• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 31
تعداد نظرات : 2
زمان آخرین مطلب : 3379روز قبل
اهل بیت

 

 

.
liner (2)

.

یا ربــــــ به تلاطمی گرفتار شویم

.
یکــــ بار دگر ز خوابــــــ بیدار شویم

.
توهیــن شده بر رسول خاتم، زین رو

.
فـردا همه در عـرصه پدیدار شویم

.
در جمـعه که خواندیم نـماز وحدت

.
از چشمه بجـوشیم و جویـبار شویم

.

 

liner (2)

.

ای نام تــو جانبخش تــر از آبــــــ حیات

.

محتاج تو خلقـی به حیاتــــ و ممات

.

از بعثتـــــــ انبیا و ارسال رسل

.

مقصود تــــو بودی، به جمالت صلواتـــــــ!

.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

وبلاگ بزرگ یاران امام زمان(عج)

نیز هم صدا با همه محبین پیامبر مهربانی ندای

من عاشق محمد (ص) هستم

را سر می دهد…

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

دوشنبه 6/11/1393 - 22:9
اهل بیت
 

شکلک-متن.shabhayetanhayi (29)

از بس که از فـراق تو دل نوحه گــر شده
 روزم به شام غربتـــــ و غـم تیره تر شده

شکلک-متن.shabhayetanhayi (29)

آزرده گشتـــــ خاطرت از کرده های من
 آقا ببخــش نوکرتان دَردِسَر شده

شکلک-متن.shabhayetanhayi (29)

تنها خودت برای ظهورت دعــا کنی
وقتی دعای من ز گنـه بی اثر شده

شکلک-متن.shabhayetanhayi (29)

از شام هجــر یار بسی توشه می برد
 آنکس که اهل ذکر و دعای سحر شده

شکلک-متن.shabhayetanhayi (29)

بودم مریض و روضه ی تو شد دوای من
حالم به لطفتان چقدر خوبــــ تر شده

شکلک-متن.shabhayetanhayi (29)

رفت از نظر محرّم و آقا نیامدی
 حالا بیا که آخرِ ماه صفر شده

شکلک-متن.shabhayetanhayi (29)

تصاویر-متحرک-امام-زمانی_shabhayetanhayi.ir (9)

شکلک-متن.shabhayetanhayi (29)

بعد از دو ماه گریه به غم های کربــلا
حالا زمان ندبه به داغی دِگر شده

شکلک-متن.shabhayetanhayi (29)

یَثرب برای فاطمه نقشه کشیده است
 یَثرب چقدر بعــدِ نبی خیره سر شده

شکلک-متن.shabhayetanhayi (29)

باید که بعد از این به غـم مادرتـــــ گریست
 فصل شروع ماتـم خیرُالبشر شده

شکلک-متن.shabhayetanhayi (29)

از شعله های پشتِ در خانه ی علی است
گر آتشی به کرب و بلا شعله ور شده

شکلک-متن.shabhayetanhayi (29)

آن روز اگر به صورتــــــ مادر نمی زدند
 لطمه دگر به چهره ی دختــر نمی زدند

شکلک-متن.shabhayetanhayi (29)

http://shabhayetanhayi.ir/wp-content/uploads/Separator-and-beautiful-religious-text.www_.shabhayetanhayi-20.jpg

شکلک-متن.shabhayetanhayi (29)سپـــــــاس از حضور سبزتانـــــــــشکلک-متن.shabhayetanhayi (29)

شکلک-متن.shabhayetanhayi (29)منتظر نظرات زیبای شما عزیزان هستیمشکلک-متن.shabhayetanhayi (29)

شکلک-متن.shabhayetanhayi (29)التمــــــاس دعاشکلک-متن.shabhayetanhayi (29)

دوشنبه 6/11/1393 - 22:7
اهل بیت

بدترین دروغ‌ها گمان بد به مردم بردن است. حضرت محمد (ص)

از نفرین مظلوم بپرهیز زیرا وی به دعا حق خویش را از خدا میخواهد و خدا حق را از حق دار دریغ نمیدارد . حضرت محمد (ص)

هر گاه دیدى كه مؤمن خاموش و با وقار است به او نزدیك شو زیرا كه او كلمات حكمت آمیز گوید.حضرت محمد (ص)

هر كه كسی را در گناهی رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمنی را به چیزی سرزنش كند از دنیا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

از رحمت الهی دور باد آن کسی که ثروتمندی را به علت مال و سرمایه اش تکریم و احترام نماید. حضرت محمد (ص)

میان شما زمامداران بدى میباشد پس هر كس گفتار آنان را تصدیق كند و آنان را در ستم ‏هایشان همكارى و كمك نماید از امت من نخواهد بود آن كس و من هم پیغمبر او نیستم و روز قیامت در حوض بر من وارد نخواهد شد. حضرت محمد (ص)

كسى كه چشم دوزد به آنچه از دنیا در دست مردم است اندوهش به درازا كشد و آنچه را خداوند برایش روزى ساخته بد شمارد و زندگى بر او ناگوار گردد. حضرت محمد (ص)

زینهار كه منازعه با مردم نكنید كه كرامت را می‌برد و مروّت را برطرف می‌كند. حضرت محمد (ص)

كسی كه از خدا طلب خیر می‌كند حیران نمی‌شود و كسی كه در كارها با مردم مشورت می‌كند پشیمان نمی‌شود. حضرت محمد (ص)

هر كس از شما در خوردن قسم جدیتر است به جهنم نزدیكتر است . حضرت محمد (ص)

بهترین كارها در پیش خدا نگهداری زبان است . حضرت محمد (ص)

آنكه در فرو بردن خشم از دیگران بیشتر است ، از همه كس دور اندیشتر است . حضرت محمد (ص)

برترین عبادت ها انتظار فرج است. حضرت محمد (ص)

نگاه کردن فرزند به پدر و مادرش از روی محبت عبادت محسوب میشود. حضرت محمد (ص)

هیچ مونی حق ندارد خود را ذلیل و پست نماید. حضرت محمد (ص)

اهل بهشت بر چیزی از مالهای دنیا پشیمان نمیشوند ( حسرت نمیخورند ) مگر بر آن ساعتی که در دنیا بر آنان گذشت و به یاد خدا نبودند. حضرت محمد (ص)

در سه چیز براى امّت خود احساس خطر مى کنم: گمراهى، بعد از آن که هدایت و معرفت پیدا کرده باشند. گمراهى ها و لغزش هاى به وجود آمده از فتنه ها. مشتهیات شکم، و آرزوهاى نفسانى و شهوت پرستى. حضرت محمد (ص)

هر كس زبانش را نگهدارد خداوند بدیهاى او را میپوشاند و هر كس خشم خود را فرو برد خداوند از عذابش او را نگهدارد و هر كس از خدا پوزش طلب كند خدا هم از او میپذیرد. حضرت محمد (ص)

بدترین افراد کسى است که آخرت خود را به دنیایش بفروشد و بدتر از او آن کسى خواهد بود که آخرت خود را براى دنیاى دیگرى بفروشد. حضرت محمد (ص)

دنیا زندان مومن و بهشت کافران است و مرگ پلی است که مومنان را به بهشت می رساند و کافران را به دوزخ . حضرت محمد (ص)

دوشنبه 6/11/1393 - 22:6
اهل بیت

در کنز العمال آمده است.هیچ دعایی
به وجود نمی آید مگر آنکه میان آن دها و خدای
تعالی حجاب و مانعی ایجاد می شود وتا بر محمد درود نفرستید
دعا ی او به اجابت نمی رسداگر بر محمد و ال محمد درود فرستاد آن حجاب
بر طرف می شود ودعا وارد می شود  و مورد اجابت قرار می گیرد و هر گاه درود بر محمد 
(ص)و ال او نفرستد دعا باز می گردد وبه اجابت نمی رسد
 
التماس دعا
 
صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
اللم عجل لولیک الفرج

ا
دوشنبه 6/11/1393 - 22:6
مهدویت
آیا در حكومت حضرت مهدى (علیه السلام) تمام مردم اصلاح خواهند شد؟

آیا در حكومت حضرت مهدى (علیه السلام) تمام مردم اصلاح خواهند شد؟

با توجه به روایات مشاهده می شود که حضرت مهدی (عج الله) بعد از ظهور ، اصلاحاتی در جهان انجام می دهند و این اصلاحات جهانی است و فقط شامل ملت ، دین و گروه خاصی نیست بلکه شامل تمامی افرادی است که در روی زمین زندگی می کنند. در ادامه به دو دسته از روایات که نشان دهنده اصلاح مردم در حکومت امام زمان (عج الله) است اشاره می کنیم.

1. هنگامی که امام زمان (عج) ظهور می کنند و تشکیل حکومت می دهند، طبق روش پیامبر و امیرالمومنین (علیه السلام) ابتدا با رحمت و مهربانی به بیان حقیقت دین و پیام اسلام برای جهان می پردازد و گروه فراوانی توبه می کنند و اصلاح می شوند . حتی بسیاری از غیر مسلمانان نیز سخن ایشان را می پذیرند و گرد او جمع می شوند. حضرت، به کمک و یاری آنها نهضت خود را شروع می کند.
کسانی که سخن امام را نپذیرفته اند، اگر به این دلیل باشد که هنوز دلایل کافی ندیده اند و اطمینان ندارند، به آنها مهلت داده می شود تا خوب بیندیشند و کسی معترض آنها نمی شود. اما اگر بعد از اتمام حجت و اقامه دلیل، باز هم به دشمنی خود ادامه دهند و بی دلیل به مخالفت برخیزند، امام با آنها برخورد می کند.
امام حسن مجتبى علیه السلام فرمودند:خداوند در آخرالزمان مردى را بر مى انگیزاند كه كسى از منحرفان و فاسدان نمى ماند مگر اینكه اصلاح گردد. (1)

2. با ظهور امام زمان (عج الله) عقول مردم کامل می شود و علم به نهایت رشد و شکوفایی می رسد.

امام باقر (علیه السلام) می ‌فرمایند:« اذا قام قائمنا (عج الله) وضع یده علی رؤوس الناس فجمع بها عقولهم وکملت بها احلامهم ؛ زمانی که قائم ما قیام کند دستش را بر سر بندگان خدا قرار می دهد پس عقلها و خردهایشان را کامل وافکارشان را پرورده وتکمیل می کند. »(2)

طبق این روایت و روایات مشابه امام زمان (عجل الله ) فقط عقلهای مردم را کامل می کنند بدین معنا که با علومی که از قرآن برای مردم روشن می کنند علم واقعی را در دسترس مردم قرار می دهند وسپس این خود مردم هستند که بعد از اینکه عقلهایشان کامل گردید درک می کنند که هدفشان از خلقت چیست و زندگی واقعی کدام است.
با کامل شدن عقول مردم و تکمیل علم واقعی ، مردم اصلاح می شوند و رو به بدی نمی آورند.

----------------------
1. اثبات الهداة ، ج 3 ، ص 524.
2. بحار الانوار ، ج52، ص 336 و كافى ، ج 1 ، ص 25.

http://mahdaviat.porsemani.ir/node/3292

جمعه 23/3/1393 - 20:20
عقاید و احکام

بدون تردید اصل عزاداری و اقامه ماتم برای شهداء و آزاد مردان تاریخ، در اسلام سابقه دیرین دارد و از اخبار بر می آید که پیامبر (ص) نیز آن را تأیید کرد و در برگزاری آن همت می گماشت. اما در رابطه با کیفیت و شیوه برگزاری عزاداری (سینه زنی، زنجیر زنی، علم و کتل، تعزیه، نخل گردانی و ... ) برنامه خاص، حدیث و روایت معتبری وجود ندارد و مشخصه های عزاداری در زمان پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) محدود بود به مرثیه سرائی، گریستن و گریاندن در قالب شعر و مرثیه، جز این که هنگام رحلت پیامبر اکرم (ص) بنا بر نقل عایشه زنان به عزاداری پرداختند (و به سینه و صورت خود می زدند) (1)، احادیث و یا حدیثی در مورد سینه زنی و زنجیر زنی و ... آن هم به شکل رایج امروزه، نیافتیم و در زمان حیات پیامبر (ص) نیز عزاداری، منحصر به گریه و گریاندن بود.
ابن هشام می نویسد بعد از اتمام جنگ احد که رسول الله (ص) به خانه خود می رفت، عبورش به محله «بنی عبد الاشهل» و «بنی ظفر» افتاد و صدای زنان آنها -که بر کشتگانشان گریه می کردند- به گوش آن حضرت (ص) خورد و موجب شد كه اشک بر صورت او نیز جاری گردد و در پی آن بفرماید: «ولی کسی نیست که بر حمزه بگرید».
رؤسای قبیله بنی عبد الاشهل پس از آگاهی از این موضوع، به زنان قبیله شان دستور دادند، لباس عزا بپوشند و به در مسجد بروند و در آن جا برای حمزه اقامه عزا و ماتم کنند، رسول خدا (ص) که صدای گریه آنها را شنید، از خانه خویش بیرون آمده، از آنها سپاس گزاری کرد و فرمود: «به خانه های خود بازگردید خدای تان رحمت كند که به خوبی مواسات خود را انجام دادید» (2).
و هنگامی که پیامبر (ص) رحلت کردند، مردم مدینه از زن و مرد به گریه و ندبه پرداختند و بنا بر قول عثمان بن عفان «برخی از اصحاب چنان اندوهگین شدند که چیزی نمانده بود به وهم دچار آیند» (3).
در شهادت علی (ع) فرزندان آن حضرت (ع) و مردم کوفه به شدت گریه کردند (4) و هنگامی که امام حسن (ع) به شهادت رسید، برادرش محمد حنفیه مرثیه و نوحه سرایی کرد (5) و بی شک نخستین کسانی که در شهادت امام حسین (ع) به عزاداری پرداختند، اهل بیت آن حضرت (ع) و بنی هاشم بودند.
شروع عزاداری آن حضرت (ع) بدون فاصله بعد از شهادت آن جناب در سرزمین کربلا بود؛ نقل شده پس از آن که امام حسین (ع) از پشت اسب به زمین افتاد و اسب خون آلود آن حضرت (ع) به خیمه ها رفت، زنان و خواهران و دختران آن حضرت (ع) به محض شنیدن صدای اسب از خیمه ها بیرون ریخته و بر سر و صورت خود زدند و جناب ام کلثوم فریاد می کرد: «وامحمداه! واجداه! وانبیاه! واابالقاسماه! واعلیاه! واجعفراه! واحمزتاه! واحسناه! این حسین (ع) است که به زمین افتاده و در کربلا نقش زمین شده سرش از قفا بریده شده و عمامه و ردایش به غارت رفته و آن قدر گریست تا غش کرد» (6).
و بعد از آن در کوفه و مدینه و در زمان امام صادق (ع) و ... عزاداری سالار شهیدان حسین ابن علی (ع) به همین صورت انجام می گرفت (7).
البته از برخی وعاظ محترم و مورد اعتماد شنیده شده است که آنها به نقل از امام صادق (ع) می گفتند که آن حضرت (ع) جوانان را ترغیب می نمودند که در کوی و برزن ها با صدای رسا ندای «یا حسین، یا حسین» و فریاد مظلومیت بر آن حضرت (ع) سر دهند.
و همان طور که آیت الله مصباح یزدی در کتاب نفیس «آذرخشی دیگر در آسمان کربلا» آورده اند وقتی معارف (حاصل شده از منبرها و جلسه های دینی) با احساسات روحی و هیجانان قلبی توأم شود و میزان تأثیر گذاری به مراتب بیشتر است و این یک مطلب علمی و روان شناختی است لذا از قدیم هم منبر علما دو قسمت بود، یک بحث علمی و سپس جلسه روضه خوانی.
به هر صورت عزاداری به شکل معین مثلا در قالب سینه زنی و زنجیر زنی و ... به نحو مستقیم ریشه روایی ندارد و گویا شکل برپایی مراسم عزاداری، به خود مردم واگذار شده است تا با انطباق اصول کلی دین و راهنمایی ائمه اطهار (ع) و بزرگان دین با عرف محلی، تکریم و تجلیل شایسته از ائمه معصومین (ع) بجا آورند، و گفته اند راه افتادن دسته های سینه زنی از زمان آل بویه در میان شیعیان رایج گردید. در عصر صفوی نیز دسته های سینه زنی همراه با خواندن اشعار با آهنگ یک نواخت -که در سوگ امام حسین (ع) سروده شده بود- در کوچه ها و خیابان می گشتند. دراین عصر برای افزایش هیجان مردم و هر چه شکوهمندتر شدن دسته های عزاداری، نواختن طبل و کوبیدن سنج معمول گردید و ادوات جنگی -که در میدان رزم کاربرد داشت- به این گونه مجالس راه یافت. شیپورزنی، علم گردانی، حرکت دادن کتل، مورد استفاده سوگواران قرار گرفت (8).
از جمله چیزهایی که بعد از این عصر به دسته های سینه زنی اضافه شد، عبارت بود از خون آلود کردن سر و صورت با تیغ زدن و قمه زدن به فرق سر با توجه به گزارش هایی که در عصر قاجار موجود است، این عمل در آن زمان معمول و رایج بوده است (9).
از تحول در شیوه های سینه زنی و زنجیر زنی، استفاده می شود که این مسأله از خواست های اجتماعی و بافت های جامعه، فرهنگ و آداب آنها سرچشمه می گیرد، البته سزاوار است که اصل و اساس این نوع سینه زدن ها پذیرفته شود، زیرا در جوشش احساسات و عواطف و تحریک هیجان اثرات مثبت دارد، اما هیأت های مذهبی توجه داشته باشند که سینه زنی و زنجیر زنی، علم برداری و ... ، به حرکت های نمایشی، اضافی، بالا و پائین پریدن با خرافات و اوهام آلوده نگردد، که این گونه حرکات عزاداری را از سادگی و محتوی تهی می سازد اما راجع به اشک:
گریستن و گریاندن زمانی ارزش دارد و اثرش بیشتر خواهد بود که از گفتار امام حسین (ع) و مصائب عاشورا تأثیر پذیرفته باشد، نه از صوت زیبای مداحان و دلتنگی دنیا، که متأسفانه گاهی دیده می شود مردم دنبال صوت زیبا هستند و علاقه زیادی به خطابه ندارند، و آن چه که باید در عزاداری امام حسین (ع) بیشتر مورد عنایت قرار گیرد، آشنایی با اهداف بلند امام (ع) و فرهنگ عاشورا و عبرت آموزی از این حادثه دردناک تاریخی است که اگر این مهم مورد غفلت قرار نگیرد، هم اشک خواهد بود و هم شکوه و هیجان و هم کوهی از احساسات و نفرت علیه بیدادگری.
بنابراین هر چند در مورد کیفیت عزاداری (سینه زنی و زنجیر زنی) حدیث و یا روایتی نداشته باشیم و ضرورت هم ندارد که در تمامی موارد جزئی، حدیث و دستور خاص وارد شده باشد زیرا اصل و کلیت آن از سوی ائمه (ع) بیان شده است. اما از مجموع احادیثی که در رابطه با اصل عزاداری امام حسین (ع) و نیز از سیره مستمره ائمه (ع)، می توان استفاده کرد، این است که عزاداری امام حسین (ع) بایستی توأم با شکوه، فریاد، هیجان، اشک و ناله برخواسته از مکتب عاشورا باشد و طبیعی است ک لباس سیاه پوشیدن، راه اندازی دستجات، دسته های سینه زنی و زنجیر زنی به شکل معقول و متعارف و همراه با وقار، حزن، اندون و ماتم، تا حدی که موجب وهن اسلام و اضرار بر نفس نباشد نقش مثبت و سازنده در شکوه و شور مجالس عزا دارد و نمی توان آن را نفی کرد.
-------------------------
پی نوشت ها:
1. ابن هشام، سیره النبویه، ج 2، ص 428.
2. عبد الملک ابن هشام حمیری، سیره النبویه، ترجمه سید هاشم رسولی، اسلامیه، ج 4، ص 122.
3. همان، ج 2، ص 252.
4. شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، احمدی، 1368 ش، ج 1 و 2، صص 211، 220 و 223.
5. ابوالحسن علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، بنگاه، 1360، ج 2، ص 3.
6. خوارزمی، مقتل الحسین، الجزء الثانی، دار انوار الهدای، ط اول، 1418 هـ، ص 43.
7. سید بن طاووس، اللهوف، ترجمه عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، قم، نوید، 1378 ش.
8. ر.ک: پشرو چلکووسکی، تعزیه هنر بومی ایران، ترجمه داوود حاتمی، علمی هرهنگی، ج 1، 1367 ش، ص 10.
9. بنجامین، ایران و ایرانیان، ترجمه محمد حسین کرد، جاویدان، ج 1، 1363، ص 248.

http://porseman.org/q/vservice.aspx?logo=http://porseman.org/q/images/right.jpg&id=92094

جمعه 23/3/1393 - 20:19
شخصیت ها و بزرگان

یكی از معجزات حضرت علی علیه السلام جریان صحبت كردن امام با جمجمه برخی از بزرگان و پادشاهان گذشته مانند انوشیروان ، خسرو پرویز و ابرهه بوده است هرچند كه در تاریخ و روایات مورد اول بیشتر نقل شده و مشهورتر است. جریان این گفتگوها اینگونه است:

1-از عمار نقل شده كه: روزی امیر المومنین علیه السلام در مسیر خود به جبهه ی صفین وارد شهر مدائن شده و در ایوان كسرى فرود آمد در حالى كه دلف بن بحیر با آن حضرت بود. بعد از خواندن نماز، با جماعتى از اهل ساباط حركت كرد و به دلف بن بحیر فرمود: تو هم با ما حركت كن . همه با هم حركت كردند و از تمام منزل ها و كاخ ‌هاى كسرى بازدید كردند و به دلف فرمود: كسرى در این مكان فلان چیز را داشت و در آن مكان فلان چیز را گذاشته بود.
دلف تمام اخبار غیبى آن حضرت را تصدیق كرد و گفت : یا امیر المومنین ! چنان خبر مى دهى گویا خود شما آن چیزها را در آن جاها گذاشته اید.
در بین حركت خود، به جمجمه پوسیده اى رسیدند. به یكى از اصحاب فرمود: این جمجمه را بردار و داخل ایوان بیاور. خود حضرت هم داخل ایوان شدند و نشستند. بعد فرمود: طشت آبى بیاورید و جمجمه را داخل آن بگذارید.
سپس رو به آن جمجمه كرد و فرمود: ترا قسم مى دهم خبر دهى من كیستم و تو چه كسى هستى ؟ در این حال جمجمه با زبان فصیح با زبان فصیح گفت : اما تو امیر المومنین و سید وصیین و امام متقین هستى و من هم بنده تو كسرى انوشیروان (پادشاه بزرگ دنیا) مى باشم .
حضرت احوال او را پرسید. در جواب گفت : یا على ! من پادشاهى عادل و مهربان براى رعیت بودم ؟! ظالم نبودم و از ظلم دیگران هم ناراحت مى شدم ؟! اگر چه حضرت محمد صلى الله علیه و آله و سلم در زمان پادشاهى من متولد شده و كوشش زیادى كردم كه به او ایمان آورم . ولى ریاست و حكومت و عشق به دنیا مرا مشغول كرد و آخر الامر به دین مجوس از دنیا رفتم . چقدر سخت است كه نعمت بزرگ رسالت و رهبرى را از دست دادم و به او ایمان نیاوردم و خود را از سعادت و بهشت محروم كردم .
اما خداوند با این كیفر، مرا از عذاب و آتش نجات داد؛ زیرا در میان رعیت با عدل و انصاف رفتار مى كردم ؟! اگر چه در دوزخ هستم ولى آتش ‍ بر من حرام است و مرا نمى سوزاند. دائما حسرت مى خورم كه چرا ایمان نیاوردم ؛ زیرا اگر ایمان آورده بودم الان در ردیف دوستان و طرف داران شما به حساب مى آمدم .(لئالى ، ج ۴، ص ۳۲۷؛بحارالانوار، ج 41 ،ص213-214؛ منهاج البراعه، ج 4، ص 272)
2-شیخ احمد بن فهد حلّی از معلّی بن خنیس ‍ روایت كرده است كه امام جعفر صادق (ع) فرمود كه روز نوروز بود كه خداوند امیرالمؤمنین را بر اهل نهروان پیروز گرداند و ذوالثدیه كشته شد.
حضرت امیر (ع) روانه كوفه شدند كه در بین راه استخوان جمجمه انسانی را دیدند كه در بین راه افتاده بود حضرت به غلامان خود فرمودند این استخوان سر انسان را بیاورید چون به خدمت آن حضرت آوردند حضرت سر تازیانه خود را به آن كلّه گذاردند و فرمودند:
«من انت فقیر ام غنی ثقی ام سعید ملك ام رعیة قوی ام ضعیف عزیز ام ذلیل سید ام عبد» تو كیستی فقیری یا غنی، شقی هستی یا سعید، پادشاه هستی یا رعیت، قوی هستی یا ضعیف، عزیزی یا ذلیل آقا بودی یا عبد؟ آن جمجمه سر انسان به زبان فصیح گفت:
«السلام علیك یا امیرالمومنین» من پادشاه ظالمی بودم. من پرویز پسر هرمز پادشاه پادشاهانم «فملكت مشارقها و مغاربها سهلها و جبلها و برها و بحرها.» همه چیز را مالك شدم از مشرف و مغرب، دشت و كوه، زمین و دریا و صحرا من آن كسی هستم كه هزار شهر را در دنیا گرفتم «و قتلت الف ملك من ملوكها یا امیرالمؤمنین.»
و هزار پادشاه را كشتم و پنجاه شهر بنا كردم هزاران دختر و چهار هزار غلام خریدم و هزار غلام ترك و هزار ارمنی و هزار رومی و هزار نفر زنجی و هفتاد دختر پادشاهان را تزویج كردم و پادشاهی در روی زمین نماند مگر آن كه بر او غالب شدم و بر اهل بیت او ظلم كردم.
وقتی كه ملك الموت آمد و گفت «یا ظالم یا طاعن خالفت الحق» ای ظالم و طاعن مخالفت حق نمودی، اعضای من لرزید و گوشت میان دو كتف من مرتعش شد و در میان لشگرم مرا قبض روح كرد اهل زمین از ظلم من راحت شدند و زندانیان آزاد شدند ولی من برای همیشه در آتش معذّبم و خداوند بر من هفتاد هزار زبانیّه جهنم را مسلط كرده است كه در دست هر یك، عمودی از آتش كه اگر بر كوههای دنیا بزنند می سوزند و هر وقت یكی از آنها را بر من می زنند مشتعل می شوم و می سوزم و خداوند به قدرت خود دوباره مرا زنده می كند و عذاب می كند و همینطور خداوند بر من موكّل كرده است به هر موئی كه در بدن من وجود دارد، مار و عقربی را خلق كرده است كه مرا می گزند و به من می گویند «هذا جذاء ظلمك علی عباده» این جزای ظلم تو بر بندگان خدا است.
پس جمجمه ساكت شد و همه لشگر امیر (ع) گریستند و بر فرق و سرهای خود می زدند و می گفتند یا امیرالمؤمنین ما حقّ تو را نشناخته ایم و بعد از آنكه حضرت رسول (ص) ما را به حق تو خبر داد ولی ما نقصان و كوتاهی نمودیم و از حق تو چیزی كم نشد پس ما را حلال كن كه تفریط كردیم و غیر تو را به جای تو قرار دادیم پس ما نادم و پشیمان هستیم.
حضرت امیر (ع) فرمودند كه آن جمجمه را زیر خاك كنید.(سیف الواعظین و الذاكرین، ص 340-341)
3- در كتاب معرفه الفضائل و نیز علل الشرایع شیخ صدوق و بحار الانوار به نقل از امام صادق علیه السلام روایت شده كه: ...زمانى كه امیر المؤمنین علیه السّلام نماز ظهر را خواندند استخوان جمجمه‏اى توجّه آن حضرت را جلب كرد، حضرت با آن به سخن پرداختند و فرمودند : ای جمجمه تو از كجایی؟
عرضه داشت: من فلانى پسر فلانى سلطان بلاد آل فلان هستم. امیر المؤمنین علیه السّلام به آن جمجمه فرمودند : قصّه خود را براى من نقل كن و بگو چگونه بودى و در چه عصر و زمانى مى‏زیستى؟
جمجمه جلو آمد و از قصّه خود و آنچه از خیر و شر در عصرش اتّفاق افتاده بود براى آن جناب خبر داد...( بحار الانوارج 41،ص166؛ علل الشرایع، ص 124)
برخی آن جمجمه را جمجمه پادشاه حبشه-ابرهه- دانسته اند.

http://www.ahlebayt.porsemani.ir/content/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%D9%89-%D8%A7%D9%85%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D9%85%D9%86%D9%8A%D9%86-%D9%88%D8%AC%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%87

جمعه 23/3/1393 - 20:18
مهدویت

عید بزرگ نیمه شعبان بر تمام شیعیان و دوستداران حضرت مبارک باد

بخوان دعای فرج را دعـا اثر دارد

دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد

بخوان دعای فرج را و عـافیـت بـطلب

که روزگار بسـی فتنه زیر ســر دارد

بخوان دعای فرج را کـه یـوسـف زهـرا

ز پشت پرده‌ی غیبت به ما نظـر دارد

بخوان دعای فرج را به یاد خیمه‌ی سبز

که آخرین گل سرخ از دلت خبـر دارد

جمعه 23/3/1393 - 20:17
قرآن

 آیه شماره 83  از سوره مبارکه اسراء
وَإِذَآ أَنْعَمْنَا عَلَى الإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ كَانَ یَؤُوسًا

و هرگاه كه به انسان نعمتى عطا كردیم، روى گرداند و شانه‏ى خودرا (از روى تكبّر) چرخاند و چون (كمترین) گزندى به او رسد (از همه چیز) مأیوس و نومید شود.
رفاه و آسایش، زمینه ساز غفلت است. «اذا اَنعَمنا، أعرض»
انسان به جاى اینكه نعمت را از خدا بداند و به او بگرود، آن را از فكر، استعداد، نبوغ و كار خود مى‏پندارد و خدا را رها مى‏كند. «نأبجانبه»
نعمت‏ها از خداست، ولى شرّ وبدى از عملكرد خودماست. «اَنعمنا، مَسّه‏الشرّ»
انسان آن قدر ضعیف است كه با نعمتى، گرفتار غفلت شده و با سختى و حادثه‏ى كوچكى، نا امید مى‏شود.«اذا اَنعَمنا...أعرض، اذا مَسّه الشرّ كان یؤساً»

جمعه 18/5/1392 - 4:47
قرآن

آیه شماره 81  از سوره مبارکه اسراء
وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا

و بگو: حقّ آمد و باطل نابود شد، همانا باطل، نابود شدنى است.
پیامبر باید با قاطعیّت، پیروزى نهایى حقّ را به مردم اعلام كند. «قل جاء الحق»
باید حقّ را به میدان آورد تا باطل از بین برود. «جاء...زهق»
عاقبت، باطل رفتنى و نابود شدنى است و حقّ، باقى و پایدار. «جاء...زهق» (فعل ماضى نشانه قطعى بودن است.)
از جلوه‏ها و مانورهاى باطل نباید هراسید كه دوامى ندارد. «كان زهوقاً»

جمعه 18/5/1392 - 4:46
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته