• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42
تعداد نظرات : 112
زمان آخرین مطلب : 4197روز قبل
سخنان ماندگار

جملات زیبا از مادر ترزا

اگنس گونکسا بوجاکسیو (مادر ترزا) بنیانگذار امور خیریه در هند و برنده جایزه صلح نوبل

  • محبت، توری است كه روان ها را صید می كند.
  • اگر ما نتوانیم کسى که مى‌بینیمش را دوست داشته باشیم، چگونه مى‌توانیم خدا را که نمى‌توانیم ببینیمش دوست داشته باشیم؟
  • محبت ‌آمیزترین واژه در دنیا، واژۀ نامهربانانه ‌ای است كه هرگز بازگو نشود.
  • اجازه نده كسی نزد تو بیاید، مگر این كه هنگام بازگشت، شادتر و خوشحال تر باشد. 
  • انسان‌ها را از دور دوست داشتن، كار دشواری نیست. دوست داشتن آن هایی كه به ما نزدیک هستند، كار دشواری است. بخشیدن یک كاسه برنج برای سیر كردن یک گرسنه، بسی آسان ‌تر از كاهش تنهایی و درد و رنج انسانی رانده شده در خانه‌ خودمان است. عشق را به خانه‌ خود بیاورید، چرا كه عشق ورزیدن به یكدیگر را باید از خانه آغاز كنیم.
  • اگر می‌خواهیم پیام عاشقانه‌ مان دریافت شود، باید آن را بفرستیم. اگر می‌خواهیم چراغی را روشن نگه داریم، باید مُدام در آن نفت بریزیم. 
  • اگر می‌خواهید برای ایجاد آشتی در جهان، كاری انجام دهید، به خانه‌تان بروید و خانواده‌تان را دوست بدارید. 
  • موضوع این نیست كه چه كاری می‌كنیم، مهم، میزان عشقی است كه به كارمان داریم.
  • به همسرتان لبخند بزنید، به شوهرتان لبخند بزنید، به فرزندانتان لبخند بزنید و به یكدیگر لبخند بزنید. مهم نیست كه به چه كسی لبخند می‌زنید، مهم این است كه این لبخندها به شما كمک خواهد كرد تا میزان عشق‌تان را نسبت به یكدیگر افزایش دهید. 
  • كارهای ما چندان نیز بزرگ نیستند، تنها كاری كه از ما ساخته است، این است كه كارهای كوچک را با عشقی بزرگ انجام دهیم.
  • اگر آرامش نداریم، به این دلیل است كه فراموش كرده‌ایم به یكدیگر وابسته‌ایم.
  • تنهایی و احساس ناخواسته بودن، ترسناک ترین فقر ممكن است.
  • كار بزرگ عبارت است از انجام كار كوچک با عشق زیاد.
  • اگر صادق و روراست باشید ممكن است مردم فریبتان بدهند، با وجود این صادق و روراست باشید.
  • چیزی را كه طی سال ها می سازید ممكن است كسی یک شبه خراب كند، با وجود این بسازید.
  • مردم غالبا نامعقول، خودخواه و غیر منطقی هستند، با وجود این آن ها را ببخشید. 
  • اگر مهربان باشید ممكن است مردم شما را متهم به چاپلوسی كنند، با وجود این مهربان باشید. 
  • سكوت، بینشی نوین از زندگی به ما می دهد. در این بینش، وجود ما سرشار از لطف او خواهد شد، بارقه ای كه امكان می دهد تمام كارها را با خوشی به پیش ببریم.
  • سكوت پیش از آغاز آفرینش به وجود آمده است و آسمان ها در فضا پراكنده شدند، بی هیچ حرفی و سخنی. 
  • سكوت ژرف را به مثابه لحظاتی مقدس و گران بها پاس بدار، لحظاتی برای پناه جستن در سكوت زنده خانه آفریدگار. 
  • اگر شروع به قضاوت كردن در مورد مردم بكنی، وقت پیدا نمی كنی كه آن ها را دوست داشته باشی. 
  • در سكوت گوش فرا ده، چون اگر دلت پر از چیزهای دیگر باشد نمی توانی صدای آفریدگار را بشنوی. 
  • نمی توانیم بدون واسطه در حضور خداوند قرار بگیریم، مگر آنكه سكوت درون و بیرون، هر دو را بر خود تحمیل كنیم. 
  • اندازه كردارهای ما مهم نیست، بلكه میزان عشق و دقتی كه در آن وجود دارد مهم است. 
  • شناخت خود به معنای ناخدای خود بودن است. 
  • این قانون طبیعت است كه كار نیكی كه امروز انجام می دهید، فردا فراموش می شود، اما كار خوب باید انجام شود.
  • كشورهای پیشرفته از فقر درک و فهم، فقر اراده، تنهایی و فقدان عشق و معنویت رنج می برند. امروزه بیماری وحشتناک تر از این در جهان وجود ندارد. 
  • در پایان زندگی، از روی تعداد مدرک هایی كه گرفته ایم، میزان مالی كه اندوخته ایم و كار های بزرگی كه به انجام رسانده ایم، در باره ما داوری نخواهد شد، بلكه از ما خواهند پرسید: آیا گرسنه ای را سیر كردی؟ برهنه ای را لباس پوشاندی؟ و بی خانه ای را پناه بخشیدی؟ گرسنه نه فقط لقمه نان كه گرسنه عشق، برهنه نه فقط از تن پوش كه برهنه از عزت و احترام انسانی و بی خانه ای نه فقط از خشت و گل كه بی خانمان به سبب طرد و رانده شدن. 
  • ممكن است بیان عبارت محبت آمیز، ساده به نظر برسد، اما بازتاب آن ها تا بی نهایت ادامه می یابد.
  • اگر دعا كنیم، ایمان خواهیم داشت، اگر ایمان داشته باشیم، محبت خواهیم نمود و اگر محبت كنیم، خدمت نیز خواهیم كرد. 
  • شادی سبدی از عشق است كه با آن می توان به روح دست پیدا كرد... بدون شك یک قلب شاد، نتیجه قلبی است كه از عشق برافروخته است. 
  • به دیگران آنقدر ببخشید كه به خودتان فشار بیاید. 
  • برهنگی تنها به یک تكه پارچه بستگی ندارد. برهنگی یعنی بی توجهی به انسانیت و شرافت انسانی و شخصیت انسان ها.
  • كارهای بزرگ از دست ما برنمی آید، اما می توانیم با عشقی بزرگ، كارهای كوچكی انجام دهیم. 
  • دعا كردن، خواهش نیست، بلكه قرار دادن خود در دستان خدا و گوش دادن به صدای او از كُنه قلب است. 
  • چیزهای كوچک به راستی كوچک هستند، اما امین بودن در چیزهای كوچک، كار بزرگی است. 
  • ما در این دنیا نمی توانیم كارهای بزرگ انجام دهیم، بلكه می توانیم كارهای كوچک را با عشق های بزرگ انجام دهیم.
  • محبت راستین اندازه نمی گیرد، فقط می بخشد. 
  • در این جهان نیاز به دوست داشتن و ستایش بیش از نیاز نان است. 
  • عشق، میوه تمام فصل هاست و دست همه كس به شاخسارش می رسد.
  • سال ها كار سخت شما ممكن است یک شبه ویران شود، اما این مسأله نباید شما را از ادامه سخت كوشی باز دارد.
جمعه 21/5/1390 - 2:9
شعر و قطعات ادبی

ای کاش کودک بودم

تا بزرگترین شیطنت زندگی ام نقاشی روی دیوار بود

ای کاش کودک بودم

تا از ته دل می خندیدم نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ برلب داشته باشم

ای کاش کودک بودم

تا در اوج ناراحتی و درد با یک بوسه همه چیز را فراموش می کردم

جمعه 21/5/1390 - 1:53
داستان و حکایت

فاصله دخترک تا پیرمرد یک نفر بود...

روی نیمکتی چوبی، روبروی یک آبنمای سنگی...

پیرمرد از دختر پرسید:

- غمگینی؟

- نه!!!

- مطمئنی؟

- نه!!!

- چرا گریه می کنی؟

- دوستام منو دوست ندارن.

- چرا؟

- چون قشنگ نیستم

- قبلا اینو به تو گفتن؟

- نه!!!

- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم.

- راست می گی؟

- از ته قلبم آره...

دخترک بلند شد پیرمرد رو بوسید و به طرف دوستاش دوید، شاد شاد.

چند دقیقه بعد پیرمرد اشک هاشو پاک کرد...

کیفش رو باز کرد، عصای سفیدش رو بیرون آورد و رفت...

جمعه 21/5/1390 - 1:47
داستان و حکایت

پرسش  یک یهودی از حضرت رسول (ص)

چرا خدای سبحان نماز های پنج گانه را در میان ساعات شب و روز در آن پنج وقت بر امت تو مقرر فرموده است؟

فرمود: هرگاه وقت زوال آفتاب در حلقه (نصف النهار)خود درآید چون در آن داخل شد، آفتاب زوال یابد و همه خلایق مادون عرش، پروردگارم راتسبیح گویند وآن ساعتی است که پروردگارم بر من رحمت فرستد از این روخدای بر من و برامت من نماز آن ساعت را واجب فرموده است زیرا فرمود «نماز را از زوال آفتاب به پای دار*»....

اما نماز عصر: آن ساعتی است که آدم (ع) از آن درخت نهی شده، خورد و او را از بهشت پائین آورد.

پس خداوند نسل اورا تا قیامت به این نماز فرمان داد .این نماز از محبوبترین نماز ها نزد خدای سبحان است ازاین رو پروردگارم به من سفارش فرمود تا میان همه نماز ها آن را مراعات کنم. او فرمود :«بر نمازها و نمازمیانه مواظبت کنید ...* »

و اما نماز مغرب: آن ساعتی است که خدای سبحان توبه آدم را پذیرفت. پس میان خوردن از درخت نهی شده و توبه آدم سیصد سال از روزهای دنیا فاصله بود پس آدم (ع) سه رکعت نماز گزارد، یک رکعت برای گناه خودش ویک رکعت برای گناه حوا ویک رکعت برای توبه خود، از این رو خدا توبه او را پذیرفت و بر امت من این نماز سه رکعتی واجب فرمود. و آن ساعتی است که دعا درآن مستجاب است و پروردگارم به من وعده داده که سوال کننده خود را ناامید نفرماید او فرمود «پس خدا راتسبیح گوئید آنگاه که به مغرب درمی  آیید وآنگاه که به بامداد درآئید...*» 

اما نماز عشا: پس چون قبر را تاریکی ویژه ای است وقیامت را تاریکی ویژه ای است، خداوند این نماز رابرای من و امتم فرمان داد وهیچ گامی به سوی نماز عشاء برداشته نمی شود مگر آنکه خدای سبحان گودال های آتش را بر او حرام فرماید و قبرش را روشن کند و در روز قیامت نوری که با آن از صراط بگذرد به اوبخشد، نماز عشاء، نمازی است که خدای سبحان آن را برای پیامبران پیش از من برگزید.

اما نماز صبح: زیرا آفتاب هنگام طلوع از شاخ شیطان سربزند، از این رو خدای سبحان به من فرمان داد تاپیش از طلوع آفتاب نماز فجر گزارم وامتم پیش از آنکه کفار،سجده بر خورشید آرند برای خدا سجده کنند و شتاب به آن نزد خدا محبوبتر است و آن نمازی است که فرشتگان شب و فرشتگان روز (هردو) آن را شاهدند.

پنج شنبه 20/5/1390 - 19:24
شعر و قطعات ادبی
ماجرای سفر من و خدا با دوچرخه!


زندگى كردن مثل دوچرخه سوارى است. آدم نمى افتد، مگر این كه دست از ركاب زدن بردارد.

اوایل، خداوند را فقط یك ناظر مى دیدم، چیزى شبیه قاضى دادگاه كه همه عیب و ایرادهایم را ثبت می‌كند تا بعداً تك تك آنها را به‌رخم بكشد.

به این ترتیب، خداوند مى خواست به من بفهماند كه من لایق بهشت رفتن هستم یا سزاوار جهنم. او همیشه حضور داشت، ولى نه مثل یك خدا كه مثل مأموران دولتى.

ولى بعدها، این قدرت متعال را بهتر شناختم و آن هم موقعى بود كه حس كردم زندگى كردن مثل دوچرخه سوارى است، آن هم دوچرخه سوارى در یك جاده ناهموار!

اما خوبیش به این بود كه خدا با من همراه بود و پشت سر من ركاب مى‌زد.
آن روزها كه من ركاب مى‌زدم و او كمكم مى‌كرد، تقریباً راه را مى‌دانستم، اما
ركاب زدن دائمى، در جاده‌اى قابل پیش بینى كسلم مى‌كرد، چون همیشه كوتاه‌ترین فاصله‌ها را پیدا مى‌كردم.

یادم نمى‌آید كى بود كه به من گفت جاهایمان را عوض كنیم، ولى هرچه بود از آن موقع به بعد، اوضاع مثل سابق نبود. خدا با من همراه بود و من پشت سراو ركاب مى‌زدم.

 حالا دیگر زندگى كردن در كنار یك قدرت مطلق، هیجان عجیبى داشت.

او مسیرهاى دلپذیر و میانبرهاى اصلى را در كوه ها و لبه پرتگاه ها مى شناخت و از این گذشته می‌توانست با حداكثر سرعت براند،

او مرا در جاده‌هاى خطرناك و صعب‌العبور، اما بسیار زیبا و با شكوه به پیش
مى‌برد، و من غرق سعادت مى‌شدم.

گاهى نگران مى‌شدم و مى‌پرسیدم، «دارى منو كجا مى‌برى» او مى‌خندید و جوابم را نمى‌داد و من حس مى‌كردم دارم كم كم به او اعتماد مى‌كنم.


بزودى زندگى كسالت بارم را فراموش كردم و وارد دنیایى پر از ماجراهاى رنگارنگ شدم. هنگامى كه مى‌‌گفتم، «دارم مى‌ترسم» بر مى‌گشت و دستم را مى‌گرفت.

او مرا به آدم‌هایى معرفى كرد كه هدایایى را به من مى‌دادند كه به آنها نیاز
داشتم.

هدایایى چون عشق، پذیرش، شفا و شادمانى. آنها به من توشه سفر مى‌دادند تا بتوانم به راهم ادامه بدهم. سفر ما؛ سفر من و خدا.

و ما باز رفتیم و رفتیم..

حالا هدیه ها خیلى زیاد شده بودند و خداوند گفت: «همه‌شان را ببخش. بار زیادى هستند. خیلى سنگین‌اند!»

و من همین كار را كردم و همه هدایا را به مردمى كه سر راهمان قرار مى‌گرفتند، دادم و متوجه شدم كه در بخشیدن است كه دریافت مى‌كنم. حالا دیگر بارمان سبك شده بود.
او همه رمز و راز هاى دوچرخه سوارى را بلد بود.

او مى‌دانست چطور از پیچ‌هاى خطرناك بگذرد، از جاهاى مرتفع و پوشیده از صخره با دوچرخه بپرد و اگر لازم شد، پرواز كند..

من یاد گرفتم چشم‌هایم را ببندم و در عجیب‌ترین جاها، فقط شبیه به او ركاب
بزنم.

این طورى وقتى چشم‌هایم باز بودند از مناظر اطراف لذت مى‌بردم و وقتى چشم‌هایم را مى‌بستم، نسیم خنكى صورتم را نوازش مى‌داد.

هر وقت در زندگى احساس مى‌كنم كه دیگر نمى‌توانم ادامه بدهم، او لبخند مى‌زند و فقط مى‌گوید،

ركاب بزن
پنج شنبه 20/5/1390 - 19:23
شعر و قطعات ادبی

به نام آفریدگار خواستن ها و رسیدن ها

از او که امانت زیبای خداست در زندگی من، بخاطر تمام صبوری هایش تشکر می کنم.

از او تشکر می کنم که یک به یک بدی هایم را می بخشد و قدم هایم را برای نیل به تعالی، توان می بخشد.

از او تشکر می کنم که جلوه ای از زیبایی های خداوند است و زیبایی و عاطفه را مانند آموزگاری به من آموخت.

از او تشکر می کنم که یاد خدا را با نماز شبانه اش به من آموخت.

از او تشکر می کنم بخاطر تمام بخشش هایش و او مرا شرمنده خود می کند هر روز بیش از دیروز.

از او تشکر می کنم بخاطر تمام قناعت هایی که من نمونه اش را در این دوره و زمانه ندیده ام.

از او تشکر می کنم بخاطر یکرنگی هایش.

از او تشکر می کنم که کم کاری هایم را به رویم نمی آرود.

خداوندا! از تو تشکر می کنم به خاطر این امانت و هدیه گران بها. کمکم کن تا قدرشناس محبت های بی دریغ تو و او باشم.

آمین
پنج شنبه 20/5/1390 - 19:18
سخنان ماندگار


There are moments in life when you miss someone
So much that you just want to pick them from
Your dreams and hug them for real

گاهی در زندگی دلتان به قدری برای كسی تنگ می شود
كه می خواهید او را از رویاهایتان بیرون بیاورید
و آرزوهای خود در آغوش بگیرید


When the door of happiness closes, another opens
But often times we look so long at the
Closed door that we don"t see the one which has been opened for us

وقتی در شادی بسته می شود، در دیگری باز می شود
ولی معمولاً آنقدر به در بسته شده خیره می مانیم
كه دری كه برایمان باز شده را نمی بینیم


Don"t go for looks; they can deceive
Don"t go for wealth; even that fades away
Go for someone who makes you smile
Because it takes only a smile to
Make a dark day seem bright
Find the one that makes your heart smile

به دنبال ظواهر نرو؛ شاید فریب بخوری
به دنبال ثروت نرو؛ این هم ماندنی نیست
به دنبال كسی باش كه به لبانت لبخند بنشاند
چون فقط یك لبخند می تواند
شب سیاه را نورانی كند
كسی را پیدا كن كه دلت را بخنداند


Dream what you want to dream
Go where you want to go
Be what you want to be
Because you have only one life
And one chance to do all the things
You want to do

هر چه میخواهی آرزو كن
هر جایی كه میخواهی برو
هر آنچه كه میخواهی باش
چون فقط یك بار زندگی می كنی
و فقط یك شانس داری
برای انجام آنچه میخواهی


May you have enough happiness to make you sweet
Enough trials to make you strong
Enough sorrow to keep you human and
Enough hope to make you happy

خوب است كه آنقدر شادی داشته باشی كه دوست داشتنی باشی
آنقدر ورزش كنی كه نیرومند باشی
آنقدر غم داشته باشی كه انسان باقی بمانی
و آنقدر امید داشته باشی كه شادمان باشی


The happiest of people don"t necessarily
Have the best of everything
They just make the most of
Everything that comes along their way

شاد ترین مردم لزوماً
بهترین چیزها را ندارند
بلكه بهترین استفاده را می كنند
از هر چه سر راهشان قرار میگیرد


The brightest future will always be based on a forgotten past
You can"t go forward in life until
You let go of your past failures and heartaches

همیشه بهترین آینده بر پایه گذشته ای فراموش شده بنا می شود
نمیتوانی در زندگی پیشرفت كنی
مگر غمها و اشتباهات گذشته را رها نكنی


When you were born, you were crying
And everyone around you was smiling
Live your life so at the end
You’re the one who is smiling and everyone
Around you is crying

وقتی كه به دنیا آمدی، تو گریه می كردی
و اطرافیانت لبخند به لب داشتند
آنگونه باش كه در پایان زندگی
تو تنها کسی باشی که لبخند بر لب داری
و اطرافیانت گریه می كنند


Please send this message to those people
(Who mean something to you (I JUST DID
To those who have touched your life in one way or another
To those who make you smile when you really need it
To those who make you see the
Brighter side of things when you are really down
To those whose friendship you appreciate
To those who are so meaningful in your life

لطفاً این پیام را به كسانی بفرست
كه برایت ارزشی دارند (همان طور كه من این كار را كردم)
به كسانی كه به طرق مختلف در زندگیت تأثیر داشته اند
به كسانی كه وقتی نیاز داشتی لبخند به لبانت نشاندند
به آنهایی كه وقتی واقعاً ناامید بودی
دریچه های نور را نشانت دادند
به كسانی كه به دوستی با آنها ارج می گذاری
و به آنهایی كه در زندگیت بسیار پرمعنا هستند


Don"t count the years, count the memories

سالها را نشمار، خاطرات را بشمار
پنج شنبه 20/5/1390 - 19:16
شعر و قطعات ادبی
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود

سجده ای زد بر لب درگاه او
پر زلیلا شد دل پر آه او

گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای

جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای

نشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی

خسته ام زین عشق، دل خونم مکن
من که مجنونم تو مجنونم مکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو...من نیستم

گفت: ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پیدا و پنهانت منم

سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی

عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یک جا باختم

کردمت آوارۀ صحرا نشد
گفتم عاقل می شوی اما نشد

سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا برنیامد از لبت

روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی

مطمئن بودم به من سرمیزنی
در حریم خانه ام در میزنی

حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بیقرارت کرده بود

مرد راهش باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم
پنج شنبه 20/5/1390 - 19:15
سخنان ماندگار

At least 5 people in this world love you so much they would die for you
حداقل پنج نفر در این دنیا هستند که به حدی تو را دوست دارند، که حاضرند برایت بمیرند.

 

At least 15 people in this world love you, in some way
حداقل پانزده نفر در این دنیا هستند که تو را به یک نحوی دوست دارند

 

The only reason anyone would ever hate you, is because they want to be just like you
تنها دلیلی که باعث میشود یک نفر از تو متنفر باشد، اینست که می‌خواهد دقیقاً مثل تو باشد

 

A smile from you, can bring happiness to anyone, even if they don’t like you
یک لبخند از طرف تو میتواند موجب شادی کسی شود، حتی کسانی که ممکن است تو را نشناسند

 

Every night, SOMEONE thinks about you before he/ she goes to sleep
هر شب، یک نفر قبل از اینکه به خواب برود به تو فکر می‌کند

 

You are special and unique, in your own way
تو در نوع خود استثنایی و بی‌نظیر هستی

 

Someone that you don’t know even exists, loves you
یک نفر تو را دوست دارد، که حتی از وجودش بی‌اطلاع هستی

 

When you make the biggest mistake ever, something good comes from it
وقتی بزرگترین اشتباهات زندگیت را انجام می‌دهی ممکن است منجر به اتفاق خوبی شود

 

When you think the world has turned it’s back on you, take a look, you most likely turned your back on the world
وقتی خیال می‌کنی که دنیا به تو پشت کرده، کمی فکر کن، شاید این تو هستی که پشت به دنیا کرده‌ای

 

Always tell someone how you feel about them you will feel much better when they know
همیشه احساست را نسبت به دیگران برای آنها بیان کن، وقتی آنها از احساست نسبت به خود آگاه می‌شوند احساس بهتری خواهی داشت

 

If you have great friends, take the time to let them know that they are great
وقتی دوستان فوق‌العاده‌ای داشتی به آنها فرصت بده تا متوجه شوند که فوق‌العاده هستند
پنج شنبه 20/5/1390 - 19:12
داستان و حکایت

زندگی جاری است حتی، در چراغ قرمز!!!!!

 

زندگی جاریست، حتی درون چراغ قرمز
زندگی جاریست، حتی درون چراغ قرمز
زندگی جاریست، حتی درون چراغ قرمز
زندگی جاریست، حتی درون چراغ قرمز
پنج شنبه 20/5/1390 - 19:11
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته