• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 606
تعداد نظرات : 112
زمان آخرین مطلب : 3413روز قبل
حجاب و عفاف

متاسفانه روز گذشته در پی غفلت و کم توجهی مسئولان برگزاری مراسم افتتاح راه‎آهن بین‎المللی شرق دریای خزر که با حضور رئیس جمهوری و جمعی از مسئولان برگزار شد شاهد برخی اقدامات بودیم که بسیار تاسف انگیز است.

 

به گزارش مجله خبری تحلیلی شهر مینو به نقل از انقلاب نیوز ؛متاسفانه دیروز و در پی غفلت و کم توجهی مسئولان برگزاری مراسم افتتاح راه‎آهن بین‎المللی شرق دریای خزر که با حضور حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان برگزار شد شاهد برخی اقدامات ضذ فرهنگی بودیم که بسیار جای تاسف و نگرانی است.
رقص و پایکوبی زنان در آیین برگزاری مراسم افتتاح راه‎آهن بین‎المللی شرق دریای خزر آن هم در حالی که مردم ایران اسلامی عزادار سید و سالار شهیدان هستند و برای اربعین حسینی این روزها چند میلیون نفر از مردم عازم کشور عراق هستند تا این مراسم معنوی را با عظمت و عزت و شکوه بیشتری رونق ببخشند آنوقت متاسفانه شاهد برگزاری مراسمی همراه با رقص و پایکوبی برای افتتاح یک خط راه آهن هستیم.

13930912152743425_photol

13930912152809118_photol

در بخشی از این مراسم زن و مرد هم بصورت دسته جمعی و مختلط رقص محلی کرده و دستمال چرخانی کرده اند تا برای افتتاح راه‎آهن بین‎المللی شرق دریای خزر سنگ تمام گذاشته و هنر نمایی کرده باشند تا بی حرمتی اقدام ضد فرهنگی ایرانی و اسلامی را به اوج خود برسانند.

در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما پاسداری از ارزشها و دفاع از فرهنگ که دغدغه مقام معظم رهبری است بسیار اهمیت دارد و امسال هم که سال اقتصاد و فرهنگ است باید نگاه عمیق تری به مسئله فرهنگ داشته باشیم و مسئولان هم از عفلت و کم توجهی دوری کنند اما ظاهرا مسئولان عنوان اول دوم امسال را به دست فراموشی سپرده اند و فقط میخواهند به مسئله اقتصاد توجه کنند که بسیار جای تاسف دارد .

شنبه 15/9/1393 - 22:28
حجاب و عفاف
شنبه 15/9/1393 - 22:25
حجاب و عفاف

 

شنبه 15/9/1393 - 22:23
حجاب و عفاف

نگاهی كوتاه به مسألة حجاب در قرآن:
1. مقنعه 2. چادر:
در اسلام برای زن، دو پوشش در مقابل نامحرمان كه یكی را بر فراز دیگری بپوشد، واجب شده و مورد عمل حضرت زهرا (س) بوده است. 
1. خِمار: كه به نام «مقنعه» و «روسری» از آن تعبیر می‌كنند و روی سر قرار گرفته، به وسیلة آن سر و گردن و اطراف سینه پوشیده می‌شود:
«وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى‏جُیُوبِهِنَّ»(1)
یعنی: «حتماً باید زنان مؤمنه مقنعه وروسری خود را تا سینة خود قرار دهند».
2. جلباب: كه به نام‌های «چادر»، «عبا» یا نام‌های محلی دیگری از آن تعبیر می‌كنند، واز  فرازِ سر تا پاها را می‌پوشانند وبر فراز «مقنعه» وسایر لباسهای دیگر پوشیده می‌شود:
«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلاَبِیبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلاَ یُؤْذَیْنَ»(2)
یعنی: «ای پیامبر! بگو به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمنین كه گوشه‌های چادر خود را بر فراز خود به هم نزدیك آورند چون این كار كمترین مقداری است كه شناخته شوند تا مبادا مورد اذیت قرار گیرند».
چون جلوگیری از شناخته شدن چهرة جذاب زن، جلوگیری از آفاتِ تولید شدة آن تحریكات است كه آن آفات و حجم آن، قابل پیش بینی نیست، و باعث نابودی عفّت و شرف و شخصیت زن می‌شود و ممكن است تا نابودی و از بین رفتن او نیز بیانجامد. 
همان گونه كه آیة فوق بیان كرده، تمام زنهایِ مسلمان باید با «چادر» چهرة خود را از نامحرم بپوشانند، و پیامبر اكرم (ص) موظّف به اجرای این حكم است، و قرآن بر حسب مراتب سنگینیِ اجرای این حكم برای پیامبر (ص)، زنان را در سه گروه ذكر كرده:
1. اَزواج آن حضرت. 
2. دختران آن حضرت. 
3. زنانِ عمومِ مؤمنین. 
عمر بن خطاب و تحریف در تفسیر آیة شریفه:
عمر بن خطاب در زمان خلافتش، اوّلاً: «چادر» كه در آیة سورة احزاب به «جلباب» تعبیر شده را به «مقنعه» و «خمار» تحریف كرده، با اینكه دستور «مقنعه» جداگانه در سورة‌ نور ذكر شده:
«وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى‏جُیُوبِهِنَّ»(3)
یعنی: «باید زنان مؤمنه مقنعه بر سر كرده و تا گریبان و سینه بیاندازند». 
و ثانیاً گفت: این پوشش قرآنی (یعنی: «جلباب» كه به «خمار» و «مقنعه» تحریف و تنزّل داده بود) تنها نشانه‌ای برای زنان آزاد است، تا از بَردِه‌ها متمایز شوند و با این نشانی كسی متعرض آنان نگردد.(4)
در حالی كه آیة شریفه اصلاً سخنی از زنان آزاد و زنان بَرْدِه(حرائر واِماء) به میان نیاورده است. 
تحریفِ عمر در این موضوع تا آنجا رسید كه: روزی كنیزی كه سرش را پوشانده بود، با شلاّق خود كتك زد و گفت: خود را شبیه زنان آزاد نكن.(5)
این تحریفِ غلط در میان اتباع او نیز تا آنجا پیش رفت كه ابن شهاب زُهَری یكی از علماء و محدثین از تابعین رسماً گفت: «این آیه نهی كرده از كنیزان كه سر خود را بپوشانند.(6)
ولی ملاحظه می‌كنید در آیة شریفه چنین نیست: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلاَبِیبِهِنَّ»(7)
یعنی: «ای پیامبر! به ازواج خود و دخترانت و زنان مؤمنین بگو بر فراز همة خود، گوشه‌های چادر را به هم نزدیك كنند».
وعجیب‌تر آنكه قرآن بلافاصله و صریحاً دلیل و علّت این حكم را بیان می‌فرماید:
«ذَلِكَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلاَ یُؤْذَیْنَ»(8)
یعنی: «این كمترین مقداری است كه زن شناخته می‌شود تا آنكه اذیت نشود».
چون هنگامی كه چهره و زیبائی‌های چهرة زن برای مردان – مخصوصاً جوانان – شناخته نشده ودیده نشود، تحریكات جنسی به حداقل كاهش می‌یابد و زن مورد تهاجم جنسی قرار نمی‌گیرد. 
از اینجا پایة تحریف در «حجاب اسلامی» در دستگاه‌هایِ حاكمة مسلمانان شروع شد، ولی اوّلاً: بیان صریح قرآن(چنانچه گذشت) وثانیاً: وجود ائمة طاهرین علیهم السلام و بیانات و فداكاریهای آنها و سپس فقهای راستین و با تقوای اسلامی، همچنان باعث استحكام «حجابی اسلامی» و پایداری آن در بستر زمان در میان مسلمین تا این زمان شده است. 
البته برای كسانی كه پیرو قرآن و اسلام باشند. 
یزید بن معاویه و كوشش‌های او بر ضدّ حجاب:
یزید بن معاویه كه یكی از شاخه‌های شجرة ننگین بنی امیّه است و در قرآن اصل این شجره ـ به اتّفاق مفسّرین شیعه و سنی ـ به عنوان «شجرة ملعونه» یاد شده و دورنمای آفت بار بر اسلام را پیامبر اكرم (ص) در خواب دیدند و از دیدنش آشفته و ناراحت بیدار شدند. 
آن حضرت در خواب دیدند: بوزینه‌ها ومیمون‌هایی در محراب ومنبرشان بازی می‌كنند، وبر روی هم می‌جهند و شهوت رانی می‌كنند، لذا ناراحت و غمگین بیدار شدند، آنگاه آیه نازل شد كه:
وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤیَا الَّتِی أَرَیْنَاكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی القُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ‏فَمَا یَزِیدُهُمْ إِلاَّ طُغْیَاناً كَبِیراً.(9)
یعنی: «(ای رسول ما!) هنگامی كه به تو گفتیم: پروردگارت بر همة مردم احاطه دارد و قرار ندادیم آنچه در خواب به تو نشان دادیم جز آزمایشی برای مردم و شجرة ملعونه را و ما آنها را از عواقب آن می‌ترسانیم ولی زیاد نمی‌كند آنها را جز طغیانِ بزرگی». 
این آیه نازل شد و از بنی امیّه به عنوان «شجرة ملعونه» یاد كرد و خبر داد از طغیان بزرگ آنها بر اسلام.(10)
یكی از ضررهای بزرگ آن‌ها بر اسلام این بود كه به عنوان خلیفه و جانشین پیامبر اكرم (ص) خود را بر مسلمین تحمیل كرده و بر ضدّ اسلام كار می‌كردند. 
یزید بن معاویه كه یكی از پلیدترینِ آنها بود، با اینكه علناً پیامبر اسلام (ص) را انكار می‌كرد و می‌گفت:
لعبت هاشم بالملك فلا

خبرٌ جاء ولا وحیٌ نزل(11)

با این حال خود را به عنوان خلیفه و جانشینِ همین پیامبر و ولیّ امر مسلمین و واجب الاطاعه بر آنها می‌دانست. 
یزید بن معاویه با انواع گوناگون فِسق و فجور و فحشاء و منكرات و قتل عام در شهرهای مقدّس مكّه و مدینه، و بالاتر از آن، قتل عام ذریة پیامبر اكرم (ص) و در رأس آنها جانشینِ راستینِ آن حضرت یعنی امام حسین (ع)، و حبس و قتل و اختناق شدیدِ بزرگان و نیكان مسلمین و غیر ذلك، در هَدْم اسلام كوشا بود. 
از جمله نقشه‌های پلید و بسیار مؤثّر او در هَدْم اسلام «نقشة كشفِ حجابِ زنان» بود.
شروع پیاده كردن نقشه بی حجابی در كربلا
یزید بن معاویه نقشه‌های بسیاری در نابودی اسلام و تسلّط طغیانگرانة خود بر جامعة اسلامی داشت كه بالأخره همه‌اش با یاری پروردگار و كوشش فداكارانة مسلمین خنثی شد، مانند:
1. نگذاشتن قبر و اثری از امام حسین (ع) و یارانش، كه خداوند این نقشه را خنثی كرد و جامة عمل به خود نپوشید.
2. ارعاب شدید مسلمین كه دیگر كسی جرأت نافرمانی از او را به دل راه ندهد و حكومت او مدّتها بلا مانع بماند، كه این هم جامة عمل به خود نگرفت و شورش‌هایی از هر سو بر ضدّ او شروع شد مانند: شورش مسیّب بن نجبة فزاریِ كوفی، سلیمان بن صرد، مختار بن ابی عبیدة ثقفی ودیگران، و حكومت او تقریباً بیش از سه سال و نه ماه طول نكشید و در حدود سنّ سی و هفت سالگی در چهاردهم ربیع الاول سال 64 هجری مُرد.
3. «نقشة كشف حجاب» كه از روز عاشورا پس از شهادت حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و یاران فداكارش و تاراجِ اموال و اثاثیة آن حضرت و اهل بیتش شروع شد و چادر و مقنعه از سر زنها ربودند، ولی با عكس العمل‌ها و سخنرانی‌های كوبنده اسیران اهل بیت مانند: امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) و ام كلثوم (س) و سكینه (س) و فاطمه (س) روبرو و خنثی گردید.
حضرت زینب (س) در مجلس یزید روی همین مسألة كشف حجاب صریحاً به یزید اعتراضِ شكننده فرمود كه:
«اَمِن العدل یابن الطُلقاء! تخدیرك حرائك وامائك وسوقك بنات رسول الله سبایا؟ قد هتكت ستورهنّ وابدیت وجوههنّ تحدوبهنّ الاعداء ویتصفح وجوههنّ القریب والبعید والدنیّ والشریف لیس معهنّ من رجالهنّ ولیّ ولا من حماتهنّ حمّیٌ».
یعنی: «ای فرزند آزاد شدگان! آیا از عدالت است كه زنان و كنیزان خود را پس پردة حجاب حفظ كرده‌ای و دختران رسول خدا را در معابر و كوچه و بازار به شكل اسیری، بی پرده و حجاب با صورتهای گشوده بین مردم می‌گردانی؟ كه مردم سر راه از دور و نزدیك، از وضیع و شریف چهرة آنها را تماشا بكنند، در حالی كه باقی نگذاشته‌ای از مردان آنها كسی را و نه از حمایت گران آنها حمایت گری را».(12)
و حضرت امام سجاد (ع) در مسجد شام، میان انبوه جمعیّت، و حضور یزید بن معاویه، با خطبه‌ای آتشین و غرّاء او را كاملاً رسوا كرد و اركان حكومتش را متزلزل ساخت و بدین وسیله نقشة كشفِ حجابِ اهل بیت علیهم السلام كه می‌توانست سرآغاز كشفِ حجابِ عمومی بین مسلمین شود، خنثی گردید، و بالأخره یزید بن معاویه ناچار شد ضمن اظهار پشیمانی و توبه، از امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) و دیگران عذر خواهی كند، و لباس و پوشاك و چادر و مقنعه به آنها بدهد تا بپوشند و كلیة درخواست‌های آنها را از سر تسلیم بپذیرد.
اشاره به چند مطلب مهم و بیان انگیزه‌های یزید
نقشة كشف حجاب یكی از مؤثرترین نقشه‌ها برای ایجاد هرج و مرج و به هم خوردن نظم عمومی و گسیختگی قوانین خصوصاً شكسته شدن قوانین و مقررات اسلامی است، زیرا:
اوّلاً: جاذبة جنسی مرد و زن و غریزة شهوت در آنها از مهمترین و آماده‌ترین و پرقدرت‌ترین و فعّال‌ترین و بیدارترین قوای انسانی است، كه حتّی بسیاری از اوقات در خواب هم به كار خود ادامه می‌دهد. 
ثانیاً: بیشترین جاذبه از طریقِ دیدن حاصل می‌شود. 
ثالثاً: بیشترین زیبائی‌ها و طراوت‌هایی كه جذب محبّت و شهوت می‌كند، در چهره است، كه مركز بیشترین زیبائی‌های هر شخص بوده، و معمولاً زیبایی و زشتی اشخاص را از چهره مشخّص می‌كنند، و از این رو از دیدنِ چهره است كه محبّت و شهوت و  عشقِ جنسی بین زن و مرد برانگیخته و قوای دیگر را به سوی آن گسیل داشته و در كمین صید یكدیگر برآمده و با مزاحمت و ایجاد زمینه، موجب تنازع و درگیری‌های شدید شده و چه بسا به جنگهای كوچك و بزرگ منجر گردیده است. 
از این بیان دو نكته ظاهر گردید:
1. یكی از مؤثرترین عوامل برای برهم زدن قوانین و نظم اسلامی و هر نظم دیگری، همانا ایجاد روح آزادی جنسی و شهوانی بین مردم است. 
2. یكی از بهترین موجبات برانگیختن شهوات عمومی بین مرد و زن برداشتن موانعِ دیدنِ همدیگر، كه همان «حجاب» است، می‌باشد. 
اگر چه برانگیختن شهوات و تهییجِ مرد و زن به سوی یكدیگر و رواج آن راه‌های بسیار دارد، مانند:
«الف» ایجاد اماكن تفریحی عمومی برای مرد و زن. 
«ب» ایجاد استخرها و فراهم نمودن موجبات شنا در دریا و رودخانه‌ها برای مرد و زن.
«ج» ایجاد اماكن آموزشی مختلط مخصوصاً در سطح دبیرستان و دانشگاه.
«د» ایجاد اماكن ورزشی مختلط، چه برای ورزش و چه تماشای ورزشكاران.
«ه‍» و حتّی ایجاد اماكن درمانی به صورت مختلط.
ولیكن از همة آنها آسان‌تر و بی‌خرج‌تر و همگانی‌تر و همه جائی‌تر، همانا «رواج بی حجابی» بین زنان و قرار گرفتن آنها بدون پرده و حجاب و روپوش در اختیار دید عمومی مردان است، كه همه جا و همیشه و بدون هزینه اثر سوء خود را می‌بخشد. 
یزید بن معاویه برای منهدم كردن اسلام، چنین نقشه‌هایی در سر داشت، او می‌خواست اسلام راستین كه آئین الهی و قرآنی و ضامن تكامل و سعادت حقیقی است نابود شود و فقط یك نوع مراسم قشری و سطحی و ظاهری باقی مانده و او هم خلیفه و ولیّ امر مسلمینِ آن باشد.
یزید بن معاویه از اول نقشة بی‌حجاب كردن زنان را كشیده بود و برای عملی كردن آن از اهل بیت پیامبر (ص) شروع كرد. 
فاطمة صغری دختر امام حسین (ع)، روز عاشورا پس از غارت كردن لشكر می‌گوید:
دیدم‏‎‌ عمه‌ام زینب سلام الله علیها بالای سرم گریه می‌كند، گفتم: 
«یا عمّتاه! هل مِن خرقة استتر بها رأسی عن اعین النظّار؟ فقالت: یا بنتاه! وعمّتك مثلك، فرأیتُ رأسها مكشوفة». 
یعنی: «ای عمّه! آیا پوشش پارچه‌ای هست كه سرم را از نگاه نامحرمان بپوشانم؟ جواب داد: دختر جان! عمّه‌ات نیز همانند تو است، پس دیدم سر او هم مكشوف و برهنه است».(13)
شیخ مفید از حمید بن مسلم نقل می‌كند كه:
«فسألته النسوةُ أن یسترجع ما ا خذ منهنّ لیستترنّ به». 
یعنی: «زنانِ امام حسین (ع)(گریه كنان در مقابل عمر بن سعد) درخواست كردند كه: لشگر پوشش‌های غارت شده را برگردانند تا خود را مستور كنند، و عمر بن سعد نیز دستوری داد ولی كسی آن را عمل نكرد».(14)
سید ابن طاووس در كتاب «الملهوف» چنین نقل می‌كند:
«وحمل نسائه علی احلاس اقتاب الجمال بغیر وطاء مكشّفات الوجوه». 
یعنی: «زنان امام حسین (ع) را (از كربلا) بر شتران سوار كردند در حالی كه صورت‌هایشان مكشّفه و بدون پوشش بود».(15)
این «كشفِ حجاب» از دختران پیامبر اكرم (ص) در واقعة كربلا مستقیماً زیر نظر و دستور یزید بن معاویه بود، و از این رو حضرت زینب (س) در مجلس یزید حضوراً نسبت این كار را به خود یزید داد و فرمود: «تو این كار را كردی» و یزید هم انكار نكرد. 
«اَمِن العدل یا ابن الطلقاء! تخدیرك حرائرك وامائك وسوقك بنات رسول الله سبایا؟ قد هتكت ستورهنّ وابدیت وجوههنّ». 
یعنی: «ای فرزند آزاد شدگان! (كه جدّم پدرانت را از بند اسارت نجات داد؟)، آیا از عدالت است كه اكنون تو زنان و كنیزان خود را در پشت پرده و پوشش حفظ كرده‌ای و دختران پیامبر را به اسارت، بدون پرده و حجاب با صورت‌های مكشوفه به اطراف شهره‌ها می‌گردانی؟».(16)
خطبه‌های كوبندة اهل بیت خط و نقشه‌های یزید را خنثی كرد و یزید آن‌چنان رسوا و بی‌اعتبار و بی‌آبرو شد كه حتّی خودش احساس خطر جدّی بر مُلك و سلطنت خویش نمود، لذا اوّل ادّعا كرد كه این كارها به دستور عبیدالله بن زیاد بوده و خودش را تبرئه كرد، وبعداً شروع به دلجویی و اظهار محبّت به اهل بیت (ع) نموده و حتّی مجلس عزائی در دمشق به درخواست اهل بیت (ع) برای امام حسین (ع) برپا شد و بالأخره نقشه و طرحِ بی حجابی او به همین جا خاتمه یافت. 
استعمار و بی حجابی
یكی از نیروهای بسیار پر قدرت كه می‌تواند غالب بر تمام قوای انسانی و حاكم بر بسیاری از تصمیمات او بشود، قوای شَهَوی و جنسی در مرد و زن است، این قوّه از پدیده‌های آفرینش و بسیار مرموز و عمیق و پرشاخه در وجود انسان و تمام قوای او با هدف بقاء نسل تعبیه و تنظیم شده است، بر 
این اساس جاذبة جنسی بین مرد و زن در سرشت آنان آن چنان آمیخته شده كه در تمام حالات از نظر روحی و عاطفی، یكدیگر را جذب می‌كنند.
این جاذبة جنسی اگر مهار و تنظیم و محدود به زن و شوهرش نشود، و آزاد و عمومی گردد، نه تنها آن هدف بقاء نسل تأمین نمی‌شود، بلكه:
ـ تمام امور زندگی پایمال و مختل می‌شود. 
ـ شخصیّت انسانی و كمالاتش منهدم و از حیوانات و وحوش هم پست‌تر می‌گردد. 
ـ از خدا و دین و عوالم آیندة خود بی خبر و غافل می‌ماند. 
ـ زندگی او دچار جنگها و خونریزی‌های نابود كننده خواهد شد. 
ـ از آنچه بركاتِ این قوه به شمار می‌رود مانند: لذائذ جنسی و پیدایش فرزند و روابط عاطفی بین آنها و دیگر نتایج، محروم خواهد شد. 
ـ و همچنین از برخوردهای متزاحمین، موجبات نابودیش فراهم شده و به بدترین سرنوشت دچار خواهد شد. 
همة این آفات در صورتی است كه مرد و زن به طور آزاد چهرة یكدیگر را ببینند، چون در چهرة انسان زیبائیهایش متمركز است. 
ولی قرآن دستور داده: زن از غیر محارم صورت خود بپوشاند تا زیبائیهای چهرة او برای نامحرم شناخته نشده، مجذوب او نشود، و در كمین او در نیامده كه او را صید كند و چه بسا نابودش سازد. 
قرآن به طور صریح در سورة احزاب، حكم پوشاندن صورت و علّت و راز این حكم را به طور فشرده ذكر كرده(كه آن را قبلاً با ترجمه‌اش ذكر كردیم). 
در سورة نور هم می‌فرماید:
وَلاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا.(17)
یعنی: «نباید زنها زیبائی‌های خود را ظاهر سازند مگر به طور ناخودآگاه وخودبخود چیزی از زیبائی‌های آنها ظاهر شود». 
و به دنبال آن می‌فرماید:
وَلاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ.(18)
یعنی: «نباید زنها زیبائی‌های خود را ظاهر كنند مگر برای شوهران خود و پدران خود و دیگر محارم». 
و باز در همین آیه دستور پوشش «مقنعه» را داده كه سر و گردن و اطراف سینه را بدان بپوشند كه اگر اتفاقاً در هنگام راه رفتن و نشست و برخاست و یا پیش آمد دیگر(مانند: وزش باد)، چادرش كمی باز شد به وسیلة مقنعه سر و گردن و سینه پوشیده باشد:
وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى‏جُیُوبِهِنَّ.(19)
یعنی: «زنان مقنعة خود را تا سینه برسانند»، تا این قسمتهای حسّاس پوشش بیشتری داشته باشد، و احتیاطی افزون انجام گیرد، تا عفت و نجابت و شخصیّت زن كاملاً از دیدگاه اجانب مصون و محفوظ بماند. 
پس نتیجتاً دو مطلب روشن می‌شود:
«اوّلاً»: كاربرد جاذبة جنسی در ایجاد تباهی تمام قوانین و مقررات و به هم خوردگی تمام اوضاع انسانی و شخصیت زن و مرد. 
«ثانیاً»: كاربرد«حجاب زن» در مهار و كنترل كردن جاذبة جنسی و حفظ زن و مرد و تمام جامعه از خطرات و آفات ناشی از آن جاذبة جنسی. 
با این بیانِ مختصر كه ذكر كردیم، متوجّه شدیم كه: «چرا دستگاه‌های استعمار علاقمند به بی حجاب كردن زنان بوده و در این راه سرمایه گذاریهای فراوان نیز می‌كنند؟».
هنگامی كه قوای شهوی بیدار شد و جاذبة جنسی بین زن و مرد با دیدن یكدیگر به فعالیت افتاد، بر تمام افكار و روحیة طرفین سایه می‌افكند، و تمام افكار و تصمیمات تحت تأثیر آن متأثّر می‌شود، تا جایی كه بر تمام ذهنیّات او غلبه می‌كند. 
* در چنین حالتی حاكمیت خدا و دین و ایمان در جامعه نابود شده و یا در نهایتِ ضعف قرار می‌گیرد، و در نتیجه قانون و نظم، پایمال شده و حساب كار با عواطفِ عشقیِ بی‌حساب و بی‌نظم می‌شود كه همه چیز را به هرج و مرج می‌كشد. 
* در چنین جامعه‌ای ـ كه اكثراً غرق در عوالم شهوانی هستند ـ دیگر ادارة امور مملكت به دست چه كسی انجام خواهد شد، و كجا صحّت عمل در امور دیده می‌شود؟
* در چنین جامعه‌ای طبقة جوان كه اكثر قوای فعال را تشكیل داده و سرمایه ممكلت هستند، و باید در مقابل تهاجم اجنبی و غارتگران از ثروت‌های ملّی دفاع نموده و در نگهداری و پیشرفت علم و صنعت و انتظامات و كشاورزی و دیگر شئون مملكت از خود حساسیت نشان دهند، دلباختة در عشق و شهواتِ بی‌مرز و حساب گشته و از كار افتاده می‌گردند. 
* و در این حال بهترین صحنه برای دستگاه استعمار فراهم و به هر شكلی كه می‌خواهد حاكمیّت خود را پیاده كرده، در حالی كه اهل آن مملكت سرگرم هوسرانی جنسی بوده و به یكدیگر مشغول هستند. 
از اینجاست كه می‌بینیم سالیان بسیاری است كه استعمار (غرب و شرق) در راه «بی حجاب كردن زنان»، مخصوصاً در ممالك اسلامی گام‌های بلندی برداشتند، علی الخصوص در ایران، دوران حكومت رضا خان پهلوی به شكل قُلْدُری و زور شروع و به بعد از آن، تا این زمان نیز به شكل‌های مختلف از طریق تهاجم فرهنگی و غیره این هدف را دنبال كرده‌اند، كه از جملة این فعّالیتها شایان ذكر است: تنزّل «حجاب» از اصول واقعیِ اسلامی و قرآنی خود و تحریف آن به شكلهای مختلف دیگر كه چه بسا بدتر از بی‌حجابی است، مثلاً: چادر سیاه بر سر كردن با چهرة باز و گشوده كه خود یك نوع آرایشی برای درخشندگی بیشتر و جلوه‌دادن چهره است. 
پاسخ به كسانی كه پوشاندن صورت را واجب نمی‌دانند
در اینجا لازم است، در پاسخ برخی كه پوشاندن چهره و صورت را غیر واجب شمرده‌اند، مختصراً عرض كنیم:
«اوّلاً»: در سورة احزاب می‌فرماید:
یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلاَبِیبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلاَ یُؤْذَیْنَ.(20)
یعنی: «گوشه‌های چادر را بر فراز سر، به هم نزدیك كنند كه این كمترین مقداری است كه شناسایی شوند تا مورد اذیّت قرار نگیرند (و با این نزدیك كردن گوشه‌های چادر، شناسایی چهرة خود را برای اجانب به حداقل كاهش دهند)». 
«ثانیاً»: در سورة نور می‌فرماید:
وَلاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا.(21)
یعنی: «هیچ زیبائی‌های خود را نباید اظهار كنند مگر آنكه خود بخود ظاهر باشد»، مانند: چادر زیبا و كفش زیبا. 
و به دنبال آن می‌فرماید:
وَلاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ.(22)
یعنی: «نباید زیبائی‌های خود را ظاهر كنند مگر برای شوهران و پدران...(ودیگر محارم)». 
«ثالثاً»: در گوشه‌هایی از واقعة كربلا (كه ذكر شد): «الف» از عمل یزید بن معاویه در بی حجاب كردن اهل بیت (ع): «مكشفات الوجوه» كه صورت و چهرة آنها را مكشّفه كرد، «ب» از سخنان حضرت زینب (س)، در اعتراض به یزید: «قد ابدیت وجوههنّ»، یعنی: «صورت و چهره‌های دختران پیامبر (ص) را گشوده و باز و ظاهر كردی»، آن چهره‌هایی كه دختران پیامبر (ص) به حسب حكم الهی، پوشانده بودند، تو گشوده و بی‌حجاب و برای مردان اجنبی ظاهر ساختی. 
در همة اینها روی سخن به «گشودنِ چهره و حرمتِ آن» است. 


كیفیّت حجاب حضرت زهرا (س)
حال برای نمونه حجاب حضرت زهرا (س)، كه اقتباس از قرآن و دستور پدر بزرگوارش پیامبر اكرم (ص) است از دو گوشة حسّاسِ زندگی آن حضرت شاهد می‌آوریم كه زیر نظر پیامبر عظیم الشأن، بنا به دستور قرآن به آن حضرت در سورة احزاب بوده است. 
«الف» جهیزیة آن بانوی بزرگ جهان (س)
جهیزیة آن حضرت از مهریة ایشان كه یك زره از امیرالمؤمنین (س) بود و به بازار بُرده و به پانصد درهم فروختند، تهیه شد. 
جهیزیه از نوع پوشش.
1. یك پیراهن به هفت درهم.
2. یك مقنعه به چهارده درهم. 
3. یك رولباسی كه روی پیراهن پوشیده می‌شد، به نام «قطیفه» سیاه رنگ. 
4. یك عبای سفید.(23)
پس از اینكه با بقیة اثاث البیت از جهیزیه، بر پیغمبر (ص) عرضه داده شد، آن حضرت با دست آنها را زیر و رو كردند و گریستند، سپس سر به سوی آسمان بلند كرده و فرمودند:
«خداندا! مبارك كن بر هر قومی كه عمده از ظروف آنان سفالین است». (یعنی: طبقة ضعیف). 
این جهیزیه كه به دستور پیامبر (ص) طبق دستور قرآن تهیه شده بود و پس از تهیه نیز مورد بررسی و تجدید نظر آن حضرت قرار گرفت، نشان می‌دهد «پوشش زن» از نظر قرآن، اسلام و پیامبر (ص) چه نوع است؟ و زنان از سیده النسوان (س) و نیز از خاتم پیامبران (ص) باید درس گرفته و آن را الگو و سر مشق قرار دهند. 
و پس از لباسهای معموملی و یك رولباسی، سر و گردن و اطراف سینه را با «مقنعه» بپوشانند و سپس با «چادر» خود را از محارم بپوشانند. 
«ب» كیفیت لباس پوشی آن حضرت (س)
كیفیت لباس پوشی آن حضرت (س) هنگامی كه می‌خواستند به مسجد بروند برای سخنرانی و خطبه در حضور عموم مهاجر و انصار و سایر مسلمین و محاجّه با ابی‌بكر دربارة غصب فدك و میراث خلافت و غیر آن، به این شرح است:
«...إنّه لما اجتمع ابوبكر وعمر علی منع فاطمة (س) فدكاً وبلغها ذلك، لاثت خمارها علی رأسها واشتملت بجلبابها واقبلت فی لمة من حفدتها ونساء قومها، تطأ ذیولها ما تخرم مشیتها مشیة رسول الله (ص)، حتّی دخلت علی ابی بكر و هو فی حشد من المهاجرین والانصار وغیرهم، فنیطت دونها ملائة فجلست ثم اَنَّت اَنّةً اجهش القوم لها بالبكاء فارتجّ المجلس، ثمّ امهلت هنیئة، حتّی إذا سكن تشیج القوم وهدأت فورتهم، افتتحت الكلام بحمدالله والثناء علیه والصّلاة علی رسوله فعاد القوم فی بكائهم، فلمّا امسكوا عادت فی كلامها، فقالت: الحمدلله علی ما انعم... الخطبة». 
یعنی: «هنگامی كه ابوبكر  و عمر اتّفاق نظر كردند بر جلوگیری فاطمه (س) از فدك، و این خبر به آن حضرت رسید، مقنعه‌اش را بر سر پیچید و خود را در میان عبا قرار داد و اطراف خود را از سر و صورت و سایر بدنش را تا پاهایش به آن پوشانید و در میان جمعی از زنان خدمتگزاران و یاران و زنان قوم خود، به جانب مسجد رو كرد،‌ و به قدری لباسهایش بلند بود كه هنگام راه رفتن پایش را به دامن آن می‌نهاد، و مانند رسول خدا (ص) راه می‌رفت، تا وارد مسجد شد بر ابی بكر كه در میان گروهی از مهاجر و انصار و غیرهم بود، بعداً پرده‌ای در مقابل آن حضرت كشیده شده و نشست، پس ناله‌ای بركشید كه جمعیّت به گریه و ضجّه در آمدند، سپس كمی آرام شد تا از شیون مردم كاسته شد، پس شروع به سخنرانی نمود، با حمد و ثنای خداوند و درود بر پیامبر (ص)، باز جمعیّت به گریه افتادند، پس از آنكه از گریه خودداری كردند، به سخنرانی و خطبه‌اش اعاده فرمود،... و تا آخر آن خطبة معروفه را و احتجاجاتش با ابی بكر و سایرین ایراد فرمود».(24)
چهار درس از حجاب حضرت زهرا (س)
نتیجة بحث، به چند نكته دربارة حجاب دختر پیامبر (ص) اختصاص دارد كه ذیلاً متذكّر می‌شویم:
1. با مقنعه سرش را پوشاند، همان‌طور كه در قرآن در سورة نور آمده (و قبلاً ذكر شد). 
2. خود را تماماً از سر و صورت تا همة روی پاهایش را با «عبا» (به تعبیر عرب) و«چادر» (به تعبیر ما ایرانیان) پوشاند، همان‌گونه كه در سورة احزاب دستور آن آمده است و مخصوصاً به پیامبر (ص) دستور داده كه به دخترانش امر كند. 
3. هنگام  نشستن در مسجد كه مردم حضور داشتند، اوّل پرده‌ای در مقابل كشیده شد و از پسِ پرده، آن حضرت سخرانی و ایران خطبه فرمود. 
4. هنگام سخنرانی در وسطِ جمعی از زنان قرار داشت و جُدا و مشخّص خود را قرار نداده بود. 

شنبه 15/9/1393 - 22:15
حجاب و عفاف
شنبه 15/9/1393 - 22:12
حجاب و عفاف

گام سوم: لطفا به فرزندانتان در مورد حجاب چیزی نگویید!
از اشتباهاتی که والدین در یادگیری آموزه های دینی به فرزندان مرتکب می شوند، این است که: سعی می کنند اطلاعات بیشتری از دین به آنها بدهند. در حالیکه در شرائطی که ما در آن زندگی می کنیم، این روش بدترین روش ممکن می باشد. 
چرا این روش بدترین روش ممکن است: 
از نظر فرهنگی، هر محیطی می تواند سه قسم باشد: 
1- محیط بسته: محیطی که کمترین تعامل با دیگران را دارد، و تنها یک اندیشه به کودک گفته می شود و لذلک هیچ تضادی در آن وجود ندارد. پدر، مادر، مدرسه، محل بازی و ... یک حرف می زنند. همانند روستاهایی که هیچ ارتباطی با خارج از خود ندارند. 
2- محیط باز: محیطی که در آن حرفهای مختلفی شنیده می شود و لذلک به آن محیط متضاد گفته می شود. 
3- محیط متحرک: اگر محیط متضاد درست هدایت بشوند، و در آن یک اندیشه سر بلند بشود، محیط متحرک نامیده می شود. 
ما در زمان محیط باز هستیم. محیطی که در آن همه حرفی از همه کسی گفته می شود. در این جامعه، شما نمیتوانید به فرزند خود اطلاعات بدهید. چرا که ... 
چرا که هر چه بیشتر اطلاعات بدهید، احتمال در معرض خطر بودن بیشتر است. چرا که شما تا سن 15 سالگی میتوانید با ابزار محبتی که در دل نوجوان دارید، یا تا سن استقلال اجتماعی او را تحت نظر قرار دهید. ولی بعد از آن نمیتوان او را کنترل کرد. 
انسانها وقتی به سن بلوغ می رسند، یک حس مخالفت با محیط پیدا می کنند. در این سن همه چیز را به چالش می کشند و به دنبال حقیقت می گردند. اگر قبل از رسیدن به سن بلوغ تنها اطلاعات بدهیم، موجب می شود بعد از رسیدن به سن بلوغ، فرزند به دنبال دیگر گفتارها و نگرش ها می رود. و با ایجاد چند شبهه و جایگزین کردن کلمات زیبا در ذهن نوجوان، تمام آنچه شما بافته اید، می گسلد. و از آنجا که نوجوان به دنبال حرفهای جدید است نه تکراری، و از کودکی آموزه های دینی را آموخته است دیگر به خود فرصت بازگشت دوباره و خواندن یا شنیدن کلام دین را نمی دهد. بلکه به دنبال کلمات جدید دیگری می گردد. 
حال در این دنیایی که از آن به محیط باز تعبیر می کنیم، باید چه بکنیم؟ 
ما میتوانیم با ایجاد سه روحیه در فرزندانمان، آنها را در مقابل اندیشه های غلط واکسینه بکنیم. 
اول: دادن شخصیت به فرزند. دوم: دادن حریت به فرزند. سوم: دادن روحیه ی تفکر به فرزند.

www.sibtayn.com

شنبه 15/9/1393 - 22:5
حجاب و عفاف

گام دوم: اعتقاد قلبی و التزام عملی والدین به دستورات دینی و ارائه الگویی عملی.
با بیان گام نخست این سوال پیش می آید که: بسیاری از خانواده های با عفاف از داشتن فرزندان بی عفت رنج می برند. آنها انسانهای با عفتی هستند ولی دختران و پسران خانواده از عفت مطلوبی برخوردار نیستند. 
اگر بخواهیم خلاصه بگوییم: والدین- تا آنجا که می توانند - آنگونه که می گویند، عمل کنند. و شعار و عمل آنها یکسان باشد. 
این گام را در دو بخش می توان مورد بررسی قرار داد: 
بخش اول: فرزندان تنها در صورتی از پدر و مادر خود کپی برداری می کنند که پدر و مادر به آنها حس خوبی بدهد. مادری که حجاب برتر دارد ولی اخلاق برتر ندارد، نمی تواند الگوی خوبی برای دختر خود ایجاد بکند. پدری که در کلام خود با نامحرم رعایت عفت می کند ولی در برخورد با پسر خود رعایت اخلاق نمی کند، هیچ گاه اسوه ی پسر خود قرار نمی گیرند.
 بخش دوم: اصلی ترین ریشه بی عفتی، خود نمایی است. اگر پدر و مادری به دنبال خود نمایی هستند، طبیعتا فرزندانی خودنما خواهند داشت. 
اگر پدر و مادر به دنبال تجمل گرایی، فخر فروشی نسبت به مقام و ثروت و موقعیت اجتماعی خود هستند، طبیعتا فرزندان خودنمایی خواهند داشت. آنها هم از طرق مختلفی من جمله خود آرایی به خود نمایی می پردازند.

www.sibtayn.com

شنبه 15/9/1393 - 22:5
حجاب و عفاف


از معضلاتی که در جامعه ی امروز زیاد داده می شود، همراهی مادران محجبه با دخترانی بی حجاب است 
مادری که برای راضی کردن دخترش نسبت به انتخاب مدل لباسش دچار معضل شده است. 
به همین دلیل از دغدغه های مهم پدر و مادران این است که: چگونه می توانیم فرزندان با عفافی داشته باشیم؟ 
جواب این سوال را می توان در چندین پست ذکر کرد. و در هر پست به چندین راه کار تربیتی پرداخته می شود. 
گام نخست: پدر و مادرها لطفا رعایت کنند!پدران و مادرانی که در ارتباط با غیر همجنس از وقار و حیای لازمی برخوردارند، نحوه ارتباط سالم و مؤثر با غیر همجنس را به فرزندان خود آموزش می دهند. 
جالب است بدانید برخی از کارشناسان و روانشناسان علوم تربیتی معتقدند 75 درصد یادگیری های فرزندان از راه چشم و 25 درصد از طریق حواس دیگر صورت می گیرد!
کاری که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نسبت به فرزند خود زینب کبری (سلام الله علیها) انجام دادند. و لذلک هم در رعایت حجاب و هم در دفاع از ولایت همانند مادر خود بودند. 
به همین دلیل اولین قدم رعایت عفاف توسط پدر و مادر می باشد. 
بعد از این قدم، شما مهمترین قدم را برداشته اید. قدمی برای اینکه بچه های خود را زیر سر داشته باشید و راحت بخوابید!

شنبه 15/9/1393 - 21:22
حجاب و عفاف

تشیع 
 
دشمنان اسلام و تشیع می دانند كه برای تهی ساختن جامعه از هویت فرهنگی آن باید مردم را از ارزش های فكری شان دور كنند؛ زیرا انسان بی فرهنگ فردی خوار و از خود بیگانه است كه می توان او را به مسیر دلخواه، جهت داد.
یكی از شیوه های نفوذ فرهنگی بیگانگان برای به نتیجه رساندن طرح بی هویتی فرهنگی، بی ارزش ساختن مسأله ی حجاب در میان زنان مسلمان است تا باگسترش بی حجابی و بدحجابی، وابستگی آنان به ارزش های اخلاقی كاهش یابد. از نظر مذهب تشیع، پوشش شرعی عبارت است از: «پوشاندن همه جای بدن از نگاه نامحرم به جز صورت و دست ها تا مُچ دست». 
 
زن با حجاب، به شخصیتی ثابت و استوار بر پایه ی فرهنگ و اخلاق اسلامی دست یافته است، به گونه ای كه دگرگون ساختن چنین زنی ناممكن خواهد بود. در روایات شیعه با پافشاری بر رعایت حجاب شرعی، پی آمدهای زیان بار دنیایی و اخروی بی حجابی در این دیدگاه گوشزد شده است.
 
نگاه از تیرهای شیطانی است كه زمینه را برای تخریب روح و روان مردم به ویژه قشر جوان فراهم می سازد. «روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله به دخترش فاطمه (س) چنین فرمود: «چه چیز زینت زنان است؛ فاطمه (س) عرض كرد: این كه او، مردی رانبیند و مردی هم او را نبیند».
امام صادق (ع) درباره ی غیرت ناموسی در اسلام فرموده است: «نماز زنی كه خود را برای غیر شوهر، خوش بو و معطر كند، پذیرفته نیست تا این كه خود را بشوید، مانند كسی كه خود را از جنابت پاك می كند».
باید دانست استعمار با بهره گیری از ابزارهای گوناگون می كوشد این حصار را بشكند و به مقصود خود برسد. پس بر همه ی مسلمانان واجب است در این جدال فراگیر كه همه ی ابزارهای پیشرفته ی دنیای غرب در آن بسیج شده اند، به تقویت بنیان های خانوادگی و پرورش خود توجه بیشتری داشته باشند. تنها در این صورت است كه به سالم ماندن روابط خانوادگی می توان امیدوار بود.

تسنن 
 
در فرهنگ اهل سنت نیز همانند تشیع «نپوشاندن كف، مچ و صورت مجاز است و اگر جز این باشد، حجاب محقق نمی شود. حتی درباره ی پیراهن گفته اند باید به گونه ای بلند باشد كه بر زمین كشیده شود. هم چنین در نماز واجب است زن ها تمام بدن خود را بپوشانند جز صورت و كفین».
 
حجاب و پوشش زنان، دستوری شرعی است كه درهیچ زمان و مكانی، تعطیل نمی شود. نگاه كردن به اندام زن از نظر شیعه و سنی، تیری از تیرهای شیطان است. كه زمینه ی تحریك شهوت را فراهم می سازد. به همین دلیل، پوشاندن اندام زنان واجب اعلام شده است.
بیشتر زنان اهل سنت ایران به رسوم اجتماعی و مذهبی خویش پای بندند و «حجاب بسیار خوبی دارند. زنان به صورت بدحجاب یا با پوشش نامناسب بسیار كم ظاهر می شوند.
آنان، حجاب شان را به شیوه ی سنتی رعایت می كنند؛ یعنی بیشتر خانم ها نقاب به رخ دارند یا با پوشش محلی ظاهر می شوند».
 
شیع و تسنن / نویسنده: سیدغلامحسین صادقى  
شنبه 15/9/1393 - 21:7
حجاب و عفاف

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می فرمود: «اَلاِسْلامُ عُرْیانٌ فَلِباسُهُ الْحَیاء؛ اسلام، برهنه است و لباس آن حیاست».

به درستی كه حیا و پاك دامنی از ویژگی های اخلاقی اهل ایمان و خوی آزادگان است. الگوی كامل بشر یعنی پیامبر اسلام نیز مظهر حیا و عفت بود. ایشان چنان به زیور حیا و عفت آراسته بود كه از كارهای مباحی هم كه تا اندازه كمی شایبه كم عفتی در آن می رفت، دوری می جست. امام صادق علیه السلام درباره این خصلت پسندیده حضرت می فرماید:
اذا جَلَس لَمْ یَحُلَّ حِبْوَتَهُ حَتّی یَقومَ جَلیسُهُ.
وقتی پیامبر با كسی می نشست، تا او حضور داشت، حضرت لباسش را از تن درنمی آورد.

همچنین از ابی سعید خدری نقل شده است كه:
كانَ رَسُولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله اَشَدَّ حَیاءً مِنَ الْعَذراءِ فی خِدْرِها وَ كانَ اِذا كَرِهَ شَیْئا عَرَفْناهُ فِی وَجْهِهِ.
رسول خدا صلی الله علیه و آله از دختران پس پرده باحیاتر بود و چنان بود كه هنگامی چیزی را دوست نمی داشت، از قیافه آن حضرت می فهمیدیم.
پیوند حیا با ایمان چنان است كه در زبان پیشوایان حق، قرین یكدیگر تعبیر شده اند كه با رفتن یكی از آن دو، دیگری نیز می رود و كثرت حیا نشانه زیادی ایمان انسان است. حیا، از بهترین ویژگی های انسانی و عاقل ترین انسان ها باحیاترین آنهاست انسانی كه حیا ندارد، خیری ندارد؛ چون همه حیا، خیر و نیكی است. آن گاه كه حیا نباشد، هر كاری مجاز می شود.

از پیامبر نقل شده است كه اگر حیا نمی كنی، پس هر كاری برای تو مجاز است و آنچه خواستی، انجام می دهی؛ زیرا انسان آزاد از خدا و اباحی مذهب، هیچ قید و بندی بر خود نمی بیند، مگر آنچه حافظ منافع و تعلق های نفسانی اوست. آن را كه حیا نیست، دارویی برای دردش نیست؛ چون بی حیایی، درد بی درمان است.
حیا از خدا، زمینه های بسیاری از گناهان را از بین می برد و انسان را از زشت كاری باز می دارد و آدمی را از عذاب و آتش نگه می دارد. از سوی دیگر، حیا و عفت چنان با یكدیگر پیوند دارند كه گویا دوروی یك سكه اند. به بیان امیرمؤمنان علی علیه السلام، حیا و عفت دوشادوش یكدیگرند. رابطه حیا و عفت دوسویه و تنگاتنگ است و ثمره حیا، عفت است. پس حیا عامل پاك دامنی است.

كانون محبت/ نویسنده: سیدحسین اسحاقى 

شنبه 15/9/1393 - 21:1
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته