• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 256
تعداد نظرات : 66
زمان آخرین مطلب : 5984روز قبل
دعا و زیارت
 

«قلنا اهبطوا منها جميعا فاما ياتينکم مني هدي فمن تبع هداي فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون» (38) 

دراین آیه اخراج آدم وفرستادن پیامبران را بیان می کند.

ترس سراپای آدم را فرا گرفته بود. با خود فکرمی کرد که درزمین چه پیش خواهد آمد؟ سرانجام کارچه خواهد شد؟ چه سرنوشتی درانتظارمن است؟

خداوند وقتی این حالت را درآدم دید گفت:

همگی بروید روی زمین ولی خاطرجمع باشید که رهایتان نمی کنم. نمایندگان ورسولانی را می فرستم تا شما را هدایت کنند. اگرازرسولان ونمایندگان پیروی کردید،! بدانید که هیچ ترسی برای شما نخواهد بود وهیچ اندوهی نخواهید خورد. 

چهارشنبه 10/5/1386 - 21:46
دعا و زیارت
 

«فتلقي آدم من ربه کلمات فتاب عليه انه هو التواب الرحيم» (37) 

دراین آیه بیان می کند که خداوند توبه را به آدم آموخت.

با اینکه خداوند آدم را ازبهشت بیرون کرد ولی بازطاقت نیاورد وبه آدم توبه را آموخت که بتواند با توبه کردن ازکارخطایش بازگردد. چون خداوند بسیارتوبه پذیرومهربان است.

چهارشنبه 10/5/1386 - 21:45
دعا و زیارت
 

«فازلهما الشيطان عنها فاخرجهما مما کانا فيه و قلنا اهبطوا بعضکم لبعض عدو و لکم في الارض مستقر و متاع الي حين» (36)

دراین آیه خداوند اغوا وفریب آدم توسط شیطان وهمچنین اخراج آدم ازبهشت را بیان می کند. 

شیطان قبلا"به عزت وجلال خداوند قسم خورده بود که آدم را گمراه می کند. اینجا بود که شیطان دست به کارشد. رفت پیش آدم وگفت:

اگرازاین دانه بخورید جاویدان خواهید شد. من قسم می خورم که خیرخواه شما هستم وخوبی شما را می خواهم. مولانا می گوید:

شیطان برای آدم قسم خورد که خیرخواه اوست وآن بلا را سرش آورد. برای ما قسم خورده که دشمن ماست. حال ببین با ما چه می کند؟ 

می گویند حضرت آدم (ع) به خاطرقسمی که شیطان خورد، حرف اورا باورکرد. آدم ازدانۀ نهی شده خورد وشد آنچه که شد.

خداوند به آدم گفت:

مگرنگفته بودم که ازاین دانه نخورید؟

حضرت آدم (ع) گفت: 

خدایا من به خودم ستم کردم.! اگرمرا نبخشی قطعا"جزو زیانکاران خواهم شد.

دراینجا می توان درس دیگری ازقران گرفت.

وقتی که خداوند به شیطان گفت: چرا کاری را که گفته بودم (سجده به آدم) انجام ندادی؟ شیطان شروع به جروبحث نموده وبرای خداوند دلیل وبرهان آورد.

اما وقتی که خداوند به آدم گفت: چرا کاری را که گفته بودم(نخوردن ازمیوۀ درخت) انجام ندادی؟ آدم به جای اینکه جروبحث بی مورد کند، غذرخواهی کرد. 

خداوند آدم را به خاطرنا فرمانی ازآن باغ اخراج کرد وگفت: 

جایی هست به نام زمین! بروید ودرآنجا زندگی کنید. درآنجا بعضی ازشما با بعضی دیگردشمنی خواهید کرد. این زمین محل استقرارشماست وتا مدتی معین درآنجا خواهید ماند.  

چهارشنبه 10/5/1386 - 21:44
دعا و زیارت
 

«و قلنا يا آدم اسکن انت و زوجک الجنة و کلا منها رغدا حيث شئتما و لا تقربا هذه الشجرة فتکونا من الظالمين» (35)

دراین آیه خداوند اسکان حضرت آدم (ع) وحوا را دربهشت بیان می کند واینکه اجازۀ خوردن ازیک نوع دانه ویا میوه را ندارند.  

خداوند جایی بسیارزیبا ودلنشین برای آدم درنظرگرفت وگفت:

ای آدم برودراین جای با ضفا با همسرت، با هم به خوبی وخوشی روزگاررا سپری کنید. هرجای باغ که دلتان می خواهد بروید. هرچه که دلتان می خواهد وهرچقدرکه دلتان می خواهد بخورید، فقط ازاین دانه نخورید که خوردن این دانه شما را ضرردارد.

چهارشنبه 10/5/1386 - 21:43
دعا و زیارت
 

«و اذ قلنا للملائکة اسجدوا لآدم فسجدوا الا ابليس ابي و استکبر و کان من الکافرين» (34)

دراین ایه خداوند تکبرشیطان را بیان می کند واینکه شیطان با این تکبرجزوکافران شد. 

هنگامی که خداوند به ملائکه گفت به آدم سجده کنند، ابلیس فورا"بین خود وآدم مقایسه کرد. دید خودش ازآتش خلق شده که لطیف است، درحالی که انسان ازگل لجن مانند خلق شده، این بود که ازسجده به آدم خود داری کرد.

به همین دلیل، مقایسه کردن دونفربا هم ازاعمال شیطان محسوب می شود. با اینکه بارها به ما گفته شده وخودمان به وضوح می بینیم که انسانها با هم فرق دارند وقابل مقایسه نیستند، با این حال بازهم آدمها را با هم مقایسه می کنیم.

می گویند قران درس زندگی است. خوب این هم یک درس زندگی!

ازنظرقران قیاس کردن کارخوبی نیست وبه ما هم می آموزد که قیاس نکنید. کدامیک ازما به این درس گوش کرده وبه آن عمل می کنیم؟ تمام زندگی ما شده قیاس کردن!

زن، شوهرش را با شوهران دیگرقیاس می کند. مرد، زنش را با زنان دیگرقیاس می کند. پدرومادر، فرزندشان را با بچه های مردم مقایسه می کنند. فرزند، پدرومادرش را با پدرومادرهای دیگرمقایسه می کند وهمینطورهمه چیزرا با همه چیزمقایسه می کنیم.

خدا می داند که این مقایسه کردنها چقدردرزندگی به ما لطمه زده است. ولی مگردست برداریم؟ چقدرخانواده ها به خاطرهمین مقایسه کردنها ازهم پاشیده شده است. چقدروچه بسیارزن وشوهرها که به خاطرهمین مقایسه کردنها شب وروزبا هم دعوا می کنند.

زندگی را به خودمان واطرافیانمان واقوام وخویشان جهنم کرده ایم. ولی بازهم دست بردارنیستیم. آن بچۀ معصوم وبی گناه چرا باید به خاطریک کارغلط ما ازهمه چیززندگی محروم شود؟ چرا زندگی را که می توان به صورت بهشت ساخت، به صورت حهنم می سازیم؟

دانش آموزی داشتم بسیارکوشا ودرس خوان اما سطح یاد گیری او تا حدود نمرۀ 18بود. روزی مادراوبه مدرسه آمد وبه من گفت:

وضعیت درسی پسرم چگونه است؟

گفتم: پسرخیلی خوبی است. با ادب وبا نزاکت وبا تربیت وخانواده داراست اما بیشتراز18نمی تواند بگیرد.

مادردانش آموزاخمهایش را درهم کشید وگفت:

شما معلمها همه مثل هم هستید. چشم دیدن پیشرفت بچۀ مردم را ندارید. معلم سال قبل نیزهمین را گفت ومن به او ثابت کردم که فرزندم بیشترازاینها لیاقت دارد. امسال هم به شما ثابت می کنم.

ازمعلم سال قبل پرسیدم که وضعیت این بچه وخانواده اش چگونه است؟

اوگفت: چی بگم؟ پارسال هم پدرمرا درآورد وهم پدربچۀ خودش را! آنقدربه این بچه فشارآورد که من ترسیدم بچه دچارافسردگی شود وبه ناچارنمرۀ  20 به اودادم درحالی که دانش آموزبیشتراز18 نمی تواند بگیرد. آن طورکه من فهمیدم پسرخواهراین خانم همۀ نمره هایش 20 است واین خانم مدام فرزندش را با پسرخواهرش مقایسه می کند. لذا بچه دربحران بدی به سرمی برد. 

این یک نمونه بود ازهزاران نمونه که درمدرسه ویا اجتماع با آن دست به گریبان هستیم. کدام مادری است که حاضرشود بچه اش را به مرزجنون برساند؟ اگرهمین مادربفهمد که هرانسانی تا یک اندازۀ معین توانایی دارد، دیگرآن قدربه بچه اش فشارنمی آورد.

دلیل اینکه این مادرنمی تواند مطلب به این سادگی را بفهمد، همین مقایسه کردن است. 

آی پدرمادرا، شما را به خدا دست ازمقایسۀ فرزندتان با بچه های دیگران بردارید!!! 

چهارشنبه 10/5/1386 - 21:42
دعا و زیارت
 

«قال يا آدم انبئهم باسمائهم فلما انباهم باسمائهم قال ا لم اقل لکم اني اعلم غيب السماوات و الارض و اعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون» (33)

خداوند سپس به آدم گفت:

ای آدم به اسمای ایشان خبربده !

وچون آدم به اسمای ایشان خبرداد خداوند گفت:

آیا نگفتم به شما که من غیب آسمانها وزمین وهمچنین آنچه را که شما آشکارویا پنهان می کنید می دانم؟

چهارشنبه 10/5/1386 - 21:41
دعا و زیارت
 

«قالوا سبحانک لا علم لنا الا ما علمتنا انک انت العليم الحکيم» (32)

ملائکه درجواب خداوند که به آنها گفت ازاین اسما خبردهید، گفتند:

ما همان قدرمی دانیم که خودت به ما آموخته ای وبیشترازآن نمی دانیم. تنها دانا وحکیم تویی!

چهارشنبه 10/5/1386 - 21:40
دعا و زیارت
 

«و علم آدم الاسماء کلها ثم عرضهم علي الملائکة فقال انبئوني باسماء هؤلاء ان کنتم صادقين» (31)

این آیه می گوید خداوند علم اسما را به آدم آموخت.

بعد آدم را به ملائکه عرضه کرد وگفت:

اگرراست می گویید اسمای اینها را بگویید.

چهارشنبه 10/5/1386 - 21:39
دعا و زیارت
 

«و اذ قال ربک للملائکة اني جاعل في الارض خليفة قالوا ا تجعل فيها من يفسد فيها و يسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک قال اني اعلم ما لا تعلمون» (30)

خداوند به ملائکه می گوید:

می خواهم خلیفه ویا نماینده درزمین قراردهم.

ملائکه می گویند:

می خواهی کسی را نماینده قراردهی که درزمین فساد وخونریزی کند؟ درحالی که ما ترا تسبیح می گوییم وحمد می کنیم وترا تقدیس می کنیم! 

خداوند درجواب می گوید:

من چیزی می دانم که شما نمی دانید.

آری انسان نماینده وخلیفۀ خدا درروی زمین است. ارزش واعتبارانسان دراین آیه معلوم می شود. این آیه نشان می دهد که انسان چه مقام بالا ووالایی دارد.

درسورۀ ص آیۀ 26 آمده است که:

يا داوود انا جعلناک خليفة في الارض فاحکم بين الناس بالحق و لا تتبع الهوي فيضلک عن سبيل الله ان الذين يضلون عن سبيل الله لهم عذاب شديد بما نسوا يوم الحساب (26) 

ای داوود! ما تو را خلیفه و (نماینده خود) در زمین قرار دادیم; پس در میان مردم بحق داوری کن، و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد; کسانی که از راه خدا گمراه شوند، عذاب شدیدی بخاطر فراموش کردن روز حساب دارند!

پس انسان می تواند نماینده وخلیفۀ خدا درروی زمین باشد. اما به شرطی که درمیان مردم به حق داوری کند وازهوی وهوس خود پیروی نکند. امان ازاین هوی وهوس که می تواند انسان را ازخلیفه بودن به پایین ترین درجه یعنی اسفل السافلین تنزل دهد.

واما اینکه ملائکه ما را متهم به جنایت وخونریزی کردند! 

آیا ملائکه ندیده ونشناخته درمورد انسان قضاوت کردند؟

مسلما"ملائکه چون موجوداتی مقدس هستند بی دلیل حرفی را نمی گویند.

بعضیها اعتقاد دارند که قبل ازخلقت انسان فعلی، انسانهای دیگری خلق شده بوده اند که درزمین فساد وجنایت می کردند به همین خاطر ملائکه چنین حرفی را گفتند.

بعضیها می گویند: ملائکه این چنین حدس زدند که این انسان ممکن است جنایت کارباشد.   

آیا خبرنداریم که چه مقام بالا ووالایی داریم؟ ایا خبرنداریم که دراین کرۀ خاکی چه ارزش واعتباری داریم؟ آیا نمی دانیم که آیت خدا درروی زمین هستیم؟ آیا نمی دانیم که خلیفۀ خالق هستی هستیم. همان که این مجموعه وهرآنچه را که می شناسیم وهرآنچه را که نمی شناسیم خلق کرده است؟ دراین کرۀ خاکی ودربین تمام موجوداتی که خداوند خلق کرده ازملائکه وجن وجماد وحیوان ونبات، انسان ازهمه بالاتراست. 

چرا ارزش واعتبارخود را نمی شناسیم؟ چرا قدرومنزلت خود را نمی دانیم؟ فقط کافی است که فکرکنیم که خلیفۀ خدا درروی زمین هستیم. آن وقت است که زنده باد ومرده باد دیگران کوچکترین اثری درروحیۀ ما نمی گذارد. آن وقت است که این دنیا متاع قلیل وآخرت عطای کثیرمی شود. آن وقت است که حاضرنیستیم به خاطرحتی کل دنیا که متاعی قلیل است قدمی درمسیرانحراف برداریم.

براستی ای انسان برای چه به ناحق قضاوت می کنی؟ برای چه حق یتیم ومظلوم را می خوری؟ برای چه تملق می گویی؟ برای چه جنایت می کنی؟ برای این متاع قلیل؟؟؟  یا برای اندیشۀ باطل؟؟؟ 

اگربگویی برای حق دروغ می گویی ویا حق وناحق می کنی که حق نیازی به این چیزها ندارد. چون به گفتۀ خود قران بعد ازحق چیزی نیست جزگمراهی!  

البته ناگفته نماند کسانی که به ناحق قضاوت می کنند ویا حق یتیم ومظلوم را می خورند ویا تملق می گویند ویا حتی جنایت می کنند، اینها هیچگاه فکرنمی کنند که دارند کارخلاف ویا فساد می کنند. همۀ اینها فکرمی کنند که دارند اصلاح می کنند وهرکاری که می کنند حق است.

چهارشنبه 10/5/1386 - 21:38
دعا و زیارت

«هو الذي خلق لکم ما في الارض جميعا ثم استوي الي السماء فسواهن سبع سماوات و هو بکل شي‏ء عليم» (29)

«او خدایی است که همه آنچه را (از نعمتها) در زمین وجود دارد، برای شما آفرید; سپس به آسمان پرداخت; و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود; و او به هر چیز آگاه است.»

منظورازآنچه درزمین است، هر آنچه که درروی زمین دیده می شود. چون هرچه که درزمین است به نوعی برای انسان مفید است.

خداوند به هرچیزی دانا است. یعنی به هرآنچه که درزمین وآسمان ومابین زمین وآسمان است، خداوند دانا است. هیچ چیزازید قدرت خداوند خارج نیست. اوازهمه چیزوهمه کس خبردارد. اوحتی به آنچه که درذهن من وشماست، یعنی آنچه که فکرمی کنیم، آنچه که می اندیشیم خبردارد.

به چنین خدایی چگونه می توان دروغ گفت؟ به چنین خدایی چگونه می توان منکرشد؟ با چنین خدایی نعوذبالله چگونه می توان درافتاد؟

پس بهترنیست همچون ابراهیم (ع) خود را خالصا" مخلصا"تسلیم خدا کنیم وبگوییم:

اسلمت لرب العالمین!

چهارشنبه 10/5/1386 - 21:37
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته