• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 151
تعداد نظرات : 49
زمان آخرین مطلب : 4510روز قبل
عقاید و احکام
 
امر به معروف و نهى از منكر، وظیفه همه مسلمانان است یا گروهى خاص؟
براى ماشینى كه در مسیر یك طرفه بر خلاف همه رانندگى مى‏كند، دو نوع برخورد لازم است: یكى آنكه تمام رانندگان با بوق و چراغ مخالفت خود را با كار او اعلام كنند، دوم آنكه پلیس، راننده را جریمه كند.
قرآن نیز هم تمام مسلمانان را به امر به معروف و نهى از منكر سفارش كرده و فرموده است: «كُنتم خَیرَ اُمّة اُخرِجَت للنّاس تَأمرون بِالمَعروف و تَنهَون عن المنكر»(سوره آل‏عمران، آیه 110) شما بهترین امّتى هستید كه جلوه كرده‏اید به شرط آنكه امر به معروف و نهى از منكر كنید.
و در جاى دیگر مى‏فرماید: از میان شما مسلمین گروهى ویژه باید مسئول امر به معروف و نهى از منكر شوند. «ولتكن منكم اُمّة یَدعون الى الخیر و یأمرون بالمعروف و یَنهون عن المنكر»(سوره آل‏عمران، آیه 104.)
http://www.gharaati.ir/
پنج شنبه 17/9/1390 - 15:56
عقاید و احکام
 
آیا هر مسلمانى، مؤمن است یا آنكه میان اسلام و ایمان تفاوت است؟
در قرآن، یكجا مى‏خوانیم كه مردم وارد دین مى‏شوند: «یدخلون فى دین اللّه افواجا»( سوره نصر، آیه 2) و در جاى دیگر به كسانى كه شعار دیندارى مى‏دادند گفته مى‏شود: هنوز ایمان وارد دلهاى شما نشده است: «ولمّا یدخل الایمان فى قلوبكم»(سوره حجرات، آیه 14) یعنى دین باید وارد مردم شود.
آرى، دیندارى مراحلى دارد: مرحله گرم شدن، مرحله داغ شدن و مرحله پخته شدن. هر گرم و داغى، سرد مى‏شود ولى هیچ پخته‏اى خام نمى‏شود.
ورود مردم در دین آسان است؛ هركس بگوید: «أشهد ان لا اله الاّ اللّه و أشهد انّ محمّداً رسول اللّه»، مسلمان است. این مرحله گرم شدن است. امّا بالاتر از گرم شدن، داغ شدن است. اصحاب پیامبر با احساس و هیجان داغى به جبهه‏ها مى‏رفتند و حاضر بودند در كنار پیامبر جان فشانى كنند. ولى قرآن به آنها مى‏گوید اگر دین دارید، خمس غنائم جنگى را بدهید: «واعلموا انّما غَنمتُم من شى‏ءٍ فانّ لِلّه خُمُسَه و للرّسول... انْ كنتم آمنتم باللّه»(سوره انفال، آیه 41.)
آرى، كسانى كه شهادتین مى‏گویند و حتى در جبهه‏ها كنار پیامبر مى‏جنگند، ممكن است در مسایل مالى آسیب‏پذیر باشند كه قرآن مى‏فرماید: در كنار شهادتین و جبهه و نماز، حق خدا و رسول و فقرا را نیز بپردازید. در این مرحله است كه ایمان وارد قلب مى‏شود. قرآن فقط به گروه خاصّى مى‏فرماید: «اولئك هُم المؤمنونَ حقّاً»(سوره انفال، آیه 4.) مؤمنون واقعى گروه خاصّى هستند، ولى نسبت به گروهى كه منافقانه اظهار ایمان دارند، مى‏فرماید: اینها مؤمن واقعى نیستند: «و مِن النّاس مَن یقول آمنّا بِاللّه و بالیوم الآخر و ما هم بمؤمنین»(سوره بقره، آیه 8 )

http://www.gharaati.ir
پنج شنبه 17/9/1390 - 15:55
عقاید و احکام

چگونه مى‏توانیم حقایق را آن گونه كه هست، ببینیم؟
قرآن مى‏فرماید: «اتّقوا اللّه و یعلّمكم اللّه»( سوره بقره، آیه 282.) از خداوند پروا كنید تا خداوند، حقیقت را به شما بیاموزد.
تقوى به معناى دورى از انواع بدى‏ها و زشتى‏هاست. آرى، افراد آلوده از درك بسیارى حقایق محرومند.
كسى كه تعصّب قومى، حزبى، نژادى و... دارد، حق را آنگونه كه هست نمى‏فهمد، مثل كسیكه عینك سرخ گذاشته و همه چیز را سرخ مى‏بیند و شلغم را لبو مى‏پندارد و اگر عینك سبز بگذارد، كاه را علف مى‏بیند.
اگر آیینه را صیقل دهیم، عكس را درست نشان مى‏دهد. آئینه دل نیز باید صیقلى باشد تا معارف را درك كند. دل‏هاى كینه دار مثل ظرف‏هاى آلوده است كه اگر آب تمیز هم در آن ریخته شود، آلوده مى‏شود.
گناه غبارى است كه نمى‏گذارد انسان واقع بین باشد.
http://www.gharaati.ir
پنج شنبه 17/9/1390 - 15:54
عقاید و احکام
 
 
آیا تشبیه بعضى انسان‏ها به حیوان در قرآن، جسارت و ناسزاگویى نیست؟
با نگاهى به منافع حیوانات و عملكرد بعضى انسان‏ها، تشبیه «اولئك كالانعام بل هم اضلّ»( سوره اعراف، آیه 179) را حقّ و منطقى مى‏یابیم؛
گران‏ترین لباس انسان، ابریشم، از حیوانات است.
مهم‏ترین غذاى انسان، شیر و عسل و گوشت و ماست، از حیوانات است.
حیوانات وسیله باركشى و شخم زدن و منبع درآمد و اشتغال هستند.
تمام كارخانه‏هاى پشم ریسى، چرم سازى، لبنیاتى و مرغدارى ودامدارى‏ها كارشان به حیوانات وابسته است.
حیوانات بعضى معلّم بشرند. كلاغ، دفن مرده را به فرزند آدم و نسل او آموخت.
بعضى گزارشگر انبیا مى‏شوند؛ هدهد گزارش انحراف مردم سبأ را نزد حضرت سلیمان آورد.
بعضى محافظ انبیا مى‏شوند؛ تار عنكبوت پیامبر اسلام را در غار حفظ كرد.
حیوانات قابل تربیت و آموزش هستند و لذا شكار سگى كه آموزش دیده حلال است.
حتى حیوانات آزار دهنده مثل مار، تنها كسانى را مى‏گزند كه به آنها نزدیك شده باشند.
با توجّه به مطالب فوق، آیا انسان‏هایى كه از دور مردم آزارى مى‏كنند و مناطق دور دست را بمباران و موشك‏باران مى‏كنند، از مار بدتر نیستند؟
افرادى كه شبانه روز براى مردم حیله و خدعه مى‏كنند و به خاطر رسیدن به هوسهاى بى انتهاى خود نسل انسان را به تباهى مى‏كشند، از حیوانات بدتر نیستند؟
آدم‏هایى كه یك تنه صدها پرونده جرم و جنایت دارند، از درّنده‏ترین حیوانات پست‏تر نیستند؟
http://www.gharaati.ir/   منبع
پنج شنبه 17/9/1390 - 15:53
عقاید و احکام
 
چگونه قبولى تمام كارها، مشروط به قبولى یك عمل همچون نماز مى‏شود؟
پلیس راهى را در نظر بگیرید كه از راننده‏اى گواهینامه رانندگى مطالبه مى‏كند. اگر راننده، گواهینامه پزشكى، گذرنامه سیاسى، پروانه ساختمان، كارت بازرگانى و اجازه اجتهاد و یا هر مدرك دیگرى به او نشان دهد، پلیس از او نمى‏پذیرد و تنها اگر گواهینامه رانندگى داشت اجازه عبور مى‏دهد و گرنه مانع او مى‏شود. در قیامت نیز شرط رسیدن به مقصد، گواهینامه نماز است كه اگر نباشد، هیچ عملى مورد قبول و نجات‏بخش نیست.
www.gharaati.i  منبع
پنج شنبه 17/9/1390 - 15:51
عقاید و احکام
 
چرا صالحان، گرفتار مشكلات هستند و مجرمان و گنهكاران، در رفاه به سر مى‏برند؟

از آنجا كه خداوند اولیاى خود را دوست دارد، لذا اگر خلافى كنند، فوراً آنان را با قهر خود مى‏گیرد تا متذكّر شوند، چنانكه خداوند در قرآن مى‏فرماید: اگر پیامبر سخنى را كه ما نگفته‏ایم به ما نسبت دهد، با قدرت او را به قهر خود مى‏گیریم: «لو تقوَّل علینا بعضَ الاقاویل لأخذنا منه بالیمین»( سوره حاقّه، آیه 44 - 45) و همچنین اگر مؤمنین خلافى كنند، چند روزى نمى‏گذرد مگر آنكه گوشمالى مى‏شوند.
امّا اگر نااهلان خلاف كنند، خداوند به آنان مهلت مى‏دهد و هرگاه مهلت سرآمد، آنان را هلاك مى‏كند: «و جعلنا لمهلكهم مَوعداً»( سوره كهف، آیه 59) و اگر امیدى به اصلاحشان نباشد، خداوند حسابشان را تا قیامت به تأخیر مى‏اندازد و به آنان مهلت مى‏دهد تا پیمانه شان پر شود. «انّما نُملى لهم لیزدادوا اثماً»( سوره آل عمران، آیه 178)
به یك مثال توجه كنید:
اگر قطره‏اى چاى روى شیشه عینك شما بریزد، فوراً آن را پاك مى‏كنید.
امّا اگر قطره‏اى چاى روى لباس سفید شما بچكد، صبر مى‏كنید تا به منزل بروید و لباس خود را عوض كنید.
و اگر قطره‏اى روى قالى زیر پاى شما بچكد، آن را رها مى‏كنید تا مثلاً شب عید به قالى شویى ببرید.
خداوند نیز با هركس به گونه‏اى رفتار مى‏نماید و بر اساس شفّافیّت یا تیرگى روحش، كیفر او را به تاخیر مى‏اندازد.
پنج شنبه 17/9/1390 - 15:48
عقاید و احکام
آیا خدا به عبادات ما نیاز دارد كه فرمان داده نماز بخوانیم و رو به كعبه بایستیم؟

اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند چیزى به خورشید اضافه نمى‏شود و اگر همه مردم پشت به خورشید خانه بسازند، چیزى از خورشید كم نمى‏شود. خورشید نیازى به مردم ندارد كه رو به او كنند، این مردم هستند كه براى دریافت نور و گرما باید خانه‏هاى خود را رو به خورشید بسازند.
خداوند به عباداتِ مردم نیازى ندارد كه فرمان داده نماز بخوانند. این مردم هستند كه با رو كردن به او از الطاف خاص الهى برخوردار مى‏شوند و رشد مى‏كنند.
قرآن مى‏فرماید: اگر همه مردم كافر شوند، ذرّه‏اى در خداوند اثر ندارد، زیرا او از همه انسان‏ها بى‏نیاز است. «اِن تكفروا انتم و مَن فى الارض جیمعاً فانّ اللّه لغنىٌّ حمید»(سوره ابراهیم، آیه 8 .)
http://www.gharaati.ir/  منبع
پنج شنبه 17/9/1390 - 15:47
عقاید و احکام
نقش ایمان به خدا در زندگى انسان چیست؟
شما اگر وارد منزلى شدید كه مى‏دانید این خانه نه صاحبى دارد و نه حسابى، نه دوربینى در كار است و نه كنترلى، هیچ دلیلى براى نظم و دقّت و انضباط در كارهاى شما نیست. در خانه رها، ما هم رها هستیم وهرچه ریخت و پاش نكنیم ونفس خود را كنترل كنیم ضرر كرده‏ایم، ولى اگر بدانیم كه این خانه صاحب و حسابى دارد و تمام رفتار ما زیر نظر اوست، به گونه‏اى دیگر زندگى خواهیم كرد. اگر ایمان بیاوریم كه این هستى، صاحبى دارد به نام خداى حكیم و حسابى در كار است به نام معاد و براى تمام افكار و رفتار و گفتار ما پاداش یا كیفرى هست، ما نیز حساب كار خود را مى‏كنیم و خواسته‏هاى نفس سركش خود را مهار مى‏كنیم. كارهایى را كه صاحب خانه نمى‏پسندد، انجام نمى‏دهیم، زیرا مى‏دانیم به حساب تمام كارهاى خیر یا شرّ ما رسیدگى مى‏شود و خداوند در كمین ماست.

http://www.gharaati.ir/   منبع
پنج شنبه 17/9/1390 - 15:46
عقاید و احکام

 

  چرا خداوند دست به آفرینش زده و این همه موجود و از جمله انسان را آفریده است؟
اگر دانشمند خوش بیانى سخن گفت، نباید پرسید چرا سخن گفتى؟! زیرا علم و بیان او اقتضا مى‏كند كه یافته‏هاى علمى خود را ارائه دهد. امّا اگر این دانشمند با آن همه كمالات ساكت شد و یافته‏هاى خود را كتمان كرد، زیر سؤال مى‏رود كه چرا نگفتى؟
خداوندِ قادر حكیم مهربان كه مى‏تواند از خاك، گندم و از گندم، نطفه و از نطفه انسانِ كاملى را بیافریند، اگر نمى‏آفرید جاى سؤال بود كه چرا قدرت خود را به كار نگرفتى و چیزى نیافریدى؟

http://www.gharaati.ir/منبع:             
پنج شنبه 17/9/1390 - 15:44
ازدواج و همسرداری
  طور با هم می توانیم اختلافات را حل کنیم؟این گلادیاتورهای مودب! / مهارت های حل اختلاف بسیاری از زوج های جوان نمی دانند چگونه باید دعوا کنند و یا چگونه به دعوا فیصله دهند. واقعیت این است که به رغم تصور بسیاری، دعوا کردن با همسر می تواند تجربه وحشتناکی نباشد و البته پایان دادن به آن نیز آن قدرها سخت نیست. آشنایی با «مهارت حل اختلاف» به ما کمک می کند تا دعواهای زن و شوهری را به شکلی درست مدیریت کنیم.

بسیاری از زوج های جوان نمی دانند چگونه باید دعوا کنند و یا چگونه به دعوا فیصله دهند. واقعیت این است که به رغم تصور بسیاری، دعوا کردن با همسر می تواند تجربه وحشتناکی نباشد و البته پایان دادن به آن نیز آن قدرها سخت نیست. توجه به برخی نکات می تواند هم عوارض دعوا را در رابطه شما کاهش دهد و هم آن را به موضوعی سازنده و نه مخرب تبدیل سازد.

در دعوا این کارها را انجام دهید :

استراتژی های مقابله به این معناست که زن و شوهر در چه واقعی از چه مهارت های ارتباطی استفاده کنند. درواقع در بسیاری از موارد، زن و شوهرهای جوان مهارت های ارتباطی را به خوبی می شناسند، اما نمی دانند کی و کجا باید از آن استفاده کنند. این استراتژی ها بیش از اینکه عقلانی و تئوری باشند، باید در عمل آموخته شوند. هرکدام از چهار استراتژی زیر می توانند به زوج های جوان برای حل مشکلاتشان کمک کنند:

1 - حفظ آرامش

بدن درمورد تنش داشتن یا نداشتن از یک قانون همه یا هیچ پیروی می کند. وقتی که آرامش بدنی از بین می رود، ضربان قلب بالا می رود و میزان زیادی آدرنالین در بدن ترشرح می شود. این آدرنالین باعث می شود شما نتوانید به حرف های همسرتان توجه کنید و دعوا بدتر و بدتر شود. برای رفع این مشکل،پیش از هر چیز باید نشانه های برانگیختگی را بشناسید. برای مثال، اگر ضربان قلبتان بیشتر از ده درصد حالت طبیعی (در مردها 72 تا 76 و در زن ها 82 تا 86 ضربه در دقیقه طبیعی است) بود، یعنی که برانگیخته شده اید و باید کاری برای کم کردن برانگیختگی تان انجام دهید. معمولا مردها زودتر از کوره درمی روند و به همین دلیل، این استراتژی بیشتر به دردشان می خورد.
اگر نمی دانید چطور می تونانید به آرام شدن خودتان کمک کنید، می توانید به پیشنهادهای ما مراجعه کنید.

2 – غیردفاعی گوش دهید.

برای رفع جبهه گیری، راه های تفکیکی هم وجود دارند. وقتی که شما دارید با همسرتان مشاجره می کنید، دو حالت وجود دارد؛ یا شنونده اید و یا سخنگو. در هر حالت به این توصیه توجه کنید:

*وقتی شنونده اید

وقتی که شما در مقام شنونده هستید، بهترین راه این است که از «مهارت گوش دادن» استفاده کنید. البته وقتی فردی به شدت از شما انتقاد می کند و یا شما را سرزنش می کند، واقعا گوش دادن کار سختی است. برای این کار واقعا لازم است که بتوانید خودتان را جای همسرتان بگذارید و دنیا را از دید او ببینید. یادتان باشد که نمی شود به گوش دادن همدلانه تظاهر کرد.

*وقتی سخنگو هستید

وقتی که سخنگو هستید باید تا جایی که می توانید، صحبتتان را به خصومت آلوده نکنید. برای این هدف راهکارهای زیر مناسب است:

- به جای انتقاد، از شکایت استفاده کنید.

همان طور که در گام دوم توضیح داده شد، انتقاد کاملا مبهم است اما شکایت با صراحت از یک رفتار انتقاد می کند. مثلا به جای «تو هیچ وقت خانه نیستی» که یک نوع انتقاد است، می توان گفت «دیشب که خانه خواهرت ماندی، من خیلی احساس تنهایی کردم». معمولا پیروی از دستورالعمل های مشخص و واضح خیلی آسان است. برای مثال، اگر کسی بگوید «دو کیلومتر بو و بعد از پمپ بنزین بپیچ به چپ» شما دقیقا می دانید باید چه کار کنید، اما اگر کسی بگوید «همین جاهاست، پیدایش میکنی» به جایی نخواهید رسید. شکایت های مشخص خودتان را به صورت
X، Y، Z مشخص کنید: «وقتی درمورد X عمل Y را انجام دادی (یا ندادی)، احساس Z به من دست داد.» مثلا «وقتی نگفتی که دیر می رسی، من خیلی خجالت کشیدم که توی رستوران میز گرفته ام».

3 – تصدیق

تصدیق به این معناست که با ظرافت به همسرتان بفهمانید که او را درک می کنید و می توانید دنیا را از دید او نگاه کنید. تصدیق بیشتر برای مردهایی مفید است که می خواهند در برابر ناراحتی های همسرشان برخوردی عقلایی و منطقی داشته باشند. این انفراد به جای توجه به محتوای هیجانی صحبت های همسرشان سعی می کنند راه حلی برای مشکل او پیدا کنند. اما اگر همسر این مرد به شدت هیجان زده باشد، به این توصیه ها گوش نخواهد داد. در این مواقع زن به شدت نیازمند است که مرد احساسات وی را درک کند. وقتی که همسر شما احساس کند تصدیقش می کنید، به شما بیشتر اعتماد می کند و به توصیه های شما بیشتر گوش می دهد. بالاترین سطح تصدیق، «همدلی» است که در قسمت بعد توضیح داده خواهد شد. اما برای نشان دادن تصدیق، راههای دیگری هم وجود دارند که عبارتند از:

*مسئولیت پذیری:

برای مثال، اگر شوهرتان دلخور است که چرا تلفنی به او خبر ندادید که دیر می آیید، به او بگویید «واقعا عصبانی ات کردم، نه؟» با این کار اعتراف می کنید که اعمال شما روی احساسات همسرتان اثر می گذارد. درواقع شما مسئولیت تاثیر رفتارتان را پذیرفته اید.

*معذرت خواهی:

معذرت خواهی صریح و آشکار نیز یک نوع تصدیق است. با معذرت خواهی، شما به همسرتان نشان می دهید که ناراحت هستید و او را درک می کنید. برای معذرت خواهی لازم نیست همیشه بگویید «متاسفم». برای مثال، می توانید بگویید «منظورت را می فهمم. من اشتباه کردم». اگر در حین جر و بحث به اشتباه اعتراف کنید، نتایج واقعا مثبتی می گیرید.

*تحسین:

وقتی هنگام جر و بحث به یاد همسرتان و خودتان می اندازید که او برای شما همسری قابل تحسین است، مسیر گفت و گو را به سمت مذاکره عوض کرده اید.


4 – به دعوا خاتمه دهید


به هر حال نمی شود برای همیشه دعوا و اختلاف را به حال خود نگماه داشت. می توان با استفاده از راهکارهای زیر به دعوا فیصله داد:

*دعوا را به قسمت های عمیق رابطه نکشانید.

همیشه در دعواهایتان به اصطلاح «رو» دعوا کنید. در «عمق» همیشه یک وفاداری همیشگی پنهان وجود خواهد داشت. دعوایتان را به اینجاها ربط ندهید.

*جایگزین بگذارید.

برای مثال، اینکه داد و بیداد کنید که از رنگ های صورت یو کرمی و قهوه ای و آبی و زرشکی برای پرده خانه خوشتان نمی آید، چیزی را درست نمی کند. به جای اینها البته اگر رنگی باقی مانده بود، بگویید از کدام رنگ خوشتان می آید؟

*ببخشید.

بعضی وقت ها واقعا همسرتان مقصر بوده و اشتباه کرده است. شما بهتر است در این مواقع لذت توفیق اجباری بخشش را بچشید.

*تمرین «روزهای صمیمانه» را انجام دهید.

گاهی چاره ای جز این نمی ماند که یک تمرین مکانیکی انجام دهید. می توانید یک تعداد روز متوالی را مشخص کنید و در این روزها توافق کنید که هر روز حداقل 5 مورد از فهرست کارهایی را که همسرتان می خواهد، انجام دهید. البته او هم باید متقابلا کارهایی را که شما می خواهید، انجام دهد. این کارها اولا باید ایجابی باشند، یعنی طرف را از کاری نهی نکنند. دوم باید عملیاتی باشند، مثلا سه بار نوازش کردن به جای امر کلی مهربان بودن. سوم آن قدر کوچک باشند که بتوان هر روز انجامشان داد و چهارم مربوط به دعوای اخیر نباشد.

*هر از چند وقت آتش بس بدهید!

گاهی که اوضاع خانواده خیلی پرتنش می شود، لازم است یک بخشش مشترک و توافقی انجام دهید. به این معنی که با همسرتان مذاکره کنید و توافق کنید که مثلا هر چیزی که در این دو هفته گذشت، هیچ و هر دو ما حسابمان صاف است واز حالا شروع می کنیم. فقط یادتان باشد که هدف این آتش بس بهتر شدن رابطه است و نه برعکس. یعنی نباید به این دلیل که می دانید هر دو هفته یکبار یک آتش بس وجود دارد، در جبهه گیری و مشاجره از هم جلو بزنید.

 مجله اینترنتی Bartarinha.ir
چهارشنبه 16/9/1390 - 15:8
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته