• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 86
تعداد نظرات : 73
زمان آخرین مطلب : 5111روز قبل
آموزش و تحقيقات


علل كاهش گرایش دانش آموزان به رشته‌های كار دانش و فنی و حرفه‌ای
  قسمت دوم و پایانی
مقدمه
در حال حاضر، یكی از بزرگ‌ترین چالش‌های ما در قرن حاضر توسعه‌ی پایدار است كه هدف پنهان آن بهبود كیفیت زندگی است، و این پایداری در سه نظام اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی قابل وصف است.
    و برای رسیدن به این توسعه پایدار آموزش فنی و حرفه‌ای نقش بسیار مهمی دارد. در جامعه‌ای كه عدالت اجتماعی حكمفرماست و برای همه كار، درآمد و فرصت‌های برابر وجود دارد. نقش اساسی آموزش پدیدار می‌شود. اذعان داریم كه آموزش، كلید دستیابی همه افراد به بازار كار است و در حقیقت آموزش صحیح و جامع فرد را برای زندگی اجتماعی توانمند می‌كند

  نظام آموزشی باید با ارائه اطلاعات دقیق از طریق رسانه‌ها، زمینه شناخت دانش آموزان و اولیاء محترمشان را در این زمینه فراهم كند.
    در تقسیم بودجه، به این مراكز توجه خاص شود و این مدارس را مطابق با استانداردهای بین المللی بازسازی و تجهیز كنند تا تمایل حضور افراد را در این مراكز بالا برند.
    نكتة دیگری كه در بخش خانواده نیز به آن اشاره شد پر هزینه بودن این رشته‌ها مراجعین آن را كه بیشتر از اقشار جامعه با درآمدهای كم می‌باشند را از تحصیل در این رشته‌ها برحذر می‌دارد. خصوصاً كه این (هزینه‌ها) خود فیلتری می‌شود تا پردرآمدترین این افراد در رشته‌های بهتر و مابقی رشته‌ها در طبقات پایین‌تر قرار گیرند. حتی گاهی برای دانش آموزانی كه دیر هم برای ثبت نام مراجعه كرده‌اند نیز جایی نیست.
    در این بخش می‌توانیم با اعطای وام‌های كوتاه مدت تحصیلی به خانواده‌ها كه به دلیل پر هزینه بودن و عدم بازدهی همواره، به بیرنگ كردن ذوق تحصیل فرزندانشان در این مراكز می‌افزایند و هم چنین یاری كنیم. می‌توانیم در پایان هر دوره آموزش به ایجاد بازارچه های شغلی فردی (تا هم زمینه فعالیت بیشتر مهیا شود و هم خلاقیتها اوج گیرد) كه خود بستر مناسب كسب درامد نیز هستند را بپردازند و زمان این فعالیت را می‌توانیم دهه مباركه فجر یا اعیاد مبارك اسلامی و ملی قرار داد تا ضمن باز پس دادن وام مزبور، درآمدی نیز كسب كنند و در نتیجه خانواده‌ها را نیز نسبت به استقلال و توانایی فرزندشان مطمئن سازند و باز زمینه اعتماد به نفس بیشتر را نیز در خود فرد پدید می‌آورد.
    برنامه ریزی دروس در این سیستم به گونه‌ای است كه در حد آشنایی می‌باشد در حالی كه هدف باید كارآمدی باشد و محصول فارغ التحصیل نیز كارآمد باشد. پس با برنامه ریزی باید سطح آموزش بالا رود و  برای اطمینان بیشتر امتحان پایانی و تشخیص مهارتها نیز از دشواری خاص برخوردار باشد و به سازمان یا سازمانهایی واگذار شود كه به صاحبان این هنر گواهینامه‌ای دهند كه در پایان تحصیل و در بدو ورود به بازار كار، برایشان مقدمه‌ای برای آغاز باشد.
    برنامه‌ها به قدری فشرده و جذاب باشد كه فرصتی برای اوقات بطالت و زمینه بروز رفتارهای نامناسب را فراهم نیاورد.
    تربیت نیروی انسانی كارآمد و به روز و جوان كه خود مستقیماً توانمندی این مراكز را بالا می‌برد و گسترش رشته‌ها، خود در توزیع دقیق استعدادها و علایق مؤثر بوده و زمینه خلاقیت را بالا برده و در نتیجه باعث رشد خودباوری و موفقیت‌های فردی و گروهی در دانش آموزان می‌شود.
    4) جامعه: هدف جامعه  توسعه پایدار است كه هدف پنهان آن بهبود كیفیت زندگی است. در حالی كه نه تنها هیچگونه حمایتی از این فارغ التحصیلان جوان نمی‌شود بلكه پاهای نازك آنها را سنگهای مشكلات اجتماعی می‌شكند.
    مسئولین باید شرایطی را ایجاد كنند تا دانش آموزان ضمن فارغ التحصیلی از این مراكز بتوانند به تأسیس كارگاههای خود اشتغالی فردی و گروهی بپردازند و آنها را از پشتیبانی اقتصادی نظیر اعطای وامهای خود اشتغالی و حمایت مالی ـ اداری نظیر برداشتن مالیات در چند سال آغازین كاری این عزیزان باشد. تا هم نیروی جوان جامعه فعال و خود جوش برای اعتلای فرهنگی و اقتصادی ایران عزیزمان قدم بردارد و هم آن توسعه پایدار در سایه تلاش بازوان نیروهای جوان میهن اسلامیمان میسر گردد. از طرفی اشتغال جوانان كه در پی آن رضایت شغلی خود بخود حادث میگردد، دامن جامعه را از بروز آسیب‌های روانی نظیر اعتیاد و روان فرهنگی و ... پاك می‌كند و ما یك بار دیگر به جای درمان با پیشگیری به موقع، بیماری و معضل بیكاری و پیامدهای بعدی آن را كه فساد اجتماعی و رشد مشاغل كاذب، اعتیاد و ... می‌باشد را ریشه كن خواهیم كرد.
   
نتیجه گیری و پیشنهاد
    یكی از انتخاب‌های مهمی كه كم و بیش اغلب افراد با آن مواجه هستند انتخاب رشته تحصیلی در دوره متوسطه و انتخاب رشته تحصیلی در بدو ورود به دانشگاه است كه معمولاً دومین انتخاب بر مبنای انتخاب اول یعنی انتخاب رشته تحصیلی متوسطه صورت می‌گیرد و برای این انتخاب افراد، شیوه‌های گوناگونی به كار می‌برند. در بعضی علاقه خود دخالت می‌كند و در بعضی دیگر نظر والدین و گاهی متأسفانه نظر همسالان در صدر قرار می‌گیرد و كم پیش می‌آید كه با پرس و جو و هدایت و راهنمایی علمی به مقصد برسند.
    1) دانش آموز: گاهی به دلایل ذاتی، نظیر بهره هوشی و مشكلات رفتاری، دانش آموزان از پیشرفت باز می‌مانند. گاهی ضعفهای نظام آموزشی كه نداشتن شیوه‌های مناسب برای برطرف كردن ضعفهای علمی او است وجود ندارد. به تفاوتهای فردی توجه نمی‌شود و به جای مشاهده و بررسی دقیق و همه جانبه مشاورین در طول سالهای حضور او در سالهای ماقبل متوسطه فقط در یك برهه كوچك (سال اول متوسطه) مورد مشاهده و بررسی قرار می‌گیرد و بر اساس همان نیز هدایت و راهنمایی شاید تحمیلی می‌شود و هرگز زمینه رشد و شناخت پتانسیل‌های او پدید نمی‌آید و او در این راستا مرتباً خود باوری ضعیفی پیدا می‌كند و زمینه‌های شكست را مهیا می‌كند و اعتماد به نفس او با هدایت ناقص به مراكز فنی ـ حرفه‌ای و كاردانش در حقیقت افت شدید پیدا می‌كند.
    2) خانواده: علاقه خانواده‌ها به رشد اخلاقی و پایداری این ارزش‌ها از یك طرف و نامناسب بودن بعضی از محیطهای این گونه مراكز خود از موانع مهم عدم هدایت فرزندان در این مراكز است. پر هزینه بودن و عدم كارآمدی بعد از فارغ التحصیل خود بازوی پر قدرت دیگری است كه همواره آنها را از هدایت به این سیستم باز می‌دارد.
    گاهی فقر فرهنگی و عدم اطلاع از رشته‌ها و شرایط نیز به این بحران دامن می‌زند و خانواده‌ها به دلیل مشغله های فراوان در حقیقت فراموش می‌‌كنند كه وظیفه دارند تا فرزندشان را برای زندگی اجتماعی نیز آماده سازند و این خود مستلزم آموزش ‌های مستقیم و غیر مستقیم است.
    3) نظام آموزشی: بیشترین تیرها به سوی نظام آموزشی نشانه گرفته می‌شود و شاید به حق هم باشد زیرا بیشترین بار تربیتی را نیز عهده دار است.
    كمبود بودجه، نداشتن امكانات ، عدم توجه مسئولین عالی كشور به این بخش از آموزش و كوچك شماردن این بخش خود به این معضلات دامن زده است اما این مسائل به شرط داشتن مسئولان دلسوز، متعهد و متخصص قابل حل است كه می‌توان با برگزاری آموزشهای جبرانی به جای امتحانات جبرانی و در نظر گرفتن سقف حداقل نمره 12 به جای 10 برای این امتحان و به كارگیری شیوه‌های نوین آموزش در تقویت بنیه علمی فراگیران ما نقش فراوان دارد.
    استفاده از ابزارهای علمی كه با فرهنگ ما هنجار شده باشد و تقویت و تربیت مشاوره برداشتن خود گامی بلند در این امر است.
    آموزش خانواده، اطلاع رسانی و رسانه‌ای به تصویر كشیدن رشته‌های فنی ـ حرفه‌ای و كاردانش خود از دیگر نكات مهم است.
    اختصاص بودجه و بازسازی  و تجهیز این مراكز مطابق با استانداردهای بین‌المللی خود به عنوان جاذبه‌های فراگیران به سوی این مراكز می‌باشد.
    تربیت نیروی انسانی جوان كارآمد دیروز (ماهر و آكادمیك) زمینه مساعد رشد این مؤسسات را فراهم می‌كند. اعطای وامهای كوتاه مدت برای ثبت نام در این مراكز به گونه‌ای كه هزینه تحصیل در این رشته‌ها بر خانواده‌ها كه اكثراً نیز به دلیل امكانات ضعیف مالی، از این رشته‌ها دوری می‌جویند خود مثمر ثمره خواهد بود و در ادامه ایجاد بازارچه‌های فردی و گروهی در زمانهای خاص نظیر اعیاد مباركه ملی و مذهبی و دهه مباركه فجر برای كسب درآمد و باز پرداخت این وامها نه تنها هنرجویان و خانواده‌های محترمشان را كمك می‌كند بلكه زمینه‌های رشد خود باوری و خلاقیت را میسر می‌سازد.
    ارائه برنامه‌ی آموزشی فشرده و مهارتی و برگزاری امتحانات تخصصی كه عبور از آنها مستلزم مهارت كامل است و اعطای گواهینامه‌های معتبر، نه تنها مشوق افراد برای حضور در این رشته‌ها است بلكه راه استقلال فكری و اقتصادی را نیز هموار می‌سازد و افراد به گونه‌ای تربیت می‌شوند كه روحیه تهور و واقع بینی در آنها رشد كرده است كه لازمه انجام فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی است.
    جامعه: هر جامعه‌ای برای تحقق هدف خود كه توسعه پایدار در سایه تعالیم ملی و مذهبی ما است باید به حمایت فارغ التحصیلان این مراكز بپردازد تا زمینه جذب را فراهم آورد. اعطای وامهای خود اشتغالی و تسهیلات مالی ـ اداری نظیر حذف مالیاتها برای كارگاههای نوپا در حقیقت بخش عظیم معضلات خود را در زمینه های بیكاری و اعتیاد و مشاغل كاذب و ... حل كرده است.
نوشته : مریم محمد زمانی


--------------------------------------------------------------------------------
منابع و مأخذ
1ـ استادان طرح جامع آموزش خانواده. خانواده و فرزندان در دوره‌ی دبیرستان. انتشارات انجمن اولیاء و مربیان. تهران . 1377
2ـ اینترنت
3ـ  شاملو، سعید. بهداشت روانی، انتشارات رشد. تهران. 1378
4ـ شرفی، محمدرضا. جوان و بحران هویت. انتشارات سروش. تهران. 1381
5ـ گلدارد، دیوید (1374). مفاهیم بنیادی ... در مشاوره فردی ترجمه سیمین حسینیان. نشر دیدار . تهران.
6ـ گراید انوس ، ای. دونالد. مراقبت از نوجوانان ، ترجمه پوریا صدامی فروشانی و بزرگمهر مظهری. انتشارات رشد . 1383
(7 Carey, Dimmitt. (2003). Transforming school counseling practice through collaboration and the use of Data: A study of  Academic Failure in High School. Academic search premier

يکشنبه 2/12/1388 - 3:19
اقتصاد


چالشهای فراروی توسعه بخش كشاورزی
اهم دشواریهای اساسی و چالشهایی كه بخش آب و كشاورزی با آن مواجه بوده و ضرورت جهت گیریهای مناسب را طلب می‌نماید بشرح زیر میباشد :
الف – منابع پایه و منابع طبیعی :
تغییر كاربری اراضی و استفاده غیر اصولی از اراضی كشاورزی و منابع طبیعی
فرسایش شدید منابع خاك
تخریب كیفیت خاك ، منابع آب و بالاخص تخریب لایحه های آبدار زیرزمینی
فرسایش منابع طبیعی و ذخائر ژنتیکی و تخریب جنگل و مرتع و پوشش گیاهی
پائین بردن بهره وری آبیاری و عدم هماهنگی برنامه های احداث شبكه های آبیاری و تأمین منابع آب
تنگناهای قانونی و عدم شفافیت مالكیت اراضی
نداشتن الگوی کشت مناسب برای مناطق مختلف
ب - سرمایه و سرمایه گذاری :
كمبود منابع مالی و تجهیز آن
پائین بودن قدرت جذب منابع
عدم استفاده از فنآوری مناسب در بخش کشاورزی
با لابودن ریسك در فعالیتهای بخش كشاورزی
ناکافی بودن سرمایه گذاری در امور زیربنائی
نارسائی در شرایط انگیزشی برای جذب سرمایه ( سودآوری و امنیت )
عدم تعادل در سرمایه گذاری بخش کشاورزی و سایر بخشهای اقتصادی
ج - بازار و بازاریابی :
مداخله نامناسب دولت در بازار محصولات خاص
حضور ناكافی و بی ثبات در بازارهای منطقه ای و بین المللی
رواج واسطه گری و ناكارآیی بازار محصولات كشاورزی
عدم رعایت استانداردهای بهداشتی و زیست محیطی در تولید و فرآوری محصولات کشاورزی
د - نیروی انسانی و فنـآوری :
نامناسب بودن تركیب نیروی انسانی موجود از نظر سن و تحصیلات
ناكافی بودن فعالیتهای تحقیقاتی
عدم كفایت تحقیقات كاربردی و ناكارآمدی در انتقال نتایج
حضور ناکافی بخش خصوصی و تشکلهای غیر دولتی در برنامه ریزی و سیاستگذاری بخش
پائین بودن درآمد سرانه شاغلین بخش
عدم انسجام و ناکارآمدی تشکلهای صنفی، تولیدی و تعاونی
ضعف مدیریت واحدهای تولیدی و خدماتی بخش
هـ - فرآوری محصولات وصنایع تبدیلی و نگهداری محصولات كشاورزی :
ضایعات بالای محصولات كشاورزی و فرآورده ها
پائین بودن كیفیت و عدم تنوع محصولات فرآوری شده
پائین بودن دانش فراوری
استفاده ناکافی ازفنـآوریهای روزآمد
و - ناكارآمدی سیاستهای حمایتی :
محدود بودن سیاستهای حمایت از تولید
هدفمند نبودن یارانه در حمایت از تولید
ناكارآمدی و عدم پوشش مناسب نظام حمایتی بیمه
ز - توسعه روستایی :
ناكافی بودن سازماندهی نهادهای اجتماعی و تولید كنندگان
ناكافی بودن مشاركت روستائیان و تولیدكنندگان
ناكافی بودن بسترهای لازم برای ارائه رفاه اجتماعی روستائیان و تولیدكنندگان
نارسائی در برخورداری از امکانات اجتماعی ، رفاهی و اشتغال
ح : مدیریت
نارسائی در مدیریت منابع انسانی
نارسائی در مدیریت منابع اقتصادی
نارسائی در مدیریت توسعه روستائی
منبع:www.agri-eng.com


بهـره وری نیـروی انسانـی محور توسعه
امروزه نقش و اهمیت نیروی انسانی در فرآیند تولید وارائه خدمات در جوامع بشری به عنوان مهم ترین عامل مشخص شده است . شكی نیست كه عامل انسانی مهم ترین بخش تحول و توسعه جوامع است. با نگاهی به مراحل تمدن بشری مشخص می شود كه نقش نیروی انسانی از نیروی كار ساده (قدرت بازو و كار مكانیكی ) به سرمایه انسانی (دانش و مهارت) كه مهمترین عامل تولید به شمار می رود تكامل یافته است، چرا كه اگر انسان ها نتوانند از ابزارها و تجهیزات پیشرفته و تكنولوژی استفاده مطلوب نمایند عملاً پیشرفت تكنولوژی فاقد كارآیی لازم خواهد بود.
امروزه این حقیقت مسلم گشته است كه تزریق مقادیر متنابهی از سرمایه های فیزیكی و مادی به كشورهای جهان سوم لزوماً موجب تسریع روند توسعه آنها نشده است بلكه صرفاً كشورهایی كه از یك سازمان كارآمد و در عین حال از سرمایه های انسانی متخصص برخوردار بوده اند، توانسته اند سرمایه فیزیكی و مادی را به نحو مناسب جذب و در تسریع روند رشد به كار گیرند .
بخش های اقتصادی در سرلوحه فعالیتهای خود توجه زیادی به كیفیت و كارآیی نیروی كار به دلیل آثار و نتایج سودمند آن دارند و با توجه به اینكه هدف اصلی یافتن راههای بهبود بهره وری است در نخستین مرحله بایستی از سرمایه گذاری در نیروی انسانی شروع كرد.
سرمایه گذاری در نیروی انسانی و اعتلای كیفیت نیروی كار یكی از زمینه ها و راههای اصلی و اساسی افزایش بهره وری و تسریع رشد اقتصادی جامعه است. در بررسی های اقتصادی می توان گفت كه سرمایه انسانی یك مفهوم كاملاً « اقتصادی» است. در واقع خصوصیات كیفی انسان نوعی سرمایه است، چرا كه این خصوصیات می تواند موجب بهره وری و تولید بیشتر و درآمد ورفاه بیشتر گردد. سرمایه انسانی را اینگونه تعریف نموده اند. « ارتقاء بهبود تولیدی افراد» (عمادزاده ،1362،ص16)
تعریف دیگر از سرمایه انسانی عبارت است از «علم ودانش» ، «مهارت و تجربه» ، «توان وقابلیت» و نهایتاً انضباط و خلاقیتی كه از طریق تعلیم و تربیت به انحاء مختلف در نیروی كار جامعه ذخیره شده و باعث افزایش بهره وری نیروی انسانی می گردد كه به واسطه ارتقای سطح كیفی و تلاش ایجادشده باشد.
این اصل كه نیروی كار با كیفیت بالا جزء سرمایه یك كارگاه به شمار می رود، سبب گردیده است كه كشورهای پیشرفته اهمیت بیشتری به پرورش و تربیت نیروی كار و روابط و مناسبات انسانی در فرآیند تولید صنعتی قائل گردند . این كشورها به تجربه دریافته اند كه افزایش بهره وری نه از طریق بهبود و ارتقاء كیفیت نیروی كار بلكه از طریق ارتقاء كیفیت نیروی كار سریع تر قابل تحقق است. اگر چه با جایگزین كردن ماشین آلات مدرن ، تغییر و اصلاح خطوط، اجرای سیستمهای نوین انبـارداری و ... می توان بهره وری را بهبود بخشید اما باید توجه داشت كه این موارد نیز به عنوان عوامل اصلی در گرو قابلیتهاو انگیزه های منابع انسانی می باشد و به جرأت می توان ادعا كرد كه هر ماشینی در نهایت یك ظرفیت تعریف شده داردكه بیش از آن نمی توان انتظار داشت اما در برابر ظرفیتهای انسان تا بی نهایت است.
تعلیم و تربیت به عنوان بارزترین نمود سرمایه گذاری انسانی ، نقش اصلی در بهبود بهره وری نیروی انسانی را ایفا می كند. تعلیم و تربیت از یك طرف و بازدهی وتوانایی نیروی كار افزوده و استعدادها را شكوفا می سازد و از طرف دیگر زمینه به كارگیری تكنولوژی برتر و بالاتر را برای نیروی كار فراهم می كند.
اهمیت بهره وری نیروی انسانی در صنایع
تا كنون هیچ فرآیند تولیدی اختراع نشده است كه به كار انسانی نیازمند نباشد و بنابراین هیچ تولیدی بدون مشاركت او صورت نمی گیرد. اما مشاركت عامل انسانی در طول توسعه و تكامل تاریخی جوامع با تغییرات كیفی و كمی كار انسانی در تولید روبرو بوده است. نقش نیروی انسانی از كار بدنی به پیشرفته ترین مرحله (یعنی اینكه انسان بیتشر فكر می كند و ماشین كار می كند) ، رسیده است. توسعه صنعتی به اتكای دو منبع مهم سرمایه ای ، سرمایه فیزیكی وسرمایه انسانی صورت می گیرد.
آنچه بیش از هر چیز در سالهای اخیر دركشورهای پیشرفته مورد توجه بوداه سرمایه انسانی می باشد. منابع انسانی دو نقش اصلی در تولید و رشد اقتصادی به عهده دارند .
1- نقش كار به عنوان یك عامل اولیه تولید
2- نقش انسانی به عنوان یك عامل فراتر از كار و سایر عوامل تولید
امروزه دیگر كار به عنوان یك عامل كمی در تولید و توسعه مطرح نیست بلكه توجه به كیفیت و كارآئی نیروی كار و افزایش بهره وری به دلیل آثار و نتایج سودمند آن بسیار زیاد می باشد. همانطور كه شاهد هستیم بازسازی ژاپن در سالهای بعد از جنگ دوم جنانی عمدتاً به اتكای سرمایه انسانی گسترده آن كشور بود نه سرمایه های وارداتی از خارج یا منابع مادی ا‹ كشور (مردوخی ، 1368)
مطالعات انجام شده نشان می دهد كه ریشه و علل عقب افتادگی كشورهای توسعه نیافته كه به طور اساسی تأثیر پدیده بهره وری پائین می باشد. بنابراین رشد بالای بهره وری خصوصاً بهره وری نیروی كار همه فعالیتهای اقتصادی واجتماعی را تحت تأثیر قرار خواهد داد. افزایش بهره وری نیروی كار در بخش صنعت بر روی ظرفیت تولیدی ، كیفیت كالای تولید شده ، كاهش هزینه ها ، كاهش قیمت ها و بررسی سرمایه گذاری اثر می گذارد .
برنامه های بهبود بهره وری :
بهبود بهره وری می تواند از درون دامنه گسترده ای از برنامه ها سرچشمه گیرد. برنامه هایی كه توقعات عملكرد، شرح شغل و وظیفه های شغل را روشن می سازد نه تنها به كار می انجامد، كه در بهتر كردن بهره وری نیز موثر و كارسازند.
- تغییرات وظیفه : شیوه ای كه مردم برای انجام كار خویش بر می گزینند بر بهره وری آنان اثری مهم دارد كه حاصل موارد زیر است:
1- كارگر یا كارمند چگونه به شغل خود یا وظیفه واكنش نشان می دهد.
2- چگونگی آرایش وظیفه های گوناگونی كه در میان كاركنان و بخش های سازمان تقسیم شده اند تا به محصول نهایی بینجامد .
موضوع نخست از طراحی وظیفه اثر می پذیرد و موضوع دوم از راه گردش كار بررسی می شود.
- طراحی وظیفه : در طراحی وظیفه ، غنی كردن شغل و طراحی های اجتماعی ـ فنی باعث افزایش بهره وری می گردد.
غنی كردن شغل سطح ویژگی هایی را كه در زیر بر شمرده می شوند تغییر می دهد:
- تنوع مهارتها
- هویت شغل
- اهمیت شغل
- خودمختاری در كار
- بازخورد شغلی
اثر برنامه های غنی كردن شغل بر بهره وری و صرفه جوییهایی كه در خط تولید حاصل می شود میتواند چشمگیر باشد . با این همه ، برای حفظ بهبود بهره وری باید اوضاع و احوال دیرگ سازمان نیز اصلاح و دگرگون شود.
- گردش كار : دگرگونی های گردش كار با به كار گرفتن اصول مهندسی صنعتی و طراحی سازمان به بهتر شدن بهره وری می انجامد. این اصول شامل مواردی بدین شرح اند:
1- كارها را به وظیفه های كوچك ومعین تقسیم كنید .
2- زمان انجام هر وظیفه را اندازه گیری كنید.
3- برای انجام وظیفه ها معیارهایی پدید آورید.
4- برای رعایت این معیارها و انجام وظیفه ها روش های لازم را طرح كنید.
5- چگونگی انجام وظیفه ها و رعایت معیارها را بسنجید.
6- نتیجه ها را به صورت بازخورد به كاركنان سازمان اطلاع دهید .
7- گردش كار را پیگیری و هدایت كنید .
8- گردش كار را در صورت ضرورت اصلاح كنید.
بهبود بهره وری ـ روش مدیریت كیفیت فراگیر
برنامه های بهبود بهره وری به ندرت در انزوا كارساز هستند. این برنامه ها در اوضاع و احوال زیر كامیاب خواهند بود:
- مدیریت بلند پایه آشكارا از این برنامه ها حمایت كند .
- برای بهتر كردن بهره وری نسخه ای وجود داشته باشد.
- كاركنان از آموزش كافی برخوردار باشند .
- كاركنان به گونه ای عادلانه پاداش بگیرند.
- كاركنان دركار مشاركت داشته باشند و از كار خود بازخورد دریافت دارند .
- نظامهای ارزشیابی عادلانه به نظر آیند وتصمیم های افزایش و پرداخت پاداشها بر آن اساس گرفته شوند .
سخن آخر اینكه برنامه های بهره وری ، هنگامی به خوبی به كار برده می شوند كه از پشتیبانی مدیریت سازمان برخوردار باشند.

 

--------------------------------------------------------------------------------
منابع و مأخذ :
1-  بهرام زاده . حسینعلی . (1381) .مدیریت عملكرد سازمانی .تهران ـ انتشارات سوره
2- عمادزاده . مصطفی (1362) . اقتصاد آموزش و پرورش .اصفهان . جهاددانشگاهی
3- پیمان . سیدحسین. (1374) بهره وری و مصداق ها . نشریه زمینه
4- مردوخی . بایزید ( 1368)  نقش سرمایه انسانی در توسعه اقتصادی ـ مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی ـ شماره 3

--------------------------------------------------------------------------------
كیقباد قنبری
كارشناس ارشدمدیریت دولتی
اداره كل آموزش فنی و حرفه ای استان اصفهان

يکشنبه 2/12/1388 - 3:18
اقتصاد

مادران شاغل و فرزندان چشم انتظار
سمیه بنی عامریان - مهدی زارعی
در حال حاضر بسیاری از زنان در جوامع، شاغل هستند و شغل خود را به دلیل كسب درآمد، ارتباط با تخصص و رشته‌ تحصیلی و یا صرفا لذت بردن ا زكار و به روز‌بودن در محیط‌های اجتماعی انتخاب كرده‌اند.
بررسی‌ها نشان می‌دهد درصد قابل ملاحظه‌ای از زنان شاغل بنا به دلایل مختلف مجبورند چند ماه پس از تولد نوزادشان به محل كار خود بازگردند.
مادران شاغل مسئولیت سنگین‌تری دارند زیرا باید هم در داخل و هم خارج از منزل وظایف خود را به بهترین نحو انجام دهند.
حال اگر در این میان نكات لازم برای تعادل میان این دو را رعایت نكنند به مرور دچار فرسایش روحی و جسمی شده خود و فرزندانشان را با مشكلاتی روبرو می‌سازند.
از این رو این مادران باید با مواردی آشنا شوند تا در صورت شاغل بودن به تعادل میان محیط خانه و كار منجر شود.
بدیهی است كه زنان دارای نقش سازنده در عرصه‌های مختلف زندگی هستند و البته مسئولیت زنانی كه علاوه بر وظایف خانه‌‌داری، مشاغل اجتماعی نیز می‌باشند بیشتر است. علاوه بر این مهمترین وظیفه یك مادر شاغل، همسرداری و تربیت فرزندانی سالم و صالح  است. كودكان سرمایه‌های فردای جامعه هستند و حساس‌ترین و آسیب‌پذیرترین گروه اجتماع را تشكیل می‌دهند از این رو حضور مادر كنار فرزند بخصوص در ما‌ه‌های نخست تولد،‌هم از لحاظ تامین نیازهای عاطفی و جسمانی و هم ایجاد احساس اعتماد و امنیت در كودك، لازم و ضروری می‌باشد.
اگر شما به واسطه كار و یا برحسب ضرورت، كودك خود را به مربی یا مهد سپرده‌اید در صورتی كه كودك شما از نظر سنی در شرایط مناسبی باشد و در انتخاب مهد و یا مربی نهایت دقت را كرده باشید هیچ دلیلی ندارد فكر كنید به او آسیب رسانده‌اید. مهمترین مسئله‌ای كه در این میان وجود دارد این است كه كودك در خارج از منزل با برخی عوامل بیماری‌زا مواجه می‌شود و ممكن است احتمال سرماخوردگی و برخی بیماری‌های جسمی و فصلی در او افزایش یابد اما این كودكان غالبا از نظر روانی و احساسی رشد قابل قبولی دارند و معمولا دچار مشكل خاصی نیستند مگر مشكلاتی كه ریشه در فضای خانواده دارد كه بسیاری از این موارد نیز به دلیل شاغل بودن مادر نیست.
شاید برایتان جالب باشد بدانید ارتباط و صمیمیت میان مادران شاغل و كودكان به هیچ‌وجه ضعیف‌تر از این ارتباط در مادران خانه‌دار نیست. در ضمن كودكانی كه مادران شاغل دارند به دلایل گوناگون وابستگی كمتری دارند و احساس مسئولیت بیشتری نیز می‌كنند. آنها به دلیل اینكه بیشتر در محیط‌های اجتماعی و خارج از منزل هستند در صورتی كه تحت تربیت و آموزش صحیح قرار گیرند ارتباط اجتماعی خوبی برقرار می‌كنند و یاد می‌گیرند چگونه به دیگرن هم اعتماد كنند.
زمان بازگشت به كار، پس از تولد فرزند
مادران شاغل باید توجه داشته باشند كه به منظور ایجاد و تحكیم پیوندهای عاطفی با نوزاد و افزایش مهارت‌های مادرانه در ارتباط با كارها و امور كودك، تا چند ماه پس از تولد نوزاد نباید به محل كار بازگردند. از نظر متخصصان چنانچه مادر حداقل 4 ماه پس از زایمان، با آرامش در كنار كودك خود بماند، كودك احساس امنیت را در می‌یابد و جایگاه خود را به خوبی احساس می‌كند. البته اگر برخی مادران ناگزیرند زمان كوتاهی پس از تولد كودك به محل كار خود باز گردند نباید احساس گناه كنند اما در چنین شرایطی بهتر است كیفیت در كنار كودك بودن را در ساعاتی كه به منزل بر می‌گردند افزایش دهند و احساس علاقه، محبت و آرامش را از طریق ارتباط حسی و كلامی به فرزندشان منتقل نمایند.
نگهداری از كودك
كارشناسان معتقدند بهتر است كودكان در 2 سال اول زندگی به دلیل شكل‌گیری شخصیت و ایجاد حس اعتماد در آنها به تنهایی و به دور از مكان‌های شلوغ نگهداری شوند. برای این منظور نگهداری كودك از سوی مادر بزرگ یا یكی كمتر از اعضای نزدیك خانواده (در صورتی كه اختلاف سلیقه اساسی در زمینه تربیت كودك با مادر وجود نداشته باشد) بهتر است بویژه رفتن به مهد برای كودكان پسر زیر 3 سال چندان توصیه نمی‌شود. بهتر است آنها با یكی از اعضای خانواده یا یكی از والدین در خانه بمانند تا با طبیعت خود هماهنگ شوند و در آینده‌ تعامل بهتری با محیط داشته باشند در غیر این صورت ممكن  است در مواردی رفتار غیر آ‌رام و خشن در آنها بروز كند. در ضمن پسرها در سنین كمتر از 3 سال رابطه خوبی با غریبه‌ها برقرار نمی‌كنند و محیط آشنای خانه را بیشتر دوست دارند.
حتما زمانی را به كودك خود اختصاص دهید
كمیت و كیفیت زمانی كه شما با فرزندتان می‌گذرانید هر دو از اهمیت بسیاری برخوردار است.
بدین منظور زمانی را برای بازی كردن با كودك در نظر بگیرید سعی كنید زمان صبحانه را به گونه‌ای تنظیم كنید كه بدون عجله و نگرانی، بلكه در آرامش همراه با فرزندتان باشید و در مورد كارهایی كه قرار است انجام گیرد با او صحبت كنید. اینكه پس از كار در منزل باشید برای فرزندتان كافی نیست به عبارت دیگر او فقط حضور فیزیكی شما را نمی‌خواهد در حالی كه مشغول پختن غذا و یا نظافت منزل هستید بلكه او نیازمند آن است كه زمانی هرچند كوتاه در كنارش بنشینید و فارغ از هرچیز دیگر با او صحبت كنید او را در آغوش بگیرید و به او محبت كنید فراموش نكنید حداقل چند دقیقه پیش از خواب تا زمان خوابیدن كودك در كنارش باشید و با آرامش درخصوص كارهای روزمره و یا هر آنچه كه او دوست دارد صحبت كنید. همچنین كودك خود را به انجام كارهایی در منزل كه توانایی آن را دارد تشویق كنید تا بدینوسیله احساس مسئولیت در او پرورش یابد. گاهی اوقات او را برای خرید كردن، همراه خود به بیرون  از منزل ببرید او از اینكه با شما به خرید بیاید لذت می‌برد و چیزهای مختلفی یاد گرفته و از بودن در كنار شما احساس امنیت و آرامش می‌كند.
كودك و مهد
در شرایط كنونی كه نیاز به حضور فعال‌تر و موثرتر زنان در عرصه‌های گوناگون اجتماعی محسوس است نقش و كاركرد مهدهای كودك در زمینه رشد شناختی و اجتماعی كودكان و تعلیم و تربیت، بیش از پیش اهمیت یافته است.
یكی از مهمترین عوامل در انتخاب مهد مناسب غیر از موارد بهداشتی این است كه احساس كنید در مهد مورد نظر بیش از هرچیز به نیازها، احساسات و عواطف كودك توجه می‌شود و در كنار آن برای آموزش نیز برنامه مناسبی در نظر گرفته شده باشد. از دیگر ویژگی‌های مهد مناسب می‌توان به این موارد اشاره نمود؛ فضای مناسب برای بازی كودكان وجود داشته باشد و بچه‌ها در گروه‌های كم تعداد و هم سن و سال بازی كنند، تعداد مربیان باید متناسب با تعداد كودكان باشد و همچنین مربیان باید در زمینه تعلیم و تربیت و رشد كودك به خوبی آموزش دیده باشند و بازی‌هایی متناسب با رشد سنی كودكان در نظر بگیرند.
پس از انتخاب مهد بهتر است 2 روز اول را با كودك بگذرانید با او به مهد بروید و سعی كنید در هر زمانی كه دلتنگ می‌شود بتواند شما را ببیند. در روز اول تمام مدت در دسترس او باشید، در روز دوم بین 10 تا 15 دقیقه با او بوده و سعی كنید اسباب‌بازی‌های آشنای او را در خانه را در اختیارش بگذارید و تا مشغول شدن او با سایر كودكان صبر كنید اگر در چند روز اول كودك گریه كند چندان عجیب نیست به هر حال او تاكنون فقط شما را می‌دیده و حالا با چهره‌ها و افراد دیگری مواجه می‌شود و آشنا شدن با محیط نیاز به زمان دارد.
كار مناسب‌تر
باید دقت داشته باشید كه مسئولیت مادران شاغل به مراتب بیشتر است زیر علاوه بر وظایف محل كار، معمولا در منزل نیز كارهایشان را فرد دیگری انجام نمی‌دهد در چنین حالتی قطعا استرس خانه و محیط كار و نگرانی از اتمام كامل كارها افزایش می‌یابد لذا بهتر است مادران شاغل، شغل‌های نیمه‌وقت را انتخاب نمایند یا در جاهایی كار كنند كه بتوانند با تنظیم وقت و مسئولیت خود تغییراتی در ساعت ورود و خروج خود ایجاد كنند تا استرس كمتری داشته باشند و در مواردی كه نیاز است بتوانند از محل كار خود خارج شده یا اندكی دیرتر به محل كار بروند.
به اندازه كافی استراحت كنند
زنان نسبت به مردان از توان جسمانی كمتری  برخور دارند و نیرویشان خیلی سریع‌تر تحلیل می‌رود بسیاری از خانم‌ها بویژه مادران شاغل تصمیم می‌گیرند به منظور انجام تمام كارهای بیرون و داخل منزل وقت خواب و استراحت خود را كاهش دهند لذا عموما شب‌ها تا دیروقت كارهای منزل را انجام می‌دهند و صبح زود نیز از خواب بیدار شده و به محل كار خود می‌روند گفتنی ا ست این نوع زمان‌بندی فقط در كوتاه‌مدت و به صور موقتی امكان‌پذیر است و پس از مدتی موجب می‌شود شما دچار خستگی مفرط شده و ضعیف گردید. در این صورت نه می‌توانید مادری شاد و سرحال برای فرزندتان باشید و نه فردی موثر در  محل كار.
مادری كه به دنبال چندین ساعت كار و تلاش خارج از منزل با حالتی خسته به خانه برمی‌گردد و بدون استراحت به كارهای منزل می‌پردازد نمی‌تواند به نیازهای عاطفی، اجتماعی و شخصیتی كودك خود پاسخ مثبت دهد در چنین حالتی غالبا كودكان زمانی كه از مادر خود دور هستند برای دیدن او لحظه‌شماری می‌كنند بنابراین بهتر است زمان خود را به گونه‌ای تنظیم كنید كه در كنار كار روزانه استراحت كافی نیز داشته باشید. بدین منظور حتی‌الامكان عصرها كمی استراحت كنید و برای انجام كارها از سایر اعضای خانواده نیز كمك بگیرید. شما می‌توانید از همسرتان بخواهید تا با شما همكاری بیشتری داشته باشد و برخی مسئولیت‌های داخل منزل را به عهده بگیرد با این روش‌ همسرتان متوجه وضعیت خاص شما می‌شود و خانواده نقش حمایتی را برایتان ایفا خواهد كرد. لازم نیست كه حتما كارهای خانه به طور پنجاه - پنجاه تقسیم شود تا زنان شاغل احساس رضایت داشته باشند آنچه آنان را خشنود می‌سازد تمایل مرد برای كمك به همسرش است همچنین در طول هفته حتما زمانی را برای تفریح و گردش در كنار خانواده اختصاص دهید و تمام مدتی را كه در منزل هستید مشغول امور خانه‌ نباشید.
برای انجام كارهایتان برنامه‌ریزی كنید
باتوجه به اینكه مادران شاغل وقت كمتری برای رسیدگی به امور منزل دارند با برنامه‌ریزی می‌توانند بیشترین استفاده را از زمان خود داشته باشند. اگر شما هم جزء مادران شاغل هستید با بهره‌گیری از توصیه‌های زیر می‌توانید زمان‌بندی مناسبی برای انجام كارهای خود داشته باشید.
ابتدا اهداف خود را روی كاغذ نوشته و آنها را اولویت‌بندی كنید این كار باعث می‌شود تا شما زمان بیشتری را به اولویت اصلی‌تان اختصاص دهید. سپس لیستی از كارهای روزانه تهیه و آن را به دو قسمت وظایف فعلی و وظایف آتی تقسیم كنید و مشخص كنید چه كارهایی از اهمیت بیشتر و چه كارهایی از اهمیت كمتری برخوردارند. با این روش می‌توانید كارهای غیر ضروری را مشخص و وقت خود را برای انجام كارهای مهمتر تنظیم كنید. كارهای روزانه خود را اولویت‌بندی و مشخص نمایید چه كارهایی را باید به تنهایی انجام دهید و برای انجام چه كارهایی می‌توانید از دیگران كمك بگیرید. در انتهای هر روز برنامه روز بعد را مشخص كنید برای این كار می‌توانید از دفتر روزشمار استفاده و برنامه‌ریزی و كارهای خود را در تاریخ مشخص در آن ثبت كنید.
علاوه بر موارد یاد شده شما می‌توانید به هر روشی كه ترجیح می‌دهید و با ‌آن راحت هستید برای انجام امور خود برنامه‌ریزی كنید.
احساس گناه نكنید
غالبا مادران شاغل به علت حضور نداشتن در كنار كودك احساس گناه می‌كنند این احساس ایجاد اضطراب كرده و منجر به توجه بیش از اندازه به كودك و در نهایت آسیب دیدن رابطه صحیح مادر و كودك می‌شود. ضروری است مادران شاغل بر این احساسات غلبه كرده در جهت كاهش تصورات و باورهای منفی حركت كنند. اگر بخواهید همواره كمال‌گرا باشید و همه چیز را به نحو احسن بخواهید، به خود و اطرافیان فشار می‌آورید. همواره واقع‌بین بوده و باور داشته باشید كه از مقطع كنونی، شما بهترین راه را برای فرزند خود انتخاب نموده‌اید، لذا باید با رعایت نكاتی كه بخشی از آن در این مقاله مطرح شد، تعادل لازم میان محیط خانه و شغل خود را برقرار سازید تا بنیان خانواده ‌همچنان مستحكم باقی بماند.
------------------------------------------------------------------------------------------------------
منبع : روزنامه رسالت - 26 شهریور87
يکشنبه 2/12/1388 - 3:17
اقتصاد


تغییرساختاراقتصادی کشور چگونه در قالب طرح تحولات اقتصادی رقم می خورد

بانگاهی به ماهیت ساختاری مشکلات اقتصادی کشور دیده می شود که این پدیده در بلند مدت شکل گرفته، مزمن شده و به راحتی و در زمان کوتاه قابل اصلاح نیست.
مشکلات ساختاری عمدتا ریشه در نهادهای غیر رقابتی همچون امور تبعیض آمیز، غیرشفاف، رانتی، عدم تعریف رابطه دولت و بازار، خصوصی سازی صوری ( واگذاری های صوری تصدی گری هاو... ) ایجاد شده است. همچنین این مشکلات در سیاست های اقتصادی خرد، بخشی، کلان و فرای اقتصاد و در نظام های مختلف تبلور یافته ولی در عین فراگیری به تفکیک نظام ها، قابل احصا است.
شناسایی مشکلات ساختاری اقتصاد و تعیین راهکارهای کارشناسی شده برای رفع آنها و برون رفت از وضعیت فعلی یکی از سنگین ترین اقداماتی است که کارشناسان و صاحب نظران اقتصادی در طول سالیان گذشته با آن روبرو بوده اند. اما باوجود تمام سختی ها، پیچیدگی ها و مشکلات فراوان در پیشروی کارگزاران نظام جمهوری اسلامی برای تنظیم سندی راهبردی که بتواند ایران را برقله های رفیع دانش، تکنولوژی و پیشرفت همه جانبه بنشاند، بالاخره این مهم در مجمع تشخیص مصلحت نظام نهایی و پس از تایید رهبر معظم انقلاب اسلامی در قالب سند چشم انداز 20 ساله کشور جهت اجرا به دستگاه های ذیربط ابلاغ شد.
این سند که با شناخت مشکلات موجود و ترسیم راهکارهای گذر از موانع و ورود به عرصه نوین اقتصادی در تمام زمینه ها تنظیم و تدوین شده، حاکی از چشم انداز روشنی برای کشور است. طبق سند چشم انداز، ایران در سال 1404 کشوری توسعه یافته براساس جایگاه اول در منطقه، عدالت محور براساس برابری فرصت ها، رشد یافته مبتنی بر علم و جنبش نرم افزاری و دور از فساد و تبعیض همراه با توزیع مناسب درآمدها است.
بدین منظور سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی نیز می بایست بازآفرینی نهادی براساس رابطه بازار و دولت شده، سپس اصلاح نهادی در این زمینه صورت گیرد، آنگاه ساختار اقتصادی براساس اصلاح سیاست های اقتصادی و نوآوری و فناوری تغییر کرده تا تحولات اقتصادی چشم گیری صورت گیرد. در همین زمینه توجه به اهداف سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی نیز که یکی از پایه های دگرگونی اقتصاد کشور محسوب می شود، ضروری است.
در این اصل؛ شتاب رشد، افزایش رقابت پذیری، ارتقای کارایی، بهره وری و فناوری، گسترش مالکیت در سطح عمومی و تامین عدالت اجتماعی، افزایش سهم بخش های خصوصی و تعاونی، کاهش بار مالی و مدیریت دولتی، افزایش اشتغال عمومی، سرمایه گذاری و در آمد خانوار پیش بینی شده است. * جهت گیری های تحولات اقتصادی دولت نهم هم در نظر دارد با الهام از فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی و تاکیدات رییس جمهوری برای سرعت بخشیدن به آهنگ رشد اقتصادی کشور با استفاده از طرحی که به "تحولات اقتصادی" معروف شد، قوانین و مصوباتی که در راستای تغییر ساختار اقتصادی کشور تاکنون تصویب شده ولی به منصه ظهور نرسیده را فعال کند تا پیکره سنگین اقتصاد ایران را به حرکت در آورد. از جمله مهمترین جهت گیری هایی که در تحولات اقتصادی دولت نهم پیش بینی شده، رشد تولید ثروت، افزایش نوآوری و بهره وری، صرفه جویی و روان سازی امور، رانت زدایی و توزیع عادلانه منابع و فرصت ها، افزایش سرمایه گذاری، شفافیت، تسهیل در دسترسی به اطلاعات و نوسازی نظام آماری است.
* اثر بخشی برنامه ریزی به روش اصلاح نظام های کلیدی در تحولات اقتصادی
اما آنچه که تغییر و تحولات اقتصادی و اصلاح مشکلات ساختاری نیازمند آن است، برنامه ریزی های اساسی و شناخت نظام های اقتصادی متعددی است که برخی از آنها نقش کلیدی در اقتصاد دارند. تجربه نشان داده که برنامه ریزی ها موثر مبتنی بر شناخت مشکلات حوزه ها یا نظام های کلیدی و تدوین راهکارهایی برای برون رفت آنها بوده است. در همین زمینه ، دولت نهم نیز با استفاده از هفت نظام کلیدی شامل "بهره وری، هدفمند کردن یارانه ها، مالیات، گمرک، ارزشگذاری پول ملی، بانک ،‌ توزیع کالا و خدمات و صدور مجوزها" در طول دو سال گذشته با صدها ساعت کار کارشناسی و بهره گیری از اساتید و اقتصاددان های مطرح کشور ، ساختار مشکلات را شناسایی، دسته بندی و راه های کارآمد کردن آنها را تدوین کرده است.
همچنین در این طرح مسئولیت هر دستگاه برای انجام تحولات مشخص شده و برهمین اساس قرار است نظام بهره وری توسط معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری، یارانه ها توسط وزارت رفاه و تامین اجتماعی، مالیات توسط وزارت امور اقتصادی و داریی و سازمان امور مالیاتی، گمرک توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی و گمرک جمهوری اسلامی ایران، بانک با اجرای مشترک، ارزشگذاری پول ملی توسط بانک مرکزی و توزیع کالاها و خدمات و صدور مجوزها توسط وزارت بازرگانی انجام شود.
برای اعمال سیاست های طرح تحول اقتصادی، کارگروه هایی در قالب یک دبیرخانه و پنج کمیته اقتصاد و بین الملل، تخصصی ( معاونین دستگاه ها)، شوراهای مشورتی، اطلاع رسانی و اجتماعی تشکیل شده است. فرایند طراحی تحولات اقتصادی در مرحله اول در قالب چارچوب کلی اصلاحات و در مرحله دوم طراحی تفصیلی اصلاحات به تفکیک پروژه است. ت
تهیه چارچوب کلی اصلاح نظام با رویکرد پروژه محور، بررسی چارچوب کلی اصلاح نظام و پروژه ها، تصویب چارچوب کلی، طراحی تفصیلی برنامه اصلاح نظام ها مربوط به تفکیک پروژه، بررسی طرح های تفصیلی و پروژه ها و تدوین ترتیب اجرای آنها، تصویب طرح ها ی تفصیلی و زمان اجرای آنها خواهد بود.
همچنین دستگاه مسئول با همکاری سایر دستگاه ها و استفاده از ظرفیت های علمی و حرفه ای، برنامه ها را به دبیرخانه که متشکل از کمیته تخصصی و شوراهای مشورتی است ارایه می دهد و سپس موضوعات به کارگروه تحولات اقتصادی پیشنهاد شده و در مرحله سوم هم مصوبات اجرا می شود.

 

 

يکشنبه 2/12/1388 - 3:16
آموزش و تحقيقات


اخیراً یكی از كتاب‌های مهم بانك جهانی همراه با اضافاتی به زبان فارسی ترجمه شده. عنوان این كتاب سنجش و بهبود محیط كسب و كار است كه اصل آ‌ن در سال 2004 نوشته شده و در آن وضعیت كسب و كار در ایران با 187 كشور مقایسه شده و مترجمان ارزیابی سال‌های 2007 و 2008 بانك جهانی در همین زمینه را نیز به آن افزوده‌اند.
در این كتاب ابتدا تعریف محیط كسب و كار مطرح است بعد نظریه‌ای كه بازبینی سیاست‌های قبلی است  تا توضیح دهد چرا این نظریه جدید مطرح شد؟ سپس اهمیت محیط كسب و كار و اینكه چرا باید به آن پرداخت را شرح داده و بعد تلاش شده تا به این سؤال كه راهبرد كلی برای اصلاح محیط كسب و كار چیست؟ پاسخ دهد.
محیط كسب و كار در یك تعریف كلی مجموعه عواملی است كه بر عملكرد بنگاه تأثیر می‌گذارد اما مدیر نمی‌تواند آ‌ن را به سهولت تغییر دهد. مثلآً كیفیت برق. هرچه مدیر هزینه كند، نمی‌تواند نوسانات برق را كاهش دهد و یا با هزینه‌های بسیار بالا امنیت را فراهم كند.
بحث این است كه تا زمانی كه ما محیط كسب و كار را بهبود نبخشیم بهبود  عملكرد بنگاه‌ها و به طور كلی رشد بخش خصوصی امكان‌پذیر نیست. این نظریه دو بیان دارد: یكی اینكه در برابر خصوصی‌سازی مطرح شده و یا در كنار آن. در برابر خصوصی‌سازی یعنی اینكه شما خصوصی‌سازی نكنید اما محیط كسب و كار را برای خصوصی‌سازی مهیا ساخته شرایط آ‌ن را فراهم كنید و تنها در آن صورت است كه به تدریج بخش خصوصی بر بخش دولتی غلبه پیدا می‌كند. مثل تجربة چین كه توانسته بدون خصوصی‌سازی را سهم بخش خصوصی را در یك دوره زمانی نسبتاً كوتاه از 30 درصد به 75 درصد افزایش دهد. بنابراین در برابر خصوصی‌سازی این ایده مطرح شد. در بیان دیگر شعار مطرح شده این است كه در كنار خصوصی‌سازی محیط كسب و كار را با شرایطی مساعد فراهم كنید.
اما اینكه چرا این نظریه مطرح شد و چه كسی آن را پدید آ‌ورد من فكر می‌كنم از این نظر اهمیت دارد كه نظریات اغلب از كشورهای پیشرفته شروع می‌شود و بعد به كشورهای در حال توسعه می‌آید نمونه‌اش ملی كردن است كه حدود 5 دهه قبل ابتدا توسط انگلستان مطرح شد یا همینطور مسئله خصوصی‌سازی.
كسی كه مبدع بحث بهبود محیط كسب و كار است نامش «هرناندو دسوتو» بوده كه ابتدا در كشور پرو تحقیقاتش را شروع كرد كه شرح مبسوط آن در كتاب آمده. همچنین مقاله‌ای كه مؤسسه پژوهش‌های تأمین اجتماعی چاپ كرد و در آنجا نحوة ورودش به بحث را خودش می‌گوید كه اهل پرو بودم كه و سوئیس تحصیل كرده بودم در 37 سالگی به كشورم برگشتم  و شروع كردم به تحقیق كه اگر بخش خصوصی بخواهد فعالیت كند با چه مشكلاتی روبروست؟ مراحل اداری، رشوه، زمان زیاد و غیره همه را بحث می‌كند و نكاتی را برجسته می‌سازد كه قبلاً به آنها چندان توجه نمی‌شد.
دسوتو می‌گوید: دارایی ما در كشورهای فقیر بانك‌پذیر نیستند یعنی آنها گرچه زمین دارند ولی خانه ندارند یا مبتكر هستند ولی سازمان ثبت اختراعات از آنها حمایت نمی‌كند. دارایی مادی و معنوی افراد به دلیل ضعف سیستم‌های پشتیبان تبدیل به دارایی مولد نمی‌شود و سرمایه‌ای شكل گرفته نمی‌شود و مشكل را به سیستم اداری نسبت داده تلاش می‌كند بفهمد كه چگونه می‌توان آن را اصلاح كرد.
علاوه بر موسسه بانك جهانی كه كشورها را از نظر وضعیت فضای كسب كاررتبه‌بندی كرده مجمع جهانی اقتصاد هم موانع كسب و كار را اندازه‌گیری می‌كند. در فصل اول این كتاب همة سازمان‌های بین‌المللی كه به اندازه‌گیری مشكلات كسب و كار به نحوی می‌پردازند را معرفی كرده كه مؤسساتی هستند كه بیشتر مشاورین سرمایه‌گذاری هستند و گرایش اصلاح محیط كسب و كار در كشورهای در حال توسعه ندارند بلكه مثلاً می‌خواهند در زمینة نفت سرمایه‌گذاری كنند می‌گویند خطرات سیاسی در این كشور اینها هستند بی‌ثباتی قوانین اینها هستند و ....
رویكرد بانك جهانی این است كه اصلاحاتی كه كشورهای مختلف انجام داده‌اند را به كشورهای دیگر معرفی كند مثلاً تونس از نظر اصلاح سیستم قضایی خیلی خوب كار كرده. تجربه‌اش را می‌گوید تا دیگر كشورها یاد بگیرند یا از نظر ثبت اسناد عربستان بهتر كار كرده، اصلاحاتش چگونه انجام شده؟
به چند نكته اشاره می‌كنم تا اینكه محیط كسب و كار چرا مهم است، مشخص شود. اولاً محیط كسب و كار هزینه‌های تولید را بالا می‌برد یعنی دو نوع هزینه دارید یكی هزینه‌ای كه بنگاه پرداخت می‌كند یكی هزینه‌ای كه محیط تحمیل می‌كند. براساس كاری كه بانك جهانی قبلاً انجام داده بود در مقایسة 5 كشور هزینه‌های محیطی نسبت به ارزش فروش كالا در تانزانیا 27 درصد بود یعنی فرض كنید اگر تولیدكننده كالایی را تولید می‌كند و 100 تومان هزینه پرداخت می‌كند، هزینه‌هایی كه محیط تحمیل می‌كند 27 درصد است اما در لهستان همان هزینه‌های محیطی 9 درصد است كه این هزینه‌ها شامل نوسانات قطع برق، میزان رشوه و مشكلات سیستم قضایی بوده یعنی فرض كنید دو تولیدكننده به یك اندازه كارا و خلاق یكی در لهستان و یكی تانزانیا. آنكه در تانزانیا است محكوم به شكست است چون محیط هزینه‌هایی تحمیل می‌كند كه نمی‌تواند رقابت كند با لهستانی. این كمترین مشكلی است كه محیط نامناسب در كسب و كار ایجاد می‌كند.
مشكل بعدی این است كه محیط كسب و كار نامناسب یا شركت‌ها را بیش از اندازه بزرگ خواهد كرد یا شركت‌ها را بیش از اندازه كوچك كرده و امكان تعامل بین شركت‌های كوچك و بزرگ را از بین می‌برد یعنی از یك طرف بزرگ شدگی نامناسب شركت‌ها را داریم چرا كه فرد حس می‌كند اگر كار را به دیگری بسپارد مشكلات غیرقابل كنترلی ایجاد می‌شود بنابراین واحدهایی را می‌زند كه در آنها تخصص ندارد و از این رو متحمل هزینه اضافی می‌شود.
به همین ترتیب امكان مشاركت‌های مالی را كاهش می‌دهد. وقتی سیستم قضایی نامناسب باشد یا امنیت به درستی تعریف نشده باشد امكان مشاركت مالی در اقتصاد پایین است یعنی اینكه می‌بینید تفكیك مالكیت از مدیریت در كشورهای پیشرفته صورت گرفته یكی از عواملش این است كه سیستم قضایی حامی و پشتیبان این تفكیك است.
مشكل دیگر این است كه بنگاه‌های بزرگ و بنگاه‌های كوچك نمی‌توانند ایجاد شبكه كنند یعنی در كشورهای دیگر كه سیستم قضایی و حقوقی یكپارچه و روان است شبكه‌سازی در آن اقتصاد خیلی راحت است. امروز این شبكه‌ها هستند كه با هم در حال رقابتند یعنی یك بنگاه منفرد نیست بنگاه تولید لوازم خانگی با لوازم خانگی كشورهای دیگر رقابت كند بلكه دارای شبكه فروش است شبكة بازاریابی و شبكه لوازم یدكی. شما در این مجموعه حتی اگر خوب عمل كنید ولی سیستم اداری این امكان را فراهم نكرده باشد رقابت عادلانه ناممكن می‌شود. 
من بررسی اجمالی داشتم روی مشكلات حمل و نقل و صادراتمان. یكی از مشكلاتی كه دیدم این بود كه تولیدكنندة‌ خارجی كالا را درب كارخانه تحویل یك شركت می‌دهد كه در كشور مقصد نزد فلان خریدار تحویل دهد. اما در ایران ابتدا باید كالا را به شركت حمل و نقل زمینی بدهد حمل و نقل زمینی آن را تحویل نمایندة شركت در گمرك می‌دهد از گمرك می‌گیرد و به بندر می‌برد و بعد حمل و نقل دریایی. بعد هم در مقصد همان شركت كالا را تحویل می‌گیرد.
اما در دنیا حمل و نقل زمینی، كار گمركی و كار دریایی در یك شركت انجام می‌شود. چرا اینجا قطعه‌قطعه كار می‌كنیم؟ زیرا سیستم گمركی كشور با مشكلات و فسادهایی روبروست كه اساساً شركت‌های بزرگ نمی‌توانند شكل بگیرند یعنی در ترخیص كاری افراد منفرد راحت می‌توانند رشوه دهند ولی برای یك شركت بزرگ رشوه‌دادن هزینه‌بر است یعنی سیستم فاسد كوچك‌سازی را تقویت می‌كند.
نتیجة دیگری كه محیط نامناسب كسب و كار پدید می‌آورد این است كه فعالین اقتصادی را به سمت فعالیت زیرزمینی سوق می‌دهد. مطالعات هم نشان می‌دهد در كشورهایی كه نظام اداری ناكارآمد است اقتصاد زیرزمینی بزرگتر است. چرا؟ چون مثلاً می‌خواهیم مجوز بگیریم برای صافكاری و این از سوی شهرداری و اصناف مجوز می‌خواهد. افراد حس می‌كنند اگر به طور رسمی بخواهند كار كنند مشكلاتی هست كه در صورت غیررسمی بودن دیگر آن مشكلات نیست بنابراین می‌روند به سمت اقتصاد غیررسمی كه در آن تولیدكننده از پرداخت مالیات فرار می‌كند ولی در اثر آن نمی‌تواند وام بگیرد و رشد كند یعنی اقتصاد غیررسمی مؤید كوچك ماندن است.
بنابراین كاهش رقابت‌پذیری بنگاه‌ها، بزرگ شدن بی‌قواره، كوچك ماندن بنگاه‌ها، عدم شكل‌گیری شبكه‌ها، گسترش بخش غیررسمی از نتایج محیط نامناسب كسب و كار است اما این محیط كسب و كار را چگونه می‌توان اندازه‌گیری كرد؟ یك روش نظرسنجی و پیمایشی است و یك روش زمان‌سنجی.
روشی را كه مجمع جهانی اقتصاد انتخاب می‌كند این است كه پرسش‌نامه‌ای تهیه و بین صا حبان كسب و كار توزیع می‌كنند و از آنها خواسته می‌شود كه تلقی‌شان از محیط كسب و كار را بگویند. مثلاً چقدر امنیت سرمایه وجود دارد؟ چقدر قوانین و مقررات امكان تغییر و تحول دارند؟ چقدر پیش‌بینی می‌كنید كه تورم افزایش پیدا خواهد كرد؟
روش بانك جهانی بر این اساس است كه فعالیت‌های مرتبط با كسب و كار را زمان‌سنجی می‌كند. به این ترتیب كه شما برای اینكه فعالیت اقتصادی را انتخاب كنید و تا آخر ادامه دهید به چه كارهای اداری احتیاج دارید؟ مثلآً باید شركت را ثبت كنید. پس یك مرحله ثبت شركت است. این ثبت شركت را در كشورها براساس مقرراتشان اندازه‌گیری می‌كنند. در ایران محاسبات نشان می‌دهد كه برای ثبت شركت در كشورمان 48 روز زمان می‌خواهد. با كشورهای دیگر مقایسه می‌كنند كه هرچه این مراحل كوتاه‌تر باشد زمان كمتر باشد و هزینه كمتر باشد آن كشور جایگاه بهتری دارد. این شروع می‌شود و تا انحلال شركت پیش می‌رود، چقدر هزینه دارد چقدر زمان می‌خواهد بسته به طول زمان این مراحل افزایش پیدا كرده است.
من این رتبه‌ها را می‌گویم. از نظر رتبة كلی كسب و كار در بین 178 كشور در 2007 رتبة ایران 131 بوده در سال 2008 شده 135 یعنی 4 رتبه بدتر شده. از نظر ثبت شركت، رتبة ما 66 بوده به 77 كاهش پیدا كرده است. آسانی شروع كسب و كار درواقع كارایی ادارة ثبت شركت‌ها را نشان می‌دهد.
پارامتر دوم اخذ مجوز است برای تأسیس یك كارگاه در تهران. مبنای این مقایسه پایتخت 178 كشور است و سعی كرده همه را استاندارد كند مثلاً شركت سهامی محدود خاص. ثبت در شركت انجام شود و سرمایة اولیه 2000 باشد. بعد زمان‌سنجی كرده‌اند كه چقدر در شهرداری تهران زمان لازم است چقدر برای آب و چقدر برق؟ رتبة‌ما از 178 كشور در سال 2007 بوده 158 و در 2008 رسیده به 164 یعنی بدترین شاخص هم همین مجوز گرفتن از این سه دستگاه بوده.
شاخص بعدی آسان بودن تعامل كارفرما با كاركنان است. اینجا مواد مختلفی از قانون كار را می‌گیرند و با هم مقایسه می‌كنند مثلاً آیا می‌توان قرارداد 6 ماهه بست و قطع كرد؟ بعد برای آیتم‌ها عدد داده. آیا امكان انتقال برای ساعات و فصول پركار و جایی كه پیك كار است و كار  حداقل وجود دارد یا نه؟ یا مثلآً حداكثر مرخصی چقدر است؟ از نظر تعامل با كاركنان رتبة ما در 207، 143 بوده در 2008 به 141 بهبود پیدا كرده.
شاخص بعدی ثبت دارایی‌هاست یعنی كارایی ثبت املاك چقدر است. اینجا دارایی معین مثل زمین را با كاربری مشخص تعریف كرده گفته اگر یك دارایی را در كشور ثبت كنید چند روز زمان می‌برد و چند مرحله دارد؟ همین‌طور هزینه. از نظر ثبت دارایی‌ها رتبة ما 141 بوده به 143 افزایش پیدا كرده است.
شاخص بعدی آسان بودن اعتبار است. اینجا شاخص تنها زمان نیست. بحث این است كه در این كشور چقدر سیستم اعتبارسنجی وجود دارد. سیستم اعتبار سنجی از مشكلاتی است كه در محیط كسب و كار داریم و تعیین‌كننده است. این سیستم این است كه سوابق افراد در یك مؤسسه دولتی یا خصوصی ثبت می‌شود. در سیستم بانكی‌تان اگر كسی چك برگشتی داشته باشد ثبت می‌شود و بانك مركزی می‌داند اما صاحبان كسب و كار اینها را نمی‌توانند بفهمند. سیستم اعتبارسنجی در ایران وجود ندارد در حالی كه خیلی مهم است چون درواقع جایگزین پول نقد و وام می‌شود. شركت‌ها به جای اینكه وام بگیرند امكان معاملات غیرنقد بین شركت‌ها فراهم می‌شود یعنی واسطه حذف می‌شود و می‌تواند در رشد شركت‌ها مفید باشد.
پارامتر دیگری كه در اخذ اعتبار سنجیده می‌شود این است كه گرفتن وام چند مرحله د ارد؟ كاری را دكتر صفور حسینی با دانشجوی دوره دكترا انجام داده‌اند كه روی بانك كشاورزی كار كرده‌اند كه گرفتن وام چند مرحله دارد چه اسنادی می‌خواهد و هزینه‌های نامرئی آن چقدر است؟ چه مقدار رفت و آمدها هزینه تحمیل می‌كند به كشاورزان؟ و نشان داده‌اند در وام‌های كوچك مابین 5 تا 7 درصد مبلغ وام صرف هزینه‌های محیطی می‌شود و وجود سیستم‌های اعتبارسنجی می‌تواند مفید باشد. یك شاخص پایین بودن نرخ بهره است كه به دلیل اینكه نرخ بهره در ایران منفی است رتبة ما د ر 2007، 62 بوده و در سال 2008 به 68 افزایش پیدا كرده.
فاكتور بعدی حمایت از سرمایه‌گذاران است. منظور این است كه سهامداران كوچك و خرد چقدر در بازار سهام آن كشور از حقوق قانونی كافی برخوردارند یعنی قانونی را تعریف كرده‌ا ند كه در بازار سهام چقدر احتمال دارد سهامداران عمده یا مدیران علیه سهامداران كوچك تبانی كنند و احتمال فسادشان وجود دارد؟ اینكه گرفتن شكایت علیه هیأت مدیره چند مرحله دارد؟ آیا سهامداران خرد به اطلاعات دسترسی دارند یا نه؟ چه اطلاعاتی منتشر می‌شود؟ هر قدر كشوری از سهامداران خرد كمتر حمایت كند امتیاز كمتری می‌گیرد. ازاین نظر رتبة ما 158 بوده در سال 1007 و 2008 پارامتر بعدی پرداخت مالیات است. اینكه نرخ مالیات چقدر است؟ مراحل لازم برای پرداخت چقدر است؟ و زمان لازم چقدر است؟ از این نظر رتبة‌ ایران 94 شده و در 2008 به 98 رسیده. مثلاً پرداخت مالیات در ایران 22 مرحله است در كشورهای OECD 15 مرحله. زمانی كه صرف می‌شود در ایران براساس قانون 292 ساعت است. دركشورهای OECD 183 است. شاخص بعدی تجارت با خارج است كه كارایی سیستم گمركی را اندازه‌گیری می‌كند از این نظر 129 بوده‌ایم و به 135 كاهش پیدا كرده است.
تكمیل اسناد لازم برای واردات 10 روز لازم دارد ولی در OECD 5 روز و در كشورهای خاورمیانه و شمال افریقا 8 روز است.
شاخص بعدی صدور حكم در دادگاه‌هاست. بهترین وضعیتمان 54 است كه در سال 2008 به 57 كاهش پیدا كرده است.
از نظر آسان بودن انحلال شركت در ایران رتبه‌مان 110 بوده كه به 118 كاهش پیدا كرده.
بحث بعدی كه به نظر من مهم است، این است كه چكار می‌توان كرد كه محیط كسب و كار بهبود بخشیده شود؟ تجربة‌ دنیا متفاوت است از اینكه دولت‌ها این كار را انجام دادند یا اینكه نهادها.
یكسری تغییرات را دولت‌ها می‌دهند مثلاً گرفتن گذرنامه خیلی فرق كرده یا برای دریافت گواهینامه مؤسسات ایجاد شده‌اند. دولت تركیه در اتاق بازرگانی هیأتی را گذاشتند كه ببینند در محیط كسب و كار چه مشكلاتی هست تا رفع كند. در انگلستان هم به نوعی دیگر. ایران محیط كسب و كار را مطرح كرده در نامة رهبری به رئیس جمهور در باب سیاست‌های كلی اصل 44 هم آمده كه باید برای بهبود محیط كسب و كار باید تلاش كرد.
ولی در ایران نباید متوقف ماند كه دولت آن را حل كند مثلاً بخواهیم ثبت شركت‌ها را بهبود بخشیم در كشورهای دیگر دولت به بخش خصوصی اجازه داده تا بازنشستگان سازمان اسناد دفاتری تشكیل دهند تا مردم نزد آ‌نها شركت ثبت كنند.
افراد كه سیستم را بهبود نمی‌دهند یعنی وقت و حوصلة آن را ندارند قوه قضائیه كه هم كه همین‌طور. این كار مدیران است كه هر یك به اندازة خود اصلاحات كنند. اما اگر این نباشد كار چه كسی است؟ در كشورهای در حال توسعه اتاق‌های بازرگانی و تشكل‌های صاحبان كسب و كار مشكلات محیط كسب و كار را بررسی و به دولت ابلاغ می‌كنند.
اتاق‌های بازرگانی در كشورهای دیگر خیلی نقش دارد. فشار افكار عمومی همین‌طور یعنی رسانه‌ها، دانشگاه‌ها به این مسائل می پردازند. درواقع موتور تحول سیستم اداری،‌ جامعة مدنی است. در ایران اگر جامعة ‌مدنی، دانشگاه، مطبوعات نگاهشان به سمت ناكارائی‌های سیستم اداری برود درواقع این مسئله برجسته شود كه سیستم اداری ما چه مشكلاتی دارد و به عنوان یكی از مطالبات مردم درآید و فشار آورده شود به دولت می‌توان امیدوار بود كه سیستم اداری ما و مشكلات كسب و كار اصلاح شود.
درواقع راهكار اصلی حل مشكل كسب و كار این است كه تلاش‌های جدی از بیرون از دولت صورت پذیرد و این تحولات را با كمك دولت ایجاد كند.
دكتر احمد میدری (استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی)
منبع:
ires

يکشنبه 2/12/1388 - 3:15
اقتصاد
 
كدهای اخلاقی: گام اول مهندسی فرهنگی كشور
یكی از هدفهای فرهنگی اساسی كشور، تعالی اخلاق جامعه است. رویكرد كنونی در اصلاحات اخلاقی جامعه، مخاطب قرار دادن كل جامعه به طور یك‌جا و با هم است كه موجب كاهش كارایی ابزارهای مورد استفاده می‌شود. در این نوشتار سعی بر آن داریم تا با ارایه رویكردی متفاوت در تغییرات فرهنگی، از جمله: اصلاحات اخلاقی، نقش كدهای رفتاری حرفه‌ای را در تعالی اخلاقی جامعه مورد بررسی قرار دهیم. یكی از هدفهای فرهنگی عمده جمهوری اسلامی، اعتلای اخلاقی جامعه و حركت دادن آن به سوی اخلاق اسلامی است.
 این هدف فرهنگی كه از همان ابتدا مورد اهتمام مسؤولان كشور بوده، با استفاده از ابزارها و روشهای گوناگون دنبال شده است. اما به نظر می‌آید كه توفیق چندانی به دنبال نداشته است. امروزه، مهندسی فرهنگی كشور نیز در ایجاد تحولات فرهنگی برنامه‌ریزی شده، به دنبال تحقق اخلاق در میان مردم جامعه است. اما این مهم در جامعه امروزی نیازمند اصلاح رویكردهای گذشته و استفاده از روشهای نو است.
در این نوشتار، ضمن تشریح دیدگاه فعلی به اصلاحات اخلاقی در جامعه، رویكردی دیگر و مكمل را مطرح خواهیم ساخت.
1 - رویكرد فعلی به اصلاحات اخلاقی در جامعه برای تغییر جامعه، از زوایا و رویكردهای گوناگون می‌توان به آن نگریست. یكی از رویكردهای رایج، آن است كه جامعه، می‌خواهد هدف را یك‌جا و باهم تغییر بدهد. به عنوان نمونه برای مبارزه با اعتیاد، برنامه‌ها و فیلمهایی ساخته می‌شود كه همواره مخاطب آنها یا كل جوانان و والدین آنهاست و یا كل معتادان؛ كه در هر دو صورت جمعیت بسیار بزرگی است و سخت قابل تغییر. اگر مروری بر برنامه‌های فرهنگی اجتماعی داشته باشیم، خواهیم دید كه بسیاری از آنها از چنین ویژگی و رویكردی برخوردارند. رویكرد یاد شده را در بازاریابی تغیـیرات اجتماعی، (بازاریابی تغییرات اجتماعی، كاربرد فناوریهای بازاریابی شكل گرفته در بخش تجاری، برای حل مشكلات اجتماعی است كه در آنها مسئله اصلی تغییر رفتار است). بازاریابی هدف تفكیك نشده (undifferentiated target marketing) می‌نامند. در این نوع برنامه‌های بازاریابی اجتماعی، هدفهای فوق‌العاده بلند پروازانه‌ای درنظر گرفته می‌شود؛ این هدفها، نوعاً مستلزم تعیین یك جمعیت بسیار بزرگ به نسبت تفكیك نشده، مانند: همه كودكان زیر پنج سال یا: همه بزرگسالانی كه سیگار می‌كشند و... به عنوان جمعیت هدف است. در چنین راهبردهایی، آنها مخاطبان هدف را یك توده به نسبت همگن در نظر می‌گیرند و راهبردی یك‌سان برای مخاطب قرار دادن تمامی آنها تدوین می‌كنند (اندریسن، 1384‌‌، 212).
اما به تجربه برای مدیران برنامه های تغییرات اجتماعی، ثابت شده است كه درنظر گرفتن جمعیت هدف به عنوان یك كل واحد و استفاده از ابزارها و راهبردهای یكسان برای همه افراد، از كارایی و اثربخشی چندانی برخوردار نیست. (اندریسن، 1384، 213) این دیدگاه در كشور ما برای اصلاحات فرهنگی بسیار رایج ‌بوده است و تاكنون در ایجاد اخلاق مورد نظر در مردم موفقیت چندانی كسب نكرده است.
از این رو در این نوشتار سعی بر آن داریم تا به ارایه دیدگاهی متفاوت در امر تغییرات اجتماعی و به ویژه، اصلاح اخلاقی جامعه بپردازیم.
2 - رویكردی دیگر به اصلاحات اخلاقی پیش از طرح این رویكرد، به یادآوری برخی از مقدمات می‌پردازیم، سپس آن رویكرد، را شرح خواهیم داد.
2 - 1. فرهنگ سازمانی سازمان را می‌توان به مثابه یك گروه اجتماعی درنظر گرفت كه افراد آن، در طول زمان و به تدریج، به دلیل تعاملات پایدار، صاحب ارزشها، نگرشها، آموزه‌ها و رفتارهای مشابه می‌شوند. این معنا آن‌قدر برجسته است كه در علوم مدیریت، فرهنگ سازمانی مبحثی جدی و مورد تاكید است. (دفت، 1381، 393 و طوسی، 1372‌، 31تا33 و شاین، 1383، 36).
فرهنگ سازمانی، عبارت است از: مجموعه‌ای از ارزش‌ها، باورها، درك و استنباط و شیوه‌های تفكر یا اندیشیدن كه اعضای سازمان در آنها وجوه مشترك دارند و همان مسئله‌ای است كه به عنوان یك پدیده درست به اعضای تازه وارد (با الگوگیری از سایر كارمندان به صورت ضمنی و در حین كار) آموزش داده می‌شود و نشان‌دهنده بخش نانوشته و نامحسوس سازمان است (دفت، 1381، 394).
هر سازمانی از خود و برای خود فرهنگی پدید می‌آورد. حتی شركتهایی كه فرآورده‌ها یا خدمات همانند و یكسان عرضه می‌دارند و بازاری مشابه را تغذیه می‌كنند، به گونه‌ای روشن به دلیل فرهنگشان، با هم متفاوتند (طوسی، 1372، 202).
2 - 2. ابزارهای تغییر فرهنگ سازمانی فرهنگ سازمانی، امری جاندار و زنده است. فرهنگ سازمانی می‌تواند دگرگون شود. و همانند آب و هوا نیست كه از نظارت ما بیرون و به دور باشد و ما تنها باید راه سازگاری با آن را بیاموزیم (طوسی، 1372، 204و205). مدیران عالی سازمانها كه نقشی محوری در تغییر فرهنگ سازمانی دارند، ابزارهای مختلفی برای اعمال این تغییر در اختیارشان است. این ابزارها به طور كلی به دو دسته مكمل تقسیم می‌شوند:
اول: سیستم‌ها و ساختار رسمی،
دوم: رهبری مبتنی بر ارزش (دفت، 1381، 410 - 416).
چهار نوع ابزار در دسته اول قرار می‌گیرند:
اول، ساختار: مدیران می‌توانند مسئولیت ایجاد یا رعایت ارزشهای معنوی را به مقام خاصی واگذار كنند.
دوم، شیوة افشای حقایق؛ كمیته حراست شیوه‌هایی ارائه می‌كند تا كاركنان و اعضای سازمان بتوانند خلافكاریها را افشا كنند.
سوم، شئونات معنوی: 90درصد شركتهای مندرج در فهرست‌ مجله فورچون، مقررات ویژه‌ای برای رعایت اصول اخلاقی در نظر گرفته‌اند. این مقررات، شامل: ارزش‌ها یا رفتارهایی می‌شود كه مورد انتظار، قابل قبول یا غیرقابل قبول هستند. در این بخشنامه‌ها، مرامنامه‌ها یا سندها، به صورتی آشكار نوع انتظاراتی كه سازمان از افراد و كاركنان دارد و نیز جنبه‌های اخلاقی رفتار كاركنان مشخص شده است. به این موضوع در قالب كدهای رفتاری در بخشهای بعدی نوشتار خواهیم پرداخت.
چهارم، برنامه‌های آموزشی: بسیاری از شركتها كه اسناد و مداركی در زمینة اصول اخلاقی تدوین كرده‌اند، اینك درصدد برآمده‌اند به مدیران (و كاركنان) آموزش بدهند تا به هنگام تصمیم‌گیری، آن اصول را رعایت كنند (دفت، 1381، 413 - 416). دسته دوم ابزارها، یعنی: رهبری مبتنی بر ارزش، نظام ارزشی سازمان را هدف قرار می‌دهد، صدور بخشنامه و دادن دستورهای كتبی، هیچ اثری بر نظام ارزشی سازمان نخواهد داشت. اصولاً رهبری مبتنی بر ارزش موجب پیدایش، تقویت و تأیید ارزشهای سازمانی می‌شود. مقصود از رهبری مبتنی بر ارزش، رابطه‌ای است بین رهبر و پیروان كه بر اساس ارزشهای مشترك و ارزشهای نهادینه شده قرار داد.
این ارزشها مورد تایید رهبر سازمان بوده، وی با پایبندی به آنها در گفتار و كردار، موجب تقویت آنها در میان كاركنان می‌شود (دفت، 1381، 411). پس از این مقدمات دربارة فرهنگ سازمانی و ابزارهای تغییر آن، به تشریح رویكردی متفاوت در ایجاد تغییرات فرهنگی و به ویژه اصلاحات اخلاقی خواهیم پرداخت.
2 - 3. رویكردی متفاوت در اصلاحات فرهنگی همان‌گونه كه گفته شد: در رویكرد غالب، جامعه هدف تغییر فرهنگی، به مثابه جمعی از افراد نگریسته می‌شود بنابراین برای تغییر در رفتار آنها، از ابزارهایی با فراگیری عام استفاده می‌شود. در بازاریابی تغییرات اجتماعی در مقابل بازاریابی هدف تفكیك نشده، كه از تأثیرگذاری چندانی برخوردار نیست، رویكرد قسمت‌بندی بازار، وجود دارد (اندریسن، 1384، 213).
اندیشه قسمت‌بندی بازار یعنی تقسیم جمعیت‌های هدف به مجموعه‌های فرعی، سپس بازاریاب اجتماعی با برخی از (یا همه) این بخشها برخوردهای متفاوتی دارد، و راهبردهای متفاوتی برای تغییر رفتار آنها به كار می‌گیرد (اندریسن، 1384‌، 213).
بر مبنای دیدگاه قسمت‌بندی بازار، و با توجه به واقعیت فرهنگ سازمانی و ابزارهای تغییر آن، رویكرد متفاوتی را برای تحقق هدف فرهنگی گسترش اخلاقیات در جامعه ارایه می‌نماییم: در این رویكرد، جامعه به سازمانهای تشكیل دهنده‌اش افراز می‌شود؛ وزارتخانه‌ها، نهادها، شركتها، دانشگاه‌ها، مدارس و...، سپس در هر یك از این سازمانها، با استفاده از ابزارهای مدیریتی و سازمانی، اخلاق حرفه‌ای كاركنان و اعضا، به عنوان بخشی از فرهنگ سازمانی، در جهت مطلوب، حركت داده می‌شود. به عبارت دیگر به جای آنكه جرم بزرگ، یعنی كل جامعه حركت داده شود، آن را به جرمهای كوچكتر شكسته، سپس هر یك از این جرمهای كوچك حركت ‌داده می‌شود. در سطرهای بعدی تعریفی از اخلاق حرفه‌ای ارایه می‌نماییم.
2 - 4. اخلاق حرفه ای چیست؟ مراد از اخلاق حرفه‌ای، مسئولیت اخلاقی فرد از منظر شغل است. یك پزشك به عنوان شخص حقیقی مسئولیت اخلاقی دارد. مسئولیتهای اخلاقی او برخاسته از شغلی است كه بر دوش گرفته است، به گونه‌ای كه اگر شغل دیگری می‌پذیرفت، مسئولیتهای اخلاقی وی تغییر می‌كرد. هر شغلی به اقتضای حرفه‌ای، مسئولیتهای اخلاقی ویژه‌ای می‌آفریند. اخلاق در این مفهوم شغل‌وابسته است كه بر حسب تنوع مشاغل، محتاج اخلاقیات ویژه هستیم: اخلاق پزشكان، اخلاق معلمان، اخلاق مدیران، اخلاق سرپرستان، اخلاق وكلا، اخلاق قضات، اخلاق رزمندگان، اخلاق محققان، اخلاق خبرنگاران، اخلاق تجار و... (فرامرز قراملكی، 1385، 102).
اما چگونه می‌توان اخلاق حرفه‌ای را در سازمانها جاری و ساری كرد. یكی از ابزارهای بسیار رایج برای این موضوع، كدهای رفتاری است. 3. كدهای رفتاری، ابزار سازمانی تعالی اخلاق حرفه‌ای یكی از ابزارهای سازمانی برای تحقق اخلاق حرفه‌ای، كه اكنون در بسیاری از كشورهای دنیا مرسوم شده است، همان‌گونه كه در یكی از روشهای تغییر فرهنگ سازمانی به نام شئونات معنوی گفته شد، تدوین، آموزش، اعمال و نظارت بر پیروی از كدها و استانداردهای رفتاری است. ابتدا كدهای رفتاری و ویژگیهای آن را بیان می‌كنیم،
سپس، نمونه‌ای از این كدها را ارایه خواهیم داد.
3 - 1. كدهای رفتاری و ویژگی‌های آنها مدیرانی كه از دغدغه‌های اخلاقی برخوردار بوده‌اند، همت خود را صرف تهیه فهرستی از بایدها و نبایدهای رفتاری كرده‌اند. رعایت این بایدها و نبایدها ضامن ارزشمند و فضیلت‌آمیز بودن رفتار صاحبان حرفه و شاغلان، در آن كسب و كار است. این بایدها و نبایدها، الگوی رفتار ارتباطی افراد بنگاه (سازمان) را با یكدیگر و نیز با مشتری، ارباب رجوع و سایر افراد ذی‌نفع (در موقعیتهای مختلف) ترسیم می‌كند.
فهرست الزامات و تعهدات اخلاقی كه به صورت بایدها و نبایدها تدوین می‌شود، غالباً كدهای رفتاری و یا آیین‌نامه‌های اخلاقی نامیده می‌شوند. (فرامرز قراملكی، 1385، 148) كدهای رفتاری غالباً بیان رسمی ارزشهای سازمانی درباره موضوعات اخلاقی و اجتماعی معین می‌باشند. كدها معیار صحت رفتارهای حرفه‌ای در موقعیت‌های مختلف را بیان كرده، و معین می‌كنند آیا در اخلاق حرفه‌ای سرپیچی كرده یا تخلف صورت گرفته یا خیر؟ و اگر صورت گرفته چه مجازاتی باید اعمال شود؟ (http://en.wikipedia.org/wiki/ethical_code) این امر ویژگی مهم كدهای رفتاری است كه تنها به بیان اصول و كلیات اخلاقی بسنده نكرده، در هر شغلی دقیقاً رفتارهای درست و نادرست را تعیین می‌كنند، به گونه‌ای كه در تشخیص رفتار غیراخلاقی ابهام چندانی باقی نمی‌ماند.
این ویژگی امكان نظارت بر رفتار حرفه‌ای كاركنان سازمانها را فراهم می‌سازد و این نظارت، چه در سطح فراسازمانی و چه درون‌سازمانی، در دنیا انجام می‌شود. برخی كدهای رفتاری توسط نهادهای حكومتی (یا شبه حكومتی) برای مجوز دادن به یك حرفه انتشار یافته، ترویج می‌شوند كه عدم‌پیروی از آنها موجب مجازات‌هایی مانند لغو مجوز می‌شود. برخی كدها، درون سازمان اعمال می‌شوند كه تخطی از آنها، برای فرد خاطی مجازاتهای سازمانی به همراه دارد؛ مانند مجازاتهای پولی، اخراج و لغو قراردادها یا احكام استخدامی. البته برخی اعمال خلاف كدهای رفتاری، ممكن است قوانین و مقررات را نقض ‌كنند كه توسط نهادهای حكومتی مربوطه مجازات می‌شوند.
(http://en.wikipedia.org/wiki/ethical_code) 3 - 1 - 1. كدهای رفتاری دانشگاه كالیفرنیا منشور اخلاقی دانشگاه كالیفرنیا مشتمل بر دو بخش اساسی به اصول اخلاقی و رفتارهای غیرقابل‌پذیرش (و یا همان كدهای رفتاری) مبتنی بر اصول مزبور، است. فهرست مسئولیتهای دانشكده‌ای، اصول اخلاقی و گونه‌های رفتار غیرقابل‌پذیرش به چند دسته تقسیم شده‌اند:
الف) استادان، تدریس و دانشجویان،
ب) دانشگاه
ج) تحقیق
د) همكاران.
برای رعایت اختصار، تنها اصول و كدهای رفتاری مربوط به دو بند اول، برای آشنا شدن ذهن خواننده، نقل می‌شوند: الف) استادان، تدریس و دانشجویان اصول اخلاقی: "استادان به عنوان معلم، تكاپوی آزادانه برای یادگیری را در دانشجویان تشویق می‌كنند. آنها پیش از دانشجویان خود، بالاترین استانداردهای دانشمندانه در رشته خود را كسب كرده‌اند. استادان نسبت به دانشجویان به عنوان شخص احترام گذاشته به نقش هدایت‌گر فكری و مشاوره‌ای خویش وفادار می‌مانند. استادان تمامی تلاش خود را صرف پرورش رفتار آكادمیك صادقانه (در دانشجو) می‌كنند و كوشش دارند تا ارزیابی آنها به طور قابل اطمینان شایستگی واقعی دانشجو را منعكس سازد.
آنها برای طبیعت محرمانگی رابطه میان استاد و دانشجو احترام قائلند. آنها از هر گونه رابطه استثمارگرانه، آزار و اذیت یا رفتار تبعیض‌آمیز با دانشجویان پرهیز می‌كنند. آنها به هر نوع مساعدت قابل‌توجه علمی یا پژوهشی، از سوی دانشجویان اعتراف و از آزادی علمی دانشجویان حمایت می‌كنند. " كدهای رفتاری (رفتارهای غیرقابل‌ پذیرش) : 1. كوتاهی در انجام مسئولیتهای آموزشی، شامل:
الف) عدم‌ارتباط حجم قابل توجهی از مواد آموزشی، به درس مربوطه،
ب) كوتاهی قابل‌توجه و بی‌دلیل نسبت به قوانین دانشكده در هدایت كلاسها، رعایت ساعات اداری یا برگزاری آزمون در زمان مقرر،
ج) ارزیابی كار دانشجو بر اساس معیارهایی كه به طور مستقیم كارایی دانشجو را منعكس نمی‌سازد.
2. تبعیض و آزار و اذیت دانشجویان به دلیل گرایش سیاسی، یا به دلایلی مانند نژاد، دین، جنسیت، قومیت، ملیت، تبار و دودمان و یا داشتن محدودیتهایی از ناحیه قانونی یا مقررات دانشگاهی و یا به دلیل سن یا به هر دلیل سلیقه‌ای یا شخصی.
3. استفاده از موقعیت یا قدرت خود در دانشكده برای اعمال نفوذ در ارزیابی و داوری پیرامون دانشجو یا فراهم كردن موجبات آزار و اذیت دانشجو به دلایل سلیقه‌ای یا شخصی.
4. واردشدن عضوی از دانشكده در یك رابطه عاشقانه یا جنسی با دانشجو، كه این عضو در زمان حال و یا به احتمال زیاد در آینده به هر گونه نسبت به این دانشجو مسئولیت آكادمیك (مسئولیت آموزشی، ارزیابی‌كننده یا راهنما) داشته باشد.
ب) دانشگاه اصول اخلاقی: "به عنوان عضوی از نهاد علمی، استادان بالاتر از هر چیز، در پی مؤثر بودن در نقش معلم و محقق هستند. استادان مقررات دانشگاه را به شرطی كه آزادی علمی آنها را محدود نكند رعایت می‌كنند، اما حق نقد و تجدیدنظر در این مقررات را برای خود محفوظ می دارند. اساتید به مسئولیتهای بزرگتر خود در دانشگاه توجه داشته، شغل بیرون از دانشگاه را با این مسئولیت تنظیم می‌كنند. " كدهای رفتاری (رفتارهای غیرقابل ‌پذیرش) :
1. قطع عمدی فعالیتهایی كه با حمایت یا اجازه دانشگاه انجام می‌شود.
 2. استفاده غیرمجاز از منابع و امكانات دانشگاه در اندازه قابل‌توجه برای مقاصد شخصی، تجاری، سیاسی یا مذهبی.
3. توقیف اجباری، تهدید به آسیب بدنی، یا آزار و اذیت فرد دیگری از دانشگاه، كه در كارایی او در انجام فعالیتهای دانشگاه تأثیر منفی می‌گذارد. 4. تخلف جدی از سیاستهای دانشگاه كه حاكم بر رفتار حرفه‌ای دانشكده است، از جمله: سیاستهای مربوط به تحقیق، فعالیتهای حرفه‌ای بیرون از دانشگاه، تضاد در تعهدات (درون و بیرون دانشگاه) و تخلف در محل كار.
3 - 1 - 2. كدهای رفتاری مهندسان همچنین انجمن ملی مهندسان، سند كدهای رفتاری برای مهندسان تعریف كرده است. مهندسان تأثیری مستقیم و حیاتی بر كیفیت زندگی تمام مردم دارند. به همین دلیل خدماتی كه مهندسان ارایه می‌كنند نیازمند درستكاری، بی‌طرفی، انصاف، عدالت و نیز رعایت بالاترین استانداردهای اخلاق حرفه‌ای است. از جمله اصول اخلاقی مندرج در این سند، این است كه:
1. امنیت، سلامتی و رفاه مردم می‌بایستی مهمترین مسئله برای مهندسان باشد.
2. خدماتی كه ارایه می‌دهند، باید در حوزه تخصصی آنها قرار گیرد.
3. مسایل را برای مشتریان خویش به طور عینی و صادقانه بیان كنند.
4. مهندس برای هر كارفرما یا مشتری، باید به عنوان فردی وفادار و قابل اعتماد عمل كند.
5. از فریبكاری بپرهیزد.
6. رفتارها و تعاملات خویش را در مسیری شرافتمندانه، مسئولانه، اخلاقی و قانونی پیش ببرند تا احترام، خوشنامی و سودمندی حرفه را افزایش دهند. برخی از كدهای رفتاری كه بر مبنای این اصول نوشته شده‌اند،شامل:
1. اگر مهندس متوجه شرایط خطرساز برای زندگی یا اموال مشتری خود شود، باید به او اطلاع دهد (مربوط به اصل 1)
2. مهندس نباید سند یا نقشه‌ای را امضا كند كه در آن تخصص اندكی دارد و یا آنكه تحت نظارت او تهیه نشده است (مربوط به اصل 2).
3. مهندس هنگامی اسناد مربوط به یك پروژه را امضا كند كه كیفیت هر بخش از پروژه توسط مهندس متخصص حوزه مربوطه تأیید شده باشد (مربوط به اصل 2).
4. مهندس نكات فنی لازم مبتنی بر مستندات و اطلاعات دقیق را باید به زبانی ساده و غیرفنی به مشتریان بگوید (مربوط به اصل 3).
5. مهندسی كه در یك شركت خصوصی كار می كند و همزمان به عنوان مشاور یا كارمند در نهادی حكومتی یا شبه حكومتی فعالیت دارد، نباید در تصمیم‌گیریهای مربوط به پروژه‌هایی كه توسط شركت خصوصی آنها برای همان نهاد حكومتی انجام می‌شود، مشاركت كند (مربوط به اصل 4).
6. مهندس نباید كیفیت كار خویش را تحریف كند یا نباید اجازه دهد كیفیت كار او یا همكارانش را بد جلوه دهند. آنها نباید مسئولیت خود را در پروژه‌ای كه پیشتر انجام شده است، كمتر یا بیشتر از میزان واقعی جلوه دهند. حتی در بروشورهای تبلیغاتی نیز نباید تواناییهای خود و همكاران را تحریف كرده و كم و زیاد جلوه دهند (مربوط به اصل 5)
7. مهندس نباید برای به دست آوردن پروژه های بیشتر و ارتقای حرفه‌ای، شهرت و تخصص مهندسان دیگر را با روشهای غیراخلاقی مورد پرسش قرار دهد ببرد و اگر معتقد است رفتارهایی برخلاف اخلاق حرفه‌ای از آنها سر زده، به مراجع قانونی مناسب اطلاع دهد (مربوط به اصل 6).
3 - 2. تأثیر كدهای رفتاری بر اخلاق حرفه‌ای كاركنان در سال 1994 در آمریكا پیمایشی ملی دربــاره اخلاق حرفه‌ای در میــان كاركنان و مدیران تعــداد زیــادی از صنایع مختلف، توسط مركز منابع اخلاقی (resource ethics center) انجام شد. در این پژوهش نگرش پاسخگویان نسبت به موضوعات اخلاقی و برنامه ‌های اخلاقی شركت آنها، مورد سنجش قرار گرفت. پاسخگویان به دو دسته تقسیم شدند: دسته‌ای كه در شركت آنها برنامه‌های اخلاقی وجود نداشت؛ نه كدهای رفتاری داشتند، نه آموزش اخلاق و نه دفتر اخلاق، و دسته‌ای دیگر: كه شركت‌های آنها برنامه‌های جامع اخلاقی، یعنی كدهای رفتاری، آموزش اخلاق و دفتر اخلاقی، داشتند. (www.ethics.org) بر اساس یافته‌های به دست آمده این پژوهش، میان دو گروه، تفاوت فاحشی وجود داشت. رفتار حرفه‌ای كاركنان شركتهایی كه برنامه‌های اخلاق را اجرا كرده بودند، نسبت به دسته اول بسیار اخلاقی‌تر بود.
ارزیابی كاركنان این شركتها درباره اخلاق همكاران، مدیران و حتی خود آنها مثبت‌تر بود. (www.ethics.org) 4. سهم اصلاح اخلاق حرفه‌ای در تعالی اخلاق جامعه جمعیت زیادی از كشور، عضو یك سازمان دولتی و یا شركت خصوصی، دانشگاه و یا مدرسه هستند.
در ایران اگر تنها شاغلان را به حساب آوریم، آمارها نشان می‌دهند كه جمعیت شاغل كشور، حدود 20 میلیون نفر می‌باشند. اگر با استفاده از ابزارهای سازمانی موجود، اخلاق حرفه‌ای در میان شاغلان جامعه جاری شود، این به معنای آن است كه نزدیك به یك سوم جامعه به سمت اخلاقی‌شدن حركت كرده است. از سوی دیگر، هنگامی كه رفتارهای مثبت حرفه‌ای در افراد ملكه شده و تبدیل به عادت بدل شوند، بخشی از این رفتارها به محیط بیرون و خانواده نیز ‌برده می‌شود. از این رو، استفاده از كدهای رفتاری نه تنها موجب اصلاح اخلاق حرفه‌ای، بلكه موجب تعالی اخلاق افراد در حوزه‌های دیگر نیز می‌شود. علاوه بر این می‌بایستی تأثیر بهبود اخلاق شاغلان را بر رفتارها و اخلاق خانواده ایشان اضافه كرد، كه این موضوع بر دایره جمعیتی تأثیر كدهای رفتاری می‌افزاید.
بنابراین می‌توان به این نتیجه رسید كه كدهای رفتاری و اجرای درست آنها در میان شاغلان سازمانها و شركت‌های گوناگون می‌تواند تأثیری گسترده بر اخلاق جامعه بگذارد و بخش قابل توجهی از جمعیت را به سوی تعالی اخلاقی بكشاند. نتیجه گیری به نظر نگارنده رویكرد فعلی به تغییرات اجتماعی رویكردی كل‌نگر بوده كه همه جامعه را با هم و یك‌جا هدف قرار می‌دهد، بنابراین از تأثیرگذاری چندانی برخوردار نبوده است.
در رویكردی دیگر می‌توان جامعه هدف را به سازمانهای مختلف افراز كرده، در هر سازمان، با استفاده از تدوین، آموزش، اعمال و نظارت بر رعایت كدهای رفتاری، سطح اخلاق حرفه‌ای را در میان مشاغل مختلف بالا برد. رعایت اخلاق حرفه‌ای توسط شاغلان، به معنای حركت به سوی تعالی اخلاقی در بخش قابل توجهی از جامعه است.
از این رو، با توجه به آنكه ابزارهای سازمانی در دست مدیران سازمانهای مختلف موجود و در دسترس است، امروزه تحقق اخلاق حرفه‌ای در كشور ما، هدفی كاملاً دست‌یافتنی است، بنابراین می‌توان همین امروز و با همین امكانات موجود، گسترش اخلاق حرفه‌ای را با استفاده از كدهای رفتاری آغاز كرد. به همین دلیل با توجه به اهمیت و جایگاه كدهای رفتاری در اصلاح اخلاقی و فرهنگی جامعه و نیز با توجه به امكان‌پذیری و در دسترس بودن، می‌توان كدهای رفتاری را گام نخست مهندسی فرهنگی كشور به شمار آورد.
منابع آلن، اندریسن، بازاریابی تغییرات اجتماعی؛ تغییر رفتار برای ارتقای بهداشت، توسعه اجتماعی و محیط زیست. ترجمة بلیغ، ناصر، جوادی یگانه، محمدرضا و عباسی لاخانی، مهدی. دفتر پژوهش‌های رادیو، تهران، 1384.
  ریچارد ال، دفت، مبانی تئوری و طراحی سازمان. ترجمع پارساییان، علی و اعرابی، سید محمد. دفتر پژوهشهای فرهنگی، تهران، 1381.
  محمد علی، طوسی، فرهنگ سازمانی. مركز آموزش مدیریت دولتی، تهران، 1372.
  ادگار، شاین، فرهنگ سازمانی. فرا، ناشر مدیریت فردا، تهران، 1383.
  احد، فرامرز قراملكی، اخلاق حرفه‌ای. نشر مجنون، قم، 1385. 10. قرشی، محمد بن محمد بن احمد «ابن اخوه» (1347) معالم القربقه فی احكام الحسبه؛ آیین شهرداری در قرن هفتم. ترجمه شعار، جعفر. انتشارات بنیاد فرهنگ ایران. .............................................. منبع: ماه نامه تدبیر - شماره 193
يکشنبه 2/12/1388 - 2:39
اقتصاد
 
آسیب شناسی فضای كسب و كار ایران

اشاره:
در یك بیان ساده و صریح، می‌توان اذعان داشت كه بخش قابل توجهی از مقتضیات رشد اقتصادی هر كشور در گرو فضای كسب و كار مناسب در آن كشور است. آنچه تحت عنوان «فضای كسب و كار خاكستری» در ادبیات اقتصادی و مدیریتی كشور ایران مطرح می‌شود، می‌تواند بر عملكرد مدیران بنگاه‌های تولیدی، نیروی كار، سرمایه‌گذاران اقتصادی، روند تولید و فرآیندهای اقتصادی نظیر فروش، رقابت در عرصه‌های داخلی و جهانی و توسعه صنعتی و اقتصادی كشور تاثیر گذاشته و چهره اقتصادی، سیاسی و اجتماعی كشور را مخدوش سازد. در كشورهای منطقه و متاسفانه برخی كشورهای عربی همسایه كه مامن سرمایه‌گذاران ایرانی شده و خروج سرمایه از كشور را به دنبال داشته، می‌توان تاثیر بسیاری از عوامل موثر بر فضای كسب و كار و تاثیر متقابل وضعیت كسب و كار را بر بسیاری از شاخص‌های اقتصادی كشور مشاهده نمود.
 فضای كسب و كار سرمایه‌گذاری را می‌توان از حوزه‌های استراتژیك توسعه صنعتی ایران تلقی كرد كه عمدتا ناشی از كلیه عوامل بیرونی بوده و عواملی چون بهره‌وری و اشتغال نیروی كار، سرمایه‌گذاری، آزادی‌های اقتصادی تولیدكنندگان و ظرفیت‌های تولیدی را تحت‌تاثیر خود قرار می‌دهد. از سوی دیگر، توسعه اقتصادی بر پایه رقابت‌پذیری كشورها استوار است و سلامت محیط كسب و كار از عوامل موثر بر رقابت‌پذیری می‌باشد. محیط كسب و كار روشن و سالم كه منتج از سلامت اقتصاد و سیاست درست كشورها بوده و منجر به نتیجه‌های مثبت اقتصادی از قبیل صادرات مفید، رشد اقتصادی و توسعه صنعتی می‌شود، از مواردی است كه اكیدا باید در فهرست سیاست‌های اقتصادی دولت قرار بگیرد.
آسیب‌شناسی
بررسی شاخص‌های كسب و كار كه مبین سقوط كشورمان (از نظر رتبه) است و وضعیت كسب و كار كشور را از ابعاد مختلف، از جمله تاسیس و راه‌ا‌ندازی یك شركت، اخذ مجوز، استخدام و اخراج نیروی كار، پرداخت مالیات‌ها به دولت، حجم تجارت برون‌مرزی، زمان مورد نیاز جهت انحلال یك شركت و متغیرهای دیگر مورد بررسی قرار می‌دهد، ما را بر آن می‌دارد كه به بررسی علل سقوط ایران از بعد فضای كسب و كار بپردازیم. مقایسه آمارهای منتشر شده، سقوط مدام شاخص كسب و كار كشور را از رتبه 113 در سال 2005 به 119 در 2006، 131 در 2007 و 135 در سال 2008 نشان می‌دهد. در یك بررسی كلی، كشورمان در بسیاری از موارد كه در محاسبه شاخص‌های فضای كسب و كار دخیل هستند با تغییرات منفی مواجه بوده است. شاخص تاسیس و راه‌اندازی یك شركت با 11پله سقوط نسبت به آنچه در سال 2007 شاهد آن بودیم از رتبه 66 به 77 (در بین 175 كشور دنیا) سقوط كرده است یا شاخص اخذ مجوز جهت تاسیس یك شركت با شش پله سقوط نسبت به سال 2007، به رتبه 164 رسیده است. همچنین، شاخص انحلال یك شركت با هشت پله سقوط و قرار گرفتن در رتبه 118 منجر به قرار گرفتن ایران در رتبه 135 در بین 175كشور دنیا در زمینه فضای كسب و كار شده است. توجه به ارقام مربوط به هر كدام از شاخص‌های فوق و مقایسه ارقام مزبور با رقم‌های مشابه در منطقه و كشورهایی كه از نظر درآمدی، هم گروه با ایران محسوب می‌شوند، وضعیت ایران را به وضوح نشان می‌دهد.برای مثال، به طور متوسط هزینه لازم جهت اخذ مجوز بر حسب درصدی از درآمد سرانه در ایران 4/653درصد می‌باشد كه این رقم، بسیار بالاتر ازرقم 6/419 در كل منطقه است. همین رقم در مورد كشور امارات 5/1درصد می‌باشد. از طرفی، مدت زمان مورد نیاز جهت اخذ مجوز و تكمیل مراحل تاسیس یك شركت در امارات 125روز و در ایران 670روز می‌باشد.در رابطه با تجارت برون‌مرزی، تاجر اماراتی به طور متوسط 7 سند و تاجر ایرانی 8سند را به امضا می‌رساند و 13روز زمان مورد نیاز جهت ترخیص كالای صادراتی از گمرك كشور امارات لازم است كه این رقم در مورد كشور ما 26روز می‌باشد. همچنین، هزینه‌ای كه در ازای صادرات كالا در گمركات كشور امارات پرداخت می‌شود، 462دلار است و این رقم در كشور ما 860دلار می‌باشد كه البته از میانگین رقم مذكور در منطقه كمتر است. تعداد بالای مدارك و اسناد و بوروكراسی عریض و طویل كه منجر به كند شدن روند صادرات و به تبع آن كاهش انگیزه تولید و صادرات می‌گردد و احیانا مشكلات فساد اداری كه از این تاخیر می‌تواند حاصل شود، از مشكلات اصلی صادركنندگان كشور در مسیر صادرات كالاهای تولیدی است.
با توجه به آمارهای فوق‌الذكر، ایران در زمره كشورهایی است كه فضای كسب‌وكار آن از وضعیت مطلوبی برخوردار نمی‌باشد، در یك نگاه كلی می‌توان مهم‌ترین عواملی را كه بر محیط كسب‌وكار موثر بوده به عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، بین‌المللی، فن‌آوری، عوامل قانونی و مسائل اخلاقی و ارزشی طبقه‌بندی كرد. در طبقه‌بندی ماهنامه «اقتصاد ایران»، فضای كسب‌وكار متاثر از حوزه‌های مختلفی است كه مهم‌ترین آنها عبارتند از درجه باز بودن اقتصاد، حاكمیت و كارایی دولت، كارآمدی بازارها، محیط اجتماعی – سیاسی، مسائل بین‌المللی، انعطاف‌پذیری بازار كار، مدیریت و محیط مستعد جهت توسعه فن‌آوری، باز بودن اقتصاد كشورها – كه متاسفانه مطابق آمارهای بانك جهانی، ایران در رتبه 151 در این زمینه قرار دارد – بر مبنای متغیرهایی نظیر تجارت بین‌الملل است كه می‌تواند زمینه‌ساز ظهور و بروز فرآیندهایی در اقتصاد كشور شود و ثمره آن ایجاد انگیزه جهت افزایش سطح تولید بنگاه‌های داخلی و مزیت‌یابی و مزیت‌سازی بنگاه‌ها جهت رقابت در صحنه‌های جهانی باشد. توجه به عواملی كه در زمینه محاسبه شاخص كسب‌وكار كشورها مد نظر بوده، به صراحت، اهمیت قایل شدن بحث تجارت و نگاه كشورها به تجارت و تاثیر این نگاه بر فضای كسب‌وكار را روشن می‌سازد.مسلما اهمیت دولت به بحث گسترش تجارت خارجی، شرایط را در جهت افزایش شركت‌های تولیدی و حذف موانع و محدودیت‌های اضافی از مسیر تولید، در جهت بهبود تجارت و بهبود شاخص‌های كسب‌وكار فراهم خواهد كرد.
دولت و فضای كسب‌وكار
تاثیر حوزه متغیرهای حاكمیتی و كارآیی دولت بر محیط كسب‌وكار، از عوامل مهم دیگری است كه از طریق سیاست‌گذاری مطلوب دولت در امور شركت‌ها جهت تسهیل امر صادرات و ارتقای كیفی و كمی تولید، مثمر ثمر می‌باشد. حمایت از حقوق سرمایه‌گذاران خرد و كلان اقتصادی و حمایت از ظرفیت‌های سرمایه‌گذاری ولو كوچك كه سطح اعتماد سرمایه‌گذاران را به سرمایه‌گذاری افزایش می‌دهند، از آثار سیاست صحیح دولتی است. آنچه در بحث دخالت‌های دولت، مذموم می‌باشد، تصدی‌گری دولت‌ها و دخالتی است كه منجر به سلب اختیار شركت‌ها شده و آزادی عمل را از آنها می‌گیرد و مانع ابتكار و نوآوری این شركت‌ها در عرصه تولید می‌شود. اما آنچه اكنون به عنوان حمایت دولتی مطرح می‌كنیم، حمایت منطقی در جهت پویایی شركت‌های مزبور است. در این بین، یكی از مسائلی كه متاسفانه مورد بی‌مهری دولت‌های ما واقع شده، بنگاه‌های متوسط و كوچك كشور است. آمارها نشان می‌دهند كه بنگاه‌های كوچك، در جهت استفاده از كارشناسی‌های فنی و كسب مهارت‌های بازار و مشاركت در كسب‌وكارهای بین‌المللی، آمادگی بسیاری دارند و می‌توانند نقش بسزایی در صادرات ایفا كنند. ولی در‌حال‌حاضر سهم این بنگاه‌ها 1/0 درصد از كل صادرات كشور است و این امر نشانه عدم حمایت صحیح و منطقی دولت از این شركت‌ها و موانع و مشكلات عظیمی است كه بر سر راه این واحدها قرار دارند. گفتنی است سختگیری‌های موجود در سیستم بانكی كشور در امر پرداخت تسهیلات به صورت اخذ ضمانت‌های سنگین و عدم اتخاذ تصمیمات صحیح در برابر شركت‌های در آستانه ورشكستگی، از عوامل دیگر موثر بر محیط كسب‌وكار می‌باشد.
در زمینه شاخص انعطاف‌پذیری استخدام، ایران نمره 78 را كسب نموده كه جزو موارد افراطی انعطاف‌ناپذیری اشتغال محسوب می‌شود و تاثیرات منفی، هم بر نیروی كار و هم برفضای كسب‌و‌كار خواهد گذاشت، درحالی كه نیاز است انعطاف‌پذیری بیشتری در جهت مقررات مربوط به اشتغال اعمال گردد، چرا كه اصلاح مقررات اشتغال است كه می‌تواند به افزایش بهره‌وری نیروی كار بینجامد، ولی متاسفانه این عامل در كشور ما از انعطاف لازم برخوردار نیست. در این رابطه، موضوع بهره‌وری نیروی كار، دانش فنی و تخصص نیروی كار نیز از جمله مواردی هستند كه در بهبود وضعیت كسب و كار موثر هستند. البته چنانچه وضعیت قوانین و مقررات كار – كه محدودیت‌هایی را در زمینه ورود و خروج نیروی كار به صنعت به وجود آورده است – اصلاح نشود، امكان خروج نیروی كار با دانش كم یا بهره‌وری پایین و جایگزینی نیروی‌های قوی‌تر وجود ندارد. ترویج آموزش در حین كار، برنامه ریزی‌های آموزشی بلندمدت و فراگیری اصول مدیریتی برای مدیران می‌تواند نواقص موجود را تا حدودی برطرف نموده و شرایط را برای بهبود كسب‌و‌كار فراهم آورد.
از عوامل موثر دیگر بر شاخص‌های كسب‌و‌كار، می‌توان به مشكلات كلان اقتصادی كشور چون نرخ تورم و مسائلی كه برتوان رقابت محصولات داخلی اثرگذار بوده و منجر به واردات كالاهای مشابه تولید خارج با قیمت‌های پایین‌تر شده و یاس و دلسردی تولید‌كنندگان را به دنبال دارد، اشاره كرد. همچنین، سیاست‌های اخیر ارزی تاثیرات مخربی برفضای كسب‌و‌كار شركت‌های تولیدی خواهد گذاشت. ثبات سیاست‌های مذكور، وجود استراتژی‌های كلان اقتصادی كه متضمن اشتغال، تثبیت قیمت‌ها، افزایش بهره‌وری و بهبود بازار كار باشد و درجهت بهبود زیرساخت‌های موجود در اقتصاد و ارتقای اقتصادی داخلی كشور گام بردارد، از عوامل موثر در زمینه بهبود شاخص كسب‌و‌كار می‌باشند.
در رابطه با بحث فن‌آوری اطلاعات نیز، ایران در زمره كشورهای بسیار نوپا در این زمینه است كه راه بسیار طولانی پیش‌رو دارد. بحث مبادلات الكترونیك كه نقش و كاربرد فن‌آوری اطلاعات را در زمینه مسائل اقتصادی و تجاری نشان می‌دهد و به تجارت الكترونیك (E-Commerce) معروف است و یا تشكیل دولت الكترونیك كه منجر به رشد شتابان در زمینه اقتصاد شود،‌ از جمله مسائل مهم دیگر است كه می‌تواند بر بهبود شاخص‌های كسب‌و‌كار از طریق ارتقای فرآیندهای مدیریتی و ساختاری تولید و تجارت موثر باشد. عوامل غیراقتصادی دیگری نظیر مسایل اجتماعی، سیاسی و مسایل جهانی نیز برشاخص مزبور تاثیر خواهند گذاشت. عوامل تاثیرگذار جهانی از جمله تحریم‌های اخیر شورای امنیت سازمان ملل كه فضای كسب‌و‌كار كشور را نیز مانند سایر بخش‌های اقتصادی و مدیریتی نشانه گرفته است، سیاست‌های خارجی كشور كه هم به دلیل تدابیر دولت و هم به جهت تلاش‌های جهانی، در به انزوا كشاندن كشور در صحنه اقتصادی نقش دارند و همچنین، فضای سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی را ناامن جلوه می‌دهد، از عواملی هستند كه برفضای كسب‌وكار كشور تاثیر می‌گذارند. لازم به ذكر است، سقوط 16 پله‌ای كشورمان از حیث شاخص كسب‌و‌كار می‌تواند تا حدودی نیز به دلیل صدور قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل و تبلیغات بین‌المللی علیه كشورمان در سال‌های اخیر باشد.
رتبه‌بندی محیط كسب‌و‌كار در جهان
از دیدگاه موسسه اطلاعات اكونومیست، افزایش ریسك بازارهای مالی و افزایش حمایت از تولیدات داخلی طی پنج سال آینده،‌ حتی به محیط كسب و كار بزرگترین اقتصاد جهان آسیب‌ خواهد رساند.
جذابیت محیط كسب‌و‌كار در ایالات متحده طی پنج سال آینده،‌ به‌دلیل ریسك‌های اقتصادی و مالی، افزایش حمایت از تولیدات داخلی، نگرانی از ركود اقتصادی و مسایل امنیتی در روابط بین‌الملل، آغاز سقوط به یك سراشیبی را نشان می‌دهد.رتبه‌بندی واحد اطلاعات اكونومیست برای محیط كسب و كار طی سال‌های 2008 تا 2012 میلادی نشان می‌دهد كه ایالات متحده، به رتبه نهم سقوط خواهد كرد. این تنزل از آغاز رتبه‌بندی محیط كسب‌و‌كار در سال 1997 تاكنون برای این كشور بی‌سابقه بوده است. گفتنی است، خصوصیات بنیادی محیط كسب و كار در سال 1997 تاكنون برای این كشور بی‌سابقه بوده است. گفتنی است، خصوصیات بنیادی محیط كسب‌و‌كار آمریكا (شامل آزادی بازار كار، كیفیت بالای زیرساخت‌های اقتصادی و رهبری تكنولوژی) همچنان فعال و جذاب باقی خواهند ماند. همچنین، باتوجه به اینكه تفاوت میان كشورهای بالای جدول از نظر امتیاز با ایالات‌متحده بسیار كم است،‌ تغییر مكان ایالات متحده كمی مبالغه‌آمیز به نظر می‌رسد. البته، نشانه‌هایی از زوال و بدتر شدن اوضاع اقتصادی در مناطق كلیدی وجود دارد. برای پنج سال آینده، محیط سرمایه‌گذاری‌ جهانی همچنان به‌طور عمومی فعال باقی می‌ماند. در این میان، مشكلاتی نظیر افزایش حمایت از تولیدات داخلی، افزایش نگرانی از ریسك‌های سرمایه‌گذاری و عدم تعادل اقتصاد كلان، نه تنها ایالات متحده را محدود می‌سازد،‌ بلكه اقتصاد جهانی را نیز تهدید می‌نماید. با این حال، جهانی‌سازی از مسیر اصلی خود خارج نمی‌گردد و اگر متوسط رشد اقتصاد جهانی طی سال‌های 2008 تا 2012 كندتر از نقطه اوج خود – كه در سال‌های اخیر كسب كرده بود – خواهد شد، اما این شاخص درحد استانداردهای جهانی باقی می‌ماند. پیش‌بینی می‌شود،‌ رشد آزادی تجارت جهانی تاحدی در آینده بدتر شود، لیكن، تجارت خارجی و نظام‌های مبادله‌ای از هر زمانی در قرن بیستم آزادتر خواهند بود. در بیشتر كشورها، كیفیت زیرساخت‌های اقتصادی به‌طور مداوم بهبود خواهند یافت، بازار كار اصلاح و از آن حمایت خواهد شد.در این رده‌بندی، ایران با رتبه 4/4(از سقف 10)، در رتبه هشتادم جای خواهد گرفت كه سه پله مانده به آخر است!
منبع:  creativity

يکشنبه 2/12/1388 - 2:37
آموزش و تحقيقات
 
20 گام براى تحصیل موفق در دانشگاه

  خبرگزاری فارس: دوران دانشجویی، دوران شدن، بهره گرفتن و سوخت گیری علمی و عملی است؛ از این رو، 20گام در این مقاله، ما را با مفاهیم و مرحله های مهم پیرامون تحصیل آشنا می كند كه خواندن آن، برخی جهت های فعلی ما را مورد تاكید یا تغییر و اصلاح قرار می دهد.

دوران دانشجویی، دوران شدن، بهره گرفتن و سوخت گیری علمی و عملی است؛ از این رو، 20گام در این مقاله، ما را با مفاهیم و مرحله های مهم پیرامون تحصیل آشنا می كند كه خواندن آن، برخی جهت های فعلی ما را مورد تاكید یا تغییر و اصلاح قرار می دهد؛ پس با ما همراه باشید در 20منزل «تحصیل مناسب در دانشگاه».

1- تحصیل مناسب در دانشگاه
آغاز مقاله امروز ما، ازجان دبلیوسانتراك 1، مولف معروف روان شناسی سانتراك است. او معتقد است كه یكی از موفقیت های حرفه ای در طول عمر، تحصیل مناسب در دانشگاه است.
دوران دانشگاه، دوران جست و جو، كشف، خلق، ابداع و شدن است و اگر در این برهه از عمر، در وجود خود جست وجوی دقیقی بكنیم، می بینیم كه هزاران قدرت در اختیار داریم كه قابلیت فعلیت دارند.

2- چرا تحصیل؟
امروزه اگر از دانشجویان سوال كنید كه چرا به دانشگاه آمده اند، جواب های مختلفی می شنوید، عده ای برای رشد و تعالی خود آمده اند. عده ای برای كار و آینده شغلی و عده ای برای به دست آوردن شرایط اجتماعی بهتر و خلاصه خیلی از دلایل دیگر؛ اما به هر دلیلی كه وارد دانشگاه شده باشند، انتظار دارند تحصیل و دانشگاه برای آنها یك تجربه مثبت و ارزشمند باشد؛ زیرا به قول ادیسون، آدمی از تجارب مثبت، شاهراه های زندگی را جست وجو می كند.

3- مشكل كجاست؟
با این وجود، هنوز برخی از دانشجویان كه در این دوره قرار دارند، شاید ندانند كه اوج توان و رقم زدن فرصت ها را در درون خود دارند و در نتیجه نمی توانند از وقت خویش، حداكثر بهره را ببرند و حتی گاهی احساس می كنند كه نمی توانند كاری را كه وظیفه دارند، انجام بدهند؛ در حالی كه مشكل این نیست؛ مشكل این است كه آنان نمی دانند آن را چگونه انجام دهند. نكات بعدی، راهگشای این مسئله است.

4- نگرش درست
اساس نگرش درست به تحصیل در دانشگاه، عامل رقم زدن موفقیت های بعدی است؛ از این رو، آغاز ترم باید بگویید: درس می خوانم و یاد می گیرم و با شروع ترم، با شركت مرتب در كلاس ها و انجام تكالیف، به مرور درس ها بپردازید. در این صورت، در طول ترم، بارهای كسب دانش، سبك تر می شوند. از این جهت، دانشجویان به سه دسته تقسیم می شوند.
الف) عده ای روش تدریجی را اتخاذ می كنند؛ یعنی در طول ترم تحصیلی، یادگیری و تكالیف را تقسیم می كنند و آهسته و پیوسته با محتوا و مفاهیم درس ها پیش می روند. اینان در آخر ترم، راحت تر هستند.
ب) عده ای هیجانی عمل می كنند؛ یعنی در برخی درس ها یا در بعضی ایام، با برنامه دقیق كار می كنند و سپس در روزهایی دیگر از ترم تحصیلی، به خمودی روی می آورند كه البته این روش، آدمی را عصبی بار می آورد.
ج) روش تلمباری؛ در ین روش، از آغاز ترم تحصیل تا اواخر، صرفا حضور در كلاس و انجام تكالیف خیلی ضروری صورت می گیرد؛ ولی از مطالعه مستمر، دقیق و مداوم خبری نیست. این مسئله، در پایان هر ترم، مشكلات و فشارهای زیادی به دانشجویان وارد می كند و غالبا شكست در تحصیل یا افتادن مكرر از واحدها، در این روش روی می دهد.

5- مطالعه مستمر
این جمله معروف است كه یكی دو روز قبل از ترم اول، برای برخی از دانشجویان، چند سال طول می كشد. این نكته تا حد زیادی درست است و بیشتر شامل افراد دسته سوم است.
با وجود مشكلات موجود، همیشه دانشجویانی موفق می شوند كه عزم خود را برای درس خواندن، تحصیل و تحقیق در طول مدت تحصیل، به صورت برنامه ریزی شده، جزم كرده باشند. مطالعه مستمر، یك هدیه بزرگ برای شما دارد و آن آرامش است.

6- عامل موفقیت
ملزم بودن به انجام دادن كارها، مهم ترین عامل موفقیت در دانشگاه است.
برتراند راسل می گوید: آدم های بی نظم، همیشه فرداها را ملاك عمل قرار می دهند و آدم های دانا، دیروز را به تسخیر درآورده، برای امروز برنامه دارند و فردا را نیز در ظرف امروز می بینند2.

7- موضع شكست چیست؟
بسیاری از دانشجویان، از همان ابتدا، موضع آدم شكست خورده را می گیرند و چون می پذیرند كه كاری نمی توانند بكنند، هیچ تلاشی نمی كنند، ولی تنها راهی كه می تواند آنها را از این حال نجات دهد، همانا شناخت موضع شكست است و موضع اصلی، به استقبال آن رفتن است.
اساسا ما انسان شكست خورده نداریم؛ بلكه این ما هستیم كه شكست را به سمت خود جهت می دهیم.
ترس ها، تردیدها و در خود ماندن ها، فرد را مبدل به برده زمان می كند. وقتی در شرایطی واقعی می شوید كه ظاهرا به بن بست رسیده اید، چه باید بكنید؟3

8- خروج از بن بست
راه خروج از بن بست، سه چیز است؛
1. باور و ایمان به توان بی پایان درون انسان.
2. یك شروع محكم، با برنامه و دقیق كه بسیار لذت بخش است.
3. تغییر دید و نگرش معیوب قبلی و تبدیل آن به یك نگرش مثبت، امیدوار و با تأمل در مسائل.
این سه عامل، سه كلید طلایی هستند.
نیوتن می گفت: اگر من به جایی رسیده ام، براثر ایمان، كار و كوشش است؟از وی سؤال كردند: چطور موفق به این اكتشافات زیاد شدید؟ وی جواب داد: با تأمل مستمر در آنها. او درباره یك موضوع، آن قدر فكر و تأمل می كرد كه برایش همانند روز روشن می گردید.

9- شروع محكم چیست؟
برای شروع محكم تحصیل در دانشگاه، داشتن یك برنامه خوب، ضروری است. در بسیاری از دانشگاه ها، افراد موفق و مصمم، موفقیت های خود را مدیون آغاز (Start) خوب می دانند. آگاهی از درس ها، دقت در انتخاب ها، مشورت با افراد آگاه، دوستی با دانشجویان ترم بالاتر و تقسیم كلاس ها در طول چند روز هفته، از مزایای انتخاب و حركت درست تحصیلی است.
شروع محكم، نوعی قبول زحمت مستمر برای جایابی علمی در ذهن است.
الكساندر هامیلتن می گوید:
مردم گاهی علت موفقیت مرا در این می دانند كه دارای نبوغ هستم و حال آن كه آن چه از نبوغ خود اطلاع دارم، آن است كه خیلی زحمت كش هستم.

10- ابوتمام
درباره «ابوتمام حبیب الطایی» گفته شده است كه او در ایام جوانی، سقایی بیش نبود و با فروش آب، امرار معاش می كرد؛ ولی براثر سعی و كوشش، كارش در شاعری به مرتبه ای رسید كه ملقب به «خاتم الشعرا» گردید. به راستی چرا؟ پاسخ روشن است؛ اراده، خواستن و غلبه بر وضع موجود و زندگی خطی.
خداوند می داند كه در درون ما انسان ها، قدرت هایی نهان است كه می توانند ما را به هر درجه ای از كمال برسانند و جالب این كه كلید گشودن این قفل ها هم در دست ماست. چرا قفل را نمی گشاییم؟ بیایید به جای شكستن در، به جای شكستن قفل، به جای گریه و زاری و شكست پشت این در و قفل، كلید را جست وجو كنیم. این كلید، شاید در دست ما باشد.
اگر نیمه تمام هستیم، تا عمر ما تمام شده است، به راحتی می توانیم ابوتمام شویم.

11- تلاش برای موفقیت
بزرگمهر می گوید: «باید لب فرو بست و به جای نكوهش بخت، شانس، دنیا و...، ذهن، بازو، جسم و فكر را فعال كرد؛ كار كرد؛ دم نزد و یقین نمود كه كلید طلایی كامیابی، تلاش، كار و كوشش است5.
تلاش به منظور موفقیت، كمال و پیشرفت، از خصوصیات برجسته انسان هاست6.

12- خط مشی گذاری
آشنایی با خط مشی ها، خط مشی گذاری و شناخت خط مشی های كلی هر درس، ما را در تعامل با آن دانش یاری می دهد. از این رو، راه دیگر یك شروع خوب، آشنایی با خطوط اصلی درس هاست. خط مشی درس ها را از لابه لای تدریس استاد، سرفصل ها و مطالب كلی جلسه اول یا سرفصل هر استاد كه به صورت مكتوب ارائه می شود، می توان فهمید و براساس آن خط مشی ها، می توان حركت كرد.

13- بهره وری از زمان
ما همه به وقت آزاد نیاز داریم؛ وقتی كه در آن وظیفه ای در قبال دیگران نداریم و می توانیم آن را صرف استراحت و تفریح كنیم؛ ولی در اوقات فراغت، زمان را فراموش می كنیم و یك دفعه متوجه می شویم كه دقت چندانی برای انجام كارهایی كه باید انجام بدهیم، نداریم. هیچ مهارتی در دوران تحصیل در دانشگاه، مهم تر از تنظیم وقت نیست.
اگر از زمانتان به خوبی استفاه نكنید، تحصیلات دانشگاهی تان و به دنبال آن، اهداف زندگی تان كه به آن بستگی دارد، لطمه خواهند خورد.

14- رابطه موفقیت و كوشش
موفقیت، احساس زیبایی است كه نتیجه كوشش فرد است؛ پس در دوران دانشجویی كه بهترین فرصت شدن است، موفقیت را احساس كنیم.
اگر در این دوران، همواره به دنبال این هستید تا دیگران شما را تأیید كنند،
اگر همیشه دوست دارید كه بدانید دیگران درباره شما چه نظری دارند،
اگر پیش از آن كه به رضایت درونی خودتان فكر كنید، خود را نیازمند آن می بینید كه اطرافیان از شما راضی باشند،
اگر پیوسته لازم می بینید به دیگران نشان دهید كه كارهای پسندیده و درست است،
اگر دائماً در حال سبك و سنگین كردن روابط خودتان با دیگران هستند و اگر مدام خود را وابسته به اشخاص معروف و مهم معرفی می كنید،
باید بگوییم كه به طور دردناكی خود را گرفتار كرده اید؛ ولی یقیناً این گونه نیستید و باید اطمینان پیدا كنید كه موفقیت های شما، ثمره كوشش های شماست و این لذت بخش است7.

15- تقویم ماهیانه
افراد موفق، تابع برنامه های آینده گرا هستند؛ از این رو، تقویم ماهیانه و تنظیم فعالیت ها در طول یك ماه آینده، سه هدیه به ما می دهد؛
.1 آرامش.
.2 تعریف برنامه ها در قالب زمان و مشخص شدن اهداف آینده.
.3 تحقق خیلی از خواسته ها.
برای این كار، یك تقویم ماهیانه تنظیم كنید. این، اولین روش تنظیم وقت به صورت مكتوب است؛ چون به شما اجازه می دهد تا با یك نگاه بفهمید كه در هفته های بعد، باید چه كار كنید. در تقویم ماهیانه، برای یادداشت ها و كارهای بعدی هم جای خالی بگذارید.

16- نتیجه بخشی
ادیسون می گوید: «هیچ یك از اختراعات من، محصول تصادف نیست. وقتی كه معتقد شدم فلان كار نتیجه بخش است، خودم را به آن كار می بندم و تجربه های مختلف می كنم تا كامیاب شوم و به نتیجه برسم.»
زندگی ما، مملو از فرصت هایی است كه می دانیم به نتایج كام بخش و ارزشمند می رسند. گاهی كاهلی، تنبلی، نداشتن سرعت عمل و...، باعث خراب شدن آن فرصت ها می شود.
دیزرائیلی می نویسد:
موفقیت از آن آدم های دارای سرعت عمل است وگرنه آدم های مردد و كاهل، آن قدر طول می دهند كه همه چیز خراب می شود8.

17- هدف گرایی
محققان متوجه شده اند كه وقتی اشخاص، به ویژه در طول تحصیل، اهداف مشخص، كوتاه مدت و هیجان انگیز دارند، پیشرفت آنها بیشتر می شود.
برای آن كه ببینید چقدر هدف گرا هستید، میزان صادق بودن جملات زیر را در مورد خودتان بسنجید و برای هر یك از آنها، یكی از سه گزینه صحیح، غلط و مبهم را انتخاب نمایید:
1- من برای خودم، هدف های بلند مدت و كوتاه مدت دارم.
2- من وقتم را تنظیم و كارهایم را اولویت بندی می كنم.
3- من همیشه فهرستی از كارها تهیه می كنم و اكثر كارهایم را با موفقیت انجام می دهم.
4- من برای كارهایم زمان تعیین می كنم و همیشه آنها را پیش از موعد انجام می دهم.
5- من همیشه دقت می كنم تا به اهدافم برسم.
6- حتی وقتی مشكلات زیاد می شوند، من از برنامه غافل نمی شوم.
7- من همیشه به دنبال طراحی اهداف جالب هستم.
اگر از بین گزینه های فوق، پنج مورد صحیح باشد، شما انسان هدف گرایی هستید.

18- چند راه مفید
1- از هیجانات منفی، زائد و عقده ای در این دوران بپرهیزید.
2- بسیاری از عصبانیت ها، ریشه در نادانی، ناآگاهی و قضاوت های عجولانه دارد؛ پس همه چیز را با تأمل بررسی كنید.
3- لحظات شاد را غنیمت بشمارید.
4- در دوران دانشجویی، ورزش را در برنامه روزانه خود بگنجانید.
5- مطالعات تكمیلی درس ها و حتی مطالعه غیردرسی را فعال كنید.
6- فرهنگ تفسیر مثبت را در زندگی تان تقویت كنید.

19- خردمندی
دوران دانشجویی، دوران خردمندی و خردورزی است. جایگاه شما در جامعه، بسیار مهم، ارجمند و عزیز است؛ پس قدر آن را بدانید. مهم ترین مسائل در این دوران عبارتند از:
1- سوخت گیری علمی و پژوهشی و به دنبال كسب علم و روش مندی رفتن.
2- خردمندكردن روح خستگی ناپذیر و جست وجوگر خود.
3- جست وجوگر بودن؛ نه مصرف كننده علم بودن.
4- انجام تكالیف به صورت علمی و خلاق.

20- انقلاب شناختی
بهترین دوران عمر، دوران جوانی و بهترین كار در این دوران، اشتغال به تحصیل است. داشتن تفكر انتقادی، استدلالی و حل مسئله ای، شما را در یك توفان مغزی 9 قرار می دهد. تفكر عمیق و ارزیابانه، مستلزم دانش دقیق و سپس كاربرد آن دانش و تجزیه و تحلیل درست و تركیب و ارزشیابی آن است.
اگر می خواهید به اوج شناخت یا انقلاب شناختی برسید، خوب بیاموزید و خوب تجزیه و تحلیل كنید.
به قول یكی از روان شناسان، اگر خوب تجزیه و تحلیل 10نكنیم، ممكن است هم تجزیه شویم و هم به تحلیل برویم.
پس بدانید كه شما می توانید در مرحله شناخت، یك معجزه گر باشید؛ كافی است با برنامه، در برنامه و به سمت اهداف ارزشمند گام بردارید. در این صورت، آینده از آن شماست.

پی نوشت ها:
.1 ISBN 469- 713- 375- 1 7th ed Psychology Context 3002 Johnw Santrock
.2 رحمت نژاد، اندیشه بزرگان، شركت انتشارات جزیل، تهران.
.3 The Secret Door to Success 8991 Florence Scovel Shinn
.4 رضا باقی زاده، رمز موفقیت بزرگان، انتشارات گاه سحر، تهران.
.5 جعفر سبحانی، رمز پیروزی مردان بزرگ، انتشارات نسل جوان، قم.
.6 امیرعلی محبی، به سوی فردا، مؤسسه فرهنگ و دانش، تهران.
.7 PP46- 5 Strings Pulling Your Own 0991 W Wayne Dayer
.8 تی پی شپرد، آموزش زنده، ترجمه احمد آرام، مؤسسه انتشارات امیركبیر، تهران.
.9 Brain Storming.
.10 Analysi
نویسنده: حسین خنیفر 

يکشنبه 2/12/1388 - 2:36
اقتصاد
 
نقش آموزش كارآفرینی در بهبود دانش صاحبان كسب و كار كوچك

كارآفرینان دارای ویژگی ذاتی هستند و این ویژگیها همراه با آنان متولد می شود كه این ویژگیها شامل : ابتكار، روحیه تهاجمی، تحرك، تمایل در به كارگیری ریسك، توان تحلیلی و مهارت در روابط انسانی است . امروزه كارآفرینی به عنوان یك رشته ای علمی مورد شناسایی قرار گرفته است . رشته علمی كارآفرینی همانند تمامی رشته های دیگر، دارای مدلها، فرآیندها و قضایایی "CASE" است كه باید دانش مربوط به آنها كسب شود .
به طور كلی در آموزش رشته كارآفرینی اهداف متعددی مورد نظر است كه برخی ازاین اهداف عبارتند از:
كسب دانش مربوط به كارآفرینی
كسب مهارت در استفاده از فنون تحلیل فرصتهای اقتصادی و تركیب برنامه های عملیاتی
شناسایی و تحریك استعدادها و مهارتهای كارآفرینانه
القای مخاطره پذیری با استفاده از فنون تحلیلی
ایجاد همدلی و حمایت برای جنبه های منحصر به فرد كارآفرینی
تجدید نگرشها در جهت پذیرش تغییر
چالشهای آموزش كارآفرینی
آموزش كارآفرینی و تحقیقات مربوط به آن ، هم اكنون با چالشهای متعددی مواجه شده است كه برخی از این چالشها توسط بلاك" BLOCK " و استامپ "STUMPF" ارائه شده است . این چالشها عبارتند از:
چالش در ایجاد متدلوژی های تحقیق برای اندازه گیری اثربخشی كارآفرینی
چالش در محتوا و شیوه های آموزش كارآفرینی
چالش در كیفیت مدرسان كارآفرینی
چالش در پذیرش آموزش كارآفرینی در دانشكده ها نسبت به كسب و كار
چالش در ایجاد یك پیكره عمومی "مشترك " در زمینه های دانشی مختلف
چالش در اثربخشی روشهای آموزشی
چالش در نیازهای یادگیری كارآفرینانی كه در حال كار هستند
متناسب با دوره زندگی كسب و كاری كه هم اكنون در آن به سر می برند.
انواع دوره های آموزش كارآفرینی
در سال 1990 میلادی تحقیق در خصوص آموزش كارآفرینی همچون یك رشته جدید مورد توجه قرار گرفت و مواردی همچون توسعه روشهای تحقیق برای سنجش اثربخشی آموزش كارآفرینی ، محتوا و روشهای آموزش كارآفرینی ، قابلیت افرادی كه در زمینه آموزش كارآفرینی ، آموزش می بینند، قبول آموزش كارآفرینی در مدارس و نه درفعالیتها، وجود و توسعه یك چارچوب علمی مشترك در زمینه كارآفرینی ، اثربخشی دیگر شیوه های آموزشی و نیازهای آموزشی كارآفرین تعلیم یافته در طول چرخه عمر شركت ، مورد توجه قرار گرفت.
به طور كلی تا سال 1990 میلادی چهاردسته اصلی از دوره های آموزشی كارآفرینی شكل گرفت كه این دوره ها عبارتند از:
دسته اول : برنامه هایی برای "آگاهی و جهت گیری به سوی كارآفرینی " است . هدف از این دوره ها، افزایش آگاهی ، درك و بینش نسبت به كارآفرینی به عنوان یك انتخاب شغلی برای افراد از تمامی اقشار اجتماعی است . اینگونه برنامه ها در مقاطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و متوسطه تدریس می شود تا انگیزه و تمایل دانش آموزان و دانشجویان برای كارآفرین شدن افزایش یابد. گروههای نژادی، غیر شاغلان، مخترعان، دانشمندان، كاركنان دولت و بازنشستگان ارتشی و گروههای مختلف، می توانند تحت پوشش این دوره قرارگیرند.دسته دوم: شامل برنامه های آموزشی است كه "توسعه تاسیس شركتها" را پوشش می دهد. این برنامه ها به اقتضای شرایط خاص هر كشور طراحی شده اند. كشورهایی همچون آمریكا، هند، فیلیپین، مالزی، فنلاند و هلند مراكز ویژه ای را برای حمایت از كارآفرینان بالقوه تاسیس كرده اند كه ضمن ارائه آموزشهای ویژه جهت توسعه توانائیها و انگیزش افراد، توسعه مناطق شهری و آموزشهای عملی در نزد كارآفرینان موجود را در برمی گیرد.
دسته سوم : دوره ها جهت "رشد و بقای كارآفرینان و شركتهای كوچك " طراحی شده است ، كه شركتهای كوچك موجود را پوشش می دهد. واقعیت آن است كه این گروه ازشركتها در هر كشوری باید مورد توجه قرار گیرند. در كشورهای كمونیستی سابق شركتهای كوچك بسیار مورد توجه قرار می گرفتند و تعداد زیادی از آنها با كمتر از 10 كارمند تاسیس شدند. نیازهای آموزشی در این برنامه ها بسیار متنوع است. از دوره های بسیار مورد قبول در این خصوص می توان به دوره رشد شركتهای كوچك در دانشگاه دارهام و دوره "فعالیتهای اقتصادی خود را بهبود دهید" اشاره كرد كه توسط سازمان بین المللی كار " ILO " در سراسر دنیا اجرا می شود.
دسته چهارم : برنامه "توسعه آموزش كارآفرینی " است كه شامل شیوه های جدید آموزشی و تعیین نقشهای نوین دانشجو و استاد در فرآیند آموزش كارآفرینی است. هدف دیگر این برنامه ها آموزش و گسترش كمی استادان جدید از میان صنعتگران و دست اندركاران فعالیتهای اقتصادی برای آموزش كارآفرینی است .
ارزش آموزش كارآفرینی
افسانه كارآفرین دارای هوش طبیعی ، اكنون راهی به درك ما بخشیده است مبتنی براینكه كارآفرینان دقیقا به همانگونه كه ما یاد می گیریم ، یاد می گیرند. كارآفرینان نه تنهامی توانند از اشتباهاتشان و مربیان غیررسمی خود بیاموزند، بلكه آنها از طریق مطالعه وتربیت رسمی ، مستعد یادگیری هستند. كتابها و دوره هایی در مورد شكل دهی كسب و كارجدید با سرعت زیادی در حال افزایش اند. علاوه بر كتابها و دوره ها، مجموعه جدیدی ازبرنامه های آموزشی برای پركردن شكاف اطلاعاتی و دانشی برای كارآفرینانی طراحی شده است كه هم اكنون در حال پیگیری كسب و كارشان هستند.
برنامه های مبتنی بر آموزش برمبنای این فرض عمل می كنند كه اگر فقط ما وسایل مناسب و موثر برای مرتبط ساختن منابع برگرفته از دانشگاه هایمان ، مدارس فنی ودانشكده ها را به جامعه كسب و كار جدید پیدا كنیم ، آن وقت ما واقعا قادر به تقویت ابتكارات صنعتی هستیم "
مطالعه ای كه در سال 1982 در دانشگاه بایلور "BYLOR " بر روی دانشجویان رشته كارآفرینی صورت گرفت . ارزیابی دانشجویان از دروس رشته كارآفرینی این بود كه باید بیشترین تاكید برروی دروس مالی شود. دومین رشته ای كه به نظر آنها باید بیشترمورد تاكید قرار گیرد، درس مدیریت بود. علاوه بر اینها دروس روابط انسانی و بازاریابی نیز از نظر دانشجویان دارای اهمیت ویژه است . دروس حسابداری ، حقوق ، مدیریت دولتی ، روشهای كمی ، ارتباطات ، زبان انگلیسی ، سخنرانی عمومی ، هنرهای آزاد درمرتبه بعدی اهمیت قرار داشتند.
بر طبق گزارش PORTER و MCKIBBIN ، دو نوع بحران آموزش مدیریت دردانشگاههای آمریكا در آموزش و بهبود مدیریت وجود دارد كه مرتبط با تاكید ناكافی درایجاد بینش در دانشجویان و تاكید ناكافی بر تلفیق حوزه های میان وظیفه ای است. كارآفرینی شامل بینش " VISION " و تلفیق "INTERGRATION" است . كارآفرینان نیازمندیك بینش از كسب و كار مخاطره آمیز و درك تمام حوزه های كسب و كار هستند.
بینش كارآفرین شامل كنترل سرنوشت خود، بهره گیری از خود - هدایتی ، توانایی برای صراحت لهجه ، توانایی در تعیین اخلاقیات خود، وامدار سیاسی شركت یا دولت نبودن است . در حالی كه درك از جنبه های مختلف كسب و كار مهم است ، اما كافی نیست. تنها عمل است كه فرصت خوداتكایی و مستقل بودن را فراهم می كند.
حال باید نقش یك مشاور مالی را نیز در یك كسب و كار كوچك در نظر گرفت:
به عنوان یك پرستار مردم اغلب سوال می‌كنند كه من چگونه یك مشاور اقتصادی شدم. تجربه شخصی من شامل تماشا كردن رنج و تباهی اقتصادی خانواده‌ام مرا مجبور كرده كه در زمینه‌ی اقتصادی دارای استعداد شوم و من می‌خواهم كه به دیگران كمك كنم تا موفقیت‌های اقتصادی به دست آورند. اگر شما تا به حال درباره‌ی طرح‌های مالی فكر كرده‌اید اینك زمان آغاز است. بسیاری از مردم به دوران بازنشستگی نزدیك شده‌اند بدون پول كافی برای ادامه‌ی زندگی. در حقیقت بسیاری از مردم نمی‌توانند از عهده‌ی بازنشستگی برآیند.
كار كردن فقط توانایی پرداخت قبض‌ها را در كوتاه‌مدت ایجاد می‌كند. این بقای طرز فكر است. یك طرح مالی خوب قصدها و هدف‌های آینده شما را برای بازنشستگی مانند رفتن به دانشگاه، خرید خانه و... به حقیقت می‌رساند.
با یك طرح درست اقتصادی شما یك خاطر آرام را تجربه می‌كنید و به مقاصد خود می‌رسید. پس چگونه به طور صحیح برای آینده خود نقشه بكشیم؟ آیا می‌دانید از كجا باید شروع كنیم؟ این همان زمانی است كه یك مشاور اقتصادی می‌تواند به شما كمك كند. یك مشاور اطلاعات، مهارت و ابزاری برای كمك كردن به شما برای رفتن از جایی كه حالا شما هستید، برای رفتن به جایی كه می‌خواهید در آینده باشید را داراست. چند معیار برای انتخاب یك مشاور اقتصادی وجود دارد كه در زیر به شرح آن می‌پردازیم.
انتخاب یك مشاور مالی
1- آیا یك مشاور مالی معرف چیز ثبت شده‌ای است. این مهم است زیرا یك (Registered) اطلاعات وسیعی مبنی بر جوانب سرمایه‌گذاری، موقعیت طرح، مدیریت دارایی‌ها را داراست. شما می‌خواهید مشاوری را انتخاب كنید كه می‌تواند این امكانات را برای شما فراهم كند. مشاوران سرمایه‌گذاری(Registered) حق‌الزحمه‌ای را برای خدمات خود طلب می‌كنند، این به مشاوران اجازه می‌دهد كه شما را نصیحت كنند برای بدست آوردن فرآورده‌هایی كه شما نیازمند آن هستید نه مبلغی كه ممكن است آن‌ها بسازند. از دیگر اقسام خدمات اقتصادی «طراح مالی» است. «طراحان مالی» Commisson based هستند. این یعنی آن‌ها با حراج محصولات پول می‌سازند، چیزی كه ممكن است مطابق میل شما نباشد.
2- آیا مشاوران شما چیزهایی كه شما آن‌ها را می‌خواهید می‌دانند، احتیاجات و آرامش اقتصادی؟ آیا آن‌ها وقتی شما صحبت می‌كنید به خوبی گوش می‌دهند؟ آیا آن‌ها درك خوبی از مقاصد شما دارند؟
3- آیا آن‌ها می‌توانند شما را درك كنند و با شما ارتباط برقرار كنند و آیا برای شما مدبر هستند؟
4- آیا این مشاور توصیه شده می‌آیند. نظریه و توصیه شخصی همیشه مثبت است.
انتخاب درست یك مشاور اقتصادی آرامش خاطر را به همراه دارد. توسعه ثروت، حفاظت از دارایی‌هایی كه برایشان سخت كار كرده‌اید به زمان احتیاج دارد و با مشاوره صحیح شما می‌توانید موفقیت‌های اقتصادی بیشتری بدست آورید.
ملاقات با یك مشاور اقتصادی
وقتی شما برای نخستین بار با یك مشاور اقتصادی ملاقات می‌كنید، در ابتدا شما یك طرح اقتصادی را خلق كرده‌اید كه شامل ارزیابی‌های زیر می‌باشد:
موجودی شما و بدهی‌های كوتاه‌مدت شما و اهداف درازمدت و طرح‌های شما. برای مثال اهداف كوتاه‌مدت ممكن است شامل طراحی تعطیلات شما و عروسی، خرید خانه و یا بچه‌دار شدن باشد. اهداف درازمدت نیز شامل دانشگاه و بازنشستگی باشند. طراحی حفاظت از دارایی‌های شما، بیمه توجه به زندگی و اهداف درازمدت شما، وصیت‌نامه‌ها و امانت‌های شما. بعد از تشخیص وضع رایج اجتماعی و همچنین روشن شدن اهدافتان، سپس طرح‌های اقتصادی شما انجام می‌شوند و ارزیابی‌های منظم احتیاج به انجام شدن دارند. بسیاری از مسائل می‌توانند بر طرح‌های اقتصادی شما تاثیر بگذارند. تغییرات در نیازها و اهداف شما عادلانه و مرتبا اتفاق می‌افتند و حوادث غیرمترقبه می‌توانند بر هدف شما تاثیر بگذارند. مشاور اقتصادی شما نیاز دارد كه مرتبا در جریان آخرین خبرها قرار بگیرد، پس اهداف شما می‌توانند تغییركنند تا نیازهای شما برآورده شوند.
رسیدن از یك روز به روز دیگر، بدست آوردن پول و خرج كردن پول، به طوری كه به راحتی می‌توان طرح‌های خود را برای آینده اقتصادی خود به تعویق انداخت، ولی «بدون یك طرح، ممكن نیست كه پولی برای یك روز بارانی داشته باشید» سخنی كه والدین شما اغلب درباره‌ی آن صحبت می‌كنند. با مشخص شدن وضع رایج اجتماعی و نیازها و اهداف شما برای آینده، خلق كردن یك طرح و انجام دادن آن طرح می‌تواند شما را به مركز اهداف نهایی اقتصادیتان بنشاند. یك مشاور اقتصادی به شما كمك می‌كند تا طرح اقتصادی خود را حفظ كنید. شما یاد خواهید گرفت تا پول‌های خود را پس‌انداز كنید پس در نتیجه این در طول زندگی شما و در حین كار كردن شما افزایش خواهد یافت. می‌دانید كه شما كاملا آماده و محفوظ قادر به زندگی در آسایش و راحتی هستید چون می‌دانید كه به اندازه كافی پول دارید كه در زمان احتیاج از آن استفاده كنید. درباره‌ی فواید داشتن یك طرح اقتصادی فكر كنید، صدای خوب نصیحت و تمام ابزارهای لازم برای این مرحله و فرآیند، این چیزی است كه یك مشاور اقتصادی برای شما انجام خواهد داد.
منابع :
"كوراتكو و هاجتس ، سال 2001، ص 30"
"سكستون و كارازاد، 1992، ص 31"
"سكستون و كارازاد، 1992 "
"هورنادی ، 3891، صص 16-065"
creativityمنبع

يکشنبه 2/12/1388 - 2:34
اقتصاد
 
نحوه تعیین حداقل مزد در دیگركشورها

حداقل دستمزدها در كشورهای مختلف دنیا به طور متوسط برابر دو سوم gdp سرانه است و از سوی دیگر میانه حداقل دستمزد در دنیا 213 دلار آمریكا در ماه است.
 به گزارش ایسنا، هر ساله حداقل دستمزد كارگران كشور كه امسال نیز تعدادشان به بیش از هشت میلیون نفر رسیده، بر اساس معیارهایی كه ماده 41 قانون كار كشورمان معین كرده در جلسات شورای عالی كار تعیین و اعلام می‌شود.  در امسال نیز بعد از برگزاری چندین جلسه دوجانبه میان نمایندگان كارگران و كارفرمایان، اولین جلسه رسمی شورای عالی كار برگزار شد و هرچند كه هیچ رقمی بعد از این جلسه اعلام نشد، اما مهمترین نتیجه این جلسه رسیدن به توافق در مورد روش تركیبی افزایش مزد در سایر سطوح بود.
 طبق این تصمیم نمایندگان دولت و كارگران و كارفرمایان مزد سال آینده كارگران در سایر سطوح به صورت تركیبی افزایش می‌یابد.
 این به منزله آن است كه برای سایر سطوح علاوه بر اعلام یك رقم، یك میزان درصد نیز برای افزایش اعلام می‌شود.
 در روزهایی كه هنوز حداقل مزد سال آینده كارگران اعلام نشده است بررسی یك كارشناس اقتصادی كه به نحوه تعیین حداقل مزد كارگران در كشورهای مختلف دیگر پرداخته است منتشر می‌شود.
بر اساس بررسی حسن طایی ـ عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی ـ در سال گذشته در 80 درصد از كشورها قانون، معیارهای متفاوتی توسط قانون‌گذار برای تعیین سطح حداقل دستمزد مشخص كرده است.
به گونه‌ای كه از نظر اجتماعی در 32 درصد كشورها معیار نیاز كارگران و خانواده‌های آن‌ها، در 61 درصد كشور‌ها معیار هزینه‌ زندگی یا همان تورم، در 35 درصد كشورها سطح عمومی دستمزدها و در 14 درصد كشورها هم سطوح مزایای تامین اجتماعی معیار اعلام شده است.
همچنین از نظر معیارهای اقتصادی در 51 درصد كشورها براساس وضعیت اقتصادی و یا توسعه اقتصادی، در 16 درصد براساس قابلیت پرداخت توسط بنگاه‌ها، در 26 درصد براساس وضعیت بازار كار و به همین میزان براساس تحولات بهره‌وری، حداقل مزد تعیین می‌شود. براساس این بررسی در 10 درصد كشورها دولت به تنهایی تصمیم‌گیری می‌كند، در 15 درصد كشورها دولت به‌طور جداگانه از شركای تجاری مشورت می‌گیرد، در 48 درصد كشورها دولت از تركیب دوجانبه یا سه‌جانبه مشورت می‌گیرند و در 18 درصد از كشورها هم كمیته سه‌جانبه‌ای برای تعیین حداقل دستمزد تشكیل می‌شود
همچنین در 11 درصد كشورها نیز حداقل دستمزدها براساس چانه‌زنی‌های دسته جمعی تعیین می‌شوند. حداقل دستمزد در 20 درصد پایین كشورها 57 دلار آمریكا در ماه و در 20 درصد بالایی كشورها هزار و 185 دلار آمریكا در ماه است.
همچنین در 10 درصد كشورها حداقل دستمزدها در كمترین حالت برابر با یك چهارم gdp سرانه است، اما به طور متوسط برابر دو سوم gdp سرانه است. علاوه بر این، میانه حداقل دستمزد در دنیا 213 دلار آمریكا در ماه است.
 تامین معیشت به عنوان معیار اصلی حداقل دستمزد باید تعیین شود و یك حداقل دستمزد در سطح ملی باید وجود داشته باشد. به هر حال اگر ایران را نیز بخواهیم در جایگاه این مقایسه قرار دهیم، حداقل مزد تعیین شده سال گذشته كمتر از میانه حداقل دستمزد در دنیا نبوده است، اما با وجود این، مقامات دولتی و كارگری و كارفرمایی امسال در شورای عالی كار باید علاوه بر توجه به میزان تورم و هزینه تامین حداقل معیشت خانوار، این را نیز در نظر داشته باشند كه به طور متوسط حداقل دستمزد در كشورهای مختلف دنیا برابر با دو سوم gdp سرانه است.

يکشنبه 2/12/1388 - 2:32
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته