواهد بخشید بنابر این میتوان گفت(با قدری تسامح در تعبیر) انتظار خداوند اطاعت از دستورات اوست و انسان با پیروی از دستورات الهی سعادت و كمال خود را تآمین خواهد كرد و نفع آن عاید خود انسان میشود همچنان كه ضرر سرپیچی هم عاید خود انسان خواهد شد و در این میان نفع و ضرری به خداوند نمیرسد.موفق باشید.

مشاور : آقای روحاني | پرسش : جمعه 17/7/1394 | پاسخ : يکشنبه 19/7/1394 | | دبيرستان | 22 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 84 بار

تگ ها : هدف خلقت.

UserName