• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 372
تعداد نظرات : 47
زمان آخرین مطلب : 5703روز قبل
آموزش و تحقيقات
«كهكشان هاى دوردست كه دربردارنده ابرنواختر هستند با سرعتى كه با گذشت زمان كاهش پیدا كند از ما دور نمى شوند، بلكه این كهكشان ها با شتاب از ما دور مى شوند.»این كشف مانند تمامى پیشرفت هاى غیرمنتظره علمى كه در گذشته روى داده است، مجموعه اى از سئوالات را در رابطه با موضوع مورد بحث پدید آورد. معماهایى كه در ذیل مورد بحث قرار خواهند گرفت نشانى از دستاوردهاى سترگ قرن گذشته است و در عین حال ما را آگاه مى سازد كه هنوز راه درازى در پیش داریم. ۱- جهان هستى در چند بعد خلاصه مى شود فى الواقع به جز در نمایش هاى شعبده بازى هیچ كس یك خرگوش را از یك كلاه خالى بیرون نمى آورد،  براى ما كه در جهانى سه بعدى زندگى مى كنیم. مگر نه؟ ولى شاید هم این طور نباشد. فیزیكدان ها به طور سنتى عالم هستى را با بهره گیرى از چهار بعد ترسیم و تفسیر مى كنند: سه بعد فضایى  آشنا و دیگرى بعد زمان.مدل مذكور به ما كمك مى كند تا براى همه چیز توضیح و تفسیرى داشته باشیم، از خمیدگى نور ستارگان در هنگام عبور از كنار خورشید گرفته تا شكل گیرى سیاهچاله ها. اكنون فیزیكدانان به این مطلب مى اندیشند كه احتمالاً باید چند بعد فضایى دیگر را به سیستم كنونى بیفزایند.مسئله سلسله مراتب موجبات تحریك فیزیكدانان را فراهم مى سازد. به بیان ساده تر آنان نمى دانند كه چرا نیروى جاذبه گرانشى به شدت از سه نیروى بنیادین دیگر یعنى الكترومغناطیس، نیروى قوى و نیروى ضعیف، ضعیف تر است. دو فیزیكدان به نام هاى لیزا راندال از موسسه  فناورى ماساچوست در كمبریج و رامان ساندرام از دانشگاه جان هاپكینز در بالتیمور (مریلند) تفسیرى ارائه كرده اند كه بر طبق آن بعد دیگرى به ابعاد كنونى اضافه مى شود.در مدلى كه آن دو ارائه دادند ما در دنیاى چهار بعدى زندگى مى كنیم و ذرات گراویتون كه حامل نیروى گرانشى هستند، در بعدى دیگر واقع اند.اختلافى كوچك در بعد پنجم، میان این دو جهان، موجب كاهش چشمگیر نیروى گرانشى مى شود.نظریه پردازان تئورى ریسمان حتى از این هم فراتر مى روند.
چهارشنبه 27/6/1387 - 11:57
آموزش و تحقيقات
از یك رادیو تلسكوپ كه براى دریافت اطلاعات از نخستین ماهواره ارتباطاتى طراحى شده بود، استفاده كردند تا علائم مربوط به تابش فراگیر ریزموج را آشكار سازند.وجود این پارازیت ، كاملاً مستقل از جهت قرارگرفتن آنتن بود. آن دو مجدداً تلسكوپ را تنظیم و آن را تمیز كردند اما سیگنال مذكور همچنان وجود داشت.این پارازیت رادیویى صرفنظر از این كه پنزیاس و ویلسون تلسكوپ خود را به سوى خورشید و یا كهكشان راه شیرى نشانه بروند به شكل سابق خود باقى مى ماند و این مورد بیانگر این مطلب بود كه تابش موردنظر، منشاء خورشیدى و یا كهكشانى ندارد. پنزیاس و ویلسون به زودى دریافتند كه این پارازیت همان تابش مایكروویو است كه گامو و آلفر پیش بینى كرده بودند.با توجه به موارد فوق، دیگر انفجار بزرگ مطلبى دور از ذهن نبود.در هرحال نظریه انفجار بزرگ مانند تمامى نظریه هاى عظیم قرون گذشته و احتمالاً تمام نظریه هاى بزرگى كه در آینده ارائه خواهند شد، بیش از آن كه به ابهامات پاسخ روشنى بدهد، سئوالات تازه اى را بر سر راه دانشمندان قرار داد.در سال ۱۹۹۸ گروه هاى جداگانه اى از ستاره شناسان كه سرپرستى آنها برعهده برایان اشمیت (از رصدخانه هاى سایدینگ اسپرینگ و مونت استروملو، واقع در وسترن كریك استرالیا) و سول پرلماتر (آزمایشگاه ملى لورنس واقع در بركلى _ كالیفرنیا) بود به ثبت درخشندگى ابرنواخترهاى دوردست پرداختند تا میزان كندشدن انبساط عالم را محاسبه كنند.هر دو گروه به یافته هایى نائل شدند كه هر جزء آن به نوبه خود به اندازه یافته هاى پنزیاس و ویلسون، در رابطه با ریزموج پس زمینه كیهانى غیرمنتظره بود.
چهارشنبه 27/6/1387 - 11:57
آموزش و تحقيقات
كیهان شناسى بلژیكى به  نام جورج لومتر (Georges Lemaitre) كه یك كشیش كاتولیك بود، نیز از فرضیه جهان در حال انبساط جانبدارى مى كرد.وى در سال ۱۹۲۷ بیان كرد كه انتقال مشهور دوپلر در نورى كه از سحابى ها (كه البته امروزه آن سحابى ها را كهكشان مى نامیم) به ما مى رسد و به سوى طول موج هاى بلندتر میل مى كند بیانگر این نكته است كه سحابى ها از زمین دور مى شوند. بدین ترتیب نشان داد كه عالم در حال انبساط است.لومتر فرضیه اى را بنیان نهاد كه بر طبق آن عالم هستى، از اندازه اى كوچك آغاز شده و تا رسیدن به مقیاس ایده آل خود به پیش مى رود. البته اینشتین این فرضیه را تایید نكرد.در هرحال در سال ۱۹۲۰ ادوین هابل با بهره گیرى از میزان درخشندگى ستارگان متغیر، موفق به ایجاد معیارى براى محاسبه فاصله كهكشان ها شد.هابل دریافت كه هرچه یك كهكشان از زمین دورتر باشد، با سرعت بیشترى از ما فاصله مى گیرد.امروزه معتقدیم كه انبساط مذكور، در حقیقت انبساط و گسترش فضا است و نه حركت كهكشان ها در فضا. (مفهومى كه هابل هیچ گاه آن را به طور كامل نپذیرفت)در سال ۱۹۴۸ جورج گاموف و رالف آلفر با بهره گیرى از ایده لومتر و همچنین مشاهدات هابل، نظریه «انفجار بزرگ» خود را ارائه كردند.آنها مدعى شدند كه انفجار كیهانى، موجب تشكیل ماده اولیه اى شده است كه بى نهایت داغ بوده و در ضمن حاوى نوترون ها و پس مانده هاى حاصل از انهدام آنها بوده است.این ایده عجیب یك پیش بینى قابل آزمایش را در خود نهفته داشت كه براى سالیانى از نظر دور مانده بود:«باقى مانده سرد مهبانگ در قالب تابش ریزموج از زمین قابل آشكارسازى است.» در سال ۱۹۶۴ و ۱۹۶۵ رابرت ویلسون و آرنو پنزیاس، دانشمندان لابراتوار اى تى  اند  تى بل (AT&Tbell)
چهارشنبه 27/6/1387 - 11:57
آموزش و تحقيقات
هشت معماى بزرگپیشرفت هاى پدید آمده در مسیر كشفیات، در سده گذشته، افق هاى تازه اى را براى درك منشا و خاستگاه كیهان به روى ما گشوده است، لكن هنوز راز و رمزهاى بزرگى باقى است و سالیانى خواهد گذشت تا ستاره شناسان این رموز را كشف كنند.ممكن است از یاد برده باشیم كه در حدود یك قرن پیش، هیچ كس سیاره  پلوتو را مشاهده نكرده بود و همین طور ستاره شناسان معتقد بودند كه جهان هستى محدود به سر حدات ناحیه درخشانى به  نام راه شیرى است.این تصویر از عالم در حالى كه ما به قرن ۲۱ پا گذاشته ایم به مراتب پیچیده تر شده است. نظریه نسبیت عام كه توسط آلبرت اینشتین ارائه شده است توضیح مى دهد كه چگونه گرانش موجب خمیدگى فضا- زمان مى شود و بدین وسیله بیان مى دارد كه هر جرم مانند توپ بولینگى كه بر روى یك تشك قرار دارد، فرورفتگى اندكى را در سیستم فضا - زمان ایجاد مى كند. در هر حال اینشتین به اشتباه معتقد بود كه عالم بدون تغییر است. براى این كه نظر خود را در معادلاتش لحاظ كند یك ساختار جدید ریاضى را فرض كرد (ثابت كیهان شناختى)، كه این مورد تامین كننده یك نیروى دافعه است كه از سقوط عالم در اثر نیروى گرانش خود پیشگیرى مى كند.ریاضیدان گمنامى به نام الكساندر فریدمن كه اهل روسیه بود دریافت كه ایده هاى اینشتین در رابطه با گرانش مى تواند بیانگر تفسیرى كاملاً متفاوت باشد، یعنى عالم هستى به جاى آن كه پایدارى و ثبات داشته باشد به  سوى انبساط و گسترش پیش مى رود.
چهارشنبه 27/6/1387 - 11:57
دعا و زیارت
آن خانـه ای كه بـار نـخست اش بنـا شــده                                  بهـر خـلایـقـت ، چــه مبــارك بپــا شـده فـرمـوده ای اراده تـو گشته ایـنچـنین                                       در آل و اهلبیت(س) فـقـط  بـاشـد و هـمینپاكـیزه اهـل او زِهـر آلایـشی كـنی                                                 پـاكـیزه تـر ز پـاك و تو پالایـشی  كـنیمـزد رسـالـت اش به كـتابت در آیه ای                                                بر اهـلـبیت او تـو مـودّت نـهـاده ای فـرمـوده ای: بـگوی كه اجـر رســالت ام                                        جــز مــهـر اهلــبـیت نـبـاشــد ز امّــتمكــاین مـهر هـم ثـمر بـه خود امـّتم دهد                                      ره را درسـت نــشان خــود مـلـّتم دهــد آنـان طــریـق حـقّ سرای تـو بـوده انـد                                         راه هـدایـتی بـه رضــای تـو بــوده انــد آمـد زمــان كـه خــتم رُسُـل جام سر كشد                                 روی شــریــف را بــه نـقــاب سـفر كشـد
سه شنبه 26/6/1387 - 22:41
دعا و زیارت
آنـگه رسیـد نـوبت احــمد حـبـیب تـو             خـتم رُسُـل نبـــی محـمّـد نـجـیب تـوبــادا درود بـی حـد مـا بـر وجـودشان              بـر خـانـدان پاك وی از مـا درودشــانسرور نـمـوده ای بـ‌ه تمــام خـلایقـت               كـردی گزیـده شـان ز هُـمـام خلایـقـت حـقّا كـه بهـترین جهان او گـزیده شـد             از بــهـترین مـعتـمدان او گـزیـده شــد پـیـشی گـ‌رفـت بـر هــمـة انبـیـاء تـو               بـر جـنّ و انـس و بـر هــمة اولــیاء تـوجـاری به غرب و شرق فـرامین و امر او            كردی بـُراق را تـو بـه تـمـكین  و امـر او عِـلمـت امـانـتیست بنزدش بـدون حـدّ             تـاانـقـضاء  عـالــم  و دنیــا الـی الأبــدیاری نموده ایش تو وی را برعب خویش          گِردَش گذاشتی تو مَلَك های قرب خویشمیـكال و جـبرئیـل و مـلك های با نشـان          گشـتـند بـا اشــارت و امـر تـو  یـارشــان    این است وعدة تو كه غالب كـنی یقــین           دین اش هر آنچه هست علیرغم مشركیــندر جــایــگاه صـدق نـمودی مــكان او             اهـلیّـت اش سِــزد كه شـود ایـن نـشـان او

 

سه شنبه 26/6/1387 - 22:41
آموزش و تحقيقات
او چه پاسخی خواهد داد، در درونش داشت. به هر حال سخنرانی به نحوی عالی انجام شد، ولی تصور انیشتین درست از آب درآمد. دانشجویان در پایان سخنرانی انیشتین جعلی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند. در این حین راننده باهوش گفت‌: «سوالات به‌قدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می‌‌تواند به آنها پاسخ گوید.» سپس انیشتین از میان حضار برخاست و به راحتی به سوالات پاسخ داد، به حدی که باعث شگفتی حضار شد. ۷) الهام‌گر او یک قطب‌نما بود انیشتین در سنین نوجوانی یک قطب‌نما به عنوان هدیه تولد از پدرش دریافت کرده بود. وقتی او طرز کار قطب‌نما را مشاهده می‌‌نمود، سعی می‌‌کرد طرز کار آن را درک کند، او بعد از انجام این کار بسیار شگفت‌زده شد. بنابراین تصمیم گرفت علت نیروهای مختلف در طبیعت را درک کند. ۸) راز نهفته در نبوغ او بعد از مرگ انیشتین درسال ۱۹۵۵ مغز او توسط «توماس تولتز هاروی» برای تحقیقات برداشته شد. اما این‌کار به‌صورت غیرقانونی انجام شد. بعدها پسر انیشتین به او اجازه تحقیقات در مورد هوش فوق‌العاده پدرش را داد.هاروی تکه‌هایی از مغز انیشتین را برای دانشمندان مختلف در سراسر جهان فرستاد. از این مطالعات دریافت می‌‌شود که مغز انیشتین در مقایسه با میانگین متوسط انسان‌ها، مقدار بسیار زیادی سلول‌های گلیال که مسئول ساخت اطلاعات هستند، داشته است. همچنین مغز انیشتین مقدار کمی‌ چین‌خوردگی حقیقی موسوم به شیار سیلویوس داشته که این مسئله امکان ارتباط آسان‌تر سلول‌های عصبی را با یکدیگر فراهم می‌‌سازد.علاوه بر اینها مغز او دارای تراکم و چگالی زیادی بوده و همینطور قطعه آهیانه پایینی دارای توانایی همکاری بیشتر با بخش تجزیه و تحلیل ریاضیات داشت. 
سه شنبه 26/6/1387 - 22:41
آموزش و تحقيقات
۴) او در آزمون ورودی دانشگاهش رد شد در سال ۱۸۹۵ در سن ۱۷ سالگی، انیشتین که قطعا یکی از بزرگترین نوابغی است که تاکنون متولد شده، در آزمون ورودی دانشگاه فدرال پلی‌تکنیک سوییس رد شد.در واقع او بخش علوم و ریاضیات را پشت سر گذاشت ولی در بخش‌های باقیمانده، مثل تاریخ و جغرافی رد شد. وقتی که بعدها از او در این رابطه سوال شد؛ او گفت: آنها بی‌‌نهایت کسل‌کننده بودند و او تمایلی برای پاسخ دادن به این سوالات را در خود احساس نمی‌‌کرد. ۵) علاقه‌ای به پوشیدن جوراب نداشت انیشتین در سنین جوانی در یافته بود که شست پا باعث ایجاد سوراخ در جوراب می‌‌شود. سپس تصمیم گرفت که دیگر جوراب پا نکند و این عادت تا زمان مرگش ادامه داشت. علاوه بر این او هرگز برای خوشایند و عدم خوشایند دیگران لباس نمی‌‌پوشید، او عقیده داشت یا مردم او را می‌‌شناسند یا نمی‌‌شناسند پس این مورد قبول واقع شدن (آن هم از روی پوشش) چه اهمیتی می‌‌تواند داشته باشد؟ ۶) فقط یکبار رانندگی کرد انیشتین برای رفتن به سخنرانی‌ها و تدریس در دانشگاه، از راننده مورد اطمینانش کمک می‌‌گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می‌‌کرد، بلکه همیشه در طول سخنرانی‌ها در میان شنوندگان حضور داشت.انیشتین، سخنرانی مخصوص به خود را انجام می‌‌داد و بیشتر اوقات راننده‌اش، به‌طور دقیقی آنها را حفظ می‌‌کرد. یک روز انیشتین در حالی که در راه دانشگاه بود، با صدای بلند در ماشین پرسید: چه کسی احساس خستگی می‌‌کند؟ راننده‌اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتین سخنرانی کند، سپس انیشتین به عنوان راننده او را به خانه بازگرداند. عدم شباهت آنها مسئله خاصی نبود. انیشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی که وقتی برای سخنرانی داشت، کسی او را نمی‌‌شناخت و طبعا نمی‌‌توانست او را از راننده اصلی تمییز دهد. او قبول کرد، اما کمی تردید در مورد این‌که اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از راننده‌اش پرسیده شود،
سه شنبه 26/6/1387 - 22:40
آموزش و تحقيقات
رازهای شگفت‌انگیز زندگی آلبرت انیشتین   آلبرت انیشتین نابغه‌ی علم فیزیک دنیا بوده است، نابغه‌ای که پس از مرگش مغز او را درآوردند و در موز‌ه‌های مختلف به نمایش گذاشتند. آلبرت پسری بود که در دوران نوجوانی جزو شاگردان تنبل مدرسه‌اش بود و حتی معلمانش، امیدی نداشتند که او دیپلم بگیرد چه برسد به اینکه او بتواند مدارج بالای علمی را طی کند... او در زندگی‌اش آدم عجیبی بوده، تا جایی که از او به عنوان فردی شگفت‌انگیز یاد می‌کنند. آنچه در ادامه می‌خوانید به هشت موضوع شگفت‌انگیزاز زندگی این دانشمند آلمانی می‌پردازد.هشت موضوع شگفت‌انگیز از زندگی آلبرت انیشتین که شما هیچ‌گاه آنها را نمی‌دانستید. بله، همگی ما می‌دانیم که انیشتین این فرمول ۲e=mc را کشف کرد اما واقعیت آن است که چیزهای کمی در مورد زندگی خصوصی‌اش می‌‌دانیم، خودتان را با این هشت مورد، شگفت زده کنید! ۱) در زمان تولد سر بزرگی داشت. وقتی انیشتین به دنیا آمد، خیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ تا آنجایی که مادر وی تصور می‌‌کرد، فرزندش ناقص است، اما بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه‌‌ طبیعی بازگشت. ۲) حافظه‌اش خوب نبود مطمئنا انیشتین می‌‌توانسته کتابهای مملو از فرمول و قوانین را حفظ کند، اما برای به یادآوری چیزهای معمولی واقعا حافظه ضعیفی داشت. او یکی از بدترین اشخاص در به یادآوردن سالروز تولد افراد خانواده‌اش بود. ۳) او از داستان‌های علمی- تخیلی متنفر بود انیشتین از داستانهای تخیلی بیزار بود، زیرا احساس می‌‌کرد، آنها باعث تغییر درک عامه مردم از علم می‌‌شوند و در عوض به آنها توهم باطلی از چیزهایی که حقیقتا نمی‌‌توانند اتفاق بیفتد می‌‌دهد. به بیان او «من هرگز در مورد آینده فکر نمی‌‌کنم، زیرا که آن به زودی می‌‌‌آید.» به این دلیل او احساس می‌‌کرد کسانی که به‌طور مثال بشقاب پرنده‌ها را می‌‌بینند باید تجربه‌هایشان را برای خود نگه دارند.  
سه شنبه 26/6/1387 - 22:40
آموزش و تحقيقات
قانون سوم از این لحاظ مهم بود كه حركت سیارات مختلف را نسبت به هم می سنجید . قانون سوم می گوید كه اگر r فاصله ی متوسط یك سیاره نسبت به خورشید و Tطول سال آن باشد . پس r^3/T^2 در مورد همه ی سیارات یك اندازه است . این قانون ( تا آنجا كه به منظومه ی شمسی مربوط می شود)دلیل قانون جادبه ی نیوتن قرار گرفت  نتیجه: آنچه كه كپلر انجام داد، از جزئیات یعنی رصدهای موضعی، به كلیات یعنی مسیر حركت سیارات دست یافت. سه قانون كپلر از رویدادهای بسیار مهم علم است كه بطور كامل تقدس دایره ها را در هم شكست و نظریه كپرنیك را از حمایت موثری برخوردار كرد. این قوانین نشان داد كه اگر خورشید به عنوان مرجع در نظر گرفته شود، حركت سیارات را می توان به آسانی توصیف كرد. اما اشكال این قوانین آن بود كه صرفاً تجربی بود، یعنی فقط مسیر حركت مشاهده شده را بیان می كردند، بی آنكه هیچگونه تعبیر نظری در باره ی آنها به دست بدهند. یا در مورد منشاء این قواعد توضیح نمی داد.  همزمان ارائه این قوانین توسط كپلر، واقعه ی بزرگی در شرف تكوین بود. گالیله در زمان ارائه این قوانین به حركت اجسام، آونگ، نور ... می اندیشید و دست به آزمایشهای سرنوشت سازی می زد. بطور قطع این دو نفر در شكل گیری اندیشه های نیوتن نقش برجسته ای داشتند.

 

سه شنبه 26/6/1387 - 16:54
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته