• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 15639
تعداد نظرات : 1110
زمان آخرین مطلب : 3863روز قبل
كودك

کودک دو ساله خودش را فردی مجزا می داند بنابراین اغلب ”نه” می گوید.

ترجمه: مریم هرندی

کودکان دو تا سه ساله میخواهند بیشتر درباره خودشان بدانند، اینکه چه چیز میخواهند و چه چیزی نمیخواهند.

  • مهمترین چیزی که درباره کودکتان در این سن باید به خود یادآوری کنید این است که او هنوز خیلی کوچک است.

  • عبارت معروف ”دو سالگی وحشتناک” به این دلیل به کار می‌رود که آن‌ها گاهی اوقات نمونه ی کوچک یک آدم قلدر هستند.

  • آنها برای مدت کوتاهی میتوانند صبر کنند اما نه خیلی زیاد.

  • آنها برای مدت کوتاهی میتوانند احساساتشان را در درون خود نگه دارند اما همین احساسات به راحتی میتواند به صورت هیجان، ترس و ناراحتی فوران کند. از دست  دادن این موج عظیم احساسات باعث ترس در آنها میشود، از اینرو بچه ها خواهان نوازش و اغوش شما هستند و نیاز دارند که به آنها اطمینان دهید دوستشان دارید.

2-3 yrs

رشد عاطفی و اجتماعی

  • گاهی اوقات قادرند احساسات افراد دیگر را درک کنند اما اغلب حس حسادت و عشق نسبت به خانواده آنقدر قویست که جایی برای درک احساسات دیگران نمیگذارد.

  • سعی میکنند احساساتشان را در درون خود نگه‌ دارند. هنگامیکه فکر میکنند کار بدی انجام داده‌اند حس خیلی بدی خواهند داشت.
  • برای مدت کوتاهی میتوانند با هم‌ بازی کنند ولی به راحتی از یکدیگر ناراحت شده و همدیگر را میزنند.
  • کودک دو ساله خودش را فردی مجزا میداند بنابراین اغلب ”نه” میگوید.

  • او میداند چه چیزی میخواهد، گاهی اوقات هم ممکن است برایتان ریاست کند! وقتی کاری را که میخواهد نتواند انجام بدهد یا دیگران مانع انجام کارش شوند خشمگین می‌شود زیرا هنوز نمیتواند احساساتش را مدیریت کند. در نتیجه بداخلاقی در این سنین کاملاً عادی است.

  • کودک دو تا سه ساله میتواند برای مدت کوتاهی با دیگر کودکان بازی کند ولی هنوز معنای شراکت را نمیداند. هرگونه که خود بخواهد عمل میکند، ممکن است اسباب‌بازی های دیگران را بگیرد و آنها را هول بدهد.

  • برای کودک دو تا سه ساله سخت است که انتظار بکشد یا انتخاب کند.

  • کودک دو تا سه ساله نمیتواند استدلال‌ها را درک کند و بدون فکر قبلی عمل میکنند. میداند شما از او چه میخواهید اما نمیتواند خود را متقاعد کند که کاریکه خودش میخواهد را انجام ندهد و خواسته شما را برآورده کند.

  • کودک شما عاشق آن است که از شما تقلید کند و حتی در ظاهر هم شبیه شما شود مثلا از جعبه ها و فرش ها خانه‌ای بسازد و شبیه شما لباس بپوشند. 

مادر بانو

سه شنبه 5/6/1392 - 13:27
كودك

آموزش جنسی فرزندان به صورت ناگهانی شروع نمی‌شود، والدین بایستی از دوران کودکی، این آموزش را آغاز کنند.

ورود تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی به زندگی های نوین در سال های اخیر، موجی از آگاهی ها و اطلاعات درست و نادرست جنسی و زناشویی را در اختیار افراد مختلف قرار داده است. از سوی دیگر پیچیدگی ها و گسترش روابط انسانی در دنیای معاصر، خود راه دیگری شده است تا چرخش اطلاعات میان افراد به سادگی و به سرعت، رو به افزایش رود و درواقع هرگونه اطلاعاتی که از طریق ابزارهای مدرن ارتباطاتی همچون اینترنت و ماهواره به شخص داده می شود، به سرعت از طریق افراد به یکدیگر هم منتقل گردد. در این میان آسیب پذیرترین گروه هدف به عنوان مخاطبان این وسایل مدرن ارتباطاتی، کودکان و نوجوانان هستند که کمترین آگاهی و پیش زمینه ذهنی قبلی را در مورد مسائل جنسی داشته و خود به خود نیز دارای کنجکاوی های جنسی هستند.

آموزش جنسی به کودکان

تابو بودن صحبت در مورد مسائل جنسی، ناآگاهی والدین از چگونگی صحبت در این باره، ناتوانی آنها از پاسخ به بر خی سؤالات کنجکاوانه کودکان، عدم وجود منابع آموزش غیررسمی (کتاب، سی دی، مجله و برنامه های تلویزیونی) برای والدین و کودکان همگی منجر به برهوت آگاهی در کودکان و نوجوان در زمینه مسائل جنسی شده است.

این برهوت آگاهی، خود زمینه ساز ایجاد علاقه و انگیزه دو چندان در این قشر می شود تا به بلعیدن هر آنچه در منابع در دسترسشان مانند ماهواره و اینترنت به عنوان اطلاعات جنسی وجود دارد، بپردازند. آنهایی هم که به هر دلیل از این منابع اطلاعتی دورند یا در دسترسشان نیست، در میان یافته ها و اطلاعات هم کلاسی ها و دوستان خود به جستجوی پاسخ سؤالات خویش برآیند.

پرواضح است که بیش از ۸۰ درصد اطلاعات موجود در اینترنت و ۱۰۰ درصد آنچه در ماهواره به عنوان آگاهی های جنسی و تبلیغات جنسی عنوان می شود، نادرست و نامطلوب حتی برای بزرگسالان است و کودکان از آن جهت که توان تشخیص خوب از بد را در مسئله ای که هیچ آگاهی هم از آن ندارند، نداشته و قادر به تفکیک اطلاعات درست از نادرست نیستند، بیش از بزرگسالان در معرض آسیب های ناشی از این اطلاعات اند. ضمن آنکه حتی آن بخش از اطلاعاتی که به درستی به بیان واقعیت های موجود در زمینه مسائل جنسی پرداخته اند، در واقع خطاب به بزرگسالان نوشته و ارائه شده و باز هم برای مناسب کودکان نیست.

همه این مسائل در کنار هم همراه با پیامدهای آنها که امروزه به شکل بلوغ جنسی زودرس و مشکلات و برانگیختگی های جنسی، عاطفی و احساسی در کودکان و نوجوانان مشاهده می کنیم، زمینه ساز این گزارش شدند تا از این طریق سراغ کارشناسان و متخصصان حوزه علوم رفتاری و جنسی برویم و رویکردهای مختلف را در مورد بایدها و نبایدهای آموزش مسائل جنسی به کودکان جویا شویم.

آموزش مسائل جنسی از چه سنی باید شروع شود؟
بحث مربوط به آموزش مسائل جنسی به کودکان از آن جهت که امر نوینی در آموزش کودکان محسوب می شود،  مورد مناقشه بسیاری از روانشناسان و متخصصان علوم رفتاری و جنسی است. باید تأکید شود این آموزش شامل سن شروع یادگیری، مسئولیت آموزش آن، محدوده اطلاعات داده شده و چگونگی اطلاع رسانی به کودکان است که در مورد آنها نظریات مختلفی میان کارشناسان وجود دارد.

دکتر سید علی آذین متخصص پزشکی اجتماعی و فلوشیپ سلامت جنسی در این باره معتقد است: صرف نظر از متغیرهای ژنتیک و متعاقب آن هورمونی که باعث می شوند یک نوزاد با جنسیت مؤنث یا مذکر به دنیا بیاید، آدمی از همان بدو تولد با مناسبات مرتبط با جنسیت مواجه است و این مواجهه تا زمان مرگ نیز ادامه دارد. بنابراین آموزش جنسی نیز از همان سال های نخست زندگی آغاز می شود. یعنی حتی وقتی اطرافیان کودک خود متوجه نیستند، بطور مستقیم و غیرمستقیم در حال تأثیرگذاری بر مفاهیمی همچون هویت جنسی و نقش جنسی کودک هستند. طبیعی است که هرچه سن کودک بیشتر می شود، ملاحظات تربیتی او نیز پیچیده تر می شود و همانطور که بسیاری از ابعاد یادگیری مثل زبان یا بسیاری از مهارت های حرکتی محدوده ایده آل خاص خود را دارند، آموزش جنسی نیز متناسب با سن کودک و سپس در دوران نوجوانی ملاحظات ویژه خود را می طلبد.

وی افزود: اما والدین اگر اصولاً در این خصوص دغدغه ای داشته باشند، اغلب دچار سردرگمی هستند. عدم آشنایی آنها با مفاهیم جنسی و محدود دانستن این امور در روابط جنسی بین زن و مرد، باعث می شود نتوانند در این مورد با کودکان خود صحبت کنند. خود آنها نیز اغلب در سن مناسب و به شکل مناسب با این مقوله آشنا نشده اند. بدتر آن که بسیاری از آنها تصور می کنند که صحبت در این رابطه ممکن است به ترغیب کودکان برای تفحص بیشتر و حتی تجربه های نامطلوب منجر شود. این تصوری اشتباه است که متأسفانه حتی بسیاری از همکاران در بخش سلامت و همچنین نظام آموزشی کشور بر آن پافشاری دارند. این در حالی است که مطالعات متعدد، چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای در حال توسعه، نشان داده اند که آموزش مناسب در سن مقتضی، نه تنها باعث تشویق رفتار پرخطر نشده است، بلکه فرزندانی که از نظر جنسی به درستی آموزش دیده اند حتی در نوجوانی و جوانی فعالیت جنسی را به مراتب دیرتر شروع کرده اند. تأکید می کنم همانطور که هر سنی محتوای آموزشی خاص خود را دارد، در آموزش جنسی نیز لازم نیست برخی موارد به شکل زودرس برای کودکان توضیح داده شود و البته در مقابل طبیعی است که دادن اطلاعات لازم به شکل دیرهنگام با افزایش شانس آسیب به سلامت جسمی، روانی و اجتماعی فرد همراه خواهد بود.

در حالیکه این متخصص پزشکی اجتماعی بر ضرورت آموزش جنسی کودکان و نوجوانان به دلیل در معرض آگاهی و رفتارهای پرخطر بودن این قشر تأکید می کند، اما برخی از کارشناسان معتقدند آموزش جنسی زودرس و زودهنگام به کودکان، به نوعی موجب بلوغ جنسی زودرس و مشکلات روانی و رفتاری در کودکان می شود و به تعویق انداختن آن را ترجیح می دهند.

هنوز به آن حد نرسیده ایم که بتوانیم از سنین نوجوانی اطلاعات باز جنسی را در اختیار نوجوانان قرار دهیم

پروین داعی پور کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در زمینه آموزش مسائل جنسی به کودکان این گونه عنوان می کند:به عنوان یک روانشاس بالینی که با کودک و نوجوان کار می کنم، از ارتباطاتم با این گروه سنی به این نتیجه رسیده ام که علی رغم اینکه خانواده های ما خیلی دقت می کنند و فضای فرهنگی ما به ظاهر بری از اطلاعات جنسی است، ولی در واقع این مسائل در لایه های پایین و پنهان تر در جریان است؛ در بچه ها کنجکاوی و ماجراجویی های زیادی وجود دارد، به دنبال به دست آوردن اطلاعاتند و همیشه محرک ها و پچ پچ هایی در بین شان هست. در این میان گاهی هم اطلاعات ناسالم و غلطی بین آنها رد و بدل می شود که می تواند بعدها گرفتاری هایی برایشان ایجاد کند، ممکن است اشتغال ذهنی ای به وجود آورد که تبعات منفی مانند تصویرسازی به همراه دارد و تصویرسازی مشکلات دیگری برای بچه ها ایجاد می کند.

امروزه به علت تغییراتی که در فضای فرهنگی به وجود آمده، علی رغم تمام کنترل هایی که صورت می گیرد، جریان آزاد اطلاعات کار خود را می کند و اثرات مثبت و منفی خود را به همراه دارد؛ مثلاً اینکه از طریق اینترنت بچه ها می توانند به اطلاعت نادرستی دست پیدا کنند. و یا می شنویم سی دی های نامناسب و مبتذل به دست نوجوانان می رسد. اما به طور کلی به نظر من، ما در فضای جامعه مان هنوز به آن حد نرسیده ایم که بتوانیم از سنین نوجوانی اطلاعات باز جنسی را در اختیار نوجوانان قرار دهیم.

آموزش جنسی کودک بر اساس سن او و مرحله به مرحله
در واقع آنچه میان روانشناسان در این گونه مسائل اساساً بر آن تاکید می شود، آموزش جنسی کودک بر اساس سن وی و مرحله به مرحله است. دکتر لیلا حیدری نسب، روانشناس و مشاور اختلالات جنسی در این زمینه می گوید: آموزش جنسی فرزندان به صورت ناگهانی شروع نمی‌شود، بلکه والدین بایستی از دوران کودکی، این آموزش را آغاز کنند و بدانند که چگونه به تناسب سن فرزند خود به سؤالات جنسی وی پاسخ دهند و این آگاهی بخشی و آموزش فرزند در هر سنی متفاوت است. اگر والدین با برنامه ‌ریزی درست و بلندمدت اطلاعاتی در خصوص بلوغ و مسائل جنسی در اختیار فرزندان خود قرار دهند و آرام و آرام و به تناسب سنشان این اطلاعات را در اختیار وی قرار دهند، از بروز بسیاری از مشکلات رفتاری و اختلالات جنسی در فرزندانشان جلوگیری خواهند کرد.

به عنوان مثال ممکن است والدین، کودک ۲ یا ۳ ساله ‌ای داشته باشند که مراقبت ‌های خاص خود را لازم دارد. کودک در این سن متوجه بدن خود و تفاوت‌ های جنسیتی می ‌شود و این توجه باعث می ‌شود که کودک راجع به بدن خود کنجکاوی هایی داشته باشد. والدین بایستی مراقب کنجکاوی های بیش از حد او باشند. گاهی کودک سؤالاتی درباره نحوه متولد شدن خود می‌ پرسد که پاسخ والدین نباید بیشتر از نیاز کودک و آنچه که می ‌داند باشد و برای پاسخ دهی به سؤال او، ابتدا باید دانست که این سؤال چرا و چگونه در ذهن کودک شکل گرفته است و کودک چه اطلاعاتی در این زمینه دارد، سپس براساس دانسته های کودک به او جواب می‌دهیم.

مسئولیت آموزش جنسی به کودکان با چه کسانی است؟
با توجه به اینکه کودکان، امروزه با انواع رسانه های اطلاعاتی و ارتباطاتی محاصره شده اند، خواه ناخواه در معرض آگاهی های جنسی و تبلیغات نامناسب وسایل جنسی در گوشه کنار فضای مجازی یا در شبکه های ماهواره ای هستند. همچنین با ورود آنها به مدرسه و یا پیش از آن، مهدکودک و پیش دبستانی، در معرض اطلاعات هم کلاسی های خود قرار گرفته و حتی در صورتی که کنجکاو هم نباشند، چیزهایی می شنوند که کنجکاویشان تحریک می شود. گروهی وجود یک سیستم آموزشی یکپارچه و همگانی در سطح آموزش و پرورش را بهترین گزینه برای به عهده گرفتن مسئولیت آموزش مسائل جنسی می دانند، اما در عین حال رویکرد دیگری در این راستا معتقد به پررنگ تر کردن نقش والدین در خصوص آموزش و اطلاع رسانی جنسی به فرزندان است. در این رویکرد نگاه به آموزش مسائل جنسی برای کودکان متکثر و براساس نیاز فرزندان و فرهنگ خانواده ها متنوع است.

Untitled

داعی پور، روانشناس و مشاور مسائل خانواده در این رابطه تصریح کرد: من ضرورت آموزش جنسی را به آن معنایی که در برخی کشورها مرسوم است، در آموزش و پرورش خودمان حس نمی کنم. ولی نوع دیگری از آموزش را ضروری می دانم و آن اینکه مادر و پدر باید آماده شوند که چه طور بتوانند مسائل فرزند نوجوانشان را حل کنند و پاسخگوی سؤالات و درخواست هایشان باشند. از یک طرف کنجکاوی نوجوانان و از سوی دیگرجریان اطلاعات، فضا را مخدوش کرده است؛ لذا به عقیده من خانواده باید یاد بگیرد که چگونه رفتار کند. در حالیکه اغلب خانواده ها نمی دانند و رفتار غلطشان دوباره گرفتاری هایی را در ذهن بچه ها به وجود می آورد. به نظر من خانواده دیگر نمی تواند با تغافل یا ساده انگاری از کنار این مسائل عبور کند؛ باید تا حدودی بر فضای فرهنگی بچه ها مسلط شود و بتواند پاسخ های لازم را داشته باشد.

آیا مسئولیت اصلی بر دوش آموزش و پرورش است؟
در همین خصوص، دکتر آذین، مدیر درمان مرکز درمان ناباروری و سقط مکرر ابن سینا معتقد بر اهمیت بیشتر سیستم آموزش عمومی کشور بوده و به دلیل ناآگاهی خودِ والدین و عدم آموزش صحیح آنها در این زمینه، مسئولیت اصلی را بر دوش آموزش و پرورش می بیند. وی اضافه می کند: به نظر من هرچه سن کودک بالا می رود، مسئولیت نظام آموزشی در این خصوص بیشتر می شود. بخصوص که با رسیدن افراد به حوالی سن بلوغ، متأسفانه اغلب والدین به درستی به آموزش جنسی نوجوانان توجه نمی کنند و برخی از آنها نیز اصلاً به این موضوع نمی پردازند. برخی از والدین تصور می کنند که در دنیای امروز، نوجوانان خودشان از همه چیز سر در می آورند. این در حالی است که مطالعات نشان می دهند که حتی در کشورهای غربی، نوجوانان هنوز بسیاری از مسائل ابتدایی را در مورد موضوعات جنسی و رفتارهای پرخطر نمی دانند. نیاز به راهنمایی توسط بزرگترها با توجه به وجود این حجم از منابع اطلاعاتی پیرامون نوجوانان، با دامنه درست تا غلط،، بیش از هر زمان دیگر احساس می شود. بویژه آنکه نوجوانان در موارد متعدد باید قادر باشند دست به انتخاب و یا تصمیم گیری های مهم بزنند.

به اعتقاد دکتر آذین، صحبت در مورد مسائل جنسی با نوجوانان باعث مشروعیت بخشیدن به رفتار جنسی آنها نخواهد شد. بعلاوه کنجکاوی آنها را تحریک نخواهد نمود و در مقابل احتمال تصمیم گیری مسئولانه را در آنها بیشتر می کند.

در واقع بسیاری از والدین به دلایل متعددی از جمله نداشتن آگاهی، احساس شرم و ناراحتی، نگرش منفی به امور جنسی، قبیح دانستن بیان مسائل مربوط به امور جنسی، هراس از پیامدهای منفی این اطلاعات، انداختن بار این مسئولیت بر دوش مدرسه، داشتن باورهای غلط همچون کودک خودش روزی بزرگ می شود و به این مسائل پی می برد و یا این که اگر پدر و مادر درباره مسائل جنسی با کودک خود حرف بزنند، حرمت بین آنها شکسته می شود و … نه می خواهند و نه می توانند در مورد مسائل جنسی با کودک و نوجوان خود به گفتگو بپردازند. در صورتی که اگر کودک یا نوجوان در بیرون از منزل به وسیله منابع مختلفی همچون دوستان و اینترنت و..، به طور نامناسبی با مسائل جنسی آشنا شود، کار و تلاش والدین در زمینه آموزش جنسی دو برابر خواهد شد. زیرا در وهله اول باید افکار نامناسب و آموخته های نادرست فرد در زمینه امور جنسی تغییر یابد و سپس آموزش مناسب و صحیح آغاز شود.

و از سوی دیگر پرداختن به این موضوع در یک سیستم یکپارچه آموزش و پرورش ممکن است اطلاعاتی را در اختیار کودکان و نوجوانانی قرار دهد که اصلاً با این موضوع درگیر نباشند.

محتوای پاسخ به سؤالات کودک چگونه و تا چه حدی باید باشد؟
چالش اصلی دیگر در زمینه آموزش مسائل جنسی به کودکان چگونگی پاسخ به سؤالات آنهاست و اینکه اساساً در هر زمینه ای چه نوع اطلاعاتی باید در اختیار کودکان و نوجوانان قرار بگیرد. دکتر حیدری نسب، مشاور و عضو گروه خانواده و سلامت جنسیِ کلینیک سلامت خانواده در این زمینه معتقد است: مسئله چگونگی پاسخ دهی به سؤالات کودکان و آگاه کردن آنها در زمینه مسائل جنسی، قضیه فرهنگی است و بسته به فرهنگ هر جامعه و خانواده نحوه پاسخ دهی و آشنایی کودک و نوجوان با مسائل جنسی متفاوت است.

نکته بسیار مهم در این میان آن است که والدین و معلمان باید گام به گام با بچه ها بزرگ شوند. اطلاعاتی که در خصوص مسائل جنسی در اختیار کودک ۳ ساله قرار داده می شود، بسیار متفاوت با دختر ۱۳ ساله است. از طرفی عدم آگاهی دادن و طفره رفتن از پاسخ به مسائل بلوغ و سؤالات جنسی، باعث می شود به کنجکاوی های نوجوان تازه بالغ شده دامن زده شود، بنابراین خانواده مهم ترین موقعیتی است که بایستی اطلاعات لازم و کافی را به نوجوانش بدهد و آرام آرام به راهنمایی وی بپردازد. جوان زمانی که می‌خواهد مسائلی در این خصوص را با والدینش در میان بگذارد، بایستی احساس امنیت کند. از طرفی خانواده باید با او صحبت کرده و به او بگویند اگر احساساتی وجود دارد، برای من هم در زمان نوجوانی وجود داشته و نباید ذهن خودت را زیاد درگیر این مسئله کنی. ازطرفی اطلاعاتی که در اختیار نوجوان خود قرار می دهد، نباید به گونه‌ای باشد که باعث کنجکاوی های شدید او شود تا جایی که تحریک شده و به سمت تجربه کردن و فهمیدن مسائل بیان شده روی بیاورد.

همچنین دکتر آذین، متخصص پزشکی اجتماعی در پاسخ به این سؤال که محتوای آموزش مسائل جنسی به کودکان چگونه باید باشد، عنوان کرد: آموزش جنسی در کودکان آنطور که عده ای تصور می کنند الزاماً به روابط جنسی بین انسان ها نمی پردازد. مثلاً یک کودک پیش دبستانی باید بداند که چه کسی و تا چه حدی می تواند به بدن او دست بزند؛ مثلاً اعضای تناسلی او از جمله قسمت هایی است که جز والدین و پزشک کسی حق مشاهده یا لمس آن را ندارد. به تدریج باید در مورد آرزش های خانواده و این که از هر جنسی چه رفتارهایی پذیرفته است یا مسائلی مثل مفهوم حریم خصوصی، با کودکان صحبت نمود و البته باید توجه داشت که بچه ها بطور همزمان از تمام دنیای اطراف (از جمله دوست و آشنا، سایر کودکان و انواع رسانه ها) در حال دریافت اطلاعات هستند.

هرچه سن کودک بالاتر می رود، اثرگذاری دنیای اطراف و به ویژه دوستان او بیشتر می شود و البته پدر و مادر باید بتوانند به درستی و با عبارات قابل فهم برای او به سؤالات وی پاسخ دهند. حتی وقتی والدین احساس می کنند که کودک نگرانی هایی دارد ولی نمی تواند در این خصوص سر صحبت را باز کند، گاه لازم است خودشان به بهانه ای آغاز کننده بحث باشند.

بخش عمده ای از این محتوای آموزشی نیز به خود والدین برمی گردد. آنها باید اطلاعات صحیح داشته باشند و بعلاوه باید بدانند در مواجهه با سؤالات کودکان و یا موقعیت هایی مثل کنجکاوی های جنسی آنها (مثلاً به بهانه دکتربازی) یا حتی خودارضایی در این دوران باید چه عکس العملی نشان دهند. واکنش های نادرست و شتاب زده می توانند تأثیرات عمیق بر تربیت و رشد روانی اجتماعی کودکان برجای گذارند.

سخن پایانی
در تحقیقی که در زمینه منابع کسب اطلاعات جنسی در میان نوجوانان اول دبیرستان انجام شده است، آمارها نشان می دهد، ۴۴ درصد دوستان، ۲۰ درصد کتاب، ۱۳ درصد والدین، ۱۱ درصد معلمان و ۹ درصد رسانه های مختلف مانند ماهواره و اینترنت را منبع کسب اطلاعات جنسی معرفی کرده اند.

این آمارها و آنچه در میان دانش آموزان در مدارس دیده می شود، همگی زنگ خطری برای مسئولین و هشداری برای خانواده ها و والدین است تا به اهمیت و شیوه آموزش مسائل جنسی بیاندیشند و همگام با تغییرات فرهنگی و رسانه ای و تفاوت هوش و کنجکاوی کودکان امروزی، به تغییر در شیوه های آموزشی خود بپردازند.

پاسخ به سؤالات جنسی کودکان و ارائه اطلاعات جنسی به آنها بهتر است متناسب با سن آنان و به صورت تدریجی و دائمی از ۳-۴ سالگی شروع شود و در این زمینه اصل صداقت و مختصر و مفید صحبت کردن همواره در نظر گرفته شود.

دادن اطلاعات غلط و بی ربط، برخوردهای تحقیرکننده و خشونت آمیز در جواب سؤالات جنسی کودکان، تمسخر و سرزنش کودک همگی از جمله رفتاری است که نه تنها اعتماد به نفس کودکان را تخریب می کند و آسیب های جدی به شخصیت آنها در بزرگسالی می زند، بلکه روابط کودک را با خانواده برای کل زندگی اش تیره و تار کرده و حس اعتماد و اطمینان وی به والدین برای همیشه سلب می شود.

همچنین ضرورت دیگر این اطلاع رسانی بجا و مناسب، آگاهی کودک از حد و مرزهای بدنش در مواجهه با افراد آشنا و غریبه است و می تواند مانعی در برابر تعرض به کودک و سکوت وی در صورت احتمال وقوع چنین اتفاقی ایجاد کند. ضمن آنکه باعث جلوگیری از بلوغ زودرس در کودکان می شود و آنها را نسبت به آگاهی ها و اطلاعات نامناسب و غلط واکسینه می کند.

بنابراین، لازم است والدین کودکان و خصوصاً مادران ابتدا خود اطلاعات مناسب برای آموزش کودکان و پاسخ به سؤالاتشان را کسب کرده و سپس در نهایت احترام و جدیت به ایجاد رابطه صمیمانه و معتمدانه با کودکان در زمینه مسائل جنسی بپردازند تا بدین ترتیب خطرپذیری و احتمال کسب اطلاعات غلط و نامناسب جنسی را برای فرزندانشان به حداقل برسانند و در نهایت پرسش جدی این است که این مادران آموزش های لازم را از کجا باید کسب کنند؟

منبع: سایت مهرخانه

سه شنبه 5/6/1392 - 13:25
كودك

توصیه می شود والدین شنونده فعال حرف های نوجوان شان باشند.

توصیه می شود والدین شنونده فعال حرف های نوجوان شان باشند، احساس ها و رفتارهای او را درک کنند و برای بیان آنچه در دلش می گذرد از او حمایت کنند. غیر از این اگر باشد، تنهایی او بیشتر می شود.

 سن نوجوانی، سن مشارکت فرزند در امور خانواده است. همان طور که در مسائل دینی ما نیز آمده از ۱۴ سالگی به بعد فرزند وزیر و مشاور خانواده است. این مشارکت باید به صورت سیستمی و درست اجرا شود. والدین باید در اموری که در حد توانایی فرزندشان است از او مشارکت و مشورت بطلبند و در اموری که او قادر به نظر دادن است از او نظر خواهی کنند. این کار اعتماد به نفس نوجوان را تقویت می کند و ارتباط مثبتی بین او و والدین شکل می دهد. گاهی والدین شنونده فعال نیستند. فقط به طور منفعل گوش می دهند. آن هم هر موقع وقت و حوصله داشته باشند. نوجوان مسائل هیجانی زیادی دارد و نیاز دارد بیان کند و درک و پذیرش شود. کسی را می خواهد که این هیجان هایش را بفهمد. والدین باید فرزندشان را به سمت فردی مورد اعتماد و امین هدایت کنند. اینکه فرزندشان ترجیح می دهد بعضی حرف ها را مثلاً به خاله خود بزند نباید باعث نگرانی و ناراحتی مادر شود. خود بزرگسالان هم گاهی با عده خاصی احساس راحتی دارند و هر حرفی را نمی توانند حتی برای خواهر یا مادر خود بیان کنند. پس باید فرزند خود را هم در این زمینه درک کنند. اگر نوجوان کسی را داشته باشد که بتواند با او ارتباط برقرار کند و حرف هایش را بیان و هیجان هایش را تخلیه کند، احساس تنهایی نخواهد داشت.توصیه می شود والدین شنونده فعال حرف های نوجوان شان باشند، احساس ها و رفتارهای او را درک کنند و برای بیان آنچه در دلش می گذرد از او حمایت کنند. غیر از این اگر باشد، تنهایی او بیشتر می شود.

والدین وابسته

وابستگی والدین نسبت به فرزندشان، دست و پای او را می بندد و موجب می شود نوجوان عزت نفس و اعتماد به نفس خود را از دست بدهد. در حالی که قابلیت های زیادی دارد نمی تواند خود را ابراز کند. این امر ممکن است در مورد نوجوانان تک فرزند به دلیل همین وابستگی به والدین بیشتر باشد. نوجوانی دوران دست یافتن به هویت مستقل توسط نوجوان است. او نیاز دارد که ابراز وجود کند و برخی عرصه ها را خودش تجربه کند. او وارد مرحله ای شده که کم کم می خواهد مستقل شود. برای دست یافتن به این نیازها او همراهی والدین را می طلبد. عدم وجود چنین شرایطی باعث می شود احساس تنهایی کرده و فکر کند که کسی را برای صحبت کردن با او ندارد.

یک خانواده سه نفره خوشبخت

در غیات خواهر و برادر، کارهایی هست که شما باید برای فرزندان تان انجام دهید تا احساس تنهایی نکنند.

نمی خواهیم ارزشگذاری کنیم که تک فرزندی خوب است یا بد. هر خانواده بسته به شرایط خودشان انتخاب می کنند که چه تعداد فرزند داشته باشند. متاسفانه ارزشگذاری ها باعث شده که بسیاری از والدینی که فقط یک فرزند دارند، بیهوده نگران شوند. در حالی که والدین می توانند شرایطی را فراهم کنند که نوجوان شان احساس تنهایی نکند و در کنار خانواده خود احساس خوبی را تجربه کند. این باور در جامعه ما ایجاد شده که حتماً اطراف کودک باید شلوغ باشد و افراد زیادی اعم از اقوام و خویشان و خواهر و برادر اطراف او باشند. همین طرز فکر، موضوع تک فرزندی را سخت و دشوار کرده است. والدین باید برای فرزندشان مطرح کنند: «اینکه تو خواهر یا برادری نداری، ایراد و نقص نیست. ما تمام تلاش مان را به کار می بریم که از نظر تربیتی و آموزشی تو را حمایت کنیم. ما یک خانواده سه نفره خوب هستیم که یکدیگر را تنها نمی گذاریم.» این حس را به فرزندتان منتقل کنید که تنها نیست و شما مانند دو دوست در کنارش هستید، احساس های او را درک می کنید و می پذیرید.

اما این را هم بدانید که فرزند شما نیاز دارد با همسالان خود ارتباط برقرار کند. والدین باید این شرایط و محیط را برای او فراهم کنند. گروهی از همسالان فرزندتان را که خانواده هایی موجه و مورد تایید شما دارند، تشکیل دهید و با یکدیگر رفت و آمد کنید. به این ترتیب می توانید تحت نظر خودتان قرارهای دوستانه ای برای پارک رفتن، سینما رفتن و حتی خرید کردن ترتیب دهید تا بچه ها در کنار والدین شان با هم بودن را تجربه کنند و ارتباط سالمی بین آنها شکل بگیرد.

 

به دختر نوجوان خود بیاموزید اینکه تو خواهر نداری دلیل بر تنهایی تو نیست. وقتی او ارتباط های دوستانه و فامیلی خوبی با همسالانش داشته باشد به این باور می رسد که همه دوستان خوبش خواهرهای او هستند. یا فرزند پسر شما تجربه داشتن چند برادر را در کنار دوستانش خواهد داشت. این فضایی است که والدین باید باید برای فرزندشان مهیا کنند. حضور در گروه های اجتماعی مختلف از کلاس های فوق برنامه گرفته تا جمع های فامیلی چنین منظوری را محقق می کند. گاهی حس تنهایی از اطرافیان به نوجوان تک فرزند القا می شود؛ به این صورت که دیگران سر دلسوزی حرف هایی را بیان می کنند که نوجوان احساس می کند تک فرزند بودن او یک نقیصه است. والدین باید نوجوان خود را متقاعد کنند که هر خانواده ای قوانین و فلسفه خود را دارد و خانواده سه نفری ما در کنار هم خوشبخت است. به او نشان دهید که تمام تلاش شما برای این است که او در کنار خانواده احساس خوبی داشته باشد.

متخصصان می گویند…

والدین هنگامی که تصمیم به بچه دار شدن می گیرند به تهیه وسایل رفاهی او فکر می کنند. در حالی که مهمتر از آن دانستن شیوه های فرزندپروری است. شیوه هایی که والدین باید یاد بگیرند تا فرزندشان را از لحاظ آموزشی، رفتاری و تربیتی رشد دهند. دانستن این شیوه هاست که منجر به شکل گیری رابطه ای صحیح میان والدین و فرزندشان می شود. در این صورت فرقی نمی کند که چند فرزند دارند.

منبع: افکار نیوز
سه شنبه 5/6/1392 - 13:25
كودك

بازگشت به محیط کار، یکی ازدغدغه های همیشگی مادران جوان است.

یکی از مسائلی که فکر و ذهن خانم های شاغل را درگیرمی کند، این است که چطور پس ازتولد فرزندشان او را چندین ساعت در روز از خود دور کنند. اگرشما هم به تازگی مادر شده یا می شود، بهتر است به این توصیه ها توجه کنید:بازگشت به محیط کار، یکی ازدغدغه های همیشگی مادران جوان است. پس از این که هفته ها کنار نوزاد خود بوده اید، مسلما آسان نخواهد بود که هر روز از او جدا شوید. نگرانی های شما هم طبیعی است. با این که مهدهای کودک برای همه کاملا شناخته شده است، اما هنوز هم برای بسیاری از مادران مشکل است که نوزادشان را به مربیان مهد بسپارند. برای این که جدایی، شما و فرزند دلبندتان را مضطرب و ناراحت نکند، باید که هر کدام از شما کم کم به این مسئله عادت کنید.

ddd

دور شدن تدریجی از یکدیگر
بهترین و ایده آل ترین حالت این است که تقریبا یک ماه پیش از بازگشت مادر به محیط کار، هر دو به تدریج با این موقعیت کناربیایند. در ابتدا گاه گاهی برای چند ساعت از خانه بیرون بروید و فرزندتان را به یکی از نزدیکان بسپارید. اگر او را پیش همسرتان بگذارید بسیار عالی است، چرا که نوزاد با پدرش ارتباط عاطفی عمیقی دارد. این کار باعث می شود که کوچولوی ناز احساس رها شدن نکند و به آرامی با غیبت موقتی مادر خو بگیرد.
حدودا ۱۵ روز بعد، شما می توانید مرحله بعد را انجام دهید. حالا مادر می تواند کودکش را به مهد کودک یا پرستار بسپارد و تقریبا یک ساعت او را تنها بگذارد. این زمان به مادر و کودک امکان می دهد تا با این محیط جدید و شرایط آن سازگار شوند.
سپس طی چند روز بعد، شما می توانید او را هرروز ، اما فقط برای مدت کوتاهی حدود یک ساعت، یک ساعت و نیم تنها بگذارید. پس از این مدت ۱۵ روز، زمان سازگاری کودک تمام شده و شما می توانید از این به بعد هر روز او را به مهد یا پرستار بسپارید.
اهمیت ارتباط با کودک
صحبت کردن با فرزند هر چند که او هنوز خیلی کوچک است، یکی از مهم ترین نکاتی است که این جدایی را راحت تر می کند. کودک هر آنچه را اطرافش اتفاق می افتد به خوبی درک می کند و لازم است که مادر توضیح دهد که او را ترک نمی کند و خیلی زود همراه پدر به دنبالش خواهند آمد. حتما با او حرف بزنید، بغلش کنید و به او اطمینان خاطر دهید.یکی از مسائلی که فکر و ذهن خانم های شاغل را درگیرمی کند، این است که چطور پس ازتولد فرزندشان او را چندین ساعت در روز از خود دور کنند. اگرشما هم به تازگی مادر شده یا می شود، بهتر است به این توصیه ها توجه کنید:بازگشت به محیط کار، یکی ازدغدغه های همیشگی مادران جوان است. پس از این که هفته ها کنار نوزاد خود بوده اید، مسلما آسان نخواهد بود که هر روز از او جدا شوید. نگرانی های شما هم طبیعی است. با این که مهدهای کودک برای همه کاملا شناخته شده است، اما هنوز هم برای بسیاری از مادران مشکل است که نوزادشان را به مربیان مهد بسپارند. برای این که جدایی، شما و فرزند دلبندتان را مضطرب و ناراحت نکند، باید که هر کدام از شما کم کم به این مسئله عادت کنید.

75065

فرزند می آموزد که به شما اطمینان داشته باشد.
هنگام جدایی از کودک اگراو گریه کرد، مضطرب و نگران نشوید. طبیعی است که کودک در نخستین لحظات تنهایی گریه می کند. همچنین توجه کنید که نگرانی و استرس خود را به فرزند نشان ندهید؛ چرا که او به سرعت حالت شما را می فهمد. نکته دیگر این که یواشکی خانه را ترک نکنید زیرا به هیچ وجه راه حل مناسبی نیست و کوچولوی شما احساس می کند که گم شده است. پس از این که او را در آغوش گرفتید و آرامش کردید، خداحافظی کنید و قول دهید که زود بر می گردید. برای خاطر جمع کردن او، عروسک یا یک روسری را به عطر همیشگی خود معطر کنید و کنار فرزندتان بگذارید. پس از این که به منزل برگردید، کودک مجددا آسوده خاطر می شود و کم کم به بازگشت شما اطمینان پیدا می کند.

و سخن آخر اینکه…
به طورکلی اگر شما آرامش داشته باشید، فرزندتان نیز همین گونه خواهد بود.
در صورتی که کودک خود را هر روز به مهد یا پرستارمی سپارید، احساس گناه نکنید. چرا که در پی همین روند است که شخصیت او شکل می گیرد و می تواند با دنیای پیرامونش ارتباط برقرار کند.

منبع: قدس آنلاین

سه شنبه 5/6/1392 - 13:24
كودك

همراه داشتن یک بطری آب برای کودک و نیز تغذیه او با شیر مادر و یا بطری شیر است.

20120602073011child_and_plane
اغلب کودکان در هواپیما والدین خود را درگیر مشکلات مانند گریه می کنند، اما والدین می توانند با استفاده از راهکارهایی ساده جلوی این نوع مشکلات را ببرند و هم خود و هم سایر مسافرین سفر راحتی داشته باشند.
به گزارش جهان به نقل از ساینس دیلی، کودکان اغلب به دلایلی مانند نا آشنایی با محیط، گرما، نبود غذای مورد علاقه خود در هواپیما و نیز فقدان جای مناسب برای نشستن و خوابیدن گریه می کنند. گفتنی است: از جمله اقداماتی که والدین می بایست در این زمان انجام دهند ابتدا در دسترس قرار دادن تمامی مدارک مورد نیاز است تا نیاز به جابه جایی مداوم نداشته باشند، همینطور با راهنمایی و کمک کادر پروازی نحوه ی بستن و باز کردن کمربند ایمنی خود را یاد بگیرند تا به راحتی بتوانند با کودک در هواپیما قدم بزنند.از دیگر اقدامات همراه داشتن یک بطری آب برای کودک و نیز تغذیه او با شیر مادر و یا بطری شیر است. همینطور همراه داشتن اسباب بازی های مورد علاقه کودک و نیز خواندن لالایی برای کودک و اینکه به لحاظ روانی خیلی اهمیت دارد که با کودک به آرامی صحبت کنند و به چشمان کودک نگاه کنند و سعی در آرام نگه داشتن او داشته باشند و سعی کنند کودک را سرگرم کنند.
منبع: جهان امروز
سه شنبه 5/6/1392 - 13:23
كودك

واقعیت این است که فرد دو زبانه در هر سنی ممکن است لغت های دو زبان را با هم قاطی کند.

باورهای متفاوتی در مورد پرورش کودکان دو یا چندزبانه در دنیا وجود دارد. برخی از این اعتقادها باعث می شود تا والدین جرات این کار را نداشته باشند.

Portrait of Hispanic boy
والدین تصور می کنند این کار منجر به دیر زبان باز کردن کودک یا گیج شدن او می شود. یا حتی فکر می کنند او فرصت های گوناگونی را در زندگی خود از دست خواهد داد.در اینجا ۵ باور غلط را در مورد پرورش کودکان دوزبانه برایتان ذکر کرده ایم.۱٫ پرورش کودک با دویا چند زبان همزمان منجر به گیج شدن او می شود: این باور در نتیجه اعتقادهای نادرست به وجود آمده است. برخی والدین تصور می کنند اگر به طور همزمان دو زبان را به فرزند خود بیاموزند، او دچار گیجی می شود و نمی تواند تفاوت بین آنها را تشخیص دهد.باور غلطی که در مورد گیج شدن کودکان وجود دارد در نتیجه تحقیقات قدیمی و اشتباهی است که استنباط کرده بود قرار گرفتن کودک در معرض دو زبان به طور همزمان، به او آسیب می رساند.۲٫ پرورش کودک با دویا چند زبان همزمان منجر به دیر زبان باز کردن او می شود: برخی از کودکانی که به طور همزمان به آنها دو زبان آموزش داده می شود، دیرتر از یک زبانه ها زبان باز می کنند. این تاخیر موقتی است و بر اساس اعتقاد کارشناسان، قانون همیشگی و ثابتی هم نیست.متاسفانه، والدینی که نگران یادگیری مهارت های کلامی فرزند دو زبانه خود هستند، بیشتر مواقع به آنها گفته می شود که فقط به یک زبان بچسبند. این مساله نیز به خاطر اعتقادهایی است که از قدیم وجود داشته است و می گوید دوزبانه ها در مهارت های گفتاری خود دچار مشکل هستند.کارشناسان اصرار دارند که دوزبانه بودن بر مهارت های گفتاری کودکان و طریقه صحبت کردن آنها هیچ تاثیر منفی ندارد. اگر به کودکی که دیر زبان باز می کند دو زبان مختلف آموزش دهیم، باعث نمی شود زبانش دیرتر باز شود. تحقیقات نشان داده است کودکانی که دو زبان را می آموزند در مقایسه با یک زبانه ها در یادگیری مهارت های حرف زدن هیچ تفاوتی ندارند.۳٫ کودکان دوزبانه هر دو زبان را با هم قاطی می کنند: قاطی کردن دو زبان مساله ای غیر قابل اجتناب و البته بی ضرر است. بیشتر کودکانی که با دو زبان پرورش داده می شوند، دست به دامن ترکیب دو زبان برای دسته بندی آنها می شوند. به علاوه، همیشه یک زبان تاثیر بیشتر ی روی کودک دارد. کودکی که دایره لغت ضعیف تری از زبان کم اهمیت تر دارد، ممکن است در صورت نیاز از لغت های زبانی که در آن قوی تر است، استفاده کند.

کارشناسان قبول دارند که این ترکیب دو زبان موقتی است. این مساله هنگامی که کودک در هر دو زبان تبحر پیدا کند، سرانجام از بین می رود.

واقعیت این است که فرد دو زبانه در هر سنی ممکن است لغت های دو زبان را با هم قاطی کند. این مساله هنگامی رخ می دهد که فرد هنگام صحبت لغت مورد نظرش را نمی داند یا به خاطر نمی آورد و در نتیجه از زبان دیگر کمک می گیرد. گاهی هم بعضی ها به عمد از لغات یک زبان دیگر در صحبت های خود استفاده می کنند زیرا آن کلمه یا عبارت را در زبان دیگر بیشتر دوست دارند.

۴٫ پرورش کودک دوزبانه مشکل است: هیچ گاه آموزش زبان دوم به کودکان خیلی دیر یا خیلی زود نیست. آموزش زبان دوم به کودکان زیر ده سال بسیار آسان تر از بزرگسالان است، حتی کودکان زیر ۵ سال بهتر زبان دوم را فرامی گیرند. بهترین زمان از نظر کارشناسان، از لحظه تولد تا سه سالگی است. یعنی درست همان زمانی که کودک زبان اول خود را می آموزد و ذهنش باز و انعطاف پذیر است.

دومین زمان مناسب برای آموزش زبان دوم، بین سن های ۴ و ۷ سالگی است زیرا آنها هنوز می توانند به طور موازی دو زبان مختلف را از هم تفکیک دهند. به عبارت دیگر، آنها سیستم زبان دوم را در کنار زبان اول پرورش می دهند و می توانند همچون یک زبان مادری به هر دو زبان صحبت کنند.

اگر کودک شما بیش از ۷ سال سن داشته باشد، برای دوزبانه بار آوردن او هنوز هم دیر نیست. سومین زمان مناسب برای پرورش کودک دوزبانه، از ۸ سالگی تا بلوغ است. پس از بلوغ، زبان جدید در بخش دیگری از مغز ذخیره می شود به همین دلیل، کودک باید زبان دوم را ترجمه کند و با کمک زبان مادری خود بتواند مفاهیم زبان دوم را یاد بگیرد.

به یاد داشته باشید، اگرچه برای یادگیری زبان هر چه سن پایین تر باشد بهتر است، اما انسان ها می توانند در هر سنی که اراده می کنند، زبان بیاموزند.

۵٫ کودکان همچون اسفنج می مانند و بدون هیچ تلاشی زبان دوم را می آموزند: مسلما برای کودکان بسیار آسان است که در سنین پایین زبان دوم را بیاموزند اما بسیار غیرمعقول است از آنها انتظار داشته باشیم با تماشای فیلم های آموزش زبان به این هنر دست پیدا کنند.
نکته: لازم نیست آموزش زبان به یک کار روزمره تبدیل شود. یاد دادن زبان دوم به کودکان نیازمند ساختار درست و از همه مهم تر ثبات است. به طوری که هر روز روی مکالمات او یا ساختار بندی جملات کار شود. توصیه ما این است که کودک را در محیطی کاملا علمی و درست آموزش دهید و به گونه ای رفتار کند که به زبان دوم علاقه مند شود و در زندگی واقعی بتواند از آن استفاده کند.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
سه شنبه 5/6/1392 - 13:23
كودك

هرگز کودکتان را برای ترسش مسخره نکنید، تحقیرش نکنید یا برایش دلیل منطقی نیاورید.

در کودکان دو تا شش سال، تصورات با سرعت بسیار زیادی رشد می کنند. با آن‌ که این تصورات بیشتر اوقات درباره اتفاقات خوب رخ می‌دهند، ممکن است همین تصورات، کودکان را از بسیاری رخدادها عصبی کنند یا سبب بروز ترس در آنها شوند زیرا روند فکری و ذهنی کودکان در این سنین، بسیار پیچیده و اثرپذیر است.

آنها درخلوت با خود می‌اندیشند: « اگه هیولایی در اتاق دختری بود که دیشب مامان داستانش را تعریف می‌کرد، پس ممکن است در اتاق من هم هیولا باشه!»

یا اگر یکی از خواهران یا برادرانش از تاریکی بترسد احتمالا دلیل خوبی است که او هم تصمیم بگیرد بترسد!

واکنش شما به ترس کودک
_ هرگز کودکتان را برای ترسش مسخره نکنید، تحقیرش نکنید یا برایش دلیل منطقی نیاورید
این کارها به او نشان می‌دهد شما خطری که از نظر او بسیار واقعی است را درک نمی‌کنید و حتی ممکن است بیشتر احساس ترس کند چون احساس می‌کند شما نمی‌توانید از او محافظت کنید. به علاوه، مسخره کردن باعث می‌شود که عزت نفسش را از دست بدهد.

_ اگر هراسان از خواب پریده، به او اطمینان دهید که خواب رخدادی واقعی نیست و او در امنیت است.
اگر لازم باشد چراغ را روشن کنید، بغلش کنید و مدتی کنارش بخوابید.

چراغ اتاق را تا زمانی که ترس کودک از بین برود روشن بگذارید.

_ اگر تصمیم گرفتید اتاق را ترک کنید، در اتاق را کمی باز بگذارید تا نور بیرون به داخل اتاق بیفتد و کودک صدای شما یا کارهایتان را بشنود.

آنچه که باید انجام دهید
_ به ترسش اهمیت بدهید
اجازه بدهید در مورد آن حرف بزند. هرگز نگویید بچه‌های بزرگ نمی‌ترسند. اطمینان‌دهنده باشید. به او بگویید: « اگه بخوای کنارت می‌مونم ».
_ با تصورات او پیش بروید؛ یعنی اگر اصرار دارد که یک غول در کمد لباسهایش است، کمد را باز کنید و آن را بگردید.

_ حتی می‌توانید یکی از عروسک‌های مورد علاقه‌اش را به عنوان محافظ خود انتخاب کنید یا به کودکتان جملات خاصی یاد بدهید که با آن غول را ناپدید کند.

_ ارتباطی مطلوب به وجود آورید
زمانی که نیمه‌های شب صدای کودکتان را می‌شنوید، نزدش بروید و او را در تاریکی آرام کنید.

_ بازی‌هایی را با هم امتحان کنید که با چشمان بسته چیزهای خوب مثل بستنی یا قلعه شنی کنار ساحل را تصور کند.

_ از این‌ که اتاق کودک فقط مکانی برای استراحت و خواب او باشد پرهیز کنید؛ اتاق او باید مکانی شاد و فارغ از احساسات منفی باشد.

_ شجاعتش را تحسین کنید
زمانی که کودکتان بر ترسش غلبه می‌کند را بسیار بزرگ کنید. اهمیتی ندارد که این گام چقدر کوچک بوده است. اگر او تمام شب را در حالی که چراغ خاموش است در تختش گذرانده باشد، یک جشن کوچک بگیرید یا یک هدیه کوچک را در عوض برایش آماده کنید.

چگونه از ترس جلوگیری کنیم
خواندن کتاب و قصه، یا تماشای فیلم و سریال‌های ترسناک را برای کودکتان ممنوع کنید. یادتان باشد که قطعاً تهدیدهایی مثل «اگر درست رفتار نکنی آقا غوله میاد تو رو می‌بره» را نباید به هیچ وجه بر زبان آورید.

منبع: بی باک

 
 
سه شنبه 5/6/1392 - 13:22
كودك

یکی از درد سرهای خونه تکونی، اتاق بچه هاست

نویسنده: زهرا رازقی

یکی از درد سرهای خونه تکونی، اتاق بچه هاست، هر چقدر هم که تمیزش کنیم، چاره اش نمیشه.

شاید هم ظاهر اتاق مرتب بشه، ولی شتر با بارش توکشو وکمد گم میشه.

خیلی از اسباب بازی هایی که برای بچه ها می خریم، کارتن ها و بسته بندی های خوب و محکمی ندارن، یا به قدری بزرگ هستن که توی کشوها جا نمیشن، این خودش در شلوغ و نامرتب شدن اتاق نقش مهمی داره.

الان که نزدیک سال تحویله و مادرها هم یکی از فکرهای آزاردهنده شون تمیز کردن اتاق بچه هاست، براتون یک پیشنهاد دارم.

خیلی از لباس ها الان کهنه شدن و توی نوبت خروج از خونه قرار گرفتن، یا اینکه بقچه خیلی از مامانا کلی پارچه رنگ و وارنگ داره، خوبه که برای این جور اسباب بازی ها کیسه درست کنید، با این کار دو تا معضل حل میشه، اتاق بچه ها تمیز و مرتب میشه، موقع جمع کردن اسباب بازی ها هم نه شما حرص میخورین نه فرزند دلبندتون_ چون بچه ها معمولا نمیتونن مطابق میل مامان و اندازه محل قرار گرفتن وسیلۀ بازیشون عمل کنن_ با این کار فرزندتون خودش توی این فعالیت شرکت کرده و با ذوق وسایلش رو جمع میکنه.

 

کار دیگه ای که میتونید انجام بدید، قرار دادن وسایل بازی داخل جعبه کفش، بسته بندی های فلزی شکلات، جعبه های سوهان و …هست.

اگر جعبه رنگ و شکل خاصی نداره، یک تفریح سرگرم کننده برای کودک شما فراهم شده، فرزند شما با مقداری کاغذ رنگی وچسب میتونه اشکال زیبایی رو خلق کنه.

مادر بانو

سه شنبه 5/6/1392 - 13:22
كودك

برخی از کودکان فقط به منظور جلب توجه والدین خود جیغ می کشند.

برخی از کودکان فقط به منظور جلب توجه والدین خود جیغ می کشند. این ترفند آنهاست و با این کار می گویند: «به من توجه کنید!». بعضی دیگر نیز برای داشتن چیزی که می خواهند – مثل یک تکه شکلات – جیغ می کشند. در این حالت به زبان خود می گویند «من … را می خواهم و باید اکنون آن را به من بدهی.»

jjkl

چه کار می توانید بکنید

داد زدن سر کودک با صدایی آرام تر چاره کار نیست – این مساله فقط مانند مسابقه فریاد کشیدن است که ببینید چه کسی صدای بلندتری دارد. بهترین راه دوری کردن از موقعیت هایی است که کودک را وسوسه می کند تا صدایش را بالا ببرد. یا با پرت کردن حواس او نیز می توانید از این شرایط سخت دوری کنید.

در ادامه راهکارهایی برای شما ذکر کرده ایم.

• برنامه خرید خود را با کودک هماهنگ کنید

خیلی آسان نیست همیشه برنامه های خود را با کودک هماهنگ کنید. اما هر زمان این امکان میسر شد، پیش از ترک خانه مطمئن شوید فرزند شما به خوبی استراحت کرده، شکمش سیر و مثانه اش خالی است. انسان وقتی گرسنه تا تشنه است صبر و انرژی اش کاهش پیدا می کند و حوصله رفتن به مغازه را ندارد. این مساله در مورد کودکان نیز صادق است.

• فروشگاه ها یا رستوران های شلوغ را انتخاب کنید

هنگامی که با فرزند کوچک خود بیرون می روید سعی کنید از مکان های ساکت، آرام و مکان های رسمی دوری کنید. به جای آن به مکان های شلوغ بروید. وقتی کودکتان در رستوران های شلوغ جیغ می کشد کمتر خجالت می کشید و کمتر مجبور هستید او را به آرام شدن دعوت کنید.

• از او بخواهید از صدای درونی استفاده کند

هنگامی که کودک شما در نتیجه خوشحالی خود می خندد، او را سرزنش نکنید. فقط از او بخواهید با صدای درونی بخندد و جیغ نکشد. صدای خود را پایین بیاورید و او برای شنیدن صدای شما آرام می شود و خیلی آرام به او بگویید: «عزیزم من نمی توانم جیغ های تو را تحمل کنم. این باعث سردرد من می شود.»

•با او بازی کنید

گاهی نیاز است به کودک خود ملحق شوید و به او بگویید: «بیا با هم تا می توانیم با صدای بلند جیغ بکشیم». سپس صدای خود را کاهش دهید و بگویید: «حالا بیا ببینیم چه کسی می تواند آرام تر صحبت کند». سپس، همچون یک بازی حرکت بعدی را انجام دهید. به طور مثال، دستان خود را روی گوش بگذارید و بالا و پایین بپرید. این کارها باعث می شود تا جیغ کشیدن او همچون ده ها کار جالبی که انجام می دهد، به نظر برسد.هنگامی که در مکان های عمومی قرار دارید می توانید این بازی را خیلی سریع پایان ببخشید و مثلا بگویید: «اوه! صدای تو مثل یک شیر قوی است. می توانی صدای گربه را هم تقلید کنی؟»

kid-shouting

• درک احساسات او

هنگامی که کودک برای جلب توجه شما جیغ می کشد از خود بپرسید چرا اینقدر بی حوصله است. اگر تصور می کنید محیطی که در آن قرار دارید – مثلا سوپرمارکت بزرگ – برای کودک بزرگ است، سعی کنید تا حد امکان سریع تر خرید خود را انجام دهید و از فروشگاه خارج شوید. این مساله را تجربه کنید و از این به بعد به مغازه های کوچک تر بروید و سعی کنید مغازه های شلوغ و پرجمعیت را انتخاب کنید.

اگر فکر می کنید او خسته و بدعنق شده است، سعی کنید احساسات او را درک کنید. به آرامی به او بگویید: «می دانم خسته هستی و می خواهی خانه بروی، اما فقط چند دقیقه صبر کن تا کار من تمام شود.» این مساله باعث خوشحالی کودک می شود زیرا می داند شما احساس او رادرک کرده اید و احتمالا به جای جیغ زدن، از کلمات برای بیان احساسات خود استفاده می کند.

اگر متوجه شدید کودک شما از جیغ زدن به عنوان ترفندی برای گرفتن چیزهایی که می خواهد استفاده می کند، چیزی که می خواهد را به او ندهید. اگر هنگامی که جیغ می کشد، چیزی که می خواهد را به او بدهید او این رفتار را همیشه ادامه خواهد داد.

به جای آن، خیلی آرام به او بگویید: «می دانم کلوچه می خواهی اما باید اول دست از جیغ زدن برداری. هنگامی که خانه رسیدیم به تو کلوچه خواهم داد.» از اینکه به او بگویید اگر رفتار خود را درست کند کلوچه ای که می خواهد داشته باشد را بعدا به او خواهید داد، ناراحت نباشید – هنگام دریافت آن، او دیگر به یاد نمی آورد چه کاری انجام داده تا این کلوچه را به دست آورده است. بنابراین، هرگز در لحظه فریاد کشیدن به او هیچ چیز ندهید.

• او را سرگرم کنید

خرید کردن را می توانید برای کودک خود نیز سرگرم کننده و جالب کنید. برای این منظور باید کارهای سرگرم کننده انجام دهید که دو روش آن را به شما آموزش می دهیم:

بازی کنید: برخی از مادرها هنگام خرید با فرزند خود صحبت می کنند. مثلا برای او توضیح می دهند در حال انجام چه کاری هستند. چه اتفاق هایی اطراف آنها رخ می دهد. مثلا می توانید از کودک خود بخواهید وسایل موردنظر شما را از قفسه فروشگاه بردارد. یا خیلی آرام برای او آواز بخوانید که مثلا: ما داریم می ریم خرید خرید خرید.

پیشنهاد اسباب بازی و خوراکی: پیش از اینکه کودک شروع به جیغ زدن کند برای او اسباب بازی یا خوراکی موردعلاقه اش را بخرید. اگر پس از جیغ کشیدن برای او این وسایل را بخرید به طور ناخواسته به او آموزش داده اید برای به دست آوردن خواسته های خود باید جیغ بزند. بنابراین، هنگامی که کودک آرام است برای او اسباب بازی بخرید.

یا می توانید یکی از اسباب بازی های کودک را فقط داخل ماشین بگذارید و به این ترتیب او بسیار مشتاق بازی با آن خواهد بود زیرا همیشه در دسترسش نیست و به این ترتیب دست از جیغ زدن در ماشین بر می دارد.

• به افراد دیگر توجه نکنید

برای بسیاری از والدین سخت ترین مساله هنگام جیغ کشیدن کودکان در جمع های عمومی، فرار از زیر نگاه سنگین دیگران است. مادری در این رابطه می گوید: «دختر یک ساله من بدون هیچ دلیلی از ته گلو داد می کشد. در این سن او متوجه نمی شود که نباید این کار را انجام دهد. قبلا این مساله برای من بسیار ناراحت کننده و باعث خجالت بود. اما اکنون برایم مهم نیست دیگران چه فکری می کنند.»

نباید به نگاه های بقیه اهمیت دهید. البته اگر در مکان های ساکتی همچون رستوران یا مسجد هستید و صدای جیغ کودک شما واقعا آزار دهنده است، او را بیرون ببرید. اما در مکان های شلوغ اجازه دهید هرچه قدر می خواهد جیغ بزند و اهمیتی هم به دیگران ندهید.

منبع: شفاف

سه شنبه 5/6/1392 - 13:21
كودك

باید بدانیم گفتن نه یک مهارت بزرگه که والدین نقش بسیار مهمی در کسب این مهارت دارند.

سیداحمد جلیل درباره علائم زودرس اعتیاد نشانه‌هایی که والدین در فرزندانشان باید جدی بگیرند اظهار کرد: در این حالت معمولاً جوان دچار اضطراب می‌شود. اختلال خواب و غیبت‌های گاه به گاه همچنین افت تحصیلی معاشرت با افراد مشکوک به اعتیاد، اختلال در اشتها و بعضی اوقات هم عصبانیت می‌تواند نشانه اعتیاد باشد.

neglected

به گفته وی، به طور کلی تمام رفتارهای غیرمنطقی و تازه و درخواست‌ها و رفتارهایی که در فرد سابقه نداشته می‌توانند نشانه‌هایی باشند که والدین باید آنها را جدی بگیرند. البته هر جوانی که چند نشانه را دارا باشد نباید متهم به اعتیاد کرد و این‌ها فقط به منزله هشدار هستند.

وی با بیان اینکه مواد مخدر قدیم و محرک‌های جدید در این نشانه‌ها و علائم مشترک هستند افزود: مردم اغلب با علائم مواد مخدر قدیمی آشنا هستند اما مواد جدید نشانه‌های متفاوت دیگری نیز دارند. به طور مثال عصبانیت‌های انفجاری شدید، یا توهمات به صورتی که فرد چیزی را بشنود که دیگران نمی‌شنوند. حالت‌های بدگمانی یا بدبینی در فرد از این علائم هستند که البته این علائم در بیماری‌های روانی هم ظاهر می‌شود.

این متخصص روانپزشکی هشدار داد: مواد جدید نوعی روان‌پریشی و حالت‌های خطرناک ایجاد می‌کنند که اختلال رفتار همراه هستند و ممکن آسیب‌رسان باشد.

جلیلی با تأکید بر پیشگیری از اعتیاد با استفاده از راهکارهای تربیتی والدین توصیه کرد: خانواده بچه‌ها را با واقعیت بار بیاورند. مثلاً اگر خانواده‌ای قدرت خرید کالاهای لوکس را ندارد از همان ابتدا و در دوره کودکی این مسئله را به فرزند خود بفهماند. این گونه نباشد که با خرید اسباب‌بازی‌های گران توقع کودک را بالا ببرند و در دوره نوجوانی و جوانی نتواند انتظارات بالای فرزند خود را برآورده کند.

وی افزود: گاهی ممکن است شرایط مالی خانواده خوب باشد اما تهیه کالا یا تأمین خواسته فرزند به صلاح نباشد؛ یا اینکه امکانات خانواده با خواسته‌های فرزند هماهنگ نباشد در این صورت والدین باید با زبان خوش با فرزند خود کنار بیایند و با مهربانی و ارتباط خوب او را متوجه شرایط کنند.

استاد بازنشسته دانشگاه علوم پزشکی تهران روابط خوب اعضای خانواده با یکدیگر را پایه سلامت روانی افراد دانست و افزود: البته مسائل تربیتی باید در خانواده رعایت شود. ساعت رفت‌وآمد و دوستان بسته به سن فرزند باید کنترل شود. این تصور غلطی است که خانواده مطابق زمانه باید نوجوان را کامل آزاد بگذارد البته سختگیری‌های بی‌مورد نیز کارساز نیست.

وی اضافه کرد: تربیت فرزند ممکن است کار پرهزینه‌ای نباشد اما کار پردردسری است و انرژی و وقت زیادی لازم دارد و میانه‌روی و تدبیر ضروری است.

این روانپزشک همچنین توصیه کرد: خانواده‌ها باید مهارت «نه» گفتن را به فرزندان خود بیاموزند تا بتوانند در مقابل پیشنهادهای خلاف دوستان مقاومت کنند. رابطه خوب و سالم اعضای خانواده نیز در این راستا نقش مؤثری دارد. به این ترتیب حتی در غیبت والدین، فرزند به صورتی رفتار خواهد کرد که گویی همیشه همراه والدین است.

منبع: مشرق

سه شنبه 5/6/1392 - 13:18
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته