تبیان، دستیار زندگی

«کيف تکفرون بالله و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم ثم يحييکم ثم اليه ترجعون» (28)

«چگونه به خداوند کافر می‏شوید؟! در حالی که شما مردگان (و اجسام بی‏روحی) بودید ، و او شما را زنده کرد; سپس شما را می‏میراند; و بار دیگر شما را زنده می‏کند; سپس به سوی او بازگردانده می‏شوید.(بنابر این، نه حیات و زندگی شما از شماست، و نه مرگتان; آنچه دارید از خداست).»

زنده کردن اول گویا تولد انسان را می گوید. زنده کردن دوم هم که روزقیامت است.

«الذين ينقضون عهد الله من بعد ميثاقه و يقطعون ما امر الله به ان يوصل و يفسدون في الارض اولئک هم الخاسرون» (27)

«فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند; و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند; اینها زیانکارانند.»

خداوند دراین آیه سه خصلت یرای فاسقین بیان کرده است.

الف- فاسقین پیمان شکن هستند. یک وقتی بین دوانسان پیمانی بسته می شود ولی یکی ازآنها پیمان شکنی می کند. فاسقین کسانی هستند که پیمانی را که با خدا بسته اند، می شکنند.  

ب- فاسفین پیوند ها را می برند. درجاهایی خداوند امربه وصل کردن داده است. (مثل وصل کردن مردم به دین ویا صلۀ رحم!) فاسقین کسانی هستند که این وصلها را می برند. مثلا"

فاسقین سعی می کنند روابط بین خانواده ها را ازهم ببرند. خودشان با کسی رفت وآمد نمی کنند. دیگران را نیزتشویق می کنند که رفت وآمد نکنند.  

ج- فاسقین درزمین فساد می کنند. دراین زمینه فاسقین مثل منافقین عمل می کنند.

درپایان اینکه فاسقین کسانی هستند که درزندگی دنیا وآخرت ضررمی کنند.

«ان الله لا يستحيي ان يضرب مثلا ما بعوضة فما فوقها فاما الذين آمنوا فيعلمون انه الحق من ربهم و اما الذين کفروا فيقولون ما ذا اراد الله بهذا مثلا يضل به کثيرا و يهدي به کثيرا و ما يضل به الا الفاسقين» (26)

«خداوند از این که (به موجودات ظاهرا کوچکی مانند) پشه، و حتی کمتر از آن، مثال بزند شرم نمی‏کند. (در این میان) آنان که ایمان آورده‏اند، می‏دانند که آن، حقیقتی است از طرف پروردگارشان; و اما آنها که راه کفر را پیموده‏اند، (این موضوع را بهانه کرده) می‏گویند: «منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!» (آری،) خدا جمع زیادی را با آن گمراه، و گروه بسیاری را هدایت می‏کند; ولی تنها فاسقان را با آن گمراه می‏سازد!»

دراین آیه خداوند مثلی به پشه زده است وسپس عکس العمل دوگروه مؤمنین وکافرین را هم عنوان کرده است.

مؤمنین می گویند: این حقیقتی است ازطرف خداوند!

کافرین می گویند: منظورخدا اززدن این مثل چیست؟  

اولین باری که این آیه را خواندم دیدم با کافران هم عقیده ام. چون همان لحظه منهم گفتم منظورخدا اززدن این مثل چیست؟

شما چی؟ شما چه فکرمی کنید؟ اگربه شما بگویند که خدا به پشه مثل زده است، همان لحظه چه چیزی درذهن شما می آید؟ 

درسورۀ الحج آمده است که:

  «يا ايها الناس ضرب مثل فاستمعوا له ان الذين تدعون من دون الله لن يخلقوا ذبابا و لو اجتمعوا له و ان يسلبهم الذباب شيئا لا يستنقذوه منه ضعف الطالب و المطلوب» (73)

«ای مردم! مثلی زده شده است، به آن گوش فرا دهید: کسانی را که غیر از خدا می‏خوانید، هرگز نمی‏توانند مگسی بیافرینند، هر چند برای این کار دست به دست هم دهند! و هرگاه مگس چیزی از آنها برباید، نمی‏توانند آن را باز پس گیرند! هم این طلب‏کنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان (هم این عابدان، و هم آن معبودان)!» (73) 

شاید فکرکنید که پشه ویا مگس آنچنان اهمیتی ندارند. اما همین پشه ومگس بی ارزش اگرچیزی ازانسان برباید، انسان نمی تواند آن چیزرا پس بگیرد.

حالاببین انسان چقدرضعیف وناتوان است. ضمن اینکه خلقت پشه واقعا"انسان را به شگفتی وا می دارد. نگودانشمندان درعلم پیشروی کرده اند! درحالی که اگرهمۀ دانشمندان جمع شوند، نمی توانند حتی یک پشه خلق کنند.

پس شاید منظورازاینکه خداوند به پشه مثل زده است، می خواهد بگوید همین پشۀ ازنظرشما بی ارزش، خلقتی بس شگفت دارد. پس فکرنکن پشه چیزبی ارزشی است ویا خداوند به چیزبی ارزش مثل زده است.

درپایان می گوید که این آیه فاسقین را گمراه می کند.

حال فاسقین چه کسانی هستند؟

«وَ بَشرِ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ أَنَّ لهَُمْ جَنَّتٍ تجْرِي مِن تحْتِهَا الأَنْهَرُ کلَّمَا رُزِقُوا مِنهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقاً قَالُوا هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشبِهاً وَ لَهُمْ فِيهَا أَزْوَجٌ مُّطهَّرَةٌ وَ هُمْ فِيهَا خَلِدُونَ»(25)

 «به کسانی که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‏اند، بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. هر زمان که میوه‏ای از آن، به آنان داده شود، می‏گویند: «این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود.(ولی اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است.)» و میوه‏هایی که برای آنها آورده می‏شود، همه (از نظر خوبی و زیبایی) یکسانند. و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.»

خداوند درآیات قبل اتمام حجت کرد. دلایل این چند آیه برای هرآدم پاک طینتی کافی است که ایمان بیاورد. پس حالاکه ایمان آوردی، اگرکارهای خوب ودرست انجام دهی مزد تو بهشتی است که درآن نهرها جاری است وبا هرآنچه که بخواهی.

چون درآیۀ قبل جایگاه کافران را تشریح کرد، دراین آیه هم جایگاه مؤمنین را نشان داد.

«فان لم تفعلوا و لن تفعلوا فاتقوا النار التي وقودها الناس و الحجارة اعدت للکافرين» (24)

«پس اگر چنین نکنید - که هرگز نخواهید کرد - از آتشی بترسید که هیزم آن، بدنهای مردم (گنهکار) و سنگها ( بتها) است، و برای کافران، آماده شده است!»

دراین آیه خداوند آب پاکی را روی دست انسان می ریزد مبنی براینکه نه تنها حالا بلکه تا ابد هم نمی توانید سوره ای مانند قران بیاورید.

همانطورکه الان هم شاهدیم که پس از1400سال که اززمان پیامبرمی گذرد هنوزکسی نتوانسته کلمه ای ویا جمله ای مانند قران بیاورد.

مطمئن باشید که اگرمی توانستند حتی کلمه ای مانند قران بیاورند، نه تنها صبرنمی کردند بلکه آبروی مسلمین را هم صد باره برده بودند.   

پس وقتی شما وهمۀ دانشمندان روی زمین نمی توانید سوره ای مثل قران بیاورید، قطعا"پیامبر(ص) نیزنمی توانسته چنین آیاتی را ازطرف خودش بیاورد. پس بترسید ازآتشی که هیزم آن سنگها و بدن خود شماست. واین آتش برای کافران آماده شده است.

کافران یعنی کسانی که با چنین آیاتی بازهم پرستش خداوند را قبول نمی کنند.  

اینهایی که درمعادن کارمی کنند بهترمی دانند که برای هرسنگی چه مقدارحرارت لازم است. هزاردرجه، دوهزاردرجه ویا...

این درحالی است که می گویند خداوند آتش دنیا را آتش سرد می داند. یعنی این هزارویا دوهزاردرجه حرارت سرد است. خدا به داد ما و آتش گرم برسد.

«و ان کنتم في ريب مما نزلنا علي عبدنا فاتوا بسورة من مثله و ادعوا شهداءکم من دون الله ان کنتم صادقين» (23)

«و اگر در باره آنچه بر بنده خود ( پیامبر) نازل کرده‏ایم شک و تردید دارید ،( دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید; و گواهان خود را - غیر خدا - برای این کار، فرا خوانید اگر راست می‏گویید!»

پس دراینکه هیچکس نمی تواند کارهایی مثل کارخدا انجام دهد، شکی نیست.

حال ممکن است بگویی دراینکه خداوند زمین را گسترانیده وآسمان را برافراشته وازآسمان آب می فرستد وبا این آب روزی برای ما بوجود می آورد، شکی نداریم.

اما دراینکه این آیات را خدا فرستاده ویا اینکه این آیات را برمحمد (ص) فرستاده شک داریم. 

خداوند درجواب این سخن چنین می گوید:  

اگرراست می گویید ودرقران شک دارید؟ یک سوره مثل سوره های قران بیاورید. درضمن ازهرکس هم که می خواهید غیرازخدا کمک بگیرید. 

«الذي جعل لکم الارض فراشا و السماء بناء و انزل من السماء ماء فاخرج به من الثمرات رزقا لکم فلا تجعلوا لله اندادا و انتم تعلمون» (22)

«آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان ( جو زمین) را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد; و از آسمان آبی فرو فرستاد; و به وسیله آن، میوه‏ها را پرورش داد; تا روزی شما باشد.بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‏دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‏اند، و نه شما را روزی می‏دهند).»  

دراین آیه خداوند چند تا ازکارهایی را که انجام داده بیان می کند. لازم به ذکراست که این کارها ازهیچ کس ساخته نیست. مثل اینکه زمین را چون فرشی گسترانیده! آسمان را چون سقفی برافراشته! ازآسمان باران می فرستد وبا آب باران برای ما غذا می سازد.

اینها کارها یی است که خداوند انجام داده وهیچ کس قادرنیست یکی ازآنها را انجام دهد. پس چنین کسی را عبادت کن. وهمانطورکه هیچکس نمی تواند درکارها با اوبرابری کن پس برای اوشریک قرارنده.

اگرکمی انصاف داشته باشی، قبول داری که جزخداوند کس دیگری قادربه انجام چنین کارهایی نیست، پس چطوربرای اوشریک قرارمی دهی؟ واقعا"چه کسی می تواند شریک چنین خالق دانا وتوانا وقادری باشد؟

پس حالاکه هیچکس نمی تواند چنین کارهایی بکند، وهیچ کس نمی تواند شریک چنین کسی شود شما هم هیچکس را به جای خدا نپرستید. برای خدا شریک نگیرید. درحالی که همۀ این دلایل را قبول دارید.

يکاد البرق يخطف ابصارهم کلما اضاء لهم مشوا فيه و اذا اظلم عليهم قاموا و لو شاء الله لذهب بسمعهم و ابصارهم ان الله علي کل شي‏ء قدير (20)

(روشنائی خیره کننده) برق، نزدیک است چشمانشان را برباید. هر زمان که (برق جستن می‏کند، و صفحه بیابان را) برای آنها روشن می‏سازد، (چند گامی) در پرتو آن راه می‏روند; و چون خاموش می‏شود، توقف می‏کنند. و اگر خدا بخواهد، گوش و چشم آنها را از بین می‏برد; چرا که خداوند بر هر چیز تواناست.

بیابانی تاریک وظلمانی را درنظربگیرید که عده ای درحال گذشتن ازاین بیابان هستند. هیچ کس هیچ چیزنمی بیند. همه برای اولین باراست که ازاین بیابان می گذرند. آنقدرتاریک است که همه مجبورند قدم به قدم پیش بروند چون هرآن امکان دارد درچاله ویا چاهی سقوط کنند. ازاطرافیان فقط سایه ای می توان دید.

هیچ کدام ازاین افراد قبلا"دراین بیابان نبوده واطلاعی ازچند وچون کارندارند. دریک چنین موقعیتی شخصی پیدا می شود ومی گوید:

دوستان من، عزیزان من، لحظه ای به سخنانم گوش دهید. من هم مثل شما تا به حال به این بیابان نیامده ام واطلاعی ازآن ندارم. من هم اولین باراست که دریک چنین جایی هستم.

اما شخصی هست که ازآن طرف بیابان، ازطرف روشنایی آمده وقبلا"هم ازاین بیابان عبورکرده ومسیررا به خوبی می شناسد.

این شخص دست مرا گرفته تا درمسیر هدایتم کند. ازطرفی هم ما مجبوریم که این راه را طی کنیم. اگرمی خواهید که دراین بیابان تاریک که هیچ چیزدیده نمی شود گم نشوید، دست مرا بگیرید ودنبال من بیایید.

دوست عزیز این صحنه را مجسم کن وتصمیم خودت را بگیر.

آیا حاضری دنبال این شخص که انسان صادقی هم هست بروی؟؟؟

او کصيب من السماء فيه ظلمات و رعد و برق يجعلون اصابعهم في آذانهم من الصواعق حذر الموت و الله محيط بالکافرين (19)

یا همچون بارانی از آسمان، که در شب تاریک همراه با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذران) ببارد. آنها از ترس مرگ، انگشتانشان را در گوشهای خود می‏گذارند; تا صدای صاعقه را نشنوند. و خداوند به کافران احاطه دارد (و در قبضه قدرت او هستند).

صم بکم عمي فهم لا يرجعون (18)

کرولال وکورند، پس برنمی گردند.

شاید منظورازبرنمی گردند این است که منافقین ازراهی که رفته اند  برنمی گردند.