• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1053
تعداد نظرات : 75
زمان آخرین مطلب : 4031روز قبل
اهل بیت
روز پنجم


1- وفات جناب سكینه دختر حضرت امام حسین (علیه السلام) در سال 117 ق :
سكینه با ضمّ سین و فتح كاف دختر امام حسین (علیه السلام) و والده ماجده اش رباب دختر امرءالقیس است سكینه زنى بزرگوار و عاقله و فصیحه و بلیغه و از علم و ادب و شعر حظّ وافر داشت بعد از وفاتش به احترام آن خاتون خالدبن عبدالملك حاكم مدینه پیغام داد جنازه را حركت ندهند تا من بیایم از شب تا صبح جنازه به تاءخیر افتاد و در اطراف آن جنازه عطر و عودها سوزانیدند بعضى نوشته اند در مدینه مدفون است و بعضى در مصر دانند و بعضى در مكه .
این مخدره به عبدالله بن الحسن پسر عمویش كه در كربلا شهید شده معقوده بود كه قبل از زفاف عبدالله به شهادت رسید نوشته اند بعدا مصعب بن زبیر بن عوام آن مخدره را تزویج نمود و بعد از آن عبدالله بن عثمان بن عفّان ، نامش آمنه یا امینه بود كه مادرش رباب او را سكینه ملقب ساخت ناگفته نماند كه حضرت سید الشهداء به این خاتون علاقه بیشتر داشت و در كربلا به سن نسوان بود.
موقع وداع امام حسین اشك به صورت سكینه جارى شد به امام عرض كرد
استسلمت للموت پدر جان مهیاى مرگ شده اى فرمود كیف لا یستسلم للموت من لا ناصر له و لا معین چگونه مهیاى مرگ نشود كسى كه یار و معینى ندارد آن مخدّره به شدّت گریست .
در منتخب طریحى آمده كه حضرت او را به سینه خود چسبانید و اشك آنرا پاك مى كرد و با سوز دل مى فرمود:

سیطول بعدى یا سُكینة فاعلمى

منك البكاء اذا الحمام دهانى

 لا تحرقى قلبى بدمعك حسرة

 مادام منّى الرّوح فى جُثمانى

 بدان اى سكینه بعد از من زیاد خواهد شد،

گریه تو زمانیكه مرگ مرا دریافتبا

اشك حسرت قلب مرا نسوزان

 مادامیكه روح در بدن من است

behroozraha

سه شنبه 26/10/1391 - 10:40
اهل بیت
روز چهارم


خروج حضرت رسول اكرم (صل اللّه علیه و آله و سلم ) از غار ثور 13 بعثت .
سه روز پیامبر اسلام در غار ثور بود و امیر المؤ منین روزها به غار سر میزد و روز سوم پیامبر تصمیم گرفت به مدینه برود از امیر المؤ منین سه شتر خواست تاشب حركت نماید و حضرت على را جانشین و مؤ تمن خود قرار داد جهت ردّ امانات و اداء دیون و حركت دادن دختران و عیالات به مدینه .
حضرت امیر با عبدالله بن اریقط شتران را فرستاد پیامبر اسلام شب چهارم ربیع الاول از غار خارج شد و هنگام خروج از مكه معظمه درنهایت حزن و اندوه بود به كعبه خطاب نمود، اى حرم الهى خدا مى داند علاقه مرا به تو و اگر اهل تو مرا بیرون نمى كردند غیر از تو شهرى را اختیار نمى كردم من مى روم و از جدائى تو غمگینم .
جبرئیل نازل شد و آیه
انّ الذى فرض علیك القرآن لرادّك الى معاد یعنى همان خدائى كه احكام قرآن را بر تو واجب كرد تو را به جایگاه و زادگاهت باز مى گرداند، خداوند پیامبر را تسلّى داد كه دوباره مراجعت خواهى نمود.
ابوبكر و عامر و عبدالله بن اریقط دلیل راه و ملازم ركاب همایون بودند از بیراهه به مدینه رهسپار شدند و در راه كرامات متعدده از پیامبر ظاهر شد و مسلمین مدینه شب و روز در انتظار حضرت پیامبر بودند و هر روز از مدینه بیرون مى آمدند و ماءیوس برمى گشتند تا خبر مقدم مبارك را شنیدند و تا حیره به استقبال سید عالم شتافتند.

behroozraha

سه شنبه 26/10/1391 - 10:34
اهل بیت

روز سوم


حصین بن نمیر كعبه معظمه را سنگ باران كرد و سوزانید 64 ق :
یزید بن معاویه به مسلم بن عقبه نوشت هر وقت از مدینه فارغ شدى به جانب مكه معظمه برو و به قلع عبدالله بن زبیر بپرداز چون مسلم از قتل و غارت اهل مدینه فارغ شد عزم مكه و قتل عبدالله و خراب كردن خانه خدا پرداخت و در راه آثار مرگ را در خود مشاهده كرد حصین بن نمیر ملعون را خواند بامر یزید سردارى لشكر را باو داد و گفت ملاحظه نكنى كه خانه خداست امر یزید از او بالاتر است منجنیق ها را نصب كرده و از خرابى خانه خدا و قتل خویشان پیغمبر (صل اللّه علیه و آله و سلم ) پرهیز مكن و بعد از این سخنان بدرك واصل شد.
حصین با لشكر شام وارد مكه گردید به كوه ابوقبیس و اطراف مكه منجنیقها را نصب كرد و آتش و سنگ مى انداختند در سوم ماه ربیع الاول سال 64 ق اثواب و ابواب كعبه و مسجدالحرام را سوختند و بیت الله الحرام برهنه ماند.

  behroozraha

سه شنبه 26/10/1391 - 10:33
اهل بیت
روز دوم


1- بناء تاریخ یزدجردى 11 قمرى كه در اول كتاب توضیح داده شد.
2- وفات محمد اعرج بن موسى ابى سُبْحه بن ابراهیم اصغر بن موسى بن جعفر (علیه السلام) مدفون در قم 315 ق .
محمد اعرج عقبش فقط از موسى اصغر است و معروف بابرش مى باشد و موسى سه پسر داشت ابوطالب محسن - ابواحمد حسین - ابو عبدالله محمد.
ابواحمد حسین بن موسى ابرش سیدى فاضل و عالم و نقیب نقباء طالبیین در بغداد بود و از جانب بهاء الدوله قاضى القضاة گردید و مكررا امیر الحاجّ گشت .
ابواحمد حسین بن موسى ابرش دو فرزند داشت على و محمد.
على ملقب به رضى ذو حسبین كنیه اش ابوالحسن جامع كتاب نهج البلاغه مصنف كتاب المتشابه فى القران و غیرها كه احوال هر دو بزرگوار در محل خود خواهد آمد.
مرحوم سید احمد گیلانى از نسب شناسان قرن دهم در سراج الانساب صفحه 79 مى نویسد: ابوالقاسم على مرتضى علم الهدى و ابوالحسن محمد رضى رحمهما الله نسل هر دو منقرض شده .  

behroozraha

سه شنبه 26/10/1391 - 10:32
اهل بیت
روز اول : مهاجرت حضرت رسول اكرم (صل اللّه علیه و آله و سلم ) از مكه و لیلة المبیت .


در سال سیزدهم بعثت مردم مدینه با رسول خدا در مكه معظمه بیعت نمودند كه حضرت به مدینه مهاجرت كند و در مدینه مانند جان خود حفظ نمایند چون این معاهده برقرار گشت مردم مدینه به وطن خود بازگشتند و كفار قریش را از پیمان ایشان با پیامبر آگاه شدند بر كین ایشان افزود و قرار بر این گذاشتند كه از هر قبیله مردى دلاور انتخاب كرده تا با هم پیامبر را بكشند و خونش در میان قبائل پراكنده گردد و عشیره پیامبر را قوت مقابله با تمام قبائل نمى شود این جماعت شب اول ربیع الاول در اطراف خانه پیامبر جمع شده و قرار گذاشتند وقتى پیامبر به رختخواب رود بر سرش ‍ریخته خونش بریزند خداوند متعال به پیامبر موضوع را اطلاع داد و آیه شریفه اذ یمكر بك الذین كفروا لیُثبتوك او یقتلوك او یُخرجوك و یمكرون و یمكر اللّه و اللّه خیر الماكرین (سوره انفال آیه 30) نازل شد و ماءمور گشت كه امیر المؤ منین را به جاى خود بخواباند و از مكه بیرون رود.
پیامبر (صل اللّه علیه و آله و سلم ) به على (علیه السلام) فرمود خداوند امر كرده در جاى من بخوابى و من خارج شوم على (علیه السلام) عرض كرد یا رسول الله اگر من در جاى شما بخوابم شما نجات مى یابى فرمود بلى در این موقع عرض كرد
الحمد الله الذى جعل نفسى وقاء لنفس رسول اللّه و سجده شكر بجا آورد و حضرت رسول اكرم (صل اللّه علیه و آله و سلم ) او را دربرگرفت و بسیار گریست ، جبرئیل نازل و دست آن حضرت را گرفت و از خانه بیرون بُرد و حضرت پیامبر این آیه را تلاوت نمود وجعلنا من بین ایدیهم سدّا و من خلفهم سدّا فاغشیناهم فهم لا یبصرون و كف خاكى به روى ایشان پاشید و فرمود شاهت الوجوه (یعنى زشت شود رویها) مشركین حضرت را ندیدند و پیامبر به غار ثور تشریف بردند و سه روز در آنجا ماندند روز چهارم روانه مدینه گردیده و در دوازدهم ربیع الاول وارد مدینه طیبه شدند و این هجرت به اشاره امیر المؤ منین مبدء تاریخ مسلمانان قرار گرفت چنانكه در اول كتاب مشروحا به این موضوع پرداخته شده .
2- حضرت امام حسن عسكرى (علیه السلام) را در این روز مسموم نمودند 

 

behroozraha

سه شنبه 26/10/1391 - 10:30
اهل بیت

منبع :فروغ ابدیت، ج 1، ص155 نوشته ی جعفر سبحانى basij.um.ac.ir/index.php?module=htmlpages&func=display&pid=112

 آفریدگار، نامى از اسم خود براى پیامبر خود مشتق نمود. از این جهت(خدا) «محمود» (پسندیده) و پیامبر او«محمد»(ستوده) است و هر دو كلمه از یك ماده مشتقند و یك معنى را مى‏رسانند.


    خبرگزاری شبستان: روز هفتم فرا رسید.«عبد المطلب‏»،براى عرض سپاسگزارى به درگاه الهى گوسفندى كشت و گروهى را دعوت نمود و در آن جشن با شكوه،كه از عموم قریش‏دعوت شده بود،نام فرزند خود را«محمد»گذارد.وقتى از او پرسیدند:چرا نام فرزند خود را محمد انتخاب كردید،در صورتى كه این نام در میان اعراب كم سابقه است؟گفت:خواستم كه در آسمان و زمین ستوده باشد.در این باره‏«حسان بن ثابت‏»شاعر رسولخدا چنین مى‏گوید:

    فشق له من اسمه لیجله

    فذو العرش محمود و هذا محمد

    آفریدگار،نامى از اسم خود براى پیامبر خود مشتق نمود.از این جهت(خدا) «محمود»(پسندیده)و پیامبر او«محمد»(ستوده)است و هر دو كلمه از یك ماده مشتقند و یك معنى را مى‏رسانند. (1)

    قطعا،الهام غیبى در انتخاب این نام بى‏دخالت نبوده است.زیرا نام محمد،اگر چه در میان اعراب معروف بود،ولى كمتر كسى تا آن زمان به آن نام نامیده شده بود.طبق آمار دقیقى كه بعضى از تاریخ نویسان بدست آورده‏اند،تا آن روز فقط شانزده نفر به این اسم نامگذارى شده بودند.چنانكه شاعر در این باره گوید:

    ان الذین سموا باسم محمد

    من قبل خیر الناس ضعف ثمان (2)

    كسانى كه به نام محمد،پیش از پیامبر اسلام نام گذارى شده بودند،شانزده نفر بودند.

    ناگفته پیداست كه:هر چه مصداق یك لفظ كمتر باشد،اشتباه در آن كمتر خواهد بود و چون كتابهاى آسمانى،از نام و نشان و علائم روحى و جسمى او خبر داده بودند،باید علائم آن حضرت آنچنان روشن باشد كه اشتباه در آن راه پیدا نكند.یكى از آن علائم، نام آن حضرت است.

    باید مصداق آن به قدرى كم باشد،كه راه هر گونه تردیدى را در تشخیص پیامبر گرامى از بین ببرد.مخصوصا هنگامى كه بقیه اوصاف و علائم وى ضمیمه نام او گردد.در این صورت،بطور واضح كسى كه انجیل و تورات از ظهور او خبر داده است،به خوبى شناخته خواهد شد.

    اشتباه خاورشناسان
    قرآن مجید،رسول گرامى را به دو و یا چند نام معرفى مى‏كند. (3) در سوره‏هاى آل عمران و محمد و فتح و احزاب،در آیه‏هاى 138 و 2 و 29 و 40،او را به نام‏«محمد»و در سوره‏«صف آیه 6»به نام‏«احمد»خوانده است.علت داشتن دو نام اینست كه:مادر رسولخدا،پیش از جدش،نام او را«احمد»گذارده بود،چنانكه در تاریخ منعكس است. (4)

    بنابراین،آنچه را بعضى از خاورشناسان در مقام اعتراض گفته‏اند كه:«انجیل‏»،به تصریح قرآن،در سوره‏«صف آیه 6»،ظهور پیامبرى را بشارت داده است كه نام او احمد است نه محمد،و شخصى كه مسلمانان به رهبرى او معتقدند،نام او«محمد»است نه احمد،بى اساس است.

    زیرا قرآنى كه پیامبر ما را به نام‏«احمد»معرفى نموده است،در چند جا او را به نام‏«محمد»خوانده است.اگر مدرك آنها براى تعیین نام این پیامبر،قرآن مجید باشد(چنانكه همانست)،قرآن او را به هر دو اسم نامیده،و او را در جائى به نام محمد و در جاى دیگر«احمد»معرفى نموده است.

    پی نوشت‏ها:

    1. «سیره حلبى‏»، ج 1/93.
    2. همان مدرك/97.
    3. به عقیده گروهى دیگر نام پیامبر اسلام نیست، بلكه از حروف مقطعه قرآن به شمار مى‏روند.
    4. «سیره حلبى‏»، ج 1/93. برخى عقیده دارند كه: الفاظ «طه‏» و «یس‏»، از اسامى پیامبر گرامى است

 

behroozraha

دوشنبه 25/10/1391 - 18:49
اهل بیت

منبع:www.payambar.net/article.asp?id=1601&cat=108

 

 پرسش:آیا نام پیامبر اسلام (ص) در کتب مقدسی که قبل از قرآن نازل شده وجود دارد؟

پاسخ:بدون شک آنچه امروز در دست یهود و نصاری به نام تورات و انجیل است کتاب­های نازل شده بر پیامبران بزرگ خدا یعنی موسی (ع) و مسیح (ع) نیست. ولی با این حال شک نیست که قسمتی از تعلیمات حضرت موسی (ع) و عیسی (ع) و محتوای کتب آسمانی آنها در ضمن گفته های پیروانشان به این کتاب­ها انتقال یافته است؛ به همین دلیل نمی توان همه آنچه را در عهد قدیم و عهد جدید آمده است پذیرفت و نه همه آن قابل انکار است.

انجیل یوحنا باب 14 جلمه 16.

انجیل یوحنا باب 15 جمله 26.

انجیل یوحنا باب 16 جمله 7.

مهم این است که در متن سریانی اناجیل که از اصل یونانی گرفته شده، بجای تسلی دهنده «پارقلیطا» آمده و در متن یونانی «پیرکلتوس» آمده که از نظر فرهنگ یونانی به معنی «شخص مورد ستایش» است معادل «محمد و احمد» ولی هنگامی که ارباب کلیسا دیدند انتشار چنین ترجمه ای به تشکیلات آنها ضربه شدیدی وارد می کند، بجای «پیرکلتوس» «پاراکلتوس» نوشتند، که بمعنی «تسلی دهنده» است و با این تحریف آشکار این سند زنده را دگرگون ساختند، هر چند با وجود این تحریف، نیز بشارت روشنی از یک ظهور بزرگ در آینده است.[2]

در جلد اول تفسیر نمونه (ذیل آیه41 از سوره بقره) شهادت گویای یکی از کشیشان معروف مسیحی را که بعد از مدتی اسلام را پذیرا شده (فخر الاسلام نویسنده کتاب معروف انیس الاعلام) به نقل از استاد بزرگش در تفسیر «فارقلیطا» نقل شده است، که روشن می سازد، این بشارت­ها درباره شخصی به نام «احمد» و «محمد» بوده است.[3]

همچنین در این باره مراجعه کنید به «دائره المعارف بزرگ فرانسه» ج 23، ص 4176.

کوتاه سخن اینکه معنی «فارقلیطا» روح القدس یا تسلی دهنده نیست، بلکه مفهومی معادل «احمد» دارد.

پی نوشت:

[1]- این تعبیر در انجیل عربی چاپ لندن مطبعه ویلیام وطس سال 1875 آمده است.

[2]- الفرقان فی تفسیر القرآن: جلد 27 و 28 صفحه 306 در آنجا متن سریانی جمله های فوق نیز دقیقاً آمده است.

[3]- تفسیر نمونه جلد 24 ص 74- 76.  

 

behroozraha

دوشنبه 25/10/1391 - 18:46
اهل بیت

منبع:www.montazeranmonji.ir/thread316.html

 

 پرسش: آیا در انجیل اشاره ای به دین اسلام و حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ شده است؟

پاسخ: همان گونه كه می دانید پیامبران همه در راستای هدفی مشترك مبعوث شده اند از اینرو همه با هم هماهنگ بودند و هر پیامبر بزرگواری آمدن پیامبر بعدی را بشارت می داد و پیامبر بعدی هم گفته های پیامبر قبل خود را تصدیق می كرد.

حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ هم بشارتهای خود را در مورد حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ و آئین اسلام اعلام داشتند كه در انجیل های موجود نیز برخی از این بشارت ها آورده شده است و خداوند در قرآن این موضوع را به پیامبر اكرم متذكر می شود: «و بیاد آر كه عیسی بن مریم فرمود ای بنی اسرائیل همانا من فرستاده خدا بسوی شمایم و حقانیت كتاب تورات كه مقابل من است را تصدیق میكنم و نیز شما را مژده می دهم كه بعد از من رسول بزرگواری كه نامش احمد است، بیاید.»(1)

در اینجا برای روشن شدن بحث آیاتی از انجیل برنابا و یوحنا، مورد بررسی قرار می گیرد.
در انجیل برنابا آمده است: رئیس كاهنان و والی رومان و هیرودس پادشاه، نزد عیسی آمدند (با تمام تواضع تا جائی كه رئیس كاهنان می خواست در مقابل حضرت سجده كند) و بعد از گفتگوهای متعدد و مختلف، كاهن اعظم در مورد مسیا پیامبر موعود تورات از حضرت سؤالاتی كرد(2) و گفت: در كتاب موسی نوشته شده كه زود باشد كه خدای ما، برای ما مسیا (مسیح) را می فرستد تا خبر دهد ما را به آنچه خدا می خواهد و رحمت خدا را برای جهان خواهد آورد، از این رو امیدوارم از تو كه راستی را بفرمائی! آیا تو مسیای(مسیح) خدا هستی كه منتظر اوئیم. یسوع (عیسی) در جواب فرمود: حقا كه خدا این چنین وعده داده و لیكن من او نیستم، زیرا كه او پیش از من آفریده شده و بعد از من خواهد آمد... .(3)


در آیات بعد تا انتهای فصل نود و شش حضرت عیسی از اینكه بعد از او وی را خدا و پسر خدا خواهند خواند، غمگین می شود و كاهن و والی رومان و هیرودس پادشاه، سعی بر تسلی دادن عیسی ـ علیه السلام ـ می كنند كه ایشان در جواب می فرمایند:
«و لیكن تسلی من همان در آمدن پیامبری است كه هر اعتقاد دروغ را درباره من از میان خواهد برد و آئین او امتداد خواهد یافت و همه جهان را فرا خواهد گرفت، زیرا كه خدا به پدر ما ابراهیم چنین وعده داده. همانا آنچه مرا تسلی می دهد، آنست كه آئین او را هیچ نهایتی نیست، زیرا خدا او را درست نگهداری خواهد فرمود.» كاهن گفت آیا بعد از او پیغمبران خواهند آمد. یسوع در جواب فرمود «بعد از او پیغمبران راستگوی نخواهند آمد. »

آن وقت كاهن پرسید: به چه نامیده می شود مسیا و كدام است آن علامتی كه آمدن او را اعلام می نماید و حضرت در جواب فرمود: «همانا نام مبارك او محمد است. آن وقت جمهور مردم صدای خود را بلند كرده گفتند: ای خدا بفرست برای ما پیغمبر خود را ای محمد بیا زود برای خلاص جهان.(4)


در انجیل یوحنّا هم درباره پیامبر بعد از حضرت عیسی می گوید:

1. «من از پدر خواهم خواست و او پارقلیطای دیگری به شما خواهد داد كه تا ابد با شما باشد.»(5)

2. «چون بیاید آن پارقلیطا كه من سوی شما خواهم فرستاد از جانب پدر، روح راستی كه از جانب پدر می آید او درباره من شهادت خواهد داد.(6)»

3. «لیكن من راست می گویم به شما، كه شما را مفید است كه اگر من نروم، پارقلیطا بسوی شما نخواهد آمد، اما اگر بروم او را نزد شما خواهم
فرستاد.»

4. «... و چون او بیاید شما را به تمام راستی، ارشاد خواهد نمود، زیرا كه او از پیش خود چیزی نخواهد گفت و هرچه خواهید شنید، خواهد گفت و شما را به آینده خبر خواهد داد.»

5. «و او مرا جلال خواهد داد.»

6. «هر آنچه پدر دارد از آنِ من است از همین سبب گفتم كه آنچه از من است خواهد یافت و شما را خبر خواهد داد.»(7)


پارقلیطا معرب كلمه پاریكلتوس است كه معنی آن در فارسی بسیار ستوده و در عربی احمد و محمد می شود.

قبل از اسلام در این كه پارقلیطا پیامبر موعود انجیل است، هیچ اختلافی بین علمای مسیح و مفسرین انجیل وجود نداشته است، حتی افرادی از مسیحیان خود را موعود انجیل خواندند و به این لفظ تمسك جستند. ولیم میور در كتاب خود كه در تاریخ 1848 میلادی نوشته است، آورده است كه فردی از آسیای صغیر بنام «منتس» دعوی رسالت كرد و خود را پارقلیطای موعود انجیل خواند و گروهی هم وی را پذیرا شدند.(8)

اما علماء مسیحی بعد از اسلام وقتی به این آیات رسیدند، فارقلیطا را بمعنی پاراكلتوس، كه بمعنی تسلی دهنده است و بر روح القدس اطلاق می شود، ترجمه كردند تا بشارت ظهور محمدی را محو نمایند. لكن می توان به ادله متعددی ثابت كرد كه فارقلیطا روح القدس نیست، بلكه همان پیامبر موعود است كه حضرت محمد باشد و نظریه علمای مسیحی مردود است، زیرا آیات نقل شده بشارت از ظهور كسی پس از حضرت عیسی مسیح ـ علیه السلام ـ می دهد كه:

الف) آمدن او مشروط به رفتن مسیح بوده و آمدن روح القدس مشروط به چنین شرطی نبوده است، زیرا روح القدس بارها قبل از آن به حضور حضرت مسیح رسیده و پیام الهی آورده است و اگر چنین باشد سخن حضرت مسیح لغو خواهد بود كه فرمود تا من باشم او نخواهد آمد.

ب) او پارقلیطای دیگری است كه برای همیشه و تا انقراض جهان شخصیت و آئین اش بر بشریت حكومت می كند. اگر پارقلیطا روح القدس باشد، پارقلیطای دیگر روح القدس دیگر است و این مطلب اعتقادات خود مسیحیان را زیر سؤال می برد كه می گویند خدا در سه جزء پدر و پسر و روح القدس جلوه گر است. زیرا عده اقانیم را از 3 به 4 و بیشتر افزایش می دهد و این خود مخالف تثلیث مورد ادعای آنهاست.

ج) وی درباره مسیح شهادت داده او را تصدیق خواهد كرد. اگر روح القدس باشد لازم می آید كه او بر افرادی غیر از انبیاء الهی هم نازل شود و اینكه او آئین مسیح را تكمیل و ناگفته های او را بیان خواهد نمود و آن حضرت را جلال و شكوه خواهد بخشید. به بداهت عقل واضح است كه تكمیل آئین مسیح بر عهده پیامبران است. نه روح القدس كه از ملائكه است و اگر قرار بود روح القدس این وظیفه را انجام دهد دیگر چه نیازی به هر كدام از انبیاء الهی بود.

هـ) روح القدس رئیس جهان نیست، زیرا ریاست معنوی و روحانی بعهده انبیاء است و روح القدس بر مردم نازل نمی شود تا مردم را به چیزی ملزم و از چیزی باز دارد.

هر چند ما توضیحات را كافی می دانیم اما تیمناً و تبركاً نقلی هم از كتاب حضرت ادریس ـ علیه السلام ـ بطور خلاصه نقل می كنم. كتابی از حضرت ادریس ـ علیه السلام ـ در لندن سال 1895 به لغت سریانی به چاپ رسیده كه اكنون نیز موجود است در صفحات 514 و 515 آمده است:

در حضور حضرت ادریس ـ علیه السلام ـ بین شاگردان حضرت ادریس بحث شد كه افضل مخلوقات الهی چه كسانی هستند. برخی گفتند آدم. برخی گفتند: ملائكه. گروهی هم گفتند: جبرئیل (روح القدس) بحث به درازا و جدل كشید. حضرت ادریس ـ علیه السلام ـ فرمود: وقتی خدا مرا آفرید و از روح خود در من دمید و من درست نشستم، عرش اعظم الهی را دیدم و پنج شبح نورانی را نگریستم كه در عرش هویدا است در نهایت عظمت و جلال، جمال و كمال و حسن و ضیاء و بهاء و نورشان مرا غرق در حیرت كرد.

عرض كردم خدایا این انوار با عظمت و جَلال كیانند، خطاب رسید اینها اشرف مخلوقات من و واسطة بین من و سایر آفریدگانند، اگر اینها نبودند، من ترا نمی آفریدم و نه آسمان و زمین نه بهشت و جهنم نه كتاب نه آفتاب و ماه، عرض كردم نام اینها چیست؟ خطاب رسید: بساق عرض بنگر. نگریستم دیدم این پنج نام مبارك نوشته شده:

پارقلیطا (محمد) ایلیا (علی) طیطه (فاطمه) شبر(حسن) شبیر (حسین) و نیز نوشته بود: ای مخلوقات من مرا پرستش كنید كه نیست خدایی غیر از من.
این كتاب مورد قبول كلیساهای معتبر جهان است.

----------
پاورقی:
1. صف:6.
2. مشروح گفتگوهای آنها از فصل نود و سه تا نود و پنج آمده است.
3. انجیل برنابا، فصل نود و شش، ترجمه حیدر قلیخان قزلباش سردار كابلی، دفتر نشر الكتاب، بهار62، آیات 403 و 5.
4. همان آیات 5، 6، 7، 8 و فصل نود و هفت آیات، 14، 18، 19.
5. انجیل یوحنا، فصل سی و سه، آیه16، ص279، باب چهارده. محمدباقر بن اسماعیل حسینی خاتون آبادی، از كتاب ترجمه اناجیل اربعه. نشر نقطه، چاپ اول، 1375، تهران.
6. همان فصل، آیه 26.
7. انجیل یوحنا، فصل سی و پنج، از ترجمه اناجیل اربعه، ص281، ص282، آیات 7 تا 15، باب 16.
8. صادقی، محمد، بشارات عهدین، تهران، دارالكتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ص231.

  behroozraha

دوشنبه 25/10/1391 - 18:43
اهل بیت

پیامبر اسلام(ص) در نزد خداوند دارای مقامی با عظمت است و بر دیگر پیامبران الهی برتری دارد.
اسم مبارك پیامبر ـ صلی الله علیه و
اله و سلّم ـ در قرآن پنج بار آمده است كه یك بار با نام احمد ـ صلی الله
علیه و اله و سلّم ـ و چهار بار با نام محمد ـ صلی الله علیه و اله و سلّم
ـ آمده است كه در آیات زیر می‌باشند.

1. «وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی
مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ»[1] «و بشارت دهند به رسولی كه بعد از من
می‌آید و نام او احمد است.

2. «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ
قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرسل»[2] «محمد فقط فرستاده خداست و پیش از او
فرستادگان دیگری نیز بودند.

3. «ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ
مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ »[3]
«محمد پدر هیچ یك از مردان شما نیست ولی رسول خدا و ختم كننده و آخرین
پیامبران است.»

4. « وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ
عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلی مُحَمَّدٍ»؛[4] و
كساین كه ایمان آوردند و كارهای شایسته انجام دادند و به آنچه بر محمد
نازل شده ایمان آوردند.

5. «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ»[5]محمد فرستادة خداست.
اما صفات پیامبر در قرآن:
1. اول المسلمین: سورة انعام، آیة 163.
2. اول المؤمنین: سورة شعراء، آیة 51.
3. اول العابدین: سورة زخرف، آیة 81.
4. برهان: سورة نساء، آیة 174.
5. بشیر: سورة سباء، آیة 28.

1] . سورة صف، آیة 6.
[2] . سورة آل عمران، آیة 144.
[3] . سورة احزاب، آیة 40.
[4] . سوره محمد، آیة 2.
[5] . سورة فتح، آیة
29.
6. خاتم النبین: سورة احزاب، ‌آیة 40.
7. داعیاً الی الله: سورة‌احزاب، آیة 46.
8. رحمة للعالمین: سورة‌انبیاء، آیة 107.
9. رحیم: سورة توبه، ‌آیة 128.
10. رسول: سورة آل عمران، آیة 144.
11. رسول الله: سورة فتح،‌ آیة فتح.
12. رسول مبین: سورة زخرف،‌ آیة 29.
13. رسول كریم: سورة حاقه، آیة 40.
14. رئوف: سورة‌ توبه، آیة 128.
15. سراج منیر: سورة احزاب، 46.
16. شاهد: سورة احزاب، آیة 45.
17. شهید: سورة بقره، آیة 143.
18. صاحب: سورة‌ نجم، آیة 2.
19. طه: سورة طه، آیة 20.
20. عبدالله:‌ سورة اسراء، آیة 1.
21. مبشر: سورة اسراء، آیة 105.
22. مدثر: سورة مدثر، آیة 1.
23. مذّكر: سورة غاشیه، آیة 21.
24. مزمل: سورة مزمل، آیة 1.
25. منذر: سورة رعد،‌آیة 7.
26. ناصح امین:‌ سورة‌ اعراف، آیة ‌68.
27. النبی: ‌سورة‌ انفال،‌ آیة 43.
28. النبی الامی: سورة اعراف، آیة 158.
29. نذیر: سورة هود، آیة‌ 12.
30. نذیر مبین: سورة عنكبوت،‌ آیة 50.
31. ولی: سورة مائده، آیة 55.
32. یس (یاسین): سورة یس، آیة‌1.

behroozraha

دوشنبه 25/10/1391 - 18:39
اهل بیت


behroozraha
 
دوشنبه 25/10/1391 - 9:39
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته