پرسش

سلام من3سال است ازدواج کردم.همسرم قبل ازازدواج در چاپخانه کارمیکرد.تا1سال بعد از ازدواجمان درچاپخانه بود.بعدکارش را بخاطر دیسک کمر تعویض کرد وبه تعمیرگاه ماشین آمدکه موفق نبود.بعدبه کارمن آمد(آژانس هواپیمایی)به تورلیدری مشغول شد.درآژانس بود که یکی ازآشنایانمان قول کاردولتی به همسرم دادوهمسرم پشتش گرم شد.آشنایمان تیرماه قول دادکه تا چندماه دیگر کارهمسرم درست میشود.یکروز که مدیرهمسرم سر یک تور حرفش شد همسرم به امیدکارخوب بامدیرش بحث کرد وبیرون آمد.متاسفانه تاامروزبیکار است.هرکاری میرود نمیشود.دوستش در چاپخانه بود گفت شنبه بیا اینجا.شنبه رفت،ولی کارگری که رفته بوددوباره برگشته.یکجای دیگه رفت برای رانندگی وانت(البته وانت ازشرکت بود)3روز آزمایشی رفت بعدش تماس گرفتند به همسرم گفتند کارمان خوابیده فعلاتااطلاع ثانوی شرکت تعطیله.یکبار دیگرهمسرم بایک چاپخانه صحبت کرد آن چاپخانه اوکی بود وگفت ازفردابیا صبح وقتی رفت گفتندفعلا نیرونمیخواهیم یکجای دیگربرای فروشندگی رفت گفت ازشنبه صبح بیا.شنبه رفت و گفتند فعلافروشنده قبلیمون برگشته.بقیه جاها هم فرم پرمیکنه ولی خبری نمیشود.من وهمسرم داریم افسردگی میگیریم.همسرم اعتماد بنفس بالایی داشت ولی میگوید ازموقعی که همش بدبیاری میاره اعتماد بنفسشواز دست داده وموقع مصاحبه لکنت میفته نمیدانیم چیکار کنیم.یکمرد نمیتواند بیکارباشد هم برای خودش سخت است هم برای من. شبها نه من خواب دارم نه خودش.کابوس میبینیم. جر و بحثهایمان هرروزبیشتر میشود من نماز میخوانم.همسرم قبل ازازدواج نمیخواند ولی بعدازدواج نمازش رامیخواند.این چندروزآخر ایمانش ضعیفتر شده ودر نمازش کاهلی میکند چه چیزی باعث طلسم کارهمسرم شده؟ من زنم ودوست دارم حقوقم رابرای خودم هم بردارم ولی متاسفانه حقوقم بدلیل اجاره وقسط وبدهی تایکهفته بیشترنیست شایدسرکتاب بتوانددرست کند خواهشاکمکمان کنید

پاسخ

با سلام و عرض تحیت. دوست محترم! سر کتاب و این کارها را نمی خواهد دنبال کنید. موضوع روشن است، و نه طلسمی و نه جادو و ... در کار نیست. موضوع بیکاری یک امر شایعی است، و مثل همه به دنبال چاره ای عادی برای آن باید بود. می دانیم شرائط سخت است ولی در زندگی خیلی از این شرائط سخت پیش می آید. وظیفه زن و شوهر این است که در چنین مواقعی صبر و تلاش بیشتری داشته باشند. شما بر بی حوصلگی شوهرتان و کمبود حقوق و مشکلات مادی و ... صبر کنید، و زندگی را  با همه این گرفتاری برای او شیرین کنید. شما خود را صبور نشان دهید و به او بگویید خدا بزرگ است و من از تو انتظاری جز شادی و لبخند تو را نمی خواهم. این تسکینی برای ایشان است تا از بیکاری خود زیاده از حد ناراحت نباشد.  همسرتان نیز با تلاش مستمر و توقعی پایین تر، به دنبال اشتغال باشد. شاید بخشی از این بدبیاری برای آن است که خدا به همسرتان بفهماند پا جایی نگذارد که اطمینان به استحکام زیرش ندارد؛ یعنی اعتماد به حرف این و آن نکند و کار قبلیش را از دست بدهد. زیاد نگران نباشید. همین که همسرتان سالم است و به دنبال کار است، خوب است. مراقب باشید این شرائط موقت، فاصله بین شما و همسرتان را نه تنها بیشتر نکند و تاثیری بر محبت و علاقه طرفین ایجاد نکند، بلکه بر عکس به ایشان نشان بدهد که شما پشتوانه خوبی در سختی ها برای او هستید. آن چه گذرا است این شرائط است و آن چه سرمایه زندگی است، علاقه و محبت زن و شوهر به یکدیگر است. توکل بر خداوند و توسل به اهلبیت علیهم السلام را فراموش نکنید. پیروز باشید. موسسه ذکر ـ قم. باستانی.