• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 507
تعداد نظرات : 10
زمان آخرین مطلب : 4079روز قبل
تاریخ
پیشینه و ریشه های نوروز

منبع:سایت شهید آوینی


در مورد پیشینه نوروز و ریشه های آن در سنت فرهنگی منطقه نخستین خبرها را از « سومر» داریم. جشن های آغاز سال سومریان با اسطوره ازدواج مقدس ایزد بانوی سرزمین با خدای مظهر رویش گیاهی، مربوط می شود. كهبه احتمال زیاد باید سومریان آن را از داخل فلات ایران با خود برده باشند.
از اسطوره های سومری كه پس از خوانده شدن لوح های یافته شده در محوطه های باستانی سومر رازشان گشوده شده است نیز چنین بر می آید كه كوهستان های غربی و شمال غربی سومر، یعنی كوه های زاگرس در حوزه لرستان، برای آنان جایگاهی مقدس بوده است. همچنین است در مورد ایلامیان .

تحلیل نقش و نگاره های روی اشیاء و آثار یافته شده، و اطلاعات به دست آمده در محوطه های باستانی داخل فلات ایران نیز از حوزه گسترده فرهنگ دوره اسلامی تا مناطق مركزی و تا حدود سرزمین های شرقی ایرانی و روابط گسترده این مناطق با ایلام حكایت دارد.

ساموئل هنری هوك در كتاب اساطیر خاورمیانه آورده است:
« به نظر می رسد سومری ها از مناطق كوهستانی شمال بین النهرین به منطقه دلتا كوچ كرده باشند.
اساطیر سومری نشان می دهد كه شرایط اقلیمی محل سكونت اولیه ایشان، با شرایط موطن جدیدشان بسیار تفاوت داشته است. »
ونیز می آورد:

« تموز و ایشتر ( صورت های بابلی دو موزی و اینانای سومری ) بارها زیر پیكره صنوبر نر و ماده تصویر می شوند . می دانیم در دلتای دجله –فرات، درخت صنوبر وجود ندارد، و این درخت بومی ناحیه های كوهستانی است. این نواحی خاستگاه اصلی سومرها بوده است. به علاوه به این واقعیت باید توجه داشت كه زیگورات های عظیم، مشخصه معماری معبدهای سومری است و عقیده بر این است كه رو به همان جهت خاستگاه اصلی ساخته شده اند:

ساموئل كریمر نیز در كتاب « الواح سومری » می نویسد:
« به نظر سومریان، خدایان بر فراز كوهستان زمین و آسمان، آنجا كه خورشید می دمد، اقامت داشتند.
منابع یاد شده و ماخذ دیگر نیز مطالبی از این گونه را بر اساس اسناد و مدارك مطرح كرده اند كه رعایت اختصار از آنها در می گذریم.
علاوه بر نتایج مطالعات تطبیقی اسطوره ها، مطالعات مردم شناسی معاصر درباره آیین ها و مراسم نیز نشان می دهد كه صورت نمایشی اسطوره كهن مرگ و باز زنده شدن خدای گیاهی در مناطق گوناگون ایران استمرار یافته است. از جمله، رسم های میر نوروزی، كوسه گردی، پیر بابو ( گیلان ) و مانند اینها. در صورتی كه از این گونه رسم ها، در سرزمین های آن سوی میان رودان ( بین النهرین ) نشانه ای در دست نیست.
از حدود چهار هزار سال پیش، مهاجرت آریاییان از سمت شمال فلات ایران، از سرزمین های سردسیری كه « نه ماه زمستان و سه ماه تابستان بود» آغاز می شود، و با ساكنان داخل فلات ایران به بده و بستان فرهنگی می پردازند. كهن ترین سندی كه از این مهاجرت تاریخی در دست داریم، كتاب اوستا است. اهورامزدا خطاب به جم ( جمشید ) می گوید:
« ای جم هورچهر، پسر یونگهان»
این زمین پر شده و بر هم آمد از رمه ها و ستوران و مردمان و سگان و پرندگان و آتشان سرخ، و رمه ها و ستوران و مردمان بر این زمین جای نیابند.
آنگاه جم به روشنی به سوی نیمروز به راه خورشید فراز رفت و چنین گفت:
ای سپندارمذ( = زمین ) به مهربانی فرازرو، و بیش فراخ شو، كه رمه ها و ستوران و مردمان مرا برتابی.
پس جم این زمین را یك سوم از آنچه پیشتر بود فراخی بخشید...» ( وندیداد – داستان جم )
این نقل اسطوره ای كه برای ما حكم یك سند تاریخی را دارد، حكایت مهاجرت اقوام آرایایی به داخل فلات ایران است. و از متن چنین بر می آید كه جنگ و درگیری هم در كار نیست، كاركاری خدایی است كه به خواست اهورامزدا و با نیایش خورشید، به فرمان جم انجام می گیرد.
جم بعدها در تاریخ افسانه ای وحماسی ایران، به جمشید پادشاه پیشدادی و بنیانگزار نوروز تبدیل می شود. اما در اوستا هیچ نام ونشانی از نوروز نیست. بنابر این آریاییان مهاجر، در سرزمین جدید، كه از زیان آنها « ایران » نام گرفت، با نوروز آشنا شدند.
پس از استقرار آریاییان، در سوی شمال شرقی ایران و حوزه خراسان بزرگ، اسطوره مرگ و رستاخیز خدای گیاهی، با سیمایی اسطوره ای، حماسی، در داستان سیاوش رخ می نماید، و آن هم با نوروز پیوند پیدا می كند.
« آتش پرستان بخارا هر سال به محلی می روند كه احتمالا" سیاوش درآنجا كشته شده است. در آنجا زاری می كنند و قربانی می كنند » ( تاریخ بخارا- نرشخی )
« و هر سالی هر مردی آنجا یكی خروس برد و بكشد، پیش از بر آمدن آفتاب نوروز»
ششمین روز نوروز، بنابر نقل كتاب پهلوی « ماه فروردین روز خرداد» برابر است با روز كین خواهی سیاوش و مردم خوارزم روز ششم نخستین ماه سال را ابتدای سال قرار می دادند و تاریخ خود را با « تورد» سیاوش آغاز می كردند.
دكتر بهار بخش نخست داستان سیاوش را به این دلیل كه در آن نشانی از اساطیر ودایی وجود ندارد، متعلق به دوره تمدن ایرانی ماوراءالنهر می داند و آن را با اعتقادات، اساطیر و آیین های سومری، سامی، مدیترانه ای مربوط می داند. اما با توجه به تحقیقات دیگر ایشان، و با توجه به اسناد و مدارك یاد شده از دیگران كه بن آیین های سومری را در فلات ایران دانسته اند، به نظر می رسد كه بخش نخست داستان سیاوش و رسم های آغاز سال سومری ها نه اقتباس از یكدیگر بلكه برخاسته از یك اصل مشترك باشند.
از دیگر حوزه های فرهنگی داخل فلات ایران، كه به اصطلاح به دوره پیش از تاریخ مربوط می شوند، در این زمینه اطلاع در خور توجهی  در دست نیست، اما از دوره های پس از خاموشی این فرهنگ ها ، از هخامنشیان خبر نوروز را داریم. ایجاد مجموعه بزرگ آیینی تخت جمشید حكایت از اهمیت نوروز و گسترش رواج آن در این دوره دارد.
از دوره های بعدی تاریخ ایران نیز تا زمان معاصر در هر دوره اسناد و مدارك متعدد دال بررواج نوروز وجود دارد، مجموعه این اسناد و مدارك بیانگر استمرار و پیوستگی رواج نوروز در دوره های مختلف تاریخی است.  

سه شنبه 8/12/1391 - 19:50
تاریخ

8 نكته درباره سفره هفت سین

8 نكته درباره سفره هفت سین
8 نكته درباره سفره هفت سین

 



1. هر سال رنگی را برای هفت‌سین انتخاب كنید. یك سال صورتی‌های تیره و روشن، سال بعد آبی‌های متفاوت و... شما با رنگ نشاط و شادی خلق می‌كنید كه با وسیله دیگری امكان ندارد. لازم نیست سفره‌ها و پارچه‌های رنگی بخرید، شال‌های بلند زنانه را بشویید و اتو كنید. سپس با كمی چین و شكن در هم ادغام كنید. برای مثال، شال صورتی را به صورت اریب روی میز پهن كنید و یك پارچه سفید یا روسری سفید را مانند گل در مركز شال صورتی جمع كنید تا ظرف سیب یا ماهی را روی آن بگذارید.
2. لیوان‌های ساده را با چسب حرارتی و كمی نگین و دكمه و پارچه تزیین كنید. با این كار محیط را به فضایی شادمانه و خوشایند تبدیل می‌كنید. برای مثال، نوارهای طلایی را اطراف یك لیوان ساده چین بدهید و با سنگ و شیشه‌های طلایی كه اغلب روی لباس زنانه دوخته می‌شود كاملش كنید.
3. برای افراد خانواده یادداشت‌های رنگی و شخصی بگذارید و آرزوهای واقعی و شاد را در كارت‌های ساخته دست خودتان بنویسید یا عكسی از لحظات شاد خانواده را تكثیر كنید و هدیه بدهید.
4. اگر از هفت‌سین‌های آماده و جمع‌وجور استفاده می‌كنید، می‌توانید با پارچه‌ها و روبان‌ها و شمع در اطراف‌ آن فضای متفاوتی خلق كنید ولی اگر در توان شما هست حتما سبزه طبیعی برای هر سال بگذارید و از نوع مصنوعی آن استفاده نكنید. سبزه شاداب و بزرگ همه سبزی كه سال شما باید داشته باشد، به روحیه شما می‌بخشد. از گل‌های تازه و رنگارنگ هم استفاده كنید.

5. به وسیله فویل آلومینیومی اشكال متفاوتی برای سبزه عید، درست كنید. برای مثال، بته‌جقه و ستاره و گل‌های سنتی مانند گل شاه‌عباسی... كمی حوصله و عشق لازم است، سخت نیست.
6. شادترین عكس خانوادگی را قاب كنید و سر سفره بگذارید، مانند عكسی از سفری خوب و خوش و مهمانی‌های شاد، تا لحظه تحویل سال نو به شادی فكر كنید.
7. سكه هفت‌سین را همراه با سماق و سنجد و نقل رنگی در حریری رنگین بریزید و مانند بسته‌های نقل عروسی با روبان ببندید. می‌توانید این كیسه‌ها را برای یادآوری لحظات خوب در تمام سال به اعضای خانواده هدیه بدهید.
8. اگر ماهی عید را در میانه راه نوروز و یا پس از آن مرده پیدا كردید و احساس بدی داشتید، لازم نیست ماهی قرمز بخرید. ظرفی به شكل ماهی و یا شمعی شبیه ماهی بسازید و یا از ماهی‌های كوچك آكواریوم كه مقاومت دارند، استفاده كنید.

سه شنبه 8/12/1391 - 19:49
تاریخ
خانواده ها وآمادگی  برای نوروز

 

منبع:سایت شهید آوینی
خانواده، نخستین هسته اجتماعی است كه در شمول كاركرد وفاقی نوروز قرار می گیرد. در نوروز همه مردم هر جا باشند به خانه و كاشانه خویش باز می گردند تا در ساعت تحویل سال و صبح نوروز در جمع خانواده و كنار سفره عیدی باشند. این حضور جمعی خانواده در پی فعالیت یك ماه استقبال از نوروز و تمیز كردن وآماده ساختن خانه و تدارك لوازم عید است، و همراه با آدابی است كه همه ملزم به رعایت آن هستند. رعایت این آداب نقشی پویا در انسجام خانواده دارد. برای حضور در كنار سفره عیدی و لحظه تحویل سال كه هر دو از بار تقدس برخورداند، باید پاكیزه بود، باید شست و شو كرد و آراسته، به ادب و به آیین باید بر كنار سفره عید نشست. آیینه و آب ، چراغ روشن ، كتاب و شمایل مقدس و سبزه نورسته و سكوت در انتظار آغاز سال، فضای راز آمیز و روحانی ایجاد می كند، كه برای همیشه در خاطره كودكان تصویری ماندگار و آمیخته باشادی و محبت است، و بزرگترها را به فراموش كردن دل آزردگی ها می خواند. سپس كلام مبارك باد وشیرینی سفره عید، همه را شیرین كام می كند و راهی دید و بازدیدهای نوروزی.

نقش وفاقی تحویل سال، در نقاطی كه مكان زیارتگاهی و مقدسی داشته باشند، از محدوده فضای خانواده فراتر می رود. مردم در مكان مقدس گرد می آیند و نوروز را با هم آغاز می كنند. چنانكه تدر بارگاه امام رضا( ع ) در مشهد، حرم حضرت معصومه( س ) در قم، و شاه چراغ ( ع ) در شیراز و سحن و سرای امامزادگان و قدمگاه ها  در شهر و روستاهای دیگر و در كنار علم مقدس كه از نوروز تا چهل روز با نام شاه مردان بر مزار پاك در افغانستان برافراشته می شود.
همچنین است در سایر رسم ها ومراسم نوروزی در نقاط گوناگون      

سه شنبه 8/12/1391 - 19:46
تاریخ
نوروز جشن بهار:

منبع:سایت شهید آوینی

نمونه ای عالی از میراث فرهنگی و معنوی
نوروز نخستین روز است از فروردین ماه زین جهت روز نو نام كردند، زیراك پیشانی سال نو است.
درباره پیدایش جشن فروردین یا جشن بهار افسانه های بسیاری نقل شده است كه جنبه اساطیری دارند اما محققان آن را از مراسم كهن ایرانیان آریایی دانسته اند كه با تصرفات و تغییراتی از عصری به عصر دیگر انتقال یافته است و تا به امروز كه ایرانیان همچنان پیوند عمیق خود را با نوروز حفظ حفظ كرده اند. مراسم نوروز دارای ویژگی های در خور توجهی است: طولانی ترین جشن ایرانیان است و دو هفته به طول می انجامد مجموعه ای از مراسم و سنت ها را به همراه دارد و از این رو پر مایه ترین جشن است. خانه تكانی كه با تمیزی و نظافت عادی خانه تفاوت دارد  سبزه درست كردن به نیت برداشت محصول خوب و امید بركت و فراوانی چهارشنبه سوری، یعنی دور كردم آفت و بلا از خانه و كاشانه روز خیرات برای رفتگان و زیارت اهل قبور ( پنجشنبه آخر سال و شب آخر سال ) چیدن سفره هفت سین ، دعای تحویل سال نو، دید و بازدید و بالاخره سیزده بدر به عنوان نمادی از راندن دیو سرما از شهر و روستا
ویژگی دیگر نقش اساسی است كه زنان در برپایی این مراسم دارند و بالاخره در تمامی آیین های نوروز به گفته استاد غلامحسین زرین كوب یك جنبه داءما" تكرار شونده وجود دارد و آن هم پیكار میان نور و ظلمت است و از همین روست كه حفظ و معرفی این مراسم به عنوان یكی از غنی ترین نمونه های میراث شفاهی و معنوی ایران اسلامی و منبع اصلی هویت فرهنگی به جامعه بشری ضروری به نظر می رسد. میراثی كه به همان اندازه میراث مادی اهمیت دارد و بخشی از  حافظه بشری است و خود متشكل از بیان های فرهنگی و مردمی متنوعی است كه به صورت شفاهی انتقال می یابد شكننده است و در معرض خطر، و پدیده ای زنده و در حال تحول مستمر.
یكی از وظایف سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی ملل متحد ( یونسكو ) بر طبق اساسنامه آن حفظ افزایش  و انتقال دانش به طرق مختلف و از جمله تضمین حفاظت و حمایت از میراث بشری است .  به همین منظور از بدو تاسیس خود مجموعه ای كنوانسیون های میاث فرهنگی را تصویب كرده است از جمله كنوانسیون حفظ میراث فرهنگی و طبیعی جهان مصوب سال 1972 این كنوانسیون تنها به میراث بنایی یا میراث مادی محدود می شد و میراث معنوی را در بر نمی گرفت . بنابر این بسیاری از كشورهای آفریقایی، آسیایی و آمریكایی لاتین با توجه به اهمیت میراث شفاهی به عنوان منبع الهام برای خلاقیت و ارزش نمادی آموزشی ، اجتماعی واقتصادی این نوع میراث پیشنهاد كردند كه یونسكو راههای دیگری برای شناسایی، حفاظت، احیاء و ترویج آن جستجو كرده و سند بین المللی جدیدی را كه در بر گیرنده جنبه های گوناگون میراث معنوی باشد تدوین كند . متعاقب آن در سال 1989 سند حفظ فرهنگ های سنتی و عامه مشتمل بر 7 فصل ( تعریف، شناسایی، حفظ و حراست ، اشاعه و ترویج حمایت و همكاری بین المللی تصویب شد.
در این سند كه جنبه توصیه را دارد فرهنگ سنتی و عامه چنین تعریف شده است: مجموعه آفرینش های سنتی یك اجتماع فرهنگی كه توسط یك گروه یا افراد بیان می شود و بازتابی از نیازها و انتظارات جامعه و بیان هویت فرهنگی و اجتماعی آن است و ارزش ها و هنجارهایش به صورت شفاهی انتقال می یابد. زبان، ادبیات، موسیقی، بازی ها، اسطوره ها، آیین ها، آداب و رسوم، دانش صنعتگری، معماری و سایر هنرها اشكال متعدد فرهنگ سنتی و عامه را تشكیل می دهند. توصیه سال 1989 یونسكو مساله تهیه فهرست موسسات ملی فعال در زمینه فرهنگ های سنتی و عامه و ثبت آنها در پایگاه اطلاعاتی منطقه ای و جهانی، ایجاد نظام های شناسایی، جمع آوری، نمایه سازی و ثبت اشكال متنوع فرهنگ های سنتی و عامه، حراست از آنها و حمایت از حاملان فرهنگ سنتی و عامه، آموزش، اطلاع رسانی و همكاری منطقه ای و جهانی، را نیز مطرح می ساخت. مشكل عمده ای كه در سطح جهان در زمینه تدوین كنوانسیون میراث معنوی وجود داشت، تعیین گستره كنوانسیون بود، زیرا موضوع میراث معنوی است و. خود تابع تغییرات مستمر و با زندگی نمادی ملت ها ارتباط دارد و بنابر این تعیین یك سند قابل اجرا برای كلیه فرهنگ ها دشوار است. در آوریل 1997 میزگردی در تایلند برگزار شد كه در آن بر ضرورت تعیین یك نظام ملی شناسایی، حفظ و حمایت قانونی از فرهنگ سنتی و عامه به عنوان مقدمه ای برای اتخاذ اقدامات لازم در سطح جهانی تاكید گردید. در همین چهار چوب برنامه سرمایه های انسانی زنده  یا گنجینه های زنده بشری با هدف ترویج انتقال دانش ها و مهارت های سنتی از طریق شناسایی و حمایت از صاحبان و حاملان آن اراءه گردید و مدیر كل یونسكو در سال 1996 با اشاره به اینكه همكاری فرهنگی بین المللی بهترین فرصت برای تشویق درك و شناخت متقابل ملت ها از یكدیگر و گام نخست در ایجاد فرهنگ صلح در جهان است، از كلیه كشورها در خواست كرد تا فهرستی از سرمایه های انسانی زنده خود تهیه كنند و برای ثبت در فهرست جهانی به یونسكو تسلیم نمایند. تا كنون تعداد بسیاری از كشورهای جهانی در این زمینه اقداماتی را انجام داده اند.
در ژوءن سال 1997 بخش میراث معنوی یونسكو با همكاری كمیسیون ملی یونسكو در مراكش یك اجلاس مشورتی بین المللی در زمینه حفظ فضاهای فرهنگی و عامه تشكیل داد. شركت كنندگان در این اجلاس با اشاره به ضرورت مطالعه روش های آموزش سنتی و انتقال دانش مربوط به میراث شفاهی محترم شمردن ساختارهای اجتماعی آموزش و انتقال لزوم حفظ بیان های فرهنگی شفاهی در برابر فشارهای اقتصادی فزاینده و به خصوص جهانگردی بین المللی و فولكلوریزه كردن بیان های فرهنگی شفاهی كه برخی اشكال جهانگردی آن را ترویج می كند، به اتفاق آرا ایجاد مكانیزم بین المللی معرفی و تحلیل از بهترین نمونه های میراث شفاهی توسط یونسكو را تصویب كردند. عنوان این برنامه جدید شاهكارهای میراث شفاهی و معنوی بشری است و هدف آن عبارت است از :
-        تجلیل از شاهكارهای میراث شفاهی و معنوی جامعه بشری كه می تواند فضاهای فرهنگی و یا اشكال بیان فرهنگی سنتی و عامه باشد.
-        تشویق دولت ها، سازمان های غیر دولتی ، اجتماعات محلی به شناسایی، حفظ و ترویج میراث شفاهی و معنوی به عنوان گنجینه حافظه جمعی ملت ها و ضامن بقای تنوع فرهنگی تشویق افراد و گروهها موسسات و نهادها به مشاركت در حفظ حمایت و ترویج میراث معنوی و شفاهی
-        فضاهای فرهنگی مورد نظر عبارتند از : مكان ( مكان فیزیكی ) و همچنین زمان ( ادواری، فصلی ، تقویمی ) اجرای فعالیت های فرهنگی سنتی، موجودیت این فضای زمانی و مكانی منوط به اجرای فعالیت های فرهنگی سنتی است.
مكانی منوط به اجرای فعالیت های فرهنگی سنتی است.
برای تعریف میراث شفاهی و معنوی همان تعریف توصیه سال 1989 یونسكو از فولكلور ( فرهنگ سنتی و عامه ) پذیرفته شده است. یعنی مجموعه آفرینش های سنتی یك جامعه فرهنگی كه توسط یك گروه یا افراد بیان می شود، و بازتابی از انتظارات جامعه و هویت فرهنگی و اجتماعی آن است. هنجارها و ارزش هایش به صورت شفاهی یا از روی تقلید انتقال می یابد و خود شامل زبان، ادبیات، موسیقی، بازی ها، اسطوره ها، آیین ها و مناسك، آداب و رسوم، صنایع دستی، معماری و سایر هنرهاست . دامنه این تعریف با افزودن اشكال سنتی ارتباطات و اطلاع رسانی گسترش یافته است.
این برنامه كه قرار است هر دو سال یكبار اجرا شود در كنفراس عمومی آینده یونسكو مطرح خواهد گردید و ضوابطی نیز برای انتخاب شاهكارهای میراث شفاهی و معنوی بشری پیش بینی شده اند كه به اختصار عبارتند از :
-        ارزش آن به عنوان یكی از شاهكارهای نبوغ خلاق انسانی
-        ریشه داشتن در سنت فرهنگی یا تاریخ فرهنگی جامعه مورد نظر
-        نمونه ای استثنایی از آزادی و تنوع بیان فرهنگی، مناسبات اجتماعی
-        دگر پذیری، و تفاهم فرهنگی، حفظ حافظه جمعی آموزش جوانان و انتقال ارزش های جهانی و تبادل میان نسل ها
-        نقش آن در تصدیق هویت فرهنگی ملت ها و اجتماعات فرهنگی
-        اهمیت آن به عنوان منبع الهام و مبادله بین فرهنگی
-        عامل برقراری ارتباط بین ملت ها و اجتماعات
-        نق شفرهنگی واجتماعی معاصر آن
-        استفاده و كاربرد مهارت ها و دانش فنی در اجرای آنها
-        ارزش آنها به عنوان شاهدی یگانه از یك سنت فرهنگی زنده
-        خطر از بین رفتن آن به دلیل نبود وسایل حفاظت و حمایت و یا در اثر فرایند تغییرات و دگرگونی های سریع، شهر نشینی و یا فرهنگ پذیری
جای آن دارد كه محققان و پژوهشگران و نهادها و مقامات ذی ربط در زمینه معرفی نمونه های شاخص میراث شفاهی و معنوی ایران به جهان در قالب برنامه های یونسكو و به خصوص نوروز مه خود مجموعه ای از آیین ها و مراسم است، تامل كنند.     

سه شنبه 8/12/1391 - 19:45
اخبار

بازخوانی پیام‌های نوروزی رهبر انقلاب از سال 69 تا 91

ایران > رهبری- همشهری آنلاین:
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نخستین دقایق آغاز سال نو، در پیامی به ملت شریف ایران، با تشریح اوضاع مهم «سال قبل»، چارچوب کلی و افق پیش روی ملت و مسوولان جمهوری اسلامی را در سال پیش رو، ترسیم می‌کنند.

به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) بخش‌هایی از پیام‌های نوروزی ایشان از سال ۶۹ تا ۹۱ را در زیر می‌خوانید:

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 69

ما امسال عید نوروز را در حالى برگزار می‌کنیم که خداى متعال با فقدان بزرگ رهبر عظیم‌الشأن‌مان، امتحان سختى از ما کرد و دوران سختى را بر ما گذراند. آن فقدان، محنت بزرگى بود. امیدواریم که خداى متعال، روح آن بزرگمرد را با ارواح مقدسه‌ انبیا و اولیا محشور کند و او را از ما راضى نماید و ما را در راه او، مستمر و مستدام بدارد. امیدواریم که خداوند، نظر لطف و محبت خود را که در طول این یازده سال همواره بر این ملت و بر این نظام داشته است، باز هم آن را بر ما مستمر بگرداند و ما بتوانیم به کمک خدا و با حرکت در راه او و با استغفار و توبه‌ى الى‌اللَّه، متاع حَسَن و قدرت و قوّت و عزت الهى را براى خودمان و براى این ملت بزرگ و فداکار تأمین کنیم.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 70

شما ملت عزیز ما توانستید با کمک‌هاى خودتان به دولت و به مردم آسیب‌دیده‌ کشور، کارى بکنید که در طول تاریخ گذشته‌ ما بی‌سابقه بود. ما زلزله‌هاى بسیارى را دیده‌ایم؛ حوادث طبیعى بسیارى را در گذشته از نزدیک شاهد بوده‌ایم؛ حادثه‌یی با عظمتِ زلزله‌یى که در شمال پیش آمد، بعضاً در گذشته هم اتفاق افتاده بود؛ لیکن هیچوقت نشده بود که آثار و عوارض آن حوادث تلخ، به این سرعت به سمت بهبودى پیش برود که در این بار اتفاق افتاد. البته کمبودها در آن مناطق زیاد است؛ لیکن آن‌چه که از پیشرفت امور و کمک به زلزله‌زدگان و آسیبدیدگان و تأمین مسکن و غیر این‌ها اتفاق افتاد، به برکت همکارى و همدوشى مردم با دولت و تلاش فراوان ملت و دولت در این زمینه بود.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 71

یکى از این حوادث سال گذشته، از هم پاشیده شدن امپراتورى بزرگ و کشور اتّحاد جماهیر شوروى و زوال یک ابر قدرت بود که حقیقتاً حادثه‌اى بزرگ در زمان و تاریخ ما به حساب می آید. این حادثه از چند نظر حائز اهمیت است: اوّلاً از این نظر که موجب شد در خلال کشورها و ملت‌هایى که استقلال و آزادى خودشان را به دست آوردند، کشورها و ملت‌هاى مسلمان نیز به این امتیازات برسند. میلیون‌ها مسلمان در این منطقه و در همسایگى ما توانستند آشکارا و با صراحت، آرزوها، آرمان‌هاى اسلامى و فرهنگ خود را بر زبان بیاورند و آن را مطرح کنند؛ در حالى که ده‌ها سال از این حقّ طبیعى محروم بودند.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 72

آن‌چه که من به برنامه‌ریزان و مسؤولین دولتى مؤکّداً سفارش مى‌کنم، این است که در این برنامه توجّه کنند که هدف اصلى، کمک به طبقات محروم جامعه باشد. این، چیزى است که ما را به «عدالت اجتماعى» نزدیک مى‌کند. هدف اصلى در کشور ما و در نظام جمهورى اسلامى، عبارت از تأمین عدالت است و رونق اقتصادى و تلاش سازندگى، مقدّمه آن است. ما نمى‌خواهیم سازندگى کنیم که نتیجه این سازندگى یا نتیجه رونق اقتصادى، این باشد که عدّه‌اى از تمکّن بیشترى برخوردار شوند و عده‌اى فقیرتر شوند. این، به هیچ‌وجه مورد رضاى الهى و رضاى اسلام و مورد قبول ما نیست.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 73

تذکّرى که مى‌خواهم عرض کنم این است که از آغاز سال جدید، دو شاخص را به عنوان شعار براى خودمان قرار دهیم: این دو شاخص، عبارت است از «وجدان کار» و «انضباط اجتماعى». این دو شاخص، براى همه ما، در هر جا که هستیم بسیار مهم است. «وجدان کار» یعنى این‌که اگر کارى را به عهده گرفتیم و انجام آن را تعهّد کردیم - چه این کار، براى شخص خودمان یا خانواده خودمان؛ جهت نان درآوردن باشد، و چه کارى اجتماعى و مردمى و مربوط به دیگران باشد آن را خوب و کامل و دقیق و تمام انجام دهیم. به تعبیر معروف، براى آن کار، «سنگ تمام بگذاریم». اگر ملتى داراى «وجدان کار» باشد، محصول کار او خوب خواهد شد، و وقتى محصول کار نیکو شد، وضع اجتماعى، به طور قطع بهبود پیدا خواهد کرد.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 74

من عرض مى‌‌کنم امسال هم می‌خواهم دو توصیه بکنم. یک توصیه این است که آن دو شعار شعارهای سال 73 را زنده نگه داریم... توصیه دوم که آن هم براى جامعه ما بسیار مهم است، «انضباط اقتصادى و مالی» است. من این را از آحاد ملت و مسؤولین کشور و مأمورین دولت، امسال تقاضا دارم. انضباط اقتصادى و مالى یعنى مقابله با ریخت و پاش، زیاده روى و اسراف. ریخت و پاش مالى و زیاده روى در خرج کردن و زیاده روى در مصرف، به هیچ وجه صفت خوبى نیست. نه اسمش جود و سخاست و نه کرم و بزرگ منشى است. فقط اسمش «بى‌‌انضباطى اقتصادى و مالى» است.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 75

من همه را به رعایت منابع مالى کشور توصیه مى‌کنم... اسراف در ثروت عمومى و موجودیهاى این کشور و منابع طبیعى و نیز در آنچه که با زحمت زیاد به دست مى‌آید و اسراف در نان و آب و انرژى و نیروى انسانى، همه اینها بد است. اسراف، نقطه مقابل آن توصیه‌اى است که ما در سال گذشته و سالهاى قبل از آن عرض کردیم که عبارت از «انضباط» است. اگر بخواهیم با اسراف مبارزه کنیم، باید براى این کار برنامه‌ریزى انجام گیرد و آن را مسؤولان دولتى انجام دهند. بنابراین، توصیه اوّل من، مبارزه با اسراف و زیاده‌روى و نابود کردن اموال عمومى و اموال شخصى است؛ چون اموال شخصى هم، به نحوى به اموال عمومى برمى‌گردد.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 76

من امسال مى‌خواهم مثل سالهاى قبل، به همه مردم یک سفارش بکنم. بحمداللَّه سفارشهایى که شده، مورد توجّه قرار گرفته است. هم مردم توجه کرده‌اند و هم مسؤولان، و من توقّعم از هر دو است؛ هم از مردم و هم از مسؤولان. من می‌خواهم به مردم عزیزمان عرض کنم که امسال همه سعى کنند اسراف را کنار بگذارند. متأسفانه در زندگیهاى ما اسراف وجود دارد. اسراف یعنى تضییع نعمت الهى؛ یعنى نشناختن قدر نعمت الهى. البته بیشتر، مخاطب ما در این سخن، افراد متمکّنند. افرادى که تهیدتست یا متوسّطند، به نظر مى‌رسد که کمتر اسراف مى‌کنند... کنار گذاشتن اسراف در چیزهایى که به نظر کوچک می‌آید؛ مثل اسراف در مصرف بی‌رویّه آب، ضرورى است.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال نو 77

امسال توصیه مهمّ من عبارت است از صرفه‌جویى. دولت هم باید صرفه‌جویى کند؛ ملت هم باید صرفه‌جویی کند. دولت، علاوه بر صرفه‌جویى بایستى راههاى صرفه‌جویى را هم به مردم تعلیم دهد. تا وقت نگذشته است - تا ماههاى اوّل سال، سپرى نشده است - بایستى فهرستى از انواع صرفه‌جوییهایى را که مردم مى‌توانند بکنند - در آب، نان، بنزین و در مصارف گوناگون و همه چیزهایى که براى صرف آنها مجبوریم از سرمایه‌هاى کشور و نفت مصرف کنیم - و راههاى صرفه‌جویى در آنها را به مردم تعلیم و نشان دهند؛ مردم هم جدّاً سعى کنند که صرفه‌جویى نمایند.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 78

سالى که در این ساعت و در این روز آغاز مى‌شود، سالى است با امیدها و با امکانات فراوان و انشاءاللَّه با توکّل به خدا، سالى متناسب با خواستها و ارزشهاى ملت ایران است. از مهمترین خصوصیات امسال این است که مصادف با صدمین سال ولادت امام بزرگوار ماست. به همین مناسبت جا دارد که این سال را سال امام خمینى (رحمةاللَّه‌علیه) بدانیم و بنامیم. فقط هم نامیدن و عنوان، کافى نیست. باید ان‌شاءاللَّه همه سعى کنند شخصیت بزرگوار امام خمینى را با همان ابعاد عظیم، به درستى بشناسند و خصوصیات آن را ان‌شاءاللَّه در زندگى خود و زندگى ملت و عرض و طول معنوى کشور، اِعمال و پیاده کنند.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 79

سال جدیدى را در پیش رو داریم و همان طور که مى‌دانید، امسال، هم در آغاز و هم در پایان خود، مزیّن به عید مبارک غدیر است؛ یعنى سال 1379، دو عید غدیر دارد. بسیار مناسب است که ما این سال را به این مناسبت، «سال امام امیرالمؤمنین، على‌بن‌ابى‌طالب علیه‌السّلام» بدانیم و بنامیم و خودمان را به آن بزرگوار نزدیک کنیم... امیرالمؤمنین علیه‌السّلام در زندگى حکومتى خود، نسبت به عدالت، نسبت به حقوق ضعفا و درماندگان و پابرهنگان، بى‌اغماض و بى‌گذشت بود. ماهم باید همینطور باشیم. آن حضرت نسبت به حقّ خود و به سهم خود، بسیار پرگذشت بود؛ همه ما نیز باید همین‌گونه باشیم.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 80

در زمینه آنچه که ما در سال 80 باید به عنوان شعارهاى اساسىِ خودمان به آن نگاه کنیم، من دو نقطه مهم را مطرح مى‌کنم: نقطه اوّل، اقتدار ملى است. اقتدار ملى براى یک کشور، حفظ کننده هویت او، مایه عزّت او و وسیله رسیدن او به آرمانهاست. نکته دوم و نقطه‌ى اساسى دیگر مسأله اشتغال است. سال را باید از آغاز تا پایان، سالِ تلاش براى ایجاد اشتغال مفید و مولّد قرار دهیم. در مطالعات عمیق و بررسی‌هاى همه‌جانبه اقتصادى، به این نتیجه مى‌رسیم که نقطه عزیمت و شروع، عبارت است از تلاش براى اشتغال. براى جامعه ما شایسته نیست که جمع بزرگى از مردم -جوانان- از اشتغال مفید و مولّد محروم باشند.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 81

امسال، سال شمسى ما، هم در فروردین و هم در آخر سال در اسفند، با عاشوراى حسینى مقارن و مصادف است. بنابراین جا دارد که ما امسال را «سال عزّت و افتخار حسینى» بدانیم. امیدواریم ملت عزیز ما با تمسّک به معنویتِ حسین‌‌بن‌‌على علیه‌السّلام و با آشنایى بیشتر با آن بزرگوار، عزّت و افتخار و سربلندى را براى خود کسب کند؛ همچنان که بحمداللَّه به برکت آن حضرت و به برکت اسلام و قرآن، از عزّت و افتخار معنوى برخوردار بوده و هست.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 82

نکته‌‌اى که امسال اضافه مى‌‌کنم و به آن تأکید مى‌‌ورزم، این است که همه‌‌ى مسؤولان در سه قوّه، باید نهضتى را براى خدمت‌‌رسانى به مردم شروع کنند. ممکن است ما انواع و اقسام کارها و برنامه‌‌ها را در پیش‌‌رو داشته باشیم و اجرا کنیم؛ باید در میان آنها آنچه خدمت‌‌رسانىِ عمیقتر و ماندگارتر و زودبازده‌‌تر محسوب مى‌‌شود، اولویّت پیدا کند. به ویژه این کارها باید بیشتر در خدمت قشرهاى مستضعف و محروم و محتاج جامعه صورت گیرد... مسؤولان باید مردم را در قبال یک گزارش درست و متقن، مختار به قضاوت کنند تا مردم بتوانند کارآمدىِ نظام را به چشم ببینند و نسبت به آن قضاوت نمایند. نهضت خدمت‌‌رسانى به مردم یک مبارزه‌‌ى بزرگ و سنگین است؛ زیرا خدمت رساندن به عموم مردم با منافع بعضى گروههاى خاص تضاد پیدا مى‌‌کند و این‌‌جاست که باید با مبارزه و همّت و عزم راسخ وارد میدان شد.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 83

سال 83 آخرین سال دولت خدمتگزار کنونى است؛ همچنانکه مدت مسؤولیت پنج ساله‌ی اول رئیس قوه‌ی قضائیه و مجلس ششم شوراى اسلامى دوران مسؤولیت خود را به پایان مى‌برند. آنچه که در این سال مناسب و لازم است که انجام بگیرد، این است که مسؤولان بخشهاى مختلف به مردم گزارش بدهند که در دوران مسؤولیتى که در حالِ پایان یافتن است یا پایان یافته، چه خدمت بزرگ و چه کار شایسته‌ای را براى مردم انجام داده‌اند. دولت خدمتگزار، قوه‌ی قضائیه و مجلس شوراى اسلامى به مردم پاسخ دهند که آنچه را که به عنوان شعار کار خود بر زبان آورده‌اند و همچنین آنچه را که مطالبات عمده‌ی رهبرى در این سالها بوده است، چگونه تحقق بخشیده‌اند. درواقع سال 83، سال پاسخگویى سه قوه به ملت ایران است.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 84

آنچه براى مردم و مسؤولان - هر دو - حایز اهمیت است، عبارت است از همکارى و حفظ وحدت ملى و همبستگى عمومى ملت در قبال آنچه مسؤولان موظفند انجام دهند. ادامه‌ى این راه از یک طرف، و همکارى مردم و مسؤولان از سوى دیگر، مىتواند ما را در پیشرفت این راه و پیشبرد این اهدافِ والا کمک کند. بنابراین امسال «همبستگى ملى و مشارکت عمومى» مى‌تواند شعار بزرگ ملت ایران باشد. یقیناً مشارکت عمومى مردم - چه در انتخابات و چه در مسائل گوناگونى که این دولت و همچنین دولت آینده در پیش‌رو دارد - و همبستگى ملى آنان خواهد توانست به پیشرفت برنامه‌ها کمک کند.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 85

در این مقطع زمانى، یاد و نام مبارک پیامبر اعظم از همیشه زنده‌تر است؛ و این یکى از تدابیر حکمت و الطاف خفیّه‌ى الهى است. امروز امت اسلام و ملت ما بیش از همیشه به پیغمبر اعظم خود نیازمند است؛ به هدایت او، به بشارت و انذار او، به پیام و معنویت او، و به رحمتى که او به انسان‌ها درس داد و تعلیم داد. امروز درس پیغمبر اسلام براى امتش و براى همه‌ى بشریت، درسِ عالم شدن، قوى شدن، درس اخلاق و کرامت، درس رحمت، درس جهاد و عزت، و درس مقاومت است. پس نام امسال به طور طبیعى، نام مبارک پیامبر اعظم است. در سایه‌ى این نام و این یاد، ملت ما درس‌هاى پیغمبر را باید مرور کند و آنها را به درس‌هاى زندگى و برنامه‌هاى جارى خود تبدیل کند.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 86

ملت ما باید هشیار باشد. تلاش براى سازندگى کشور و عمده‌تر و مهمتر از آن، تلاش براى اتحاد کلمه و یکپارچگى ملى و اتحاد امت اسلامى ادامه یابد. عاقلانه، هوشیارانه، خردمندانه و مدبرانه بایستى این اتحاد را حفظ کرد و روزبه‌روز تقویت کرد. من به همین جهت به مسأله‌ى اتحاد کلمه‌ى ملتمان اهمیت مى‌دهم. و به نظر من امسال، سالِ «اتحاد ملى و انسجام اسلامى» است؛ یعنى در درون ملت ما اتحاد کلمه‌ى همه‌ى آحاد ملت و قومیتهاى گوناگون و مذاهب گوناگون و اصناف گوناگون ملى؛ و در سطح بین‌المللى، انسجام میان همه‌ى مسلمانان و روابط برادرانه‌ى میان آحاد امت اسلامى از مذاهب گوناگون و وحدت کلمه‌ى آنها.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 87

من برای این سال دو چیز را انتظار می‌برم... در این سال باید نوآوری فضای کشور را فرا بگیرد و همه خود را موظف بدانند که کارهای نو و ابتکاری را ـ در سایه‌ی مدیریت صحیح و تدبیر درست ـ در فعالیت کشور وارد کنند. انتظار دوم این است که فعالیتهایی که در سالهای گذشته انجام گرفته است، کارهایی که دولت کرده است، سرمایه‌گذاریهای بزرگی که مسئولان گوناگون و آحاد مردم در بخشهای مختلف ـ چه سرمایه‌گذاری مادی، چه سرمایه‌گذاری معنوی ـ انجام داده‌اند، اینها به شکوفایی برسد و مردم نتایج آن را در زندگی خود حس کنند. لذا من امسال را «سال نوآوری و شکوفایی» می‌نامم و انتظار دارم که ان‌شاءالله هم در زمینه‌ی نوآوری و هم در زمینه‌ی شکوفایی، ملت ما شاهد نتایج شیرینی باشند.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 88

ما بایستى الگوى مصرف را اصلاح کنیم. ما بایستى به سمت اصلاح الگوى مصرف حرکت کنیم. مسئولین کشور در درجه‌ى اول - چه قوه‌ى مقننه، چه قوه‌ى مجریه، و چه سایر مسئولین کشور؛ قوه‌ى قضائیه و غیر آنها - و اشخاص و شخصیتها در رتبه‌هاى مختلف اجتماعى، و آحاد مردم ما از فقیر و غنى، بایستى به این اصل توجه کنند که باید الگوى مصرف را اصلاح کنند. اینجور مصرف کردن در همه‌ى زمینه‌ها - در امور ضرورى زندگى، در زیادى‌هاى زندگى - مصرف کردن بى رویّه و بدون منطق و بدون تدبیر عقلانى، به ضرر کشور و به ضرر آحاد و اشخاص ماست. من از عموم مردم و بخصوص از مسئولین درخواست میکنم، خواهش میکنم که در این زمینه فعالیت خودشان را در این سال زیاد کنند، افزایش بدهند و براى اصلاح الگوى مصرف برنامه‌ریزى کنند. لذا من این سال را، سال «حرکت مردم و مسئولین به سوى اصلاح الگوى مصرف» میدانم.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 89

امسال براى اینکه ما بتوانیم آنچه را که در این دعاى شریف به ما تعلیم داده شده است و وظیفه‌ى ماست، انجام بدهیم، براى اینکه بتوانیم بر طبق اقتضائات کشور و ظرفیتهاى کشور حرکت کنیم، احتیاج داریم به اینکه همت خودمان را چند برابر کنیم؛ کار را متراکم‌تر و پرتلاش‌تر کنیم. من امسال را به عنوان سال «همت مضاعف و کار مضاعف» نامگذارى میکنم. به امید اینکه در بخشهاى مختلف، بخشهاى اقتصادى، بخشهاى فرهنگى، بخشهاى سیاسى، بخشهاى عمرانى، بخشهاى اجتماعى، در همه‌ى عرصه‌ها، مسئولین کشور به همراه مردم عزیزمان بتوانند با گامهاى بلندتر، با همت بلندتر، با کار بیشتر و متراکم‌تر، راه‌هاى نرفته‌اى را بپیمایند و به هدفهاى بزرگ خود ان‌شاءاللَّه نزدیکتر شوند. ما به این همت مضاعف نیازمندیم. کشور به این کار مضاعف نیازمند است.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 90

همین تحریمهائی که دشمنان ملت ایران زمینه‌سازی کردند یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال کردند، به قصد این بود که یک ضربه‌ای بر پیشرفت کشور ما وارد کنند و آن را از این حرکت شتابنده باز بدارند. البته خواسته‌ی آنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریمها آن نتیجه‌ای را که انتظار داشتند، بگیرند و تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛ اما دنبال میکنند. لذا این سال جاری را که از این لحظه آغاز میشود، ما بایستی متوجه کنیم به اساسی‌ترین مسائل کشور، و محور همه‌ی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را «سال جهاد اقتصادی» نامگذاری میکنم و از مسئولان کشور، چه در دولت، چه در مجلس، چه در بخشهای دیگری که مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملت عزیزمان انتظار دارم که در عرصه‌ی اقتصادی با حرکتِ جهادگونه کار کنند، مجاهدت کنند. حرکت طبیعی کافی نیست؛ باید در این میدان، حرکت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم.

پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 91

اگر ما توانستیم تولید داخلى را رونق ببخشیم، مسئله‌ى تورم حل خواهد شد؛ مسئله‌ى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقیقى کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهده‌ى این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتى دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئه‌ى دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد. بنابراین همه‌ى مسئولین کشور، همه‌ى دست‌اندرکاران عرصه‌ى اقتصادى و همه‌ى مردم عزیزمان را دعوت میکنم به این که امسال را سال رونق تولید داخلى قرار بدهند. بنابراین شعار امسال، «تولید ملى، حمایت از کار و سرمایه‌ى ایرانى» است.

http://hamshahrionline.ir/details/164274

سه شنبه 8/12/1391 - 10:0
مهدویت




نوروز و مهدویت ؛ جامعه سازی مهدوی

قسمت اول

چكیده :

این تحقیق در نظر دارد با بررسی آداب و سنن نوروز در فرهنگ و تمدن ایرانی ، به نقش آن در جامعه سازی مهدوی در طول تاریخ بپردازد.

مقدمه :

مهدویت موضوعی است كه هم با ابتدای آفرینش عالم ارتباط دارد و هم با انتهای آن، به همین دلیل با امتداد خلقت عالم و آدم در ارتباط می‌باشد. درك صحیح مهدویت این امكان را می‌دهد تا در طول تاریخ مراحل و ابعاد آن را بهتر جستجو و درك نماییم. شكل گیری جامعه مهدوی یا دینی، آرمانی بوده است كه تمام انبیاء الهی به دنبال آن بوده‌اند. بررسی جایگاه تمدن‌های مختلف در ارتقاء سطح این جامعه‌سازی در طول تاریخ، موضوعی است كه در بررسی‌های تاریخی و تمدنی مغفول مانده است. هویت و تمدن ایران به عنوان یكی از بزرگ‌ترین و غنی‌ترین تمدن‌های عالم، جایگاه ویژه‌ای در جامعه‌سازی مهدوی داشته است. ما به عنوان نمونه در فرهنگ و تمدن ایرانی، نوروز را مورد بررسی مهدویت محور قرار می‌دهیم تا ارتباط تمدن ایرانی و ایرانیان با مهدویت و موضوع ظهور مشخص گردد.
با مشخص شدن ارتباط میان مهدویت و نوروز، شناخت صحیح‌تری از پدیدة نوروز بدست خواهیم آورد و جایگاه آنرا در نظام جامعه‌سازی مهدوی درك خواهیم نمود. این شناخت باعث می‌شود تا از برخوردهای سخیف با نوروز و مؤلفه‌های تمدن ایرانیان اجتناب شود.

در این پژوهش و تحلیل قصد داریم به سؤالات زیر پاسخ دهیم:

1ـ مهدویت و جامعه سازی مهدوی به چه معناست و آیا تمدن‌های مختلف در شكل‌گیری آن نقش دارند؟
2ـ سابقة ایمان و دینداری در ایران چگونه می‌باشد و آیا ایرانیان در جامعه سازی مهدوی و نهضت ظهور نقش دارند؟
3ـ نقش ایرانیان در زمینه‌سازی ظهور، مربوط به بعد از اسلام می‌باشد یا قبل از اسلام نیز بوده است؟
4ـ آیا میان نوروز ایرانیان و جامعه سازی مهدوی رابطه‌ای وجود داشته است؟

این بررسی در چند بخش ارائه می‌گردد:

بخش اول: مفاهیم.
بخش دوم: ایرانیان و مهدویت.
بخش سوم: نوروز و ایرانیان.
بخش چهارم: مؤلفه‌های مهدوی در مراسمات نوروز.
بخش پنجم: شیطان و نوروز.
بخش ششم: نتیجه‌گیری.

1 ـ مفاهیم
مهدویّت :

مهدویت مصدر جعلی مهدی، به معنای مهدی بودن است. در اصطلاح، اعتقاد به ظهور مهدی(علیه السلام) را گویند كه از جمله معتقدات اصولی مذهب شیعه اثنی عشری است و همان پدید آمدن حكومت عدل جهانی است. (1)
مهدی، هادی و مهدویت، از ریشه هَدَیَ و هدایت می‌باشد و به معنای هدایت بشر به سوی خداوند می‌باشد. «ذلكَ الكتابُ لاریبَ فیهِ* هدیً للمتقین* الذینَ یُؤمنونَ بِالغَیب* (2) آن كتاب بی هیچ شك هدایت كننده پرهیزگاران است، كسانی كه به غیب ایمان دارند» امام صادق (ع) در تفسیر این آیه فرمودند: متقین، شیعیان علی بن ابیطالب هستند و غیب، حجت غائب است (3)
« هُو الَّذِی اَرسلَ رَسولَهُ بِالهُدی..* (4) او خداوندی است كه پیامبرش را با هدایت و دینی حق فرستاد تا آن را بر تمام ادیان پیروز گرداند، اگر چه مشركان ناخشنود باشند.»
بر اساس این آیات و دیگر آیات مشابه، این حقیقت بدست می‌آید كه مهدویت چیزی جز هدایت بشر بسوی خداوند در تمام زمینه‌های حیات بشری نیست. در واقع تمام انبیاء الهی ، امامان ، اولیاء الهی و عالمان دینی تنها برای هدایت انسان و اقامه دین بر روی زمین و تحقق سعادت انسان در قرب الهی آمده‌اند و تلاش نموده‌اند. این نهضت هدایت و مهدویت از ابتدای آفرینش خصوصاً از ابتدای خلقت آدم آغاز گردید و با ارتقاء سطح حیات بشر پیش آمد و در هر مقطع برنامه هدایت و سعادت در زندگی بر روی زمین را به بشر ارائه داد. آخرین مرحله از این برنامة هدفمند و سازمان یافته، تحقق حكومت جهانی حضرت مهدی(ع) می‌باشد كه در آن دین الهی در سطح جهان در بالاترین سطح بر روی زمین تحقق خواهد یافت.
با این مقدمه حركت تمام پیامبران الهی، مرحله‌ای از تحقق دین كامل برروی زمین توسط حضرت حجت خواهد بود.« لِیُظهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّهِ و كَفی بِاللهِ شَهیداً (5)» امام صادق (ع) در تفسیر این آیه شریفه فرمودند:« این آیه در حق قائم آل محمد (ص) نازل شده است....» (6).
در این راستا تمام تعالیم انبیاء الهی، گزاره‌های تحقق مهدویت در طول تاریخ حیات بشر بر روی زمین بوده است.

جامعه سازی مهدوی :

در راستای تحقق حكومت جهانی حضرت حجت(ع) لازم است كه تمام گزاره‌های دین در جامعه تحقق یابد. در واقع برای شكل گیری حكومت جهانی دین اسلام، باید مردم و جامعه نیز دین محور باشند و روش زندگی و جامعه انسانی بر اساس گزاره‌های دین شكل‌ گیرد. تشكیل یك نظام و حكومت مهدوی به تنهایی قادر به پیاده كردن عدل و دین در جامعه و جهان نمی‌باشد. همان‌گونه كه در زمان سلیمان نبی و پیامبر اكرم(ص) و امیرالمؤمنین، حكومت و نظام اسلامی شكل گرفته بود، ولی چون مردم و جامعه، اسلامی و دینی نبودند، تحقق كامل دین میسر نگردید. پس لازمه شكل‌گیری حكومت جهانی حضرت و تحقق كامل دین در جامعه و تشكیل جامعة جهانی مهدوی، جامعه سازی مهدوی می‌باشد. جامعه‌سازی مهدوی به معنای تحقق مدل زندگی دینی در روش زندگی مردم است، و این تلاشی بوده است كه انبیاء در طول تاریخ انجام داده اند تا سطح جامعه سازی مهدوی به این درجه رسیده است.
در جامعه سازی مهدوی، اركان مختلف جامعه مانند اقشار مختلف، خانواده، روش تربیت، روابط اجتماعی و.... بر اساس مبانی مهدویت تنظیم می‌شود. این راهبرد را در دعای استراتژیك حضرت حجت(ع) نسبت به جامعه اسلامی مشاهده می‌نماییم.« اللهم ارزقنا توفیق الطاعه و بعد المعصیه و صدق النیه..........» (7)

ظهور :

كلمة «ظهور» نوعاً به معنای ظهور شخص امام زمان (ع) مطرح می‌شود و مثلاً به همین معنی« عجل علی ظهورك» گفته می‌شود و البته این مسأله‌ای قطعی و غیر قابل انكار است، لكن احتمال قوی و جدی دیگری هم وجود دارد كه ظهور به معنای ظهور امر باشد، نه ظهور شخص. البته ظهور كامل و تّام امر، مستلزم ظهور شخص است. یعنی تا شخص ظاهر نشود، امر امت به صورت تمام و كامل ظاهر نمی‌شود، ولی در عین حال میان این دو تفاوت‌هایی وجود دارد.
اصل این تفكر و اندیشه از این جا سرچشمه می‌گیرد كه ظهور حداقل می‌تواند دو معنا داشته باشد: یك بار به معنای طلوع و آشكار شدن و پیدایش بعد از استتار: بدین گونه كه ظهور را نقطة مقابل خفا بگیریم كه نظارت مطلب بیشتر به ظهور شخص می‌باشد، و البته این قابل انكار نیست، و بار دیگر ظهور را از ماده و ریشة « ظهر» معنا كنیم كه عبارت از تقویت و پشتوانه یافتن چیزی باشد كه ما از آن تعبیر به پیروزی و حاكمیت مقتدرانه می‌نماییم و در این برداشت و نظر، مطالب دیگری به ذهن می‌رسد و نتایج دیگری به دست می‌آید.
اگر ظهور را صفت شخص بگیریم تمام آیات و روایات و ادعیه و زیارات و مناجات‌هایی كه در آن واژه ظهور به كار رفته و استعمال شده است، تحقق نیافته و معنی پیدا نمی‌كند، مگر با ظهور شخص امام زمان(ع) . زیرا ظهور به معنای پیدایش بعد از استتار و خفا استعمال شده‌است. اما اگر ظهور را به معنای پیروزی و سلطة اسلام تعبیر نماییم، حتی ممكن است این پیروزی ـ البته تا حدودی ـ قبل از ظهور امام زمان(ع) نیز حاصل شود، لكن نه به گونه‌ای كه مستغنی از ظهور آن حضرت باشیم. (8)
با توجه به معانی ظهور می‌توان این برداشت را داشت كه جدای از ظهور علنی شخص حضرت حجت(ع) ، برای تحقق و ظهور كامل و جهانی دین در زمین، باید مراحل مختلف و منظمی طی شود. در واقع سیر تلاش انبیاء الهی در تحقق دین و ظهور مرحله‌ای آن در جامعه، مراحل تحقق مهدویت در طول تاریخ بوده است.
پیامبران با به ظهور رساندن گزاره‌های دین، قطعات پروژة مهدویت را در جامعه انسانی كامل می‌كردند تا در نهایت حكومت كامل دین در زمین در زمان حضرت حجت محقق گردد.
در واقع هر تلاش و فعالیت دینی كه منجر به عملی شدن دین در جامعه انسانی گردد، روش ومرحله‌ای در تحقق ظهور كامل دین بر روی زمین است. بر این اساس بسیاری از گزاره‌های تمدنی كه توسط انبیاء یا اولیاء الهی در تمدن بشری پایه ریزی شده است، مرحله‌ای از تحقق كامل ظهور در زمان حضرت حجت می‌باشد، در حقیقت تلاش تمام انبیاء و اولیاء الهی در طول تاریخ، زمینه‌سازی ظهور منجی آخرالزمان بوده است.

نهضت زمینه ساز ( مُمَهِدون ):

ظهور، تشكیل و تحقق حكومت جهانی حضرت حجت (عج)، بدون زمینه‌سازی و مقدمات تشكیل و وقوع انقلاب امكان پذیر نمی‌باشد. بدلیل اینكه مهدویت و دین الهی در راستای هدف خلقت برای تحقق سعادت و هدایت بشر در حیات زمینی آمده است، لازمه آن استفاده از امكانات و قوانین حیات مادی و معنوی زندگی بر روی زمین می‌باشد. عملكرد ده هزار ساله پیامبران از ابتدای خلقت حضرت آدم تا كنون، گویای این حقیقت است كه روند تحقق مهدویت بواسطه اسباب و علل و قوانین حیات بر روی زمین می‌باشد. مقدمه‌سازی، بستر‌سازی، كادرسازی و زمینه‌سازی برای حركت‌های انقلابی، اجتماعی و فرهنگی، لازمة حیات زمینی می‌باشد.
در این راستا از ابتدای خلقت، جهت تحقق مهدویت و تشكیل حكومت حضرت حجت(عج)، نهضت زمینه‌ساز ظهور آغاز گردید. این نهضت در مقاطع مختلف گزاره‌های فردی و اجتماعی و تمدنی جامعه مهدوی را محقق نموده‌است. این نهضت در دوره برخی انبیاء به حكومت زمینه ساز رسیده است مانند دوره حضرت یوسف(ع)، حضرت سلیمان(ع) و پیامبر اسلام(ص)، همچنین در دوره حكومت حضرت علی(ع). در دوره آخرالزمان و نزدیك ظهور نیز حركت‌هایی در جهت زمینه‌سازی انجام می‌گردد كه به تشكیل حكومت منجر می‌گردد. در این باره روایات بسیاری تحت عنوان ممهدون حكومت مهدی(ع) وجود دارد. در نهضت زمینه‌ساز، ایرانیان نقش مؤثری داشته‌اند كه روایات بسیاری در این زمینه وارد شده است. (9)
نمونه زمینه‌سازی و كادر سازی جهت تشكیل حكومت و اداره جامعه و جامعه‌سازی مهدوی در زمان حضرت یوسف(ع) داریم كه در مدتی كه در زندان به سر می برد به تربیت و تعلیم زندانیان پرداخت و پس از ده سال آنها را تبدیل به كارگزاران حكومت خود نمود. این حركت یكی از راهبردهای استراتژیك جهت تشكیل و اداره حكومت بوده است، چون خود پیامبر به تنهایی نمی‌توانست امور مختلف مردم را اداره نماید و نیاز به كارگزار آموزش دیده دارد.

نوروز :

نوروز بزرگترین جشن ایرانیان از روزگار كهن تا به امروز است و هم چنین نمایان‌ترین جشن‌های بهاری جهان به شمار می‌رود. نوروز و مهرگان دو جشن بزرگ طبیعی هستند كه اولی آغاز بهار و دومی آغاز پائیز است. تقدس و احترام و بزرگی نوروز بیش از حد توجه و انتظار است. چون با ماه فروردین كه ویژه فرَوَشی‌ها و ارواح طیبه است شروع می‌شود و روز اول آن با نام خدا آغاز می‌گردد و اول بهار و اعتدال ربیعی و رستاخیز طبیعت و زندگی مجدد در جهان است. روایات تاریخی در پیدایش نوروز به تفصیل نقل شده است. ابوریحان بیرونی عللی چند آورده كه نمایان‌ترین آن نسبت نوروز است به جمشید كه فردوسی موجب رواج و شهرت آن شده است و اینكه جمشید پس از برقرار ساختن نظام زندگی و عدل و داد، سر سال نو، روز هرمزد از فروردین به تخت نشست و مردم شادی كردند و آن روز را « روز نو» خواندند و از وی چنین خاطره ای یادگار ماند (10).
بخی از علمای ایران می‌گویند سبب این كه این روز را نوروز می‌نامند این است كه در ایام تهمورث، صابئه آشكار شدند و چون جمشید به پادشاهی رسید دین را تجدید كرد و این كار بسیار بزرگ به نظر آمد و آن روز را كه روز تازه‌ای بود جمشید عید كرد، اگرچه پیش از این هم نوروز بزرگ و معظم بود. (11)
در اغلب منابع نوروز منسوب است به زمان جمشید كه هم انسان نخستین و هم نخستین شاه محسوب می‌شده است. هم چنین در همین نقل‌ها آمده كه نوروز جشن آفرینش انسان و خلقت كیومرث است. (12)
از ابتدای آفرینش، همواره شاهان آغاز سال را با روز نوروز تعیین می‌كردند و این امر برای همة مردمان موردی شناخته شده و طبیعی است و فَرّ و شكوه آن از روزگار كهن و باستانی است. مردمان نوروز را برپا داشته، جشن گرفته و در این روز به شادمانی و كارهای نیك می‌پردازند و در ایام آن، آسودگی كرده و به آسایش می‌گذرانند. (13)

ایران :

ایران یكی از ممالیك باستانی جهان است. نام ایران از كلمة « آریانا» و یا « آیریانیا» كه در «اوستا»، كتاب مقدس زرتشتیان آمده، گرفته شده است و به تدریج طی مرور زمان، تحریف شده و به لفظ ایران امروز، درآمده است. معنی كلمه « ایران» ، سرزمین آریاها و سرزمین نجیب‌زادگان است. (14)
كلمه پرشیا كه اروپایی‌ها در مورد ایران بكار می‌برند، از لفظ قدیم یونانی« پرسیس» كه به معنی ایالت فارسی بوده است و در قدیم« پرسا» خوانده می‌شد، گرفته شده است.
در شمال شرقی یا شرقی ترین نقطه ایران فعلی، منطقه وسیع و پر جمعیتی وجود دارد كه در تمام دوران تاریخ اسلام ، مورد توجه عمیق پیشوایان معصوم (ع) ، محدثان ، مؤلفان، مورخان و جهانگردان بوده است.
نام این منطقه پهناور در روزگار گذشته و تاریخ اسلام « خراسان» بوده و هم اكنون نیز به همین نام شناخته می‌شود. ایرانیان در تاریخ اسلام به عنوان موالی از آنها یاد شده است.
ادامه دارد...

پی نوشت ها :

1 ـ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص 711،(میراث ماندگار، قم، 1388).
2 ـ قرآن كریم، سوره بقره، آیات 1،2،3.
3 ـ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 51، ص 52 .
4 ـ قرآن كریم، سوره توبه، آیه 33.
5 ـ قرآن كریم، سوره فتح، آیه 28.
6 ـ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج51، ص50؛ المحجة، ص 208.
7 ـ البلد الامین، ص 480؛ المصباح، ص 374؛ قمی ، شیخ عباس، منتخب مفاتیح الجنان ، ص308.
8 ـ ماهنامه موعود، ش 11 و 10، ص 49؛ تونه ای ، مجتبی، پیشین، ص475.
9 ـ در این باره ر ك: سقوط اسرائیل، مهدی حمد الفتلاوی، ( بوستان كتاب، قم، 1386).
10 ـ رضی، هاشم، جشن‌های آب، ص 23و 24(پیشین).
11 ـ رضی، هاشم، پیشین، ص 301.
12 ـ رضی، هاشم، پیشین، ص 327 .
13 ـ نخستین انسان و نخستین شاه در افسانه‌های داستانی ایران، ج 2، ص143.
14 ـ جغرافیای كامل جهان، ص 161.

نویسنده : حاتم جدیدی
منبع : راسخون

سه شنبه 8/12/1391 - 9:58
مهدویت
نوروز و مهدویت ؛ جامعه سازی مهدوی

قسمت دوم

2 ـ ایرانیان و مهدویت

از روایات فهمیده می‌شود كه تعداد قابل توجهی از سپاهیان مخصوص ارتش حضرت مهدی (ع) از ایرانیان هستند و از آنان با تعبیرهای طرفداران سلمان فارسی، اهل ری، اهل مشرق زمین، اهل خراسان، گنج‌های طالقان، یاران ‌درفش‌های سیاه، قمی ها، سرخ رویان، اهل فارس، .... یاد شده است.
امام باقر می‌فرمایند: « نیروهایی با پرچم‌های سیاه ـ كه از خراسان قیام می‌كنند ـ در كوفه فرود می‌آیند و هنگامی كه حضرت مهدی(ع) در شهر مكه ظهور می‌كند، با آن‌ حضرت بیعت می‌كنند. (15)
و نیز فرمودند: «یاران حضرت قائم 313 نفرند و از فرزندان عجم( غیر عرب) می‌باشند.» (16)
هرچند عجم به غیر عرب گفته می‌شود ، ولی به طور قطع ایرانیان را نیز در بر می‌گیرد. بر اساس روایاتی دیگر، در زمینه‌سازی عملیاتی كه پیش از ظهور و به هنگام قیام حضرت مهدی (ع) صورت می‌گیرد، ایرانیان نقش اساسی دارند و تعداد فراوانی از جنگ آوران را تشكیل می‌دهند.
در خطبه‌ای كه حضرت علی(ع) درباره یاران حضرت مهدی(ع) و ملیت آنها ایراد كرده است، نام برخی از شهرهای ایران ذكر شده است. اصیغ بن نباته می‌گوید: امیر مؤمنان (ع) خطبه‌ای ایراد كرد و در ضمن آن ، حضرت مهدی (ع) و یارانش راـ كه همراه حضرت قیام می‌كنند ـ را برشمرد و فرمود: « از اهواز یك نفر، از شوشتر یك نفر، از شیراز سه نفر به نام‌های حفض، یعقوب و علی؛ از اصفهان چهار نفر به نام‌های موسی، علی، عبدالله و غلفان؛ از بروجرد یك نفر به نام قدیم؛ از نهاوند یك نفر به نام عبدالرزاق؛ از همدان سه نفر به نامهای جعفر، اسحاق و موسی؛ از قم ده نفر كه هم نام اهل بیت رسول خدا هستند ( در حدیثی دیگر 18 نفر ذكر شده است)؛ از شیروان یك نفر؛ از خراسان یك نفر به نام درید و نیز 5 نفر كه همنام اصحاب كهف هستند؛ از آمل یك نفر، از جرجان یك نفر ، از دامغان یك نفر، از سرخس یك نفر ، از ساوه یك نفر، از طالقان 24 نفر ، از قزوین دو نفر، از فارس یكنفر، از ابهر یك نفر، از اردبیل یك نفر، از مراغه سه نفر، از خوی یك نفر ، از سلماس یك نفر، از آبادان سه نفر، از كازرون یك نفر. سپس فرمودند: پیامبر اكرم (ص) 313 نفر از یاران مهدی(ع) به تعداد یاران بدر را برای من برشمرد و فرمود: خداوند آنان را ، در كم تر از یك چشم به هم زدن از مشرق و مغرب زمین در كنار كعبه گرد می‌آورد.» (17)
امام علی (ع) می‌فرمایند: «هنگامی‌كه سپاه سفیانی به سوی كوفه عزیمت می‌كند، سفیانی گروهی را به جستجوی اهل خراسان می‌فرستد كه برای یاری حضرت مهدی (عج) خروج كرده‌اند. سپاه سفیانی با سپاه سید هاشمی در دروازة اصطخر روبرو می‌شوند، كه مردی به نام شعیب بن صالح پرچمدار خراسانی‌هاست و پرچم‌های سیاهی در دست دارند. نبرد سختی در میانشان پدید می‌آید كه سرانجام صاحبان پرچم‌های سیاه پیروز می‌شوند و سپاه سفیانی پا به فرار می‌گذارند. در آن هنگام مردم به دیدار حضرت مهدی (ع) مشتاقتر می‌شوند و به جستجوی او می‌پردازند. مهدی در آن هنگام در مكه ظهور می‌كند و پرچم رسول اكرم (ص) را در دست می‌گیرد.» (18)
پیامبر اكرم (ص) می‌فرمایند: « تخرج من خراسان رایات سود فلایردها شیء حتی تنصب بایلیاه یعنی بیت المقدس.» (19)
امام علی (ع) می فرمایند : « یخرج رجل قبل المهدی من اهل بیته بالمشرق ... یتوجه الی بیت المقدس.» (20)
قبل از مهدی، مردی از اهل بیت او (پیامبر) از مشرق قیام می‌كند ... و به سوی بیت المقدس توجه می‌نماید.
پیامبر اكرم (ص) می‌فرمایند: « فاذا غیرت سنتی یخرج ناصرهم من ارض یقال لها خراسان برایات سود فلا‌یلقاهم احد الا هزموه و غلبوا علی ما ایدیهم حتی تقرب رایاتهم بیت المقدس.» (21)
آنگاه كه سنت من تغییر كند، یاری كننده آنها از سرزمینی كه به آن خراسان گفته می‌شود با پرچم‌های سیاه قیام خواهد كرد. هیچ كس با آنها مواجهه نمی‌شود مگر آنكه او را شكست می‌دهند و بر هر چه در دست آنان است غلبه می‌یابند، تا آن كه پرچم‌های آنها به بیت‌المقدس نزدیك می‌شود.
پیامبر اكرم (ص) می‌فرمایند: «لا تزال طائفه من امتی یقاتلون علی ابواب بیت المقدس و ما حولها و علی ابواب الطالقان و ما حولها ظاهرین علی الحق لا یبالون من خذلهم و لا من نصرهم حتی یخرج الله كنزه من الطالقان فیحیی بهم دینه كما امیت من قبل.» (22)
همواره گروهی از امت من بر دروازه‌های بیت المقدس و اطراف آن و دروازه‌های طالقان و اطراف آن، در پشتیبانی از حق، مبارزه می‌كنند و به این كه كسانی آنها را تنها گذارند و یا كمك كنند اهمیت نمی‌دهند، تا آن كه خداوند گنج خود را از طالقان خارج سازد و دین خود را كه پیش از آن مرده بود، به واسطه آنها زنده گرداند.
پیامبر اكرم (ص) می‌فرمایند: «و تقبل خیل السفیانی كالیل و السیل، فلا تمر بشیء الا اهلكته و هدمته، حتی یدخلون الكوفه، فیقتلون شیعه آل محمد، ثم یطلبون اهل خراسان فی كل وجه، و یخرج اهل خراسان فی طلب المهدی فیدعون الیه و ینصرونه.» (23)
سپاه سفیانی همانند شب و چونان سیل، پیش می‌روند و از هر آن چیزی كه می‌گذرند آن را نابود و منهدم می‌كنند تا وارد كوفه شوند، در آن جا شیعیان آل محمد (ص) را می‌كشند و سپس از هر سو به دنبال اهل خراسان می‌گردند، مردم خراسان نیز در طلب مهدی (ع) بیرون می‌آیند و به سوی او دعوت می‌كنند و او را یاری می‌نمایند.
پیامبر اكرم (ص) می‌فرمایند: « گروهی از امت من، پیوسته بر دروازه‌های بیت المقدس و اطراف آن و بر دروازه‌های انطاكیه و اطراف آن و دروازه‌های دمشق و اطراف آن و بر دروازه‌های طالقان و اطراف آن، از حق حمایت می‌كنند.
نه از كسانی كه آنها را تنها می‌گذارند و نه از كسانی كه به آنها یاری می‌رسانند، باكی ندارند، تا [آن جا كه] خداوند گنج خود را از طالقان خارج گرداند و بوسیله آنها دینش را كه پیش از آن مرده بود زنده گرداند.» (24)
پیامبر اكرم(ص) می‌فرمایند: « و السفیانی بالعراق یقاتل اهل المشرق .... یلتقی السفیانی و الرایات السود فیهم شاب من بنی هاشم كفه الیسری خال، و علی مقدمته رجل من بنی تمیم یقال له شعیب بن صالح بباب اصطخره.» (25)
و سفیانی در عراق با اهل مشرق می‌جنگد ... سفیانی و (اصحاب) پرچم‌های سیاه بر دروازه استخر با هم روبرو می‌شوند، در میان (اصحاب پرچم‌های سیاه) جوانی است از بنی هاشم كه در دست چپش خالی است و پیشاپیش آنها مردی است از بنی تمیم كه او را شعیب بن صالح می‌گویند.
پیامبر اكرم (ص) می‌فرمایند: «گروهی از امت من، پیوسته بر دروازه‌های بیت‌المقدس و اطراف آن و بر دروازه‌های انطاكیه و اطراف آن و دروازه‌های دمشق و اطراف آن و بر دروازه‌های طالقان و اطراف آن، از حق حمایت می‌كنند. نه از كسانی كه آنها را تنها می‌گذارند و نه از كسانی كه به آنها یاری می‌رسانند، باكی ندارند، تا [آن جا كه] خداوند گنج خود را از طالقان خارج گرداند و بوسیله آنها دینش را كه پیش از آن مرده بود زنده می‌گرداند». (26)
امام علی (ع) می‌فرمایند: « و ان لآل محمد بالطالقان لكنزاً سیظهره ا... اذا شاء دعاه حق یقومون باذن ا... فیدعون الی دین ا... .». (27)
برای آل محمد در طالقان گنجی است كه هر گاه خدا بخواهد آن را آشكار خواهد ساخت. (آنها) دعوت كنندگان به حق هستند، به فرمان خدا قیام می‌كنند و به دین خدا فرا می‌خوانند.
امام علی (ع) می‌فرمایند: « تخرج الرایات السود من خراسان معها قوم ضعفاء تجتمعون فیویدهم ا... بنصره.» (28)
از خراسان پرچم‌های سیاهی خارج می‌شوند كه با آنها مستضعفانی كه با هم مجتمع و متحد شده‌اند، همراه‌اند و خدا با یاری خود، آنها را كمك می‌كند.
امام علی (ع) می‌فرمایند: « هنگامیكه سپاه سفیانی به سوی كوفه عزیمت می‌كند، سفیانی گروهی را به جستجوی اهل خراسان می‌فرستد كه برای یاری حضرت مهدی (عج) خروج كرده‌اند. سپاه سفیانی با سپاه سید هاشمی در دروازه اصطخر روبرو می‌شود كه مردمی به نام شعیب بن صالح پرچمدار خراسانی‌هاست و پرچمهای سیاهی در دست دارند. نبرد سختی در میانشان پدید می‌آید كه سرانجام صاحبان پرچم‌های سیاه پیروز می‌شوند و سپاه سفیانی پا به فرار می‌گذارند. در آن هنگام مردم به دیدار حضرت مهدی (ع) مشتاقتر می‌شوند و به جستجوی او می‌پردازند. مهدی در آن هنگام در مكه ظهور می‌كند و پرچم رسول اكرم (ص) را در دست می‌گیرد». (29)
پیامبر اكرم (ص) می‌فرمایند: « یخرج قوم من المشرق یوطئون للمهدی سلطانه.» (30)
پرچم‌های سیاهی از بنی عباس بلند می‌شود، سپس از خراسان پرچم‌های سیاه دیگری برافراشته می‌گردد كه پیشاپیش آنها مردی به نام شعیب بن صالح است تا آن كه در بیت المقدس فرود می‌آیند و زمینه را برای حكومت مهدی (عج) فراهم می‌سازند.
پیامبر اكرم (ص) می‌فرمایند: « یخرج شعیب بن صالح متخفیاً الی بیت المقدس یوطی للمهدی منزله.» (31) شعیب بن صالح مخفیانه به بیت المقدس می‌رود و مقدمات ورود مهدی (عج) را مهیا می‌كند.
پیامبر اكرم (ص) می‌فرمایند: « ینزل بیت المقدس یوطی للمهدی سلطانه یمد الیه ثلاثمائه من اهل الشام.» (32)
(شعیب بن صالح) به بیت المقدس وارد می‌شود و زمینه حكومت مهدی (ع) را فراهم می‌سازد و سیصد نفر از اهل شام به كمك او می‌شتابند.
مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان، ذیل آیة شریفه:« یا ایها الذین آمنوا من یرتّد منكم عن دینه فسوف یأتی الله بقومٍ یحّبهم و یحّبونه اذلة علی المؤمنین اعزة علی الكافرین (33) ، ای كسانی كه ایمان آورده‌اید، هركس از شما از دین خود برگردد خداوند در آینده جمعیتی را میآورد كه آنها را دوست دارد و آنها نیز متقابلاً خدا را دوست دارند و در برابر مؤمنان خاضع و متواضع و در برابر كافران نیرومندند»، چنین روایت كرده است؛ هنگامی كه از رسول خدا(ص) درباره این آیه سؤال كردند، حضرت دست مبارك خود رابر شانة سلمان زد و فرمود:« این و یاران او و هموطنان او هستند»، سپس فرمود:« اگر دین ـ در روایت دیگر اگر علم ـ به ستاره پروین بسته باشد و در آسمان قرار گیرد، مردانی از فرزندان فارس آن را در اختیار خواهند گرفت.» (34)
ذیل آیة شریفة «و ان تتولّوا یستبدل قوماً غیركم (35) ، و اگر شما (ای جمعیت عرب به دین و ایمان) پشت كنید، خداوند مردم دیگری را به جای شما بدل خواهد گرفت. نقل كرده‌اند، چنین آمده است: گروهی از یاران رسول خدا(ص) گفتند: یا رسول الله، این مردمی كه خداوند آنان را در كتاب خود یاد كرده است، چه كسانی هستند؟ حضرت دست مباركش را به پای سلمان كه در كنار رسول خدا(ص) نشسته بود، زد و فرمود: این، قبیله‌اش و هموطنانش هستند.
در روایت كوتاه دیگری كه درباره ایرانیان از امیرمؤمنان علی(ع) نقل شده، چنین آمده است: پیغمبر اكرم(ص) درباره مردم فارس فرمود:« همچنان كه شما (عرب‌ها) به خاطر حمایت از دین آنان را با شمشیر خواهید زد، دنیا منقضی نمی‌شود و به آخر نمی‌رسد، مگر اینكه همین ایرانیان به تازه شدن اسلام و حمایت از قرآن و پیاده شدن دستورات آسمانی این كتاب الهی، شما را با شمشیر خواهند زد و با شما خواهند جنگید.»
در رابطه با پیشگویی‌های رسول اكرم(ص) پیرامون ایرانیان، حدیثی از آن بزرگوار نقل شده كه آن حضرت به مسلمانان مژده داده اند كه مردم ایران دین اسلام را خواهند پذیرفت و پس از پذیرش اسلام، وفادارترین مردم نسبت به آن خواهند بود و در راه گسترش آن بیش از هر ملت دیگر اخلاص و صمیمیت نشان خواهند داد، در آن روایت چنین آمده است:« بهره و نصیب مردم فارس در دین اسلام از همه ملت‌های دیگر بیشتر و بزر‌گ‌تر است» (36)
در حدیث كوتاه دیگری كه از پیامبر بزرگوار اسلام نقل شده، نشان می‌دهد كه ایرانیان از اسلام بهرة بیشتری خواهند گرفت و هیچ ملتی به اندازه آنها از منبع روشنی بخش وحی پرتو نخواهند گرفت، حدیث چنین است: « سعادتمندترین عجم‌ها نسبت به اسلام، اهل فارس هستند.» (37)
كلمه عجم همانند كلمه فرس یكی دیگر از عناوین ایرانیان در تاریخ اسلام است و تمام مورخان و مؤلفان اسلامی چه در گذشته و چه در حال، این كلمه را برای ایرانیان بكار می‌برده‌اند. كلمة عجم كلمه‌ای عبری و به معنای سخن مبهم و نامفهوم است و مقصود از آن كسی است كه غیر عرب باشد. در قرآن كریم كلمة اعجمی به معنی غیر فصیح و لكنت در زبان است و به كسی گفته می‌شود كه نقصی در بیان او باشد. (38)
در تفسیر مجمع البیان ذیل آیه شریفه« و آخرین منهم لما یلحقوا بهم» (39) از امام باقر(ع) نقل شده است كه فرمودند: « آنها عجم‌ها و كسانی هستند كه به لغت و زبان عرب تكلم نمی‌كنند» (40)
در تفسیر علی بن ابراهیم قمی، ذیل آیة شریفة « و لو كان نزّلناه علی بعض الاعجمین فقرأه علیهم ما كانوا به مؤمنین (41)، اگر قرآن را بر فردی عجم فرو می‌فرستادیم اینان ـ عرب‌ها ـ هرگز ایمان نمی‌آوردند» از امام صادق(ع) نقل شده است كه آن حضرت فرمودند: « آری اگر قرآن بر عجم نازل شده بود، عرب بدان ایمان نمی‌آورد، ولی بر عرب نازل گشت و عجم ایمان آورد و این فضیلت عجم است.» (42)

ایرانیان و زمینه سازی

انقلاب حضرت مهدی(ع) همچون دیگر انقلاب‌ها، بدون مقدمه و زمینه سازی به وجود نمی‌آید، بلكه در آستانه ظهور، حركت‌هایی پا می‌گیرد و زمینه را برای ظهور آن حضرت فراهم می‌آورد.بخش عمده ای از روایات كه درباره رویدادهای پیش از ظهور و یاران حضرت مهدی(ع) آمده است، درباره ایران و ایرانیان است كه با تعبیرات گوناگونی مانند: اهل فارس، عجم، اهل خراسان، اهل قم، اهل طالقان، اهل ری، ... بیان شده است. با بررسی مجموع این روایات به این نتیجه می‌رسیم كه در كشور ایران، پیش از ظهور، نظامی الهی و مدافع ائمه معصومین برپا می‌گردد كه مورد نظر امام زمان است و نیز مردم ایران، نقش عمده‌ای در قیام آن حضرت دارند. (43)
از مجموع روایات ذكر شده این نتیجه بدست می‌آید كه نقش ایرانیان در زمینه‌سازی ظهور و فراهم ساختن مقدمات حكومت جهانی حضرت حجت(ع) بسیار مهم و حساس می‌باشد.
ایرانیان در طول تاریخ پس از اسلام نشان داده اند كه همواره در خدمت دین اسلام و اهل بیت بوده‌اند. (44) نقش بارز ایرانیان در حمایت از دین خدا و تلاش در پیاده نمودن آموزه‌های دین، در روایات مختلف اهل بیت و حمایت‌هایشان از ایرانیان مشهود می‌باشد.
اما سؤالی كه اینجا می‌توان مطرح كرد این است كه ایرانیان چگونه چنین توانایی در درك دین و حمایت از دین داشته‌اند؟ آیا یك ملت، بدون پشتوانه ایمانی و دینی می‌تواند به این سطح از حمایت از دین برسد و چنین احادیثی درباره آنها گفته شود؟ آیا ایرانیان قبل از اسلام دارای سابقه دین‌داری و حمایت از دین بوده‌اند و حمایت از اسلام در ادامه آن روند نبوده است؟
معقول به نظر نمی‌رسد كه ملتی و قومی بدون پشتوانه علمی و ایمانی و مجاهدت، به یكباره به سطحی از توانایی در حمایت و عمل به دین برسد. تعابیری كه پیرامون نقش ایرانیان در ایمان و حمایت از اسلام میباشد مربوط به صدر اسلام و زمان پیامبر اكرم و حضرت امیر می‌باشد. زمانی كه هنوز اسلام بطور رسمی وارد ایران نشده است و تنها افرادی مانند سلمان فارسی نماینده ایرانیان هستند، اما در همین زمان احادیث نبوی را پیرامون قوم سلمان داریم.

موعود گرایی در تاریخ ایران

جاماسب نامه: كتاب «جاماسب» است كه حوادث گذشته و آینده جهان در آن ثبت شده، و احوالات پادشاهان، انبیاء، اوصیاء و اولیاء را بیان میكند. ضمن مطالبی كه قول زرتشت راجع به پیامبران بازگو می‌كند، در مورد پیامبر اسلام و دولت جاودانه حضرت مهدی(ع) و رجعت گروهی از اموات و .... نیز سخن می‌گوید.
جاماسب در ادبیات ایران و عرب به لقب « فرزانه» و « حكیم» خوانده شده است. پیشگویی هایی نیز به او نسبت داده‌اند و ظاهراً حكیمی ستاره شناس بوده‌است و به قول مؤلف كتاب «حبیب السیر» ، وی شاگرد « لقمان» و برادر «گشتاسب» است و در علم نجوم مهارت كامل داشته است. (45)
جاماسب در كتاب معروف خود « جاماسب نامه» می‌گوید: « پیغمبر عرب، آخر پیامبران باشد كه در میان كوه‌های مكه پیدا شود و شتر سوار شود و قوم او شتر سواران خواهند بود و با بندگان خود چیز خورد، و به روش بندگان نشیند، و او را سایه نباشد، و از پشت سر مانند پیش رو ببیند.
دین او اشرف ادیان باشد و كتاب او باطل گرداند همه كتابها را....... و از فرزندان دختر آن پیغمبر كه خورشید جهان و شاه زنان نام دارد، كسی پادشاه شود در دنیا به حكم یزدان، كه جانشین آخر آن پیغمبر باشد در میان دنیا كه باشد و دولت او تا به قیامت متصل باشد و بعد از پادشاهی او دنیا تمام شود ..... همه جهان را یك دین كند و دین گبری و زرتشتی نماند، و پیغمبران خدا و حكیمان و پریزادگان و دیوان و مرغان و همة اصناف جانوران و ابرها و بادها و مردان سفید رویان در خدمت او باشند.» (46)
در كتاب « زند» كه از كتب مقدسه زرتشتیان است، درباره انقراض اشرار و وراثت صلحا می‌گوید: « لشكر اهریمنان با ایزدان دائم در روی خاكدان محاربه و كشمكش دارند و غالباً پیروزی با اهریمنان باشد، اما نه بطوری كه بتوانند ایزدان را محو و منقرض سازند، چه در هنگام تنگی از جانب اورمزد كه خدای آسمان است به ایزدان كه فرزندان اویند یاری می‌رسد و محاربة ایشان نُه هزار سال طول می‌كشد. آن گاه فیروزی بزرگ از طرف ایزدان می‌شود و اهریمنان را منقرض می‌سازند و تمام اقتدار اهریمنان در زمین است و در آسمان راه ندارند و بعد از پیروزی ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم كیهان به سعادت اصلی خود رسیده، بنی آدم بر تخت نیكبختی خواهد نشست. (47)
در «زند و هومن یسن» از ظهور شخصیت فوق العاده‌ای بنام «سوشیانس» ـ نجات دهندۀ بزرگ ـ خبر داده و دربارۀ نشانه‌های ظهور وی چنین می‌گوید: «.... نشانه‌های شگفت‌انگیزی در آسمان پدید آید كه به ظهور منجی جهان دلالت می‌كند و فرشتگانی از شرق و غرب به فرمان او فرستاده می‌شوند، و به همه دنیا پیام می‌فرستد... سوشیانس دین را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشه كن سازد، ایزدان را از دست اهریمنان نجات داده، مردم جهان را هم فكر و هم گفتار و هم كردار گرداند. (48)
اعتقاد به ظهور « سوشیانس» در میان ملت ایران باستان به اندازه‌ای رایج بوده‌است كه حتی در موقع شكست‌های جنگی و فراز و نشیب‌های زندگی با یادآوری ظهور چنین نجات دهندة مقتدری، خود را از یأس و نامیدی نجات می‌دادند. (49)
در « ذخیره» و « تذكره» آمده است كه نام حضرت در نزد مجوس و گبران عجم، كیقباد دوم می‌باشد. (50)
در كتاب بندهشن بزرگ آمده است: زرتشت از اهورامزدا پرسید: « پس از من چه كسی بدین پایه و مایه خواهد رسید كه من رسیده ام؟» خداوند گفت:« اوشیدر»..... چون هزاره زرتشت برآید، آنجا( كنار دریاچه هامون سیستان) كوهی است به نام كوه خدا و ومی بسیار از جمله بهدینان آنجا نشسته ـ و هرسال روز نوروز ـ و چون مهرگان آید آن مردمان دختران خانه را بفرستند تا در آن آب شست و شو كنند، چون زرتشت به ایشان گفته است كه: « اوشیدر و اوشیدر ماه و سوشیانس از دختران شما پدیدار خواهد آمد. (51) این عقیده در میان مردم سیستان هنوز هم وجود دارد. (52)
شناخت و آگاهی ایرانیان از پیامبر آخرالزمان و منجی آخرالزمان به دوره قبل از اسلام باز میگردد. همان‌گونه كه بیان گردید، ویژگی‌های آنها در كتب تاریخی ایرانیان آمده است. اطلاع ایرانیان از این موضوعات نشان دهنده ارتباط آنان با پیامبران الهی بوده كه از این حقایق آگاه بوده اند و آنرا در اختیار ایرانیان گذاشته‌اند.
جدای از زرتشت كه هم دوره با حضرت موسی بوده است، تمدن ایرانیان تحت تأثیر رسالت حضرت نوح و حضرت ابراهیم بوده است. زیرا رسالت این دو پیامبر در منطقه بین النهرین بوده كه منطقه‌ای مابین ایران و عراق می‌باشد و چون سطح رسالت این دو پیامبر جهانی بوده است ، تمدن ایران نیز شامل رسالت آنها می‌شده است.
ایرانیان خصوصاً در زمان حضرت نوح و پس از طوفان، نقش مهمی در ارتباط با ایشان داشته اند. استراتژی حضرت نوح در تقسیم فرزندان خود و فرستادن آنها به مناطق مختل زمین، پس از طوفان، تمام مناطق را درگیر رسالت ایشان نمود. در این بین با ورود سام بن نوح به فلات ایران همراه با ایرانیان نجات یافته از طوفان، تمدن الهی را در ایران پایه گذاری نمود و در طول تاریخ ایران شاهد مبانی آن هستیم.
در واقع ریشه‌های موعود‌گرایی و دینداری ایرانیان به این دوره باز می‌گردد و از همین زمان پایه‌های اولیه زمینه‌سازی و جامعه‌سازی مهدوی در فرهنگ ایرانیان شكل می‌گیرد.
قوم ایرانی كه در زمان پیامبر اسلام مورد توجه قرار میگیرد، از هزاران سال پیش بواسطه حمایتی كه نسبت به دین الهی انجام دادند، مورد توجه و تعلیم پیامبران الهی قرار گرفتند.
در واقع ایرانیان برای حمایت آخرالزمانی خود از دین اسلام ، از سالها قبل مورد آموزش و تربیت بوده اند. زمینه سازی برای تربیت ایرانیان با هدف آخرالزمانی به دوره حضرت نوح باز می‌گردد.
این ابتدای شكل‌گیری زمینه‌سازی در ایرانیان برای موضوع مهدویت بوده است، چون همان‌گونه كه بیان نمودیم یكی از ضرورت‌های مهدویت، كادر‌سازی و جامعه‌سازی جهت پیاده نمودن دین در جامعه بوده است. از این دوره به بعد و كمی قبل تر آموره های دینی در فرهنگ ایرانیان نهادینه می‌گردد و در جهت تربیت دینی مردم ایران پیش می‌رود. نوروز یكی از این مؤلفه‌های فرهنگ دینی ایرانیان می‌باشد كه در جهت نهادینه شدن دین و اعتقادات و اخلاقیات برای زمینه‌سازی مهدوی، در میان تمدن ایرانی قرار گرفت.
ادامه دارد...

پی نوشت ها :

15 ـ فتن ابن حماد، ص 85؛ عقدالدرر، ص 129.
16 ـ غیبه نعمانی، ص 315؛ بحار الانوار، ج 52، ص369.
17 ـ ملاحم ابن طاووس، ص 146.
18 ـ الملاحم و الفتن، ص 51.
19 ـ حلیه الابرار، 572/2؛ تفسیرالبرهان، 2/22.
20 ـ سنن ترمذی 2269/4؛ كنز العمال 38652/14.
21 ـ ابزار الوهم المكنون، ص 101.
22 ـ كنزالعمال، 35055/12.
23 ـ ابن حماد، الفتن، 208/839؛ كنزالعمال 11/31497.
24 ـ كنزالعمال؛ 35054/283/12؛ تهذیب العساكر 555/1؛ سقوط اسرائیل، پیشین، ص 181، (قم، بوستان، 1387).
25 ـ ابن حماد، الفتن، 146/604؛ 221/870.
26 ـ كنزالعمال؛ 35054/283/12؛ تهذیب العساكر 555/1؛ سقوط اسرائیل، پیشین، ص 181.
27 ـ شرح نهج البلاغه، 48/7.
28 ـ الفتن، 856/214؛ الحاوی 68/2.
29 ـ الملاحم و الفتن، ص 51.
30 ـ سنن ابن ماجه، 2/4088؛ البرء و التاریخ 2/174؛ مجمع الزوائد، 7/318.
31 ـ الحاوی للفتاوی 2/70؛ عقدالدرر 128.
32 ـ الحاوی للفتاوی2/67؛ البرهان 7/17.
33 ـ قرآن كریم، سوره مائده، آیه 54.
34 ـ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ج 2، ص 208؛ نورالثقلین، ج 2، ص 643.
35 ـ قرآن كریم، سوره محمد، آیة 38.
36 ـ علاء الدین علی المتقی بن حسام الدین الهندی البرهان، كنز العمال،ج 12، ص 90، ح 24126.
37 ـ همان، ج 12، ص 90، ح 34125.
38 ـ هاشمی شهیدی، اسد الله، جویندگان دین تا ثریا، ایرانیان در حدیث و تاریخ، (ماهنامه موعود، ش 104، سال چهاردهم).
39 ـ قرآن كریم، سوره جمعه، آیه 3.
40 ـ مجمع البیان،ج 9، ص 284.
41 ـ قرآن كریم، سوره شعراء، آیه 198 و 199.
42 مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 67، ص 174.
43 ـ طبسی، نجم الدین، چشم اندازی به حكومت حضرت مهدی، ص58.
44 ـ در این باره ر ك: مطهری، مرتضی، خدمات متقابل ایران و اسلام، نشر صدرا.
45 ـ شهیدی، هاشمی، ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام، مذاهب و ملل جهان، ص352و354.
46 ـ لمعات النور، ج 1، ص 23 و 25.
47 ـ بشارت المهدین، ص 237.
48 ـ مهدی پور، علی اكبر، او خواهد آمد، ص 108 و 121 و 122.
49 ـ هاشمی شهیدی، پیشین، ص355.
50 ـ نجم الثاقب، باب دوم.
51 ـ سد در بندهش، در 35، ص102 و 103.
52 ـ در این باره ر ك به: رضی ، هاشم، پیشین، ص 331 .

نویسنده : حاتم جدیدی

سه شنبه 8/12/1391 - 9:57
مهدویت

نوروز و مهدویت ؛ جامعه سازی مهدوی

قسمت سوم

3 ـ نوروز و ایرانیان

درباره نوروز و مراسمات و مناسبات آن، علت‌ها و دلایل بسیاری گفته شده‌است، لیكن ما در این بررسی به آیین‌ها و گزاره‌هایی نسبت به نوروز می‌پردازیم كه با اصول اسلام و دین الهی در تعارض نباشد، چون این احتمال وجود دارد كه در طول هزاران سال از شكل‌گیری نوروز، مفاهیم مرتبط با آن كه دارای گزاره‌های دینی و الهی بوده است دچار تحریف شده باشد و با آمیخته شدن فرهنگ‌های دیگر، نظرات انسانی و دیگر موارد، انحرافات و خرافاتی وارد فرهنگ نوروز شده باشد.
در واقع ما تمام مراسمات و اعتقادات رایج میان مردم و كتب قدیمی ، پیرامون نوروز را مورد تأیید قرار نمی‌دهیم، بلكه با تطبیق آن با دین اسلام، اصل و مبنای صحیح موجود در نوروز را از تحریفات و خرافات، جدا نموده و آنرا مورد بررسی قرار می‌دهیم.
این روند در طول تاریخ ادیان الهی و زندگی بشر وجود داشته‌است كه اصول صحیح الهی به جامعه بشری تعلیم داده می‌شده ولی در طول تاریخ مورد تحریف قرار می‌گرفته و با خرافات آمیخته می‌شده است. بنابر این جهت شناخت اصول صحیح و الهی فرهنگ‌های پیشین، باید آنرا با مبانی اسلام مورد سنجش قرار داد.
یكی از فرازهای شایان توجه در مراسم نوروز و باورهای پیوسته به آن، مسأله اعتقاد به جهان پسین، رستاخیز و تسلسل زندگی است. در مراسم سال نو، نماد نمایشی مسأله آفرینش و تكرار همیشگی آن، پایان هر سال یا دوره‌ای از زمان را به سال نو پیوند می‌دهد. انعكاس این دور و تسلسل و تكرار، برای زندگی آدمی نیز هست و ایمان مؤمنان را به مسأله رستاخیز و تجدید و تكرار زندگی، زنده نگه می‌دارد.(53) به همین جهت است كه یكی از مراسم های سال نو یاد كردن از مردگان و بزرگداشت ارواح درگذشتگان و اهدای نذور و خیرات برای آنان است.
این ویژگی تنها در ایران وجود ندارد كه در مراسم سال نو، ارواح مردگان به میان بازماندگان به روی زمین می‌آیند تا در جشن و مراسم آنان شركت كنند، بلكه در گسترة جهان، با چنین مراسم و باورهایی رو به رو هستیم. این القای یك باور است، یك باور امید بخش برای مردم كه در این برهه و مقطع زمانی كه ضمن بیان نمادین آن، كیهان در یك اغتشاش و بی نظمی، منهدم شده و از نو آفریده می‌شود، پس مردگان نیز می‌توانند تجدید حیات كنند و به زندگی مجدد باز گردند. متوجه شدیم كه مراسم سال نو، تكرار نمادین خاطرة آفرینش نخستین است.
پس در این تكرار و احیا و سازندگی پس از انهدام، مردگان نیز زندگی می‌یابند و به جهان باز می‌گردند. هرگاه این زندگی مجدد و احیا، انقطاعی است ... پس در شكلی دیگر، به عنوان یك باور و اعتقاد، می‌تواند پایا باشد و این امید مخلود شود كه مردگان می‌توانند در دوران معینی زنده شوند.
به همین جهت است كه در هر كجا كه اعتقاد به رستاخیز و معاد جسمانی در شمار اعتقادات است، برآنند كه تن پسین در نوروز یا آغاز سال نو كه دور تازه‌ای در زمان آغاز می‌شود، حادث می‌گردد. (54)
رابطه‌ای نزدیك میان اسطوره‌های مربوط درباره آفرینش جهان از آب و نقش این مادة حیاتی در تولد و زایش و رستاخیز مشهود است. آب، نشانة احیای مردگان، را پس از تابستان درپی گیاهان بر روی زمین می‌پاشیدند كه هرچه زودتر باز گردند. این رسم در ایران باقی است و در پی مسافر، آب می‌پاشند كه هرچه زودتر به سلامت از سفر باز گردد.
امروزه هنوز یكی از رسوم جشن سال نو در ایران، سبز كردن سبزه در ظروف سفالی است كه در آغاز اعتدال بهاری انجام می‌شود. باید به این نكته توجه داشت كه خود اصل بنیادی رستاخیز طبیعت با شاخصة رویش و نمو گیاهان و تجدید حیات نباتی، به عنوان قسمتی از نمادهای آفرینش مجدد و تكرار خلقت طبیعت و انسان مطالعه می‌شود.
به همین جهت است كه سبزه سبز كردن در آغاز سال و جشن نوروز میان ایرانیان، صرفاً نماد یك جشن كشاورزی و یا رستاخیز طبیعی نیست، بلكه یادبود آفرینش ازلی و نخستین است. نگاهی به عناصری كه مربوط می‌شود به جشن نوروز، بار دینی و باورهای اساطیری آن را بیان می‌كند. نوروز ایرانی، جشن ویژة اهورامزداست. (55)

گاهنبارها ، جشن آفرینش

به موجب روایات و اسنادی كه در دست است در شش گاهنبار، به ترتیب شش مرحلة آفرینش از سوی اهورامزدا انجام یافته است. در تورات نیز در سفر تكوین اشاره شده است كه خداوند آفرینش را در شش روز انجام داده است. در قرآن كریم نیز به این نكته اشاره شده است. (56)
در اوستا، یشت سیزدهم و بند 86 به ترتیب فرَوَشیِ آسمان، آب، زمین، گیاه، جانور و انسان ستوده شده است و این اشارتی است به مراحل شش‌گانة آفرینش كه به موجب روایاتی در شش هنگام سال یا شش گاهنبار انجام گرفته است.
یكی از علل دینی برگزاری نوروز، همین گاهنبار هَمَسپَتمَدَم یا جشن آفرینش انسان و گرامی داشت ارواح و فرَوَهرهای درگذشتگان بوده است كه ماه آغاز سال نیز به نام آن ارواح می‌باشد. (57)

جشن های آتش

روشنی و آتش و آفتاب تجلی اهورامزداست. اهورامزدا بوسیله نور تجلی كرد. نور مایة زندگی و خورشید افزار زندگی است. ایرانیان از دورترین ایام چنین می‌اندیشیدند، هنگامی كه می‌خواستند ستایش خداوند را انجام داده و نماز بگزارند، به سوی خورشید می‌ایستادند. چون نور، روشنایی، آتش و خورشید مظهر اهورامزدا بودند و این مظهر، با درآمد خود پلیدی، زشتی، ترس و همة آثار شرارت و شیطانی را نابود می‌كرد و می‌گریزاند. (58)
به موجب شاهنامه، آتش در زمان شاهی هوشنگ بر اثر یك واقعه و اصابت سنگی بر سنگ دیگر پدید آمد. هوشنگ ماری سیاه و بد شكل را می‌بیند، سنگی به سوی او می‌افكند،جرقه‌ای در گرفته و آتش افروخته می‌گردد و مار می‌گریزد. روشنی و آتش مظهر وجود و هستی و عین دانش و خرد و كمال است و مار سیاه، نشان ظلمت اهریمنی و جهل و عین بدی و شرّ می‌باشد. چون آتش افروخته می‌شود، نشانة شرّ اهریمنی می‌گریزد. (59)

برخی مراسمات نوروز

1ـ هم زمانی نوروز و بهار و ویژگیهای نوروز در حدیث پیامبر اكرم: «فاذا رأیتم الربیع فاكثروا ذكر النشور. هنگامی كه بهار را مشاهده میكنید، زیاد یاد برانگیختگی قیامت كنید.»
2ـ نظافت و پاكیزگی در نوروز و رابطه آن با ایمان.
3ـ آمادگی برای نوروز و تدارك و تهیه مقدمات آن، زمینه سازی و بستر سازی تعالی.
4ـ صله رحم در نوروز.
5 ـ انفاق در نوروز.
6 ـ اطعام در نوروز.
7 ـ آغاز سال نو با آموزش‌های اخلاقی در نوروز و بسط آن در كل سال، سالی كه نكوست از بهارش پیداست.
8 ـ رفع كدورت، صلح و دوستی .
9 ـ دعای تحویل سال.
10ـ دعا و نوروز.
11 ـ زمان تحویل سال و استجابت دعا.
12ـ هفت سین، هفت سین قرآنی ، پیوند ایرانیان با طبیعت و قرآن.
13ـ سفرهای نوروزی.
14ـ اشتراك اعمال نوروز با اعمال هر ماه در دین اسلام.
15ـ فضیلت، كرامت، شرافت و عظمت نوروز در ادعیه، توحید و وسعت رزق.
16ـ آداب مستحب نوروز، غسل كردن، لباس تمیز، عطر، روزه، نماز، قرآن خواندن، سجده شكر.
17ـ أحسن الحال و صاحب حال در نوروز.
18ـ 13 نوروز و ایرانی ستیزی.
19ـ كاشتن سبزه.
20ـ آب پاشیدن.
21ـ چهارشنبه سوری.
22ـ یاد كردن از مردگان و خیرات برای اموات.

نوروز در روایات

در زمان خلافت خلیفه دوم، هرمزان استاندار خوزستان كه مسلمان شده بود، از شیرینی و دیگر اقلام خوان نوروزی، خوانچه‌ای جهت علی بن ابیطالب(ع) فرستاد، حضرت از آورندگان پرسید: علت فرستادن این خوانچه كدام است؟ گفتند: موجب فرا رسیدن عید نوروز می‌باشد، حضرت گفتند: « كلِ یومٍ نیروزنا ؛ هر روز را برایمان نوروز سازید» (60)
امام صادق (ع) می‌فرمایند: « در آغاز فروردین آدم آفریده شد و آن روز فرخنده‌ای است برای خواستن نیازها و برآورده شدن آرزوها و دیدن پادشاهان و فراگرفتن دانش و كابین بستن و زناشویی و مسافرت كردن و داد و ستد و در این فرخنده روز بیماران رو به بهبودی می‌گذارند و بارداران به زودی می‌زایند و روزی‌ها فراوان می‌شود.» (61)
امام موسی بن جعفر(ع) می‌فرمایند:« این روز بسیار قدیمی است. روز نوروز خداوند از بندگان پیمان گرفت كه او را پرستش كنند و برای او انباز گویا نشوند و به آیین فرستادگان درآیند ودستوراتش را بپذیرند و آن را انجام دهند. آن روز نخستین روزی است كه خورشید بتابید و بادهای بار دهنده وزیدن گرفت و گل‌ها بر روی زمین روییده است و آن روزی است كه جبرئیل بر پیامبر اسلام فرود آمد و در آن روز ابراهیم بت‌ها را شكست و در آن روز پیغمبر(ص)، علی (ع) را در خانه كعبه بالای دوش گرفت تا بت‌های قریش را به پائین افكند.» (62)
امام صادق (ع) می‌فرمایند:« در این روز كشتی نوح بر كوه جودی به زمین نشست، خلقت عالم در چنین روزی انجام شد و حضرت ابراهیم در این روز علیه بت‌ها قیام نموده است، موسی(ع) نیز در این روز بنی‌اسرائیل را از قید بندگی و اسارت نجات داده و از نیل گذشته است و پیامبر اسلام(ص) نیز در همین روز به پیغمبری مبعوث گردید.» (63)-
امام صادق (ع) می‌فرمایند:«نوروز روزی است كه ظاهر می‌شود در آن قائم ما اهل بیت و خداوند او را بر دجّال ظفر دهند و او دجّال را بر صلابه زند در كناسة كوفه، و هیچ نوروزی نمی‌آید مگر آنكه ما امید فرج داریم، چرا كه آن روز از روزهای ماست كه فارس آن را حفظ كرده است» (64)
معلی بن خنیس از امام صادق روایت می‌كند: امام فرمودند:« آیا می‌دانی امروز چه روزی است؟ گفتم: فدای تو شوم روزی است كه عجمان تعظیم آن نمایند و هدیه به یكدیگر می‌فرستند. فرمود: به خانه كعبه سوگند كه باعث آن تعظیم امری قدیم است. بیان می‌كنم آنرا برای تو تا بفهمی. گفتم: ای سید من، من دانستن این را دوست‌تر دارم از آنكه دوستان مرده من زنده شوند و دشمنان من بمیرند. پس فرمود: ای معّلی، نوروز روزی است كه خدای تعالی عهدنامه از ارواح بندگان خود گرفته كه او را بندگی نمایند و دیگری را با او شریك نسازند و ایمان بیاورند به فرستاده‌ها و حجت‌های او و ائمة معصومین صلوات الله اجمعین. و اول روزی است كه آفتاب طلوع كرده و بادی كه درختان را بارور می‌سازد وزیده و خرمی زمین آفریده شد، و روزی است كه كشتی نوح بر زمین قرار گرفت و روزی است كه خدای تعالی زنده گردانید جماعتی را كه از بیم مرگ از شهر و دیار خود بیرون رفته بودند و چندین هزار كس بودند ـ پس اولاً حق تعالی حكم كرد ایشان را كه بمیرند، بعد از آنكه زنده گردانید.
و روزی است كه جبرئیل علیه السلام بر حضرت‌ رسالت(ص) نازل شد به وحی و روزی است كه آن حضرت بت‌های كفار را شكست. و هم چنین حضرت ابراهیم(ع) دراین روز بت‌های كفار را شكست. و روزی است كه حضرت رسالت(ص) امر فرمود یاران خود را با حضرت امیر المؤمنین را بیعت امارت نمایند. و روزی است كه آن حضرت امیرالمؤمنین را میان جنیّان فرستاد كه بیعت از ایشان بگیرد. و روزی است كه بار دوم اهل اسلام با امیرالمؤمنین بیعت كردند. و روزی است كه آن حضرت در جنگ نهروان فتح كرد و به قتل رسانید ذوالثریه را كه سركردة آن خوارج بود. و روزی است كه قائم آل محمد، یعنی حضرت صاحب الامر (ع) ظاهر می‌شود و روزی است كه آن حضرت بر دجّال ظفر می‌یابد و آن ملعون را در كناسه كه محله ایست در كوفه از گلو سر می‌برد. و هیچ نوروزی نیست كه ما توقع خلاصی از غم نداشته باشیم، زیرا كه این روز به ما و شیعیان ما نسبت دارد. عجمان آن را حفظ كردند و شما ضایع كرده‌اید.
یكی از انبیاء از پروردگار سؤال كرد چگونه زنده گردانید آن جماعت را كه از دیار خود بیرون رفته و مرده بودند؟ پس وحی به آن نبی آمد كه آب بر ایشان بریزد در نوروز كه اول سال فارسیان است. پس ایشان زنده شدند و سی هزار كس بودند، و از این جهت آب پاشیدن در این روز سنت شده است. (65)
امام صادق (ع) می‌فرمایند:« چون روز نوروز شد غسل كن و غسل كن و پاكیزه‌ترین جامه‌های خود را بپوش و به بهترین بوهای خوش خود را خوش بو گردان و در آن روز روزه بدار. پس چون از نماز پیشین و پسین و نافله‌های آن فارغ شدی، چهار ركعت نماز بگذار، یعنی هر دو ركعت به یك سلام و در ركعت اول بعد از حمد ده مرتبه سوره انا انزلنا بخوان و در ركعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قل یا ایها الكافرون و در ركعت سوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قل هو الله احد و در ركعت چهارم بعد از حمد ده مرتبه قل اعوذ برب الفلق و برب الناس بخوان و بعد از نماز به سجده شكر برو و این دعا را بخوان:... (66)
با استناد به قول عبد الصمد بن علی، روایت می‌شود كه: جامی سیمین محتوی شیرینی به پیامبر(ص) هدیه شد، پیامبر پرسید: «این چیست؟» پاسخ دادند: «این شیرینی نوروز است». ایشان گفتند:«نوروز چیست؟» پاسخ دادند:«این عیدی بزرگ برای ایرانیان است» ، گفت:« این روزی است كه در آن خدا سپاه را دوباره زنده كرد.» پرسیدند: « كدام سپاه، ای پیامبر خدا؟» پاسخ دادند:« سپاه كسانی كه از اقامت‌گاه‌های خود از ترس مرگ بیرون آمدند، و هزاران بودند، و خدا به آنان گفت:« بمیرید » و بعد آنان را در آن روز زنده كرد (67) و روان‌هایشان را به آنان بازگردانید، و به آسمان فرمان داد كه بارانی ببارد، از این روست كه مردمان این رسم را دارند كه در این روز آب می‌ریزند. (68) »
روز نوروز از جمله اوقاتی است كه در آن دعا برای حضرت ولیعصر (ع) و درخواست ظهورش از درگاه خداوند متعال تأكید گردیده است. (69) (70)
نوروز مناسبتی است كه ایرانیان در طول هزاران سال آن را حفظ نموده‌اند و به دیگر اقوام نیز انتقال داده‌اند، هرچند كه‌ این احتمال وجود دارد كه دیگر ملت‌ها نیز در گذشته آنرا داشته اند اما به مرور زمان بدست فراموشی سپرده شده باشد. وجود آیین‌های مشابه نوروز در میان هندیان، چینییان، اعراب، اقوام آفریقایی، اقوام اروپایی و .... گویای این واقعیت می‌باشد.

پی نوشت ها :

53 ـ قرآن كریم، سوره یونس، آیة 4 :الیه مرجعكم جمیعاً... .
54 ـ رضی، هاشم، گاه شماری وجشن های ایران باستان،ص 36،( بهجت، تهران، 1380).
55 ـ رضی، هاشم، پیشین، ص 39.
56 ـ قرآن كریم، سوره اعراف، آیه 52 .
57 ـ رضی، هاشم، پیشین، ص174 و177.
58 ـ همان، ص 567و 569.
59 ـ همان، ص 571.
60 ـ همان، ج 59، باب یوم نیروز، ص 109الی120.
61 ـ همان.
62 ـ همان.
63 ـ همان، ج 14، ص 206و209؛ وسائل الشیعه، ج 5، ص 289.
64 ـ ارشاد العلوم، ج 3، ص 118،(چاپ سنگی، تبریز، 1327ه ق ).
65 ـ ملا محسن فیض كاشانی، رساله نوروز و سی روز ماه.
66 ـ قمی، شیخ عباس، كلیات مفاتیح الجنان، ص 412.
67 ـ قرآن كریم، سوره بقره، آیه 243.
68 ـ رضی، هاشم، پیشین، ص37.
69 ـ طبسی، نجم الدین، پیشین، ص58.
70 ـ متن عربی روایات در ضمیمه موجود است.

نویسنده : حاتم جدیدی

سه شنبه 8/12/1391 - 9:57
شعر و قطعات ادبی

اشعـــــــــار بهاری

اشعـــــــــار بهاری

رسید یار و ندیدیم روی یار افسوس
گذشت روز و شب ما به انتظار افسوس
گذشت عمر گرانمایه در فراق دریغ
نصیب غیر شد آخر وصال یار افسوس
گریست عمری آخر ز بیوفائی چرخ
ندید روی تو را چشم اشكبار افسوس
خزان چو بگذرد از پی بهار می‌آید
خزان عمر ندارد ز پی بهار افسوس
به خاك هاتف مسكین گذشت و گفت آن شوخ
ازین جفاكش ناكام صد هزار افسوس

هاتف

¤¤¤¤¤

دست قبا در جهان نافه گشای آمده است
بر سر هر سنگ باد غالیه‌سای آمده است
ابر مشعبد نهاد پیش طلسم بهار
هر سحر از هر شجر سحر نمای آمده است
لاله ز خون جگر در تپش آفتاب
سوخته دامن شده است لعل قبای آمده است
بلبل خوش نغمه زن هست بهار سخن
بین كه عروس چمن جلوه نمای آمده است
فاخته در بزم باغ گوئی خاقانی است
در سر هر شاخسار شعر سرای آمده است

خاقانی

¤¤¤¤¤

صبح است ساقیا قدحی پرشراب كن
دور فلك درنگ ندارد شتاب كن
زان پیشتر كه عالم فانی شود خراب
ما را ز جام باده گلگون خراب كن
خورشید می ز مشرق ساغر طلوع كرد
گر برگ عیش میطلبی ترك خواب كن
روزی كه چرخ از گل ما كوزهها كند
زنهار كاسه سر ما پرشراب كن
ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم
با ما به جام باده صافی خطاب كن
كار صواب باده پرستیست حافظا
برخیز و عزم جزم به كار صواب كن

حافظ

سه شنبه 8/12/1391 - 9:49
تاریخ

تاریخچه نوروز

تاریخچه نوروز

طبق عقاید زرتشت، ماه فروردین ( اولین ماه تقویم شمسی ایرانیان) به فراوشی (سرزندگی) اشاره دارد كه دنیای مادی را در آخرین روزهای سال دچار تحول می كند. بنابراین، زرتشتیان، ده روز را برای اینكه روح نیاكان خود را شاد كنند، گرامی می دارند ممكن است این سنت كه، بعضی‏ها قبل از نوروز به گورستانها می‏روند، ریشه در این باور داشته باشد. قصه‏های دیگری در مورد مبدا نوروز نقل شده است. یك روایت این است كه كیاخسرو، پسر پرویز بردینا، به تخت سلطنت نشست و ایرانشهر را به اوج شكوفایی خود رساند

روایت دیگر آنكه در این روز خاص (اول فروردین) ، جمشید، پادشاه پیشدادی، بر روی تخت طلایی نشسته بود در حالی‏كه مردم او را روی شانه‏های خود حمل می‏كردند. آنها پرتوهای خورشید را بر روی پادشاه دیدند و آن روز را جشن گرفتند.

روایتی دیگر به سلیمان بر‏می‏گردد كه حلقه خود را گم كرد و در نتیجه حكومت خود را از دست داد. بعد از اینكه چهل روز به دنبال آن گشت، حلقه خود را یافت و دوباره به حكومت رسید. از این رو، مردم در آن روز فریاد برآوردند كه، نوروز (روز نو) آمده است

در زمانهای قدیم، جشن نوروز در اولین روز فروردین (۲۱ ژانویه) شروع می‏شد، ولی مشخص نیست كه چند روز طول می‏كشیده ‏است. در بعضی از دربارهای سلطنتی جشن‏ها یك ماه ادامه داشت. مطابق برخی از اسناد، جشن عمومی نوروز تا پنجمین روز فروردین برپا می‏شد، و جشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشت. شاید بتوان گفت، در طی پنج روز اول فروردین جشن نوروز جنبه ملی و عمومی بود، در حالیكه طی باقیمانده ماه، هنگامی‏كه پادشاهان مردم عادی را به دربار سلطنتی می‏پذیرفتند جنبه خصوصی و سلطنتی داشت .

سه شنبه 8/12/1391 - 9:48
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته