• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1148566

پرسش

سلام.من اضطراب و ترس داشته باشم تپش قلبم زیاد میشه:)بعد خوردن غذا و... همین طور:)من میمیرم؟؟بخدا میترسم.حتی سیگارم پرت کردم کنار.مرسی اگه راهنماییم کنید.البته اگه بخونید!

پاسخ

سلام علیکم
اختلالات اضطرابی از مشکلات اعصاب و روان است که با مراجعه به روانپزشک و یا روانشناس بالینی اکثرا براحتی با روان درمانی، رفتار درمانی و در مواردی دادن دارو درمان می شوند.
اگر اضطراب در اثر قرارگیری در جمع ایجاد می شود می توانید از پروپرانولول 10 یک ساعت قبل از حضور در محیط استرس زا علائمی مانند طپش قلب را کاهش دهید. البته به شرطی که آسم،دیابت و نارسایی قلب نداشته باشید.
سیگار، الکل، قلیان، و مواد این چنینی ممنوع است. باعث تشدید علائم می شود. مواد سرخ کردنی و ادویه زیاد نیز مصرف نکنید.
اگر بعد از غذا این علائم را پیدا می کنید ممکن است مبتلا به بیماری تخلیه سریع معده باشید(دامپینگ).که توصیه های مربوط به خود را دارد. مایعات با غذا نخورید. با غذا قندهای ساده، شکر و نوشابه نخورید. غذا را در 5 وعده بخورید و حجم هر وعده کم باشد.

مشاور : خانم دکتر علیزاده | پرسش : چهارشنبه 24/2/1393 | پاسخ : دوشنبه 29/2/1393 | | ليسانس | 25 سال | پزشكي | تعداد مشاهده: 2389 بار

تگ ها : اضطراب طپش قلب دامپینگ تخلیه سریع معده

مشاوره های مرتبط

سلام زیاد تعریق دارم یک بار از بوتاکس برای تعریق زیر بغل استفاده کردم تا یکسال عرق نمیکرد تا اینکه به محض یک استرس و اضطراب مجدن زیر بغلم مخصوصن سمت راست شروع به عرق میکند البته از سال ۷۸تاالان با وجودی که قرص ضد افسردگی و اضطراب به صورت غیر مستمر مصرف میکنم باز هم اضطراب دارم به من بگید چه باید کنم با تشکر

با سلام و تشکر از شما.
من مجرد هستم،در مورد کودک دوستم: ۷ساله که دختره سؤال داشتم.
ایشون تا قبل از ورود به دبستان
یعنی در پیش دبستانی مهدکودک بسیار بازی گوش،فعال،خوش صحبت،خیال پرداز خوب (نسبت به سنش، در بازیهای کودکانه) ودر کل کودکی معمولی بود،
ولی با ورود به دبستان.
خجالتی، کم حرف ، و کم فعالیت (تمایلی به انجام بازیهای معمولی که قبلا انجام می داد رو نداره). شده.
خوشبختانه از نظر فیزیکی (چاقی،لاغری،نامتناسب بودن فیزیکی) مشکلی نداره که بخواد در مدرسه مورد تمسخر قرار بگیره، محیط خونه هم کاملا گرم و صمیمیه.
آیا ممکنه تغیرات عرض شده بر اثر بیماریه اتیسم باشه.

سلام خانم دکتر
خسته نباشید
دختر 16 ماهه ایی داریم که از سه چهار ماهگی تا الان خواب راحت نداره چه روز چه شب یک ساعت مداوم نمیخوابه مرتب بیدار میشه و دوباره باید بخوابونیمش که ایا دوباره بخوابه یا نه ، بیشتر مواقع دیگه نمیخوابه از شب تا صبح بیداره نیم ساعت به نبم ساعت بلند میشه ماهم تا صبح بیداریم که یه وقت بلند نشه تو خونه دست به چیزی بزنه ، تازه صبح هم مامانش و باباش باید برن سر کار و تو این یه سال همه ما رو عصبی و افسرده کرده نمیدونیم باااش چیکار کنیم دکتر هم بردیم گفتن مشکلی نداره
لطفا راهنماییمون کنید ممنون میشم ازتون
خواهش میکنم یه راه حل بهمون بدید خیلی خیلی ناراحتیم از این بابت و روال زندگی از دستمون در رفته

سلام. صبح شما بخیر.
من 30 سالمه ، ی دو ماه دیگه میرم داخل 31 سالگی.
قدم 172 ، وزنم 75 کیلو. ورزشکارم ، نه حرفه ای اما ترک نمیکنم ورزش و کار بدنی رو. از موقعی که پیش دانشگاهی بودم استرس و اضطرابم زیاد شد و برای کنکور به حد بالای خودش رسید. قبلش خیلی خوب بودم اصلا از این آثار خبری نبود ،
انگار موقعی که به یه موضوع فکر می کنم و ی خرده برام تنش آوره ، ی مشت آب یخ رو میریزن رو قلبم و استرس و عصبانیتم زیاد میشه. اصلا اون لحظه ای آدرنالین ترشح میشه برام کاملا روشنه و ترس و اضطراب وجودمو فرا می گیره. دست و پاهام کرخت میشه. فکر کردن برام سخت میشه. چند بار دکتر رفتم آزمایش کلی هم دادم و آزمایش تیروئید هم دادم ولی گفتن نرماله.الان کارمند هستم و ی دانشگاه هم به طور حق التدریس درس میدم. خیلی وقتها ی موضوع پیش میاد که نظرات و تفکرت من کاملا گره گشاست و راهکار حل مسئله، ولی به سبب ترس و اظطراب و همه علائمی که بالا ذکر کردم نمیتونم حرفمو بزنم. تو رو خدا کمکم کنید.
علاوه بر اینها غذا هم کم می خورم یعنی اگر بخوام بخورم می خورم ( خوب هم میخورم) ولی رغبتی برای خوردن غذا ندارم، خوابم زیاده، بعد خواب احساس کسلی و بی حالی شدید دارم، وسط خواب یکی بلندم کنه تمام مفاصلم درد میگیره. خیلی دوست دارم ایده هامو اجرایی کنم. صبح که از خواب بلند میشم پر از انرژی هستم ولی یه دفعه خالی می کنم و رغبتی برای هدفم ندارم. یکی از دکترا میگه علتش کمبود سرتونین می تونه باشه. خیلی زود عصبانی میشم. خوابم زیاده.
تو رو خدا کمکم کنید

سلام.. من الان دوساله که دچاردچار مشکلات حافظه شدم. قبلا هر شماره تلفنی که یه بار میخوندن رو یکسال بعد هنوز یادم بود الان رمز عابرمو یادم نمیاد. شماره ها یادم میره. اسمها رو فراموش میکنم و... یهخط متن رو شاید ه بار بخونم وهیچی زش نفهمم. لرزش دست دارم. جوری که الان به سختی تایپ میکنم. احساس ضعف زیاد... حتی بعد از خوردن غذا دارم. گرفتگی عضلات دارم کهگاهی چند روز ادامه داره علی الخصوص بازو و ماهیچه ساق دستام. و شونه و گردنم که هر روز گرفتگی داره. دوساله پا درد دارم... مخصوصا زانوهام خیلی درد میکنه. کم خوابی و گاها بی خوابی دارم.لکنت زبان گرفتم. حروف رو جا میندازم وقت حرف زدن. پرخاشگر شدم. عصبی ام و بسیار هم استرس دارم. مشکل من چیه؟ ام اس؟ لطفا واضح راهنماییم کنید. من از بیماری نمیترسم

UserName