• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 60
تعداد نظرات : 93
زمان آخرین مطلب : 4142روز قبل
تبریک و تسلیت

سلام به همه ی دوستان خوب تبیانی!

هفته ی وحدت و ولادت با سعادت پیامبر مهربانی ها و امام خوبی ها رو تبریک میگم.

از اینکه وارد جمعتون شدم خوشحالم و از اینکه دوستانی نظر میدن خوشحالتر!

یه تشکر ویژه ام از دوستانی که لطف کردند و ورودمو تبریک گفتند،آخه آدم واقعا ذوق زده میشه.

بالاخره قسمت شد و ما عازم کربلای ایران هستیم و یک هفته ای نیستیم اما دعا گوتون هستیم، انشاا...(هستیم، نیستیم..!)البته از شنبه.

کسانی که رفتند انشاا... دوباره و چند باره برن،ولی پیشنهاد میکنم اگر از حالو هوای اونجا نوشتن، تو مطالبشون بذارن، قشنگ میشه.

کمی و کاستی ها رو بذارید به پای تازه واردیم!

التماس دعا

جمعه 29/11/1389 - 1:40
شعر و قطعات ادبی

مهربانم، ای خوب
یاد قلبت باشد یک نفر هست که اینجا
بین آدمهایی که همه سرد و غریبند با تو
تک و تنها، به تو می اندیشد
و کمی
دلش از دوری تو دلگیر است

مهربانم ای خوب
یاد قلبت باشد، یک نفر هست که چشمش
به رهت دوخته ، بر درمانده
و شب و روز دعایش این است
زیر این سقف بلند، هر کجا هستی، به سلامت باشی
و دلت همواره، محو شادی و تبسم باشد

مهربانم ای خوب
یاد قلبت باشد، یک نفر هست که دنیایش را
همه هستی و رویایش را
به شکوفایی احساس تو پیوند زده
و دلش می خواهد لحظه ها را با تو به خدا بسپارد

مهربانم ای خوب
یک نفر هست که با تو
تک و تنها با تو
پر اندیشه و شعر است و شعور
پراحساس و خیال است و سرور

مهربانم این بار یاد قلبت باشد
یک نفر هست که با تو به خداوند جهان نزدیک است
و به یادت هر صبح گونه سبز اقاقی ها را

از ته قلب و دلش می بوسد
و دعا می کند این بار که تو
با دلی سبز و پر از آرامش، راهی خانه خورشید شوی
و پر از عاطفه و عشق و امید
به شب معجزه و آبی فردا برسی
 

مهین رضوانی فرد  

چهارشنبه 27/11/1389 - 0:48
مهدویت

مهدی جان!

عالم از آن توست

غریبانه چرا می گردی...

سه شنبه 26/11/1389 - 0:26
شعر و قطعات ادبی

تقدیم به rasta69 عزیزم

 

 

 

دوستی به من یک نهنگ هدیه داد                                

یک نهنگ غول پیکر عجیب           

یک نهنگ مهربان ساده‌ی نجیب  

یک نهنگ را ولی کجا می‌شود نگاه داشت                                   

 توی حوض و تنگ که نمی‌شود نهنگ را گذاشت  

هیچ جا نداشتم                 

 آخرش نهنگ را توی قلب خود گذاشتم  

جا نبود 

تنگ قلب کوچکم شکست                        

زیر رقص باله‌های آن نهنگ مست  

سالهاست               

 تنگ قلب من شکسته‌است واین یادگاری قشنگ دوست است                                              

هیچ کس باورش نمی‌شود ولی به جای قلب  

                  توی سینه‌ام نهنگ دوست است.

عرفان نظرآهاری 

پنج شنبه 21/11/1389 - 1:49
شعر و قطعات ادبی

گفت: کسی دوستم ندارد. می دانی که چه قدر سخت است، این که کسی دوستت نداشته باشد؟ تو برای دوست داشتن بود که جهان را ساختی. حتی تو هم بدون دوست داشتن…

خدا هیچ نگفت.

گفت: به پاهایم نگاه کن! ببین چقدر چندش آور است. چشم ها را آزار می دهم. دنیا را کثیف می کنم.آدم هایت از من می ترسند. مرا می کشند، برای این که زشتم. زشتی جرم من است.

خدا هیچ نگفت.

گفت: این دنیا فقط مال قشنگ هاست. مال گل ها و پروانه ها، مال قاصدک ها، مال من نیست.خدا گفت: چرا، مال تو هم هست.
 

خدا گفت: دوست داشتن یک گل، دوست داشتن یک پروانه یا قاصدک کار چندانی نیست.اما دوست داشتن یک سوسک، دوست داشتن" تو"کاری دشوار است.دوست داشتن، کاری ست آموختنی و همه کس، رنج آموختن را نمی برد.ببخش کسی را که تو را دوست ندارد، زیرا که هنوز مومن نیست، زیرا که هنوزدوست داشتن را نیاموخته، او ابتدای راه است.
مومن دوست می دارد، همه را دوست می دارد.

زیرا همه از من است و من زیبایم، چشم های مومن جز زیبا نمی بیند.زشتی در چشم هاست. در این دایره، هر چه که هست، زیباست. 

آن که بین آفریده های من خط کشید شیطان بود. شیطان مسئول فاصله هاست.حالا قشنگ کوچکم! نزدیک تر بیا و غمگین نباش.
قشنگ کوچک نزد خدا رفت و دیگر هیچ گاه نیندیشید که نازیباست.

" عرفان نظر آهاری "

چهارشنبه 20/11/1389 - 2:6
شعر و قطعات ادبی

 

چه سخت است؛ بعد از ۲ ماه، حالا باید خداحافظی کنیم با لباس مشکی. الوداع. الوداع. الوداع. اول محرم، اجازه گرفتیم از فاطمه زهرا(سلام الله علیها) که برای عزای عزیزش، مشکی پوش شویم و حالا گیرم که در آستانه عیدالزهرا سفید بپوشیم؛ چه کنیم با این دل که هنوز عزادار حسین است؟… امشب وقتی می خواهیم لباس عزای ارباب را از تن درآوریم، خوب است نجوایی کنیم با این پیرهن. تمام وجود ما پاره تن این لباس است. هنوز دو دست بریده در خاک کربلاست و هنوز زینب جز زیبایی چیزی نمی بیند… و ما امشب درمی آوریم این پیرهن را اما مهر حسین، از دل ما بیرون نمی رود. خداحافظ محرم و صفر سال همت مضاعف. آیا زنده می مانیم که باز هم برای سیدالشهداء سینه بزنیم؟… دیدم در صلاه آدینه هنگام “حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست”، مولای ما هم بر سینه می زند. خطبه “آقا” به زبان عربی، مرا یک سر به کوفه برد. کوفه، شقشقیه جغرافیاست، اما تهران ام القرای جهان اسلام است که انقلابش ۳۰ سال پیش از این و پس از این تا ظهور، “اسلامی” است. اگر از نماز خاورمیانه عربی –چه شیعه و چه سنی-  صدای انقلاب به گوش می رسد و اگر نوچه های مبارک، مثل بازیچه های داخلی، حتی به نماز مسلمین رحم نمی کنند، باید از خشم توده ها منتظر رفتن دیو بود. “دیو” چو بیرون رود، اما به این راحتی ها “فرشته” در نمی آید. غرب در آستانه بیرون رفتن دیو از خاورمیانه عربی، حالا که می بیند یارای نگه داشتن دیو را ندارد، می خواهد خودش را با انقلاب ملل عرب شریک کند، اما “نه” به مبارک، همان “نه” به غرب است...

به نقل از حسین قدیانی_قطعه 26

دوشنبه 18/11/1389 - 2:47
مهدویت

آقا جان!

خبر آمدنت می رود شهر به شهر

مردمان یمن و تونس و مصر

مردمان اردن

همه عالم به تمنای تو بر خاسته اند

ای تمام اسلام

شورو حالی برپاست

وعده ات نزدیک است...

جمعه 15/11/1389 - 15:49
شعر و قطعات ادبی

 اللهم صل علی علی ابن موسی الرضا المرتضی الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری الصدیق الشهید صلوة کثیرة تامة زاکیة متواصلة متواترة مترادفة کافضل ما صلیت علی احد من اولیائک

کار تو، همه مهر و وفا بود، رضا جان
پاداش تو، کی زهر جفا بود، رضا جان

آن لحظه که پرپر زدی و آه کشیدی
معصومه
مظلومه، کجا بود رضا جان

بر دیدنت آمد چو جوادت ز مدینه
سوز جگرش، یا ابتا بود رضا جان

تنها نه جگر، شمع‌صفت شد بدنت آب
کی قتل تو اینگونه روا بود، رضا جان

تو ناله زدی، در وسط حجره و زهرا
بالای سرت نوحه‌سرا بود رضا جان

یک چشم تو در راه، به دیدار جوادت
چشم دگرت کرب و بلا بود، رضا جان

جان دادی و راحت شدی از زخم زبان‌ها
این زهر، برای تو شفا بود رضا جان

از آتش این زهر، تن و جان تو می‌سوخت
اما به لبت، ذکر خدا بود رضا جان

روزی که نبودیم در این عالم خاکی
در سینه ما، سوز شما بود رضا جان

از خویش مران «میثم» افتاده ز پا را
عمری درِ این خانه گدا بود رضا جان

 استاد حاج غلامرضا سازگار


ماه من فردا در نماز جمعه چه خواهی گفت...؟

گوشمان به دهان توست که گوشت به دهان مهدی فاطمه(عجل ا... تعالی فرجه الشریف) است..

پنج شنبه 14/11/1389 - 22:15
شهدا و دفاع مقدس

شهادت را نه در جنگ، در مبارزه می دهند

ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم

غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند...

 

امشب شهیدان مهدی و مجید زین الدین میهمان عزیزی دارند.

امشب پدر با کوله باری از درد و رنج و خاطره به دیدار دو نور دیده ی جان بر کف خود می شتابد.

امشب بزمی عاشقانه برپاست...

در گذشت پدر بزرگوار شهیدان مهدی و مجید زین الدین بر عاشقان شهادت تسلیت باد. 

پنج شنبه 14/11/1389 - 4:0
خانواده

خداوند

یادباد آغازین لحظه ی خلقتم

که من و ضعف و کاستی ام، در آفرینشت در هم پیچیده بودیم و صدای گریه ی ناتوانی ام به خنده ی توانایی ات نمی رسید

و آرام آرام هق هقه ی این عجز در قهقهه ی قدرتی که به جانم روان کردی ناپیدا بود...

و حالا من بودم و آکندگی از غرور من بودن...

 بی نگاه به دستی که دستم را گرفته بود و آن دست دستِ تو بود خداوند...

دستِ...

و من چشم بسته بودم و سینه ستبر و پشت قائم که تنها منم...

و باز خداوند آرام آرام قهقهه ی توان که در هق هقه ی ناتوانی ام افول می کرد

 و حالا من و چشمانی کم سو و سینه ای خمان و پشتی کمان که جست و جو می کنند دستان یاریگر تورا...

خداوند می دانی که نادانم و بر ناتوانی ام توانایی و قوت و ضعفم را چاره ای جز نگاه تو نیست

 نگاهت را می خواهم

نگاهت را می خواهم

 همیشه و هماره...

خداوند...

 نزدیک تر از...

مناجات برنامه سمت خدا

يکشنبه 10/11/1389 - 0:13
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته