تبیان، دستیار زندگی

^{فروردین}

^{این كار را ابتدا با دوستان باید در میان گذاشت. زیرا هر یك در این باره نظری دارند كه می تواند مفید باشد. در نهایت این تو هستی كه باید تصمیم گرفته و تكلیف خود و دیگران را مشخص كنی.}

^{اردیبهشت}

^{بر روی یك موضوع یا یك كار تمركز داشته باش تا در آن موفق شوی. كسی كه هر روز از این شاخه به آن شاخه می پرد فرصتهای مهمی را از دست خواهد داد.}

^خرداد

^{عدم شناخت كافی، موجب قضاوت های نادرستی می شود و تو از این مساله در امان نیستی. یك قضاوت نادرست می تواند پیامدهای خطرناكی را به همراه داشته باشد.}

^تیر

^{یاس و نومیدی، همیشه مثل یك ترمز خطرناك و بی موقع عمل می كند و مانع انجام كارهای جدید و تازه می شود. باید این نومیدی را از خود دور كرد و با جسارت پیش رفت.}

^مرداد

 ^{اسرار خود را برای خودت نگهدار، بعضی از رازها را می توان با نزدیكان در میان گذاشت اما بعضی رازها را در سینه باید نگهداشت و بر آن قفلی پولادین زد كه هرگز خارج نشوند.}

^شهریور

 ^{از كسی انتظاراتی داری كه به كلی از موضوع بی خبر بوده و آن را در ك نمی كند! بنابراین چنین انتظارات بیهوده و نابجا خواهد بود. به جایی باید دل بست كه بتواند حاجتی را بر آورده سازد.}

^مهر

^{باید حرف های خود را به گونه ای در میان بگذاری كه برای دیگران قابل درك و فهم باشد. حرف های پیچیده و مبهم نمی تواند روشنگر چیزی باشد. صریح و روراست باش تا تكلیف خود را بدانی.}

^آبان

^{با یك گفتگوی صادقانه می توان بسیاری از این كدورت ها رابر طرف كرد. از قدیم گفته اند گرهی را كه با دست می توان باز كرد به دندان نمی گیرند! راهی برای رسیدن به تفاهم باید پیدا كرد.}

^آذر

 ^{تردیدها را از خود دور كن، چون اساس و پایه ای منطقی ندارد. همین تردیدهاست كه مانع آن می شود تا تو با خیالی آسوده و دقیق بتوانی تصمیم گرفته و كارها را ادامه بدهی.}

^دی

^{امروز خبرهای جدیدی می رسد كه آموزنده و آگاه كننده خواهد بود. در پرتو این آگاهی جدید می توان تصمیم بهتری گرفت و راههای تازه ای را یافت كه تا پیش از این مجهول بود.}

^بهمن

^{اهداف مهم و ارزشمندی هست كه باید به آنها اندیشید. چه بهتر كه خود را با فكرهای بلند و آرزوهای بزرگ سرگرم سازی. همین سرگرمی بهترین تمرین برای تجدید روحیه و تقویت اراده است.}

^اسفند

^{بر اساس اظهارات آقای مصطفوی، پس از رسیدن به توافق با این بازیكن 29 ساله باشگاه السیلیه قطر، قرارداد مقدماتی با حضور مدیر برنامه های علی كریمی در محل باشگاه پرسپولیس امضاء شده است.}

^{مدیرعامل باشگاه پرسپولیس اعلام كرد ثبت قرارداد نهایی مستلزم دریافت رضایت نامه این بازیكن از كمیته ملی المپیك قطر و پرداخت مبلغی به این كمیته جهت اعلام شدن علی كریمی به عنوان بازیكن آزاد است. با این وجود او تایید كرد كه علی كریمی روز شنبه هفته آینده برای ثبت قرارداد مالی و حضور در تمرینات تیم پرسپولیس در تهران خواهد بود.}

^{علی كریمی در سال 2001 و پس از سه سال بازی در تیم پرسپولیس از این تیم جدا شد و به باشگاه الاهلی امارات متحده عربی پیوست.}

^{داریوش مصطفوی درباره این انتقال گفت: "او تمایل بسیار زیادی داشت كه با افشین قطبی در تیم پرسپولیس كار كند. كریمی معتقد است، باشگاه پرسپولیس در پیشرفت و رشد فوتبال او تاثیر بسیار زیادی داشته و او خوشحال است كه از این پس دراین تیم بازی می‌كند."}

^{علی كریمی در شرایطی به تیم پرسپولیس می پیوندد كه كمتر از دو ماه قبل از عضویت تیم القطر خارج شد و به تیم السیلیه این كشور پیوست.}

^{در طی بیش از سه ماه گذشته هفته ای نبوده است كه نام علی كریمی در رسانه های ایران مطرح نشده باشد؛ به ویژه پس از آن كه این بازیكن در پی انتقاد از فدراسیون فوتبال ایران با انتشار نامه ای سرگشاده، از حضور در تیم ملی ایران محروم شد.}

^{هر چند این شرایط به وساطت برخی از مقام های ارشد ایران از جمله محمود احمدی نژاد منجر شد و پس از آن خبر بخشیده شدن این بازیكن در رسانه ها انتشار یافت.}

^{با این حال هرچند علی دایی سرمربی تیم ملی ایران اعلام كرد عملكرد این بازیكن را تحت نظر دارد، اما نام این بازیكن برای حضور در اردوی ایران جهت دیدار با عربستان سعودی (مقدماتی جام جهانی 2010) نیز اعلام نشد.}

^{مهارت از دست رفته؟}

^{علی كریمی كه در سال 2004 و در هنگام عضویت در باشگاه الاهلی به عنوان بهترین بازیكن آسیا انتخاب شد، به عنوان بازیكنی ماهر در حركات پا به توپ شهرت داشت.}

^{اما كارشناسان معتقدند این بازیكن از زمان انتقال به باشگاه بایرن مونیخ (از الاهلی در سال 2005) دچار افت شده است و در بازی های تیم ملی ایران در جام جهانی 2006 آلمان و جام ملتهای آسیا در سال 2007 كه ایران در مرحله یك چهارم نهایی حذف شد، نیز نتوانست نبوغ سالهای گذشته خود را به نمایش بگذارد.}

	علی كریمی كه در اوج به بایرن مونیخ منتقل شد، روزهای درخشانی را در این باشگاه نگذراند

^{علی كریمی كه 60 بازی برای باشگاه الاهلی 57 گل به ثمر رساند، در مجموع 60 بازی دیگری كه برای تیم های بایرن مونیخ و القطر انجام داد نتوانست بیش از هشت بار توپ را به تور دروازه حریفان برساند.}

^{به گفته كارشناسان دلیل اصلی این افت، ناسازگاری این بازیكن با شرایط دشوار تمرینی است كه در نهایت باعث شد باشگاه القطر با رضایت كامل شاهد انتقال او به باشگاه السیلیه باشد و باشگاه السیلیه نیز مقاومت چندانی در برابر جدا شدن او نشان ندهد.}

^{همین موضوع مسئله ای است كه باعث شده رسانه های ایران علی دایی را جهت بكارگیری این بازیكن در تركیب تیم ملی ایران تحت فشار شدید قرار ندهند.}

^{تاثیر علی كریمی بر پرسپولیس}

^{حضور علی كریمی در پرسپولیس می تواند دو پیامد متفاوت داشته باشد.}

^{اگر این بازیكن، عملكرد مناسبی نداشته باشد و به ویژه از نظر توان جسمی نتواند رضایت افشین قطبی مربی عملگرای پرسپولیس را جلب كند، قطبی برای نگه داشتن او بر روی نیمكت ذخیره ها با مشكل بزرگی مواجه خواهد بود.}

^{كارشناسان به این موضوع تكیه می كنند كه نارضایتی تماشاگران و طرفداران تیم پرسپولیس و رسانه های طرفدار این تیم از نیمكت نشینی علی كریمی می تواند افشین قطبی را با فشاری بسیار بیشتر از فشاری كه او در فصل گذشته متحمل شد، مواجه كند.}

^{اما اگر علی كریمی چهره جدیدی از خود نشان دهد، نه تنها افشین قطبی سلاح های بیشتری در میادین لیگ، جام حذفی و لیگ قهرمانان آسیا در اختیار خواهد داشت، بلكه اینجا علی دایی خواهد بود كه تحت فشار سنگین طرفداران پرسپولیس و رسانه ها قرار خواهد گرفت كه او را به دلیل دعوت نكردن از علی كریمی به شدت مواخذه خواهند كرد.}

^{جالب اینكه به نظر نمی رسد افشین قطبی كه در بهار سال جاری در ظرف یك ساعت مربی گری تیم ملی ایران را از چنگ خود خارج شده دید، از افزایش فشار بر روی علی دایی چندان احساس ناراحتی كند!}

آیا در حال حاضر از زندگیتان ناراضی هستید؟ نمی توانید شغلتان را تحمل کنید؟ آیا صبح که از خواب

بیدار می شوید آرزو می کنید که ای کاش هرگز بیدار نمی شدید؟ اگر جوابتان مثبت است این وظیفه را

به عهده دارید که تاسف خوردن را کنار بگذارید و خودتان را باور کنید و به رویاها و خواسته های خود

دست یابید. این زندگی شماست! و شما خود سرنوشت تان را رقم می زنید! همه ما در زندگی انتخاب

های اشتباهی داشته ایم و همه با گرفتاری ها و ناملایمات زیادی روبه رو بوده ایم. اما آن چه یک بازنده

 را از برنده جدا می سازد چیز واقعا ساده ای است به نام نگرش و دیدگاه.

اگر نسبت به خودتان احساس تاسف دارید پس زندگیتان به سوی وضعیت اسفبار و غیر قابل تحملی می

رود. از سوی دیگر اگر دیدگاه شما نسبت به زندگی مثبت، جدی و مصمم باشد در نتیجه شما خوشبخت،

مسرور و موفق زندگی خواهید کرد.

به زندگی افراد موفق نگاه کنید، آیا تصور نمی کنید که دیدگاه آنان تاثیر بسزایی در موفقیتشان داشته

است؟ سال 1999 بدترین سال زندگیم بود و من مجبور بودم چهار عمل جراحی در فاصله زمانی 6 ماه

انجام دهم. بدین ترتیب نمی توانستم برای یک سال تمام آموزش دهم. برای خودم متاسف بودم و به شدت

 احساس تنهایی و افسردگی می کردم. زندگیم بی ارزش، ناخوشایند و سخت شده بود اما با داشتن چنین

دیدگاه منفی و احساس تاسف داشتن نسبت به خودم، آن را خیلی سخت تر کردم تا این که تصمیم گرفتم

دیدگاهم را تغییر دهم و افسردگی را از خود دور سازم. برای داشتن بدنی سالم لازم است ماهیچه هایمان

را با غذاهای مغذی تقویت کنیم و برای داشتن زندگی توام با نشاط، سرور و موفقیت باید ذهن خود را با

افکار مغذی تقویت نماییم. و این همان کاری است که من شروع کردم و پس از آن زندگی ام رو به

بهبودی گذاشت. من هرنوع عذر و بهانه را کنار گذاشتم و دیگر نسبت به خودم احساس تاسف نداشتم.

سعی کردم خود را باور کنم و این خودباوری تحول زیادی در زندگی ام ایجاد کرد. اکنون آماده ام که هر

 روز فرصت هایی را به دست آورم و به بهترین وجه از آن استفاده کنم. من جدی، مصمم و سرشار از

ایمان هستم. هر روز موفقیتی به دست می آورم که همیشه در رویاهایم بود.

به این ترتیب برای کسب موفقیت به یک فرمول اثبات شده دست یافتم و حال آن را در اختیار شما هم می

گذارم تا بتوانید زندگیتان را متحول کنید. اگر احساس می کنید با نشاط هستید، خوشحالم، پس این فرمول

برای شما کاربرد عملی ندارد. اما اگر دیدگاه شما دیدگاه سالم و مثبتی نیست در نتیجه فرمول موفقیت

من، برای شما مناسب است و کاربرد عملی و مثبتی خواهد داشت.

موفقیت = ایمان + اراده + تلاش

مهم نیست که در زندگی چه می خواهید، شما باید در هر کاری تلاش کنید.هیچ چیز در

زندگی به آسانی به دست نمی آید و اگر همه، زندگی با نشاط و موفقی داشته باشند دیگر

ارزش زندگی و معنی موفقیت مصداق و جایگاهی نخواهد داشت. باید مصمم و با اراده

باشید و با عزم راسخ، بر ناملایماتی که خود را وارد زندگی شما می کنند، غلبه کنید و

آخرین مرحله و مهم ترین آن ایمان است. باید به خودتان ایمان داشته باشید. ایمان به

این که تمام سخت کوشی ها و تلاش های شما نتیجه بخش خواهند بود. اگر این فرمول

را عملی کنید در نهایت موفقیت به دنبال آن خواهد آمد.همه ما در طول زندگی فقط یکبار

فرصت داریم که از زندگی خود به بهترین نحو و کامل ترین وجه استفاده کنیم. وقتی

بمیریم دیگر هرگز به روی زمین باز نمی گردیم. تصور نمی کنید که نسبت به خودتان

این تعهد اخلاقی را دارید که بیشترین بهره را از زندگی ببرید. شما شایسته و سزاوار

هستید که با نشاط و خوشبخت زندگی کنید، اما فقط خودتان می توانید این تصمیم را

بگیرید. خود را باور کنید و به خواسته ها و رویاهای خود دست یابید. طفره رفتن و

امروز و فردا کردن را کنار بگذارید! هم اکنون اقدام کنید. نگویید خیلی دیر شده است یا

دیگر پیر شده ام. هرگز دیر نیست تا زمانی که واقعا با شکست مواجه شوید.

آیا می خواهید وقتی به سن 90 سالگی می رسید، خاطرات خوش گذشته زندگی طولانی

خود را به یاد بیاورید و در آن باره صحبت کنید. آیا قادر خواهید بود بگویید، من نسبت

به خودم احساس غرور می کنم، در طول زندگی ام سخت تلاش کردم و به هر چیزی که

می خواستم دست یافتم. یا شاید میخواهید در آن زمان احساس تاسف کنید و آرزو کنید

ای کاش می توانستم زندگی ام را از نو شروع کنم. نگذارید چنین اتفاقی بیفتد. بدون

هیچ دلیل تراشی و عذر و بهانه ای می توانید همین حالا اقدام کنید. به خواسته هایتان

دست یابید و هرگز تسلیم نشوید مهم نیست که چقدر سخت به نظر آید، چون من به شما

می گویم که دست یابی به رویاها به طور یقین آسان نیست.

نوشته : کریس میشل مترجم : ناهید خسروی
 

پدر : دوست دارم با دختری به انتخاب من ازدواج کنی

پسر(دانشجوی رشته مهندسی صنایع): نه! من دوست دارم همسرم را خودم انتخاب کنم

پدر: اما دختر مورد نظر من، دختر «بیل گیتس» است

پسر: آهان اگر اینطوریه، قبول است

پدر به نزد بیل گیتس می رود و می گوید

 
پدر: برای دخترت شوهری سراغ دارم

بیل گیتس: اما برای دختر من هنوز خیلی زود است که ازدواج کند

پدر: اما این مرد جوان، قائم مقام «مدیرعامل بانک جهانی» است

بیل گیتس: اوه، که اینطور! در این صورت قبول است

بالاخره پدر به دیدار مدیرعامل بانک جهانی می رود

پدر: مرد جوانی برای سمت قائم مقام مدیرعامل سراغ دارم

مدیرعامل: اما من به اندازه کافی معاون دارم

پدر: اما این مرد جوان داماد «بیل گیتس» است

مدیرعامل: اوه، اگر اینطور است، باشد

و معامله به این ترتیب انجام می شود

نتیجه اخلاقی: حتی اگر چیزی نداشته باشید باز هم می توانید چیزهایی بدست آورید. اما باید روش مثبتی

 را برگزینید

روان سباستین ادكینسون، كمدین معروف انگلیسی را كسی به این نام نمی‌شناسد. اما نام مستر بین شهرت زیادی در سراسر دنیا دارد.

این كمدین انگلیسی با حركات شیرین و به یادماندنی، نویسنده هم هست و بخش زیادی از آثار شناخته‌شده‌اش مانند همین داستان‌های مستر بین را خودش می‌نویسد.

او در سال 1955 در دورهام متولد شد. والدینش كشاورز بودند.

برادر بزرگتر او یك اقتصاددان برجسته معروف در اروپاست. ادكینسون در دانشگاه نیوكسل مهندسی الكترونیك خواند و سپس در رشته تئاتر ادامه تحصیل داد. او در سال 1990 ازدواج كرد و اكنون دو فرزند دارد.

ثروت تقریبی او 100‌میلیون پوند تخمین زده‌شده‌است. او علاقه زیادی به ماشین دارد و حتی مجموعه‌ای از ماشین‌های قدیمی را جمع‌آوری كرده‌است. تصاویری كه می‌بینید خانه او را در روستایی در شمال انگلستان نشان می‌دهد.

Google همه کاره، به گود رقابتی مرورگرهای اینترنتی هم وارد شد. Chrome نام مرورگری است که گوگل نخستین نسخه بتای آنرا منتشر کرده است.

درست مثل تمام سرویس های دیگری که گوگل ارائه می دهد، سادگی کروم هم مثال زدنی است. اما درباره میزان موفقیت آن هنوز باید زمان بگذرد.

نصب Google Chrome

برای نصب باید برنامه نصب آنرا از سایت رسمی گوگل کروم دانلود کنید. که متاسفانه این سرویس هم مثل بسیاری دیگر از سرویس ها برای ایرانیان تحریم است. به همین خاطر لازم است از شیوه ای دیگر آنرا دریافت نمائید که فتحی عزیز زحمت کشیده اند و توضیح داده اند:

آقای علی عطروش زحمت کشیدند و فایل را در رپیدشیر آپلود کردند. ضمن تشکر از ایشان توجه شما را به فایل آپلود شده توسط ایشان جلب می کنم:

فایل نصب کروم بدون احتیاج به اینترنت

ابزارهای Google Chrome

پویش وب در کنار جستجوی اینترنتی

موتور جستجوی پیش فرض کروم، Google است. شما علاوه بر آنکه می توانید در نوار آدرس، لینکهای اینترنتی را مورد پویش قرار دهید، می توانید متنی را که قصد جستجو دارید را در آن بنویسید تا در گوگل سرچ شود.

برای تغییر موتور جستجوی پیش فرض مرورگر به ترتیب زیر عمل کنید:

روی منوی Tools (تصویر آچار) کلیک کنید و گزینه Option را انتخاب نمائید. در پنجره باز شده، زیر قسمت Basics، به بخش Default Search بروید و با زدن روی دکمه Manage از لیست، یکی از موتورهای جستجو را انتخاب کنید. اگر موتور موردنظر شما در لیست نبود، پنجره را ببندید و یکبار با مرورگر کروم، سایت موتور موردنظرتان را باز نمائید، و از ابتدا مسیر ذکر شده را طی کنید.

ذخیره کردن و بوکمارک کردن صفحات اینترنتی

برای ذخیره کردن آدرس یک صفحه وب، کافیست روی آیکن ستاره در کنار نوار آدرس کلیک کنید. صفحات ذخیره شده شما در بخش Bookmarks بایگانی می شوند. برای دستیابی به این بخش کلیدهای Ctrl+B را بفشارید.

پویش سریع صفحات در تب

برای باز کردن Tab جدید در صفحه مرورگر روی آیکن + کلیک کنید یا کلیدهای Ctrl+T را بفشارید.

در تب جدیدی که باز می کنید، تصویری از بیشترین صفحات وبی که پویش کرده اید لیست می شود و شما با کلیک بر هر کدام از آنها می توانید سریعاً به صفحه موردنظر دست یابید. (اولین تصویر پست نمایانگر همین بخش است!)

مدیریت جامع دانلودها

وقتی که روی لینکی برای دانلود کلیک می کنید، در پائین صفحه مرورگر بخشی باز می شود که نمایانگر پروسه دانلود است. همچنین شما با کلیک کردن روی گزینه Show all downloads و یا گرفتن همزمان کلیدهای Ctrl+J می توانید به بخش مدیریت دانلودها دستیابی پیدا کنید.

پویش وب بدون بر جا گذاشتن رد پا

برای زمان هایی که می خواهید بصورت پنهانی وبگردی کنید، روی آیکن Page کلیک کنید و گزینه New incognito window را کلیک نمائید، تا پنجره مرور ناشناسانه باز شود!

مدیریت تاریخچه پویشهای اینترنتی

برای دیدن لیست سایتهایی که در ساعات گذشته مرور کرده اید از بخش Tools، روی گزینه History کلیک کنید یا اینکه کلیدهای میانبر Ctrl+H را فشار دهید. بدون شک این لیست تاریخچه با همه لیستهای دیگری که تابحال دیده اید متفاوت است!

مدیریت صفحات در حال اجرا

درست مثل Task Manager ویندوز، Google Chrome هم یک مدیریت کار داخلی دارد که میزان مصرف حافظه و CPU هر یک از تبهای باز را نشان می دهد. و شما براحتی می توانید هر کدام از آنها را که خواستید، با کلیک روی گزینه End Process ببندید.

برای دستیابی به این قابلیت، از طریق آیکن Page به بخش Developer بروید و Task Manager را انتخاب کنید. یا اینکه کلیدهای Shift+ECS را با هم فشار دهید.

به نظر من ورود گوگل به رقابت مرورگرهای اینترنتی، نقطه عطفی در این صنعت خواهد بود. من منتظر خبرهای عجیب و غریبی در این بخش هستم! شما چطور؟

چند روز پیش، خانم یولیا واسیلی یونا، معلم سر خانه ی بچه ها را به اتاق كارم دعوت كردم. قرار بود با او تسویه حساب كنم. گفتم:

ــ بفرمایید بنشینید یولیا واواسیلی یونا! بیایید حساب و كتابمان را روشن كنیم... لابد به پول هم احتیاج دارید اما مشاءالله آنقدر اهل تعارف هستید كه به روی مباركتان نمی آورید... خوب... قرارمان با شما ماهی ۳۰ روبل...

ــ نخیر ۴۰روبل... !

ــ نه، قرارمان ۳۰روبل بود... من یادداشت كرده ام... به مربی های بچه ها همیشه ۳۰ روبل می دادم... خوب... دو ماه كار كرده اید...

ــ دو ماه و پنج روز...

ــ درست دو ماه... من یادداشت كرده ام... بنابراین جمع طلب شما می شود ۶۰ روبل... كسر میشود ۹ روز بابت تعطیلات یكشنبه... شما كه روزهای یكشنبه با كولیا كار نمی كردید... جز استراحت و گردش كه كاری نداشتید... و سه روز تعطیلات عید...

چهره ی یولیا واسیلی یونا ناگهان سرخ شد، به والان پیراهن خود دست برد و چندین بار تكانش داد اما... اما لام تا كام نگفت!...

ــ بله، ۳ روز هم تعطیلات عید... به عبارتی كسر میشود ۱۲ روز... ۴ روزهم كه كولیا ناخوش و بستری بود... كه در این چهار روز فقط با واریا كار كردید... ۳ روز هم گرفتار درد دندان بودید كه با كسب اجازه از زنم، نصف روز یعنی بعد از ظهرها با بچه ها كار كردید... ۱۲ و۷ میشود ۱۹ روز... ۶۰ منهای ۱۹، باقی میماند ۴۱روبل... هوم... درست است؟

چشم چپ یولیا واسیلی یونا سرخ و مرطوب شد. چانه اش لرزید، با حالت عصبی سرفه ای كرد و آب بینی اش را بالا كشید. اما... لام تا كام نگفت!...

ــ در ضمن، شب سال نو، یك فنجان چایخوری با نعلبكی اش از دستتان افتاد و خرد شد... پس كسر میشود ۲ روبل دیگر بابت فنجان... البته فنجانمان بیش از اینها می ارزید ــ یادگار خانوادگی بود ــ اما... بگذریم! بقول معروف: آب كه از سر گذشت چه یك وجب، چه صد وجب... گذشته از اینها، روزی به علت عدم مراقبت شما، كولیا از درخت بالا رفت و كتش پاره شد... اینهم ۱۰ روبل دیگر... و باز به علت بی توجهی شما، كلفت سابقمان كفشهای واریا را دزدید... شما باید مراقب همه چیز باشید، بابت همین چیزهاست كه حقوق میگیرید. بگذریم... كسر میشود ۵

روبل دیگر... دهم ژانویه مبلغ ۱۰ روبل به شما داده بودم...

به نجوا گفت:

ــ من كه از شما پولی نگرفته ام... !

ــ من كه بیخودی اینجا یادداشت نمی كنم!

ــ بسیار خوب... باشد.

ــ ۴۱ منهای ۲۷ باقی می ماند ۱۴...

این بار هر دو چشم یولیا واسیلی یونا از اشك پر شد... قطره های درشت عرق، بینی دراز و خوش تركیبش را پوشاند. دخترك بینوا! با صدایی كه می لرزید گفت:

ــ من فقط یك دفعه ــ آنهم از خانمتان ــ پول گرفتم... فقط همین... پول دیگری نگرفته ام...

ــ راست می گویید ؟... می بینید ؟ این یكی را یادداشت نكرده بودم... پس ۱۴منهای ۳ میشود ۱۱... بفرمایید اینهم ۱۱ روبل طلبتان! این۳ روبل، اینهم دو اسكناس ۳ روبلی دیگر... و اینهم دو اسكناس ۱ روبلی... جمعاً ۱۱ روبل... بفرمایید!

و پنج اسكناس سه روبلی و یك روبلی را به طرف او دراز كردم. اسكناسها را گرفت، آنها را با انگشتهای لرزانش در جیب پیراهن گذاشت و زیر لب گفت:

ــ مرسی.

از جایم جهیدم و همانجا، در اتاق، مشغول قدم زدن شدم. سراسر وجودم از خشم و غضب، پر شده بود. پرسیدم:

ــ « مرسی » بابت چه ؟!!

ــ بابت پول...

ــ آخر من كه سرتان كلاه گذاشتم! لعنت بر شیطان، غارتتان كرده ام! علناً دزدی كرده ام! « مرسی! » چرا ؟!!

ــ پیش از این، هر جا كار كردم، همین را هم از من مضایقه می كردند.

ــ مضایقه می كردند ؟ هیچ جای تعجب نیست! ببینید، تا حالا با شما شوخی میكردم، قصد داشتم درس تلخی به شما بدهم... هشتاد روبل طلبتان را میدهم... همه اش توی آن پاكتی است كه ملاحظه اش میكنید! اما حیف آدم نیست كه اینقدر بی دست و پا باشد؟ چرا اعتراض نمیكنید؟ چرا سكوت میكنید؟ در دنیای ما چطور ممكن است انسان، تلخ زبانی بلد نباشد؟ چطور ممكن است اینقدر بی عرضه باشد؟!

به تلخی لبخند زد. در چهره اش خواندم: « آره، ممكن است! »

بخاطر درس تلخی كه به او داده بودم از او پوزش خواستم و به رغم حیرت فراوانش، ۸۰ روبل طلبش را پرداختم. با حجب و كمروئی، تشكر كرد و از در بیرون رفت... به پشت سر او نگریستم و با خود فكر كردم: « در دنیای ما، قوی بودن و زور گفتن، چه سهل و ساده است! ».

*< چخوف >*