سوأل اول :
فرض کنید در یک مسابقه دوی سرعت شرکت کرده اید. شما از نفر دوم سبقت می گیرید حالا نفر چندم هستید؟
پاسخ:
اگر پاسخ دادید که نفر اول هستید، کاملاً در اشتباه هستید! اگر شما از نفر دوم سبقت بگیرید، جای او را می گیرید و نفر دوم خواهید بود.
سعی کن تو سوأل دوم گند نزنی
برای پاسخ به سوأل دوم، باید زمان کمتری را نسبت به سوأل اول فکر کنی
سوأل دوم:
اگر شما توی همون مسابقه از نفر آخر سبقت بگیرید، نفر چندم خواهید شد؟
پاسخ:
اگر جواب شما این باشه که شما یکی مانده به آخر هستید، باز هم در اشتباهید. بگید ببینم شما چه طور می تونید از نفر آخر سبقت بگیرید؟ (اگر شما از نفر آخر عقب تر باشید، خوب شما نفر آخر هستید و از خودتون می خواهید سبقت بگیرید؟)
مشخصتاً امروز روز شما نیست. شاید بتونید سوأل آخر رو جواب بدید. تمام سعی خودتون رو بکنید. آبروتون در خطره!!!
سوأل سوم:
پدر ماری، پنج تا دختر داره: 1-Nana 2- Nene 3- Nini 4- Nono. اسم
پنجمی چیه؟
پاسخ: Nunu؟
نه! البته که نه. اسم دختر پنجم ماری هستش. یک بار دیگه سوأل رو بخونید.
+++++++++++++++++++++++++++++++++
مردی در مسابقه اطلاعات عمومی شرکت کرده است و سعی دارد جایزه یک میلیون دلاری آن را ببرد.
سوالات
1- جنگ صد ساله چقدر طول کشید؟
الف- 116 سال
ب- 99 سال
ج- 100 سال
د-150 سال
او نمی تواند به سوال جواب بدهد
2-کلاه های پاناما در چه کشوری تولید می شوند؟
الف- برزیل
ب- شیلی
ج- پاناما
د- اکوادر
حالا او با خجالت از دانشجویان تماشاگر در خواست کمک میکند
3-روس ها در چه ماهی انقلاب اکتبر را جشن می گیرند؟
الف- ژانویه
ب- سپتامبر
ج- اکتبر
د- نوامبر
خوب! بقیه حضار باید به دادش برسند
4- اسم شاه جرج ششم چه بود؟
الف- ادر
ب- آلبرت
ج- جرج
د- مانوئل
این بار هم شرکت کننده درمانده تقاضای فرصت می کند
5-نام جزایر قناری در اقیانوس آرام از کدام حیوان گرفته شده است؟
الف-قناری
ب- کانگورو
ج- توله سگ
د- موش
در اینجاست که شرکت کننده بخت برگشته از ادامه مسابقه انصراف می دهد
جواب ها
اگر خیلی خودتان را گرفته اید که همه جواب ها را می دانید و به این بنده خدا کلی خندیده اید بهتر اول جواب ها رو مطالعه کنید
1- جنگ صد ساله در واقع 116 سال طول کشید
2- کلاه پاناما در اکوادر تولید می شود
3- انقلاب اکتبر در ماه نوامبر جشن گرفته می شود
4- اسم شاه جرج آلبرت بوده که بعد از رسیدن به مقام پا دشاهی به جرج تغییر نام داد
5- توله سگ اسم لاتین آن اینسولاریا کاناریا است که یعنی جزایر توله سگ
++++++++++++++++++++++++++++++++++
نامه اسرار آمیز
محبت شدیدی که سابقا ابراز می کردم
دروغ وبی اساس بود و در حقیقت نفرت به تو
روز به روز زیادتر می شود و هرچه بیشتر ترا می شناسم
پستی و وقاحت تو بیشتر در نظرم آشکار می گردد.
در قلب خود احساس می کنم که ناچار باید
از تو دور باشم و هیچگاه فکر نکرده بودم که
شریک زندگی تو باشم زیرا ملاقاتهایی که اخیرا با تو کردم
طبیعت و زمانه روح پلیدت را آشکار ساخت و
بسیاری از اخلاق و صفات تو را به من شناساند و می دانم که
خشونت طبع و تند خوئی ترا بدبخت خواهد کرد.
اگر عروسی ما سر بگیرد مسلما همه عمر خود را با تو
به پریشانی و بد بختی خواهم گذراند و بدون تو عمر خود را
در نهایت شادکامی طی خواهم کرد در نظر داشته باش که روح من
هیچگاه به تو رام نخواهد شد و نفرت و کینه ام پیوسته
متوجه تو است این نکته را باید در نظر داشته باشی و بدانی که
از تو می خواهم آنچه را که گفته ام شوخی و مسخره نکنی و بدانی که
این نامه را از صمیم قلب می نویسم و چقدر تاسف می خورم اگر
باز هم در صدد دوستی با من باشی با نهایت نفرت از تو می خواهم
که از پاسخ دادن به این نامه خودداری کنی زیرا نامه های تو سراسر
مهمل و دروغ است و نمی توان گفت که دارای
لطف و حرارت می باشد بطور قطع بدان که همیشه
دشمن تو هستم و از تو به شدت متفنر هستم و نمی توانم فکر کنم که
دوست صمیمی و وفادار تو هستم!
دوست خوبم
اگر می خواهی بدانی که راز این نامه چه بوده است نامه را یک بار دیگر یک خط در میان بخوان
خاطره ای از حسین رضا زاده
حسین از المپیک برگشته بود.هر کسی میخواست خودی نشان بدهد و از او
تقدیر کند.کارخانه ها و شرکت ها از هم سبقت می گرفتند.سایپا تصمیم گرفته بود
یک ماکسیما به حسین بدهد.مراسمی برگزار شد و مدیر عامل سایپا روی صحنه
رفت و کلید خودرو را در حضور عکاسان و خبرنگاران به حسین هدیه داد.حالا جمعیتی
نزدیک به هزار نفر کنار ماکسیما ایستاده اند.حسین کلید رو گرفت و سوار ماشین
شد .چند دور مقابل دوربینها چرخید و از درب محوطه بیرون رفت.گفتند لابد رفت تا
ماشین را امتحان کند و برگردد.هزاران مهمان و خبرنگار و مدیران سایپا نزدیک به
یک ساعت چشمشان به در خشک شد ولی جهان پهلوان برنگشت!
کمی نگران شدم و به موبایلش زنگ زدم.بلافاصله گوشی رو برداشت.پرسیدم
حسین کجا رفتی؟اینها همه منتظرند...با خونسردی کامل گفت"من آلان تو راه اردبیلم"
ازشون تشکر کن...بگو ماشین خوبیه...دستشون درد نکنه"
((این مطلب که خوندید از زبون رضا رشیدپور مجری صدا و سیما بود))
بعضی عزیزان فوق العاده بیکار هستند
یه عده در راه و ساختمان کار میکنند (راه میرند و ساختمان ا رو میشمارند)
بعضی در شرکتهای خصوصی کار میکنند کثل ایران ول تاب
بعضی کارمند صدا و سیمان البته کارشون شبونس وقتی صدا و سیما برناماش تموم میشه تازه کار این عزیزای زخمت کش شروع میشه
که یاید تا صبح تو شبکه هایی که برنامه نداره فیش فیش کنن اونم یک نفس
بعضی ها جوجه های مرغ داری رو دلداری میدن وقتی مادراشونو سر میبرن
بعضی مثل من بیکارن این فایل رو دانلود کنید و با اکسل باز کنید تا شرایط کار توضیح داده بشه بجنبید تا بازارش به انشعاب نرسیده
برای دانلود فایل http://rapidshare.com/files/378850177/_________________________________________.xls.xls.html
را کلیک نید نمیدونم چطوری لینکش کنم