• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 300
تعداد نظرات : 37
زمان آخرین مطلب : 4617روز قبل
طنز و سرگرمی

قوانین عجیب و خنده دار جهان

 جویدن آدامس در سنگاپور ممنوع است. 

تقلب کردن در مدارس بنگلادش غیر قانونی است و افراد بالای 15 برای تقلب به زندان فرستاده می شوند.

 مشاهده فیلم های کاراته ای تا سال 79 در عراق ممنوع بود. 

در ایسلند زمانی داشتن سگ خانگی ممنوع بود. 

در آریزونای آمریکا، کشتن و شکار شتر ممنوع است. 

در تایلند همه سینما رو مجبورند هنگام پخش سرود ملی قبل از شروع فیلم قیام کنند. 

در دانمارک روشن کردن ماشین قبل از چک كردن اینکه بچه ای زیر آن خوابیده است یا نه، ممنوع است. 

جمعه 25/6/1390 - 20:56
اخبار

تا به حال شکلاتی به این بزرگی دیده بودید؟



معروفترین و بهترین سازنده شکلات در جهان نام خود را بعنوان سازنده بزرگترین تکه شکلات جهان (چاکلت بار) به وزن 12 هزار پوند ثبت کرد.
کمپانی شکلات سازی مستقر در شیکاگو با نشان داده این شکلات به درازی 6.5 متر و ارتفاع یک متر، دل کودکان را آب کرده است. ادی اپلر مدیر اجرایی کمپانی مذکور می گوید هدف ارائه فرهنگ درست خوردن شکلات و یاد دادن آن به مردم از راهی تفزیحی و تفننی است. بزرگ بیندیشید و هوشمندانه بخورید (کم بخور همیشه بخور) شعاری است که روی کانتینر حاوی شکلات نوشته شده و قرار است مانند کاروان داخل مدارس برده شده و ضمن آموزش صیحی خوردن به کودکان، فرهنگ شکلات خوری را به صورت صحیح آموزش دهند.



در ساخت این شکلات 5500 پوند شکر و 2 هزار پوند شیر خشک و 1700 پوند کره کوکوآ و ... استفاده شده است.

جمعه 25/6/1390 - 20:54
دانستنی های علمی

اذان وکره زمین

در تحقیقی كه توسط دانشمندان انجام شده مشخص گردیده كه در طول 24 ساعت شبانه روز هیچ گاه صدای اذان از روی كره زمین قطع نمی شود.

گفتن اذان 4 دقیقه زمان لازم دارد. زمین داری 360 خط فرضی از قطب شمال به قطب جنوب است كه همان معادل 360 درجه می باشد.

هنگامی كه مثلا ظهر شرعی در خط یك شروع می شود 4 دقیقه طول می كشد تا ظهر شرعی در خط دو شروع شود و این مدت معادل زمانی است كه در خط یك اذان گفته می شود.

به این ترتیب 360 ضربدر 4 می شود 1440 كه معادل 24 ساعت است




جمعه 25/6/1390 - 20:52
طنز و سرگرمی

چند نمونه از سوالات باحال و توپ کنکور سراسری و آزاد

جای خالی را با گزینه‌ی مناسب پر کنید.

ـ جای خالی را با گزینه‌ی مناسب پر کنید.
«بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر
دیدی که چه‌گونه گور ………… گرفت»

۱) شهرام
۲) مهرام
۳) بهرام
۴) آرام

فقط کم مانده بود یکی از گزینه‌ها را هم می‌گذاشت “دل‌پذیر” یا “تبرک”!

تست بعدی را داشته باشید:

ـ جای خالی را با گزینه‌ی مناسب پر کنید.
«که گوید برو …… رستم ببند
نبندد مرا دست، چرخ بلند»

۱) دست
۲) پا
۳) کمر
۴) چشم‌های

دقت دارید که، طراح محترم گزینه‌ی ۲ را «پای» ننوشته که خدای نکرده داوطلبین
عزیز کوچک ‌ترین شکی نکنند. آن گزینه‌ی ۴ هم که آخرش است.

 

 

اما سوال بعدی:

 

ـ باز این سوال نسبت به قبلی‌ها خوب است! گزینه‌ی ۳ را دارید که!
خُب دیگر وقتش است برویم سراغ شاه‌کارها!

ـ جای خالی را با گزینه‌ی مناسب پر کنید.
«گل همی پنج روز و ……. باشد
وین گلستان همیشه خوش باشد»

۱) هفت
۲) چهار
۳) شش
۴) هشت

یعنی من عاشق طراح این سوال هستم! خدایی دل خجسته‌ای داشته! فکر کنید! مثلاً یکی با خودش بگوید: گل همین پنج روز و هفت باشد! ای جان!

 

اما حالا که با سوالات ادبیات آشنا شدید، بد نیست یک نگاهی هم به دو سوال از درس معارف بیاندازیم:

ـ جای خالی را با گزینه‌ی مناسب پر کنید.
«ارزش هر کس به درک و ……… وی از حقیقت هستی و جای‌گاه انسانی در کاردانی
آفرینش دارد.»

۱) فهم
۲) پرهیز
۳) دوری
۴) جدایی

و اما به نظر من در میان همه‌ی این سوالات نبوغ ‌آمیز، جایزه‌ی ویژه تعلق می‌گیرد به
سوال درخشان، بی ‌نظیر و شگفت‌انگیز زیر:

ـ جای خالی را با گزینه‌ی مناسب پر کنید.
«رویاهای صادقانه: هر کدام از ما هنگام ………. رویاهایی را مشاهده می‌کنیم.
این
رویاها انواع مختلف دارند.»

۱) دویدن
۲) ایستادن
۳) خواب
۴) نشستن

جمعه 25/6/1390 - 20:49
طنز و سرگرمی
لینکدونی دات کام

لینکدونی دات کام

طبیعتا ۲ ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل ۳۰ روز میشود.
پس ۹۶ روز باقی میماند.اگر داوطلبی در کنکور قبول نشد هیچ تقصیری نداردچرا که سال فقط ۳۶۵ روز است . در حالی که:
۱- سال ۵۲ جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب ۳۱۳ روز باقی میماند.
۲- حداقل ۵۰ روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوا مطالعه ی دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است.بنابراین ۲۶۳ روز دیگر باقی میماند.

۳- در هر روز ۸ ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا” ۱۲۲ روز میشود. بنابراین ۱۴۱ روز باقی میماند.

۴- اما سلامتی جسم و روح روزانه۱ ساعت تفریح را میطلبد که جمعا” ۱۵ روز میشود.پس ۱۲۶ در روز باقی میماند.

۵- طبیعتا” ۲ ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل ۳۰ روز میشود. پس ۹۶ روز باقی میماند.

۶- ۱ ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است. چرا که انسان موجودی اجتماعی است.این خود ۱۵ روز است.پس ۸۱ روز باقی میماند.

۷- روزهای امتحان ۳۵ روز از سال را به خوداختصاص میدهند. پس ۴۶ روز باقی میماند.

۸- تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم ۳۰ روز در سال هستند. پس ۱۶ روز باقی میماند.

۹- در سال شما ۱۰ روز را به بازی میگذرانید.پس ۶ روز باقی میماند.

۱۰- در سال حداقل ۳ روز به بیماری طی میشود و ۳ روز دیگر باقی است.

۱۱- سینما رفتن و سایر امور شخصی هم ۲ روز را در بر میگیرند. پس ۱ روز باقی میماند.

۱۲- ۱ روز باقی مانده همان روز تولد شماست.چگونه میتوان در آن روز درس خواند؟!!

نتیجه ی اخلاقی: پس یک داوطلب نرمال نمیتواند

امیدی برای قبولی در دانشگاه داشته باشد

جمعه 25/6/1390 - 20:48
اخبار

ghghheh  نحوه‌ شکل‌گیری لطیفه‌های پـَـ نـَـ پـَـ

 

 

چندی است که لطیفه‌های موسوم به «پـَـ نـَـ پـَـ» در ایمیل‌هایی که دوستان برای یکدیگر می‌فرستند، دست به دست می‌چرخد و هر بار، دسته‌ای دیگر از این لطیفه‌ها از راه می‌رسد.
به گزارش گروه خواندنی های مشرق، این نوع لطیفه آنقدر طرفدار پیدا کرده که نه تنها در شبکه‌های اجتماعی صاحب صفحه‌ ویژه و ده‌ها هزار طرفدار شده، بلکه حتی سایتی نیز در این زمینه راه‌اندازی شده است.

لطیفه‌های «پـَـ نـَـ پـَـ» اغلب در یک فضای گفت‌وگوی دو نفره اتفاق می‌افتد؛ نفر اول سؤالی بدیهی را مطرح می‌کند و نفر دوم، با قرار دادن عبارت «پـَـ نـَـ پـَـ» در ابتدای جوابش، طوری پاسخ می‌دهد که فضایی طنزگونه ایجاد می‌کند.

نگین حسینی، دانشجوی دکترای علوم ارتباطات در شانزدهمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات، با استفاده از نظریه و مفاهیم موجود در ارتباطات شفاهی، به نحوه‌ شکل‌گیری لطیفه‌های «پـَـ نـَـ پـَـ» از دیدگاه ارتباطی پرداخته و در بخشی از این مقاله آورده است:

ریشه ساخت مفاهیم طنز یا جوک‌های موسوم به «پـَـ نـَـ پـَـ» در فضای مجازی (اعم از ایمیل‌ها و شبکه‌های اجتماعی) و سازنده آنها چندان مشخص نیست. این رشته دراز طنز، پس از جوک‌های موسوم به «مملکته داریم؟» و «فک و فامیله داریم؟» پدیدار شد.

تفاوت عمده جوک‌های «مملکته داریم؟» با «پـَـ نـَـ پـَـ» در این است که اولی، به مصادیق «عینی» یا واقعی رخدادها می‌پردازد که البته از نگاهی، جنبه طنزگونه به خود می‌گیرند اما گروه دوم، لطیفه‌ها یا جوک‌هایی هستند که با هدف خنداندن مخاطب «ساخته» می‌شوند و خصلت عینی یا واقعی ندارند.

وی با ذکر مثال‌هایی از این لطیفه‌ها تأکید می‌کند: یکی از مباحث ارتباطی در حوزه ارتباطات شفاهی که بررسی پدیده «پـَـ نـَـ پـَـ» را امکان‌پذیر می‌کند، «مقصودهای ارتباطی» است. با استفاده از این مبحث، می‌توان نحوه شکل‌گیری و ساخت هر «پـَـ نـَـ پـَـ» را شناسایی کرد.

 حسینی در ادامه مقاله‌اش به تشریح مقصودهای ارتباطی از بیان این لطیفه‌ها پرداخته و در بخش دیگری از آن آورده: کسانی که به شیوه «پـَـ نـَـ پـَـ» سؤال‌های روزمره را پاسخ می‌دهند، ضمن خنداندن مخاطب، او را به‌طور جدی به این فکر فرو می‌برند که به راستی در ارتباطات شفاهی و حین گفت‌وگو، چرا سؤالاتی از این دست میان افراد رد و بدل می‌شود که پاسخ آنها چنان مبرهن است که اصل پرسش را زیر سؤال می‌برد و حتی آن را به سُخره می‌گیرد؟ آیا چنین پرسش‌هایی در متن مکالمات و ارتباط شفاهی انسان‌ها، زیادی و بی‌فایده به نظر نمی‌رسند؟ به‌راستی ضرورت طرح سؤالاتی که پاسخ معلوم و مشخصی دارند، چیست؟

معنی و نقطه دید و نتیجه‌گیری از بخش‌های دیگر این مقاله است که متن کامل آن در شانزدهمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شده است.
جمعه 25/6/1390 - 20:46
اخبار

از آغاز تا آواز! /  طنز

از آغاز تا آواز! / طنز

عبدالله مقدمی ، از برگزیدگان نخست جشنواره ی "طنز مکتوب" حوزه ی هنری در رشته ی نثر است و فعالیت در مطبوعات گوناگون از جمله "گل آقا" را در کارنامه ی خود دارد.

درباره طنز و طنز پردازیی می گوید: سیاست به فرهنگ هم نفوذ پیدا کرده است و این سیاست زدگی به هنر آسیب رسانده است. بخش فرهنگ با ورود اهالی سیاست به بیراهه رفته است و این بخش را دچار مشکل کرده است. دولت باید به جای سختگیری از فعالیت های شعرای طنز، برای پرورش آن ها هزینه کند و از استعدادهای آن ها کمک بگیرد. باید کاری کنیم که روزنامه های سراسر کشور این جرأت را پیدا کنند که به سمت طنزنویسی بروند و برای این حوزه هزینه کنند. شعر طنز در حالت کما است و مسئولان باید فکری برای این حوزه کنند تا شعر طنز نابود نشود.

"رساله ی تحریفات"، دست پخت دبیر سرویس طنز "آینده سازان" است برای شما خوانندگان خوش ذائقه.

آموختن: یاد گرفتن. استعداد خاص برو بچز! در شیوه های دعوا، راه های فرار، کلیدهای میان بر گیم، خالی بندی و اصولا هر چیزی غیر از درس!

رساله تحریفات

از آغاز تا آواز!

آغاز: شروع، مثل شروع کلنگ زنی ساخت کارخانه کشک سابی علی آباد کتول، شروع فاز طراحی کارخانه ی کشک سابی .... ( البته همه این شروع ها نیازمند طی مراسم رسمی می باشد!)

آگاه: باخبر. صفت اهدا شده به من و شما (البته در بعضی روزهای خاص) توسط این وری ها و اون وری ها.

آگاهی: قبول داشتن آنچه ما می گوییم!

آگهی: قبول کردن آنچه ما می گوییم!

آلی: (عالی) کلمه ای است که دانش آموزی پای برگه های مقشش (1) نشان مامان می دهد و اصرار می کند که آن را خود خانم معلمش نوشته!!

آموختن: یاد گرفتن. استعداد خاص برو بچز! در شیوه های دعوا، راه های فرار، کلیدهای میان بر گیم، خالی بندی و اصولا هر چیزی غیر از درس!

آموزش: یاددادن. شاید هم یاد ندادن. به هر حال مهم شهریه ی آن است!

آموزشگاه: محل صدور و دریافت انواع چک، گذاشتن قرارهای سینما، پارک، کافی شاپ و ....، خرید (زبانم لال) سئوالات کنکور و ...

آزاد: رها، بی قید و بند و چیزهایی حتی از این هم زشت تر !

آزادی: چیزی که همگان برای به دست آوردنش نهایت تلاش را می کنند و پس از دستیابی نمی دانند با آن چه کار کنند!

آزاد اندیش: همه ی کسانی که مثل من فکر می کنند!

آزار: اذیت، آزردن. عمل جوانانی که به سمت سربازان بیچاره و مظلوم سنگ پرتاب می کنند.

آسان: آن چه سخت نباشد. مانند کنکور دستیاری پزشکی!

آسمان: محلی سابقا آبی که شی معلوم الحال طلایی رنگی با نام خ-خانم !! از آن آویزان و مشغول جلوه گری بود. بحمد ا... امروزه با تلاش های شبانه روزی مردم و مسئولین، جلوی این حرکات و رنگ آمیزی های جلف گرفته شده است.

آسته: حرکتی احتیاط آمیز که باعث جلوگیری از نوش جان کردن ضربات شاخ از گربه ی پدرسوخته می گردد.

آشکار: واضح، شفاف، پاسخ مسئولین!!!

آشغال: ماده ای که آن را می توان در ساعتی از ساعات شبانه روز پشت در گذاشت،  به جز 21. ( انجمن حمایت از گربه ها!! )

آمریکا: مجموعه ایالاتی متحد شده برای نجات دهی، آزادی بخشی، دلسوزی، اشک تمساح و ...

آن سو (ی پرده): خبری نیست، باور کنید!!

آنی: سرعت خدمات مسئولین برای رفع همه نوع مشکل از بزرگ و حاد و بحرانی و عادی و بچه بازی و چه و چه ... البته بعضی ها به اشتباه به فرآیند تعویض بر و بچه های دور و بر مدیر بعد تعویض ایشان نیز آنی می گویند. ولی آن بعضی ها کور خوانده اند و باید بدانند که مردم شریف و ناز و گل و بلبل، عمرا حرف هایشان را باور نمی کنند.

آوار: مهمان ناخوانده، خصوصا اگر بخواهد به عنوان چشم روشنی میزبان بخت برگشته، برایش دموکراسی بیاورد!!

آواز: از صادرات هر مادر ماهی (!) که تصادفا یکی بهش گفته که: فلانی، تو هم صدات بد نیست ها!!!

جمعه 25/6/1390 - 20:45
کامپیوتر و اینترنت

حتما از جالب انگیزی (!)‌های زبان چینی شنیده اید … !؟ چینی‌ها در حقیقت الفبا ندارندزیرا زبان اصلی شان با الفبا ناسازگار است.زبان چینی از تعداد اندکی از آواها تشکیل شده است وانتقال آواهای چینی با الفبای ما یا هر الفبای دیگر غیر ممکن است . زبان چینی فقط ۳۲۸ لفظ تک هجایی دارد. در حالی که تقریبا ۸۰۰۰۰ هزار حرف در زبان چینی موجود است که هر کدام نماینده یک واژه است . حال با این شرایط ، کیبورد چینی را در ذهنتان تجسم کنید !! بله ، یک دیگ وحشتناک …

عکس کیبورد چینی

عکس کیبورد چینی ! چشمتون روز بد نبینه ...

حالا شاید یک سوال در ذهنتان بوجود بیاد که چرا کیبورد‌های چینی اکثرا دایره شکل هستند؟ خوب خیلی سادست … ! فرض کنید این همه دگمه روی صفحه مستطیل شکل باشه ؟ اونوقت میز ناهار خوری هم به کار نمیاد چه برسه به میز کامپیوتر !!!

جمعه 25/6/1390 - 10:58
آلبوم تصاویر

عکس‌های خنده دار و جالب

عکس‌های خنده دار و جالب - Marmooz.com

عکس‌های خنده دار و جالب - Marmooz.com

 

عکس‌های خنده دار و جالب - Marmooz.com

عکس‌های خنده دار و فان - Marmooz.com

عکس‌های خنده دار و فان - Marmooz.com

عکس‌های خنده دار و فان - Marmooz.com

 

جمعه 25/6/1390 - 10:57
طنز و سرگرمی

آسانسور

روزی ، یک پدر روستایی با پسر پانزده اش وارد یک مرکز تجاری میشوند. پسر متوجه دو دیوار براق نقره‌ای رنگ میشود که بشکل کشویی از هم جدا شدند و دو باره بهم چسبیدند، از پدر می پرسد، این چیست؟ پدر که تا بحال در عمرش آسانسور ندیده است، می گوید: پسرم، من تا کنون چنین چیزی ندیده ام.
در همین موقع آنها زنی بسیار چاق را میبینند که با صندل چرخدارش به آن دیوار نقره‌ای نزدیک شد و با انگشتش چیزی را روی دیوار فشار دادو دیوار براق از میان جدا شد و آن زن خود را بزحمت وارد اتاقکی کرد. دیوار بسته شدو پدر و پسرهر دو چشمشان به شماره هائی بر بالای آسانسور افتاد که از یک شروع و بتدریج تا سی‌ رفت، هر دو خیلی‌ متعجب تماشا میکردند که ناگهان دیدند شماره‌ها بطور معکوس و بسرعت کم شدند تا رسید به یک، در این وقت دیوار نقره‌ای باز شد و آنها حیرت زده دیدند دختـر خانمی مو طلایی و بسیار زیبا و ظریف ، با طنازی از آن اتاقک خارج شد

پدر در حالی که نمی توانست چشم از آن دختر بردارد، رو به پسرش کرد و گفت: پسرم ، زود برو مادرت را بیاور اینجا !

جمعه 25/6/1390 - 10:56
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته