• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1053
تعداد نظرات : 75
زمان آخرین مطلب : 4043روز قبل
اهل بیت

منبع:www.hagh-olhaghigh.com/fa-IR/Content/Detail/65.aspx

 در روایت آمده است که روزی ام اسلم برای دیدار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به خانه ام سلمه آمد و از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سئوال کرد. ام سلمه گفت: برای کاری بیرون رفته و چند لحظه دیگر می آید.


ام اسلم نزد ام سلمه منتظر ماند تا اینکه حضرت صلی الله علیه و آله و سلم آمد. ام اسلم گفت: پدر و مادرم به فدایت، ای رسول خدا! کتاب خوانده و فهمیدم که هر نبی ای وصی داشته است؛ حضرت موسی وصی ای در زمان حیات و وصی ای نیز بعد از مرگش داشت و همچنین حضرت عیسی علیه السلام ، ای رسول خدا! وصی شما کیست؟

حضرت صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود:

ای ام اسلم! وصی من در زمان حیات و بعد از مرگم یکی است. ای ام اسلم! هر کس آن کاری که من انجام می دهم، او انجام دهد، پس همان او وصی من است.

آنگاه سنگی را از روی زمین برداشتند، آن را نرم کردند و سپس با انگشتری بر آن مهر زدند و فرمودند: هر کس همچون من این کار را انجام دهد، او در زمان حیات و بعد از مرگم وصی من است.

از نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیرون آمده و نزد امیرالمومنین علیه السلام رفته و عرض کردم: پدر و مادرم فدایت باد! آیا تو وصی رسول خدا هستی؟

فرمود: بله، ای ام اسلم! آن گاه سنگی را از روی زمین برداشته ، آن را شکسته و نرم کرد و با انگشترش بر آن مهر زد. سپس فرمود:

ای ام اسلم! هر کس مانند من عمل کند، او جانشین من است.

پس نزد امام حسن علیه السلام که پسر بچه ای بود آمده و به او عرض کردم: ای آقای من! آیا شما جانشین پدرتان هستید؟

فرمود: بله، ای ام اسلم! آن گاه سنگی را از زمین برداشته و مانند پدرش عمل کرد و با انگشترش بر آن مهر زد. از نزد امام حسن علیه السلام بیرون آمده و نزد امام حسین علیه السلام رفتم که سنش کم بود، عرض کردم: پدر و مادرم به فدایت! آیا شما جانشین برادرت هستید؟

فرمود: بله، ای ام اسلم! او نیز سنگی برداشت و مانند پدر و برادرش عمل کرد.

خداوند به من عمر داد تا اینکه بعد از شهادت امام حسین علیه السلام نزد امام سجاد علیه السلام رفته و عرض کردم: آیا شما جانشین پدرتان هستید؟

فرمود: بله و مانند پدرانش صلوات الله علیهم اجمعین عمل کرد و از نزد آن حضرت بیرون آمدم.


منبع:اصول کافی،ج1،ص355

behroozraha

 

سه شنبه 19/10/1391 - 23:15
اهل بیت

منبع:www.hagh-olhaghigh.com/fa-IR/Content/Detail/64.aspx

 «ابن شهرآشوب می نویسد: حسن بن علی(ع)و یزید بن معاویه نشسته بودند و خرما می خوردند. یزید گفت: حسن از آن روز که به وجود آمده ام تو را دشمن می دارم. امام حسن(ع)فرمود: بدان ای یزید! شیطان در آمیزش پدر تو شریک شد؛ و هر دو نطفه به هم آمیختند و در وجود تو دشمنی مرا نهادند. زیرا خدای متعال [خطاب به شیطان]می فرماید: «درمالها و فرزندانشان شرکت جو(اسراء:64)»، و نیز شیطان در آمیزش«حرب»شرکت کرد و «صخر» از آن زاده شد. از این رو او جدّم رسول خدا(ص)را دشمن می داشت.»[1] روایت فوق، بنوعی حکایت از نقاط اتصال رویکرد به قرآن با موضوعات سیاسی، -که رنگ غالب گفتمان عصر یادشده است- دارد.


[1] موسوعه کلمات الامام الحسن(ع)، ص 203   

 

   behroozraha

سه شنبه 19/10/1391 - 23:12
اهل بیت

منبع: www.khabaronline.ir/Detail/168138

 امام حسن مجتبی(ع) به منظور حفظ و حراست اسلام از گزند دشمنان و بدخواهان با همه قدرت تلاش کرد و در این راه حتی صلح با معاویه را پذیرفت تا مسلمانان را مصون داشته و به اعتلای اسلام و مسلمانان کمک کند .

امام حسن مجتبی (ع) 15 ماه رمضان سال سوم هجرت در مدینه چشم به جهان گشود . حسن بن على (ع) دوران جد بزرگوارش را چند سال بیشتر درک نکرد زیرا او تقریباً هفت سال داشت که پیامبر اسلام از دنیا رفت.

پس از آن، تقریبا سى سال کنار پدرش زندگی کرد و و پس از شهادت على (ع) 10 سال هدایت امت را به عهده داشت و در سال 50 هجرى با توطئه معاویه بر اثر مسمومیت در سن 48 سالگى به درجه شهادت رسید.

امام حسن مجتبی به کریم اهل بیت شناخته می شود چرا که آن بزرگوار نه تنها از نظر علم، تقوى، زهد و عبادت، مقامى برگزیده و ممتاز داشت، بلکه از لحاظ بذل و بخشش و کمک به نیازمندان نیز سرآمد بود.

هیچ نیازمندی از در خانه آن حضرت دست خالى برنمى گشت. هیچ آزرده دلى شرح پریشانى خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمی ‏کرد، جز آنکه مرهمى بر دل آزرده او نهاده می ‏شد.

حسن بن على (ع) با تمام قدرت و توان در انجام امور خیر و نیک و رفع نیاز مستمندان فعال بود و هرآنچه را که داشت در راه خدا انفاق می کرد .

امام حسن مجتبى (ع) در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایى خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرده و نصف آن را براى خود نگهداشت و نصف دیگر را در راه خدا بخشید.

امام حسن (ع) فردى شجاع و با شهامت بود و هرگز ترس و بیم در وجود او راه نداشت. او در راه پیشرفت اسلام از هیچگونه جانبازى دریغ نمی کرد و همواره آماده مجاهدت در راه خدا بود.

امام مجتبى (ع) در جنگ جمل در کنار پدر خود در خط مقدم می ‏جنگید . آن بزرگوار جنگ صفین نیز در بسیج عمومى نیروها و گسیل داشتن سپاه حضرت علی(ع) براى جنگ با سپاه معاویه، نقش مهمى داشت.

امام حسن مجتبى(ع) با شجاعتی که از خاندان خود به ارث برده بود و تعصبی که نسبت به دین اسلام داشت، هرگز در برابر دشمنان اسلام و مسلمانان کوچکترین کوتاهی نداشت و به هر شکل ممکن، حتی در قالب مناظرات کوبنده در برابر فعالان ضد اسلامی ایستادگی می کرد.

حضرت مجتبى (ع) حتى پس از انعقاد پیمان صلح که در نهایت درایت و هوشمندی امام انجام شد، بعد از ورود معاویه به کوفه، بر منبر نشست و انگیزه ‏هاى صلح خود و امتیازات خاندان امیرالمؤمنین را بیان کرد و در حضور هر دو گروه با اشاره به نقاط ضعف معاویه با شدت و صراحت از روش او انتقاد کرد.

امام در آن شرایط و موقعیت صلح را ترجیح داد تا مسلمانان را از گزند نبردهایی که به شکست آنها و شهادت می انجامد مصون داشته و در آرامش و صلح به تحکیم پایه های اعتقادی مسلمانان و تبیین معارف حقه اسلامی بپردازد .

در بررسى علل صلح امام مجتبى (ع) از نظر سیاست داخلى، مهمترین موضوعى که به چشم می ‏خورد فقدان جبهه نیرومند و متشکل داخلى است زیرا مردم عراق و بویژه مردم کوفه، در عصر حضرت مجتبى (ع) نه آمادگى روحى براى نبرد داشتند و نه تشکیل و هماهنگى و اتحاد.  

behroozraha

سه شنبه 19/10/1391 - 23:5
اهل بیت
شخصی از امام حسن علیه السلام معنای سیاست را پرسید. آن حضرت فرمودند: «سیاست آن است که حقوق خدا و حقوق بندگان زنده و بنده های درگذشته خدا را رعایت کنی». آن گاه برای توضیح بیشتر فرمودند: «حقوق خدا آن است که آن چه را خدا از انجام واجبات و ترک محرمات تکلیف کرده به طور کامل رعایت کنی. حقوق بندگان زنده آن است که وظایف خود را نسبت به برادران دینی انجام دهی. در خدمت گزاری برادر دینی درنگ ننمایی و نسبت به رهبر جامعه اسلامی تا زمانی که نسبت به مردم اخلاص دارد اخلاص داشته باشی و هر وقت از راه راست منحرف شد، اعتراض کنی. حقوق بندگان در گذشته یاد کردن نیکی ها و چشم پوشیدن از بدی های آنهاست».
 
  behroozraha
سه شنبه 19/10/1391 - 19:16
اهل بیت

اهمیّت سلام

قال الحَسَنُ علیه السلام : مَنْ بَدَءِ بِالکلامِ قَبْلَ السَّلامِ فَلا تُجیبُوهُ؛

کسی که پیش از سلام کردن شروع به سخن گفتن کرد جواب او را ندهید.

نتیجه کنترل زبان

قالَ الحَسَن علیه السلام : الصَّمْتُ سَتْرُ العَیِّ وَ زَیْنُ العِرْضِ وَ فاعِلُهُ فی راحَةٍ وَ جَلیِسُهُ آمِنٌ؛

امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند: خاموشی پوشش عیب ها و مایه حفظ آبروست. هر که از این صفت برخوردار باشد همواره در آسایش است و همدم و هم نشین او نیز در امنیّت به سر می برد.

خیر و سعادت کامل

قالَ الحَسَن علیه السلام : الخَیْرُ الّذی لا شَرَّ فِیهِ الشُکرُ مَعَ النِّعْمَةِ و الصَّبْرُ عَلی النّازِلَة؛

خیری که هیچ بدی در آن نیست عبارت است از شکر در مقابل نعمت ها و صبر در برابر حوادث و رخدادهای ناگوار.

نشانه کمال عقل

قالَ الحَسَنُ علیه السلام : رأسُ العَقْلِ مُعاشَرَةُ النّاسِ بالحَمیِلِ؛

معاشرت نیکوداشتن با مردم نشانه کمال عقل انسان است.

تعریف فرومایگی

شخصی از امام حسن علیه السلام سؤال کرد: پستی و فرمایگی چیست؟ آن حضرت فرمودند: «النَّظرُ فی الیَسیرِ وَ مَنْعُ الحَقیرِ. خرده بینی و اهمیّت دادن بیش از حدّ دادن به امور کوچک و مضایقه کردن از اعطای چیزهای بی ارزش».

ترک مستحب برای واجب

قال الحَسنُ علیه السلام :... اِذا ضَرّتِ النَّوافِلُ بالفَریضَةِ فَارفَضُوها؛

هنگامی که عبادت های مستحب به اعمال و عبادت های واجب آسیب رساند آنها را ترک کنید.

اهمیّت توجّه به امور معنوی

قالَ الحَسَنُ علیه السلام : عَجِبْتُ لِمَنْ یَتَفکَّرُ فی مأکُولِهِ کَیفَ لا یَتَفَکَّرُ فی مَعْقُولِهِ فَیُجنِّبُ بَطْنَهُ ما یُؤذِیْهِ وَ یُودِعُ صَدْرَهُ ما یُرْدِیْهِ؛

تعجب می کنم از کسانی که در غذای جسم خود فکر می کنند ولی در امور معنوی و غذای روح خویش اندیشه نمی کنند؛ شکم خود را از طعام مضرّ حفظ می کنند ولی از افکار پلیدی که روان را می آلاید پرهیز نمی کنند.

توصیه درباره وصلت

شخصی به امام حسن علیه السلام عرض کرد: دختری دارم که به سنّ ازدواج رسیده است. با چه کسی وصلت کنیم؟ امام حسن علیه السلام فرمودند: «زَوِّجْها مِمَّنْ یَتَّقی اللّه عزّ و جلَّ فَاِنْ اَحَبَّها اَکْرَمَها و اِنْ اَبْغَضَها لَمْ یَظْلِمْها؛

او را به ازدواج کسی درآور که با تقوا و پرهیزگار باشد چرا که فرد باقتوا اگر او را دوست بدارد احترامش می کند و اگر او را دوست هم نداشته باشد به وی ستم نمی کند».

بیناترین و شنواترین مردم

قال الحسن علیه السلام : اِنَّ أَبْصَرَ الاَبْصار ما نَفَذَ فِی الخَیْرِ مَذْهَبُهُ وَ اَسْمَعَ الاَسْماَعَ ما وَعی التّذکیرَ وَ انْتَفَعَ بِهِ، أَسْلَمُ القُلُوب ما طَهُرَ مِنَ الشُّبَهاتِ؛

بیناترین دیده ها آن است که خیربین باشد و شنواترین گوش ها آن است که پذیرای پند و اندرزها باشد و از آن سود ببرد و قلب سلیم قلبی است که از شبهات پاکیزه باشد.

معنی مجد و عظمت

سُئِلَ الْحَسَنُ علیه السلام : فَما المَجْدُ؟ قالَ اَنْ تُعْطِیَ فِی الغُرْمِ وَ اَنْ تَعْفُو عَنِ الْجُرْمِ؛

از امام حسن علیه السلام سؤال شد: عظمت و بزرگی در چیست؟ آن حضرت فرمودند: عبارتست از بخشش مال به هنگام نیاز و گذشتن از خطا.

behroozraha

سه شنبه 19/10/1391 - 19:15
اهل بیت

 


 


جان تو به جرم ناب نوشیدن سوخت 

 از جامه آفتاب پوشیدن سوخت

باغ دل «او» سوخت گر از بی آبی 

باغ دل «تو» ز آب نوشیدن سوخت

قیصر امین پور

behroozraha

سه شنبه 19/10/1391 - 19:13
اهل بیت

امام حسن علیه السلام عقل مجسم

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به مناسبت های مختلف در توصیف امام حسن مجتبی علیه السلام سخن گفته اند؛ از جمله فرمودند: «اگر قرار بود عقل به صورت یک انسان تجسم پیدا کند به صورت امام حسن علیه السلام ظاهر می شد».

امام حسن علیه السلام ، شبیه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم

روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم خطاب به امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند: «اَشْبَهْتَ خَلْقی و خُلْقی؛ تو به لحاظ صورت و سیرت به من می مانی.

بردباری امام حسن علیه السلام

از صفات برجسته و معروف امام حسن علیه السلام حلم و بردباری بود. به گونه ای که «الحِلْمُ الحَسَنِیَّة» در فرهنگ اسلامی ضرب المثل شده است. بردباری و سعه صدر آن حضرت به اندازه ای بوده است که سرسخت ترین دشمنان او نیز به این صفت همواره اعتراف داشتند. نقل می کنند وقتی جنازه امام حسن علیه السلام را پس از ممانعت عده ای از دفن آن درکنار مرقد رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، به طرف بقیع حمل می کردند، ناگهان امام حسین علیه السلام متوجّه شدند که مروان یکی از سرسخت ترین دشمنان برادر بزرگوارش امام حسن علیه السلام یک طرف تابوت را به دوش گرفته است. امام حسین علیه السلام از این کار او متعجب شدند و سپس از وی پرسیدند: «شما که تا برادرم زنده بود همواره مایه اندوه او بودید. چه شده که اکنون در تشیع جنازه اش شرکت کرده اید؟» مروان گفت: «آری این کارها را در حق کسی انجام دادم که حلم و خویشتن داری او با کوه ها برابری داشت». 

behroozraha

سه شنبه 19/10/1391 - 19:10
اهل بیت

آخرین گریه امام حسن علیه السلامنقل شده است چون زهر در بدن مبارک امام حسن علیه السلام اثر کرد و حالت احتضار بدو دست داد، ناگهان اشک از چشمان آن حضرت سرازیر شد. حاضران عرض کردند: «ای فرزند رسول خدا، آیا شما نیز با این مقام و منزلت و قرابتی که با پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم دارید و با این همه عبادات و اطاعات در این لحظات گریه می کنید؟ حضرت فرمودند: «من برای دو چیز گریه می کنم: اوّل برای هیبت و وحشت روز قیامت که بسیار سخت است، دوّم به سبب فراق و دوری از دوستان که این نیز کار مشکلی است».

  behroozraha

سه شنبه 19/10/1391 - 19:8
اهل بیت
جُنادَةِ بن اَبی اُمَیه پس از مسموم شدن امام حسن علیه السلام به حضور آن حضرت رسید. پس از احوال پرسی، به امام علیه السلام عرض کرد: ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم مرا موعظه کن. امام حسن مجتبی علیه السلام مطالب بسیار مهمّی بیان کردند و از جمله فرمودند: «ای جُناده خود را برای سفری که در پیش داری پیش از فرا رسیدن اجل مهیا کن. بدان تو همواره دنیا را طلب می کنی و مرگ هم تو را طلب می کند. اندوه روزی را که هنوز نرسیده است بر روزی که در آن هستی بار مکن... بدان در مال حلال دنیا حساب و در حرام آن کیفر و عقاب و در اموال شبهه ناک عتاب هست... برای دنیای خود به گونه ای تلاش کن که گویی همیشه در آن باقی خواهی ماند و برای آخرت به گونه ای کار کن که گویی همین فردا خواهی مُرد. اگر طالب عزّت بی عِدّه وعُدّه و هیبت بی مُلک و سلطنت هستی از خواری و ذلّت گناه و نافرمانی خدا پرهیز کن و به اطاعت از فرمان او خود را ملزم ساز». 
 
behroozraha
سه شنبه 19/10/1391 - 19:7
اهل بیت
ابن عباس روایت می کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «آن گاه که فرزندم حسن مجتبی را با زهر شهید کنند تمام ساکنان آسمان وزمین بر او سوگوار می شوند. بدانید سوگواری و گریه بر مصیبت های فرزندم حسن بسیار فضیلت دارد. هرکس در مصیبت او گریه کند چشمان او در روزی که همه دیده ها نابینا خواهند بود روشن و بینا خواهد شد و دل او در روزی که تمام دل ها اندوهناک خواهند بود از غبار اندوه پاک خواهد شد و هرکس که مرقد او را در بقیع زیارت کند، قدم های او در پل صراط، در روزی که قدم ها بر آن لرزان شوند، از لغزش در امان خواهد ماند». 
 
  behroozraha
سه شنبه 19/10/1391 - 19:7
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته