• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 227
تعداد نظرات : 173
زمان آخرین مطلب : 5079روز قبل
دعا و زیارت

وَ كَانَ مِنْ دُعَآئِهِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی مَكَارِمِ الاخْلاقِ وَ مَرْضِیِّ الافْعَالِ‏

بود بعضى از دعاهاى آن امام عالى مقام در تحصیل اخلاق كریمه و افعال پسندیده اگر انسان متحلى به آن حلى شود به صفت ربوبیت خواهد رسید كه حقیقتا نمونه خدا خواهد شد مثل الاعلى از براى ذات بارى تعالى مى‏شود.
لكن وصول به این مرتبه عظمى حاجت دارد به جهاد نفسانى كه حقیقت آن كشتن قواى شهوانیه است و اطاعت معبود به حق در امتثال اوامر و نواهى.
اى مگس عرصه سیمرغ نه جولان‏گه تو است‏
به عبارت اخرى بى رنج تحصیل گنج نشاید.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ بَلِّغْ بِإِیمَانِى أَكْمَلَ الایمَانِ وَاجْعَلْ یَقِینِى أَفْضَلَ الْیَقِینِ وَانْتَهِ بِنِیَّتِى إِلَى أَحْسَنِ النِّیَّاتِ، وَ بِعَمَلِى إِلَى أَحْسَنِ الاعْمَالِ
اللغة:
ایمان در لغت تصدیق و گرویدن و در اصطلاح شرع عبارت است از تصدیق به وحدانیت خدا و نبوت و امامت.
و یقین مقابل ظن و شك و وهم است و مراد به یقین در احادیث یا موت است یا توكل به خدا و رضا و تسلیم به آن از این كه هر یك از ایمان و یقین و نیت از براى هر یك مراتبى هست و استدعا از خلاق عالم در هر یك وصول بر آن مرتبه فوق است و غرض وصول داعى است بر آن مرتبه فوق نه این كه حصر بر خود باشد تا شایبه بخل در آن رود اگر چه در بعضى از ادعیه سابقه دفع توهم در نظایر آن ذكر نشد.
یعنى : اى خداى من رحمت فرست تو بر محمد و آل او و برسان ایمان مرا به ایمان كامل و بگردان تو یقین مرا فاضل‏تر و خوب و منتهى گردان تو نیت مرا به سوى بهترین نیت‏ها و بگردان عمل مرا به سوى خوب‏ترین اعمال.
تكمله: محقق طوسى رضوان الله تعالى علیه از بعضى از رسائل او نقل شده كه از براى یقین سه مرتبه است مثل:
مرتبه معرفت آتش:
اول - مراتب علم الیقین و آن مرتبه‏اى است كه حاصل مى‏شود به برهان و حجت چنان چه آتش به توسط دخان معلوم مى‏شود و این مرتبه‏اى است كه از براى اهل استدلال به براهین قاطعه است.
ثانى - مرتبه عین الیقین و آن مرتبه‏اى است كه به كشف و شهود حاصل شود مثل معاینه نار و این مرتبه حاصل شود از براى مؤمنین خلص كه مطمئن است قلوب ایشان به ایمان.
و ثالث - مرتبه حق الیقین و آن حاصل شود به حال و اتصال معنوى كه درك تعبیر نشود مثقل معرفت كیفیت نار كه نتوان تعبیر بدان نمود، و این مرتبه حاصل شود از براى اهل شهود و فناء فى الله و به تمام این مراتب در قرآن مجید اشاره شده:
قال تعالى: لو تعلمون علم الیقین لترون الجحیم ثم لترونها علم الیقین.
و قال الله تعالى: انّ هذا لهو حق الیقین.
ختام: بدان كه این فقرات ثلثه مذكوره در دعا هر یك لازم ذاتى آن دیگر است كه از آن دیگر محال است منفك شود اگر چه ما بین مقام ایشان مغایرت است.
شاهد بر مقال آن است كه مثلا نیت احسن كه یكى از فقرات او است كه در اعمال صوریه خود كه باید خود را در معرض اطاعت آورد حاصل آن شود كه تو را یافتم قابل تعظیم به این عمل و آن را از جهت تو آوردم نه این كه خوف از عقاب تو داعى شد یا این كه شوق ثواب تو اگر چه این قصد اخلال به عمل نكند خلافا للمشهود كه امثال این قصد را باطل دانند و مبطل عمل.
تحقیق حال در كتب فقهیه مسطور است لكن مثل این قصد در عبادات غیر كملین است مومن كامل امثال این اضافات را اسقاط كند بلكه نظر آن آن است كه وراء تو را استحقاق این نحو تعظیم نیست.
عاشق دردم مرا با وصل با حرمان چه كار
و این نحو نیت منفك از یقین افضل و عمل احسن نخواهد بود چنان كه هر كه داخل در مؤمنین كملین است از دو فقره دیگر منفك نیست.
تذئیل: از این كه انسان به مقتضى مهیت و امنیت خود قابلیت و استعداد تحصیل این مراتب دارد به عبارت اخرى هر نفس تواند خود را به مرتبه انبیاء و اولیاء رسانید غایت از آن است كه بعد از این كه خدا خبر دهد كه‏اى بنده اطاعت كن مرا تا این كه تو را مثل خود گردانم پس انسان قابل و حضرت واهب العطایا هم فیاض است و لذا سئوال نماید كه توفیق بده مرا تا خود را به این مرتبه عالیه رسانم پس چرا متابعت خدا ننماید و بر او اعتماد نكند تا خود را قابل نماید.
اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِیَّتِى وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَكَ یَقِینِى وَاسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّى
اللغة:
الوفور: به معنى زیادتى صیغه فعول مصدر است مثل ركوع و سجود و نشور و در مقام از توفیر هست نه مثل عر و او عاطفه باشد.
لطف: به معنى مهربانى و در مقام مقرب به طاعت و مبعد از معصیت.
تصحیح: به معنى درست نمودن.
مقدمه: از این كه انسان خود را در مقام بندگى حق ببیند چون كه این نحو را در خود فاقد مى‏یابد و لذا سئوال از خداى خود كند كه اى خداى من نیت ناقص مرا تو زیاد كن و عمل فاسدم را اصلاح كن و یقینم را افضل نما.
یعنى : اى خداى من زیاد نما تو به سبب مهربانیت نیت مرا و درست نما تو به سبب عنایات و الطافت كه دارى یقین مرا، قبول صلاح كن به قدرتت آن اعمال را كه فاسد شده است از من.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَاكْفِنِى مَا یَشْغَلُنِى الِاهْتِمَامُ بِهِ وَاسْتَعْمِلْنِى بِمَا تَسْأَلُنِى غَداً عَنْهُ وَاسْتَفْرِغْ أَیَّامِى فِیمَا خَلَقْتَنِى لَهُ
اللغة:
كفایت: عنایت و مباشرت.
اهتمام: جد و جهد در شى‏ء.
استعمال: طلب عمل نمودن، یعنى به كار بردن.
استفراغ: خالى ساختن.
فاصبح فؤاد ام موسى فارغا، اى خالیا.
یعنى : اى خداى من رحمت بفرست بر محمد و آل او و كفایت ده مرا امورى را كه مشغول سازد مرا سعى در آن امور و به كار دار مرا به چیزهایى كه سئوال مى‏نمایى مرا فردا یعنى در قیامت از آن و خالى نما اوقات مرا از براى جا آوردن آن چه مرا خلق نمودى براى آن یعنى در شب و روز غیر از عبادت تو چیز دیگرى به جاى نیاورم.
وَ أَغْنِنِى وَ أَوْسِعْ عَلَیَّ فِى رِزْقِكَ وَ لا تَفْتِنِّى بِالبَطَرِ وَ أَعِزَّنِى وَ لا تَبْتَلِیَنِّى بِالْكِبْرِ وَ عَبِّدْنِى لَكَ
اللغة:
افتنان: گمراه شدن.
عزیز: غالب.
ابتلاء: آزمایش.
یعنى : بى نیاز نما مرا و وسعت بده مرا در روزى خودت و گمراه نكن مرا به سبب نظر در مال و منال یا این كه مفتون منما مرا كه منتظر رزق شوم و میازما مرا به این كه من تكبر بر اقران خود كنم و مرا بنده مر خودت قرار ده.
تذنیب: افتادن در نظر دو احتمال دارد: یكى آن كه نظر در مال و منال مردم داشته باشد و آن را سبب گمراهى من قرار نده و لذا متقین و زهاد غض بصر مى‏نمودند از اینیت ظلمه و ملابس و مراكب ایشان زیرا كه ایشان اخذ این امور ننمودند از براى نظر مردمان پس امورات دنیویه ایشان سبب افتنان خواهد بود.
دیگر آن كه نظر به معنى انتظار باشد یعنى مرا مفتون مساز به انتظار رزق و هر دو معنى مناسبند.
وَ لا تُفْسِدْ عِبَادَتِى بِالْعُجْبِ وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى یَدِىَ الْخَیْرَ وَ لا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ وَ هَبْ لِى مَعَالِىَ الاخْلاقِ وَاعْصِمْنِى مِنَ الْفَخْرِ
اللغة:
العجب: به سكون الجیم و ضم العین عبارت از بزرگ دانستن عمل است و بر خود بالیدن و گویا خیال كند كه فرق این عبادت متصور نشود و در مقام بندگى من لایق ذات باریست و آن چه در خور معبود بود به جاى آوردم نه این كه عجب مطلق خوش آمدن از عمل باشد بلكه انسان اگر عملى كند از عبادات و در آن عمل مسرور شود و مع ذلك خود و عمل خود را نزد خالق كم داند ضرر ندارد و از این جا روشن شد فرق ما بین ربا و عجب زیرا كه ربا عمل از براى غیر خدا است و عجب از براى خدا است لكن در خیال خود گوید عملم خوش عملى بود و در خورد معبود.
محق: نقصان و زوال.
فخر: اظهار بزرگى نمودن از حیث شرف و بزرگى و علم و آداب و نسب و حسب و فرق میان كبر و فخر آن است كه كبر را انسان ملاحظه كند در نفس خود كه من اكملم از جهت رتبه و شرافت، و فخر اظهار این مراتب است بدون این كه چیزى ملاحظه شود.
یعنى : فاسد مكن عبادت و بندگیم را به سبب عجب و جارى نما تو از براى مردم بر دستم خیر را و ناقص منما تو او را به سبب منت گذاشتن من و عطا نما تو بر من محاسن اخلاق را و حفظ كن مرا از فخر نمودن.
دفع شبهه: نسبت افساد به خدا دادن و حال آن كه مفسد عجب است از این جهت است كه امثال این نسبت مجاز است كقوله: لا تسلط علینا من لا یرحم
پس معنى عبارت آن است كه منع نفرما لطف خود را از من آن لطفى كه سالم باشد به او عبادت من از فساد یا آن كه حفظ نما تو مرا از شر شیطان دال به سوى عجب تا آن كه فاسد نشود عبادت من از عجب با این كه عجب مسبب از امتحان خدا است و خذلان او و لذا نسبت به خدا داده شد.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ لا تَرْفَعْنِى فِى النَّاسِ دَرَجَةً إِلا حَطَطْتَنِى عِنْدَ نَفْسِى مِثْلَهَا وَ لا تُحْدِثْ لِى عِزّاً ظَاهِراً إِلا أَحْدَثْتَ لِى ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِى بِقَدَرِهَا
اللغة:
حط: از بالا به پائین آمدن و آوردن.
قدر: به فتحین یعنى مقدار و مساوى.
الاعراب: الا حططتنى استثناء مفرغ مستثنى منه محذوف اى حال من الحالات و ضمیر قدرها راجع به عز هست اگر چه لفظ مذكر است لكن تعبیر به مؤنث شود اى درجه ابداء مؤنث در مذكر بابى است واسع در معنى اشاره به آن نموده.
یعنى : اى خداى من رحمت فرست بر محمد و آل او و بلند نكن مرا در میان مردم مرتبه‏اى در حالى از حالات مگر این كه پائین آورى مرا نزد خودم مثل آن درجه و ایجاد نكن از براى من عزت ظاهرى در حالى از حالات مگر این كه ایجاد كنى از براى من خوارى باطنى نزد نفس من به قدر عزت یعنى خود را كسى ندانم و خود را عدم صرف دانم تا این كه سبب فخر و كبر و عجب حاصل نشود.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَتِّعْنِى بِهُدًى صَالِحٍ لا أَسْتَبْدِلُ بِهِ وَ طَرِیقَةِ حَقٍّ لا أَزِیغُ عَنْهَا وَنِیَّةِ رُشْدٍ لا أَشُكُّ فِیهَا وَعَمِّرْنِى مَا كَانَ عُمْرِى بِذْلَةً فِى طَاعَتِكَ فَإِذَا كَانَ عُمْرِى مَرْتَعاً لِلشَّیْطَانِ فَاقْبِضْنِى إِلَیْكَ قَبْلَ أَنْ یَسْبِقَ مَقْتُكَ إِلَیَّ أَوْ یَسْتَحْكِمَ غَضَبُكَ عَلَیَّ
اللغة:
تمتع: انتفاع.
زیغ: انحراف و میل نمودن.
رشد: صواب و حق.
بذله: به كسر فاؤ فتح لام عبارت از جوانمردى و عطا از روى طیب نفس.
مرتع: چراگاه.
مقت: دشمنى.
الاعراب: ماء مصدریه زمانیه‏اى مدت كون عمرى، فاء در فاقبضنى رابط داخله بر جواب شرط.
یعنى : اى خداى من رحمت بفرست بر محمد و آل او و نفع بده تو مرا به راه مستقیم كه بدل نكنم به آن راه یعنى معاوضه به آن راه نكنم به باطل و راه حقى كه منحرف نشوم از آن و نیت صواب و حقى كه شك نكنم در آن، و زندگانى بده مرا مادامى كه بوده باشد زندگانى من چراگاه شیطان پس بگیر مرا به سوى خودت پیش از آن كه سبقت بگیرد دشمنى تو به سوى من یا این كه محكم شود غضب تو بر من.
ایقاظ: فرق ما بین سبقت مقت و استحكام غضب به حسب ظاهر روشن نیست و از شارحین چیزى به نظر نرسیده و گمانم كه این دو فقره اشاره به دو صنف از عقوبت است اول عقوبت دنیوى و ثانى عقوبت اخروى و لذا از آن تعبیر به غضب و از این تعبیر به سبق شده.
تنبیه: اسباب نقصان عمر و زیادتى آن وجوهى هست كه از اخبار استفاده شود مثل صله رحم و قطع آن، صدقه و ترك آن، و صلوة در مسجد سهله و اسفار زیاده و همچنین دعا بر زیادتى عمر كردن و نقصان شاهد این فقره از دعاى امام علیه السلام كه طلب امانت مى‏كند از خدا اگر دعا سبب نبود طلب نمى‏نمودند.
اللَّهُمَّ لا تَدَعْ خَصْلَةً تُعَابُ مِنِّى إِلا أَصْلَحْتَهَا و لا عَآئِبَةً أُؤَنَّبُ بِهَآ إِلا حَسَّنْتَهَا وَ لا أُكْرُومَةً فِیَّ نَاقِصَةً إِلا أتْمَمْتَهَا
اللغة:
خصلت: صفت و حالت.
عایبه: صفت صاحب عیب.
تانیب: سرزنش نمودن و یقال له التعبیر و التوبیخ.
اكرومه: به ضم همزه و راء از كرم مثل اعجوبه از عجب.
شرح : یعنى اى خداى من وامگذار صفتى را كه عیب كرده شود از من مگر آن كه اصلاح نمایى تو او را و وانگذار عیبى را كه سرزنش كرده شوم من به آن عیب مگر آن كه خوب نمایى او را و وانگذار صفت كرمى را در من كه ناقص باشد مگر این كه اكمال نمایى تو او را.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَبْدِلْنِى مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَانِ الْمَحَبَّةَ وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْیِ الْمَوَدَّةَ وَ مِنْ ظِنَّةِ أَهْلِ الصَّلاحِ الثِّقَةَ وَ مِنْ عَدَاوَةِ الادْنَیْنَ الْوَ لایَةَ وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِى الارْحَامِ الْمَبَرَّةَ وَ مِنْ خِذْلانِ الاقْرَبِینَ النُّصْرَةَ وَ مِنْ حُبِّ الْمُدَارِینَ تَصْحِیحَ الْمِقَةِ وَ مِنْ رَدِّ الْمُلابِسِینَ كَرَمَ الْعِشْرةِ وَ مِنْ مَرَارَةِ خَوْفِ الظَّالِمِینَ حَلاوَةَ الامَنَةِ
اللغة:
بغضه: به كسر باء به معنى شدت بغض و عداوت.
شنآن به سكون نون و فتح آن: به معنى عداوت.
بغى: ظلم.
ظنه: به كسر ظاء به معنى تهمت.
ثقه: وثوق و اعتماد.
ادنین: از دنو به معنى اقارب و عشایر.
وَ لایه: به فتح واو دوستى و به كسر آن حكومت.
عاق و عقوق: به معنى قطع.
خذلان: یاورى ننمودن.
مبرة: نیكویى.
مدارا: به میل دیگرى راه رفتن و هر كار كه او كند تسلیم نماید و این عمل در شریعت محبوب است.
مقه: اصل او ومق كوعد وعده به معنى دوست داشتن و وثوق داشتن.
ملابس: مخالط را گویند كه در ظاهر طریقى معامله كند و در باطن طریق دیگر.
مرارت: تلخى و زهره.
امنه: من الامن مصدر است.
مقدمه: از این كه انسان متحمل بار تكلیف شده است لابد است كه اصلاح امر معاش خود كند و معاد خود كه افساد هر یك مانع است از اطاعت در اوامر و نواهى خدا و این مطلب حاجت به برهان ندارد بعد از شهادت وجدان از این جهت است كه ناس مامورند به الفت همدیگر و رفت و آمد با هم و در جمعه و جماعات با هم جمع شوند و قضاء حوائج یكدیگر نمایند و مدارا با یكدیگر.
آسایش دو گیتى تفسیر این دو حرف است   با دوستان مروت با دشمنان مدارا
از این جهت است مامور به حلم و كظم غیظ است چه خوب ارشاد و دلالت كند حضرت سبحان به خلیل خود حضرت محمد مصطفى صلّى اللّه علیه و آله و سلّم كه:
اگر بدخو و بدقلب باشى مردم از اطراف تو پراكنده شوند و در سوره حم در مقام ارشاد حقیقت به عبد خود مى‏نماید كه اگر مى‏خواهى دشمن جانى تو خویش و قوم جانى تو شود او در مقام بدگویى و ذم تو بیرون آید تو در مقام مدح و ثناء او در اى كه او دوست جانى تو شود و از این جهت مردم مامورند كه افعال و اقوال همدیگر را حمل بر صحت نمایند.
و لذا امام علیه السلام از باب این كه امر معاش مختل نشود دعا مى‏كند این فقرات را و این فقرات هم از اخلاق حسنه و افعال مرضیه منافات با عنوان ندارد.
شرح : یعنى اى خداى من رحمت فرست بر محمد و آل او و تبدیل نما تو عداوت از اهل عدوت را به دوستى ایشان و حسد اهل ظلم و كینه را به مهربانى ایشان و از تهمت اهل صلاح و سداد به وثوق آنها و از عداوت اقارب به دوستى آنها و از قطع رحم ذوى الارحام به نیكویى ایشان و از خارى و ذلت و یارى نكردن اقارب به یارى ایشان و از دوست داشتن مدارا كنندگان به ثبوت و وثوق ایشان و از رد مخالطین معاشرت به نیكویى یعنى از برگرداندن مخالطین كه باطن ایشان با من درست نیست به معاشرت به نیكویى و از تلخى خوف ظلام به شیرینى امن.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَاجْعَلْ لِى یَداً عَلَى مَنْ ظَلَمَنِى وَلِسَاناً عَلَى مَنْ خَاصَمَنِى وَ ظَفَراً بِمَنْ عَانَدَنِى وَ هَبْ لِى مَكْراً عَلَى مَنْ كَایَدَنِى وَقُدْرَةً عَلَى مَنِ اضْطَهَدَنِى وَ تَكْذِیباً لِمَنْ قَصَبَنِى وَ سَلامَةً مِمَّنْ تَوَعَّدَنِى وَ وَفِّقْنِى لِطَاعَةِ مَنْ سَدَّدَنِى ومُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِى
اللغة:
ید به معنى قدرت و قوت و سلطنت.
لسان: به معنى حجت چنان چه در اساس اللغه است.
ظفر: بالتحریك به معنى غلبه كردن.
مكر: به معنى خدعه است.
كید: دشمنى نمودن.
صهد: به معنى غلبه و قهر.
توعد: ترسانیدن.
تسدید: ارشاد به كار خوب از قول در عمل.
شرح : یعنى اى خداى من رحمت بفرست بر محمد و آل محمد و بگردان از براى من قوت و قدرت بر كسى كه بر من ظلم كرده است و حجت و دلیل از براى من بر كسى كه جدال و نزاع كرده است مرا، غلبه بر كسى كه عداوت كرده است مرا، و عطاء بكن از براى من خدعه را بر ضرر كسى كه دشمنى كرده است مرا، قدرت بر ضرر كسى كه مقهور كرده است مرا، و تكذیب از براى كسى كه عیب كرده است مرا، و سالم بودن از كسى كه ترسانید مرا، و توفیق تو مرا از براى اطاعت كردن كسى كه ارشاد به خوبى كند مرا، و متابعت كسى كه ارشاد كند مرا.
ختام: این امورى كه از خداى تبارك و تعالى سئوال شد منافات با مرضى از افعال كه در عنوان دارد ندارد زیرا كه این امور كه سئوال شد از صفات حسنه است در انسان زیرا كه نفس انسانى بایست متصف به صفات عالیه باشد یكى از صفات عالیه انسان آن است كه بتواند غلبه بر خصم كند چنان كه اولیاء و انبیاء این مطلب را از خدا مى‏خواسته‏اند آیه: فاعتدوا علیهم بمثل ما اعتدى علیكم و لو انّ لى بكم قوة او آوى شاهد بر مقالست اگر این صفت بد بوده است پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم سئوال نمى‏كرد این مطلب را.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَدِّدْنِى لاَِنْ أُعَارِضَ مَنْ غَشَّنِى بِالنُّصْحِ وَ أَجْزِىَ مَنْ هَجَرَنِى بِالْبِرِّ وَ أُثِیبَ مَنْ حَرَمَنِى بِالْبَذْلِ وَ أُكَافِئَ مَنْ قَطَعَنِى بِالصِّلَةِ وَ أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِى إِلَى حُسْنِ الذِّكْرِ وَ أَنْ أَشْكُرَ الْحَسَنَةَ وَ أُغْضِىَ عَنِ السَّیِّئَةِ
اللغة:
الغش: تدلیس و خدعه نمودن.
نصح: نصیحت و راه نمودن.
هجران: مفارقت نمودن، ثواب عمل را عوض دادن.
بذل: بخشش.
مكافات: مجازات.
غضى: عفو.
شنبه 22/3/1389 - 20:30
دعا و زیارت
بوده است از دعاى آن بزرگوار در پناه بردن از شیطان و دشمنى و مكر او. شیطان: ماخوذ از شطن به معنى بعد از باب دورى آن خبیث از صلاح و حیر و یا از شاط و الف و نون او زاید است به معنى بطلان و هلاك و احتراق است زیرا كه آن بدبخت باطل است بالذات و باطل كننده است مصالح خود و دیگران را. در حقیقت و وجود او خلافى است جماعتى منكر وجود اویند و اهل رشد تماما از انبیاء و اوصیاء از اهل اسلام معتقد به وجود او هستند و او را مخلوق خدا دانند مثل آن كه آدم را مخلوق دانند لكن آدم از گل و او از نار، و فرقه منكر شیطان و جن هر دو هستند و گویند نفوس شریره شیطان و جنند بطلان این قول علاوه بر آیات قرآنیه خلاف وجدان و شهود در بلاد و جبال و بیشه‏ها و حمامات به كرات مشاهده شده است بلكه نقل شده در بیشه‏ها با گرگ او را مشاهده مى‏كنند و او را مى‏خورند و وجود جن از بدیهیات است. مرحوم آقا رضى قزوینى صاحب لسان الخواص منكر بوده است وجود جن را، شبى مشغول به نوشتن این مسئله بود كه گربه داخل شد بر او و تكلم نمود با او كه آقا رضى چه مى‏نویسى؟ متعجب شد و فرمود: مسئله‏اى است مى‏نویسم. گفت: چه مسئله؟ فرمود: انكار وجود جن. گفت: غلط مى‏نویسى من جن هستم. بعد آقا رضى با وى سئوالاتى نمود از جمله سئوالات او این بود كه قاتل جناب سیدالشهداء كه بود؟ عرض نمود: سنان بن انس نخعى، در وقت مجاورت مرحوم ابن طاوس در مشهد غروى زنان داخل در حمام شدند در مسلخ حمام لباس خود را كندند دیدند كه لباس آنها را مى‏اندازند در صحن حمام هر قرد كه آوردند در مسلخ گذاشتند انداخته مى‏شود در صحن حمام بعضى از زنان رفتند خدمت ابن طاوس و شرح حال خود نمودند مرحوم سید، خدمتكار خود را روانه نمود در حمام، فرمود: بگو سید گفته است: شما مجاورید ما نیز مجاوریم اگر بنا بر اذیت است خواهم به جدم شكایت نمود خدمتكار سید مطلب را به حمام رساند اذیت موقوف شد. از فاضل كامل محقق آخوند ملا محمد سراب تنكابنى حكایت شده كه در سفر زیارت ائمه عراق مردى را دیدم كه هر وقت كه سوار راحله مى‏شدم او در پیش روى من راه مى‏رفت و وقتى كه وارد منزل مى‏شدم از نظرم غایب مى‏شد، روزى از بعضى اهل قافله سئوال از حال او نمودم گفت: این مرد در وقتى كه ما داخل منزل مى‏شویم از ما طعامى مى‏گیرد و مى‏رود و ما او را نمى‏بینیم تا وقت كوچ كردن. پس تعجبم زیاد شد پس منتظر شدم زمان رحیل و كوچ را، پس دیدم كه در آن وقت حاضر شد و پیش روى من راه مى‏رود مثل روزهاى گذشته پس تأمل در حال او نمودم دیدم در هوا راه مى‏رود پاى به زمین نیست بر من خوف حاصل شد از حال او پس او را طلب نمودم و سئوال از حال او نمودم گفت: من مردى هستم از جن عهد نموده بودم كه اگر خدا مرا از فلان بلیه نجات دهد پیاده به زیارت سید الشهداء بروم با یكى از علماء شیعه، شنیدم شما را كه به زیارت مى‏روید وفاء به عهد خود نموده‏ام. آخوند سئوال نمود كه: طعام كه مى‏گیرى چه مى‏كنى و حال كه شما طعام میل نمى‏كنید؟ عرض نمود كه: به فقراء قافله بذل مى‏نماییم. آخوند از او سئوال نمود طعام شما چه است؟ عرض نمود: صورت خوش و جسد خوش كه مى‏بینیم او را به سینه خود منضم مى‏نماییم و بوى كنیم و به بوى نمودن او كیف كنیم و قوت مى‏یابیم چنان چه شما به طعامتان قوت مى‏یابید پس اگر دیدید كسى از اینها را كه اختلالى در عقل او شد از اثر او است و علاج او آن است كه آب سداب را بگیرد و اگر ممزوج به سركه نماید خوب‏تر است چند قطره از آن در سوراخ بینى او بچكاند او خواهد آن جنى را كشت و عافیت خواهد یافت. آخوند فرمود: در آن سفر در بعضى از منازل كه وارد شدیم و او در اكرام ما كوشید مرد جنى به نزد من آمد و گفت: امر نما صاحب منزل را كه خروس سفیدى كه در خانه دارد از براى ضیافت شما ذبح كند من به صاحب منزل گفتم او رفت و ذبح نمود بعد از لحظه‏اى در خانه صداى گریه و ناله بلند شد پس خود صاحب منزل آمد سئوال از حال او نمودم و گفت: وقتى كه ذبح خروس نمودم، عارض شد بعضى از اطفال را شبه جنون و دیوانگى. آخوند فرمود: به او گفتم دوا و علاج او نزد من است طلب سداب و سركه نمودم چند قطره در دماغ آن طفل ریخته شد طفل خوب شد و صدایى شنیدم كه شخص او را نمى‏دیدیدم مى‏گفت: واى به من كه به واسطه یك كلمه كه سرّ بود فاش نمودم بر پسر آدم خود را به قتل رسانیدم. آخوند فرمود: بعد از آن، آن مرد جنى را ندیدم معلوم شد كه او بود. میرحسین قاضى در شرح دیوَ أنْ حضرت امیرالمؤمنین علیه‏السلام حكایت مى‏كند از ملا جلال دوایى گفت: در سفر مكه در بعضى از منازل فرود آمدیم برادرزاده من رفت كه بول كند غایب شد، هر قدر تفقد نمودیم ندیدیم تا وقت عصر در آن منزل توقف نمودیم چون وقت عصر شد برادرزاده من با حال پریشان و اضطراب آمد صورت حال از او سئوال نمودم گفت: من بیرون رفتم از جهت حاجت در صحرا مارى به نظرم آمد زدم او را كشتم همین كه او را كشتم، دیدم جمعى به من هجوم آوردند یكى مى‏گوید: پدر مرا كشتى و دیگرى مى‏گوید: برادر مرا كشتى و دیگرى مى‏گوید: پسر مرا كشتى و هكذا و از من مطالبه قصاص مى‏كنند من انكار نمودم كه من كسى را نكشته‏ام بالاخره قرار شد كه برویم مرافعه كنیم مرا بردند نزد شخصى چون داخل شدیم آن جماعت انشاء دعوى نمودند قاضى از من سئوال نمود كه: چه مى‏گویى در جواب این جماعت؟ گفتم: من كسى را نكشته‏ام مگر مارى در صحرا. آن جماعت گفتند: آن مار از ما بود قاضى به آن جماعت گفت: شما را نیست كه از این قصاص نمایید زیرا كه از نبى اكرم شنیدم كه فرمود كه: هركه از زى خود بیرون رود خون او هدر است صاحب شما كه به این صورت بیرون آمده است خون او محترم نیست. خلاصه كلام: امثال این حكایات بسیار است كه از مجموع آنها انسان را قطع حاصل مى‏شود به وجود جن، و اما شیطان جمعى از انبیاء خبر دادند بر این كه مصور شده است نزد ایشان و قرآن ما صریحست بر وجود آن خبیث و عتو او و تكبر او به آدم و طلب مهلت از خداى عز وجل تا یوم الوقت المعلوم و قسم خوردن او بر این كه خواهم بنى آدم را اغواء نمود، و جلى از روایات نیز به مضمون آیات وارد است و آن خبیث تصرفاتى او را هست در انسان مثل جریان خون در عروق انسانى و هر یك را از جهتى اغوا نماید غالب اغواء در نفوس ضعیفه كفر و شركست چنان چه بالعیان و السماع مشاهده شده است از بعضى كه او را تخویف كنند از قیامت و آتش و عذاب قبر در جواب گوید: كه كى سر شكسته از قبر بیرون آمده است و بعضى را به عجب و بعضى را به حسد و بعضى را به تمنى و آرزو و هكذا و آن وجود خبیث رذل را شبهاتیست كه آن شبهات را اعتراض كند بر ملائكه یكى از آنها آن است كه خداى عز و جل پیش از خلقت من عالم بود چه از من صادر خواهد شد و چه از من حاصل مى‏شود چرا مرا در روز اول خلق نمود حكمت خلقت من چه بود جواب این شبهه در كتاب وسیلة النجاة خود در باب جبر و تفویض بیان نموده‏ام محصل آن آن است كه: خداى عز و جل جعل مهیت ننموده است بلكه ایجاد مهیت نموده است و ایجاد من حیث هو ایجاد از آثار قدرت است و وجود غیر محض است نه شر تفصیل جواب این شبهه و مثل این را در آن كتاب ذكر نموده‏ام عمده انسب در این مقام آن است كه ذكر شود كه انسان در هیچ وقتى از اوقات از این دشمن كه او را سلطنت قاهره كامله است بر او غفلت ننماید و در حذر باشد از او و پناه به خداى ببرد از عداوت او تا نجات یابد لكن آن اسبابى كه او را هست خصوص اسباب او بر وفق نفس انسان چگونه نجات خواهد یافت بعد از این كه او در انسان سلطنتى دارد مثل خون در عروق و از جهت او تسویلات و مكائدى است نجات از دام او نیست مگر به اعانت خدایى. اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِكَ مِنْ نَزَغَاتِ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ وَ كَیْدِهِ وَ مَكَآئِدِهِ وَ مِنَ الثِّقَةِ بِأَمَانِیِّهِ وَ مَوَاعِیدِهِ وَ غُرُورِهِ وَ مَصَآئِدِهِ اللغة: نزعات: جمع نزعه فساد نمودن است. رجم: به معنى طرد و بیرون نمودن. رجیم بر وزن فعیل به معنى: مرجوم یعنى مطرود. مكائد: جمع كید یا اسم مكان یا زمان كه مكیده باشد. امانى: بیاء مشدده جمع امنیه خبر كذب. مواعد: جمع موعد مصدر میمى یا اسم زمان یا مكان از وعد. مصاید: جمع مصیده عبارت از شكار كردن است و كلام در آن مثل مكائد و مواعد است. یعنى : اى خداى من پناه به تو مى‏برم من به تو از فسادهاى شیطان رانده شده و از دشمنى او و از آفات و جاهاى دشمنى او و از اعتماد نمودن به دروغ‏هاى او و وعده‏هاى او و فریب او و از صیدهاى او. وَ أَنْ یُطْمِعَ نَفْسَهُ فِى إِضْلالِنَا عَنْ طَاعَتِكَ وَامْتِهَانِنَا بِمَعْصِیَتِكَ أَوْ أَنْ یَحْسُنَ عِنْدَنَا مَا حَسَّنَ لَنَا أَوْ أَنْ یَثْقُلَ عَلَیْنَا مَا كَرَّهَ إِلَیْنَا اللغة: امتهان: از مهن به معنى ذلت. الاعراب: امتهاننا عطف باضلالنا فاعل حسن و كره شیطان. یعنى : پناه مى‏برم از این كه به طمع اندازد نفس خود را در گمراه نمودن ما و خوار نمودن ما به معصیت تو یا این كه نكو نمایاند نزد ما آن چه را كه نیكو گردانیده است از براى ما یا این كه گران نماید بر ما چیزى را كه گران نموده است به سوى ما به عبارت اخرى محرمات خداى عز و جل را لباس حسن و زیبایى پوشد و واجباتش را سنگین و سخت نمایاند. بدان كه یكى از كیدهاى آن ملعون آن است كه طاعات را بد كند نزد تبعه خود و معاصى را خوب چنان چه این حالت بالعیان مشاهده مى‏شود از اهل معصیت. اللَّهُمَّ اخْسَأْهُ عَنَّا بِعِبَادَتِكَ وَاكْبِتْهُ بِدُءُوبِنَا فِى مَحَبَّتِكَ اللغة: خساء: منع سگ است از اقبال و امر او است به تولى و ادبار چنان چه در فارسى گویند چخ چخ. كبت: به تقدیم باء به معنى ذلت. دؤب: به معنى مشقت و تعب. یعنى : اى خداى من بران و لال نما او را از ما به سبب عبادت كردن ما تو را و ذلیل و خوار نما او را به سبب تعب و مشقت كشیدن ما در راه دوستى تو. یعنى : توفیق عبادت و محبت ده تا او از ما دور و محروم گردد. ایقاظ: قوله بدؤ بنا اشاره است به سوى این كه محبت خدا در تعب و مشقت است زیرا كه دوست، دوست نیست و نخواهد شد مگر این كه فناء فى الله شود و محبت او را دست آوردن و رسیدن به آن مرتبه اعلى و فایز بر آن نمى‏شود مگر به شق انفس و تحمل امور صبعه مشكله در راه او مثل فایز شدن رسول الله صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و امیرالمؤمنین علیه‏السلام و اولاد معصومین ایشان علیهم السلام. اللهم وفقنا لاتباع آثارهم. وَاجْعَلْ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُ سِتْراً لا یَهْتِكُهُ وَ رَدْماً مُصْمِتاً لا یَفْتُقُهُ اللغة: ستر: پرده. ردم: دیوار محكم یا سد مقابل فتح. مصمت: میان پر ضد مجوف. فتق: شكافتن. یعنى : بگردان میان ما و میان او پرده‏اى كه نتواند درید او را و سد محكمى كه نتواند او را شكافت و این ستر و ردم نیست مگر این كه موفق شود به تقوى و پرهیزگارى چنان چه از خواندن قرآن مابین پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و كفار حجاب مستور مجعول نمود. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَاشْغَلْهُ عَنَّا بِبَعْضِ أَعْدَآئِكَ وَاعْصِمْنَا مِنْهُ بِحُسْنِ رِعَایَتِكَ وَاكْفِنَا خَتْرَهُ وَ وَلِّنَا ظَهْرَهُ اللغة: ختر: حیله و فریب. و قوله: و ولنا. یعنى : بگردان ما را از عقب او یعنى پیش روى او نباشیم كه اطاعت او نماییم بلكه مخالفت او نماییم. یعنى : خدایا رحمت فرست بر محمد و آل او و مشغول نما او را از ما به بعض دشمنان خود و حفظ و نگهدارى نما ما را به نیكویى رعایت خود و كفایت نما ما را گول و فریب او را یعنى از حیله او و بگردان ما را عقب سر او. وَاقْطَعْ عَنَّآ إِثْرَهُ اثر به كسر همزه یعنى علامت. یعنى : قطع نما تو از ما علامت او را. یعنى : بعضى از صفات و علائم او در ما باشد كه سیماى ما سیماى مجرم باشد دفع نما از ما. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَمْتِعْنَا مِنَ الْهُدَى بِمِثْلِ ضَلالَتِهِ وَ زوِّدْنَا مِنَ التَّقْوَى ضِدَّ غَوَایَتِهِ وَاسْلُكْ بِنَا مِنَ التُّقَى خِلافَ سَبِیلِهِ مِنَ الرَّدَى اللغة: امتاع: چیز دادن و بهره‏مند شدن. غوایه: گمراه نمودن. ردى: هلاكت. یعنى : بهره‏مند نما تو ما را از هدایت به مثل گمراه نمودن او و توشه بده تو ما را از تقوى ضد گمراهى نمودن او و داخل نما تو ما را از تقوى به خلاف راه او از هلاكت. اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْ لَهُ فِى قُلُوبِنَا مَدْخَلاً مدخل: یعنى منزل یا نزول. یعنى : خدایا نگردان از براى او در دلهاى ما منزل. روایت شده است كه حضرت عیسى علیه السلام از خدا خواست كه بر او بنماید منزل شیطان را در پسران آدم پس خداى عز و جل نمودند بر او پس دید سر او را مثل سر مار، سر خود را گذاشته بود در قلب او پس هر وقت اسم خدا را مى‏برد او كناره مى‏نمود هر وقت كه متذكر نمى‏شد سر خود را در وسط قلب او مى‏گذاشت. وَ لا تُوطِنَنَّ لَهُ فِیمَا لَدَیْنَا مَنْزِلاً به فتح میم و كسر زاء اسم مكان، توطین از وطن موكد شده به نون تاكید ثقیله فاء در فیما لدینا مى‏شود اشاره به منازل باشد. یعنى : وطن قرار نده تو از براى او در آن چه كه در نزد ما است هیچ منزلى را منزل اشاره به جوارح است یعنى در جوارح ما از براى او منزل قرار نده. اللَّهُمَّ وَ مَا سَوَّلَ لَنَا مِنْ بَاطِلٍ فَعَرِّفْنَاهُ وَ إِذَا عَرَّفْتَنَاهُ فَقِنَاهُ وَ بَصِّرْنَا مَا نُكَایِدُهُ بِهِ وَ أَلْهِمْنَا مَا نُعِدُّهُ لَهُ وَ أَیْقِظْنَا عَنْ سِنَةِ الْغَفْلَةِ بِالرُّكُونِ إِلَیْهِ وَ أَحْسِنْ بِتَوْفِیقِكَ عَوْنَنَا عَلَیْهِ یعنى : اى خداى من آن چیزى را كه زینت داده است از براى ما از باطل پس بشناسان تو به ما او را و چون شناسانیدى تو او را به ما پس نگاه دار ما را از او و بینا گردان تو ما را از چیزى كه كید كنیم او را به آن چیز و الهام نما تو ما را از آن چه را كه آماده نمودیم از براى او و بیدار نما تو ما را از خواب غفلت به اعتماد ما به او و نیكو نما تو به توفیق دادن تو ما را به اعانت نمودن ما بر او. اللَّهُمَّ وَ أَشْرِبْ قُلُوبَنَآ إِنْكَارَ عَمَلِهِ وَالْطُفْ لَنَا فِى نَقْضِ حِیَلِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَحَوِّلْ سُلْطَانَهُ عَنَّا وَاقْطَعْ رَجَآءَهُ مِنَّا وَادْرَأْهُ عَنِ الْولُوعِ بِنَا اللغة: اشرب: یعنى مخلوط كن یا آب بده قلوب ما را از انكار عمل او و لطف به ما كن در شكستن حیله‏هاى او، اى خداى من درود بفرست بر محمد و آل او و بگردان تو سلطنت او را از ما و ببر امید او را از ما و دفع كن تو او را از حرص به ما. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَاجْعَلْ آبَآءَنَا وَأُمَّهَاتِنَا وَاولادنَا وَأَهَالِینَا وَذَوِى أَرْحَامِنَا وَقَرَابَاتِنَا وَ جِیرَانَنَا مِنَ المؤمنین وَالمؤمناتِ مِنْهُ فِى حِرْزٍ حَارِزٍ وَحِصْنٍ حَافِظٍ وَكَهْفٍ مَانِعٍ وَأَلْبِسْهُمْ مِنْهُ جُنَناً وَاقِیَةً وَأَعْطِهِمْ عَلَیْهِ أَسْلِحَةً مَاضِیَةً اللغة: حرز: محلى كه چیزى در او حفظ كنند. حصن: قلعه، پناه و ملجاء. جنن: جمع جنه سپر. اسلحه: جمع سلاح. ماضیه: یعنى برنده و كاركننده. یعنى : خداوندا رحمت كن بر محمد و آل او و بگردان پدران ما و مادران ما و فرزندان ما و اهل‏هاى ما و خویشان ما و نزدیكان ما از مردان مؤمنین و زنان مؤمِنَات در محل محكم و قلعه نگاه‏دارنده و پناه منع كننده و بپوشان ایشان را از او سپرها و سلامت‏هاى نگاه دارنده و ببخش ایشان را سلاح‏هاى برنده. اللَّهُمَّ وَاعْمُمْ بِذَلِكَ یعنى : كور بكن به این مراتب كه تو را خواندم. واعمم: ماخوذ است از عمى به معنى كورى در بعضى از نسخه‏ها دارد كه واعمم از عموم به معنى شمول. مَنْ شَهِدَ لَكَ بِالرُّبوبِیَّةِ وَ أَخْلَصَ لَكَ بِالْوَحْدَانِیَّةِ وَ عَادَاهُ لَكَ بِحَقِیقَةِ الْعُبُودِیَّةِ وَاسْتَظْهَرَ بِكَ عَلَیْهِ فِى مَعْرِفَةِ الْعُلُومِ الرَّبَّانِیَّةِ قوله استظهر: یعنى یارى جست به تو بر ضرر شیطان در دانستن علم به وجود رب یا دانستن علم الشریعه. یعنى : درباره هر كس كه به ربوبیّتت گواهى داده، و در یگانگیت اخلاص ورزیده، و با شیطان به جهت حقیقت بندگى دشمنى داشته، و از تو علیه او در شناخت علوم ربانى یارى گرفته. اللَّهُمَّ احْلُلْ مَا عَقَدَ وَافْتُقْ مَا رَتَقَ وَافْسَخْ مَا دَبَّرَ وَ ثَبِّطْهُ إِذَا عَزَمَ وَانْقُضْ مَآ أَبْرَمَ اللغة: ثبط: به ثاء مثلثه منع نمودن. رتق: بستن. یعنى : باز كن اى خداى من آن چیزى را كه او بست و بشكاف آن چیزى را كه دوخت و زائل نما آن چیزى را كه عزم نموده است و بشكن آن چیزى را كه او محكم نموده است. اللَّهُمَّ وَاهْزِمْ جُنْدَهُ وَ أَبْطِلْ كَیْدَهُ وَ اهْدِمْ كَهْفَهُ وَ أَرْغِمْ أَنْفَهُ یعنى : اى خداى من فرار ده تو سپاه او را و باطل نما تو دشمنى و حیله او را و ویران نما تو بنیان و ماوى او را و به خاك بمال تو دماغ او را. اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا فِى نَظْمِ أَعْدَآئِهِ وَاعْزِلْنَا عَنْ عِدَادِ أَوْلِیَآئِهِ لا نُطِیعُ لَهُ إِذَا اسْتَهْوَانَا وَ لا نَسْتَجیبُ لَهُ إِذَا اذا دَعَانَا استهوانا: یعنى هرگاه طلب خوارى ما نماید و خدعه و فریب ما دهد. یعنى : اى خداى من، قرار ده ما را در صف دشمنان شیطان، و بركنار نما از شمار دوستانش تا او را پیروى نكنیم، و چون ما را دعوت كند به اجابتش برنخیزیم. نَأْمُرُ بِمُنَاوَاتِهِ مَنْ أَطَاعَ أَمْرَنَا وَ نَعِظُ عَنْ مُتَابَعَتِهِ مَنِ اتَّبَعَ زَجْرَنَا مناواه: از نؤ به معنى نهوض و برخواستن و در مقام كنایه از عداوت نمودن. یعنى : تا این كه امر نماییم ما به عداوت او كسى را كه اطاعت نماید امر و گفته ما را و وعظ نماییم. یعنى : باز داریم از پیروى او كسى را كه پیروى كند زجر و نهى ما را. به عبارت اخرى اولیاى او نشویم از براى او دعوت نماییم بلكه بر خلاف او عمل كنیم و مردم را دعوت كنیم به دشمنى او. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ أَعِذْنَا وَ أَهَالِینَا وَ إِخْوَانَنَا وَ جَمِیعَ المؤمنین وَالمؤمناتِ مِمَّا اسْتَعَذْنَا مِنْهُ وَ أَجِرْنَا مِمَّا اسْتَجَرْنَا بِكَ مِنْ خَوْفِهِ وَاسْمَعْ لَنَا مَا دَعَوْنَا بِهِ و أَعْطِنَا مَآ أَغْفَلْنَاهُ وَاحْفَظْ لَنَا مَا نَسِینَاهُ وَ صَیِّرْنَا بِذَلِكَ فِى دَرَجَاتِ الصَّالِحِینَ وَ مَرَاتِبِ المؤمنین آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ‏ خاتم: تواند اسم فاعل باشد به كسر. و بعضى گفته‏اند: خاتم به معنى زینت. یعنى زینت پیغمبران و او از ختم است و نبى ما صلّى اللّه علیه و آله و سلّم آخر پیغمبران است و منافات ندارد با رجعت عیسى علیه السلام و نزول آن از آسمان در بعد از این زیرا كه آن بزرگوار از پیغمبران سلف است و بعد از نزول داخل در امة مرحومه است و به شریعت پیغمبر ما خواهد عمل نمود. اسمع: یا از سمع مجرد به معنى استجب است و یا از اسماع به معنى شنواندن. بنا بر اول یعنى بشنو از ما دعاى ما را كنایه از قبول است و بنابر ثانى یعنى بگردان تو آن چیزى را كه ما تو را به او خواندیم مسموع و مستحق مر اجابت فتامل. یعنى : اى خاى من رحمت فرست بر محمد و آل او كه آخر پیغمبرانست و پیشوا و بزرگ فرستادگان است و بر اهل بیت او كه خوبان و پاكان هستند و پناه ده ما را و خویشان ما را و برادران ما را و همه مردان مومن و زنان مؤمِنه را آن چه پناه بردیم از آن و نجات بخش ما را از آن چه طلب نجات از آن كردیم و بشنو از براى ما آن چه را كه خواندیم به او و بده ما را از آن چه را كه غفلت نمودیم از او. یعنى عفو كن و نگهدار از براى ما آن چه را كه فراموش نمودیم او را و بگردان تو ما را به این سبب در درجات صلحا و مراتب مؤمنان استجابت نما اى پروردگار عالم. وَ كَانَ مِنْ دُعَآئِهِ عَلَیْهِ السَّلامُ إِذَا وقعَ عَنْهُ مَا یَحْذَرُ أَوْ یُعَجِّلَ لَهُ مَطْلَبُهُ‏ بود از دعاى آن امام علیه السلام زمانى كه دفع نمود خدا از او چیزى را كه مى‏ترسید یا آن كه تعجیل نمود از براى طلب خود. نظر و تامل كردن در مضمون این دعا دلالت دارد بر شحات تكلم آن جناب بر اعلمیت و اكملیت او. اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى حُسْنِ قَضَآئِكَ وَبِمَا صَرَفْتَ عَنِّى مِنْ بَلائِكَ فَلا تَجْعَلْ حَظِّى مِنْ رَحْمَتِكَ مَا عَجَّلْتَ لِى مِنْ عَافِیَتِكَ اللغة: حظ: نصیب. حسن قضا: عبارت است از حكم نمودن بر وفق مصلحت. یعنى : اى خداى من مر تو را است ستایش بر حكم نیكوى تو به آن چه كه دفع نمودى تو از من از بلاى تو پس نگردان تو نصیب مرا از مهربانى خودت آن چه را كه تعجیل نمودى تو از عافیت خود. فَأَكُونَ قَدْ شَقِیتُ بِمَآ أَحْبَبْتُ وَ سَعِدَ غَیْرِى بِمَا كَرِهْتُ اللغة: شقوه: بدبخت شدن مقابل سعد كه به معنى خوشبختى است. الاعراب: فاء مى‏شود به معنى حتى بوده باشد و مى‏شود فصیحه باشد. یعنى : اگر حظم عافیت دنیوى باشد فقط پس مى‏باشم من بدبخت به سبب آن چیزى كه دوست اشتم و خوش بخت شود غیر من به سبب آن چه كه بد داشتم. حاصل مفاد آن است كه پس بر من در آخرت حظى نیست و بر او در دنیا حظى نیست پس او سعید خواهد شد و من شقى. از حضرت صادق علیه السلام مروى است كه به درستى كه از براى خدا بندگانى است در زمین از بندگان خالص او در آسمان تحفه‏اى نازل نشود بر زمین مگر این كه خدا آن تحفه را از ایشان بر مى‏گرداند و به غیر مى‏دهد بلیه‏اى نازل نمى‏شود مگر این كه آن بلیه را به ایشان مى‏رساند. و نیز مروى است كه در بهشت منزلى است كه نتوان رسید به آن منزل مگر این كه او مبتلا به مرض شود در دنیا. و نیز مروى است كه خداى عز و جل كسى را كه دوست ندارد او را بى نیاز كند از مرض. و نیز مروى است كه مومن به منزله كفه میزان است هر قدر ایمان او زیادتر شود بلاى او زیادتر شود. و نیز مروى است كه اگر مومن بداند كه او را چه اجر است در مصایب هر آینه آرزو كند كه بدن او را به مقراض قطعه قطعه نمایند. وَ إِنْ یَكُنْ مَا ظَلِلْتُ فِیهِ أَوْ بِتُّ فِیهِ مِنْ هَذِهِ الْعَافِیَةِ بَیْنَ یَدَیْ بَلاءٍ لا یَنْقَطِعُ وَ وِزْرٍ لا یَرْتَفِعُ فَقَدِّمْ لِى مَآ أَخَّرْتَ وَ أَخِّرْ عَنِّى مَا قَدَّمْتَ اللغة: ظل: بودن در روز. و بث: بودن در شب. وزر: عقوبت و وبال. الاعراب: من العافیه بیان ما در ما ظلمت و بت. یعنى : اگر مى‏باشد آن چه را كه روز نمودم در او یا داخل شب شدم در او از عافیت كه پیش روى بلاى همیشگى و عقوبت برداشته نشده پس مقدم نما تو از براى من آن چه را كه مؤخر نمودى و مؤخر نما از براى من آن چه را كه مقدم نمودى. مقصود آن است كه بلا را در دنیا بده و عافیت را در آخرت. فَغَیْرُ كَثِیرٍ مَا عَاقِبَتُهُ الْفَنَآءُ وَ غَیْرُ قَلِیلٍ مَا عَاقِبَتُهُ الْبَقَآءُ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ یعنى : عافیتى كه عقب او بلا و بلایى كه عاقبت او عافیت باشد پس اول زیاد نیست و آخر كم نیست. یعنى : پس نه بسیار است چیزى كه عاقبت او فناء است و نه اندك است چیزى كه عافیت او بقاء است و رحمت خدا بر محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم او. وَ كَانَ مِنْ دُعَآئِهِ عَلَیْهِ السَّلامُ عِنْدَ الِاسْتِسْقَآءِ بَعْدَ الْجَدْبِ‏ بود از دعاى او علیه السلام وقت طلب باران نمودن بعد از گرانى. و این گرانى و قلت مطر عمده سبب او ظلم است و حكم به ناحق چنان كه از كلام امام علیه السلام در خبر ابى وَ لاد در مكه مستفاد مى‏شود خداى تعالى بركات زمین را به واسطه وجود ایشان بردارد و كفران نعمت خدا هم سببى است عمده و كذا كثرت فحشاء و منكر مثل زنا و امثال آن. اللَّهُمَّ اسْقِنَا الْغَیْثَ وَانْشُرْ عَلَیْنَا رَحْمَتَكَ بِغَیْثِكَ الْمُغْدِقِ مِنَ السَّحَابِ الْمُنْسَاقِ لِنَبَاتِ أَرْضِكَ الْمُونِقِ فِى جَمِیعِ الافَاقِ اللغة: المغدق: به ضم میم و كسر دال از غدق به معنى كثیر و غریز. امنساق: از سوق به معنى زنده. مونق: از انیق به معنى خوش آورنده. الاعراب: المونق و المنساق صفت سحاب هستند. شرح : یعنى اى خداى من آب ده ما را از آب باران و گسترده كن تو بر ما رحمت را به سبب باران زیاد از ابر آن چنانى كه زنده شده است از براى او روئیدن گیاه زمین تو كه خوشحال كننده است در تمام اطراف و جوانب. وَامْنُنْ عَلَى عِبَادِكَ بِإِینَاعِ الثَّمَرَةِ وَ أَحْیِ بِلادَكَ بِبُلُوغِ الزَّهْرَةِ اللغة: ایناع: از ینع به معنى رسیدن. زهره به فتح راء به معنى شكوفه. یعنى : منت گذار تو بر بندگانت به رسیدن میوه و زنده نما تو بلدانت را به رسیدن شكوفه. مراد به رسیدن شكوفه این است كه شكوفه به آخر رسد زیرا كه اگر باران نباشد خشكى روى دهد و شكوفه مى‏ریزد. وَ أَشْهِدْ مَلائِكَتَكَ الْكِرَامَ السَّفَرَةَ بِسَقْیٍ مِنْكَ نَافِعٍ دَآئِمٍ غُزْرُهُ وَاسِعٍ دِرَرُهُ وَابِلٍ سَرِیعٍ عَاجِلٍ اللغة: سفره: جمع مكسر یعنى ملائكه نویسندگان. غزر: به ضم غین و سكون راء كثرت و زیادتى. درر به كسر دال جمع درّ یقال در اى صب. وابل: باران دانه درشت. یعنى : گواه بگیر تو ملائكه‏ات را كه بزرگانند و نویسندگانند به آب دادن از جانب خودت كه نفع دهنده باشد همیشه باشد زیادتى او فراخ و وسیع باشد ریزش او بزرگ باشد دانه او تند و شتاب كننده باشد. ایقاظ: نكته گواه گرفتن ملائكه از جهت عظمت و بزرگى نعمت سقى است زیرا كه امر حقیر حاجت به گواه گرفتن ندارد و گواه گرفتن خدا ملائكه را از براى ایجاد امر بزرگى است پس مقصود امام علیه السلام آن است كه انعام سقى بفرما به قدرى كه بتواند محل شهادت ملائكه واقع شود. تُحْیِى بِهِ مَا قَدْ مَاتَ وَ تَرُدُّ بِهِ مَا قَدْ فَاتَ وَ تُخْرِجُ بِهِ مَا هُوَ آتٍ وَ تُوَسِّعُ بِهِ فِى الاقْوَاتِ آن چنان بارانى باشد كه زنده نمایى به او چیزى كه مرده است، و بر گردانى به او چیزى را كه فوت شده و بیرون آورى به او آن چه را كه آینده است و وسعت دهى تو به او در قوت‏هاى مردم. فرق ما بین فوت و موت بعد از اشتراك آنها در مطلق تلف آن است كه فوت آن است كه زمان قابل بود بر اتیان به آن لكن موجود نشد و موت آن است كه شى‏ء موجود بود بعد تلف شد مثلا در نبات ارض اول نمود نمود بعد خشكید یا این كه در اول بار نروئید اول موت و ثانى فوت است و لذا گویند و عرض نمایند به خدا كه اول را زنده كن و ثانى را برگردان فتامل. سَحَاباً مُتَرَاكِماً، هَنِیئاً مَرِیئاً طَبَقاً مُجَلْجَلاً غَیْرَ مُلِثٍّ وَدْقُهُ وَ لا خُلَّبٍ بَرْقُهُ اللغة: تراكم: بالاى هم. هنیى‏ء: گوارا و تعب در آن نباشد. مرى‏ء: یعنى عاقبت او خوب باشد. طبق: عموم و شمول. جلجل: صوت رعد. ملث: یعنى مقیم و دائم. ودق: مطر. خلب: برق بى باران. الاعراب: سحاب مفعول فیه است از براى سقى و طبق صفت او است. یعنى : آب بده تو ما را از ابر پى در پى گواراى بى درد شامل شونده نیكو صدا دارنده همیشه نبوده باران و نبوده باشد بى باران برق او. نكته: بعضى گفته‏اند: كه در وقتى كسى را كه تحیت فرستى بعد از آب خوردن، به قول خود هنیى‏ء مرى‏ء به واسطه آن است كه اصل آشامیدن آب در وجود مضر است و بى نفع و لذا دعا كنید از براى او كه آب آشامید كه به او ضرر نرسد. اللَّهُمَّ اسْقِنَا غَیْثاً مُغِیثاً مَرِیعاً مُمْرِعاً عَرِیضاً وَاسِعاً غَزِیراً تَرُدُّ بِهِ النَّهِیضَ وَ تَجْبُرُ بِهِ الْمَهِیضَ اللغة: مغیث: صیغه اسم فاعل از غیث به معنى علف و نبات است. مریع: به فتح میم به معنى ارزان و وفور. ممرع: اسم فاعل از امرع به معنى ارزانى. عزیز: كثیر. نهیض: علفى كه از زمین روید و بر پا شود از نهوض به معنى قام. مهیض: از هاض به معنى مكسور و شكسته شده. شرح : یعنى اى خداى من سیراب نما تو ما را بارانى كه روینده گیاه باشد ارزان و ارزان كننده باشد بسیار واسع باشد و كثیر كه برگردانى به سبب آن باران گیاه روینده ایستاده را و ببندى به او شكسته را. اللَّهُمَّ اسْقِنَا سَقْیاً تُسِیلُ مِنْهُ الظِّرَابَ وَ تَمْلا مِنْهُ الْجِبَابَ وَ تُفَجِّرُ بِهِ الانْهَارَ وَ تُنْبِتُ بِهِ الاشْجَارَ وَ تُرْخِصُ بِهِ الاسْعَارَ فِى جَمِیعِ الامْصَارِ وَ تُنْعِشُ بِهِ الْبَهَآئِمَ وَالْخَلْقَ وَ تُكْمِلُ لَنَا بِهِ طَیِّبَاتِ الرِّزْقِ وَ تُنْبِتُ لَنَا بِهِ الزَّرْعَ وَ تُدِرُّ بِهِ الضَّرْعَ وَ تَزِیدُنَا بِهِ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِنَا اللغة: ظراب: جمع ظرب به معنى كوه. حباب: جمع حب به معنى چاه. نعش: به معنى بلندى و ارتفاع. در: شیر كثیر از پستان. یعنى : اى خداى من آب ده ما را آبى كه روان سازى از آن كوه‏ها و پر كنى از آن چاه‏ها را و بگشایى به سبب آن نهرها را و برویانى به سبب آن درخت‏ها را و ارزان كنى به سبب آن نرخ‏ها را در همه شهرها و بلند فرمایى به آن چهارپایان و خلق را و كامل گردانى براى ما به سبب آن پاكیزه روزى را و برویانى براى ما به سبب آن زراعت و كشت را و پر از شیر نمایى به سبب آن پستان را و بیفزایى ما را به سبب قوتى به سوى قوتمان. اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْ ظِلَّهُ عَلَیْنَا سَمُوماً وَ لا تَجْعَل بَرْدَهُ عَلَیْنَا حُسُوماً وَ لا تَجْعَلْ صَوْبَهُ عَلَیْنَا رُجُوماً وَ لا تَجْعَلْ مَآءَهُ عَلَیْنَآ أُجَاجاً اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنَا مِنْ بَرَكَاتِ السَّمَاوَاتِ وَالارْضِ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَى ءٍ قَدِیرٌ اللغة: ظل: سایه. حسوم: نحوس. صوب: نزول باران آن چه به او سنگسار كنند. اجاج: آب تلخ و شور. یعنى : اى خداى من نگردان تو سایه او را بر ما ستم و زهر و نگردان تو سردى او را بر ما نحس و برنده. و نگردان بر ما نزول او را سنگسار نمودن و نگردان تو آب او را بر ما آب تلخ بى مزه ناگورا. اى خداى من رحمت فرست بر محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و آل او علیهم السلام و روزى بده تو ما را از زیادتى‏هاى آسمان و زمین، به درستى كه تو بر هر شى‏ء قادرى. بدان كه استسقاء نمودن از مستحبات است و این استسقاء را اقسامى است ادنى مرتبه او دعا است و طلب سقى نمودى نه قبل او صلوات و نه بعد او صلواة است. اوسط او دعاء نمودن است بعد از صلوات افضل او استسقاء نمودن به آن دو ركعتى كه در كتب فقهیه مذكور است با آن شرایط مقدره منصوصه كه هر یك در مقام خود به تفصیل ذكر گردیده.
شنبه 22/3/1389 - 20:23
بیماری ها


مواد غذایی مفید برای سیستم دفاعی بدن

حق با مادربزرگتان بود که می گفت هر کس در روز یک سیب بخورد دیگر نیازی به دکتر پیدا نمی کند. یکسری مواد غذایی خاص از جمله سیب، مواد مغذی مقوی، مواد معدنی و ترکیبات ارگانیک، می توانند تغییراتی اساسی در سیستم دفاعی بدن شما ایجاد کنند و آن را دربرابر بیماری های مختلف مقاوم نگه دارند. تا می توانید از این دسته مواد غذایی استفاده کنید تا فصل سرما خوردگی که از راه رسید دیگر نیازی به مراجعه به دکتر نداشته باشید. مواد غذایی که در این مقاله به آنها اشاره می کنیم، باعث تقویت سیستم دفاعی بدن شما شده، سلامت شما را ارتقاء داده و بدنتان را دربرابر بیماری های مختلف مقاوم خواهد کرد.
سیر
بیخود نبوده که سربازهای رومی عادت داشتند قبل از هر جنگ مقدار زیادی سیر بخورند. آنها عقیده داشتند که این ماده ی غذایی جرات، شجاعت و قدرت آنها را افزایش می داده است. درست است که خوردن سیر خام نیروی فرابشر به شما نمیدهد، اما به سیستم دفاعی بدنتان در مقابل بیماری های ویروسی، باکتریایی و حتی قارچی کمک میکند. سیر حاوی آلیسین، آژوئین، و تیوسولفینات است�سه ترکیب مقوی که به بدن برای جلوگیری و مقابله با بیماری ها کمک می کند. این ترکیبات آنقدر مقوی هستند که مصرف آب سیر خام به اندازه ی نئوسفورین برای ضدعفونی کردن زخم های کوچک موثر است. اگر از آن بر روی پوست استفاده شود، حتی از کرم های موضعی مثل تیناکتین و سایر مواد ضدقارچ برای درمان پای ورزشکارن، هم مفیدتر است. تحقیقات نشان داده است که افرادی که در زمان شروع سرماخوردگی، میزان زیادی سیر مصرف کنند، زودتر بهبودی خواهند یافت.
طریقه ی مصرف: می توانید مقداری سیر تازه به سُس پاستا یا بریانی خود اضافه کنید. سعی کنید هر هفته چند حبه سیر خام بخورید، اما افراط نکنید. به خاطر داشته باشید که سیر هرچه بیشتر خُرد شود، مقوی تر خواهد بود.
چون حین خرد کردن حبه های سیر، آلیسین تولید می شود، از اینرو استفاده از یک سیر خرد کن، بهترین راه برای مقوی تر کردن آن است. همچنین آلیسین، آژوئین، و تیوسولفینات ترکیباتی ناپایدار هستند و با مرور زمان از بین می روند، از اینرو تا جایی که می توانید سیر را تازه به تازه مصرف کنید.
هویج
افرادی که در برنامه ی غذایی روزانه شان هویج را فراموش نمی کنند به ندرت دچار سرماخوردگی می شوند. هویج حاوی میزان زیادی بتا کاروتین است که به سیستم دفاعی بدن برای تولید سلول های کشنده ی بیماری ها، کمک می کنند. این سلول های بسیار مفید بوده و به بدن برای مقابله و کشتن میکروب ها کمک می کند. هویج همچنین حاوی فالکارینول است، که ماده ی ضد سرطان بسیار خوبی به شمار می رود. دانشمندان اخیراً کشف کرده اند که موش هایی که با هویج خام تغذیه شده اند، یک سوم کمتر از سایر آنها به سرطان مبتلا گشته اند. پس دفعه ی بعدی که به خرید می روید، حواستان باشد که چند کیلویی هویج هم به زنبیلتان بیفزایید.
طریقه ی مصرف: برای استفاده ی کامل از مزایا و فواید هویج، تا می توانید آن را به صورت خام و تازه مصرف کنید. البته هویج پخته نیز فوایدی برای سلامتی شما دارد، اما گرما ممکن است بعضی از بتاکاروتین ها و فالکارینول های موجود در آن را از بین ببرد. مصرف تقریباً نیم فنجان هویج در روز و بیشتر سلامتی شما را افزایش خواهد داد.
ماست
خوردن باکتریای زنده ممکن است بهترین راه سالم ماندن نباشد، اما برعکس، بدن شما برای خوب عمل کردن، نیاز به باکتری های بخصوصی دارد. لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس نمونه ای از ن باکتری های مفید لازم برای بدن است، چون باعث تولید اسید لاکتیک در روده می شود که به هضم غذا کمک میکند. بدون اسیدوفیلوس و چند باکتری دیگر، بدن قادر به جذب برخی مواد مغذی نخواهد بود و سیستم دفاعی بدن نیز از کار خوهد افتاد. به علاوه، اسیدوفیلوس با باکتری های بیماری زایی مثل سالمونلا و شیگلا که منجر به اسهال خونی می شود، مقابله می کند. یکی دیگر از باکتری های مفید، بیفیدوباکتریوم لاکتیس است که برای تقویت واکنش سیستم دفاعی در سنین بالا بسیار مفید است. محققان دریافته اند که افرادی که میزان بیشتری باکتری استفاده می کنند، سلول های T دفاعی و سلول های کشنده ی بیشتری در جریان خون خود خواهند داشت.
طریقه ی مصرف: ماست که حاوی میزان زیادی باکتری زنده است، منبع بسیار خوبی از اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم لاکتیس می باشد. سعی کنید هر روز مقداری ماسب�ترجیحاً کم چرب�بخورید. یک فنجان در روز به نظر کافی می رسد. هنگام خرید ماست به برچسب آن دقت کنید و اطمینان یابید که حتماً حاوی باکتری های زنده به ویژه اسیدوفیلوس باشد.
صدف خوراکی
صدف خوراکی فقط برای شور و میل جنسی مفید نیستند. حلزون ژلاتینی حاوی میزان زیادی فلز روی است که یکی از بهترین مواد برای تقویت سیستم دفاعی بدن به شمار می رود. این ماده کمک می کند تا سلول های سفید و سایر پادتن ها سریعتر تولید شوند و باعث تقویت آنها نیز می شوند تا بهتر دربرابر بیماری ها مقابله کنند. فلز روی برای عملکرد سلول های بسیار حیاتی است و باعث تقویت 100 نوع مختلف آنزیم میشود که واکنش های شیمیایی بدن را توسعه می دهند. فلز روی چه با سمی کردن عاملان عفون و چه با تقویت واکنش های دفاعی بدن در محل عفونت، از رشد ویروس ها و باکتری ها جلوگیری به عمل می آورد. فلز روی باعث تقویت عملکرد سیستم دفاعی بدن می شود. کمبود این فلز در بدن ممکن است منجر به از کار افتادن جدی سیستم دفاعی بدن شود، پس اگر میخواهید سیستم دفاعی بدنتان همیشه خوب کار کند، کمی صدف خوراکی نیز به برنامه ی غذاییتان اضافه کنید.
طریقه ی مصرف:یک پرس صدف خوراکی (که شامل 6 صدف متوسط می شود) حاوی 76 میلی گرم فلز روی است. پزشکان برآورد می کنند که یک انسان متوسط، بین 15 تا 25 گرم فلز روی در روز نیاز دارد تا سالم بماند. اما اگر احساس می کنید که در شُرُف سرماخوردگی هستید، می توانی استفاده از این ماده ی غذایی را بیشتر کنید. اما دقت داشته باشید: استفاده ی بیش از حد صدف خوراکی باعث مسمومیت می شود. زیادی این ماده مانع جذب مس و آهن به بدن می شود، که منجر به کم خونی است.اگر این ماده ی غذایی به مذاقتان خوش نمی آید می توانید به جای آن از خرچنگ، گوشت گاو، بوقلمون و حبوبات استفاده کنید. همه ی اینها حاوی فلز روی هستند.
غذا به جای دارو
برای سالم ماندن، مصرف دارو و آنتی بیوتیک را کنار بگذارید. بدن شما طوری ساخته شده است که قادر به جذب مواد دارویی موجود در مواد غذایی می باشد. اگر میخواهید سیستم دفاعی بدنتان همیشه مثل ساعت کار کند، باید میزان زیادی از سبزیجات و میوه جات در روز مصرف کنید و از غذاهای حاضری و فست فود اجتناب کنید. برای از بین بردن سموم موجود در بدن نیز می توانید ورزش کنید. اینکار باعث می شود تا همه ی مواد مغذی مفید برای سیستم دفاعی، به خوبی در بدن به کار افتند. داشتن یک برنامه ی غذایی سالم و مقوی بسیار به حفظ سلامتی شما کمک میکند. امید است این مقاله توانسته باشد تا حدی شما را با چند نوع از این مواد غذایی مفید آشنا کند .
شنبه 22/3/1389 - 17:58
خانواده
گفتمش: دل می خری؟  پرسید: چند؟ 
 گفتمش دل مال تو، تنها بخند  
گفتمش دل مال تو، تنها بخند 
 خنده کرد و دل ز دستانم ربود  
 تا به خود باز آمدم او رفته بود  
 دل ز دستش روی خاک افتاده بود  
 جای پایش روی دل جا مانده بود 
شنبه 22/3/1389 - 17:57
شعر و قطعات ادبی
بشکفد بار دگر لاله رنگین مراد
غنچه سرخ فرو بسته دل باز شود
من نگویم که بهاری که گذشت آید باز
روزگاری که به سر آمده آغاز شود
روزگار دگری هست و بهاران دگر
شاد بودن هنر است ، شاد کردن هنری والاتر
لیک هرگز نپسندیم به خویش
که چو یک شکلک بی جان شب و روز
بی خبر از همه خندان باشیم
بی غمی عیب بزرگی است که دور از ما باد
کاشکی آینه ای بود درون بین که در آن خویش را می دیدیم
آنچه پنهان بود از آینه ها می دیدیم
می شدیم آگه از آن نیروی پاکیزه نهاد
که به ما زیستن آموزد و جاوید شدن
پیک پیروزی و امید شدن
شاد بودن هنر است گر به شادی تو دلهای دگر باشد شاد
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.   ژاله اصفهانی
 
شکوه آرزو را
بازگو کن
ندار از هیچ کس باکی ،هراسی
به هر چیزی نمیخواهی
بگو نه
اگر راه رهایی زیر سنگ است
تمام کوه ها را زیرو رو کن
وگر بشکست جام آرزویت
تلاطمهای دریا را
سبو کندرخت آمده از پشت در به دیدن من
که بشنود خبر لب به جان رسیدن من
ولی درخت نداند که من چه جان سختم
هزار ساله درختم
که هر چه باد خزانی کند پریشانم
زنو شکوفه دهم ،باز هم جوانه کنم
و هر جوانه ی نو را پر از ترانه کنمچه سرسبز ،چه سرشارند!
آنان که اگر رنجی آشکار و نهان دارند
توان آن دارند
کز زیر آوار سر برآرند
با بانگ بلند من هستم
من هستم
کز زیبایی رنگ ها و آهنگ های جهان
سرمستمهنوز در دل ما شور و زور بازوست
بیا درخت بکاریم ، باز روی زمین
بدون آنکه بگوئیم،
کی شکوفه دهد
و میوه ای که به بار آورد،
که خواهد چید.
بهار تازه نفس،خرم و دل افروز است
بیا خیال کنیم
تولد من و تو صبحگاه امروز استیراهن کبود پر از عطر خوش را
برداشتم که باز بپوشم پی بهار
دیدم ستاره های نگاهت هنوز هم
در آسمان آبی آن مانده یادگار
آمد به یاد من که ز غوغای زندگی
حتی تو را چو خنده فراموش کرده ام
آن شعله های سرکش سوزان عشق را
در سینه گداخته خاموش کرده امنوبهار آمد و از سبزه زمین زیبا شد
بوستان بار دگر دلکش و روح افزا شد
سبزه رویید و چمن سبز شد و غنچه شکفت
باغ یک پارچه آتشکده از گلها شد
بوی گل آورد از طرف چمن باد بهار
موسم گردش دشت و دمن و صحرا شد
ای عجب گر دل بگرفته من وا نشود
اندر این فصل که از باد صبا گل وا شد
وقت آن است که خاطر شود آزاد زغم
باید از شادی گل شاد شد و شیدا شد
مرغ دل در قفس سینه نگیرد آرام
تا غزل خوان به چمن بابل خوش آوا شد
ژاله صبحدم از چشم تر ابر چکید
گشت همخانه گل، گوهر بی همتا شدگر هزار قلم داشتم
هزار خامه که هر یک هزار معجزه داشت
هزار مرتبه هر روز می نوشتم من
حماسه ای و سرودی به نام آزادی ...گیاه وحشی کوهم نه لاله ی گلدان
مرا به بزم خوشی های خود سرانه مبر
به سردی خشن سنگ خو گرفته دلم
مرا به خانه مبر زادگاه من کوه است
ز زیر سنگی یک روز سر زدم بیرون
به زیر سنگی یک روز می شوم مدفون
سرشت سنگی من آشیان اندوه است
جدا ز یار و دیار دلم نمی خندد
ز من طراوت و شادی و رنگ و بوی مخواه
گیاه وحشی کوهم در انتظار بهار
مرا نوازش و گرمی به گریه می آرد
مرا گریه میاررندگانِ مهاجر در این غروبِ خموش
که ابرِ تیره تَن اَنداخته، به قلّۀ کوه
شما شتابزده راهیِ کجا هستید
کشیده پَر به افق، تک تک و گروه گروه؟
چه شد که روی نهادید بر دیارِ دگر
چه شد که از چمنِ آشنا سفر کردید
مگر چه درد و شکنجی در آشیان دیدید
که عَزمِ دشت و دَمَن هایِ دورتر کردید؟...خراب گشته دلم از خرابی ایران
فکنده منظر این ملک آتشم بر جان...
از این مناظر غم‌خیز در شگفت‌ام من
که درد اینهمه بدبخت کی شود درمان
چرا نباید خوشبخت باشد این ملت
چرا نباید شاداب باشد این بوستاناگر پرسند از من زندگانی چیست، خواهم گفت:
همیشه جستجو کردن
جهان بهتری را آرزو کردن...روی درخت ِ گردوی گس آن کلاغ ِ پیر
صد سال خانه کرد و ُ هزاران هزار بار
گردو از آن درخت بدزدید وُ خاک کرد
هر بار روی خاک
منقار ِ خویش را ِز کثافات پاک کرد
یک بار هم ندید
آن بلبل ِ جوان ِ غزلخوان ِ باغ را
یا دید وُ حس نکرد
آن روح ِ عاشقانهء دور از کلاغ رمرا بسوزانید
و خاکسترم را
بر آبهای رهای دریا بر افشانید،
نه در برکه،
نه در رود:
که خسته شدم از کرانه های سنگواره
شنبه 22/3/1389 - 17:56
خانواده
دلم می خواد یه چیزی رو بدونی
دیگه نه عاشقی نه مهربونی
 منم دیگه تصمیمم رو گرفتم
اصلا نمی خوام که پیشم بمونی
دیشب که داشتم فکرام و می کردم
دیدم با تو تلف شده جوونی
یه جا یه جمله ی قشنگی دیدم
عاشقو باید از خودت برونی
چه شعرایی من واسه تو نوشتم
 تو همه چیز بودی جز آسمونی
یادت میاد منتم رو کشیدی ؟
تا که فقط بهت بدم نشونی ؟
یادت می اد روی درخت نوشتی
 تا عمر داری برای من می خونی ؟
یادت میاد حتی سلام من رو
 گفتی به هیچ کس نمی رسونی
 حالا بیار عکسامو تا تموم شه
 اگر که وقت داری اگه می تونی
 نگو خجالت می کشی می دونم
تو خیلی وقته دیگه مال اونی
خوش باشی هر جا که می ری الهی
واست تلافی نکنه زمونی
شنبه 22/3/1389 - 17:56
تغذیه و تناسب اندام

نمونه سؤال تغذیه و بهداشت مواد غذایی (3 و 4)    (استاندارد مهارت سالم زیستن)

رشته ی مدیریت و برنامه ریزی خانواده

<!--[if !supportLists]-->1.      كدامیك از موارد زیر تعریف غذا می باشد؟<!--[endif]-->

الف) موادی كه بصورت جامد وجود دارند و فقط برای رفع گرسنگی می باشد

ب) غذا شامل نان – سبزی – میوه می باشد كه برای رفع نیازهای بدن است

ج) به مواد مایع یا جامدی كه از راه دهان وارد و علاوه بر رفع حس گرسنگی ما نیازهای بدن را نیز تأمین می كنند.

د) می توان بدون مصرف كردن مواد غذایی، گرسنگی و نیاز بدن را تأمین كرد.

<!--[if !supportLists]-->2.      مواد مغذی «درشت مغذی ها» شامل چه مواردی می باشد؟ <!--[endif]-->

الف) ویتامین ها – چربی ها                       ب) مواد معدنی و ویتامین ها

ج) مواد معدنی – ویتامین- كربوهیدرات – پروتئین- چربی (قندها)

د) كربوهیدرات ها (قندها) – پروتئین – چربی ها

<!--[if !supportLists]-->3.      كدامیك از موارد زیر جزء كربوهیدراتها (مواد قندی و نشاسته ای) محسوب می شوند؟ <!--[endif]-->

الف) پرتقال – كیوی – لیمو                       ب) تخم آفتابگردان – پسته – فندق

ج) گندم – برنج – شكر – عسل      د) گوجه – كاهو – كلم

<!--[if !supportLists]-->4.      در صورت استفاده ی بیش از حد كدام ماده ی غذایی، چاقی ایجاد می شود؟ <!--[endif]-->

الف) شیر و ماست           ب) میوه جات مخصوصاً مركبات      ج) گوشت و سویا  د) چربی ها و قندها

<!--[if !supportLists]-->5.      كدامیك از موارد زیر جزء مزایای چربی ها به حساب می آید؟ <!--[endif]-->

الف) علاوه بر تأمین برخی از ویتامین ها مثل ویتامین A و D و E و K ، باعث خوش طعمی غذا می شوند.

ب) در صورت نبودن چربی ها، غذا طعم بهتری پیدا می كند.

ج) در برنامه ی غذایی خود می توانیم چربی ها را بطور كامل حذف كنیم.

د) بیشترین مقدار چربی در میوه جات وجود دارد.

<!--[if !supportLists]-->6.      در كره – خامه – زیتون – تخم آفتابگردان ، چه ماده ی غذایی به مقدار زیاد یافت می شود؟ <!--[endif]-->

الف) آهن                       ب) كلسیم                        ج) ید                 د) چربی

<!--[if !supportLists]-->7.      مواد مغذی «ریز مغزی » شامل چه موادی هستند؟ <!--[endif]-->

الف) قندها                     ب) چربی ها                    ج) مواد معدنی و ویتامین ها             د) پروتئین ها

<!--[if !supportLists]-->8.      پروتئین ها چه كاری دربدن انجام می دهند؟ <!--[endif]-->

الف) تولید انرژی به مقدار زیاد                              

ب) رشد و تكامل و ترمیم بافت ها

ج) نخوردن پروتئین باعث افزایش ترمیم بافت ها می شود.        

د) پروئین باعث كم شدن رشد و افزایش انرژی می شود.

<!--[if !supportLists]-->9.      ویتامین D از چه طریق هایی تأمین می شود؟ <!--[endif]-->

الف) از طریق گوشت و مواد غذایی پروتئین دار         

ب) ویتامین D فقط از طریق خوردن مواد غذایی مختلف تأمین می شود.

ج) كمبود ویتامین D باعث كم خونی و فقر آهن می شود.

د) تابش خورشید به پوست – همچنین از طریق مواد غذایی

<!--[if !supportLists]-->10. كدامیك از ویتامین های زیر محلول در آب هستند؟ <!--[endif]-->

الف) A و D                  ب) ‍C و B                      ج) A و D و E                د) A و D و  E و K

<!--[if !supportLists]-->11. ویتامین C در چه مواردی یافت می شود؟ <!--[endif]-->

الف) گوجه فرنگی – فلفل دلمه ای    ب) نان بربری                  ج) حبوبات وگوشت           د) ماكارونی

<!--[if !supportLists]-->12. ویتامین A در چه مواردی یافت می شود؟ <!--[endif]-->

الف) جگر – هویج – طالبی                       ب) نان سنگك                  ج) آب معدنی                    د) روغن گیاهی

<!--[if !supportLists]-->13. آب بدن از چه طریقی دفع می شود؟ <!--[endif]-->

الف) تنفس – تعریق – ادرار                      ب) نیاز انسان به آب 2 لیوان است و همان هم دفع می شود.

ج) فقط از طریق تنفس ریه ها                     د) باید آب كمتری خورده شود تا دفع كمتر باشد.

<!--[if !supportLists]-->14. كدام دسته از افراد زیر بیشتر در معرض كمبود مواد غذایی هستند؟ <!--[endif]-->

الف) نوجوان – سالمند – كودك – زن شیرده و باردار

ب) افراد میانسال             ج) فقط كودكان     د) سالمندان

<!--[if !supportLists]-->15. هر سهم میوه دارای چند كالری است.<!--[endif]-->

الف) 800 كالری                        ب) 60 كالری                  ج) 450 كالری                د) 500 كالری

<!--[if !supportLists]-->16. هر سهم نان و غلات دارای چند كالری می باشد؟ <!--[endif]-->

الف) 200 كالری                        ب) 125 كالری    ج) 80 كالری                  د) 25 كالری

<!--[if !supportLists]-->17. هر سهم گوشت و حبوبات دارای چند كالری است؟ <!--[endif]-->

الف) 150 كالری                        ب) 450 كالری    ج) 800 كالری                د) 100 كالری

<!--[if !supportLists]-->18. چرا بدن به هنگام بیماری به مواد مغذی بیشتری نیاز دارد؟ <!--[endif]-->

الف) در هنگام بیماری به مواد مغذی بیشتری نیاز نداریم.

ب) به علت افزایش سوخت و ساز و ترمیم بافت ها

ج) فقط در یكسری از بیماری ها به مواد مغذی بیشتری نیاز داریم

د) فقط نیاز ما به پروتئین بیشتر می شود.

<!--[if !supportLists]-->19. بهترین زمان تغذیه برای جراحی، چه زمانی می باشد؟ <!--[endif]-->

الف) 4 ساعت پس از عمل جراحی              ب) پس از 24 ساعت اولیه ی عمل جراحی

ج) بعد از ظهر روز قبل از عمل جراحی                   د) 24 ساعت قبل از عمل جراحی

<!--[if !supportLists]-->20. كدامیك از موارد زیر در مورد رژیم غذایی هنگام سوختگی صحیح نمی باشد؟ <!--[endif]-->

الف) پروتئین     ب) ویتامین C و B           ج) مایعات           د) مواد غذایی با انرژی و پروتئین كم

<!--[if !supportLists]-->21. سوخت وساز بدن به ازای افزایش هر یك درجه دمای بدن، چند برابر می شود؟ <!--[endif]-->

الف) تغییر نمی كند                      ب) 7 برابر                     ج) 1 برابر                      د) 10 برابر

<!--[if !supportLists]-->22. اگر انرژی كافی به بدن نرسد، بدن از كدامیك از بافت های زیر استفاده نمی كند؟ <!--[endif]-->

الف) ذخیره ی قند            ب) ذخیره ی چربی            ج) بافت ماهیچه ای            د) بافت محكم استخوان

<!--[if !supportLists]-->23. پودر « اّ . آر . اِس» به چه نسبتی با آب مخلوط می شود؟ <!--[endif]-->

الف) 2 بسته پودر با 1 لیوان آب                 ب) 2 بسته پودر با 2 لیوان آب

ج) 1 بسته پودر با 1 لیوان آب                                د) 1 بسته پودر با 1 لیتر آب

<!--[if !supportLists]-->24. بهترین راه درمان اسهال چیست؟ <!--[endif]-->

الف) نخوردن آب وهر نوع نوشیدنی                         ب) جبران آب از دست رفته

ج) استفاده از غذای پر چرب                                  د) خوردن آب قند.

<!--[if !supportLists]-->25. علت ایجاد یبوست چیست؟ <!--[endif]-->

الف) فعالیت زیاد                                     ب) تغذیه نامناسب – تحرك زیاد از حد

ج) تغذیه ی نامناسب – كم تحركی                د) مصرف غذاهای پر فیبر

<!--[if !supportLists]-->26. برای برطرف كردن یبوست چه اقدامی انجام می دهید؟ <!--[endif]-->

الف) استراحت زیاد وكم خوردن     ب) به هیچ وجه از مایعات استفاده نشود چون یبوست را تشدید می كند.

ج) فقط تحرك زیاد                               د) مصرف فیبر – مایعات – ورزش

<!--[if !supportLists]-->27. تغذیه ی مناسب برای نفخ شكم كدام است؟ <!--[endif]-->

الف) نفخ شكم پس از یك ماه به خودی خود خوب می شود.

ب) استفاده ی روزمره از نخود و لوبیا

ج) عدم مصرف میوه خام – خیساندن حبوبات            

د) مصرف روزانه ی میوه و سبزی خام

<!--[if !supportLists]-->28. در كدام نوع بیماری، افراد چاق می باشند؟ <!--[endif]-->

الف) دیابت وابسته به انسولین                                             ب) بیمار قند نوع اول كه وابسته به انسولین می باشد.

ج) بیماری قند نوع دوم كه غیر وابسته به انسولین است.                        د) دیابت نوع اول و دوم

<!--[if !supportLists]-->29. كدامیك از موارد زیر برای كنترل دیابت مفید نمی باشد؟ <!--[endif]-->

الف) افزایش فعالیت بدنی               ب) كم كردن مصرف مواد پر فیبر و پر نشاسته

ج) در كم كردن مصرف قند و شكر  د) كم كردن مصرف چربی

<!--[if !supportLists]-->30. در افراد مبتلا به چربی خون بالا، چربی ها در چه قسمت هایی تجمع می یابد؟ <!--[endif]-->

الف) اطراف معده – اطراف روده – زیر پوست                     ب) اطراف ناخن ها – قرنیه ی چشم

ج) در لوزالمعده – معده                                        د) دیواره سرخرگ – زیر پوست – قرنیه چشم

<!--[if !supportLists]-->31. كدامیك از موارد زیربرای كنترل چربی خون بالا مفید است؟ <!--[endif]-->

الف) خوردن نمك را محدود كند.                  ب) كم كردن فعالیت های بدنی

ج) مصرف روزانه گوشت قرمز                             د) مصرف زیادگوشت قرمز و سبزی

<!--[if !supportLists]-->32. فشار خون بالا باعث چه بیماری هایی می شود؟ <!--[endif]-->

الف) نارسایی كلیه – سكته قلبی                  ب) پوكی استخوان

ج) ترك های ریز روی لب                                    د) لكنت زبان

<!--[if !supportLists]-->33. عواملی كه در بروز فشار خون بالا مؤثر است كدامیك می باشد؟ <!--[endif]-->

الف) سبزی با برگ سبز – موز                             ب) اضافه وزن – مصرف روغن – نمك

ج) آب پرتقال – موز – آلوزرد                               د) شیر – دانه ی كنجد

<!--[if !supportLists]-->34. علائم كم خونی فقر آهن كدامیك از موارد زیر است؟ <!--[endif]-->

الف) پر رنگی مخاط دهان و چشم                ب) پر تحركی

ج) افزایش انرژی                                                د) رنگ پریدگی – خستگی

<!--[if !supportLists]-->35. كدامیك از موارد زیر جزء توصیه های برطرف كردن وكم خونی نمی باشد؟ <!--[endif]-->

الف) مصرف گوشت – جگر                     ب) خوردن چای و قهوه یك ساعت قبل و بعد از غذا

ج) مصرف مواد غذایی آهن دار      د) خوردن ویتامین C همراه غذا

<!--[if !supportLists]-->36.
<!--[endif]--><!--[if !mso]-->
<!--[endif]-->

2(قد)

وزن

<!--[if !mso]-->
<!--[endif]--><!--[if !mso & !vml]--> <!--[endif]--><!--[if !vml]-->
<!--[endif]--><!--[if !mso]-->
<!--[endif]-->

قد

وزن

<!--[if !mso]-->
<!--[endif]--><!--[if !mso & !vml]--> <!--[endif]--><!--[if !vml]-->
فرمول شاخص توده ی بدن كدامیك از موارد زیر است؟
<!--[endif]--> <!--[if !vml]--><!--[endif]--> <!--[if !vml]--><!--[endif]--> <!--[if !vml]-->
<!--[endif]--><!--[if !mso]-->
<!--[endif]-->

وزن

 

2(قد)

 

 

<!--[if !mso]-->
<!--[endif]--><!--[if !mso & !vml]--> <!--[endif]--><!--[if !vml]-->
<!--[endif]--><!--[if !mso]-->
<!--[endif]-->

وزن

قد

<!--[if !mso]-->
<!--[endif]--><!--[if !mso & !vml]--> <!--[endif]--><!--[if !vml]-->
الف)                              ب)                                    ج)                                      د)
<!--[endif]--><!--[if !vml]--><!--[endif]--> <!--[if !vml]--><!--[endif]--><!--[if !vml]--><!--[endif]--><!--[if !vml]--><!--[endif]--><!--[if !vml]--><!--[endif]-->

<!--[if !supportLists]-->37. اگر فردی 57 كیلوگرم وزن و 158 سانتی متر قد داشته باشد، شاخص توده ی بدنی او كدامیك از موارد است؟ <!--[endif]-->

الف) 21                       ب) 158                        ج) 8/22                        د) 25

<!--[if !supportLists]-->38. افرادی كه دارای شاخص توده ی بدنی زیر 19 می باشند، چگونگی وضعیتی دارند؟ <!--[endif]-->

الف) چاق                      ب) لاغر             ج) طبیعی                        د) اضافه وزن

<!--[if !supportLists]-->39. افرادی كه دارای شاخص توده ی بدنی بین 26 تا 30 باشد، چگونه وضعیتی دارند؟ <!--[endif]-->

الف) لاغر                     ب) طبیعی                       ج) اضافه وزن                 د) چاق

<!--[if !supportLists]-->40. افرادی كه دارای وزن مطلوبند، شاخص توده ی بدنی آنها چگونه است؟ <!--[endif]-->

الف) 20 تا 25              ب) زیر 19                     ج) بالای 30                   د) 26 تا 30

<!--[if !supportLists]-->41. چاقی باعث بروز چه بیماری هایی می شود؟ <!--[endif]-->

الف) تب و لرز               ب) برطرف كردن كم خونی             ج) كم ذهنی          د) فشارخون

<!--[if !supportLists]-->42. برای برطرف كردن چاقی، كدام ماده ی غذایی باید مصرف شود؟ <!--[endif]-->

الف) كره                      ب) شكر             ج)روغن             د) میوه و سبزی خام

<!--[if !supportLists]-->43. یكی از راه های افزایش وزن كه بسیار مؤثرمی باشد، كدام است؟ <!--[endif]-->

الف) مصرف میوه ی خام به جای كربوهیدرات                       ب) افزایش تعداد وعده ها وكم كردن حجم وعده

ج) كم كردن مصرف ویتامین و مواد معدنی                د) كم كردن میزان چربی

<!--[if !supportLists]-->44. كدامیك از عوامل زیر ، جزء عوامل بیولوژیكی فساد ومواد غذایی است؟ <!--[endif]-->

الف) نور                      ب) انگلی                        ج) ضربه                        د) حرارت

<!--[if !supportLists]-->45. كدام یك از عوامل زیر جزء عوامل مكانیكی فساد مواد غذایی است؟ <!--[endif]-->

الف) فشار روی میوه                   ب) حشرات                     ج) جوندگان                     د) رطوبت

<!--[if !supportLists]-->46. كدامیك از عوامل زیر جزء عوامل مكانیكی فساد مواد غذایی است؟ <!--[endif]-->

الف) ضربه                   ب) حرارت                      ج) نور               د) رطوبت

<!--[if !supportLists]-->47. كدامیك از بیماری های زیر از طریق مگس منتقل نمی باشد؟ <!--[endif]-->

الف) حصبه                   ب) وبا               ج) اسهال خونی                د) فشارخون بالا

<!--[if !supportLists]-->48. مصرف مداوم كلم خام باعث چه می شود؟ <!--[endif]-->

الف) افزایش كلسیم                       ب) افزایش ذهن كودكان      ج) مانع جذب ید    د) مانع حركت بدن

<!--[if !supportLists]-->49. آلودگی انگلی  و غیره در آب باعث انتقال چه بیماری هایی می شود؟ <!--[endif]-->

الف) قند خون                 ب) حصبه                       ج) چربی خون                  د) فشار خون

<!--[if !supportLists]-->50. مسمومیت غذایی با عوامل شیمیایی دارای این علامت است.<!--[endif]-->

الف) افزایش هوش                       ب) گرفتگی سرخرگ قلب   ج) استفراغ            د) عارضه ی كلیوی

<!--[if !supportLists]-->51. مسمومیت سوسیس و كالباس، به علت وجود كدام ماده است؟<!--[endif]-->

الف) مواد تركیبی                        ب) نیترات و نیتریت                      ج) مس               د) جیوه

<!--[if !supportLists]-->52. كدامیك از عوامل زیر جزء راه های ورود سرب به بدن نمی باشد؟ <!--[endif]-->

الف) تنفس هوای آلوده                  ب) نگه داری غذای اسیدی درظرف سرب دار

ج) غذا                                      د) میوه ی له شده

<!--[if !supportLists]-->53. كدامیك از علائم زیر جزء مسمومیت با سرب نمی باشد؟ <!--[endif]-->

الف) سوزش دهان                       ب) مدفوع خونی   ج) سوزش ادرار   د) ایجاد خط آبی روی لثه

<!--[if !supportLists]-->54. برای پیشگیری از مسمومیت با سموم آفت گیاهی چه باید كرد؟ <!--[endif]-->

الف) عدم مصرف سبزی                                       ب) عدم مصرف غلات

ج) سبزی وغلات قبل از مصرف خوب شسته شود.     د) با شستن سبزی مسمومیت از بین نمی رود

<!--[if !supportLists]-->55. بیشترین خطر مسمومیت با بوتولیسم در كدام مورد وجود ندارد؟ <!--[endif]-->

الف) سبزی – كشك – كنسرو                                ب) میوه ی پرتقال

ج) گوشت گوسفند – گوشت گوساله             د) كنسرو – ماهی

<!--[if !supportLists]-->56. درجه ی حرارت مناسب برای رشد بوتولیسم چند درجه است؟ <!--[endif]-->

الف) 25 تا 37              ب) 45 به بالا                  ج) 100 درجه                 د) صفر درجه

<!--[if !supportLists]-->57. آفلاتوكسین در چه ماده ی غذایی یافت می شود؟ <!--[endif]-->

الف) ماهی – گوشت                    ب) پسته – بادام زمینی          ج) كنسرو                   د) سبزیهای خام

<!--[if !supportLists]-->58. علائم حساسیت غذایی كدام است؟ <!--[endif]-->

الف) تنگی عروق قلب      ب) رسوب سرخرگ          ج) تب و لرز                   د) قرمزی پوست - اسهال

<!--[if !supportLists]-->59. درجه حرارت یخچال چند است؟ <!--[endif]-->

الف) صفر                     ب) 100 درجه                 ج) بین صفر تا 100 درجه  د) زیر صفر

<!--[if !supportLists]-->60. گوشت قرمز و مرغ را تا چه مدت می توان در یخچال نگهداری كرد؟ <!--[endif]-->

الف) حداكثریك هفته                     ب) تا یك ماه                    ج) فقط یك روز    د) حداكثر 3 ماه

<!--[if !supportLists]-->61. نگه داری روغن جامد و مایع به چه صورت است؟ <!--[endif]-->

الف) دردمای زیرصفر درجه حتماً نگه داری شود.       ب) دركنار شیشه ی آفتاب، تا دیرتر فاسد شود.

ج) در دمای بالای 50 درجه و با رطوبت 2-                         د) در محل خشك – خنك – دور از نور

<!--[if !supportLists]-->62. كدام درجه حرارت باعث از بین رفتن میكروب ها و آنزیم ها می شود؟ <!--[endif]-->

الف) بالاتر از 65 درجه               ب) زیر صفر درجه           ج) بالای 100 درجه         د) حرارت معمولی

<!--[if !supportLists]-->63. علائم سلامتی گوشت قرمز كدام است؟ <!--[endif]-->

الف) رنگ گوشت قهوه ای باشد                  ب) رنگ گوشت خاكستری باشد.

ج) گوشت بوی پیاز تند بدهد                                   د) به رنگ صورتی باشد.

<!--[if !supportLists]-->64. علائم سلامتی گوشت ماهی كدام است؟ <!--[endif]-->

الف) آبشش ها خاكستری یا قهوه ای             ب) فلس ها كنده شده باشد

ج) چشم ها فرو رفته                                            د) آبشش ها قرمز رنگ

<!--[if !supportLists]-->65. علائم مرغ تازه كدام است؟‌<!--[endif]-->

الف) لكه های آبی و سیاه درتاج                              ب) لخته های خون درقلب و رگها

ج) ورم و سرخی پوست                                        د) نداشتن علائم پس دادن كیسه صفرا

<!--[if !supportLists]-->66. علائم شیر فاسد شده چیست؟ <!--[endif]-->

الف) رنگ سفید              ب) رقیق بودن                  ج) دلمه شدن                    د) داشتن چربی

<!--[if !supportLists]-->67. باقی مانده ی كنسروها ی باز شده را چگونه نگه داری كنیم؟ <!--[endif]-->

الف) اگر پروانه ی ساخت داشته باشند، در هوای معمولی           ب) در داخل قوطی خودش

ج) در ظرف شیشه ای و در یخچال                                      د) در هوای آشپزخانه ای

<!--[if !supportLists]-->68. برای ضد عفونی كردن سبزی ها ، مایع ظرفشویی را در چه مقدار آب می ریزیم؟ <!--[endif]-->

الف) 1 قاشق غذا خوری مایع ظرفشویی + 5 لیتر آب

ب) <!--[if !vml]--><!--[endif]--> قاشق چای خوری مایع ظرفشویی + 5 لیتر آب

ج) 1 قاشق چای خوری مایع ظرفشویی + 3 لیتر آب

<!--[if !supportLists]-->69. كدامیك از مواد زیر جزء نكات مهم در پخت سبزی نمی باشد؟ <!--[endif]-->

الف) ابتدا آب را بجوشانید سپس 20 دقیقه سبزی را بپزید.

ب) هر چه سبزی را بیشتر سرخ كنیم، انگل های آن بیشتر از بین می روند.

ج) سبزی را به مدت طولانی انبار نكنیم.

د) در ظرف را در هنگام پختن بگذارید.

<!--[if !supportLists]-->70. مدت حرارت دادن شیر، پس از جوش آوردن چقدر است؟ <!--[endif]-->

الف) 15 تا 20 دقیقه                   ب) 30 تا 35 دقیقه                       ج) 45 تا 50 دقیقه

شنبه 22/3/1389 - 17:56
آموزش و تحقيقات

 

مقدمه: پدیده های بی نظیری در قرآن وجود دارد که در هیچ کتاب دست نوشته بشر یافت نمیشود. حر یک از عناصر قرآن دارای ترکیب ریاضی خاصی میباشد، به طور مثال تعداد حروف، تعداد حروف هم خانواده، تعداد سوره ها و تعداد آیات همگی دارای نظم خاصی میباشند.

امروزه، کتب مقدس متعددی (از جمله تورات یهودیان، انجیل مسیحیان، گیتای هندوها و...) را میتوان یافت که با بررسی دقیق آنها آشکار میشود که همگی برگردان از متن های اصلی بوده و متن اولیه آنها بطور کامل در دسترس نیست. تنها کتاب آسمانی که به صورت اولیه و به زبان اصلی موجود است قرآن میباشد. قرآن دین تسلیم به خدای یگانه را می آموزد و گواهی میدهد که آخرین کتاب مقدس بوده و پس از آن کتاب آسمانی دیگری نخواهد آمد. یک نکته مهم در رابطه با قرآن آن است که میتوان ریشه های الهی آن را بوسیله یک سیستم ریاضی که در بطن آن نهفته است ثابت کرد.

 

اطلاعات اولیه:

 

قرآن شامل 114 سوره میباشد. زبان اصلی آن عربی است و کوتاهترین سوره آن شامل 3آیه و بلندترین سوره 286آیه دارد. سوره های اولیه از لحاظ تعداد آیات طولانی تراند و به استثنا سوره ی اول، هرچه به آخر کتاب نزدیکتر میشود سوره ها کوتاه تر میشوند.

در قرآن 29 سوره با حروف مقطعه آغاز گردیده است. این سوره ها هیچ ترتیب خاصی ندارند. اولین سوره، سوره بقره(2) و آخرین آنها، سوره قلم(68) میباشد.

 

 

اعجاز عددی قرآن:

 

تساوی عددی و هماهنگی رقمی و تناسب در موضوعات قرآن، موضوعی است که قدرت بشری را از دریافت دقیق آن ناتوان کرده و از توضیح کامل و بیان آن درمیماند. به طور مثال :

واژه (اجر: مزد) 108 بار در قرآن آمده و به همین اندازه (فعل: کار) آمده است.

کلمه(جزا)117بار در قرآن بهکار رفته و (مغفرت) 334 بار. پس آمرزش بیش از 2 برابر کیفر بکار رفته است.

در قرآن لفظ ابلیس 11 بار آمده و عینا به همین تعداد فرمان به استغاذه (پناه بردن به خدا) تکرار شده است . واژه (رسل) 368 بار تکرار شده و واژه نبی 75 بار ،بشیر 18 بار و نذیر 57 بار که مجموع ارقام مذکور 518 مرتبه است . جای شگفتی است که این عدد با تعداد مواردی که اسامی پیامبران آمده برابر است یعنی اسامی پیامبران الهی ( آدم، نوح ، موسی و....) نیز 518 بار در قرآن به کار رفته است .

کشف سیستم ریاضی :

یک بیو شیمیست امریکایی مصری الاصل و یک محقق مسلمان به نام دکتر رشاد خلیفه در اوایل 1970 شروع به ترجمه قرآن به زبان انگلیسی بود . او مصمم بود که توضیحی برای حروف " مقطعه " اسرار آمیز قرآنی پیدا کند . در پی چنین هدفی او سوره های مقطعه دار قرآنی را به کامپیوتر وارد کرد . هدف او آن بود که یک رابطه ریاضی برای نشان دادن اهمیت حروف مقطعه پیدا کند اما برای این کار هیچ ایده ای برای شروع نداشت . پس از چندین سال تحقیق در سال 1973دکتر خلیفه اولین کتاب خود را به نام "معجزات قر آنی " اهمیت حروف اسرارآمیز به چاپ رساند.

در ژانویه سال 1974او عدد 19را به عنوان مخرج مشترک سراسر سیستم ریاضی قرآن شناسایی کرد .

چرا عدد 19 ؟!!

ریاضی کتب آسمانی بر مبنای عدد19 انسان را به تعجب وا می دارد. چرا عدد19 ونه عدد دیگری مورد استفاده الهی قرار گرفته است . به جز آنکه عدد 19عدد اولی می باشد در عین حال این عدد معادل مقدار عددی کلمه یکتا (واحد ) می باشد که با استفاده از حروف ابجد مقدار عددی و  ا  ح  د به ترتیب 6 ،1 ، 8 ، 4 می باشد که مجموع آنها عدد 19 است .

بنابراین عدد 19 را می توان نشانه ای در کتب آسمانی ، بر یکتا بودن خداوند در نظر گرفت که اولین اصل همه ی کتاب های آسمانی است .

طراحی بسیار شگفت انگیز

به طور مثال : تعداد سوره های قرآن 114 می باشد یا

6                      19 .

تعداد کل آیات جملات قرآن 6346 یا 334  19 .

لغت خدا ( الله ) در قرآن 2698 مرتبه تکرار شده است که معادل 142  19 .

جمع شماره آیاتی که کلمه خدا در آن ذکر شده است 118123 یا 6217  19 می باشد .

در 29 سوره ای که اول آنها با حروف مقطعه آغاز شده است تعداد تکرارهای حروف مقطعه مربوط به آن سوره در کل سوره ، مضربی از عدد 19 است . به طور مثال در سوره ق 57 بار حرف ق که تنها حرف مقطعه در شروع این سوره می باشد مضربی از 19 است .

57 = 3   19 .

محقق دیگری به نام کوروش جم که در زمان حاضر در تهران زندگی میکند با یک ماشن حساب کوچک به نتیجه ای رسید که شما هم میتوانید آن را امتحان کنید. او ابتدا شماره هر سوره را با تعداد آیات همان سوره جمع نمود، به طور مثال سوره حمد اولین سوره قرآن و شامل 7 آیه میباشد که مجموع 1+7 عدد 8 میشود که عددی زوج است. به همین ترتیب

                     زوج                      1+7=8

                     زوج                  2+286=288

                     فرد                  3+200=203

                     زوج                  4+176=180

                                                  .

                                                  .

                                                  .

                                                  .

                     زوج                  5+113=118

                     زوج                  6+114=120

همانطور که میدانید مجموع آیه های قرآن 6236 و جمع سوره های آن 6555 است که اگر عددهای فرد را با هم جمع کنیم به عدد 6555 میرسیم و اگر عددهای زوج را با هم جمع کنیم به عدد 6236 خواهیم رسید که این دو عدد به ترتیب با جمع سوره های قرآن و جمع آیه های قرآن میباشد.

نوجه به این نکته ضروری است که اگر تعداد آیات را کم و زیاد و یا جای سوره ها را با هم عوض کنیم دیگر چنین روابطی وجود نخواهد داشت و این نشان دهنده آن است که تعداد آیات قرآن به همین اندازه و ترتیب سوره ها نیز به همین شکل بوده است و در نتیجه قرآن نمیتواند کار دست بشر باشد.

نکته جالب دیگر آن است که اگر رقم های 6555 را با رقم های 6236 جمع کنیم عدد 38 بدست می آیدکه خود مضرب 19 است.

از غیبت بسم الله در سوره 9 (سوره توبه) تا بسم الله اضافی در سوره 27 (سوره نمل) دقیقا 19سوره است. مجموع شماره سوره ها از سوره توبه (سوره نهم) تا سوره نمل (سوره بیست و هفتم)

                                     9+10+11+...+26+27=342

                                        19 . 18 =342

این مجموع (342) همچنین مساوی است با مجموع کلمات بین دو بسم الله سوره 27 (سوره نمل) 19 . 18=342

با وجود آنکه رشاد خلیفه تحقیقات بسیاری در مورد قرآن انجام داد، اما برای یکی از کارهای خود دو آیه از سوره توبه را حذف کرد که این کار او خشم مسلمانان را برانگیخت و عاقبت در سال 1990 به دست مسلمانان کشته شد.

 

 

خدایا دلم را همچون نی لبکی چوبین بر لبهای خود بگذار و زیباترین نغمه هایت را در فضای زندگی انسان ها مترنم کن.

 

                     چنان بنواز دلم را:

          که هر جا نفرتی است، عشق باشم من!

         هر جا زخمی است، مرحم باشم من!

         هر جا تردیدی است، ایمان باشم من!

         هر جا نا امیدی است، امید باشم من! 

         هر جا تاریکی هست، روشنایی باشم من!

         هر جا غمی هست، شادمانی باشم من!

 

خدایا توانم ده دوست بدارم بی چشمداشت و بفهمم دیگران را حتی اگر نفهمند مرا!

                                            

شنبه 22/3/1389 - 17:8
کامپیوتر و اینترنت
نرم افزار Internet Download Manager که به اختصار IDM نامیده می‏شود را می‏توان به جرأت قدرتمندترین و معروف‏ترین نرم افزار مدیریت دانلود از اینترنت دانست. قابلیت‏های متعددی در این برنامه وجود دارد که آن را از هر جهت تبدیل به نرم‏افزاری کامل کرده است. در این ترفند قصد داریم به معرفی 19 نکته کوچک اما مهم در این برنامه بپردازیم.

 

پیش از هر کاری زبان برنامه را بر روی انگلیسی تنظیم نمایید. چرا که این نکات بر این مبنا نوشته شده‏اند.

1- برای استفاده از IDM در کلیه مرورگرها، در محیط برنامه بر روی Options کلیک کنید. در تب General تیک گزینه چهارم یعنی Use advanced browser integration را بزنید و OK کنید. پس از این کار یک بار Restart کردن سیستم لازم است. سپس می‏توانید در لیست موجود در همین قسمت تیک مرورگرهایی که می‏خواهید با IDM هماهنگ شوند را بزنید.

2- برای دانلود فایل با پسوندی که برای IDM ناشناخته است کلید Ctrl را از روی کیبورد نگاه دارید و بر روی لینک مورد نظر کلیک کنید.

3- در صورتی که می‏خواهید فایلی توسط IDM در مرورگر دانلود نشود، کلید Alt را از روی کیبورد نگاه دارید و بر روی لینک مورد نظر کلیک کنید.

4- در صورتی که می‏خواهید IDM کلاً هیچ دانلودی را به صورت اتوماتیک انجام ندهد در محیط برنامه بر روی Options کلیک کنید. به تب File Types بروید و در قسمت اول تمامی فرمت‏های موجود را پاک کنید. یا آن‏هایی که نمی‏خواهید دانلودشان اتوماتیک باشد را پاک کنید.

5- همانطور که می‏دانید در ابتدا و انتهای دانلود همواره پنجره ای نمایش داده می‏شود. اگر می‏خواهید این پنجره دیگر نمایش داده نشود به Options بروید. در تب Downloads می‏توانید تیک دو گزینه Show start download dialog و Show download complete dialog را به دلخواه بردارید.

6- شما می‏توانید جهت کپی فایل‏های دانلود شده توسط IDM، در لیست دانلودها در برنامه، فایلی که دانلود شده است را توسط ماوس گرفته و در محل مورد نظر خود رها کنید.

7- تنظیم سرعت اینترنت در IDM کمک می‏کند تا برنامه دانلود دقیق‏تری داشته باشد. بدین منظور در Options به تب Connection بروید و سرعت اینترنت خود را هر چه که هست تعیین کنید.

8- در صورتی که برای دانلود از اینترنت کم سرعت Dial-up استفاده می‏کنید در Options > Connection گزینه Max. connection number را بر روی 4 تنظیم نمایید.

9- اگر می‏خواهید فایل خاصی با پسوند مورد نظرتان مستقیماً توسط IDM دانلود گردد از قسمت Options > File Type استفاده کنید و فرمت فایل خود را به موارد موجود اضافه نمایید.

10- اگر از سایتی که با Username و Password محافظت می‏شود دانلود می‏کنید آن را در قسمت Options > Site Logins اضافه نمایید تا هر بار مجبور به وارد کردن اطلاعات نباشید.
11- اگر IDM با دانلود از سایت خاصی مشکل دارد به Options > File Type بروید. آدرس سایت مذبور را در قسمت دوم اضافه نمایید تا دیگر به طور اتوماتیک IDM از آن سایت دانلود نکند.
12- IDM بخشی در درون خود با نام Grabber دارد. با استفاده از Grabber شما می‏توانید  کلیه فایلهای موجود در یک سایت را بیابید و آنها را دانلود کنید. این بخش در محیط اصلی برنامه وجود دارد.
13- در صورتی که سایتی که از آن دانلود می‏کنید بر روی دانلودهای خود محدودیت گذاشته است برای جلوگیری از بروز مشکل به Options > Connection بروید. بر روی دکمه New کلیک کنید و آدرس سایت مورد نظر و میزان ارتباطات ایجاد شده برای دانلود را وارد نمایید.

14- اگر نگران این هستید که با دانلودهای بی رویه پهنای باند ماهانه اینترنت خود را هدر کنید، می‏توانید برای دانلودها محدودیت قائل شوید. به Options > Connection بروید و در قسمت Download limits میزان حجم دانلود شده در یک بازه زمانی خاص را تعیین کنید.

15- برای تمام شدن دانلود فایل نیاز نیست که همواره به مانیتور خود خیره شوید. در قسمت Options > Sounds می‏توانید برای هر یک از اتفاقاتی که به هنگام دانلود رخ می‏دهد یک فایل صوتی قرار دهید تا برنامه شما را با صدا مطلع کند.

16- در صورتی که ارتباط شما از اینترنت به هنگام دانلود فایل قطع شود، با مراجعه به بخش Options > Dial Up می‏توانید اطلاعات مربوط به کانکشن اتصال به اینترنت خود را وارد نمایید تا برنامه به طور اتوماتیک ادامه دانلود را با استفاده از آن انجام دهد.

17- شما می‏توانید یک سری فایل را با استفاده از Tasks > Add batch download دانلود کنید. این گزینه به خصوص برای فایل‏هایی که ردیفی نام‏گذاری شده‏اند مناسب است.
18- اگر مایل نیستید که IDM کلیه پهنای باند شما را برای دانلود استفاده کند، می‏توانید از گزینه محدودیت سرعت در منوی دانلودها استفاده نمایید.

19- با استفاده از قابلیت جدید IDM می‏توانید فایل‏های تصویری یا صوتی که در صفحات وب مانند Youtube تماشا می‏کنید را دانلود کنید. برای ویرایش تنظیمات آن به Options و تب General بروید. بر روی دکمه Edit در مقابل IDM Download panel for web-players in browsers کلیک کنید.
شنبه 22/3/1389 - 17:6
شعر و قطعات ادبی
عشق یعنی انتظاروانتظار
عشق یعنی هر چه بینی عکس یار
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده ها با چشم تر
عشق یعنی دیده بر در دوختن
عشق یعنی از فراقش سوختن
عشق یعنی سر به در آویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی چون محمد پا به راه
عشق یعنی همچو یوسف قعرچاه
عشق یعنی لحظه های ناب ناب
عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی گم شدن در کوی دوست
عشق یعنی هر چه در دل آرزوست
عشق یعنی یک تیمم یک نماز
عشق یعنی عالمی راز و نیاز
عشق یعنی یک تبسم یک نگاه
عشق یعنی تکیه گاه و جان پناه
عشق یعنی سوختن یا ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی همچو من شیدا شدن
عشق یعنی قطره و دریا شدن
عشق یعنی مستی ودیوانگی
عشق یعنی با جهان بیگانگی
عشق یعنی با پرستو پر زدن
عشق یعنی آب بر آذر زدن
عشق یعنی سوزنی آه شبان
عشق یعنی معنی رنگین کمان
عشق یعنی شاعری دل سوخته
عشق یعنی آتشی افروخته
عشق یعنی با گلی گفتن سخن
عشق یعنی خون لاله بر چمن
عشق یعنی شعله بر خرمن زدن
عشق یعنی رسم دل بر هم زدن
عشق یعنی بیستون کندن به دست
عشق یعنی زاهد اما بت پرست
عشق یعنی یک شقایق غرق خون
عشق یعنی درد و محنت در درون
عشق یک تبلور یک سرود
عشق یعنی یک سلام و یک درود
شنبه 22/3/1389 - 17:4
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته