• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 227
تعداد نظرات : 173
زمان آخرین مطلب : 5079روز قبل
رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم

سوره بقره، آیات 185-183

یا ایها الذین آمنوا كتب علیكم الصیام كما كتب على الذین من قبلكم لعلكم تتقون.(183) ایاما معدودات فمن كان منكم مریضا او على سفر فعدة من ایام اخر و على الذین یطیقونه فدیة طعام مسكین فمن تطوع خیرا فهو خیر له و ان تصوموا خیر لكم ان كنتم تعلمون.(184) شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن هدى للناس و بینات من الهدى و الفرقان فمن شهد منكم الشهر فلیصمه و من كان مریضا او على سفر فعدة من ایام اخر یرید الله بكم الیسر و لا یرید بكم العسر و لتكملوا العدة و لتكبروا الله على ما هدیكم و لعلكم تشكرون.(185)

ترجمه آیات

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید روزه بر شما واجب شده همانطور كه بر اقوام قبل از شما واجب شده بود شاید با تقوا شوید(183).

و این روزهائى چند است پس هر كس از شما مریض و یا مسافر باشد باید ایامى دیگر بجاى آن بگیرید و اما كسانى كه به هیچ وجه نمى‏توانند روزه بگیرند عوض روزه براى هر روز یك مسكین طعام دهند و اگر كسى عمل خیرى را داوطلبانه انجام دهد برایش بهتر است و اینكه روزه بگیرید برایتان خیر است اگر بناى عمل كردن دارید(184).

و آن ایام كوتاه ماه رمضان است كه قرآن در آن نازل شده تا هدایت مردم و بیاناتى از هدایت و جدا سازنده حق از باطل باشد پس هر كس این ماه را درك كرد باید روزه‏اش بگیرد و هر كس مریض و یا مسافر باشد بجاى آن چند روزى از ماههاى دیگر بگیرد خدا براى شما آسانى و سهولت را خواسته و دشوارى نخواسته و منظور اینست كه عده سى روزه ماه را تكمیل كرده باشید و خدا را در برابر اینكه هدایتتان كرد تكبیر گفته و شاید شكرگزارى كرده باشید(185).

بیان آیات

ویژگى‏هاى بیانى آیات تشریع روزه

سیاق این سه آیه دلالت دارد بر اینكه: اولا هر سه با هم نازل شده‏اند، براى اینكه ظرف (ایام)در ابتداى آیه دوم متعلق به كلمه(صیام)در آیه اول است و جمله(شهر رمضان)در آیه سوم یا خبر است‏براى مبتدائى حذف شده كه عبارت است از ضمیرى كه به كلمه(ایاما)بر مى‏گردد، و تقدیر جمله(هى شهر رمضان)است و یا مبتدائى است‏براى خبرى كه حذف شده و تقدیرش"شهر رمضان هو الذى كتب علیكم صیامه"است و یا بدل از كلمه صیام در جمله (كتب علیكم الصیام)در آیه اول است، و به هر تقدیر جمله(شهر رمضان)بیان و توضیحى است‏براى روشن كردن جمله(ایاما معدودات)ایام معدوده‏اى كه روزه در آنها واجب شده.

پس به دلیلى كه ذكر شد آیات سه‏گانه مورد بحث‏به هم متصل، و نظیر كلام واحدى است كه یك غرض را دربردارد، و آن غرض عبارت است از بیان وجوب روزه ماه رمضان.

و ثانیا دلالت دارد بر اینكه قسمتى از گفتار این سه آیه به منزله توطئه و زمینه‏چینى براى قسمت دیگر آن است، یعنى دو آیه اول به منزله مقدمه است‏براى آیه سوم، چون در آیه سوم تكلیفى واجب مى‏شود كه صاحب كلام، اطمینان ندارد از اینكه شنونده از اطاعت آن سرپیچى نكند، براى اینكه تكلیف نامبرده تكلیفى است كه بالطبع براى مخاطب، شاق و سنگین است، و به این منظور، دو آیه اول از جملاتى تركیب شده كه هیچ یك از آنها از هدایت ذهن مخاطب به تشریع روزه رمضان خالى نیست، بلكه در همه آنها به تدریج ذهن شنونده را به سوى آن توجه مى‏دهد، و به این وسیله استیحاش و اضطراب ذهن او را از بین مى‏برد، و در نتیجه علاقمند به روزه مى‏كند، تا با اشاره به تخفیف و تسهیلى كه در تشریع این حكم رعایت‏شده، و نیز با ذكر فوائد و خیر دنیوى و اخروى كه در آن است، حدت و شدت دلخواهى و استكبار او را بشكند.

و بهمین جهت‏بعد از آنكه در جمله: "یا ایها الذین آمنوا كتب علیكم الصیام"، مساله وجوب روزه بر مسلمانان را خاطرنشان كرد، بلافاصله فرمود: "كما كتب على الذین من قبلكم" و فهمانید كه شما مسلمانان نباید از تشریع روزه وحشت كنید، و آن را گران بشمارید، چون این حكم منحصر به شما نبوده، بلكه حكمى است كه در امتهاى سابق نیز تشریع شده بود.(لعلكم تتقون)، یعنى علاوه بر اینكه عمل به این دستور، همان فائده‏اى را دارد كه شما به امید رسیدن به آن ایمان آوردید، و آن، عبارت است از تقوا، و علاوه بر این، این عمل كه گفتیم در آن، امید تقوا براى شما هست، همچنانكه براى امتهاى قبل از شما بود، عملى نیست كه تمامى اوقات شما را و حتى بیشتر اوقاتتان را بگیرد، بلكه عملى است كه در ایامى قلیل و معدود انجام مى‏شود، (ایاما معدودات)

آرى نكره(و بدون الف و لام)آمدن كلمه(ایاما)دلالت‏بر ناچیزى ایام دارد، و در اینكه ایام را به وصف معدود توصیف كرد، خود اشعارى است‏به اهمیت نداشتن آن، همچنانكه همین توصیف در آیه: "و شروه بثمن بخس دراهم معدودة" (1) مى‏فهماند كه یوسف ع را به چند درهم ناچیز فروختند.

علاوه بر اینكه ما در تشریع این حكم رعایت اشخاصى را هم كه این تكلیف برایشان طاقت‏فرسا است كرده‏ایم، و اینگونه افراد باید به جاى روزه فدیه بدهند، آنهم فدیه مختصرى كه همه بتوانند بدهند، و آن عبارت است از طعام یك مسكین.

"فمن كان منكم مریضا او على سفر - تا جمله - فدیة طعام مسكین"و وقتى این عمل هم خیر شما را دربردارد، و هم تا جائى كه ممكن بوده رعایت آسانى آن شده خیر شما در این است كه بطوع و غبت‏خود روزه را بیاورید، و بدون كراهت و سنگینى و بى‏پروا انجامش دهید، "فمن تطوع خیرا فهو خیر له"براى اینكه عمل نیك را بطوع و رغبت انجام دادن بهتر است، از اینكه به كراهت انجام دهند.

بنابر آنچه گفته شد زمینه گفتار در دو آیه اول مقدمه است‏براى آیه سوم كه مى‏فرماید: "فمن شهد منكم الشهر فلیصمه"الخ، و بنا بر این پس جمله: "كتب علیكم الصیام"در آیه اول جمله‏اى است‏خبرى كه مى‏خواهد از تحقق چنین تكلیفى خبر دهد، نه اینكه در همین جمله تكلیف كرده باشد، آنطور كه در آیه شریفه: "یا ایها الذین آمنوا كتب علیكم القصاص فى القتلى" (2) و آیه"كتب علیكم اذا حضر احدكم الموت ان ترك خیرا الوصیة للوالدین و الاقربین" (3) تكلیف كرده چون هر چند در هر سه آیه تعبیر به(كتب علیكم)آمده، لیكن بین قصاص در مورد كشتگان - در آیه دوم - و وصیت‏به والدین و اقرباء - در آیه سوم، و بین مساله صیام - در آیه مورد بحث فرق است، و آن این است كه قصاص در قتلى امرى است‏سازگار با حس انتقامجوئى امرى است كه دلهاى صاحبان خون تشنه آن است، صاحبان خون به حكم غریزه و طبیعت نمى‏توانند قاتل عزیز و پاره تن خود را زنده و سالم ببینند، و نمى‏توانند این معنا را تحمل كنند كه نسبت‏به جنایتى كه به ایشان شده بى اعتنائى شود، و همچنین وصیت و سفارش والدین و خویشان كه مطابق با حس ترحم و شفقت و رافت‏به ارحام است، آنهم در هنگامى كه مى‏خواهد بوسیله مرگ براى همیشه از آنان جدا شود.

پس قصاص و وصیت دو حكم مقبول بطبع، و موافق با مقتضاى طبیعت آدمى است، و انشاء آن احتیاج به مقدمه و زمینه‏چینى ندارد، به خلاف حكم روزه كه عبارت است از محرومیت نفوس از بزرگترین مشتهیات، و مهم‏ترین تمایلاتش، یعنى خوردن و نوشیدن و جماع، كه چون محرومیت از آنها ثقیل بر طبع و مصیبتى براى نفس آدمى است.در توجیه حكمش ناگزیر از این است كه قبلا براى شنوندگان - با در نظر گرفتن اینكه عموم مردمند و بیشتر مردم عوام و پیرو مشتهیات نفسند - مقدمه‏اى بچیند، و دلهاشان را علاقه‏مند بدان سازد، تا تشنه پذیرش آن شوند، بدین جهت است كه گفتیم آیه: "كتب علیكم القصاص"الخ و آیه: "كتب علیكم اذا حضر احدكم الموت"الخ، انشاء حكم است، و حاجتى به زمینه‏چینى ندارد، به خلاف آیه: "كتب علیكم الصیام"تا آخر دو آیه كه مشتمل بر هفت فقره است و خبر مى‏دهد از اینكه بعدها چنین حكمى انشاء مى‏شود.

"یا ایها الذین آمنوا..."

اینگونه خطاب(اى كسانى كه ایمان آورده‏اید)به منظور توجه دادن مردم به صفت ایمانشان است، و گرنه مى‏فرمود: (اى مردم)لیكن خواست‏بفهماند با توجه به اینكه داراى ایمانید باید هر حكمى را كه از ناحیه پروردگارتان مى‏آید بپذیرید، هر چند كه بر خلاف مشتهیات، و ناسازگار با عادات شما باشد.

در اینجا ممكن است‏بپرسى: علت این تعبیر در آیه مورد بحث روشن شد لیكن این معنا روشن نشد كه چرا همین تعبیر در ابتداى آیه قصاص آمده، ولى در آیه وصیت نیامده؟در پاسخ مى‏گوئیم: علتش این است كه حكم قصاص هر چند مطابق میل و طبیعت آدمى است لیكن در عصر نزول آیه، مسیحیان با آن مخالف بودند، و آنها عفو را بر قصاص ترجیح مى‏دادند، و لذا لازم بود در توجیه حكم قصاص در میان ملت اسلام، ایمان ملت‏خاطرنشان گردد و گفته شود ایمان شما شما را محكوم مى‏كند به اینكه احكام الهى را بپذیرید، هر چند كه دیگران مخالف آن باشند، و در آیه وصیت چون چنین مخالفتى در كار نبود، آن آیه به خطاب(یا ایها الذین آمنوا)آغاز نشد.

"كتب علیكم الصیام كما كتب على الذین من قبلكم"

كلمه كتابت معنایش معروف است، لیكن گاهى كنایه مى‏شود از واجب شدن عملى، و یا تصمیم بر عملى و یا قضاى حتمى كه بر چیزى رانده شده، كه در آیه: "كتب الله لا غلبن انا و رسلى" (4) كنایه از قضاء حتمى، و در آیه: "و نكتب ما قدموا و آثارهم" (5) كنایه از عزیمت و قضاء حتمى است و در آیه"و كتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس" (6) كنایه از وجوب و وضع قانون و جعل حكم قطعى است.

و كلمه(صیام)و كلمه(صوم)در لغت مصدر، و به معناى خوددارى از عمل است، مثلا صوم از خوردن، و صوم از نوشیدن، و از جماع و از سخن گفتن و راه رفتن و امثال آن به معناى خوددارى از آنها است، و چه بسا در معناى آن این قید را اضافه كرده باشند، كه به معناى خوددارى از خصوص كارهائى است كه دل آدمى مشتاق آن باشد، و اشتهاى آن را داشته باشد.

صاحب این گفتار گفته: معناى صوم در اصل لغت‏خوددارى از خصوص چنین كارهائى بوده، و لیكن بعدها در شرع در خصوص خوددارى از كارهاى معینى استعمال شده، و آن هم خوددارى از طلوع فجر تا مغرب و توام با نیت است و منظور از"الذین من قبلكم"امتهاى گذشته و قبل از ظهور اسلام است، امتهاى انبیاء قبل، چون امت موسى و عیسى و غیر ایشان است.

چون هر جا كه در قرآن كریم این كلمه به چشم مى‏خورد معهود همین معنا است، البته این به آن معنا نیست كه جمله"كما كتب على الذین من قبلكم"در مقام اطلاق از حیث اشخاص است و مى‏خواهد بفرماید: تمامى تك تك امتها روزه داشته‏اند و نیز به آن معنا نیست كه بفهماند روزه اسلام شبیه روزه امتهاى پیشین است، پس آیه شریفه نه دلالت‏بر این دارد كه تمامى امتها بدون استثناء روزه داشته‏اند، و نه دلالت دارد بر اینكه روزه همه امتها مانند روزه ما مسلمانان در خصوص رمضان و از ساعت فلان تا ساعت فلان و داراى همه خصوصیات روزه ما بوده، بلكه تنها در این مقام است كه اصل روزه و خوددارى را در امتهاى پیشین اثبات كند، و بفرماید: امتهاى پیشین هم روزه داشته‏اند.

و مراد از جمله: (الذین من قبلكم)الخ امتهاى گذشته داراى ملت و دین است البته همانطور كه گفتیم نه همه آنها، و قرآن كریم معین نكرده كه این امتها كدامند، چیزى كه هست از ظاهر جمله: (كما كتب) الخ بر مى‏آید كه امتهاى نامبرده اهل ملت و دین بوده‏اند كه روزه داشته‏اند، و از تورات و انجیل موجود در دست‏یهود و نصارا هیچ دلیلى كه دلالت كند بر وجوب روزه بر این دو ملت دیده نمى‏شود، تنها در این دو كتاب فرازهائى است كه روزه را مدح مى‏كند، و آن را عظیم مى‏شمارد.

و اما خود یهود و نصارا را مى‏بینیم كه تا عصر حاضر در سال چند روز به اشكالى مختلف روزه مى‏گیرند، یا از خوردن گوشت و یا از شیر و یا از مطلق خوردن و نوشیدن خوددارى مى‏كنند.

و نیز در قرآن كریم داستان روزه زكریا و قصه روزه مریم از سخن گفتن آمده است.

و در غیر قرآن مساله روزه از اقوام بى دین نیز نقل شده، همچنانكه از مصریان قدیم و یونانیان و رومیان قدیم و حتى وثنى‏هاى هندى تا به امروز نقل شده، كه هر یك براى خود روزه‏اى داشته و دارند، بلكه مى‏توان گفت عبادت و وسیله تقرب بودن روزه از امورى است كه فطرت آدمى به آن حكم مى‏كند، كه بحثش خواهد آمد ان شاء الله.

و بعضى گفته‏اند كه مراد از جمله(الذین من قبلكم)یهود و نصارا و یا انبیاى سابق است، كه بر طبق هر یك از این دو قول روایاتى هم آمده، ولى روایاتى است كه خالى از ضعف نیست.

"لعلكم تتقون"

وثنى‏ها(همانطور كه اشاره شد)به منظور تقرب و ارضاى آلهه خود و در هنگامى كه جرمى مرتكب مى‏شدند به منظور خاموش كردن فوران خشم خدایان روزه مى‏گرفتند، و همچنین وقتى حاجتى داشتند به منظور برآمدنش دست‏به این عبادت مى‏زدند و این قسم روزه در حقیقت معامله و مبادله بوده، عابد با روزه گرفتن احتیاج معبود را بر مى‏آورده تا معبود هم حاجت عابد را برآورد، و یا او رضایت این را به دست مى‏آورده، تا این هم رضایت او را حاصل كند.

ولى در اسلام روزه معامله و مبادله نیست، براى اینكه خداى عزوجل بزرگتر از آن است كه در حقش فقر و احتیاج و یا تاثر و اذیت تصور شود، و سخن كوتاه آنكه خداى سبحان برى از هر نقص است، پس هر اثر خوبى كه عبادتها داشته باشد، حال هر عبادتى كه باشد تنها عاید خود عبد مى‏شود، نه خداى تعالى و تقدس، همچنانكه اثر سوء گناهان نیز هر چه باشد به خود بندگان برمى‏گردد"ان احسنتم احسنتم لانفسكم و ان اساتم فلها" (7) این معنائى است كه قرآن كریم در تعلیماتش بدان اشاره مى‏كند، و آثار اطاعتها و نافرمانى‏ها را به انسان بر مى‏گرداند انسانى كه جز فقر و احتیاج چیزى ندارد، و باز قرآن در باره‏اش مى‏فرماید: "یا ایها الناس انتم الفقراء الى الله و الله هو الغنى" (8) .

و در خصوص روزه، همین برگشتن آثار اطاعت‏به انسان را در جمله: (لعلكم تتقون) بیان كرده، مى‏فرماید: فائده روزه تقوا است، و آن خود سودى است كه عاید خود شما مى‏شود، و فائده داشتن تقوا مطلبى است كه احدى در آن شك ندارد، چون هر انسانى به فطرت خود این معنا را درك مى‏كند، كه اگر بخواهد به عالم طهارت و رفعت متصل شود، و به مقام بلند كمال و روحانیت ارتقاء یابد، اولین چیزى كه لازم است‏بدان ملتزم شود این است كه از افسار گسیختگى خود جلوگیرى كند، و بدون هیچ قید و شرطى سرگرم لذت‏هاى جسمى و شهوات بدنى نباشد، و خود را بزرگتر از آن بداند كه زندگى مادى را هدف بپندارد، و سخن كوتاه آنكه از هر چیزى كه او را از پروردگار تبارك و تعالى مشغول سازد بپرهیزد.

و این تقوا تنها از راه روزه و خوددارى از شهوات بدست مى‏آید، و نزدیك‏ترین راه و مؤثرترین رژیم معنوى و عمومى‏ترین آن بطوریكه همه مردم در همه اعصار بتوانند از آن بهره‏مند شوند، و نیز هم اهل آخرت از آن رژیم سود ببرد، و هم شكم‏بارگان اهل دنیا، عبارت است از خوددارى از شهوتى كه همه مردم در همه اعصار مبتلاى بدانند، و آن عبارت است از شهوت شكم از خوردن و آشامیدن، و شهوت جنسى كه اگر مدتى از این سه چیز پرهیز كنند، و این ورزش را تمرین نمایند، به تدریج نیروى خویشتن‏دارى از گناهان در آنان قوت مى‏گیرد و نیز به تدریج‏بر اراده خود مسلط مى‏شوند، آن وقت در برابر هر گناهى عنان اختیار از كف نمى‏دهند، و نیز در تقرب به خداى سبحان دچار سستى نمى‏گردند، چون پر واضح است كسى كه خدا را در دعوتش به اجتناب از خوردن و نوشیدن و عمل جنسى كه امرى مباح است اجابت مى‏كند، قهرا در اجابت دعوت به اجتناب از گناهان و نافرمانى‏ها شنواتر، و مطیع‏تر خواهد بود، این است معناى آنكه فرمود: (لعلكم تتقون).

"ایاما معدودات"

منصوب آمدن كلمه(ایام)بنابر ظرفیت و به تقدیر كلمه(فى)است، و این ظرف(در ایامى معدود) متعلق است‏به كلمه(صیام)، و ما در سابق هم گفتیم كه نكره آمدن ایام و اتصاف آن به صفت(معدودات) براى این است كه بفهماند تكلیف نامبرده ناچیز و بدون مشقت است، تا به این وسیله مكلف را در انجام آن دل و جرات دهد، و از آنجا كه ما در سابق گفتیم آیه"شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن"الخ بیان ایام است، قهرا مراد از ایام معدودات همان ماه رمضان خواهد بود.

بعضى از مفسرین گفته‏اند: كه مراد از ایام معدودات روزه مستحبى سه روز در هر ماه و روز عاشورا است، و بعضى دیگر گفته‏اند: ایام البیض یعنى سیزده و چهارده و پانزدهم هر ماه، و نیز روزه عاشوراء است، كه مسلمانان و رسولخدا ص در این ایام روزه مى‏گرفتند، آنگاه آیه شریفه"شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن"الخ نازل شد، و روزه‏هاى چند روز نامبرده نسخ گردید، و براى همیشه روزه رمضان واجب گشت.

صاحبان این دو قول هر كدام به یك دسته روایات وارده از طرق اهل سنت و جماعت تمسك كرده‏اند، روایاتى كه صرفنظر از سند، در بین خود تعارض دارند، و بهمین جهت قابل اعتماد نیستند.

دلیل عمده‏اى كه ضعف این قول را روشن مى‏كند دو چیز است.

اول اینكه: روزه همانطور كه دیگران هم گفته‏اند یك عبادت عمومى و همگانى است، و اگر منظور از آیه شریفه مورد بحث آن بوده باشد كه اینان گفتند، قطعا تاریخ آن را ضبط مى‏كرد، و دیگر اختلافى در ثبوتش پدید نمى‏آمد و بهمین دلیل نسخ آن نیز ثابت مى‏شد و كسى در آن اختلاف نمى‏كرد و مى‏بینیم كه اینطور نیست، و در هر دو قسمت اختلاف شدید هست.

علاوه بر اینكه ملحق شدن عاشورا به سه روز در هر ماه و وجوب یا استحباب روزه آن بعنوان یك عید از اعیاد اسلامى از بدعت‏هائى است كه بنى امیه(لعنهم الله)آن را ابداع كردند، بدین جهت ابداع كردند كه در آن روز در واقعه كربلا ذریه رسول خدا ص و اهل بیت او را از بین بردند، مردانشان را كشتند و زنان و ذرارى ایشان را به اسارت برده اموالشان را غارت كردند، و از خوشحالى و مسرت آن روز را مبارك شمرده، براى خود عید گرفتند، و روزه آنرا تشریع كردند تا از روزه گرفتن آن روز ركت‏بگیرند.

و باز بهمین منظور براى روزه آن روز فضائلى جعل كردند، و بركاتى تراشیدند، و احادیثى(به این مضمون كه عاشورا یكى از اعیاد اسلامى است، و بلكه از اعیاد عامه‏اى است كه حتى مشركین جاهلیت و یهود و نصارا هم از زمان بعثت موسى و عیسى آن را پاس مى‏دارند)جعل كردند، در حالیكه هیچ یك از این مضامین درست نیست، نه یهود عاشورا را عید مى‏دانسته و نه نصارا، و نه مردم جاهلیت و نه اسلام، چون عاشورا نه یك روز ملى بوده تا نظیر نوروز و مهرگان عید ملى و قومى بشود، و نیز در آن روز هیچ واقعه‏اى از قبیل فتح و پیروزى براى ملت اسلام اتفاق نیفتاده، تا نظیر مبعث و میلاد رسولخدا ص روزى تاریخى براى اسلام باشد، و هیچ جهت دینى هم ندارد تا نظیر فطر و قربان عیدى دینى باشد، پس عزت و احترامى كه بنى امیه براى عاشورا درست كرده‏اند عزتى است‏بدون جهت.

دلیل دوم: بر ضعف این قول این است كه آیه سوم از آیات مورد بحث‏یعنى آیه: (شهر رمضان)الخ سیاقى دارد كه با نازل شدنش جداى از دو آیه دیگر نمى‏سازد، تا ناسخ آیه‏هاى قبل باشد: چون ظاهر سیاق این است كه جمله(شهر رمضان)خبر باشد براى مبتدائى كه حذف شده، و یا مبتدائى باشد براى خبرى كه حذف شده، كه توضیحش گذشت در نتیجه بیانى خواهد بود براى جمله: (ایاما معدودات)و با در نظر گرفتن این معنا هر سه آیه كلام واحدى خواهد بود، كه غرض واحدى را دنبال مى‏كند، و آن عبارت است از واجب بودن روزه ماه رمضان.

و اما اینكه كلمه(شهر رمضان)مبتداء و جمله: "الذى انزل فیه القرآن"خبر آن باشد، هر چند نظریه‏اى است كه آیه شریفه را مستقل از ما قبل مى‏كند، و بنابر آن، آیه شریفه صلاحیت آن را دارد كه به تنهائى نازل شده باشد، لیكن صلاحیت آن را ندارد كه ناسخ آیه قبلش باشد، براى اینكه میان ناسخ و منسوخ باید منافاتى باشد، و میان این آیه و آیه قبلش هیچ منافاتى نیست، تا این ناسخ آن باشد با اینكه گفتیم در نسخ باید منافات و تباینى در بین باشد.

ضعیف‏تر از این قول، گفتار جمعى دیگر است، كه از كلماتشان بر مى‏آید كه خواسته‏اند بگویند آیه دوم یعنى آیه: (ایاما معدودات)الخ ناسخ آیه اول، یعنى آیه: (كتب علیكم الصیام)است، به این بیان كه قبل از اسلام روزه بر نصارا نیز واجب بود، ولى نصارا در آن كم و زیاد كردند، تا بالاخره بر عدد پنجاه روز قرار گرفت، آنگاه خداى تعالى براى مسلمین روزه رمضان را تشریع كرد، پس رسولخدا ص و مسلمانان در صدر اسلام و قبل از تشریع روزه رمضان همان روزه پنجاه روز مسیحیان را مى‏گرفتند، و آیه اول هم همین را تشریع كرده، مى‏فرماید شما مسلمانان نیز همان روزه مسیحیان را بگیرید، ولى آیه دوم وقتى نازل شد حكم آیه اول را نسخ كرد، چون فرمود روزه در چند روز معینى واجب است.

و وجه ضعیف‏تر بودن این قول از قول قبلى این است كه همه ایرادهائى كه به وجه قبلى وارد بود بر آن وارد است، علاوه بر اینكه متمم بودن آیه دومى براى اولى روشن‏تر از متمم بودن سومى براى دومى است، و نیز روایاتى كه این قائل قول خود را مستند به آنها كرده جعلى بودن و مخالفتش با قرآن و با سیاق آیه روشن‏تر از مخالفت روایات قول اول با آیه است.

"فمن كان منكم مریضا او على سفر فعدة من ایام اخر"

حرف فاء در ابتداء آیه مى‏فهماند كه مطلب آیه نتیجه و فرع آیه قبل است، كه مى‏فرمود: (كتب علیكم) الخ، و نیز(ایاما معدودات)الخ، و معناى مجموع آن چنین مى‏شود: روزه بر شما واجب شده، و نیز عدد معینى در آن رعایت‏شده، و همانطور كه از اصل روزه رفع ید نمى‏شود، از عدد آن نیز صرفنظر نمى‏شود، پس اگر در ایام رمضان عارضه‏اى چون مرض و سفر پیش آید كه حكم وجوب روزه را در آن ایام معدوده یعنى ایام رمضان بردارد از این ایام معدوده صرفنظر نمى‏شود، و باید به همان عدد در سایر روزها روزه گرفت، و این همان حقیقتى است كه آیه سوم(و لتكملوا العدة)الخ متعرض است، پس جمله: (ایاما معدودات)الخ همانطور كه به بیان گذشته معناى تحقیر و ناچیز بودن ایام را افاده مى‏كند، این معنا را هم افاده مى‏كند، كه همین عدد ناچیز ركنى است كه در غرض و حكم روزه ماخوذ شده است.

كلمه(مرض)به معناى خلاف صحت و سلامتى است و كلمه(سفر)از ماده(س - ف - ر)گرفته شده، كه به معناى كشف است و گویا سفر را از این جهت‏سفر مى‏خوانند كه مسافر براى بیرون شدن از وطن از خانه‏اش منكشف و ظاهر مى‏شود، و گویا اینكه فرمود: (او على سفر)و مانند كلمه(مریضا) نفرمود(مسافرا)، براى اشاره به این معنا بوده كه آن مسافرى روزه‏اش شكسته مى‏شود كه در حال حاضر مسافر باشد، نه در گذشته، (مثل كسى كه در سفر ده روز در محلى اقامت كرده است، كه چنین كسى قبلا مسافر بوده، و فعلا مقیم است، و روزه‏اش صحیح است)و نه در آینده(مثل كسى كه مى‏خواهد بعد از ظهر حركت كند كه چنین كسى روزه آن روزش صحیح است).

بیشتر دانشمندان و علماى اهل سنت گفته‏اند: از آیه: "فمن كان منكم مریضا او على سفر فعدة من ایام اخر"الخ، استفاده مى‏شود كه مسافر مى‏تواند روزه نگیرد، نه اینكه روزه گرفتن برایش حرام است، پس مریض و مسافر، هم مى‏توانند روزه بگیرند، و هم اینكه افطار نموده به همان عدد از روزهاى دیگر سال روزه بگیرند.

لیكن این حرف صحیح نیست، زیرا گفتیم ظاهر جمله: (فعدة من ایام اخر)(كسى كه مریض و مسافر باشد باید چند روزى در ایام دیگر سال روزه بگیرد)عزیمت است، نه رخصت، یعنى از ظاهر آن بر مى‏آید كه مریض و مسافر نباید در رمضان روزه بگیرند، و این معنا از ائمه اهل بیت ع نیز روایت‏شده، و مذهب جمعى از صحابه از قبیل عبد الرحمان بن عوف، و عمر بن خطاب، و عبد الله بن عمر، و ابى هریرة، و عروة بن زبیر، نیز همین است، پس جمله نامبرده حجتى است علیه علماى نامبرده از اهل سنت.

ایشان براى توجیه نظریه خود چیزى در آیه تقدیر گرفته گفته‏اند، تقدیرش"فمن كان مریضا او على سفر فافطر فعدة من ایام اخر"است، یعنى هر كس مریض یا مسافر باشد، و به همین جهت افطار كرده باشد به همان عدد از روزهاى دیگر روزه بگیرد.

و این تقدیر دو اشكال دارد، اول اینكه اصولا همانطورى كه گفته‏اند تقدیر گرفتن خلاف ظاهر است، (وقتى گوینده‏اى سخن مى‏گوید تمامى كلماتى كه در افاده منظورش دخالت دارد در كلام خود مى‏آورد، و چیزى را نگفته نمى‏گذارد)مگر آنكه به اتكاء قرینه‏اى كه در كلامش هست‏یك كلمه را حذف كند، چون یقین دارد خواننده یا شنونده با وجود آن قرینه مى‏فهمد كه فلان كلمه حذف شده است و اما بدون قرینه دست‏به چنین حذفى نمى‏زند.

اشكال دوم اینكه: به فرضى كه تسلیم شویم و قبول كنیم كه كلمه(فافطر)در آیه حذف شده، تازه این كلام هم دلالتى بر رخصت ندارد، (كدام شنونده‏اى از عبارت"و هر كس مریض یا مسافر باشد، و افطار كرده باشد در ایامى دیگر روزه بگیرد"، مى‏فهمد روزه در سفر و مرض جایز است؟)آرى نهایت چیزى كه از عبارت"فمن كان مریضا او على سفر فافطر"، در این مقام(كه به گفته سایر مفسرین نیز مقام تشریع است)استفاده مى‏شود، این است كه افطارش گناه نبوده چون جایز بوده، البته جواز به معناى اعم از وجوب و استحباب و اباحه، جوازى كه با وجوب و استحباب و اباحه مى‏سازد، و اما اینكه به معناى سومى یعنى الزامى نبودن افطار باشد به هیچ وجه لفظ آیه بر آن دلالت ندارد، بلكه باز هم بر خلاف آن دلالت مى‏كند، چون قانونگذار حكیم در مقام تشریع خود، هرگز در بیان آنچه باید بیان كند كوتاهى نمى‏كند، و این خود روشن است.

"و على الذین یطیقونه فدیة طعام مسكین"

كلمه(یطیقون)از مصدر اطاقه است، و اطاقه همانطور كه بعضى گفته‏اند به معناى به كار بستن تمامى قدرت در عمل است كه لازمه آن این است كه عمل نامبرده آنقدر دشوار باشد، كه همه نیروى انسان در انجامش مصرف شود، در نتیجه معناى جمله"و على الذین یطیقونه" این است كه هر كس روزه برایش مشقت داشته باشد، و كلمه(فدیه)به معناى بدل و عوض است و در اینجا به معناى عوض مالى است، كه همان طعام مسكین یعنى سیر كردن یك مسكین گرسنه است از غذائى كه خود انسان مى‏خورد، البته نه آن غذاى ساده‏اى كه گاهى مى‏خورد، و نه آن غذاى لذیذى كه باز گاه گاه مى‏خورد، بلكه از غذاى متوسطى كه غالبا استفاده مى‏كند، و حكم این فدیه نیز مانند حكم قضاى روزه مریض و مسافر واجب است، چون تعبیر(و على الذین)تعبیرى است كه وجوب تعیینى را مى‏رساند، نه تخییرى و نه رخصت را.

بعضى از مفسرین گفته‏اند جمله نامبرده نیز رخصت را مى‏رسانده و سپس نسخ شده چون خداى سبحان در اول، همه مردم را كه مى‏توانند روزه بگیرند مخیر كرد بین روزه گرفتن و كفاره دادن از هر روز به طعام یك مسكین، چون مردم در آن ایام عادت به روزه نداشتند، بعدها كه رفته رفته عادت كردند، این آیه به وسیله آیه: "فمن شهد منكم الشهر فلیصمه"الخ نسخ شد.

بعضى دیگر از همین مفسرین گفته‏اند: تنها نسبت‏به اشخاص توانا نسخ شد و قرار شد حتما روزه بگیرند، و اما مثل پیر زن و پیرمرد سالخورده و زن حامله و زن بچه شیرده آیه نسخ نشد، و حكم جواز افطار و فدیه دادن باقى ماند.

و به جان خودم اینگونه تفسیرها بازى كردن با قرآن و پاره پاره كردن آیات آن است، و اگر خواننده عزیز در آیات سه‏گانه مورد بحث دقت كند خواهد دید كه هر سه یك غرض را دنبال مى‏كند، و یك سیاق متصل و جملاتى به هم پیوسته و بیانى روشن دارد، آنگاه اگر این كلام واحد و پیوسته را با نظریه این مفسرین تطبیق دهد، خواهد دید كه دیگر آن سیاق پیوسته را ندارد، جملاتش با یكدیگر متنافى است، اولش آخرش را نقض مى‏كند، یك جا مى‏گوید:

(كتب علیكم الصیام)روزه بر شما واجب شده، دنبالش مى‏گوید آنهائى كه مى‏توانند روزه بگیرند مى‏توانند افطار نموده به جاى آن طعام دهند، و در آخر مى‏گوید: روزه بر همه شما واجب است تا حكم آخرى ناسخ حكم فدیه نسبت‏به خصوص قادران باشد، و حكم فدیه نسبت‏به غیر قادران به حال خود باقى بماند، با اینكه در آیه شریفه بنا بر این تصویر حكم غیر قادرین اصلا بیان نشده است.

مگر اینكه كسى بگوید كلمه(یطیقونه)قبل از نسخ شدن به معناى قدرت داشتن است، و بعد از نسخ به معناى قدرت نداشتن، و این پیدا است كه چقدر بى‏پایه است. و سخن كوتاه اینكه بنا بر این باید جمله: "و على الذین یطیقونه"الخ كه در وسط آیات قرار گرفته ناسخ جمله: (كتب علیكم الصیام)در اول آیات باشد، كه با آن تنافى دارد، آن وقت این سؤال پیش مى‏آید كه چرا بدون هیچ علتى حكم ناسخ را مقید به كسانى كرده كه توانائى ندارند.

و نیز لازمه این تفسیر این است كه جمله: "فمن شهد منكم الشهر فلیصمه"تنها ناسخ حكم كسانى باشد كه قادر بر روزه‏اند، نه آنهائى كه از روزه عاجزند با اینكه ظاهر عبارت ناسخ مطلق است، هم قادر را شامل مى‏شود و هم عاجز را، علاوه بر اینكه اصلا منسوخ شامل حكم عاجز نبود، تا ناسخ بخواهد آن حكم را براى عاجز باقى بدارد، و این تالى فاسدها فاحش‏ترین تالى فاسدهایند.

حال اگر علاوه بر نسخهائى كه از آقایان براى تو خواننده عزیز نقل كردیم، نسخ‏هاى دیگرى كه در باره این سه آیه ذكر كرده‏اند اضافه كنى، آن وقت تفسیرى عجیب خواهى دید، و آن نسخ‏ها این است كه گفته‏اند جمله: (شهر رمضان)ناسخ جمله: (ایاما معدودات)الخ است، و جمله(ایاما معدودات)هم ناسخ جمله(كتب علیكم الصیام)است.

(بد نیست دوباره نسخ‏هائى را كه آقایان در سه آیه قرآن قائل شده‏اند بشماریم، تا بازیگرى با كلام خدا بر ایمان روشن‏تر بشود:

1 - جمله: (و على الذین یطیقونه)الخ ناسخ جمله: (كتب علیكم الصیام)است.

2 - جمله: (فمن شهد منكم الشهر فلیصمه)ناسخ حكم(و على الذین یطیقونه)است.

3 - جمله: (شهر رمضان)ناسخ جمله(ایاما معدودات)است.

4 - جمله: (ایاما معدودات)الخ ناسخ(كتب علیكم الصیام)است.(مترجم)

"فمن تطوع خیرا فهو خیر له"

كلمه تطوع از ماده(ط - و - ع)است.و معناى طوع مقابل معناى كراهت است، و یا بگو به این معنا است كه انسان كارى را به رضا و رغبت‏خود انجام دهد، آنگاه همین طوع وقتى به باب تفعل مى‏رود و به صورت تطوع در مى‏آید.معناى داوطلب بودن هم بر آن اضافه مى‏شود پس تطوع به معناى این است كه انسان خودش داوطلبانه كارى را انجام دهد كه اطاعت‏خدا هم هست، بدون اینكه در انجام آن كراهتى داشته باشد، و اظهار ناراحتى و گرانبارى كند، حال چه اینكه آن عمل الزامى و واجب باشد.و چه غیر الزامى و مستحب.

این معناى اصلى كلمه تطوع بوده، پس اگر مى‏بینیم كه فعلا در خصوص افعال مستحب استعمال مى‏شود یك اصطلاحى است جدید، كه بعد از نزول قرآن در بین مسلمانان رائج گشته، و منشاش هم این بوده كه معمولا عمل نیكى كه یك مسلمان داوطلبانه انجام مى‏دهد عمل مستحب است، و اما عمل واجب هر چه هم كه بطوع و رغبت انجام شود باز بوئى از اكراه و اجبار در آن هست.

و سخن كوتاه آنكه كلمه(تطوع)همانطور كه دیگران هم گفته‏اند دلالتى بر خصوص استحباب ندارد، نه ماده‏اش(ط - و - ع)و نه هیاتش(تفعل)، در نتیجه مى‏توان گفت‏حرف (فاء)كه در آغاز جمله آمده جمله را فرع و نتیجه معنائى مى‏كند كه از كلام سابق استفاده مى‏شد، و معناى مجموع كلام - و خدا داناتر است - این مى‏شود: روزه بر شما واجب شده است، و در آن خیر و صلاح شما رعایت‏شده، علاوه بر اینكه با داشتن این فریضه شما هم جزء امتهائى مى‏شوید كه قبل از شما بودند، با این تفاوت كه در این فریضه تخفیف و تسهیلى براى شما منظور شده است، پس آن را بطوع و رغبت‏بیاورید، نه با كراهت چون هر كس عمل خیر را بطوع بیاورد بهتر است تا همان عمل را به كره بیاورد.

از اینجا روشن مى‏شود كه جمله: (فمن تطوع خیرا)از قبیل به كار بردن سبب در جاى مسبب است، ساده‏تر بگویم در این جمله سخن از خصوص روزه نشده بلكه سخن از مطلق تطوع خیر شده، كه سبب تطوع در روزه است، نظیر آیه: "قد نعلم انه لیحزنك الذى یقولون فانهم لا یكذبونك و لكن الظالمین بایات الله یجحدون" (9) یعنى غم مخور و صبر كن كه علت تكذیب ایشان انكار آیات خدا است، چون در این آیه نیز سبب تكذیب در جاى تكذیب نشسته.

بعضى از مفسرین گفته‏اند جمله مورد بحث‏یعنى"فمن تطوع خیرا فهو خیر له"مرتبط به جمله قبل است، كه مى‏فرمود: "و على الذین یطیقونه فدیة طعام مسكین"الخ، و معناى مجموع آن دو جمله این است كه كسى كه بیشتر از طعام یك مسكین فدیه بدهد، مثلا براى یك روز روزه دو نفر مسكین را طعام دهد و یا طعام دو مسكین را به یك نفر بدهد برایش بهتر است.

اشكالى كه بر این تفسیر وارد است همانست كه گفتیم: كلمه(تطوع)اختصاص به مستحبات ندارد علاوه بر اینكه بنا بر این تفسیر فاء تفریع بى‏معنا مى‏شود چون در نتیجه قرار گرفتن تطوع به آن معنا(بیش از طعام یك مسكین دادن)بر حكم فدیه هیچ نكته معقولى بنظر نمى‏رسد، علاوه بر اینكه اصولا كلمه(تطوع بخیر)هیچ دلالتى بر تطوع به زیادتر دادن ندارد.

"و ان تصوموا خیر لكم ان كنتم تعلمون"

این جمله متمم جمله قبلى است، و معنایش به حسب تقدیر - به آن بیانى كه گذشت - این مى‏شود با روزه‏اى كه بر شما واجب شده تطوع كنید، و آن را داوطلبانه بیاورید، كه تطوع به كار خیر بهتر است، و روزه هم كه خیر شما است پس تطوع به روزه هم خیرى علاوه بر خیر دیگر است.

و بعضى از مفسرین گفته‏اند: جمله مورد بحث‏یعنى(و ان تصوموا خیر لكم)خطاب به كسانى است كه از روزه گرفتن معذورند، نه عموم مؤمنین كه در جمله(روزه بر شما واجب شده)مخاطب بودند، چون ظاهر عبارت نامبرده رجحان روزه است، و معلوم است كه رجحان با ترك هم مى‏سازد، در نتیجه عبارت ظاهر در استحباب روزه مى‏شود نه وجوب كه منافى با ترك است، و چون مى‏دانیم روزه واجب است ناگزیر عبارت نامبرده را حمل مى‏كنیم بر رجحان و استحباب روزه براى كسانى كه از ناحیه شرع مجاز در ترك آنند، مانند مریض و مسافر كه مى‏گوئیم روزه‏اى كه بر همه واجب است‏بر مریض و مسافر مستحب است، و بهتر آن است كه آنها نیز روزه را بر افطار ترجیح دهند، و در عین حال قضاى آنرا هم بگیرند.

اما این تفسیر به خاطر اشكالاتى كه بر آن وارد است صحیح نیست.

اشكال اول اینكه: دلیلى بر طبق آن نیست.

اشكال دوم اینكه: اگر مراد از جمله: (و ان تصوموا خیر لكم)استحباب روزه براى مریض و مسافر بود، با در نظر گرفتن اینكه در جمله: (فمن كان منكم مریضا)الخ مریض و مسافر غایب به حساب آمده‏اند، جا داشت در جمله بعدى هم غایب به حساب آمده، در باره‏شان بفرماید: (و ان یصوموا خیر لهم)مریض و مسافر اگر روزه بگیرند بر ایشان بهتر است، ولى فرمود:

(اگر روزه بگیرید برایتان بهتر است)پس معلوم مى‏شود در جمله دوم روى سخن با خصوص مسافر و مریض نیست.

اشكال سوم اینكه: جمله اولى به خوبى دلالت دارد بر اینكه مریض و مسافر مختارند در گرفتن و نگرفتن روزه، نه اینكه گرفتن روزه رجحان داشته باشد، بلكه جمله بعدیش كه مى‏فرماید: (فعدة من ایام اخر)صریح در این است كه حتما باید در روزهاى دیگر روزه بگیرند، آن وقت چطور مفسرین نامبرده مى‏توانند بگویند آیه در صدد بیان رجحان روزه بر ترك آن است.

اشكال چهارم اینكه: اگر جمله اولى(فمن كان منكم)الخ در صدد بیان ترخیص روزه براى مسافر و مریض باشد، و بگوید گرفتن و نگرفتن روزه براى معذورین یكسان است، البته جا داشت در جمله بعدى بفرماید بلكه گرفتن آن بهتر است، تا یك طرف تخییر را ترجیح داده و بیانگر رجحان آن باشد، ولى جمله اولى در مقام بیان روزه رمضان و روزه ایام دیگر سال است، و با چنین زمینه‏اى دیگر ممكن نیست تنها از جمله: (و ان تصوموا خیر لكم)و بدون هیچ قرینه‏اى در كلام استفاده كنیم كه مى‏خواهد روزه رمضان را بر روزه غیر رمضان ترجیح دهد.

اشكال پنجم اینكه: مقام آیات، مقام بیان حكم نیست، تا ظهور رجحان از جمله (فمن كان)با حكم وجوبى منافات پیدا كند، بلكه مقام، همانطور كه در سابق هم گذشت مقام بیان ملاك تشریع است، و اینكه اگر شارع اسلام حكمى را صادر مى‏كند خالى از فلسفه و حكمت و خیر و نیكوئى نیست، و عینا نظیر آیه: "فتوبوا الى بارئكم فاقتلوا انفسكم ذلكم خیر لكم" (10) ، و آیه: "فاسعوا الى ذكر الله و ذروا البیع ذلكم خیر لكم ان كنتم تعلمون" (11) ، و آیه:

"تؤمنون بالله و تجاهدون فى سبیل الله باموالكم و انفسكم ذلكم خیر لكم ان كنتم تعلمون" (12) است كه در هر سه آیه مى‏فرماید، حكمى كه شده براى شما خیر است و آیات در این باب بسیار است.

"شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن هدى"

ماه رمضان نهمین ماه از ماههاى سال قمرى و عربى است، كه بین ماه شعبان و شوال واقع است، و در قرآن كریم از ماههاى دوازده‏گانه غیر از ماه رمضان نام هیچ ماه دیگرى نیامده.

و كلمه نزول به معناى پائین آمدن و وارد شدن از نقطه بلند است، و فرق میان انزال و تنزیل این است كه انزال به معناى نازل كردن دفعى و یك پارچه است، و تنزیل به معناى نازل كردن تدریجى است، و كلمه(قرآن)اسم كتابى است كه خداى تعالى آنرا بر پیامبر گرامیش محمد ص نازل كرده، و به این جهت آن را قرآن نامیده كه(قبلا از جنس خواندنیها نبود، و به منظور اینكه درخور فهم بشر شود نازلش كرد و در نتیجه كتابى)خواندنى شد، چنانكه فرمود: "انا جعلناه قرآنا عربیا لعلكم تعقلون" (13) و این كلمه هم بر مجموع قرآن اطلاق مى‏شود و هم بر اجزاى آن.

و این آیه شریفه دلالت دارد بر اینكه قرآن یك پارچه در ماه رمضان نازل شده، از سوى دیگر ظاهر آیه شریفه: "و قرآنا فرقناه لتقراه على الناس على مكث، و نزلناه تنزیلا" (14) دلالت دارد بر اینكه قرآن كریم به تدریج و در مجموع مدت دعوت رسولخدا ص یعنى در مدت تقریبا بیست و سه سال نازل شده، تاریخ هم مؤید این معنا است، و از همین جهت‏بعضى گمان كرده‏اند كه آیه مورد بحث‏با این آیه منافات دارد.

و بعضى دیگر در پاسخ گفته‏اند: قرآن كریم دو بار نازل شده، یك بار در ماه رمضان بطور یك پارچه به آسمان دنیا نازل شد و بار دیگر از آسمان دنیا به تدریج‏بر زمین نازل شده، و این پاسخى است كه مفسرین نامبرده آنرا از روایات گرفته‏اند كه بعضى از آنها را در بحث روایتى آینده نقل خواهیم كرد.ان شاء الله ولى بعضى دیگر به این مفسرین اشكال كرده‏اند، كه در آیه مورد بحث كه تعبیر به انزال - یعنى نازل شدن یك پارچه - فرموده دنبالش فرموده: "هدى للناس و بینات من الهدى و الفرقان"به این منظور نازل شده كه باید هدایتگر مردم و فارق میان حق و باطل باشد، و دلائلى روشن از هدایت ارائه دهد، و این معنا با نازل شدن به آسمان دنیا نمى‏سازد، چون بنا بر این تفسیر قرآن كریم سالها در آسمان دنیا بود، در حالى كه هدایتگر براى مردم نبود.

بعضى دیگر از این ایراد پاسخ داده‏اند به اینكه هدایت‏بودن قرآن البته به این معنا كه مى‏تواند هادى مردم باشد و مردم را از ضلالت نجات دهد و فارق میان حق و باطل باشد، معنائى است كه منافات ندارد با اینكه چند سالى در آسمان دنیا بدون هدایت فعلى و خلاصه راكد مانده باشد، تا وقتى زمان به كار افتادنش رسید از آسمان به زمین نازل گردد، و نظائر آن بسیار است، مانند قوانینى كه از مجلس قانونگذارى گذشته تا هر وقت زمان بكار بردن فلان ماده‏اش رسید آنرا به كار ببرند، و از قوه به فعلیت در آورند.

این بود پرسش و پاسخهائى كه پیرامون آیه كرده‏اند، و لیكن حق مطلب این است كه حكم قوانین و دستورات با حكم خطاباتى كه متوجه اشخاص مى‏شود فرق دارد، در خطابات باید قبل از صدور خطاب مخاطبى باشد، هر چند به مدتى اندك آنگاه به او خطاب كنند، و معنا ندارد خطاب از مقام تخاطب جلوتر باشد، و در قرآن كریم از این خطابها بسیار است، مانند خطاب در آیه: "قد سمع الله قول التى تجادلك فى زوجها و تشتكى الى الله و الله یسمع تحاوركما" (15) .

و خطاب در آیه: "و اذا راوا تجارة او لهوا انفضوا الیها و تركوك قائما". (16) و آیه: "رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه، فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر، و ما بدلوا تبدیلا". (17) كه در این سه آیه و امثال آن خطابها متوجه مخاطبینى است كه قبل از خطاب وجود داشته‏اند.

علاوه بر اینكه در قرآن كریم ناسخ و منسوخ هست و معنا ندارد كه ناسخ و منسوخ هر دو در یك زمان نازل شوند.

بعضى از مفسرین پاسخ داده‏اند كه مراد از نزول قرآن در ماه رمضان نزول آن قسمتى از قرآن است كه در رمضان نازل شده.

ولى این جواب هم درست نیست، براى اینكه مشهور در نزد مفسرین این است كه رسولخدا ص كه مبعوث به قرآن بوده در روز بیست و هفتم از ماه رجب مبعوث شده، و بین رجب تا رمضان بیش از یك ماه فاصله است، آن وقت چگونه ممكن است در این مدت بعثت آن جناب از نزول قرآن خالى باشد.

از اینهم كه بگذریم آیه‏هاى اول سوره"علق"شهادت مى‏دهد كه این سوره اولین سوره‏اى بوده كه نازل شده، و در اولین روز بعثت نازل شده، و همچنین سوره"مدثر"شهادت مى‏دهد كه در روزهاى اول دعوت نازل شده، و به هر حال بسیار بعید است كه اولین آیه نازل، در ماه رمضان باشد علاوه بر اینكه جمله مورد بحث كه مى‏فرماید: "شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن" دلالت صریحى ندارد بر اینكه مراد از قرآن اولین قسمت نازل آن باشد، پس حمل آیه بر اولین جزء نازل آن حملى است‏بدون دلیل.

و نظیر این آیه در دلالت‏بر اینكه قرآن در یك زمان نازل شده آیه: "و الكتاب المبین اناانزلناه فى لیلة مباركة انا كنا منذرین" (18) و آیه: "انا انزلناه فى لیلة القدر" (19) مى‏باشد چونكه از این آیات بر مى‏آید همه قرآن در یك زمان نازل شده، و ظاهر آنها نمى‏سازد با اینكه منظور نزول اولین قسمت نازل آن باشد، و یا منظور اولین روز انزال آن باشد، قرینه‏اى هم در كلام نیست كه بخاطر آن قرینه بتوانیم دست از ظاهر آن برداریم.

و آنچه از تدبر در آیات كتاب بر مى‏آید مطلبى دیگر غیر از همه این مطالب است، چون در آیاتى كه مى‏گوید قرآن در ماه رمضان و یا در شبى از شبهاى آن نازل شد تعبیر به انزال آمده، كه دلالت‏بر نازل كردن یكپارچه قرآن دارد، و در هیچ یك از آنها تعبیر به تنزیل نیامده، مثلا یكجا فرموده: "شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن" (20) جاى دیگر فرموده: "حم و الكتاب المبین انا انزلناه فى لیلة مباركة" (21) ، و در جاى دیگر فرموده: "انا انزلناه فى لیلة القدر" (22) .

و این تعبیر و نازل شدن یكپارچه به دو اعتبار مى‏تواند باشد، یكى به اعتبار اینكه مجموع و روى هم رفته قرآن و یا بعضى از آن یكپارچه و یك دفعه نازل شده هر چند كه تك تك آیاتش به تدریج نازل شده باشد، همچنانكه در مورد باران با اینكه قطره قطره نازل مى‏شود، ولى به اعتبار اینكه مجموع بارانها و قطرات مفید فائده بوده تعبیر مى‏كند به اینكه"كماء انزلناه من السماء" (23) و نیز بهمین اعتبار فرموده: "كتاب انزلناه الیك مبارك لیدبروا آیاته" (24) .

دوم به اعتبار اینكه كتاب ماوراى آنچه ما با فهم عادى خود از آن مى‏فهمیم، كه معلوم است فهم عادى ما مستلزم آن است كه آیاتش را جدا جدا تدبر كنیم، و خود هم جدا جدا و به تدریج نازل شود، حقیقت دیگرى دارد كه به لحاظ آن حقیقت امرى واحد و غیر تدریجى است، و نزولش به انزال - یك دفعه - است، نه تنزیل(نزول بتدریج).

و همین اعتبار دومى از آیات كریمه قرآن استفاده مى‏شود مانند آیه: "كتاب احكمت آیاته ثم فصلت من لدن حكیم خبیر" (25) چون كلمه"احكمت"از احكام است و احكام در مقابل "تفصیل"است، و تفصیل عبارت است از اینكه كتاب را فصل فصل و قطعه قطعه كنند، در نتیجه احكام به معناى آن است كه به نحوى باشد كه جزء جزء نداشته و اجزایش از یكدیگر متمایز نباشد، چون همه‏اش به یك معنا بر مى‏گردد، كه آن معنا جزء و فصل ندارد و آیه شریفه صریح است در اینكه این تفصیل كه ما امروز در قرآن مشاهده مى‏كنیم تفصیلى است كه بعدها به قرآن داده شده، و گرنه در آغاز محكم و بدون جزء و فصل بوده.

از این آیه روشن‏تر، آیه"و لقد جئناهم بكتاب فصلناه على علم هدى و رحمة لقوم یؤمنون.هل ینظرون الا تاویله یوم یاتى تاویله یقول الذین نسوه من قبل قد جاءت رسل ربنا بالحق" (26) .

و آیه"و ما كان هذا القرآن ان یفترى من دون الله، و لكن تصدیق الذى بین یدیه و تفصیل الكتاب لا ریب فیه من رب العالمین"تا آنجا كه مى‏فرماید: "بل كذبوا بما لم یحیطوا بعلمه و لما یاتهم تاویله" (27) چه از این آیات و مخصوصا آیه شریفه سوره یونس به خوبى استفاده مى‏شود كه مساله تفصیل و جداسازى امرى است كه بعدها بر كتاب خدا عارض شده است و قبلا به این صورت نبوده.

پس كتاب به خودى خود چیزى است، و تفصیلى كه عارض بر آن شده چیزى دیگر، و كفارى كه كتاب را تكذیب كردند تكذیبشان مربوط به تفصیل كتاب است، و ناشى از این است كه فراموش كردند این تفصیل به چه چیز برگشت مى‏كند و به زودى در قیامت مى‏فهمند و جز فهمیدن چاره‏اى ندارند، آن وقت پشیمان مى‏شوند در حالى كه پشیمانى سودى برایشان نداشته، و راه گریزى هم ندارند، و این آیه اشعارى هم به این معنا دارد كه كتاب اصلى تاویل كتاب خواندنى یعنى قرآن است.

از آیه مورد بحث روشن‏تر این آیه شریفه است: "حم و الكتاب المبین، انا جعلناه قرآنا عربیا لعلكم تعقلون و انه فى ام الكتاب لدینا لعلى حكیم" (28) چون این آیه ظهور در این معنا دارد كه قرآن قبلا در كتاب مبینى بوده كه خواندنى و عربى نبوده، و بعدها خواندنى و عربى شده، و لباس الفاظ آنهم به واژه عربیت پوشیده، تا مردم آن را بفهمند و گرنه همین كتاب قبلا در "ام الكتاب"، كه نزد خدا مقامى بلند داشته است، بوده مقامى كه دست‏خرد بدان نمى‏رسد، كتابى كه حكیم است، یعنى مانند كتاب قرآن آیه آیه و سوره سوره نیست.

و آیات شریفه"فلا اقسم بمواقع النجوم، و انه لقسم لو تعلمون عظیم، انه لقرآن كریم، فى كتاب مكنون، لا یمسه الا المطهرون، تنزیل من رب العالمین" (29) نیز در سیاق آیه سوره زخرف است، چون از ظاهر آن به خوبى بر مى‏آید، قرآن كریم در كتاب مكنون و پنهان از دید بشر قرار داشته، در كتابى كه جز پاكان كسى با آن تماس ندارد، و از آن كتاب كه نزد رب العالمین است نازل شده است، و اما قبل از نازل شدن موقعیتى در كتاب مكنون داشته، مكنون از اغیار همان كه در آیه سوره زخرف ام الكتابش خوانده، و در سوره بروج لوح محفوظش نامیده و فرموده: "بل هو قرآن مجید فى لوح محفوظ" (30) بلكه این لوح از این جهت محفوظ است كه دگرگونگى در آن راه ندارد، و معلوم است قرآنى كه باید به تدریج نازل شود(چون به عالمى نازل مى‏شود كه زمان و تدرج بر همه آن حاكم است)هرگز از ناسخ و منسوخ و از تدریج‏خالى نیست و این تدرج خود نوعى تبدل است، پس كتاب مبین كه اصل قرآن است و خالى از تفصیل و تدرج است، امرى است غیر این قرآن نازل شده، و قرآن به منزله لباسى است‏براى آن امر.

و همین معنا یعنى اینكه قرآن، نازل شده و بشرى شده كتاب مبین(كه ما آن را حقیقت كتاب مى‏نامیم)باشد، و به منزله لباسى باشد براى اندام صاحب لباس، و مثال باشد براى حقیقت و نیز به منزله مثل باشد براى غرض صاحب كلام، خود مصحح آن است كه احیانا آن حقیقت را هم قرآن بنامیم همچنانكه در آیه شریفه: "بل هو قرآن مجید فى لوح محفوظ" (31) و آیاتى دیگر این تعبیر آمده، و همین نكته باعث مى‏شود كه آیه: "شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن" (32) ، و آیه"انا انزلناه فى لیلة القدر" (33) ، و آیه"انا انزلناه فى لیلة مباركة" (34) را كه دلالت دارند بر اینكه قرآن یك دفعه نازل شده حمل كنیم بر نازل شدن حقیقت قرآن، یعنى كتاب مبین، بر قلب رسولخدا ص در یك شب، همچنانكه همین قرآن بعد از آنكه بشرى و خواندنى و مفصل شد، تدریجا در مدت بیست و سه سال دعوت نبویه نازل شده است.

این نزول تدریجى از آیات زیر استفاده مى‏شود: "و لا تعجل بالقرآن من قبل ان یقضى الیك وحیه" (35) و آیات: "لا تحرك به لسانك لتعجل به، ان علینا جمعه و قرآنه، فاذا قراناه فاتبع قرآنه ثم ان علینا بیانه" (36) چون از این آیات بر مى‏آید كه رسولخدا ص مى‏دانسته چه آیه‏اى بر او نازل مى‏شود، و به همین جهت قبل از آنكه وحى آیه‏اى تمام شود او از پیش، آیه را مى‏خوانده، و خداى تعالى از این كار نهیش فرمود، كه ان شاء الله توضیحش در جاى مناسب خواهد آمد.

و سخن كوتاه آنكه: اگر كسى در آیات قرآنى تدبر و دقت كند هیچ چاره‏اى جز این ندارد كه اعتراف كند به اینكه آیات قرآنى دلالت دارد بر اینكه این قرآنى كه تدریجا بر رسول خدا ص نازل شده متكى بر حقیقتى است متعالى و بس بلند كه عقول عامه بشر قاصر از درك آن، و دست افكار ملوث به لوث هوسها و قذارتهاى ماده‏شان از رسیدن به آن حقیقت كوتاه است، و اینكه نخست این حقیقت‏بر رسولخدا ص نازل شده بود و به وى تعلیم داده بود كه منظورش از كتاب(كه بعدا تدریجا نازل مى‏شود) چیست.و ما ان شاء الله در بحث پیرامون تاویل و تنزیل در تفسیر آیه شریفه: "هو الذى انزل علیك الكتاب منه آیات محكمات" (37) باز در این باره سخن خواهیم گفت.

این آن مطلبى است كه گفتیم با دقت و تدبر از آیات كریمه قرآن به دست مى‏آید بله محدثین كه كارشان تنها نقل حدیث است و نیز علماى علم كلام و همچنین علماى مادى این عصر از آنجا كه منكر ماوراى ماده و محسوساتند ناگزیر شده‏اند این آیات و نظائر آن را كه دلالت دارند بر اینكه مثلا قرآن هدایت و رحمت و نور و روح و مواقع نجوم و كتاب مبین است، و یا در لوح محفوظ و نازل از ناحیه خدا است، و یا در صحف مطهره است، و یا تعبیرات دیگرى كه از قرآن شده، همه را حمل كنند بر اقسامى از استعاره و مجازگوئى، و با این عمل خود قرآن را همپایه یك كتاب شعرى كرده‏اند، (كه به قول معروف هر چه گزافى‏تر و دروغ‏تر باشد شیرین‏تر و شیواتر است).

بعضى دیگر از اهل بحث و تحقیق در معناى اینكه چگونه ممكن است قرآن در ماه رمضان نازل شده باشد؟ گفتارى دارد كه خلاصه‏اش از نظر خواننده مى‏گذرد.

هیچ شكى نیست در اینكه بعثت رسولخدا ص قرین و توام با نزول اولین بخش آن بوده، و در آن بخش به وى دستور داده كه مردم را تبلیغ و انذار كن، از سوى دیگر در این نیز هیچ شكى نیست كه بعثت و نزول اولین بخش قرآن، در شب اتفاق افتاده، براى اینكه آیه شریفه:

"انا انزلناه فى لیلة مباركة انا كنا منذرین" (38) ، صریحا مى‏فرماید: كه قرآن در شب نازل شده، و باز شكى نیست كه آن شب از شب‏هاى رمضان بوده، براى اینكه در سوره بقره آیه 185 مى‏فرماید: "شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن".

پس تا اینجا هیچ شكى نیست تنها گفتگو در این است كه منظور این آیات تمام قرآن است‏یا بعضى از آن؟

در پاسخ از این سؤال مى‏گوئیم: گو اینكه همه قرآن در یك شب نازل نشده، اما همینكه سوره حمد كه مشتمل بر بسیارى از معارف قرآن است در یك شب نازل شده، مثل این است كه همه قرآن در یك شب نازل شده باشد، و بهمین اعتبار مى‏شود گفت: (ما قرآن را در فلان شب نازل كردیم).

پاسخ دیگرى كه مى‏توان گفت اینكه: كلمه قرآن همانطور كه بر همه آیات بین دو جلد اطلاق مى‏شود، بر بعض از آن نیز اطلاق مى‏گردد، همانطور كه بر سایر كتب آسمانى از قبیل تورات و انجیل و زبور نیز اطلاق مى‏گردد، و این خود اصطلاحى است از قرآن كریم.

آنگاه اضافه كرده: كه اولین بخشى كه نازل شده"اقرء باسم ربك الذى خلق..." (39) است كه در شب بیست و پنجم رمضان نازل شد، در حالى كه رسول خدا ص در وسط بیابان بود، و به طرف خانه خدیجه مى‏آمد، همینكه این آیات به وى وحى شد به خاطرش رسید از جبرئیل بپرسد: چگونه پروردگار خود را یاد كند، دوباره جبرئیل خود را به وى نشان داد و تعلیمش داد كه بگوید: "بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین"تا آخر سوره حمد، و سپس كیفیت نماز را به او یاد داد، و از نظرش غائب شد، رسول خدا ص به خود آمد در حالى كه اثرى از جبرئیل نیافت، تنها از آنچه دیده بود، تعبى و كوفتگى در خود احساس كرد، تعبى كه همواره بعد از دیدن جبرئیل به او دست مى‏داد، و چون اولین بار بود كه به چنین منظره‏اى بر مى‏خورد و نمى‏دانست كه از طرف خدا مبعوث به نبوت و هدایت‏خلق شده، لذا وقتى به خانه درآمد از شدت خستگى آن شب را تا به صبح خوابید، صبح آن شب مجددا فرشته وحى نزد او برگشت و این سوره را بر او نازل كرد: "یا ایها المدثر قم فانذر". (40) آنگاه مفسر نامبرده مى‏گوید پس معناى نازل شدن قرآن همین نازل شدن سوره حمد است، كه در ماه رمضان و مصادف با شب قدر نازل شده، و اما آنچه در كتب شیعه دیده مى‏شود كه بعثت در روز بیست و هفتم رجب بوده، روایاتى است كه علاوه بر اینكه جز در بعضى از كتب شیعه كه تاریخ تالیفش جلوتر از قرن چهارم هجرت نیست، یافت نمى‏شود مخالف كتاب خدا نیز هست، چون متوجه شدید كه كتاب خدا نزول قرآن را در ماه رمضان دانسته. سپس اضافه مى‏كند: كه در این میان روایات دیگرى هست مؤید آن روایات كه مى‏گوید معناى نزول قرآن در ماه رمضان این است كه قرآن قبل از بعثت رسولخدا ص یك جا از لوح محفوظ به بیت المعمور نازل شد، و جبرئیل آن را در بیت المعمور به ملائكه املاء كرد، تا آنكه بعد از بعثت‏به تدریج‏بر رسول خدا ص نازل شد. و این روایات اوهامى است‏خرافى كه دست اجانب آنها را با روایات اسلام آمیخته كرده و به چند جهت مردود است، 1 - مخالف كتاب خدا هستند 2 - لوح محفوظ را جزء ماوراى طبیعت دانسته در حالى كه لوح محفوظ عبارت است از عالم طبیعت و بیت المعمور عبارت است از كره زمین، كه با سكونت‏بشر معمور و آباد گشت، این بود خلاصه گفتار آن مفسر.

مؤلف: من نمى‏دانم كدام یك از جملات این مفسر كه سراسر آن فاسد است قابل اصلاح است تا به وجهى از وجوه با حق و حقیقت منطبق شود، چون در چنین صورتى قضیه شبیه مثل معروف مى‏شود كه مى‏گویند وصله از خود جامه بیشتر است.

زیرا اولا این افسانه كه وى از پیش خود در باره بعثت درست كرده و یا اینكه گفته اولین بخش نازل شده چیست"اقرء باسم ربك"وقتى نازل شد كه رسول خدا ص در راه بود، و بعد از آن سوره حمد نازل شد، و آنگاه نماز را به آن جناب تعلیم داده و آن حضرت داخل خانه شد و از خستگى به خواب رفت، و صبح آن شب سوره مدثر نازل شده، امر به تبلیغش نمود همه اینها مطالبى است كه نه آیه محكمه دلالت‏بر آن دارد، و نه سنت قائمه، بلكه تنها و تنها قصه‏اى است تخیلى كه نه با كتاب موافق است و نه با حدیث، و بیان ناسازگاریش خواهد آمد.

و ثانیا وى گفته: كه بطور مسلم بعثت و نزول قرآن و امر به تبلیغ هر سه مقارن هم اتفاق افتاد، و در مقام تفسیر و توضیح این سخن گفته است: نبوت با نزول قرآن آغاز شد و رسولخدا ص تنها در یك شب نبى و غیر رسول بود، و صبح همان شب به مقام رسالت هم رسید، چون سوره"مدثر"او را امر به تبلیغ نمود، ولى این مفسر هرگز نمى‏تواند بر طبق گفته‏هاى خود دلیلى از كتاب یا سنت‏بیاورد، و عجب اینجا است كه مساله را از مسلمات گرفته، در حالى كه چنین نیست اما از نظر سنت مسلم نیست‏براى اینكه كتب سنت چه آنها كه علماى اهل سنت تالیف كرده‏اند، و چه آنها كه علماى امامیه تالیف كرده‏اند، همه بعد از دو قرن و بیشتر از عصر رسولخدا ص تدوین شده‏اند، هر چند كه مفسر نامبرده این اشكال را منحصرا به كتب شیعه وارد دانسته، ولى تمامى كتب عامه نیز اینطور بوده‏اند، اگر در روایات شیعه دسیسه شده باشد.در روایات عامه نیز شده است و اما كتب تاریخ علاوه بر اینكه متعرض این جزئیات نشده احتمال دسیسه در آنها بیشتر است، و اگر بیشتر هم نباشد حداقل مانند كتب حدیث در معرض آن بوده است.

و اما كتاب خدا كه براى هر اهل فنى روشن است كه دلالت آیات آن بر مساله بعثت قاصرتر از دلالت روایات است، بلكه مى‏توان گفت آیات قرآن بر خلاف آنچه مفسر نامبرده در مساله بعثت گفته دلالت دارد، و رسما افسانه و بافته‏هاى او را تكذیب مى‏كند، چون سوره علق بطوریكه اهل حدیث گفته‏اند و به شهادت پنج آیه اول آن اولین سوره‏اى بوده كه بر رسولخدا ص نازل شده، و احدى از مفسرین نگفته و حتى احتمالش را هم نداده كه تكه تكه نازل شده باشد، و حداقل احتمال مى‏دهیم كه یك باره نازل شده باشد، مشتمل بر این نكته است كه رسولخدا ص در انظار مردم نماز مى‏خوانده، و بعضى از مردم او را از این كار نهى مى‏كردند، و در مجالس قریش از او بدگوئى مى‏كرده‏اند، و اگر قبل از سوره علق قرآن بر آن جناب نازل نشده بود، پس رسول خدا ص چگونه نماز مى‏خوانده، و در نمازش چه مى‏گفته؟ سوره علق هم از نماز به غیر از امر سجده كه دستورى دیگر نداده، پس معلوم مى‏شود آن جناب قبل از سوره علق نمازى داشته و كسانى بوده‏اند كه آن جناب را از نماز نهى مى‏كرده‏اند، و از نهى خود ست‏بردار نبوده‏اند، مگر اینكه بگوئى منظور از این نمازگزار شخصى دیگر غیر از رسولخدا ص است، و این حرف بطلانش روشن است، براى اینكه در آخر سوره به خود آن جناب خطاب نموده مى‏فرماید: " كلا لا تطعه"آن كسى را كه به تو مى‏گوید نماز مخوان اطاعت مكن، بلكه همچنان خدا را سجده كن، و به او نزدیك شو.

اینك آیاتى از همین سوره كه دلالت‏بر بطلان قول مزبور دارد: "ارایت الذى ینهى عبدا اذا صلى ارایت ان كان على الهدى.او امر بالتقوى.ارایت ان كذب و تولى.ا لم یعلم بان الله یرى؟.كلا لئن لم ینته لنسفعا بالناصیة.ناصیة كاذبة خاطئة.فلیدع نادیه.سندع الزبانیة.

كلا لا تطعه و اسجد و اقترب." (41) پس از این سوره استفاده مى‏شود كه رسولخدا ص قبل از نازل شدن اولین سوره از قرآن هم نماز مى‏خوانده، و خود بر طریق هدایت‏بوده و احیانا دیگران را هم امر به تقوا مى‏كرده، و این همان نبوت است، ولى رسالت نیست، و بهمین جهت این وضع آن جناب را انذار ننامیده، پس آن جناب قبل از بعثت هم نبى بوده، و نماز مى‏خوانده، با اینكه هنوز قرآن بر او نازل نشده بود، و سوره حمد كه جزء نماز است نیامده، و مامور به تبلیغ نشده بود.

و اما سوره حمد، مدتها بعد از بعثت نازل شد، و اگر نزولش بلا فاصله بعد از سوره علق بود، و بقول این مفسر در قلب رسولخدا ص خطور كرده بود جا داشت‏بفرماید: "قل بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله رب العالمین..."و یا بفرماید: "بسم الله الرحمن الرحیم قل الحمد لله رب العالمین...".

مترجم: (چون سوره علق به عبارتى آغاز شده كه معناى"قل"را مى‏دهد اگر سوره حمد هم بلا فاصله با آن سوره نازل شده بود باید كلمه"قل"و یا"اقرء"در اول آن قرار مى‏داشت).

و نیز لازم بود كه در این سوره گفتار در جمله"مالك یوم الدین"تمام شود زیرا بقیه سوره از غرض بیگانه است از طرفى ختم شدن سوره در جمله"مالك یوم الدین"از نظر بلاغت قرآن شریف مناسب‏تر و لایق‏تر بود.

بله در سوره حجر كه به شهادت مضامین آیاتش از سوره‏هاى مكى است و بیانش خواهد آمد فرموده: "و لقد آتیناك سبعا من المثانى و القرآن العظیم" (42) و مراد از كلمه"سبع مثانى" سوره حمد است كه در آیه شریفه در مقابل قرآن عظیم قرار گرفته و این منتها درجه تجلیل و تعظیم از سوره حمد است و لیكن با همه این احوال سوره حمد قرآن نامیده نشده بلكه هفت آیه از آیات قرآن معرفى شده به دلیل اینكه آیه: "كتابا متشابها مثانى" (43) همه قرآن مثانى خوانده شده و در آیه سوره حجر سوره حمد هفت عدد از آن مثانى خوانده شده.

و با این حال از آنجا كه سوره حجر مشتمل بر نامى از سوره حمد است معلوم مى‏شود سوره حمد قبل از سوره حجر نازل شده.

و نیز از آنجائى كه سوره حجر مشتمل بر آیه"فاصدع بما تؤمروا عرض عن المشركین انا كفیناك المستهزئین..." (44) مى‏فهمیم كه رسولخدا ص مدتى دست از انذار كشیده بود و در این آیه مجددا مامور بدان شده كه مى‏فرماید: "فاصدع"پس از سوره حجر دو چیز استفاده شد یكى ترك انذار و دیگر نزول سوره حمد قبل از آن و شما از كجا ثابت مى‏كنید كه نزول حمد قبل از ترك انذار بوده؟.

و اما سوره مدثر و مطالبى را كه مشتمل است چون آیه"قم فانذر"اگر گفته شود همه آن یك باره نازل شده حال آیه: "قم فانذر"حال آیه: "فاصدع بما تؤمر"در سوره حجر است و نیز حال جمله"و اعرض عن المشركین"در سوره حجر حال جمله"ذرنى و من خلقت وحیدا"در سوره مدثر است و هر دو مضمونى نزدیك به هم دارند، از هر دو فهمیده مى‏شود اولا كسانى مزاحم دعوت رسول خدا ص بوده‏اند و در ثانى رسول خدا ص مدتى انذار را تعطیل كرده بود.

و چنانچه سوره مدثر قطعه قطعه نازل شده باز از سیاق آن بر مى‏آید كه تنها صدر آن در آغاز رسالت نازل شده و بقیه بعد از تعطیل انذار آمده است.

و ثالثا اینكه مى‏گوید: (روایاتى كه مى‏گوید قرآن قبل از بعثت و یكپارچه در شب قدر از لوح محفوظ به بیت المعمور نازل شده و بعد از بعثت‏به تدریج از بیت المعمور بر رسول خدا ص نازل مى‏شده روایاتى است جعلى و خرافى چون مخالف كتاب است و مضمونى مستقیم ندارد، بلكه مراد از لوح محفوظ عالم طبیعت و مراد از بیت المعمور كره زمین است)گفتارى است‏خطا و افتراء و به دلیل اینكه اولا: ظاهر هیچ آیه‏اى از آیات قرآن مخالف با این روایات نیست و بیانش از نظر خواننده گذشت.

و ثانیا: در روایات نامبرده نفرموده‏اند: قرآن قبل از بعثت، یك جا به بیت المعمور نازل شد، و كلمه یك جا را مفسر نامبرده در اثر دقت نكردن در روایات اضافه كرده و ثالثا: تفسیر لوح محفوظ به عالم طبیعت تفسیرى است‏بسیار زشت و خنده‏آور، و ما نمى‏دانیم بنا به گفته وى به چه مناسبت عالم طبیعت در كلام خدا لوح محفوظ خوانده شده؟، آیا از این جهت است كه عالم طبیعت از تغیر و دگرگونى محفوظ است؟كه عالم طبیعت جاى همه دگرگونى‏ها است چون عالم حركات است و ذوات موجودات سیال و صفاتشان هر لحظه در تغییر است.

و یا از این جهت لوح محفوظ خوانده شده كه تكوینا و یا تشریعا از فساد و تباهى محفوظ است؟كه این نیز خلاف واقع است، براى اینكه عالم طبیعت عالم كون و فساد است.و یا بدین جهت‏بوده كه از اطلاع اغیار محفوظ است‏یعنى غیر اهل اطلاع كسى از اسرار آن آگاه نیست همچنانكه آیه شریفه: "انه لقرآن كریم فى كتاب مكنون لا یمسه الا المطهرون" (45) خبر مى‏دهد؟كه این نیز صحیح نیست‏براى اینكه ادراك هر صاحب ادراكى نسبت‏به عالم طبیعت‏یكسان است.

و بعد از همه این اشكالات اشكال مهمى كه به وى وارد است این است كه این مفسر در توجیه نازل شدن قرآن در ماه رمضان هیچ وجه صحیحى كه هم در جاى خود صحیح باشد، و هم لفظ آیه آن را بپذیرد، نیاورده، چون خلاصه گفتارش این شد كه معناى جمله"انزل فیه القرآن"این است كه"كانما انزل فیه القرآن"یعنى گویا قرآن در ماه رمضان نازل شده و معناى آیه"انا انزلناه فى لیلة""كانا انزلناه فى لیلة" است، یعنى گویا ما قرآن را در یك شب نازل كردیم، و حال آنكه نه اهل لغت چنین معنائى از چنین عبارتى مى‏فهمد، و نه اهل عرف و آشناى به سیاق كلام.

و اگر جایز باشد كسى بگوید نزول قرآن در شب قدر به خاطر نزول سوره حمد است، كه مشتمل بر رؤوس مطالب قرآن است، باید جایز باشد كه دیگرى بگوید معناى نزول قرآن نزول همه آن، یعنى اجمال معارف آن است‏بر قلب رسولخدا ص، و هیچ مانعى هم ندارد كه كسى این حرف را بزند و بیانش در سابق گذشت.

البته در گفتار مفسر نامبرده اشكالهاى دیگرى نیز هست، كه چون بیرون از غرض ما بود متعرض آنها نشدیم.

"هدى للناس و بینات من الهدى و الفرقان"

كلمه ناس - كه عبارت است از طبقه پائین افراد جامعه كه سطح فكرشان نازلترین سطح است، بیشتر در همین طبقه اطلاق مى‏شود چنانكه آیه: "و لكن اكثر الناس لا یعلمون" (46) و آیه: "و تلك الامثال نضربها للناس و ما یعقلها الا العالمون" (47) اطلاق گردیده، معلوم مى‏شود ناس معنائى اعم از علما و غیر علما دارد.

و این اكثریت همانهایند كه اساس زندگیشان بر تقلید است و خود نیروى تشخیص و تمیز در امور معنوى به وسیله دلیل و برهان را ندارند، و نمى‏توانند از راه دلیل میان حق و باطل را تشخیص دهند، مگر آنكه كسى دیگر ایشان را هدایت نموده حق را بر ایشان روشن سازد، و قرآن كریم همان روشنگرى است كه مى‏تواند براى این طبقه حق را از باطل جدا كند، و بهترین هدایت است.

اما خواصى از مردم كه در ناحیه علم و عمل تكامل یافته‏اند، و استعداد اقتباس از انوار هدایت الهیه و اعتماد به فرقان میان حق و باطل را دارند، قرآن كریم براى آنان بینات و شواهدى از هدایت است، و نیز براى آنان جنبه فرقان را دارد، چون این طبقه را به سوى حق هدایت نموده، حق را برایشان مشخص مى‏كند، و روشن مى‏كند كه چگونه باید میان حق و باطل فرق گذاشت، همچنانكه فرمود: " یهدى به الله من اتبع رضوانه سبل السلام، و یخرجهم من الظلمات الى النور باذنه و یهدیهم الى صراط مستقیم". (48)

از اینجا علت اینكه چرا میان"هدى"و میان"بینات من الهدى"مقابله انداخت؟روشن مى‏گردد، چون مقابله میان آن دو مقابله میان عام و خاص است، قرآن براى بعضى افراد هدایت، و براى بعضى دیگر بیناتى از هدایت است.

"فمن شهد منكم الشهر فلیصمه"

كلمه"شهادت"به معناى حاضر بودن در جریان، و اطلاع یافتن از آن است، (وقتى مى‏گوئیم من در وقوع فلان امر شاهد بودم، یعنى حاضر بودم، و در نتیجه حضورم از جریان اطلاع یافتم)، و شاهد ماه رمضان بودن، به این معنا است كه انسان همچنان زنده و هوشیار بماند، تا ماه رمضان فرا رسد، و آدمى از فرا رسیدنش آگاه شود، و این شهادت هم نسبت‏به تمامى ماه صادق است، و هم نسبت‏به بعضى از آن، (مانند اینكه آدمى در اوائل ماه، مسافر باشد و در اواخر آن حاضر شود) و اما اینكه مراد از شهود شهر این باشد كه انسان شاهد رؤیت هلال رمضان باشد در حالى كه مسافر هم نباشد، صحیح نیست چون دلیلى در لفظ آیه بر آن نیست، بله از راه ملازمه آنهم در بعضى از اوقات و به كمك قرائن مى‏توان چنین معنائى را بر آیه تحمیل كرد، و لیكن در آیه هیچ قرینه‏اى بر این معنا وجود ندارد.

"و من كان منكم مریضا او على سفر فعدة من ایام اخر"

وارد ساختن این جمله در آیه مورد بحث از قبیل تكرار به منظور تاكید و غیره نیست، چون قبلا هم گفتیم دو آیه قبلى در مقام بیان حكم نبودند، و تنها در مقام زمینه‏چینى بودند، و فقط آیه سوم حكم را بیان مى‏كند، پس آیه سوم مشتمل بر جمله تكرارى نیست.

"یرید الله بكم الیسر، و لا یرید بكم العسر، و لتكملوا العدة"

كانه این جمله مى‏خواهد مجموع مطالب آیه را تعلیل كند، هم استثنا شدن مریض و مسافر و افطار كردن آن دو در ماه رمضان را، و هم روزه گرفتن در ایام دیگر سال را، چیزى كه هست اینكه جمله اول مطلب اول را تعلیل مى‏كند و مى‏فرماید چون خدا سهولت را برایتان خواسته، و جمله آخر یعنى"و لتكملوا العدة"مطلب بعد را و مى‏فرماید اینكه گفتیم به همان عدد از روزهاى دیگر سال را روزه بگیرید براى این بود كه تكمیل سى روز امرى واجب است.

و حرف"لام"در جمله"و لتكملوا العدة"الخ لام غایت است، و جمله عطف است‏بر جمله: "یرید"الخ، چون آن جمله نیز مشتمل بر معناى غایت‏بود، و تقدیر كلام این است كه:

اگر ما شما را دستور دادیم كه در سفر و مرض روزه را بخورید براى این بود كه بار تكلیف شما را سبك كنیم، و هم براى اینكه عدد سى روزه را تكمیل كرده باشیم، و بعید نیست كه ایراد جمله: "و لتكملوا العدة"باعث‏شده كه دیگر مانند آیه قبلى حكم آن صورت را كه روزه طاقت‏فرسا باشد بیان نكند چون هم بیان آیه قبلى براى اینجا نیز كافى بود و هم كلمه(سختى بر شما نخواسته)دلالت‏بر آن مى‏كرد.

"و لتكبروا الله على ما هدیكم و لعلكم تشكرون..."

ظاهر دو جمله مورد بحث‏بطوریكه لام غایت(البته غایت‏به معناى غرض كه آن نیز اصطلاح دیگرى است)اشعار دارد، این است كه مى‏خواهند غایت و نتیجه اصل روزه را بیان كنند، نه حكم استثناى مریض و مسافر را چون وقتى مى‏بینیم جمله"شهر رمضان"را مقید كرد به جمله: "الذى انزل فیه القرآن.. ."، مى‏فهمیم كه میان وجوب روزه رمضان و نازل شدن قرآن در رمضان یك نحوه ارتباط و پیوستگى وجود دارد، در نتیجه برگشت معناى غایت‏به این مى‏شود كه تلبس و اشتغال به روزه براى اظهار كبریائى حق تعالى است‏به خاطر اینكه قرآن را بر ایشان نازل فرمود، و ربوبیت‏خود و عبودیت‏بندگان را اعلام داشت، و نیز بدین منظور بود كه در مقابل اینكه به سوى حق هدایتشان فرموده و با كتاب خود برایشان حق را از باطل جدا كرده شكرش را بجاى آرند.

و چون روزه وقتى متصف به این صفت مى‏شود، یعنى وقتى شكر نعمت‏هاى خدا مى‏شود كه مشتمل بر حقیقت معناى روزه باشد، یعنى از روى اخلاص انجام شود، و روزه‏دار از آلودگیهاى طبیعت پاك باشد، و از بزرگترین مشتهیات نفس چشم بپوشد، لذا دنبال آیه نفرمود:

"و لیتشكروا الله"، چون شكر تنها با روزه واقعى محقق مى‏شود، بلكه در مقابل فرمود: "و لتكبروا الله على ما هدیكم"براى اینكه تكبیر و بزرگداشت‏خدا با صورت روزه هم انجام مى‏شود، چه اینكه این صورت، حقیقت هم داشته باشد و یا نداشته باشد، و بهمین جهت مساله شكر را با كلمه"لعل امید است" ، از تكبیر جدا كرد، و فرمود، "و لتكبروا الله على ما هدیكم، و لعلكم تشكرون"همانطور كه در اول آیات، در باره روزه فرمود: "لعلكم تتقون".

بحث روایتى

در حدیث قدسى(یعنى احادیثى كه سلسله سندش منتهى به خود خداى تعالى مى‏شود)آمده: كه خداى تعالى فرمود: روزه فقط براى من است، و من خود جزاى آن را مى‏دهم. (49)

مؤلف: این روایت را شیعه و سنى البته با مختصر اختلافى نقل كرده‏اند و وجه اینكه روزه براى خداى سبحان است این است كه تنها عبادتى است كه از امور عدمى تشكیل مى‏شود، بخلاف عبادتهاى دیگر، از قبیل نماز، و حج و امثال آن، كه از امور وجودى تركیب مى‏یابد، و یا حداقل امور وجودى هم در آنها دخالت دارند، و معلوم است كه فعل وجودى نمى‏تواند محض و خالص در اظهار عبودیت عبد و ربوبیت رب سبحان باشد، چون خالى از نقایص مادى و آفت محدودیت و اثبات انانیت نیست، و ممكن است در انجام آن قصد غیر خدا هم به میان آید، و سهمى از آن را براى غیر خدا انجام دهد، چنانكه در موارد ریا و سمعه و سجده براى غیر خدا این آفت‏ها مشاهده مى‏شود، بخلاف عملى كه همه‏اش نفى است، یعنى روزه كه عبارت است از نخوردن، ننوشیدن، و فلان و بهمان نكردن، كه صاحبش خود را بالاتر از اسارت در برابر مادیات مى‏بیند، و با خویشتن‏دارى خود را از لوث شهوات نفس پاك نگه مى‏دارد، و این امور عدمى چیزى نیست كه غیر خدا هم سهمى از آن داشته باشد، زیرا امرى است تنها میان بنده و پروردگارش و طبعا كسى جز خدا از آن با خبر نمى‏شود.

و اینكه فرموده: و"انا اجزى به"اگر كلمه"اجزى"را به صیغه معلوم بخوانیم، یعنى من جزاى آن را مى‏دهم آن وقت دلالت مى‏كند بر اینكه در دادن اجر به بنده، كسى میان او و خدا فاصله و واسطه نمى‏شود، همانطور كه بنده هم در بندگى و عبادت خدا به وسیله روزه كسى را دخیل قرار نداد، و نگذاشت كسى از روزه‏داریش با خبر شود، چنانكه در باره صدقه آمده است: صدقه را تنها خدا مى‏گیرد، و بین صدقه دهنده و خدا كسى واسطه نیست، و در قرآن هم آمده: "و یاخذ الصدقات" (50) و اما اگر" اجزى"را به صیغه مجهول بخوانیم، معنایش این مى‏شود: (خود من جزاى روزه قرار مى‏گیرم)آن وقت عبارت كنایه مى‏شود از نزدیكى روزه‏دار به خداى تعالى.

و در كافى از امام صادق ع روایت آورده كه رسول خدا ص در اوائل بعثت مدتى پشت‏سر هم روزه مى‏گرفت، بطوریكه اشخاص مطلع مى‏گفتند دیگر ترك نمى‏كند و سپس مدتى روزه را ترك مى‏كرد بطوریكه اشخاص مى‏گفتند دیگر روزه نمى‏گیرد، بعد از مدتى این رسم را رها كرد، یك روز روزه مى‏گرفت، و یك روز افطار مى‏كرد، كه این همان روزه داوود پیغمبر است، بعد از مدتى این رسم را كنار گذاشت، و در هر ماه ایام البیض آن ماه یعنى(سیزده و چهارده و پانزدهم)آن را روزه مى‏گرفت، و سپس این را هم ترك كرد، و در هر ده روز دو پنجشنبه و بین آن دو یك چهارشنبه روزه مى‏گرفت، و این رسم را تا آخر عمر ادامه داد. (51)

و از عنبسة العابد روایت‏شده كه گفت: رسولخدا ص در ایامى كه از دنیا رفت، در این رسم و برنامه بود كه همه‏ساله شعبان و رمضان و سه روز از هر ماه را روزه مى‏گرفت. (52)

مؤلف: اخبار از طریق اهل بیت ع در این باب بسیار است، و این همان روزه سنتى است كه رسول خدا ص مى‏گرفت و گرنه روزه واجب تنها همان روزه رمضان است.

و در تفسیر عیاشى از امام صادق ع روایت كرده كه در تفسیر آیه: "یا ایها الذین آمنوا كتب علیكم الصیام"فرموده: این مخصوص مؤمنین است. (53)

و از جمیل روایت آورده كه گفت: از امام صادق ع از معناى آیه: "یا ایها الذین آمنوا كتب علیكم الصیام"، و"یا ایها الذین آمنوا كتب علیكم القتال"پرسیدم، فرمود:

همه این خطاب‏ها شامل حال گمراهان و منافقین و خلاصه تمامى افرادى كه به ظاهر شهادت به توحید و نبوت و معاد داده‏اند مى‏شود. (54)

و در فقیه از حفص روایت كرده كه گفت از امام صادق ع شنیدم مى‏فرمود:

روزه ماه رمضان قبل از امت اسلام بر هیچ امتى واجب نبود، عرضه داشتم: پس اینكه خداى عزوجل مى‏فرماید: "یا ایها الذین آمنوا كتب علیكم الصیام كما كتب على الذین من قبلكم" چیست؟فرمود: بله ماه رمضان قبل از امت اسلام روزه‏اش واجب بوده، اما نه بر امتها بلكه تنها بر انبیاى آنان، خداوند امت اسلام را بر سایر امم برترى داده، چیزى را كه بر رسول خود واجب كرده بود بر امتش هم واجب فرمود. (55)

مؤلف: این روایت‏به خاطر اینكه اسماعیل بن محمد در سند آن هست ضعیف است، و این معنا در روایتى دیگر از عالم ع آمده كه آنهم مرسل است، یعنى اصلا سندش ذكر نشده، و به نظر مى‏رسد هر دو روایت‏یكى باشد، و به هر حال از اخبار آحاد است، و ظاهر آیه هم مساعد با این نیست كه مراد از جمله"كما كتب على الذین من قبلكم"تنها خصوص انبیا باشد، و به فرضى كه چنین چیزى منظور بوده، از آنجائى كه مقام مقام زمینه‏چینى و تشویق و ترغیب بوده، تصریح به اسم آن انبیا از كنایه بهتر و مؤثرتر بود، و خدا دانا است.

و در كافى از كسى كه از امام صادق ع سؤال نموده روایت كرده كه گفت:

پرسیدم آیا كلمه"قرآن"و كلمه"فرقان"به یك معنا است؟و یا هر یك معنائى جداگانه دارد؟

فرمود: قرآن همه كتاب خدا است، و فرقان تنها آن آیاتى است كه احكام واجب را در بر دارد. (56)

و در كتاب جوامع از آن جناب ع روایت كرده كه فرمود: فرقان عبارت است از هر آیه محكمى كه در قرآن است. و در تفسیر عیاشى و قمى از آن جناب ع روایت آورده‏اند كه فرمود: فرقان عبارت است از هر امر محكمى كه در قرآن است، و كتاب عبارت است از آن آیاتى كه انبیاى قبل را تصدیق مى‏كند. (57)

مؤلف: خود كلمه"فرقان"و كلمه"كتاب"هم با معنائى كه در روایت‏براى آن دو شده سازگار است، و در بعضى از اخبار آمده كه كلمه"رمضان"یكى از اسماى خداى تعالى است پس دیگر شایسته نیست كسى بگوید رمضان آمد و رمضان رفت، بلكه باید گفت: ماه رمضان آمد و ماه رمضان رفت، (تا آخر حدیث)و این روایت‏خبر واحدى است كه در باب خودش غریب است، و این كلام از میان مفسرین از قتاده نیز نقل شده.

ولى در اخبارى كه راجع به اسامى خداى تعالى وارد شده نام"رمضان"دیده نمى‏شود، علاوه بر اینكه كلمه"رمضان"بدون اینكه كلمه"ماه"قبل از آن آید و نیز كلمه "رمضانان""دو رمضان"در روایات وارده از رسولخدا ص و ائمه اهل بیت ع بسیار آمده، و این جدا بعید است كه احتمال دهیم هر جا كلمه"رمضان" در احادیث آمده"شهر رمضان"بوده، و راوى كلمه"شهر"را از آن انداخته باشد. (58)

و در تفسیر عیاشى از صباح بن نباته روایت‏شده كه گفت: من به امام صادق ع عرضه داشتم: ابن ابى یعفور به من دستور داد چند مساله را از شما بپرسم حضرت پرسید آن مسائل چیست؟عرضه داشتم: او از شما مى‏پرسد: وقتى ماه رمضان آمد و من در منزل باشم آیا جایز است مسافرت كنم؟فرمود: خداى تعالى مى‏فرماید: "فمن شهد منكم الشهر فلیصمه"، پس هر كس ماه رمضان را درك كند و در میان خانواده‏اش باشد نمى‏تواند مسافرت كند، مگر براى حج و یا عمره، و یا براى طلب مالى كه مى‏ترسد اگر به دنبالش نرود تلف بشود. (59)

مؤلف: و این نكته استفاده لطیفى است كه امام از اطلاق آیه براى حكم كراهت‏سفر كرده است چون مسافرت در رمضان جایز است اما با كراهت.

و در كافى از على بن الحسین ع روایت آورده كه فرمود: اما روزه در سفر و در حال مرض، عامه در آن اختلاف كرده‏اند، بعضى گفته‏اند: مریض و مسافر مى‏تواند روزه بگیرد، و بعضى دیگر گفته‏اند نباید بگیرد، طایفه سوم گفته‏اند مختار است، اگر خواست‏بگیرد و اگر نخواست نگیرد، ولى ما مى‏گوئیم باید در این دو حال حتما روزه را بشكند، و افطار كند، (منظور این است كه روزه نباید بگیرد، پس اگر در سفر و یا حال مرض روزه بگیرد روزه‏اش درست نیست‏باید آن چند روز را دوباره قضا كند)براى اینكه خداى عزوجل مى‏فرماید، "فمن كان منكم مریضا او على سفر فعدة من ایام اخر". (60)

مؤلف: این روایت را عیاشى نیز نقل كرده است.

و در تفسیر عیاشى از امام باقر ع روایت آورده كه در تفسیر جمله"فمن شهد منكم الشهر فلیصمه" فرموده: چقدر این بیان براى كسى كه تعقلش كند روشن است!براى اینكه در عبارتى كوتاه این معنا را رسانده، كه هر كس ماه رمضان را درك كرد باید روزه‏اش را بگیرد، و هر كس در ماه رمضان مسافرت كرد باید روزه‏اش را بخورد. (61)

مؤلف: روایات وارده از ائمه اهل بیت ع در اینكه مریض و مسافر حتما باید روزه‏اش را بخورد بسیار زیاد است، و این مذهب ائمه اهل بیت ع است، (بخلاف علماى اهل سنت كه روزه رمضان را براى مسافر و مریض اختیارى مى‏دانند)، و آیه شریفه بطوریكه خواننده توجه فرمود بر مذهب ائمه اهل بیت ع دلالت دارد. (62)

و نیز در تفسیر عیاشى از ابى بصیر روایت آمده كه گفت: من از امام ع از معناى جمله: "و على الذین یطیقونه فدیة طعام مسكین"پرسیدم فرمود: منظور بیماران و سالخوردگانى است كه توانائى روزه گرفتن ندارند. (63)

و باز در همان تفسیر از امام باقر ع در تفسیر همان آیه نقل كرده، كه فرمود:

منظور سالخورده و كسى است كه عطش آزارش مى‏دهد. (64)

و نیز در همان تفسیر از امام صادق ع روایت آورده كه فرمود منظور زنى است كه از جان فرزندش بترسد و سالخوردگانى كه روزه برایشان طاقت‏فرسا باشد. (65)

مؤلف: روایات در تفسیر آیه، از ائمه ع بسیار است، و در روایت ابى بصیر مراد از مریض آن بیمارانى‏اند كه قبل از ایام ماه رمضان بیمار باشند و نتوانند قضاى روزه رمضان را در سایر ایام سال بجا آورند، چون واضح است كه كلمه(مریض)در جمله: "فمن كان منكم مریضا"شامل مریض نامبرده نمى‏شود، و كلمه(عطاش)كه در روایت آمده به معناى بیمارى عطش است. (66) (كه ظاهرا همان مرض قند باشد)." مترجم" باز در همان تفسیر از سعید از امام صادق ع روایت آمده كه فرمود: در عید فطرهم تكبیر هست، عرضه داشتم تكبیر كه غیر از روز قربان نیست، فرمود: چرا در عید فطر هم هست، لیكن مستحب است كه در مغرب و عشاء و فجر و ظهر و عصر و دو ركعت نماز عید گفته شود. (67)

و در كافى از سعید نقاش روایت كرده كه گفت امام صادق ع فرمود: براى من در شب عید فطر تكبیر هست، اما واجب نیست‏بلكه مستحب است، مى‏گوید، پرسیدم این تكبیر در چه وقت مستحب است؟ فرمود در شب عید در مغرب و عشا و در نماز صبح و نماز عید آنگاه قطع مى‏شود، مى‏گوید عرضه داشتم: چگونه تكبیر بگویم؟فرمود: مى‏گوئى"الله اكبر، الله اكبر، لا اله الا الله، و الله اكبر، الله اكبر و لله الحمد، الله اكبر على ما هدانا"و منظور از كلام خدا كه مى‏فرماید: "و لتكملوا العدة"همین است، چون معنایش این است كه نماز را كامل كنید.و خدا را در برابر اینكه هدایتتان كرده تكبیر كنید، و تكبیر همین است كه بگوئید:

"الله اكبر، لا اله الا الله، و الله اكبر، و لله الحمد"راوى مى‏گوید در روایت دیگرى آمده كه تكبیر آخر را چهار بار باید گفت. (68)

مؤلف: اختلاف این دو روایت كه یكى تكبیر را در ظهر و عصر نیز مستحب مى‏داند و دیگرى نمى‏داند ممكن است‏حمل شود بر مراتب استحباب، یعنى دومى مستحب باشد، و اولى مستحب‏تر، و اینكه فرمود: منظور از(و لتكملوا العدة)اكمال نماز است‏شاید منظور این باشد كه با خواندن نماز عید، عدد روزه را تكمیل كنید و باز خود تكبیرات را بگوئید، كه خدا شما را هدایت كرد، و این با معنائى كه ما از ظاهر جمله، "و لتكبروا الله على ما هدیكم..."فهمیدیم منافات ندارد، براى اینكه كلام امام استفاده حكم استحبابى از مورد وجوب است، نظیر آنكه در سابق در جمله: "فمن شهد منكم الشهر فلیصمه" گذشت، كه گفتم از آن، كراهت مسافرت در ماه رمضان براى كسى كه اول ماه را درك كند استفاده كرده‏اند، و اختلاف آخر تكبیرات در دو جاى روایت اخیر مؤید این احتمال است كه بعضى داده و گفته‏اند در جمله:

"و لتكبروا الله على ما هدیكم"تكبیر به دلیل اینكه با حرف(على)متعدى شده متضمن معناى حمد است.

و در تفسیر عیاشى از ابن ابى عمیر از امام صادق ع روایت كرده كه گفت: به آن حضرت عرضه داشتم: فدایت‏شوم احادیثى كه در بین ما بر سر زبانها جریان دارد مبنى بر اینكه رسول خدا ص بیست و نه روز روزه مى‏گرفت، بیشتر است از احادیثى كه مى‏گوید، سى روز روزه مى‏گرفت؟آیا احادیث اول درست است؟فرمود یك كلمه از آنها سخن خدا نیست، و رسول خدا ص غیر از سى روز روزه نگرفته، و علتش هم این است كه قرآن مى‏فرماید: "و لتكملوا العدة"و آیا رسولخدا ص آن را ناقص مى‏كرد؟ (69)

مؤلف: اینكه امام فرمود: (آیا رسولخدا ص آنرا ناقص مى‏كرد) استفهامى است انكارى، و روایت دلالت دارد بر بیانى كه ما كردیم، و گفتیم ظاهر تكمیل، تكمیل ماه رمضان است.

و در محاسن برقى از بعضى راویان شیعه نقل كرده كه او بدون ذكر سند گفته منظور از تكبیر در جمله: "و لتكبروا الله على ما هدیكم"تعظیم، و منظور از هدایت، ولایت است. (70)

مؤلف: اینكه هدایت‏به معناى ولایت‏باشد از باب تطبیق كلى بر مصداق است و ممكن است از قبیل همان قسم بیاناتى باشد كه نامش را تاویل گذاشته‏اند، چنانكه در بعضى از روایات آمده و در معناى دو كلمه"یسر و عسر"فرموده‏اند: یسر ولایت و عسر مخالفت‏با خدا و دوستى با دشمنان خداست.

و در كافى از حفص بن غیاث از امام صادق ع نقل كرده كه گفت: از آن جناب از كلام خداى عزوجل پرسیدم، كه مى‏فرماید: "شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن"، چطور مى‏فرماید قرآن در ماه رمضان نازل شد، با اینكه در دو دهه بین اول و آخرش نازل شده؟ (71)

امام ع فرمود: قرآن در ماه رمضان یك باره به بیت المعمور نازل شد و سپس در طول بیست‏سال به تدریج‏به زمین نازل گردید، آنگاه فرمود: رسولخدا ص فرموده صحف ابراهیم در اولین شب از ماه رمضان نازل شد، و تورات در روز ششم رمضان، و زبور در هیجدهم رمضان و قرآن در بیست و سوم از ماه رمضان نازل شده.

مؤلف: این روایت را كه كافى از امام صادق و آن جناب از رسولخدا ص نقل كرده الدر المنثور به چند طریق آن را از واثلة بن اسقع از رسولخدا ص نقل كرده است (72) .

و نیز در كافى و فقیه از یعقوب روایت كرده كه گفت: مردى را شنیدم كه از امام صادق ع از شب قدر مى‏پرسید، كه آیا گذشته و یا همه‏ساله هست؟فرمود: اگر شب قدر از بین برود، و برداشته شود، قرآن هم برداشته مى‏شود. (73)

و در الدر المنثور از ابن عباس روایت كرده كه در باره ماه رمضان و لیله مباركه و لیله قدر گفت: لیله قدر همان لیله مباركه است كه در ماه رمضان واقع است، كه در آن ماه قرآن كریم از ذكر به بیت المعمور نازل شد، و بیت المعمور همان موقع ستارگان در آسمان دنیا است، كه قرآن در آنجا قرار گرفت، و سپس به تدریج‏به رسولخدا ص نازل شد، قسمتى در امر و قسمتى در نهى و آیاتى در باره جنگها نازل مى‏شد. (74)

مؤلف: این معنا از غیر ابن عباس مانند سعید بن جبیر نیز روایت‏شده، و از گفتار ابن عباس چنین بر مى‏آید كه این نظریه خود را از آیات قرآنى استفاده كرده، مانند آیه: "و الذكر الحكیم" (75) و آیات: "و كتاب مسطور فى رق منشور و البیت المعمور و السقف المرفوع" (76) و آیات"فلا اقسم بمواقع النجوم، و انه لقسم لو تعلمون عظیم، انه لقرآن كریم، فى كتاب مكنون لا یمسه الا المطهرون‏» (77) و آیه: «و زینا السماء الدنیا بمصابیح و حفظا» (78) كه ارتباط گفتار ابن عباس با همه این آیات روشن است، تنها نقطه ابهامى كه در كلام وى هست و معلوم نیست كه از كجاى قرآن استفاده كرده، این است كه گفته: محل ستارگان، آسمان اول، و موطن قرآن است، و دلالت آیات سوره واقعه بر این معنا روشن نیست.

بله در روایات ائمه اهل بیت علیهم السلام آمده كه بیت المعمور در آسمان است كه ان شاء الله بحث ما پیرامون آن خواهد آمد.

مطلب دیگرى كه تذكرش لازم است، این است كه احادث هم مانند قرآن كریم محكم و متشابه دارد، و اشاره و رمز در میان احادیث‏بسیار شایع است، و مخصوصا در مثل اینگونه حقایق (كه فهم بشر از دركش عاجز است) مانند لوح، و قلم، و حجب، و آسمان و بیت معمور، و بحر مسجور، لا جرم بر یك فرد دانشمند لازم است كه براى بدست آوردن معناى واقعى كلام سعى كند قرائن كلام را بدست آورد.

پى‏نوشت‏ها:

1- و او را(یوسف را)به بهاى ناچیزى، درهمى چند فروختند."سوره یوسف آیه 20"

2- اى كسانى كه ایمان آورده‏اید براى شما در باره كشتگان قصاص مقرر شد."سوره بقره آیه 178"

3- بر شما مقرر شد هنگامى كه مرگ یكى از شما فرا رسد اگر مالى بجاى گذارد براى پدر و مادر و خویشاوندان وصیت كند. «سوره بقره آیه 180»

4- خدا قضاء رانده كه من و رسولانم غلبه خواهیم كرد."سوره مجادله آیه 21"

5- مى‏نویسیم آنچه از پیش فرستادند، و آنچه اثر كه از دنبال دارند."سوره یس آیه 12"

6- و بر ایشان(بنى اسرائیل)نوشتیم كه شخص در مقابل شخص است(یعنى اگر كسى دیگرى را كشت اولیاء مقتول حق دارند قاتل را بكشند و جان او برابر مقتول است.)"سوره مائده آیه 45"

7- اگر نیكى كنید به خود نیكى كرده‏اید، و اگر بدى كنید نیز به خود كرده‏اید."سوره اسراء آیه 7"

8- هان اى مردم شما همان محتاجان به خدائید، و خدا همانا بى‏نیاز است."سوره فاطر آیه 15"

9- ما خبر داریم از اینكه سخن آنان تو را اندوهناك كرده، ولى آنها تو را تكذیب نمى‏كنند، بلكه ستمكاران آیات خدا را انكار مى‏كنند."سوره انعام آیه 33"

10- به سوى آفریننده‏تان بازگشت كنید و خودتان را(یعنى كسانى را كه گوساله پرستیده‏اند)بكشید آن براى شما بهتر است."سوره بقره آیه 54"

11- بشتابید به سوى ذكر خدا و سوداگرى را واگذارید این براى شما بهتر است."سوره جمعه آیه 9"

12- ایمان به خداى آورید و در راه خدا با مال و جان خود جهادى كنید این براى شما بهتر است اگر بدانید."سوره صف آیه 11".

13- ما آن را(قرآن را)كتابى خواندنى و عربى كردیم باشد كه شما دركش كنید."سوره زخرف آیه 3"

14- و قرآنى كه آن را قسمت قسمت كردیم تا كم كم بر مردمش، بخوانى و به تدریج نازلش كردیم." سوره اسراء آیه 106"

15- خدا سخن آن كس كه در باره همسرش با تو مجادله مى‏كرد و به خدا شكوه مى‏كرد شنید، و خدا همه گفتگوى شما را مى‏شنود."سوره مجادله آیه 1"

16- و چون تجارت یا لهوى مى‏بینند تو را در وسط سخن در حالى كه ایستاده‏اى رها مى‏كنند."سوره جمعه آیه 11"

17- مردانى كه عهد خود را كه با خدا بسته‏اند وفا مى‏كنند، بعضى از ایشان عمرشان سرآمده، و بعضى دیگر منتظر سرآمدن عمرند، و كمترین گوشه‏اى از عهد خود را دگرگون نمى‏سازند."سوره احزاب آیه 23"

18- سوگند به كتاب روشنگر كه ما آن را در شبى با بركت نازل كردیم، كه ما همواره كار بیم رسانى را داشته‏ایم."سوره دخان آیه 3"

19-ما آن را در شب قدر نازل كردیم."سوره قدر آیه 1"

20- سوره بقره آیه 185

21- سوره دخان آیه 3

22- سوره قدر آیه 1

23- مثل آبى كه ما آن را از بالا نازل كرده‏ایم."سوره یونس آیه 24"

24- كتابى كه ما نازلش كردیم بر تو كتابى پر بركت تا در آیاتش تدبر كنند."سوره ص آیه 29"

25- كتابى است كه قبلا نزد حكیم خبیر، فشرده بود، و سپس آیاتش از هم جدا شد."سوره هود آیه 1"

26- محققا براى آنها كتابى آورده‏ایم كه از روى علم تفصیل دادیم كتابى كه هدایت و رحمت است‏براى قومى كه ایمان آورند آیا جز تاویل آن را منتظرند روزى كه تاویلش بیاید آنها كه از پیش آن را فراموش كرده‏اند اقرار مى‏كنند كه رسولان پروردگار ما به حق آمده و حق گفتند."سوره اعراف آیه 52 - 53"

27- این كتابى نیست كه بتوان به خدا افتراء زد، لیكن مصدق كتب آسمانى عصر خودش و تفصیل همان كتابها است كتابى است‏بدون شك از ناحیه رب العالمین(تا آنجا كه مى‏فرماید): بلكه اینان چیزى را تكذیب مى‏كنند كه احاطه علمى بدان ندارند، و هنوز تاویلش نیامده."سوره یونس آیه 39 - 37"

28- حم سوگند به كتاب روشنگر كه ما آن را كتابى خواندنى و عربى كردیم، تا شاید شما تعقل كنید، و گرنه آن كتاب در كتابى اصلى بود، كه نزد ما مقامى بلند و فرزانه دارد."سوره زخرف آیه 1 - 4"

29- سوگند به جایگاههاى ستارگان نخورم، و آن اگر بدانید سوگندى بزرگ است محققا قرآنى است ارجمند در نامه‏اى نهفته، جز پاك شدگان به آن دسترسى نیابند نازل كردنى از پروردگار جهانیان است. "سوره واقعه آیه 80"

30- آن قرآنى مجید است كه در لوح محفوظ قرار دارد."سوره بروج آیه 22"

31- بلكه آن قرآنى است ارجمند در لوحى محفوظ."سوره بروج آیه 22"

32- ماه رمضان كه در آن قرآن را نازل كردیم."سوره بقره آیه 185"

33- ما نازل كردیم قرآن را در شب قدر."سوره قدر آیه 1"

34- ما نازل كردیم قرآن را در شبى مبارك."سوره دخان آیه 2"

35- در قرآن قبل از تمام شدن وحیش عجله مكن."سوره طه آیه 114"

36- زبان خود را بدان حركت مده، كه به آن عجله كرده باشى، چونكه جمع آن و نیز خواندش به عهده ما است، پس همینكه آنرا خواندیم خواندنش را پیروى كن، و سپس به عهده ما است كه آنرا بیان كنیم." سوره قیامت آیات 15 - 19"

37- سوره آل عمران آیه 7

38- ما نازل كردیم قرآن را در شبى مبارك و ما هستیم بیم دهندگان."سوره دخان آیه 2"

39- سوره علق آیه 1

40- اى جامه بخود پیچیده برخیز و بترسان."سوره مدثر آیه 2 - 1"

41- آیا دیدى آن كسى را كه بنده‏اى را از اینكه نماز بخواند نهى مى‏كرد، تو اى نهى كننده هیچ مى‏دانى كه اگر آن بنده بر راه راست‏باشد، و یا به پرهیزكارى دستور دهد، دیگر جا ندارد كه تو او را از نمازش نهى كنى، اى پیامبر تو بگو آیا مى‏دانى آن نهى كننده را كه اگر تو را تكذیب كند، و از تو روى بگرداند چه كیفرى خواهد داشت؟راستى آیا او نمى‏داند كه خدا رفتار او را مى‏بیند، و از قصد او اطلاع دارد؟بداند كه جریان به این سادگى‏ها نیست اگر از آزار پیامبر دست‏برندارد موى پیشانى او را كه موى پیشانى مردى دروغگو و خطاكار است‏خواهیم گرفت، پس باید اهل مجلس و قبیله و عشیره خود را بخواند، تا او را یارى دهند ما هم به زودى زبانه دوزخ را علیه او خواهیم خواند، تا او را فراگیرد.نه چنان است فرمان او مبر و نماز را ترك مكن همچنان سجده كن و نزدیك شو."سوره علق آیه 19"

42- و همانا تو را هفت آیه و این قرآن بزرگ را دادیم."سوره حجر آیه 87"

43- سوره زمر آیه 23

44- آنچه را دستور داده‏اى آشكار كن و از مشركان روى گردان."سوره حجر آیه 95"

45- سوره واقعه آیه 79.

46- ولى بیشتر مردم نمى‏دانند."سوره روم آیه 30"

47- و این مثلها را براى مردم مى‏زنیم و لیكن به جز دانایان آن را نمى‏فهمند."سوره عنكبوت آیه 43"

48- خداوند به وسیله قرآن كسانى را كه پیرو خوشنودى اویند به سوى راههاى سلامت هدایت نموده از ظلمت‏ها به سوى نور بیرون مى‏كند با اذن خودش و به سوى صراط مستقیمشان راه مى‏نمایاند." سوره مائده آیه 16"

49- بحار الانوار ج 96 ص 245 حدیث 14

50- و خداوند مى‏گیرد صدقات را."سوره توبه آیه 105"

51 و52- فروع كافى ج 4 باب صوم رسول الله ص ص 89 و 91

53 و 54- تفسیر عیاشى ج 1 ص 78

55- فقیه ج 2 ص 61 حدیث 14

56- اصول كافى ج 2 ص 630 ح 11

57- تفسیر عیاشى ج 1 ص 9 و تفسیر قمى ج 1 ص 96

58- وسائل ج 7 ص 232

59- تفسیر عیاشى ج 1 ص 80

60- فروع كافى ج 4 ص 86

61- عیاشى ج 1 ص 81

62- وسائل ج 7 ص 154 و ص 123

63- تفسیر عیاشى ج 1 ص 78 - 79

64 و 65- تفسیر عیاشى ج 1 ص 78 - 79

66 و 67- تفسیر عیاشى ج 1 ص 82

68-فروع كافى ج 4 ص 166

69- تفسیر عیاشى ج 1 ص 82

70- محاسن ص 107 باب ولایت

71- اصول كافى ج 2 ص 628

72- الدر المنثور ج 1 ص 189

73- فروع كافى ج 4 ص 158 حدیث 7 و فقیه ج 2 ص 101

74- الدر المنثور ج 1 ص 189

75- سوره آل عمران آیه 58

76- سوگند به كتاب سطربندى شده در اوراقى انتشارپذیر، و سوگند به بیت معمور و سقف بلند گشته."سوره طور آیه 5"

77- سوگند به محل ستارگان كه این سوگند اگر بدانید سوگندى است عظیم، كه قرآن كریم در كتاب پنهان بوده، كتابى كه جز پاكان با آن تماس ندارند. «سوره واقعه آیه 79»

78- ما آسمان دنیا را به چراغهائى زینت دادیم. «سوره فصلت آیه 12».

ترجمه المیزان جلد دوم صفحه 3

استاد علامه طباطبایى رضوان الله تعالى

چهارشنبه 19/3/1389 - 3:43
شعر و قطعات ادبی
1389

غم عالم نصیب جان ما بی 


بدور ما فراغت کیمیا بی 


رسد اخر بدرمان ، درد هر کس 


دل ما بی که دردش بی دوا بی

 



 


بدور ما فراغت کیمیا بی 


رسد اخر بدرمان ، درد هر کس 


دل ما بی که دردش بی دوا بی

 
غم عالم نصیب جان ما بی 



شاتو بریان میگه: 

 خوشبختی توپی است 

 که وقتی می غلتد به دنبالش می رویم و 

 وقتی توقف می کند به ان لگد می زنیم

قصه از کجا شروع شد

قصه از غلط شروع شد
از یه اشتباه ساده
از یه خنده‌ای كه گم شد
تو یه بغض بی‌اراده

دست تو یا دست تقدیر
گاهی آدم، بد میاره
قصه از غلط شروع شد
من به تو ربطی نداره

سادگی مو تو شکستی
آینه‌ها دروغ نمی ‌گن
تو ولی خودت نبودی
خود من بودی، خود من

شاکی‌ام اما نه از تو
از خودم لجم گرفته
از خودم كه بیشتر از تو
منو دست كم گرفته

منو دست كم گرفتی
تو كه اسم من باهاته
ولی من دروغ نمی گم
پشت این آیینه، ماته

مات و ماتم ‌زده از تو
تا ته قصه شكستم
تو به انتها رسیدی
من چمدونمو بستم

باورم می کنی یا نه
نمی دونم ، نمی دونم
قصه از غلط شروع شد
اینو از چشات می خونم
+ نوشته شده در  پنجشنبه نوزدهم مهر 1386ساعت 1:27 بعد از ظهر  توسط محمد رضا  |  GetBC(211);111 نظر

سلام

سلام به تمامی عزیزان

مدتی در گیر بودم و منو تمامی دوستان شرمنده کردن امیدوارم بتونم زحماتتان راجبران کنم

دست بوس شما

محمد رضا



م


 

 

 

غروب هایی که دیگه نیستی

غروبایی که نیستی،تو دلم،انگاری اشوب روز محشره.......

یه جوری هوای غربت می گیرم،انگاری غروب روز محشره.......

همه چی رنگ بد خاکستری،همه چی رنگ شکستنددلم رو میگره.......

امیدای زنده ی تو دل من،با غروب دوباره از نو میمیره

کاش تو این اسمون بی انتها،دل من یه گوشه جا داده بشه توی دلت.....

پشت این ستاره های کاغذی،راس راسی ستاره ای زاده بشه......

صورتش مثل تو باشه،مث تو،ساده و روشن و پاک افتابی.....

بدرخشه تو شبای سرد من،بدرخشه تو شبای بی خوابی من......

یه ترانه بخونه تو گوش من،من براش غصه هامو گریه کنم و اشکامو جاری کنم...

تلخی روزای بی ترانه رو،تلخی جمعه ها رو گریه کنم.......

بگه این ابر سیاه گریه دار،چرا از تو اسمون رد نمیشه.......

میگذره تلخی این تنگ غروب،یا می مونه پشت شیشه برای همیشه؟!

اما باز غروب و خیال من فکر روزای بلند و روشنه

توی سینه قلب بی قرار من،مثل یه زندونیه،مثل منه!!.



چند کلامی بدون حاشیه........

هر کس خوب میداند در این دنیایی پهناور هر جانداری نیازمند هم نوع خودش میباشد...

در این میان انسانها از این قاعده مستثنی نیستند............

منو تو میدانیم..............

بلبل نیازمند گل است ""شمع نیاز مند پروانه""دریا عاشق موجاش.........و............

اول اشنایی در تو صلا بت خاصی دیدم که بیان ان قابل توصیف نیست....

در چشمانت صفا وصمیمیت ودر وجودت تابیعیت خاصی دیدم.....

در پایداری عشقت ترا مثل کوهی استوار میپنداشتم در برابر تمام ناملایمات زندگی...

و بخودم میبالیدم که الحق روی تمام عاشفان را سفید کردم....

اگر میخواستم از تو بنویسم شاید هر کدام برای من یک شاهنامه میشد......

وقتی تو با امدنت مرا از تمای لذتهای دنیوی بی نیاز کردی...........

و چشم مرا بجز خودت بر همه پوشاندی.........

پس حال چگونه میشه با رفتنت ..................................؟؟؟؟؟؟

بیا و روزهای ابری مرا افتاب بده .............

من تشنه تو هستم.............

بر من بتاب و روشنی بده و جرعه جرعه ابم بده و پاره پاره دل مرا جمع کن...........

و دوباره جانم بده....................

 

 

 

 

 

خیال کردم برام یک عمر میمونه..........

خیال کردم برام یک عمر میمونه....

گمان کردم برام یک همزبونه.....

نگفته بود پی یک عشق دیگست......

تا تحقیرم کنه دل بسوزونه.......

نگفت به فکر فرصتی دوبارست.......

برای دل بریدن فکر چارست...........

نگفت به فکر تحقیر نگامو شکستن غرور پاره پارست...........

حالا به مرگمم راضی نمیشه ................

میخواد جون بکنم واسش همیشه................

درسته کولی بی کسو کارم...................

اما واسه خودم منم خدایی دارام....................

برای دیدن روز عذابت دارام ثانیه ها رو میشمارم

 

 

 

 

اگر................................

اگر دروغ رنگ داشت
هر روز،شاید
ده ها رنگین کمان
در دهان ما نطفه میبست
و بیرنگی کمیاب ترین چیزها بود
اگر عشق، ارتفاع داشت
من زمین را در زیر پای خود داشتم
و تو هیچگاه عزم صعود نمیکردی
آنگاه شاید پرچم کهربایی مرا در قله ها
به تمسخر میگرفتی !
اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت
عاشقان سکوت شب را ویران میکردند
اگر براستی خواستن توانستن بود
محال نبود،وصال
و عاشقان که همیشه خواهانند
همیشه میتوانستند تنها نباشند
اگر گناه وزن داشت
هیچ کس را توان آن نبود که گامی بردارد
تو از کوله بار سنگین خویش ناله میکردی
و شاید من، کمر شکسته ترین بودم
اگر غرور نبود
چشمهایمان به جای لبها سخن نمیگفتند
و ما کلام دوستت دارم را
در میان نگاه های گهگاه مان جستجو نمیکردیم
اگر دیوار نبود
نزدیک تر بودیم،
همه وسعت دنیا یک خانه میشد
و تمام محتوای یک سفره
سهم همه بود
و هیچکس در پشت هیچ ناکجایی پنهان نمیشد
اگر ساعتها نبودند
آزاد تر بودیم،
با اولین خمیازه به خواب میرفتیم
و هر عادت مکرر را
در میان بیست و چهار زندان حبس نمیکردیم
اگر خواب حقیقت داشت
همیشه با تو در کنار آن ساحل سبز
لبریز از ناباوری بودم
هیچ رنجی بدون گنج نبود
اما گنجها شاید، بدون رنج بودند
اگر همه ثروت داشتند
دلها سکه را بیش از خدا نمی پرستیدند
و یکنفر در کنار خیابان خواب گندم نمیدید
تا دیگری از سر جوانمردی
بی ارزشترین سکه اش را نثار او کند
اما بی گمان صفا و سادگی میمرد،
اگر همه ثروت داشتند
اگر مرگ نبود
همه کافر بودند
و زندگی بی ارزشترین کالا بود
ترس نبود،زیبایی نبود
و خوبی هم، شاید
اگر عشق نبود
به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟
کدام لحظه نایاب را اندیشه میکردیم؟
و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟
آری! بیگمان پیش از اینها مرده بودیم
اگر عشق نبود
اگر کینه نبود
قلبها تمام حجم خود را در اختیار عشق میگذاشتند
من با دستانی که زخم خورده توست
گیسوان بلند تو را نوازش میکردم
و تو سنگی را که من به شیشه ات زده بودم
به یادگار نگه میداشتی
و ما پیمانه هایمان را در تمام شبهای مهتابی
به سلامتی دشمنانمان می نوشیدیم

 

 

 

 

اخرین احساس

نمی دونم از كجا شروع كنم ... خیلی دل تنگم نمی دونم چه دردمه
خستم از زندگی دلیلش واضحه ولی نمی تونم بگم...
الان كه دارم می نویسم ترانه ای كه خودم عاشقشم (سلطان قلبم ) رو گذاشتم و اشكام داره می ریزه
زندگی خیلی مسخره شده...  هیچ شوقی نمونده ... همش درده
بزار با یه متن (از خودم)  توصیف كنم: زندگی یعنی هجوم لحظه ها
یعنی شنیدن خاطره ها
زندگی یعنی تبسم آیینه ها
زندگی یعنی تلف شدن ثانیه ها
خالی از تمام زیبایی ها
..................................
عشق یعنی تكرار خواهش  ها
و رفتن در ژرف نای التماس
عشق یعنی خواستن بی جا
و در پی آرزو بودن
ولی هرگز نرسیدن
عشق یعنی ماتم لحظه ها
یعنی خواستن و نرسیدن
...................................
محبت یعنی كار عبث
---------------------
هیچ كسی مهربان نیست
این فقط منافع است
گاهی افتان و گاه خیزان
ولی در كل یعنی بی مفهوم...
-----------------------------------
عشق از كس یعنی التماس و كوچكی
ولی عشق از تو (امام حسین) یعنی بندگی
عشق در وجود تو خلاصه می شود
وجودی مقدس نه وجودی پر از هوس
عشق از آدمی یعنی گدایی
--------------------------------------
و اینك باید بگم خداحافظ
خداحافظی كه سلامی در بر ندارد
مانند لحظه آشنایی كه كلامی در بر ندارد
عشق و زندگی و تمام این چرندها یعنی التماس
و نمی خواهم باشم و با عزت نباشم
ونمی خواهم در این دریای ژرف عشق و زندگی
مانند كشتی طوفان زده
به هر گوشه ای در حركت باشم
گاهی در وسط گاهی در كنار و گاهی در تمامی پهنای لحظه ها
پس خواهم گفت خداحافظ تا قیامت
و  تو را به دیدار آخر فرا می خوانم
و سپس در هاله ای از ابهام رهسپار دیار حق می شوم . و شاید پس از
آن زمان مفهوم دوست داشتن را بیابی ولی افسوس كه دیر است و من نیز با تمام
احساسم و شور و شوق اشتیاقم فنا شده ام .............!!!!!!!!!!
برو با یارت عزیزم ..

                       رها کن این دل منو

                الهی صد ساله بشه عشق قشنگت عزیزم

      اما..

            یه قول بهم بده ..

                             یارتو تنها نذاری

                                        که مثل من اسیر بشه ..

                             آواره از خونه بشه

              من هم یه قول بهت میدم..

                               یه روز..

                                          یه روز فراموشت کنم



امدم عاشق شدم دیدم دروغه

امدم دوستش داشتم بازم دیدم دروغه

منو یک بازیچه قرار داد و با تمام احساسات من بازی کرد و رفت

رفت تا در کنار کسی دیگر مزه خوشبختی را بیابد

با تمام وجودم از هر چه عشق و دوست داشتنه متنفر شدم

چه جور میشه قبول کرد کسی که ۱۴ ماه ابراز عشق و علاقه میکرد حالا منو خیلی راحت کنار خیابان بکارد و کارش را به من ترجیح دهد

شما جواب منو بدهید

 



دوست داشتن

من گمان می کردم دوست داشتن4 فصلش همه آراستگیست من چه می دانستم هیبت باد زمستانی هست من چه می دانستم سبزه می پژمرد از بی آبی سبزه یخ می زند از سردی دی من چه می دانستم دل هر کس دل نیست قلبها آهن و سنگ قلبها بی خبر از عاطفه اند من چه می دانستم....


عشق دیوانگیست

اگر بگریم گویند که عاشق است
اگر بخندم گویند که دیوانه است
پس می گریم و می خندم
که بگویند یک عاشق دیوانه است


تمام هستیم

من تمام هستی ام را دامنی می کنم تا تو سرت را بر آن بنهی
تمام روحم را آغوشی می سازم تا تو در آن از هراس بیاسایی
تمام نیروئی که در دوست داشتن دارم دستی می کنم تا چهره و گیسوانت را نوازش کند
تمام بودن خود را زانوئی می کنم تا تو بر آن به خواب روی
خود را "تمام خود را" به تو می سپارم تا هر چه بخواهی از آن بیاشامی ، از آن بر گیری
و هر چه خواهی از آن بسازی
هر گونه تو بخواهی باشم

تنهایی

ای کاش تنها یکنفر هم در این دنیا مرا یاری کند
ای کاش می توانستم با کسی درد دل کنم
تا بگویم که .
من دیگر خسته تر از آنم که زندگی کنم
تا بداند غم شبها یم را....
........تا بفهمد درد تن خسته و بیمارم را
...........قانون دنیا تنهایی من است
و تنهایی من قانون عشق است....
و عشق ارمغان دلدادگیست........
و این سرنوشت سادگیست...........

منو ببخش

اگه تورو دوست دارم خیلی زیاد ، منو ببخش...

اگه تویی اون که فقط دلم میخواد، منو ببخش

منو ببخش...اگه شبا ستارهارو میشمرم...

منو ببخش اگه بهت خیلی میگم دوست دارم...

منو ببخش اگه برات سبد سبد گل میچینم...

منو ببخش اگه شبا فقط تورو خواب میبینم...

منو ببخش اگه واسه چشمای تو خیلی کمم

تو یه فرشته ای و من فقط یه آدمم

منو ببخش اگه برات میمیرم و زنده میشم

اگه با دیوونگی ام پیشه تو شرمنده میشم

منو ببخش اگه همش میسپارمت دست خدا

اگه پیشه غریبه ها بجای تو میگم شما...

منو ببخش من نمیخوام تو رو به ماه نشون بدم

نشونیتو نه به شب و نه دست آسمون بدم

منو ببخش اگه میخوام تورو فقط واسه خودم

ببخش اگه کمم ، ولی زیادی عاشقت شدم...

با تو خواهم بود

روزی که به برکه ی عشق رسیدم، رودخانه شدم و خروشیدم!

روزی که زیر باران عشق دل را به تو سپردم، دریا شدم

 و آن روز که عشق را به جان یافتم، به اقیانوسها پیوستم!

تا یک روز تو آمدی

و من در وسعت زیبایی خداییت غرق شدم.

و جان را به خاکپای تو سپردم و تن را به خدمتت؛

و گرچه هیچ نداشتم،

دل را به تو دادم، همه چیز دیروزم را به همه چیز فرداهایم!

و امروز در ساحل برکه ی فراتر از اقیانوس تو

دریای وجودم را به امید امواج لطفت

به دست نسیم محبتت می سپارم،

و دل را برای همیشه

خاکپای قدوم مقدست می کنم

تا روی سیاهم را در پناه قلب سرخ عاشقم بپوشانم

و از تو راه و رسم عشق بیاموزم

و با تو تا بیکران ها سفر خواهم کرد.

 با تو خواهم بود

تا همیشه.

 

 

 

اواز

آواز عاشقانه ما در گلو شکست

.

  حق با سکوت بود ، صدا در گلو شکست

.

  دیگر دلم هوای سرودن نمی کند .

 

  تنها بهانه دل ما در گلو شکست .

 

  سر بسته ماند بغض گره خورده در دلم .

 

  آن گریه های عقده گشا در گلوشکست .

 

  آن روزهای خوب که دیدیم ، خواب بود .

 

  خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست .

 

  فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند .

 

  نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست .

 

  تا آمدم که با تو خداحافظی کنم .

 

  بغضم امان نداد و خدا ... در گلو شکست

 

 
 

 

این چه عشقیست

این چه عشقی ست که در دل دارم 

  من از این عشق چه حاصل دارم 

  می گریزی زمن و در طلبت 

 

  باز، کوشش باطل دارم 

 

  باز لبهای عطش کرده  من 

 

  عشق سوزان تو را می جوید 

 

  می طپد قلبم و با هر طپشی 

 

   قصه ی عشق تو را می گوید

 


دوست دارام




چهارشنبه 19/3/1389 - 3:25
اخبار

یس سازمان حفاظت محیط زیست از همكاری مشترك این سازمان با پژوهشكده رویان جهاد دانشگاهی برای حفاظت از تنوع‌زیستی، گونه‌های در معرض انقراض و احیای گونه‌های منقرض شده خبر داد.

مهندس محمدجواد محمدی‌زاده، معاون رییس جمهوری روز سه‌شنبه همزمان با سومین روز از هفته محیط زیست به همراه جمعی از معاونان و مدیران این سازمان از خبرگزاری دانشجویان ایران بازدید كرد و از نزدیك در جریان نحوه فعالیت این خبرگزاری قرار گرفت.

محمدی‌زاده در حاشیه این بازدید كه رییس جهاد دانشگاهی و مدیرعامل ایسنا نیز وی را همراهی می‌كردند، در گفت‌وگو با خبرنگار «محیط زیست» ایسنا افزود: علاقمندیم در حوزه‌زیستی و ذخایر ژنتیكی و فعالیت‌هایی كه در موسسه رویان جهاددانشگاهی انجام می‌شود، اقداماتی را در جهت حفاظت از تنوع‌زیستی خصوصا گونه‌های در معرض خطر انقراض و احیای گونه‌های منقرض شده انجام دهیم.

وی گفت: بر اساس توافق صورت گرفته با رییس جهاد دانشگاهی، این نهاد با همكاری سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص احیای گونه‌های منقرض شده سرمایه‌گذاری خواهد كرد.

رییس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اینكه چارچوب این توافقنامه بزودی تهیه می‌شود، گفت: چندین پروژه در چارچوب این طرح به مرحله اجرا گذاشته خواهد شد.

رییس سازمان حفاظت محیط زیست همچنین از نهایی شدن نخستین قرارداد در خصوص پدیده گرد و غبار با كشور عراق خبرداد و گفت: بر اساس این قرارداد 45 میلیون دلاری جمهوری اسلامی ایران با سرمایه‌گذاری كشور عراق نسبت به مالچ‌پاشی یكی از كانون‌های بحران پدیده گرد و غبار در این كشور اقدام می‌كند.

وی تاكید كرد: 5 كانون مهم دیگر نیز در این كشور وجود دارد كه باید برای آنها نیز اقدامات لازم صورت گیرد.

رییس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اینكه كشور سوریه نیز اعلام كرده كه یك كانون بحرانی در این زمینه دارد گفت: به نظر می‌رسد تعداد كانون‌های بحرانی سوریه بیشتر از این تعداد است از سوی دیگر اردن هم اخیرا در این خصوص اعلام آمادگی كرده است.

وی اظهار امیدواری كرد كه با رایزنی‌های انجام شده با كشور عربستان نیز به توافق برسیم تا نسبت به رفع مشكل كانون‌های بحران این كشور نیز اقدامات لازم صورت گیرد.

رییس سازمان حفاظت محیط زیست تصریح كرد: پیش‌بینی می‌شود رفع پدیده گرد و غبار نیازمند 500 میلیون دلار سرمایه‌گذاری و 5 سال كار فشرده باشد.

وی با اشاره به اینكه از بعد از ظهر روز گذشته غلظت گرد و غبار در اهواز در شرایط هشدار قرار گرفت گفت: شهرهای همجوار طی 2 تا 3 روز آینده از این پدیده متاثر خواهند شد كه بیشترین حجم پدیده گرد و غبار در اهواز و خوزستان است.

رییس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اینكه اقدامات خوبی در كشور در زمینه مقابله با پدیده گرد و غبار صورت گرفته است گفت: كانون‌های تولید بحران با تامین حق‌آبه مورد نیاز تالاب‌ها كنترل شده، آموزش نیروی وزارت بهداشت برای شرایط اضطراری در خصوص بیماران قلبی و عروقی، تنفسی و كودكان صورت گرفته و ستاد مدیریت بحران برای تشخیص وضعیت گرد و غبار و اقدامات لازم در این شرایط توجیه شده است.

وی با اشاره به اینكه اختلافی بین وزارت نفت و جهاد كشاورزی در خصوص مالچ بوده است گفت: وزارت جهاد اعلام كرده بود كه قبلا مالچ رایگان از وزارت نفت دریافت می‌كرد و وزارت نفت هم اعلام كرده بود كه طبق مصوبه بودجه باید مالچ را بفروشد كه خوشبختانه این اختلاف حل شد.

رییس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: خوشبختانه مشكلی در خصوص تولید مالچ در كشور نیز وجود ندارد.

وی در پاسخ به این سوال كه قدرت عمل ایران در كنترل پدیده گرد و غبار چه میزان است تصریح كرد: وقتی كه كانون‌های بحران خارج از مرزهای كشور قرار دارد و تحت كنترل و مدیریت ما نیست تنها توافقات سیاسی می‌تواند كشورهای همسایه را به انجام تعهدات خود متقاعد كند.

رییس سازمان حفاظت محیط زیست تصریح كرد: برخی كشورها مانند عراق مسائل مهمتری از جمله ناامنی‌ها، انفجارها، مرگ و میر و غیره دارند و بحث پدیده گرد و غبار برای آنها از اهمیت لازم برخوردار نیست. از سوی دیگر برخی كشورها نیز مانند سوریه فقیر هستند و نمی‌توانند در این خصوص سرمایه‌گذاری كنند.

وی به تصمیمات اتخاذ شده در اجلاس آنكارا اشاره كرد و گفت: بر این اساس كلیه كشورها موظف شدند از اطلاعات پایه هواشناسی كه ایران آمادگی احداث پایگاه آن را دارد برای مدیریت منابع خود استفاده كند. بدین ترتیب كه اگر پیش‌بینی خشكسالی می‌شود كشت سال در آن كشورها آب بر نباشد.

رییس سازمان حفاظت محیط زیست افزود: همچنین كشورها مكلف شدند از اطلاعات پایه هواشناسی برای مدیریت منابع آب بهره بگیرند.

وی تاكید كرد: یكی دیگر از موضوعات مهم و مطرح در این اجلاس عملیات تثبیت شن‌های روان بود كه ایران اعلام آمادگی كرد كه در كانون‌های بحرانی با كار مهندسی و آموزش نیروی انسانی و با سرمایه‌گذاری كشورها نسبت به مالچ پاشی اقدام كند.

لازم به ذكر است در این بازدید علی متقیان، مدیرعامل ایسنا گزارشی از عملكرد این خبرگزاری در سال جاری ارایه كرد.

چهارشنبه 19/3/1389 - 3:8
ورزش و تحرک
كاشانی در ایسنا: از خرید انصاری فرد منصرف شدیم بـازگشتم بـه پرسپولیس خوشایند عده‌ای نبود عبدی می‌ماند؛ با گل محمدی مذاكره كردیم شروط بازیكنان عجیب و بدیع است سرویس: ورزشی - فوتبال 1389/03/18 06-08-2010 11:03:26 8903-10924: كد خبر خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران سرویس: ورزشی - فوتبال حبیب كاشانی گفت: پرسپولیس از خرید انصاری فرد صرف‌نظر كرده است. سرپرست باشگاه پرسپولیس دوشنبه میهمان خبرگزاری دانشجویان ایران بود. او كه به همراه "عباس علیپور" مدیر روابط عمومی این باشگاه در ایسنا حضور یافته بود، در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا در رابطه با وضعیت این روزهای قرمزهای پایتخت، دیدار با رییس جمهور، آخرین خبرها از نقل و انتقالات بازیكنان، پرونده شكایت علی دایی از فدراسیون فوتبال و ... سخن گفت. * در نشست با رییس جمهور چه گذشت؟ سرپرست باشگاه پرسپولیس در رابطه با دیدار روز یكشنبه‌اش با رییس جمهور اظهار كرد: من در یك ساعتی كه خدمت دكتر احمدی نژاد بودم مشكلات فصل نقل و انتقالات را برایشان مطرح كردم و به ایشان گفتم كه در ایران اكثر تیم‌ها در اختیار كارخانه‌ها هستند و یكسری منابع درآمد تعریف شده دارند، اما پرسپولیس و استقلال این گونه نیستند و از این منابع درآمدی محروم هستند. بنابراین كار ما بسیار سخت است. با توجه به این كه ما از حق پخش تلویزیونی و فروش بلیت محرومیم اكنون بودجه‌ای در فصل نقل و انتقالات نداریم. تنها راه درآمدزایی ما جذب اسپانسر است كه همه می‌دانیم هیچ اسپانسری حاضر نمی‌شود دو ماه مانده به آغاز لیگ با تیمی قرارداد ببندد و پیش پرداخت آن را نیز بدهد. وی ادامه داد: ما برای اولین سال لیستی از درآمدها و هزینه‌ها به همراه بودجه باشگاه را به سازمان تربیت بدنی پیشنهاد كردیم كه احتمالا با موافقت سعیدلو رییس مجمع باشگاه روبرو شده است. همچنین به شخص رییس جمهور پیشنهاد كردم كه بخشی از مبلغ كمكی سازمان به پرسپولیس در این زمان یعنی در فصل نقل و انتقلات صورت گیرد كه دكتر احمدی نژاد نیز لطف كردند و در تماس با سعیدلو این نكته را بازگو كردند. كاشانی افزود: بحث دیگری كه خدمت رییس جمهور مطرح كردم این بود كه امسال در فصل نقل و انتقالات قیمت‌های سرسام‌آوری برروی بازیكنان گذاشتند و این در توان باشگاه پرسپولیس نیست كه با چنین قیمت‌هایی با دیگر تیم ‌ها رقابت كند. برای مثال بازیكن مبلغی را پیشنهاد می‌كند كه برای ما بسیار زیاد و از حد توان باشگاه خارج است. حتی بعضی بازیكنان شروطی برای گرفتن پول بیشتر می‌گذارند كه عجیب و در نوع خود بدیع و تازه است؛ برای گل، پاس گل، پنالتی گرفتن، گل تاثیرگذار و همه اینها پول درخواست می‌كنند كه دربعضی باشگاه‌ها این عمل انجام می‌شود و متاسفانه با وجود اینكه رقم قرارداد ثبت شده 400 میلیون تومان است اما اگر همه این آیتم‌ها را به حساب بیاوریم نزدیك به 600- 700 میلیون می‌شود كه این ارقام برای باشگاه ما وحشتناك است. سرپرست پرسپولیس ادامه داد: در همین خصوص من به دكتر احمدی نژاد پیشنهاد كردم كه هیات دولت موافقت كنند كه در صورت مشاهده چنین مواردی مالیات این نوع قراردادها تا 50 درصد و بیشتر افزایش یابد و سازمان تربیت بدنی هم نظارت مناسبی بر این موضوع داشته باشد. تاكید رییس جمهور بر این بود كه با توجه به كثرت تیم‌های صنعتی، سازمان تربیت بدنی و وزارت صنایع طی جلساتی مباحث مربوط به لیگ برتر فوتبال و تیم‌های آن را پیگیری كنند. *‌ سازمان یك میلیارد كمك كرد، یك میلیارد دیگر هم می‌دهد حبیب كاشانی در رابطه با مبلغ پیشنهادی پرسپولیس به سازمان برای كمك‌های مالی تصریح كرد: ما از سازمان تربیت بدنی درخواست كردیم دو میلیارد تومان پیش از شروع فصل به ما كمك كند كه یك میلیارد آن مربوط به مطالبات معوقه بازیكنان از فصل قبل است (پرداخت 17-18 درصد قراردادها باقی مانده است). یك میلیارد دیگر را نیز برای فصل نقل و انتقالات نیاز داریم چرا كه ما هم اكنون بودجه‌ای برای خرید بازیكن نداریم. همانطور كه گفتم در جلسه‌ای كه با دكتر احمدی‌نژاد داشتم این مسئله را مطرح كردم و ایشان نیز دستور پرداخت كمك سازمان را به سعیدلو صادر كرده‌اند. * در صورت كمك سازمان 10 میلیارد درآمدزایی می‌كنیم حبیب كاشانی در خصوص سیاست سازمان در رابطه با درآمدزایی و اختصاص بودجه به دو باشگاه استقلال و پرسپولیس اظهار كرد: این قضیه را ما خودمان در پرسپولیس آغاز و پیشنهاد كردیم چرا كه ما امسال علاوه بر فوتبال در فوتسال، تیراندازی و فوتسال بانوان نیز تیم داریم كه سعی داریم از طریق منابع درآمدی‌مان از قبیل اسپانسر، حق پخش ، فروش بلیت و سازمان هواداران در كل مبلغ 5 میلیارد تومان درآمدزایی كنیم و 50 درصد باقیمانده را نیز قرار است سازمان پرداخت كند. *‌ سازمان به زودی اعضای هیات مدیره را معرفی می‌كند سرپرست باشگاه پرسپولیس با اشاره به اینكه امیدوار است هرچه سریعتر هیات مدیره این تیم معرفی و مشغول به كار شوند خاطرنشان كرد: پیامبر اكرم (ص) فرموده‌اند كه دو فكر بهتر از یك فكر و سه فكر بهتر از دو فكر است. بنابراین خرد جمعی كار ما را آسان می‌كند و دیگر تاخیر بیش از این نیز جایز نیست. قرار بود اعضای هیات مدیره پیش از فینال جام حذفی معرفی شوند كه سعیدلو به دلیل حساس بودن شرایط پرسپولیس در آن روزها اعلام اعضا را به یك زمان دیگر موكول كردند. كاشانی در پاسخ به این سوال كه چرا اسامی اعضای هیات مدیره كه در بازدید سعیدلو از باشگاه پرسپولیس نهایی شده بود، از سوی رییس سازمان اعلام نشد به خبرنگار ایسنا گفت: نام این افراد از مدتی پیش مشخص بوده و سعیدلو نیز رایزنی‌ها را با افراد مورد نظر انجام داد و با توجه به چارچوبی كه برای هیات مدیره مشخص شده است توافقاتی نیز صورت گرفته است. كاشانی اضافه كرد: در چارچوب تعریف شده یك پیشكسوت، استاددانشگاه، یك فرد اقتصادی و یك نماینده مجلس مدنظر بودند كه با توجه به اینكه باشگاه ما در تهران است انتخاب یك نماینده مجلس كار چندان مشكلی نبود. ضمن اینكه من انتظار داشتم افرادی كه می‌آیند در بحث اقتصادی و درآمدزایی به ما كمك كنند. همچنین مشتاق بودم كه یك استاد دانشگاه و یك عضو شورای شهر را در هیات مدیره داشته باشیم چرا كه در همه جای دنیا شهرداری‌ها به تیم‌های شهرشان كمك می‌كنند. وی در پاسخ به این سوال كه این چارچوب را چگونه تعیین كرده‌اید؟ ابراز كرد: ما براساس نیازهای باشگاه این چارچوب را تدوین كرده ‌ایم. حتی من به سعیدلو پیشنهاد كردم كه اعضا به جای 5 نفر 7 نفر باشند و با توجه به قشر عظیمی از بانوان كه طرفدار پرسپولیس هستند گفتند كه می‌توانیم یك عضو زن در هیات مدیره داشته باشیم. كاشانی ابراز امیدواری كرد، مدیرعاملی كه انتخاب می‌شود و آغاز به كار می‌كند حال چه از درون هیات مدیره و چه خارج از آن باشد در كار خود موفق باشد. وی ادامه داد: فكر می‌كنم اسامی اعضای هیات مدیره نیز به زودی اعلام می‌شود و امیدوارم اعضای جدید هر كدام با درك فوتبالی و مدیریتی‌شان به مدیرعامل كمك كنند. *مشكل دوشغله بودنم رفع شد حبیب كاشانی در رابطه با موضوع دوشغله بودنش تصریح كرد: زمانی كه به باشگاه پرسپولیس آمدم سه شغل داشتم، مشاور عالی رییس سازمان تربیت بدنی، سرپرست باشگاه پرسپولیس و كارمند آموزش و پرورش. در آن زمان بحث شورای شهر تهران مطرح نبود و پستی را در آنجا نداشتم چرا كه كار در شورای شهر پاره‌وقت است و شغل محسوب نمی‌شود. مشكل من نیز اكنون رفع شده، چرا كه سازمان حكمی صادر كرده و برایم پست سازمانی و محل خدمت تعیین كرده كه پست سازمانی‌ام مشاور عالی رییس سازمان و محل خدمتم هم باشگاه پرسپولیس است. *‌ امیدوارم استقلال هرچه زودتر سروسامان بگیرد مشاور عالی رییس سازمان تربیت بدنی در ادامه در رابطه با وضعیت مبهم مدیریتی و فنی استقلال ابراز كرد: به هر حال تیم استقلال هم قابل احترام است و نباید این واقعیت را فراموش كنیم كه هر زمان پرسپولیس و استقلال قوی بوده‌اند تیم ملی قدرتمندی نیز داشته‌ایم. من امیدوارم سعیدلو با مشاوره گرفتن از پیشكسوتان استقلال نظیر حجازی، قلعه نویی، برادران مظلومی و دیگر دوستان و انتخاب اعضای هیات مدیره و مدیرعامل برای این تیم به تشكیل هرچه سریعتر تیم كمك كنند و استقلال بتواند ضمن حفظ بازیكنانش پا به پای دیگران در فصل نقل و انتقالات فعالیت كند. *كار استیل آذین را ارج می‌نهم كاشانی در خصوص تیم فوتبال استیل آذین و در پاسخ به این پرسش كه آیا استیل آذین تیم دوم پرسپولیس محسوب می‌شود، اظهار كرد: ما همیشه سعی كرده‌ایم كارمان را براساس احترام متقابل پیش ببریم. مطمئنا هر تیمی كه می‌آید و با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی تصمیم به تیم‌داری می‌گیرد قابل احترام است، اما این موضوع كه یك تیم بیاید و تیم دوم یك تیم دیگر باشد را من تا به حال ندیدم و یقینا مسوولان استیل آذین هم به دنبال این كار نیستند، چرا كه آنها نیز باشگاه بزرگی هستند. من می‌خواهم همین جا عرض كنم كه تیم پرسپولیس 44 سال قدمت دارد و هم اكنون حدود 350 پیشكسوت پرسپولیسی داریم كه استفاده از همه این عزیزان در باشگاه پرسپولیس كار بسیار مشكلی است. بنابراین من این كار مسوولان استیل آذین را كه پرسپولیسی‌های قدیمی را به خدمت گرفته و از تجربیات آنها استفاده می‌كنند ارج می‌نهم. چرا كه اگر ما می‌خواستیم از همه این عزیزان استفاده كنیم حتی با در نظر گرفتن همه پست‌ها در رده‌های سنی مختلف حداكثر 40 نفرشان را می‌توانستیم به كار گیریم كه در این صورت نزدیك به 300 نفر آنان باقی می‌ماند. *‌ تا پایان هفته دو مهاجم به خدمت می‌گیریم حبیب كاشانی همچنین در خصوص فعالیت‌های باشگاه پرسپولیس در فصل نقل و انتقالات به خبرنگار ایسنا گفت: ما در فصل جدید برای جذب شش بازیكن لیگ برتری برنامه ریزی كردیم كه این شش بازیكن براساس نیاز ما شامل یك دفاع وسط، سه هافبك و دو فوروارد می‌شد. متاسفانه در بعضی رسانه‌های نوشتاری بازیكنانی را به غلط یا به عمد مطرح می‌كنند كه اینها همه جای سوال دارد. مثلا در برخی جراید می‌بینیم كه فلان بازیكن گفته "پرسپولیس با من مذاكره كرده" و یا "من به پرسپولیس این مبلغ را پیشنهاد دادم" یا "پرسپولیس خانه من بود" كه من همین جا همه اینها را تكذیب می‌كنم. كاشانی ادامه داد: ما در پست دفاع چپ با توجه به اینكه دو بازیكن خوب داریم بازیكنی را جذب نمی‌كنیم. علی‌رغم اینكه یكسری بازیكنان به پرسپولیس لطف داشتند و قصد حضور در این پست را داشتند، اما باید بگویم كه ما فقط براساس نیازمان بازیكن جذب می‌كنیم. در پست دفاع وسط نیز با توجه به جدایی نبی الله باقری‌ها از پرسپولیس ما نیاز به یك مدافع خوب داریم. به هر حال باقری‌ها سه سال با ما بود و دو قهرمانی را با ما تجربه كرد و زحمات زیادی نیز برای تیم كشید. ما قصد داریم در این پست یك مدافع خوب ایرانی و یك مدافع خارجی را كسب كنیم. در دفاع راست هم مشكلی نداریم. كاشانی اضافه كرد: در خط هافبك نیاز به سه بازیكن داشتیم كه محمد نوری، امیرحسین فشنگچی و غلامرضا رضایی را جذب كردیم و برای نیازمان در خط حمله نیز در حال مذاكره با دو مهاجم هستیم كه امیدواریم تا آخر هفته آنها را نیز به خدمت بگیریم. سهمیه سه بازیكن خارجی‌مان را هم نگه داشته‌ایم تا اگر احتمالا نتوانستیم بازیكنان ایرانی مورد نظرمان را جذب كنیم از بازیكنان خارجی استفاده كنیم. كاشانی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینكه چند درصد از تركیب تیم پرسپولیس تغییر خواهد كرد، خاطرنشان كرد: به طور درصدی نمی‌توانم بگویم، اما جمعا 8-9 بازیكن جدید به تركیب ما اضافه خواهد شد. وی ادامه داد: از میان بازیكنان ایرانی شاغل در لیگ امارات و همچنین لیگ‌های اروپایی نیز با توجه به اینكه جزو سهمیه آزاد محسوب می‌شود تعدادی را مدنظر داریم كه در صورت توافق با هر كدام نام آنها را اعلام خواهیم كرد. وی در پاسخ به این سوال كه آیا پرسپولیس به وحید هاشمیان پیشنهاد داده بود، به ایسنا گفت: ما یك دوست مشترك با هاشمیان داشتیم و مذاكرات‌مان نیز در حد ابتدایی بود كه ما از او خواستیم مبلغ مورد نظرش را به ما بگوید اما هاشمیان دیگر به ما جواب نداد. كاشانی همچنین در رابطه با جذب مازیار زارع گفت: زارع بازیكن خوبی است و قرار است با این بازیكن نیز مذاكره كنیم. *‌ انتقال انصاری فرد به پرسپولیس منتفی است سرپرست باشگاه پرسپولیس در خصوص شروط باشگاه سایپا برای انتقال كریم انصاری فرد و اینكه گفته‌اند پرسپولیس فقط یك بند این انتقال را پذیرفته، خاطرنشان كرد: من همه چیز را در این مورد در همین جا به طور واضح بیان خواهم كرد. پس از مذاكراتی كه علی دایی با "كوشا" مدیرعامل سایپا داشت و كوشا نیز در صحبت با خود من آمادگی باشگاه سایپا را برای انتقال انصاری فرد اعلام كرد، دایی از من درخواست كرد تا نامه‌ای را به باشگاه سایپا ارسال كنم. من هم نامه را ارسال كردم كه باشگاه سایپا در جواب نامه‌ای برای ما فرستاد كه در آن ذكر شده بود كریم انصاری فرد را با چهار بند به پرسپولیس منتقل می‌كنیم، این چهار بند عبارت بودند از 1- مبلغ 500 میلیون تومان بابت رضایت‌نامه به باشگاه سایپا پرداخت شود. 2- از كل مبلغ قرارداد سال دوم انصاری فرد با پرسپولیس 50 درصد به سایپا برسد. 3- از كل مبلغ قرارداد طرفین در سال سوم 40 درصد به باشگاه سایپا برسد. 4- از كل مبلغ قرارداد طرفین در سال چهارم 30 درصد به باشگاه سایپا برسد. وی با بیان این كه در این انتقال هیچ كس به غیر از باشگاه سایپا برنده نمی‌شد، ادامه داد: امروز در دنیا قرارداد دو برنده داریم و قرارداد برنده - بازنده نداریم، چرا كه در این قرارداد یعنی نه باشگاه پرسپولیس و نه بازیكن نفعی نمی‌بردند. اگر ما اعلام كردیم كه حاضریم مبلغ 500 میلیون تومان برای رضایتنامه را بدهیم به این دلیل بود كه با حساب و كتاب‌هایی كه كرده بودیم می‌توانستیم این مبلغ را برای انصاری فرد كنار بگذاریم. چرا كه او تنها 22 سال دارد و بنابراین جزو سهمیه لیگ برتری ما نیز محسوب نمی‌شد. ما در جواب‌مان به باشگاه سایپا اعلام كردیم كه حاضریم این مبلغ را به شما بپردازیم اما با توجه به این شرایط و بندهایی كه باشگاه سایپا برای ما ارسال كرده است، صبر می‌كنیم تا یكسال دیگر قرارداد انصاری فرد با سایپا تمام شود و بعد اگر توانستیم ان‌شاالله او را جذب می‌كنیم. البته من قطعا نمی‌گویم كه این انتقال منتفی است چرا كه هنوز كتبا نامه‌ای از باشگاه سایپا دریافت نكرده‌ایم، اما با توجه به مصاحبه مایلی كهن طبیعتا ما این موضوع را منتفی می‌دانیم. *‌ خودم هم از حاشیه‌هایی كه برایم درست شد تعجب كردم حبیب كاشانی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینكه چرا دومین فصل حضورتان در پرسپولیس پرحاشیه‌تر از فصل اول بود، ابراز كرد: من خودم هم فكر می‌كنم كه این فصل حاشیه‌های بیشتری نسبت به سال 86 داشتم. درفصل اول حضورم خیلی‌ها می‌گفتند كه كاشانی موفق نمی‌شود. واقعیت امر هم این است كه من تجربه زیادی نداشتم، اما با لطف خدا و كمك هیات مدیره آن زمان كه بسیار گروه هماهنگی بودند توانستیم قهرمانی لیگ را كسب كنیم. وی ادامه داد: امسال من با استفاده از تجربه‌ای كه قبلا كسب كرده بودم وارد پرسپولیس شدم كه شاید این اتفاق خوشایند عده‌ای نبود، آن قدر بی احترامی و ناسزا به من گفته شد كه خودم هم تعجب می‌كردم و دائم از خودم می‌پرسیدم كه كدام حلال خدا را حرام كرده‌ام كه مستحق چنین حرف‌هایی هستم. كاشانی در ادامه با بیان این مطلب كه باشگاه‌های ما هنوز حرفه‌ای نشده‌اند در خصوص نحوه آماده سازی پرسپولیس برای حضور قدرتمند در سه جام خاطرنشان كرد: باشگاه‌های ما هنوز با شاخصه‌های بین‌المللی فاصله زیادی دارند. پرسپولیس نیز اكنون تنها یك تیم فوتبال است و تا باشگاه شدن راه درازی در پیش دارد. برای مثال شما ببینید كه تیم اینتر پس از 45 سال قهرمان اروپا می‌شود. چرا كه در اروپا قوانینی در باشگاه‌ خود حاكم می‌كنند و برنامه‌ریزی‌هایی می‌كنند كه در درازمدت جواب می‌دهد. همانطور كه دیدید تیم اینتر در فینال لیگ قهرمانان یك بازیكن ایتالیایی هم نداشت كه این به دلیل قوانین آنهاست. همچنین كره‌ای‌ها در رقابت‌های جام باشگاه‌های آسیا 4 نماینده در بین 8 تیم برتر آسیا دارند كه اینها همه نتیجه برنامه‌ریزی است. ما هم در صدد هستیم تا در این فصل با برنامه‌ریزی‌های علی دایی به هر سه جام ممكن دست پیدا كنیم. *‌ با خلعتبری و سیدجلال جلسه می‌گذاریم كاشانی در ادامه درخصوص سایر خریدهای پرسپولیس در فصل نقل و انتقالات اظهار كرد: ما طبیعتا در هر پستی بهترین‌ها را می‌خواهیم و در پست دفاع میانی نیز با سیدجلال حسینی مذاكراتی را داشته‌ایم و قرار است طی روزهای آینده جلسه‌ای با هم داشته باشیم تا طرفین نقطه نظرات خود را بگویند. وی ادامه داد: خلعتبری هم یكی از بازیكنان است كه ما سعی داریم با ایشان نیز در روزهای آتی جلساتی را برگزار كنیم. كاشانی در خصوص مذاكره پرسپولیس با مهدی رحمتی تصریح كرد: در توانایی‌های رحمتی هیچ شكی نیست. ما با توجه به نیازمان بازیكن می‌گیریم و به این دلیل كه دو دروازه‌بان توانا داریم نیازی به جذب دروازه‌بان جدید نمی‌دیدیم. كاشانی تاكید كرد: ما با رحمتی هیچ مذاكره‌ای نكرده‌ایم. *‌ عبدی می‌ماند، وضعیت گل محمدی در چند روز آینده مشخص می‌شود كاشانی در ارتباط با دستیاران علی دایی در فصل جدید ابراز كرد: ما در این فصل دو دستیار به دایی اضافه می‌كنیم. "عالی پور" كه آنالیزور است و در سال گذشته نیز به ما كمك كرد. برای دستیار دیگر نیز دایی از بین گزینه‌ها یحیی گل محمدی را انتخاب كرد. ما صحبت‌های اولیه را با گل محمدی انجام دادیم كه نتایج آن طی چند روز آینده مشخص خواهد شد. كاشانی در رابطه با وضعیت حسین عبدی نیز اظهار كرد: عبدی مطمئنا سرجای خود می‌ماند. *‌دایی به دنبال پول نیست حبیب كاشانی در خصوص پرونده شكایت علی دایی از فدراسیون فوتبال و موضع باشگاه پرسپولیس در این رابطه به خبرنگار ایسنا گفت: به نظر من این قضیه یك سوءتفاهم است و من به كفاشیان هم گفتم كه این مشكل را هرچه سریعتر برطرف كند. مطمئنا علی دایی به دنبال پول نیست بلكه فقط به دنبال احقاق حق خود است و انتظار دارد كه فدراسیون همانطور كه حق مربیان قبلی را تمام و كمال پرداخت كرده است به مطالبات او نیز توجه كند. *‌ جدایی خوردبین كذب است، با روزنامه خاطی برخورد می‌كنیم سرپرست باشگاه پرسپولیس در خصوص شایعه جدایی محمود خوردبین در این فصل از قرمزپوشان گفت: متاسفانه مدتی است كه یك روزنامه ورزشی - خبری اقدام به نشر اكاذیب و تشویش اذهان عمومی می‌كند كه این موضوع برروی هواداران ما نیز تاثیر می‌گذارد. این روزنامه یك روز می‌نویسد "پرسپولیس برای دایی دستیار آلمانی آورد"، یك روز دیگر می‌نویسد "احمد ابراهیمی جای محمود خوردبین را خواهد گرفت" كه من همه اینها را تكذیب كنم و می‌گویم كه این روزنامه كه در گذشته سعی داشت با دلالیسم پرسپولیس را در خرید بازیكنان با مشكل مواجه كند حال كه دست خود را از این واسطه‌گری‌ها كوتاه دیده است سعی می‌كند با این‌گونه تیترها پرسپولیس را به حاشیه ببرد. *‌جشن قهرمانی پرسپولیس 24 تیرماه برگزار می‌شود حبیب كاشانی در ادامه گفت: جشن قهرمانی پرسپولیس 24 تیرماه در شب میلاد حضرت سیدالشهدا (ع) برگزار می‌شود كه در این جشن بازیكنان پرسپولیس به همراه خانواده‌شان حضور پیدا می‌كنند و جوایزی كه به آنها قول داده بودیم را دریافت می‌كنند. كاشانی افزود: ما قبل از فینال جام حذفی به بازیكنان وعده یك سفر حج عمره را داده بودیم كه در جلسه‌ای كه با شخص رییس جمهور داشتم ایشان دستور حضور دو سهمیه حج برای هر یك از بازیكنان پرسپولیس را صادر كردند. ضمن این كه ما به هر كدام از بازیكنان پرسپولیس كه در فینال جام حذفی بازی كردند یك دستگاه پژو 206 اهدا می‌كنیم. *‌9 تیر ماه سفر پرسپولیس به دورتموند حبیب كاشانی در خصوص زمان آغاز تمرینات پرسپولیس خاطرنشان كرد: تمرینات از روز 24 خرداد شروع می‌شود و به مدت 5 روز تمرینات در تهران ادامه خواهد داشت. تیم 29 خرداد برای سفری كوتاه عازم اردبیل می‌شود. سپس هفتم تیرماه به تهران بازمی‌گردد و پس از دو روز استراحت در روز 9 تیرماه عازم یك كمپ تمرینی در دورتموند خواهد شد كه مقدمات آن فراهم شده است.‌ *وینگادا پولش را می‌خواهد حبیب كاشانی در پایان در رابطه با بدهی‌های باشگاه‌ پرسپولیس اظهار كرد: اكنون دو پرونده در باشگاه در جریان است كه یكی مربوط به "وینگادا" است كه به همراه دستیارانش جمعا مبلغ 370 هزار دلار از باشگاه طلب دارد كه ما در حال رایزنی هستیم تا این بدهی را با تفاهم و بطور دوستانه پرداخت كنیم. همچنین پرونده شركت آلفا از سال 85 در باشگاه باقی مانده كه دوستان در حال تلاش برای پیگیری این پرونده هستند. كاشانی در ایسنا: از خرید انصاری فرد منصرف شدیم بـازگشتم بـه پرسپولیس خوشایند عده‌ای نبود عبدی می‌ماند؛ با گل محمدی مذاكره كردیم شروط بازیكنان عجیب و بدیع است سرویس: ورزشی - فوتبال 1389/03/18 06-08-2010 11:03:26 8903-10924: كد خبر خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران سرویس: ورزشی - فوتبال حبیب كاشانی گفت: پرسپولیس از خرید انصاری فرد صرف‌نظر كرده است. سرپرست باشگاه پرسپولیس دوشنبه میهمان خبرگزاری دانشجویان ایران بود. او كه به همراه "عباس علیپور" مدیر روابط عمومی این باشگاه در ایسنا حضور یافته بود، در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا در رابطه با وضعیت این روزهای قرمزهای پایتخت، دیدار با رییس جمهور، آخرین خبرها از نقل و انتقالات بازیكنان، پرونده شكایت علی دایی از فدراسیون فوتبال و ... سخن گفت. * در نشست با رییس جمهور چه گذشت؟ سرپرست باشگاه پرسپولیس در رابطه با دیدار روز یكشنبه‌اش با رییس جمهور اظهار كرد: من در یك ساعتی كه خدمت دكتر احمدی نژاد بودم مشكلات فصل نقل و انتقالات را برایشان مطرح كردم و به ایشان گفتم كه در ایران اكثر تیم‌ها در اختیار كارخانه‌ها هستند و یكسری منابع درآمد تعریف شده دارند، اما پرسپولیس و استقلال این گونه نیستند و از این منابع درآمدی محروم هستند. بنابراین كار ما بسیار سخت است. با توجه به این كه ما از حق پخش تلویزیونی و فروش بلیت محرومیم اكنون بودجه‌ای در فصل نقل و انتقالات نداریم. تنها راه درآمدزایی ما جذب اسپانسر است كه همه می‌دانیم هیچ اسپانسری حاضر نمی‌شود دو ماه مانده به آغاز لیگ با تیمی قرارداد ببندد و پیش پرداخت آن را نیز بدهد. وی ادامه داد: ما برای اولین سال لیستی از درآمدها و هزینه‌ها به همراه بودجه باشگاه را به سازمان تربیت بدنی پیشنهاد كردیم كه احتمالا با موافقت سعیدلو رییس مجمع باشگاه روبرو شده است. همچنین به شخص رییس جمهور پیشنهاد كردم كه بخشی از مبلغ كمكی سازمان به پرسپولیس در این زمان یعنی در فصل نقل و انتقلات صورت گیرد كه دكتر احمدی نژاد نیز لطف كردند و در تماس با سعیدلو این نكته را بازگو كردند. كاشانی افزود: بحث دیگری كه خدمت رییس جمهور مطرح كردم این بود كه امسال در فصل نقل و انتقالات قیمت‌های سرسام‌آوری برروی بازیكنان گذاشتند و این در توان باشگاه پرسپولیس نیست كه با چنین قیمت‌هایی با دیگر تیم ‌ها رقابت كند. برای مثال بازیكن مبلغی را پیشنهاد می‌كند كه برای ما بسیار زیاد و از حد توان باشگاه خارج است. حتی بعضی بازیكنان شروطی برای گرفتن پول بیشتر می‌گذارند كه عجیب و در نوع خود بدیع و تازه است؛ برای گل، پاس گل، پنالتی گرفتن، گل تاثیرگذار و همه اینها پول درخواست می‌كنند كه دربعضی باشگاه‌ها این عمل انجام می‌شود و متاسفانه با وجود اینكه رقم قرارداد ثبت شده 400 میلیون تومان است اما اگر همه این آیتم‌ها را به حساب بیاوریم نزدیك به 600- 700 میلیون می‌شود كه این ارقام برای باشگاه ما وحشتناك است. سرپرست پرسپولیس ادامه داد: در همین خصوص من به دكتر احمدی نژاد پیشنهاد كردم كه هیات دولت موافقت كنند كه در صورت مشاهده چنین مواردی مالیات این نوع قراردادها تا 50 درصد و بیشتر افزایش یابد و سازمان تربیت بدنی هم نظارت مناسبی بر این موضوع داشته باشد. تاكید رییس جمهور بر این بود كه با توجه به كثرت تیم‌های صنعتی، سازمان تربیت بدنی و وزارت صنایع طی جلساتی مباحث مربوط به لیگ برتر فوتبال و تیم‌های آن را پیگیری كنند. *‌ سازمان یك میلیارد كمك كرد، یك میلیارد دیگر هم می‌دهد حبیب كاشانی در رابطه با مبلغ پیشنهادی پرسپولیس به سازمان برای كمك‌های مالی تصریح كرد: ما از سازمان تربیت بدنی درخواست كردیم دو میلیارد تومان پیش از شروع فصل به ما كمك كند كه یك میلیارد آن مربوط به مطالبات معوقه بازیكنان از فصل قبل است (پرداخت 17-18 درصد قراردادها باقی مانده است). یك میلیارد دیگر را نیز برای فصل نقل و انتقالات نیاز داریم چرا كه ما هم اكنون بودجه‌ای برای خرید بازیكن نداریم. همانطور كه گفتم در جلسه‌ای كه با دكتر احمدی‌نژاد داشتم این مسئله را مطرح كردم و ایشان نیز دستور پرداخت كمك سازمان را به سعیدلو صادر كرده‌اند. * در صورت كمك سازمان 10 میلیارد درآمدزایی می‌كنیم حبیب كاشانی در خصوص سیاست سازمان در رابطه با درآمدزایی و اختصاص بودجه به دو باشگاه استقلال و پرسپولیس اظهار كرد: این قضیه را ما خودمان در پرسپولیس آغاز و پیشنهاد كردیم چرا كه ما امسال علاوه بر فوتبال در فوتسال، تیراندازی و فوتسال بانوان نیز تیم داریم كه سعی داریم از طریق منابع درآمدی‌مان از قبیل اسپانسر، حق پخش ، فروش بلیت و سازمان هواداران در كل مبلغ 5 میلیارد تومان درآمدزایی كنیم و 50 درصد باقیمانده را نیز قرار است سازمان پرداخت كند. *‌ سازمان به زودی اعضای هیات مدیره را معرفی می‌كند سرپرست باشگاه پرسپولیس با اشاره به اینكه امیدوار است هرچه سریعتر هیات مدیره این تیم معرفی و مشغول به كار شوند خاطرنشان كرد: پیامبر اكرم (ص) فرموده‌اند كه دو فكر بهتر از یك فكر و سه فكر بهتر از دو فكر است. بنابراین خرد جمعی كار ما را آسان می‌كند و دیگر تاخیر بیش از این نیز جایز نیست. قرار بود اعضای هیات مدیره پیش از فینال جام حذفی معرفی شوند كه سعیدلو به دلیل حساس بودن شرایط پرسپولیس در آن روزها اعلام اعضا را به یك زمان دیگر موكول كردند. كاشانی در پاسخ به این سوال كه چرا اسامی اعضای هیات مدیره كه در بازدید سعیدلو از باشگاه پرسپولیس نهایی شده بود، از سوی رییس سازمان اعلام نشد به خبرنگار ایسنا گفت: نام این افراد از مدتی پیش مشخص بوده و سعیدلو نیز رایزنی‌ها را با افراد مورد نظر انجام داد و با توجه به چارچوبی كه برای هیات مدیره مشخص شده است توافقاتی نیز صورت گرفته است. كاشانی اضافه كرد: در چارچوب تعریف شده یك پیشكسوت، استاددانشگاه، یك فرد اقتصادی و یك نماینده مجلس مدنظر بودند كه با توجه به اینكه باشگاه ما در تهران است انتخاب یك نماینده مجلس كار چندان مشكلی نبود. ضمن اینكه من انتظار داشتم افرادی كه می‌آیند در بحث اقتصادی و درآمدزایی به ما كمك كنند. همچنین مشتاق بودم كه یك استاد دانشگاه و یك عضو شورای شهر را در هیات مدیره داشته باشیم چرا كه در همه جای دنیا شهرداری‌ها به تیم‌های شهرشان كمك می‌كنند. وی در پاسخ به این سوال كه این چارچوب را چگونه تعیین كرده‌اید؟ ابراز كرد: ما براساس نیازهای باشگاه این چارچوب را تدوین كرده ‌ایم. حتی من به سعیدلو پیشنهاد كردم كه اعضا به جای 5 نفر 7 نفر باشند و با توجه به قشر عظیمی از بانوان كه طرفدار پرسپولیس هستند گفتند كه می‌توانیم یك عضو زن در هیات مدیره داشته باشیم. كاشانی ابراز امیدواری كرد، مدیرعاملی كه انتخاب می‌شود و آغاز به كار می‌كند حال چه از درون هیات مدیره و چه خارج از آن باشد در كار خود موفق باشد. وی ادامه داد: فكر می‌كنم اسامی اعضای هیات مدیره نیز به زودی اعلام می‌شود و امیدوارم اعضای جدید هر كدام با درك فوتبالی و مدیریتی‌شان به مدیرعامل كمك كنند. *مشكل دوشغله بودنم رفع شد حبیب كاشانی در رابطه با موضوع دوشغله بودنش تصریح كرد: زمانی كه به باشگاه پرسپولیس آمدم سه شغل داشتم، مشاور عالی رییس سازمان تربیت بدنی، سرپرست باشگاه پرسپولیس و كارمند آموزش و پرورش. در آن زمان بحث شورای شهر تهران مطرح نبود و پستی را در آنجا نداشتم چرا كه كار در شورای شهر پاره‌وقت است و شغل محسوب نمی‌شود. مشكل من نیز اكنون رفع شده، چرا كه سازمان حكمی صادر كرده و برایم پست سازمانی و محل خدمت تعیین كرده كه پست سازمانی‌ام مشاور عالی رییس سازمان و محل خدمتم هم باشگاه پرسپولیس است. *‌ امیدوارم استقلال هرچه زودتر سروسامان بگیرد مشاور عالی رییس سازمان تربیت بدنی در ادامه در رابطه با وضعیت مبهم مدیریتی و فنی استقلال ابراز كرد: به هر حال تیم استقلال هم قابل احترام است و نباید این واقعیت را فراموش كنیم كه هر زمان پرسپولیس و استقلال قوی بوده‌اند تیم ملی قدرتمندی نیز داشته‌ایم. من امیدوارم سعیدلو با مشاوره گرفتن از پیشكسوتان استقلال نظیر حجازی، قلعه نویی، برادران مظلومی و دیگر دوستان و انتخاب اعضای هیات مدیره و مدیرعامل برای این تیم به تشكیل هرچه سریعتر تیم كمك كنند و استقلال بتواند ضمن حفظ بازیكنانش پا به پای دیگران در فصل نقل و انتقالات فعالیت كند. *كار استیل آذین را ارج می‌نهم كاشانی در خصوص تیم فوتبال استیل آذین و در پاسخ به این پرسش كه آیا استیل آذین تیم دوم پرسپولیس محسوب می‌شود، اظهار كرد: ما همیشه سعی كرده‌ایم كارمان را براساس احترام متقابل پیش ببریم. مطمئنا هر تیمی كه می‌آید و با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی تصمیم به تیم‌داری می‌گیرد قابل احترام است، اما این موضوع كه یك تیم بیاید و تیم دوم یك تیم دیگر باشد را من تا به حال ندیدم و یقینا مسوولان استیل آذین هم به دنبال این كار نیستند، چرا كه آنها نیز باشگاه بزرگی هستند. من می‌خواهم همین جا عرض كنم كه تیم پرسپولیس 44 سال قدمت دارد و هم اكنون حدود 350 پیشكسوت پرسپولیسی داریم كه استفاده از همه این عزیزان در باشگاه پرسپولیس كار بسیار مشكلی است. بنابراین من این كار مسوولان استیل آذین را كه پرسپولیسی‌های قدیمی را به خدمت گرفته و از تجربیات آنها استفاده می‌كنند ارج می‌نهم. چرا كه اگر ما می‌خواستیم از همه این عزیزان استفاده كنیم حتی با در نظر گرفتن همه پست‌ها در رده‌های سنی مختلف حداكثر 40 نفرشان را می‌توانستیم به كار گیریم كه در این صورت نزدیك به 300 نفر آنان باقی می‌ماند. *‌ تا پایان هفته دو مهاجم به خدمت می‌گیریم حبیب كاشانی همچنین در خصوص فعالیت‌های باشگاه پرسپولیس در فصل نقل و انتقالات به خبرنگار ایسنا گفت: ما در فصل جدید برای جذب شش بازیكن لیگ برتری برنامه ریزی كردیم كه این شش بازیكن براساس نیاز ما شامل یك دفاع وسط، سه هافبك و دو فوروارد می‌شد. متاسفانه در بعضی رسانه‌های نوشتاری بازیكنانی را به غلط یا به عمد مطرح می‌كنند كه اینها همه جای سوال دارد. مثلا در برخی جراید می‌بینیم كه فلان بازیكن گفته "پرسپولیس با من مذاكره كرده" و یا "من به پرسپولیس این مبلغ را پیشنهاد دادم" یا "پرسپولیس خانه من بود" كه من همین جا همه اینها را تكذیب می‌كنم. كاشانی ادامه داد: ما در پست دفاع چپ با توجه به اینكه دو بازیكن خوب داریم بازیكنی را جذب نمی‌كنیم. علی‌رغم اینكه یكسری بازیكنان به پرسپولیس لطف داشتند و قصد حضور در این پست را داشتند، اما باید بگویم كه ما فقط براساس نیازمان بازیكن جذب می‌كنیم. در پست دفاع وسط نیز با توجه به جدایی نبی الله باقری‌ها از پرسپولیس ما نیاز به یك مدافع خوب داریم. به هر حال باقری‌ها سه سال با ما بود و دو قهرمانی را با ما تجربه كرد و زحمات زیادی نیز برای تیم كشید. ما قصد داریم در این پست یك مدافع خوب ایرانی و یك مدافع خارجی را كسب كنیم. در دفاع راست هم مشكلی نداریم. كاشانی اضافه كرد: در خط هافبك نیاز به سه بازیكن داشتیم كه محمد نوری، امیرحسین فشنگچی و غلامرضا رضایی را جذب كردیم و برای نیازمان در خط حمله نیز در حال مذاكره با دو مهاجم هستیم كه امیدواریم تا آخر هفته آنها را نیز به خدمت بگیریم. سهمیه سه بازیكن خارجی‌مان را هم نگه داشته‌ایم تا اگر احتمالا نتوانستیم بازیكنان ایرانی مورد نظرمان را جذب كنیم از بازیكنان خارجی استفاده كنیم. كاشانی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینكه چند درصد از تركیب تیم پرسپولیس تغییر خواهد كرد، خاطرنشان كرد: به طور درصدی نمی‌توانم بگویم، اما جمعا 8-9 بازیكن جدید به تركیب ما اضافه خواهد شد. وی ادامه داد: از میان بازیكنان ایرانی شاغل در لیگ امارات و همچنین لیگ‌های اروپایی نیز با توجه به اینكه جزو سهمیه آزاد محسوب می‌شود تعدادی را مدنظر داریم كه در صورت توافق با هر كدام نام آنها را اعلام خواهیم كرد. وی در پاسخ به این سوال كه آیا پرسپولیس به وحید هاشمیان پیشنهاد داده بود، به ایسنا گفت: ما یك دوست مشترك با هاشمیان داشتیم و مذاكرات‌مان نیز در حد ابتدایی بود كه ما از او خواستیم مبلغ مورد نظرش را به ما بگوید اما هاشمیان دیگر به ما جواب نداد. كاشانی همچنین در رابطه با جذب مازیار زارع گفت: زارع بازیكن خوبی است و قرار است با این بازیكن نیز مذاكره كنیم. *‌ انتقال انصاری فرد به پرسپولیس منتفی است سرپرست باشگاه پرسپولیس در خصوص شروط باشگاه سایپا برای انتقال كریم انصاری فرد و اینكه گفته‌اند پرسپولیس فقط یك بند این انتقال را پذیرفته، خاطرنشان كرد: من همه چیز را در این مورد در همین جا به طور واضح بیان خواهم كرد. پس از مذاكراتی كه علی دایی با "كوشا" مدیرعامل سایپا داشت و كوشا نیز در صحبت با خود من آمادگی باشگاه سایپا را برای انتقال انصاری فرد اعلام كرد، دایی از من درخواست كرد تا نامه‌ای را به باشگاه سایپا ارسال كنم. من هم نامه را ارسال كردم كه باشگاه سایپا در جواب نامه‌ای برای ما فرستاد كه در آن ذكر شده بود كریم انصاری فرد را با چهار بند به پرسپولیس منتقل می‌كنیم، این چهار بند عبارت بودند از 1- مبلغ 500 میلیون تومان بابت رضایت‌نامه به باشگاه سایپا پرداخت شود. 2- از كل مبلغ قرارداد سال دوم انصاری فرد با پرسپولیس 50 درصد به سایپا برسد. 3- از كل مبلغ قرارداد طرفین در سال سوم 40 درصد به باشگاه سایپا برسد. 4- از كل مبلغ قرارداد طرفین در سال چهارم 30 درصد به باشگاه سایپا برسد. وی با بیان این كه در این انتقال هیچ كس به غیر از باشگاه سایپا برنده نمی‌شد، ادامه داد: امروز در دنیا قرارداد دو برنده داریم و قرارداد برنده - بازنده نداریم، چرا كه در این قرارداد یعنی نه باشگاه پرسپولیس و نه بازیكن نفعی نمی‌بردند. اگر ما اعلام كردیم كه حاضریم مبلغ 500 میلیون تومان برای رضایتنامه را بدهیم به این دلیل بود كه با حساب و كتاب‌هایی كه كرده بودیم می‌توانستیم این مبلغ را برای انصاری فرد كنار بگذاریم. چرا كه او تنها 22 سال دارد و بنابراین جزو سهمیه لیگ برتری ما نیز محسوب نمی‌شد. ما در جواب‌مان به باشگاه سایپا اعلام كردیم كه حاضریم این مبلغ را به شما بپردازیم اما با توجه به این شرایط و بندهایی كه باشگاه سایپا برای ما ارسال كرده است، صبر می‌كنیم تا یكسال دیگر قرارداد انصاری فرد با سایپا تمام شود و بعد اگر توانستیم ان‌شاالله او را جذب می‌كنیم. البته من قطعا نمی‌گویم كه این انتقال منتفی است چرا كه هنوز كتبا نامه‌ای از باشگاه سایپا دریافت نكرده‌ایم، اما با توجه به مصاحبه مایلی كهن طبیعتا ما این موضوع را منتفی می‌دانیم. *‌ خودم هم از حاشیه‌هایی كه برایم درست شد تعجب كردم حبیب كاشانی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینكه چرا دومین فصل حضورتان در پرسپولیس پرحاشیه‌تر از فصل اول بود، ابراز كرد: من خودم هم فكر می‌كنم كه این فصل حاشیه‌های بیشتری نسبت به سال 86 داشتم. درفصل اول حضورم خیلی‌ها می‌گفتند كه كاشانی موفق نمی‌شود. واقعیت امر هم این است كه من تجربه زیادی نداشتم، اما با لطف خدا و كمك هیات مدیره آن زمان كه بسیار گروه هماهنگی بودند توانستیم قهرمانی لیگ را كسب كنیم. وی ادامه داد: امسال من با استفاده از تجربه‌ای كه قبلا كسب كرده بودم وارد پرسپولیس شدم كه شاید این اتفاق خوشایند عده‌ای نبود، آن قدر بی احترامی و ناسزا به من گفته شد كه خودم هم تعجب می‌كردم و دائم از خودم می‌پرسیدم كه كدام حلال خدا را حرام كرده‌ام كه مستحق چنین حرف‌هایی هستم. كاشانی در ادامه با بیان این مطلب كه باشگاه‌های ما هنوز حرفه‌ای نشده‌اند در خصوص نحوه آماده سازی پرسپولیس برای حضور قدرتمند در سه جام خاطرنشان كرد: باشگاه‌های ما هنوز با شاخصه‌های بین‌المللی فاصله زیادی دارند. پرسپولیس نیز اكنون تنها یك تیم فوتبال است و تا باشگاه شدن راه درازی در پیش دارد. برای مثال شما ببینید كه تیم اینتر پس از 45 سال قهرمان اروپا می‌شود. چرا كه در اروپا قوانینی در باشگاه‌ خود حاكم می‌كنند و برنامه‌ریزی‌هایی می‌كنند كه در درازمدت جواب می‌دهد. همانطور كه دیدید تیم اینتر در فینال لیگ قهرمانان یك بازیكن ایتالیایی هم نداشت كه این به دلیل قوانین آنهاست. همچنین كره‌ای‌ها در رقابت‌های جام باشگاه‌های آسیا 4 نماینده در بین 8 تیم برتر آسیا دارند كه اینها همه نتیجه برنامه‌ریزی است. ما هم در صدد هستیم تا در این فصل با برنامه‌ریزی‌های علی دایی به هر سه جام ممكن دست پیدا كنیم. *‌ با خلعتبری و سیدجلال جلسه می‌گذاریم كاشانی در ادامه درخصوص سایر خریدهای پرسپولیس در فصل نقل و انتقالات اظهار كرد: ما طبیعتا در هر پستی بهترین‌ها را می‌خواهیم و در پست دفاع میانی نیز با سیدجلال حسینی مذاكراتی را داشته‌ایم و قرار است طی روزهای آینده جلسه‌ای با هم داشته باشیم تا طرفین نقطه نظرات خود را بگویند. وی ادامه داد: خلعتبری هم یكی از بازیكنان است كه ما سعی داریم با ایشان نیز در روزهای آتی جلساتی را برگزار كنیم. كاشانی در خصوص مذاكره پرسپولیس با مهدی رحمتی تصریح كرد: در توانایی‌های رحمتی هیچ شكی نیست. ما با توجه به نیازمان بازیكن می‌گیریم و به این دلیل كه دو دروازه‌بان توانا داریم نیازی به جذب دروازه‌بان جدید نمی‌دیدیم. كاشانی تاكید كرد: ما با رحمتی هیچ مذاكره‌ای نكرده‌ایم. *‌ عبدی می‌ماند، وضعیت گل محمدی در چند روز آینده مشخص می‌شود كاشانی در ارتباط با دستیاران علی دایی در فصل جدید ابراز كرد: ما در این فصل دو دستیار به دایی اضافه می‌كنیم. "عالی پور" كه آنالیزور است و در سال گذشته نیز به ما كمك كرد. برای دستیار دیگر نیز دایی از بین گزینه‌ها یحیی گل محمدی را انتخاب كرد. ما صحبت‌های اولیه را با گل محمدی انجام دادیم كه نتایج آن طی چند روز آینده مشخص خواهد شد. كاشانی در رابطه با وضعیت حسین عبدی نیز اظهار كرد: عبدی مطمئنا سرجای خود می‌ماند. *‌دایی به دنبال پول نیست حبیب كاشانی در خصوص پرونده شكایت علی دایی از فدراسیون فوتبال و موضع باشگاه پرسپولیس در این رابطه به خبرنگار ایسنا گفت: به نظر من این قضیه یك سوءتفاهم است و من به كفاشیان هم گفتم كه این مشكل را هرچه سریعتر برطرف كند. مطمئنا علی دایی به دنبال پول نیست بلكه فقط به دنبال احقاق حق خود است و انتظار دارد كه فدراسیون همانطور كه حق مربیان قبلی را تمام و كمال پرداخت كرده است به مطالبات او نیز توجه كند. *‌ جدایی خوردبین كذب است، با روزنامه خاطی برخورد می‌كنیم سرپرست باشگاه پرسپولیس در خصوص شایعه جدایی محمود خوردبین در این فصل از قرمزپوشان گفت: متاسفانه مدتی است كه یك روزنامه ورزشی - خبری اقدام به نشر اكاذیب و تشویش اذهان عمومی می‌كند كه این موضوع برروی هواداران ما نیز تاثیر می‌گذارد. این روزنامه یك روز می‌نویسد "پرسپولیس برای دایی دستیار آلمانی آورد"، یك روز دیگر می‌نویسد "احمد ابراهیمی جای محمود خوردبین را خواهد گرفت" كه من همه اینها را تكذیب كنم و می‌گویم كه این روزنامه كه در گذشته سعی داشت با دلالیسم پرسپولیس را در خرید بازیكنان با مشكل مواجه كند حال كه دست خود را از این واسطه‌گری‌ها كوتاه دیده است سعی می‌كند با این‌گونه تیترها پرسپولیس را به حاشیه ببرد. *‌جشن قهرمانی پرسپولیس 24 تیرماه برگزار می‌شود حبیب كاشانی در ادامه گفت: جشن قهرمانی پرسپولیس 24 تیرماه در شب میلاد حضرت سیدالشهدا (ع) برگزار می‌شود كه در این جشن بازیكنان پرسپولیس به همراه خانواده‌شان حضور پیدا می‌كنند و جوایزی كه به آنها قول داده بودیم را دریافت می‌كنند. كاشانی افزود: ما قبل از فینال جام حذفی به بازیكنان وعده یك سفر حج عمره را داده بودیم كه در جلسه‌ای كه با شخص رییس جمهور داشتم ایشان دستور حضور دو سهمیه حج برای هر یك از بازیكنان پرسپولیس را صادر كردند. ضمن این كه ما به هر كدام از بازیكنان پرسپولیس كه در فینال جام حذفی بازی كردند یك دستگاه پژو 206 اهدا می‌كنیم. *‌9 تیر ماه سفر پرسپولیس به دورتموند حبیب كاشانی در خصوص زمان آغاز تمرینات پرسپولیس خاطرنشان كرد: تمرینات از روز 24 خرداد شروع می‌شود و به مدت 5 روز تمرینات در تهران ادامه خواهد داشت. تیم 29 خرداد برای سفری كوتاه عازم اردبیل می‌شود. سپس هفتم تیرماه به تهران بازمی‌گردد و پس از دو روز استراحت در روز 9 تیرماه عازم یك كمپ تمرینی در دورتموند خواهد شد كه مقدمات آن فراهم شده است.‌ *وینگادا پولش را می‌خواهد حبیب كاشانی در پایان در رابطه با بدهی‌های باشگاه‌ پرسپولیس اظهار كرد: اكنون دو پرونده در باشگاه در جریان است كه یكی مربوط به "وینگادا" است كه به همراه دستیارانش جمعا مبلغ 370 هزار دلار از باشگاه طلب دارد كه ما در حال رایزنی هستیم تا این بدهی را با تفاهم و بطور دوستانه پرداخت كنیم. همچنین پرونده شركت آلفا از سال 85 در باشگاه باقی مانده كه دوستان در حال تلاش برای پیگیری این پرونده هستند. كاشانی در ایسنا: از خرید انصاری فرد منصرف شدیم بـازگشتم بـه پرسپولیس خوشایند عده‌ای نبود عبدی می‌ماند؛ با گل محمدی مذاكره كردیم شروط بازیكنان عجیب و بدیع است سرویس: ورزشی - فوتبال 1389/03/18 06-08-2010 11:03:26 8903-10924: كد خبر خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران سرویس: ورزشی - فوتبال حبیب كاشانی گفت: پرسپولیس از خرید انصاری فرد صرف‌نظر كرده است. سرپرست باشگاه پرسپولیس دوشنبه میهمان خبرگزاری دانشجویان ایران بود. او كه به همراه "عباس علیپور" مدیر روابط عمومی این باشگاه در ایسنا حضور یافته بود، در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا در رابطه با وضعیت این روزهای قرمزهای پایتخت، دیدار با رییس جمهور، آخرین خبرها از نقل و انتقالات بازیكنان، پرونده شكایت علی دایی از فدراسیون فوتبال و ... سخن گفت. * در نشست با رییس جمهور چه گذشت؟ سرپرست باشگاه پرسپولیس در رابطه با دیدار روز یكشنبه‌اش با رییس جمهور اظهار كرد: من در یك ساعتی كه خدمت دكتر احمدی نژاد بودم مشكلات فصل نقل و انتقالات را برایشان مطرح كردم و به ایشان گفتم كه در ایران اكثر تیم‌ها در اختیار كارخانه‌ها هستند و یكسری منابع درآمد تعریف شده دارند، اما پرسپولیس و استقلال این گونه نیستند و از این منابع درآمدی محروم هستند. بنابراین كار ما بسیار سخت است. با توجه به این كه ما از حق پخش تلویزیونی و فروش بلیت محرومیم اكنون بودجه‌ای در فصل نقل و انتقالات نداریم. تنها راه درآمدزایی ما جذب اسپانسر است كه همه می‌دانیم هیچ اسپانسری حاضر نمی‌شود دو ماه مانده به آغاز لیگ با تیمی قرارداد ببندد و پیش پرداخت آن را نیز بدهد. وی ادامه داد: ما برای اولین سال لیستی از درآمدها و هزینه‌ها به همراه بودجه باشگاه را به سازمان تربیت بدنی پیشنهاد كردیم كه احتمالا با موافقت سعیدلو رییس مجمع باشگاه روبرو شده است. همچنین به شخص رییس جمهور پیشنهاد كردم كه بخشی از مبلغ كمكی سازمان به پرسپولیس در این زمان یعنی در فصل نقل و انتقلات صورت گیرد كه دكتر احمدی نژاد نیز لطف كردند و در تماس با سعیدلو این نكته را بازگو كردند. كاشانی افزود: بحث دیگری كه خدمت رییس جمهور مطرح كردم این بود كه امسال در فصل نقل و انتقالات قیمت‌های سرسام‌آوری برروی بازیكنان گذاشتند و این در توان باشگاه پرسپولیس نیست كه با چنین قیمت‌هایی با دیگر تیم ‌ها رقابت كند. برای مثال بازیكن مبلغی را پیشنهاد می‌كند كه برای ما بسیار زیاد و از حد توان باشگاه خارج است. حتی بعضی بازیكنان شروطی برای گرفتن پول بیشتر می‌گذارند كه عجیب و در نوع خود بدیع و تازه است؛ برای گل، پاس گل، پنالتی گرفتن، گل تاثیرگذار و همه اینها پول درخواست می‌كنند كه دربعضی باشگاه‌ها این عمل انجام می‌شود و متاسفانه با وجود اینكه رقم قرارداد ثبت شده 400 میلیون تومان است اما اگر همه این آیتم‌ها را به حساب بیاوریم نزدیك به 600- 700 میلیون می‌شود كه این ارقام برای باشگاه ما وحشتناك است. سرپرست پرسپولیس ادامه داد: در همین خصوص من به دكتر احمدی نژاد پیشنهاد كردم كه هیات دولت موافقت كنند كه در صورت مشاهده چنین مواردی مالیات این نوع قراردادها تا 50 درصد و بیشتر افزایش یابد و سازمان تربیت بدنی هم نظارت مناسبی بر این موضوع داشته باشد. تاكید رییس جمهور بر این بود كه با توجه به كثرت تیم‌های صنعتی، سازمان تربیت بدنی و وزارت صنایع طی جلساتی مباحث مربوط به لیگ برتر فوتبال و تیم‌های آن را پیگیری كنند. *‌ سازمان یك میلیارد كمك كرد، یك میلیارد دیگر هم می‌دهد حبیب كاشانی در رابطه با مبلغ پیشنهادی پرسپولیس به سازمان برای كمك‌های مالی تصریح كرد: ما از سازمان تربیت بدنی درخواست كردیم دو میلیارد تومان پیش از شروع فصل به ما كمك كند كه یك میلیارد آن مربوط به مطالبات معوقه بازیكنان از فصل قبل است (پرداخت 17-18 درصد قراردادها باقی مانده است). یك میلیارد دیگر را نیز برای فصل نقل و انتقالات نیاز داریم چرا كه ما هم اكنون بودجه‌ای برای خرید بازیكن نداریم. همانطور كه گفتم در جلسه‌ای كه با دكتر احمدی‌نژاد داشتم این مسئله را مطرح كردم و ایشان نیز دستور پرداخت كمك سازمان را به سعیدلو صادر كرده‌اند. * در صورت كمك سازمان 10 میلیارد درآمدزایی می‌كنیم حبیب كاشانی در خصوص سیاست سازمان در رابطه با درآمدزایی و اختصاص بودجه به دو باشگاه استقلال و پرسپولیس اظهار كرد: این قضیه را ما خودمان در پرسپولیس آغاز و پیشنهاد كردیم چرا كه ما امسال علاوه بر فوتبال در فوتسال، تیراندازی و فوتسال بانوان نیز تیم داریم كه سعی داریم از طریق منابع درآمدی‌مان از قبیل اسپانسر، حق پخش ، فروش بلیت و سازمان هواداران در كل مبلغ 5 میلیارد تومان درآمدزایی كنیم و 50 درصد باقیمانده را نیز قرار است سازمان پرداخت كند. *‌ سازمان به زودی اعضای هیات مدیره را معرفی می‌كند سرپرست باشگاه پرسپولیس با اشاره به اینكه امیدوار است هرچه سریعتر هیات مدیره این تیم معرفی و مشغول به كار شوند خاطرنشان كرد: پیامبر اكرم (ص) فرموده‌اند كه دو فكر بهتر از یك فكر و سه فكر بهتر از دو فكر است. بنابراین خرد جمعی كار ما را آسان می‌كند و دیگر تاخیر بیش از این نیز جایز نیست. قرار بود اعضای هیات مدیره پیش از فینال جام حذفی معرفی شوند كه سعیدلو به دلیل حساس بودن شرایط پرسپولیس در آن روزها اعلام اعضا را به یك زمان دیگر موكول كردند. كاشانی در پاسخ به این سوال كه چرا اسامی اعضای هیات مدیره كه در بازدید سعیدلو از باشگاه پرسپولیس نهایی شده بود، از سوی رییس سازمان اعلام نشد به خبرنگار ایسنا گفت: نام این افراد از مدتی پیش مشخص بوده و سعیدلو نیز رایزنی‌ها را با افراد مورد نظر انجام داد و با توجه به چارچوبی كه برای هیات مدیره مشخص شده است توافقاتی نیز صورت گرفته است. كاشانی اضافه كرد: در چارچوب تعریف شده یك پیشكسوت، استاددانشگاه، یك فرد اقتصادی و یك نماینده مجلس مدنظر بودند كه با توجه به اینكه باشگاه ما در تهران است انتخاب یك نماینده مجلس كار چندان مشكلی نبود. ضمن اینكه من انتظار داشتم افرادی كه می‌آیند در بحث اقتصادی و درآمدزایی به ما كمك كنند. همچنین مشتاق بودم كه یك استاد دانشگاه و یك عضو شورای شهر را در هیات مدیره داشته باشیم چرا كه در همه جای دنیا شهرداری‌ها به تیم‌های شهرشان كمك می‌كنند. وی در پاسخ به این سوال كه این چارچوب را چگونه تعیین كرده‌اید؟ ابراز كرد: ما براساس نیازهای باشگاه این چارچوب را تدوین كرده ‌ایم. حتی من به سعیدلو پیشنهاد كردم كه اعضا به جای 5 نفر 7 نفر باشند و با توجه به قشر عظیمی از بانوان كه طرفدار پرسپولیس هستند گفتند كه می‌توانیم یك عضو زن در هیات مدیره داشته باشیم. كاشانی ابراز امیدواری كرد، مدیرعاملی كه انتخاب می‌شود و آغاز به كار می‌كند حال چه از درون هیات مدیره و چه خارج از آن باشد در كار خود موفق باشد. وی ادامه داد: فكر می‌كنم اسامی اعضای هیات مدیره نیز به زودی اعلام می‌شود و امیدوارم اعضای جدید هر كدام با درك فوتبالی و مدیریتی‌شان به مدیرعامل كمك كنند. *مشكل دوشغله بودنم رفع شد حبیب كاشانی در رابطه با موضوع دوشغله بودنش تصریح كرد: زمانی كه به باشگاه پرسپولیس آمدم سه شغل داشتم، مشاور عالی رییس سازمان تربیت بدنی، سرپرست باشگاه پرسپولیس و كارمند آموزش و پرورش. در آن زمان بحث شورای شهر تهران مطرح نبود و پستی را در آنجا نداشتم چرا كه كار در شورای شهر پاره‌وقت است و شغل محسوب نمی‌شود. مشكل من نیز اكنون رفع شده، چرا كه سازمان حكمی صادر كرده و برایم پست سازمانی و محل خدمت تعیین كرده كه پست سازمانی‌ام مشاور عالی رییس سازمان و محل خدمتم هم باشگاه پرسپولیس است. *‌ امیدوارم استقلال هرچه زودتر سروسامان بگیرد مشاور عالی رییس سازمان تربیت بدنی در ادامه در رابطه با وضعیت مبهم مدیریتی و فنی استقلال ابراز كرد: به هر حال تیم استقلال هم قابل احترام است و نباید این واقعیت را فراموش كنیم كه هر زمان پرسپولیس و استقلال قوی بوده‌اند تیم ملی قدرتمندی نیز داشته‌ایم. من امیدوارم سعیدلو با مشاوره گرفتن از پیشكسوتان استقلال نظیر حجازی، قلعه نویی، برادران مظلومی و دیگر دوستان و انتخاب اعضای هیات مدیره و مدیرعامل برای این تیم به تشكیل هرچه سریعتر تیم كمك كنند و استقلال بتواند ضمن حفظ بازیكنانش پا به پای دیگران در فصل نقل و انتقالات فعالیت كند. *كار استیل آذین را ارج می‌نهم كاشانی در خصوص تیم فوتبال استیل آذین و در پاسخ به این پرسش كه آیا استیل آذین تیم دوم پرسپولیس محسوب می‌شود، اظهار كرد: ما همیشه سعی كرده‌ایم كارمان را براساس احترام متقابل پیش ببریم. مطمئنا هر تیمی كه می‌آید و با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی تصمیم به تیم‌داری می‌گیرد قابل احترام است، اما این موضوع كه یك تیم بیاید و تیم دوم یك تیم دیگر باشد را من تا به حال ندیدم و یقینا مسوولان استیل آذین هم به دنبال این كار نیستند، چرا كه آنها نیز باشگاه بزرگی هستند. من می‌خواهم همین جا عرض كنم كه تیم پرسپولیس 44 سال قدمت دارد و هم اكنون حدود 350 پیشكسوت پرسپولیسی داریم كه استفاده از همه این عزیزان در باشگاه پرسپولیس كار بسیار مشكلی است. بنابراین من این كار مسوولان استیل آذین را كه پرسپولیسی‌های قدیمی را به خدمت گرفته و از تجربیات آنها استفاده می‌كنند ارج می‌نهم. چرا كه اگر ما می‌خواستیم از همه این عزیزان استفاده كنیم حتی با در نظر گرفتن همه پست‌ها در رده‌های سنی مختلف حداكثر 40 نفرشان را می‌توانستیم به كار گیریم كه در این صورت نزدیك به 300 نفر آنان باقی می‌ماند. *‌ تا پایان هفته دو مهاجم به خدمت می‌گیریم حبیب كاشانی همچنین در خصوص فعالیت‌های باشگاه پرسپولیس در فصل نقل و انتقالات به خبرنگار ایسنا گفت: ما در فصل جدید برای جذب شش بازیكن لیگ برتری برنامه ریزی كردیم كه این شش بازیكن براساس نیاز ما شامل یك دفاع وسط، سه هافبك و دو فوروارد می‌شد. متاسفانه در بعضی رسانه‌های نوشتاری بازیكنانی را به غلط یا به عمد مطرح می‌كنند كه اینها همه جای سوال دارد. مثلا در برخی جراید می‌بینیم كه فلان بازیكن گفته "پرسپولیس با من مذاكره كرده" و یا "من به پرسپولیس این مبلغ را پیشنهاد دادم" یا "پرسپولیس خانه من بود" كه من همین جا همه اینها را تكذیب می‌كنم. كاشانی ادامه داد: ما در پست دفاع چپ با توجه به اینكه دو بازیكن خوب داریم بازیكنی را جذب نمی‌كنیم. علی‌رغم اینكه یكسری بازیكنان به پرسپولیس لطف داشتند و قصد حضور در این پست را داشتند، اما باید بگویم كه ما فقط براساس نیازمان بازیكن جذب می‌كنیم. در پست دفاع وسط نیز با توجه به جدایی نبی الله باقری‌ها از پرسپولیس ما نیاز به یك مدافع خوب داریم. به هر حال باقری‌ها سه سال با ما بود و دو قهرمانی را با ما تجربه كرد و زحمات زیادی نیز برای تیم كشید. ما قصد داریم در این پست یك مدافع خوب ایرانی و یك مدافع خارجی را كسب كنیم. در دفاع راست هم مشكلی نداریم. كاشانی اضافه كرد: در خط هافبك نیاز به سه بازیكن داشتیم كه محمد نوری، امیرحسین فشنگچی و غلامرضا رضایی را جذب كردیم و برای نیازمان در خط حمله نیز در حال مذاكره با دو مهاجم هستیم كه امیدواریم تا آخر هفته آنها را نیز به خدمت بگیریم. سهمیه سه بازیكن خارجی‌مان را هم نگه داشته‌ایم تا اگر احتمالا نتوانستیم بازیكنان ایرانی مورد نظرمان را جذب كنیم از بازیكنان خارجی استفاده كنیم. كاشانی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینكه چند درصد از تركیب تیم پرسپولیس تغییر خواهد كرد، خاطرنشان كرد: به طور درصدی نمی‌توانم بگویم، اما جمعا 8-9 بازیكن جدید به تركیب ما اضافه خواهد شد. وی ادامه داد: از میان بازیكنان ایرانی شاغل در لیگ امارات و همچنین لیگ‌های اروپایی نیز با توجه به اینكه جزو سهمیه آزاد محسوب می‌شود تعدادی را مدنظر داریم كه در صورت توافق با هر كدام نام آنها را اعلام خواهیم كرد. وی در پاسخ به این سوال كه آیا پرسپولیس به وحید هاشمیان پیشنهاد داده بود، به ایسنا گفت: ما یك دوست مشترك با هاشمیان داشتیم و مذاكرات‌مان نیز در حد ابتدایی بود كه ما از او خواستیم مبلغ مورد نظرش را به ما بگوید اما هاشمیان دیگر به ما جواب نداد. كاشانی همچنین در رابطه با جذب مازیار زارع گفت: زارع بازیكن خوبی است و قرار است با این بازیكن نیز مذاكره كنیم. *‌ انتقال انصاری فرد به پرسپولیس منتفی است سرپرست باشگاه پرسپولیس در خصوص شروط باشگاه سایپا برای انتقال كریم انصاری فرد و اینكه گفته‌اند پرسپولیس فقط یك بند این انتقال را پذیرفته، خاطرنشان كرد: من همه چیز را در این مورد در همین جا به طور واضح بیان خواهم كرد. پس از مذاكراتی كه علی دایی با "كوشا" مدیرعامل سایپا داشت و كوشا نیز در صحبت با خود من آمادگی باشگاه سایپا را برای انتقال انصاری فرد اعلام كرد، دایی از من درخواست كرد تا نامه‌ای را به باشگاه سایپا ارسال كنم. من هم نامه را ارسال كردم كه باشگاه سایپا در جواب نامه‌ای برای ما فرستاد كه در آن ذكر شده بود كریم انصاری فرد را با چهار بند به پرسپولیس منتقل می‌كنیم، این چهار بند عبارت بودند از 1- مبلغ 500 میلیون تومان بابت رضایت‌نامه به باشگاه سایپا پرداخت شود. 2- از كل مبلغ قرارداد سال دوم انصاری فرد با پرسپولیس 50 درصد به سایپا برسد. 3- از كل مبلغ قرارداد طرفین در سال سوم 40 درصد به باشگاه سایپا برسد. 4- از كل مبلغ قرارداد طرفین در سال چهارم 30 درصد به باشگاه سایپا برسد. وی با بیان این كه در این انتقال هیچ كس به غیر از باشگاه سایپا برنده نمی‌شد، ادامه داد: امروز در دنیا قرارداد دو برنده داریم و قرارداد برنده - بازنده نداریم، چرا كه در این قرارداد یعنی نه باشگاه پرسپولیس و نه بازیكن نفعی نمی‌بردند. اگر ما اعلام كردیم كه حاضریم مبلغ 500 میلیون تومان برای رضایتنامه را بدهیم به این دلیل بود كه با حساب و كتاب‌هایی كه كرده بودیم می‌توانستیم این مبلغ را برای انصاری فرد كنار بگذاریم. چرا كه او تنها 22 سال دارد و بنابراین جزو سهمیه لیگ برتری ما نیز محسوب نمی‌شد. ما در جواب‌مان به باشگاه سایپا اعلام كردیم كه حاضریم این مبلغ را به شما بپردازیم اما با توجه به این شرایط و بندهایی كه باشگاه سایپا برای ما ارسال كرده است، صبر می‌كنیم تا یكسال دیگر قرارداد انصاری فرد با سایپا تمام شود و بعد اگر توانستیم ان‌شاالله او را جذب می‌كنیم. البته من قطعا نمی‌گویم كه این انتقال منتفی است چرا كه هنوز كتبا نامه‌ای از باشگاه سایپا دریافت نكرده‌ایم، اما با توجه به مصاحبه مایلی كهن طبیعتا ما این موضوع را منتفی می‌دانیم. *‌ خودم هم از حاشیه‌هایی كه برایم درست شد تعجب كردم حبیب كاشانی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینكه چرا دومین فصل حضورتان در پرسپولیس پرحاشیه‌تر از فصل اول بود، ابراز كرد: من خودم هم فكر می‌كنم كه این فصل حاشیه‌های بیشتری نسبت به سال 86 داشتم. درفصل اول حضورم خیلی‌ها می‌گفتند كه كاشانی موفق نمی‌شود. واقعیت امر هم این است كه من تجربه زیادی نداشتم، اما با لطف خدا و كمك هیات مدیره آن زمان كه بسیار گروه هماهنگی بودند توانستیم قهرمانی لیگ را كسب كنیم. وی ادامه داد: امسال من با استفاده از تجربه‌ای كه قبلا كسب كرده بودم وارد پرسپولیس شدم كه شاید این اتفاق خوشایند عده‌ای نبود، آن قدر بی احترامی و ناسزا به من گفته شد كه خودم هم تعجب می‌كردم و دائم از خودم می‌پرسیدم كه كدام حلال خدا را حرام كرده‌ام كه مستحق چنین حرف‌هایی هستم. كاشانی در ادامه با بیان این مطلب كه باشگاه‌های ما هنوز حرفه‌ای نشده‌اند در خصوص نحوه آماده سازی پرسپولیس برای حضور قدرتمند در سه جام خاطرنشان كرد: باشگاه‌های ما هنوز با شاخصه‌های بین‌المللی فاصله زیادی دارند. پرسپولیس نیز اكنون تنها یك تیم فوتبال است و تا باشگاه شدن راه درازی در پیش دارد. برای مثال شما ببینید كه تیم اینتر پس از 45 سال قهرمان اروپا می‌شود. چرا كه در اروپا قوانینی در باشگاه‌ خود حاكم می‌كنند و برنامه‌ریزی‌هایی می‌كنند كه در درازمدت جواب می‌دهد. همانطور كه دیدید تیم اینتر در فینال لیگ قهرمانان یك بازیكن ایتالیایی هم نداشت كه این به دلیل قوانین آنهاست. همچنین كره‌ای‌ها در رقابت‌های جام باشگاه‌های آسیا 4 نماینده در بین 8 تیم برتر آسیا دارند كه اینها همه نتیجه برنامه‌ریزی است. ما هم در صدد هستیم تا در این فصل با برنامه‌ریزی‌های علی دایی به هر سه جام ممكن دست پیدا كنیم. *‌ با خلعتبری و سیدجلال جلسه می‌گذاریم كاشانی در ادامه درخصوص سایر خریدهای پرسپولیس در فصل نقل و انتقالات اظهار كرد: ما طبیعتا در هر پستی بهترین‌ها را می‌خواهیم و در پست دفاع میانی نیز با سیدجلال حسینی مذاكراتی را داشته‌ایم و قرار است طی روزهای آینده جلسه‌ای با هم داشته باشیم تا طرفین نقطه نظرات خود را بگویند. وی ادامه داد: خلعتبری هم یكی از بازیكنان است كه ما سعی داریم با ایشان نیز در روزهای آتی جلساتی را برگزار كنیم. كاشانی در خصوص مذاكره پرسپولیس با مهدی رحمتی تصریح كرد: در توانایی‌های رحمتی هیچ شكی نیست. ما با توجه به نیازمان بازیكن می‌گیریم و به این دلیل كه دو دروازه‌بان توانا داریم نیازی به جذب دروازه‌بان جدید نمی‌دیدیم. كاشانی تاكید كرد: ما با رحمتی هیچ مذاكره‌ای نكرده‌ایم. *‌ عبدی می‌ماند، وضعیت گل محمدی در چند روز آینده مشخص می‌شود كاشانی در ارتباط با دستیاران علی دایی در فصل جدید ابراز كرد: ما در این فصل دو دستیار به دایی اضافه می‌كنیم. "عالی پور" كه آنالیزور است و در سال گذشته نیز به ما كمك كرد. برای دستیار دیگر نیز دایی از بین گزینه‌ها یحیی گل محمدی را انتخاب كرد. ما صحبت‌های اولیه را با گل محمدی انجام دادیم كه نتایج آن طی چند روز آینده مشخص خواهد شد. كاشانی در رابطه با وضعیت حسین عبدی نیز اظهار كرد: عبدی مطمئنا سرجای خود می‌ماند. *‌دایی به دنبال پول نیست حبیب كاشانی در خصوص پرونده شكایت علی دایی از فدراسیون فوتبال و موضع باشگاه پرسپولیس در این رابطه به خبرنگار ایسنا گفت: به نظر من این قضیه یك سوءتفاهم است و من به كفاشیان هم گفتم كه این مشكل را هرچه سریعتر برطرف كند. مطمئنا علی دایی به دنبال پول نیست بلكه فقط به دنبال احقاق حق خود است و انتظار دارد كه فدراسیون همانطور كه حق مربیان قبلی را تمام و كمال پرداخت كرده است به مطالبات او نیز توجه كند. *‌ جدایی خوردبین كذب است، با روزنامه خاطی برخورد می‌كنیم سرپرست باشگاه پرسپولیس در خصوص شایعه جدایی محمود خوردبین در این فصل از قرمزپوشان گفت: متاسفانه مدتی است كه یك روزنامه ورزشی - خبری اقدام به نشر اكاذیب و تشویش اذهان عمومی می‌كند كه این موضوع برروی هواداران ما نیز تاثیر می‌گذارد. این روزنامه یك روز می‌نویسد "پرسپولیس برای دایی دستیار آلمانی آورد"، یك روز دیگر می‌نویسد "احمد ابراهیمی جای محمود خوردبین را خواهد گرفت" كه من همه اینها را تكذیب كنم و می‌گویم كه این روزنامه كه در گذشته سعی داشت با دلالیسم پرسپولیس را در خرید بازیكنان با مشكل مواجه كند حال كه دست خود را از این واسطه‌گری‌ها كوتاه دیده است سعی می‌كند با این‌گونه تیترها پرسپولیس را به حاشیه ببرد. *‌جشن قهرمانی پرسپولیس 24 تیرماه برگزار می‌شود حبیب كاشانی در ادامه گفت: جشن قهرمانی پرسپولیس 24 تیرماه در شب میلاد حضرت سیدالشهدا (ع) برگزار می‌شود كه در این جشن بازیكنان پرسپولیس به همراه خانواده‌شان حضور پیدا می‌كنند و جوایزی كه به آنها قول داده بودیم را دریافت می‌كنند. كاشانی افزود: ما قبل از فینال جام حذفی به بازیكنان وعده یك سفر حج عمره را داده بودیم كه در جلسه‌ای كه با شخص رییس جمهور داشتم ایشان دستور حضور دو سهمیه حج برای هر یك از بازیكنان پرسپولیس را صادر كردند. ضمن این كه ما به هر كدام از بازیكنان پرسپولیس كه در فینال جام حذفی بازی كردند یك دستگاه پژو 206 اهدا می‌كنیم. *‌9 تیر ماه سفر پرسپولیس به دورتموند حبیب كاشانی در خصوص زمان آغاز تمرینات پرسپولیس خاطرنشان كرد: تمرینات از روز 24 خرداد شروع می‌شود و به مدت 5 روز تمرینات در تهران ادامه خواهد داشت. تیم 29 خرداد برای سفری كوتاه عازم اردبیل می‌شود. سپس هفتم تیرماه به تهران بازمی‌گردد و پس از دو روز استراحت در روز 9 تیرماه عازم یك كمپ تمرینی در دورتموند خواهد شد كه مقدمات آن فراهم شده است.‌ *وینگادا پولش را می‌خواهد حبیب كاشانی در پایان در رابطه با بدهی‌های باشگاه‌ پرسپولیس اظهار كرد: اكنون دو پرونده در باشگاه در جریان است كه یكی مربوط به "وینگادا" است كه به همراه دستیارانش جمعا مبلغ 370 هزار دلار از باشگاه طلب دارد كه ما در حال رایزنی هستیم تا این بدهی را با تفاهم و بطور دوستانه پرداخت كنیم. همچنین پرونده شركت آلفا از سال 85 در باشگاه باقی مانده كه دوستان در حال تلاش برای پیگیری این پرونده هستند. ر
چهارشنبه 19/3/1389 - 2:57
آموزش و تحقيقات
كانی شناسی طلا
سختی كرنریت 5/2 وزن مخصوصش 62/8 است. مقدار طلای كرنریت معمولا كمتر از كالاوریت است و حداكثر به 44% می رسد. نسبت طلا به نقره در این كانی 4:1 می باشد. كرنریت گسترش زیادی دارد ولی از لحاظ استخراج طلا اهمیت زیادی ندارد. 4- پتزیت Petzite با فرمول Ag3,Au ) Te2 ) سختی این كانی 5/2، وزن مخصوصش 13/9 می باشد و مقدار طلای آن تا 25% می رسد. رنگ این كانی خاكستری تا سیاه است و جلا ی فلزی دارد. رخ این كانی مكعبی و شكست آن مختصری صدفی است. 5- مونت برایتیت Montbrayite با فرمول َAu2 Te3 این كانی دارای سختی 5/2 و وزن مخصوص 9/9 می باشد. مقدار طلای مونت برایتیت تا 50% می رسد. این كانی یك تلوروید كمیاب است. 6- ناژیاژیت Nagyagite با فرمول Pb5 Au ( Te,Sb ) 4 S -8 سختی این كانی 1 تا 5/1 و وزن مخصوص آن 5/7 می باشد. مقدار طلای ناژیاژیت تا 7/12 % می رسد. یك كانی نادر بوده و اكثرا در كانسارهای ساب ولكانیك-گرمابی تشكیل می شود. 7- مالدونیت Maldonite با فرمول َAu2 Bi سختی این كانی نا مشخص و وزن مخصوص آن 7/15 می باشد. مقدار طلای آن 65% است.جزء كانی های نادر بوده و در كانسارهای حرارت بالا تشكیل می شود. 8- اروشیبنیت Aurostibnite با فرمول Au Sb2
كانی های فرعی طلا:
طلای خالص در طبیعت بسیار كم است و آنچه اصطلاحا به آن طلای خالص یا native گفته می شود، در واقع طلایی است كه 4 تا 15 درصد جرمی، دارای ایزومرف نقره می باشد. 1- الكتروم Electrum با فرمول Au,Ag اگر مقدار نقره در اختلاط كانی از 15 درصد جرمی بیشتر شود، كانی الكتروم با رنگ زرد كم رنگ تا سفید كه در حقیقت كانی حد واسط بین نقره و طلاست، بوجود می آید. گاهی مقدار نقره تا 50% جرمی در ساختمان الكتروم بالا می رود. 2- كوشتلیتKustelite با فرمول Ag,Au در این كانی نقره در اختلاط كانی بیشتر از 80% جرمی می باشد. 3- پورپزیت Porpesite این كانی علاوه بر نقره و طلا همراه با پالاریوم و رودیوم نیز دیده شده است. مقدار پالادیوم بین 5 تا 11 درصد تغییر می كند و كانی پورپزیت حاصل می شود. 3- بیسموتو اوریت Bismutho_aurite با فرمول Au,Bi چنانچه طلا با بیسموت تا 4 % جرمی همراه باشد، این كانی حاصل می شود. 4- طلای كوپریفر Ore cuprifer به طلای مس دار اطلاق می شود. 5- رودیت Rodite با فرمول( Au ( Pt.Rh.Ir,Pd و 6- كورشتیبیت Qurostibite از دیگر كانیهای فرعی طلا به شمار می رود.
اکسیدهای طلا
اکسید طلای (Au2O)(I) گفته می شود که از ترکیب هیدروکسید پتاسیم رقیق با کلرید طلای (I) به وجود می آید ولی کاملا ناپایدار است و در مجاورت این هیدروکسید به طلا و یون اورات (AuO2) تجزیه می شود. با اضافه کردن هیدروکسید به محلول هایی که ترکیب های طلای (III) دارند رسوب Au(OH)3 یا به احتمال بیشتر هیدروکسید سس کویی اکسید (Au2O3) تشکیل می شود. این ماده آمفوتر است ولی بیشتر اسیدی است تا قلیایی. اورات های قلیایی مثل KAuO2 محلولند ولی اورات های قلیایی خاکی نامحلولند. اکسید طلای (AuO)(II) نیز تهیه شده ولی کاملا ناپایدار است
خواص فیزیكی :
برینل خواص فیزیكی طلا: طلای خالص بدون شك زیباترین فلزات است.این فلز جلای فلزی و رنگ زرد (وقتی به صورت تودهای یافت شود) دارد.و رنگهای سیاه، یاقوتی و زرشكی (وقتی به صورت عادی و پراكنده یافت شود) دارد. طلا چكش خوارترین فلز و رسانا ترین فلز بعد از نقره و مس می باشد كه فلزی نرم و هادی بسیار خوب حرارت و الكتریسیته می باشد. علامت اتمی طلا Au می باشد. جرم اتمی طلا برابر با 9665/196، عدد اتمی آن 79 و شعاع اتمی آن pm144 است. طلا به صورت یك فلز سنگین و نیز" نجیب" طبقه بندی شده و در تجارت، مهمترین فلز در میان فلزات گرانبها تلقی می شود. فقط یك ایزوتوپ پایدار طلا وجود دارد و آنهم ایزوتوپ 79 آن است. طلا دارای تقریبا 24 ایزوتوپ رادیو اكتیو است. رنگ این فلز زرد سیر می باشد ولی وقتی از روشهای فراریت یا رسوبی بدست می آید به رنگ بنفش سیر، ارغوانی و یا قرمز سیر دیده می شود. نقطه ذوب طلا 18/1064 درجه سانتیگراد و نقطه جوش آن 2856 درجه سانتیگراد و جرم حجمی آن gr/cm3 32/19می باشد. سختی این فلز بر حسب مقیاس موس برابر با 3-5/2 و باطلا در مقایسه با دیگر فلزات از خاصیت ورقه و مفتول شدن زیادتری برخوردار است. طلا را می توان به صورت ورقه ای با ضخامت mm00001/0و مفتولی به جرم 0005/0 گرم در هر متر در آورد. آلیاژ آن با مس ، قرمزتر، سخت تر و قابلیت گداخته شدن بیشتری تا طلای خالص را دارد. همانند دیگر فلزات گرانبها، طلا در ایران بر حسب "مثقال" كه برابر 4/4 گرم است و در خارج با مقیاس "تروی troy " می سنجند كه هر اونس تروی معادل با 103431/31 گرم می باشد. از خواص منحصر به فرد طلا، قابلیت چكش خواری و رنگ زرد مایل به قرمز براق آن است. به وسیله الكترولیز، می توان صفحاتی به ضخامت 00001/0 میلی متر، و با كشش می توان مفتولی به قطر mm 0/006 از طلا را بوجود آورد. 1 گرم طلا تا طول 3 كیلو متر قابل كشش است. مقدار ناچیزی از فلز سرب، بیسموت، تلور، سلنیم، آنتیموان، قلع و آلومینیوم، طلا را شكننده می كنند. مقیاس مساوی با 5/18 است

خواص شیمیایی :

خواص شیمیایی طلا: خواص شیمیایی طلا: از لحاظ شیمیایی طلا یكی از كم فعالترین فلزات به شمار می رود. این فلز در تماس به هوا كدر نمی شود. در مقابل قویترین محلولهای قلیایی پایدار است و در تماس با تمام اسید های خالص، به جز اسید سلنیك، كاملا مقاوم است. برای حل كردن طلا به نحو شیمیایی بهترین راه این است كه آن را در مخلوط یك مول اسید نیتریك و سه مول اسید كلرئیدریك كه به نام تیز آب سلطانی مشهور است، قرار دهیم. 3HCl + HNO3 + AU ________ AuCl3 +2H2O + NO طلا همچنین می تواند با برم در دمای اتاق و فلوئور، كلر، ید و تلوریوم در دماهای بالاتر تركیب شود، یكی از خصوصیات جالب طلا این است كه می تواند به صورت سولی و یا كلوئیدی در آید. سولی های آبی طلا بر حسب اندازه ذرات آن می توانند به رنگهای قرمز، آبی یا ارغوانی در آیند. سولی زیبای كاسیوس CASSIUS را می توان با اضافه كردن كلرید قلع (II) به تركیبات طلا بدست آورد. طلا در تركیبات در تركیبات مختلف خود به صورت +1 و +3 ظرفیتی ظاهر می شود. طلا تمایل بسیار زیادی در تشكیل كمپلكسهایی دارد كه در آن همیشه به صورت +3 ظرفیتی می باشد. تركیبات +1ظرفیتی طلا خیلی پایدار نیستند و عموما به ظرفیت +3 اكسیده شده یا اینكه به صورت فلز آزاد احیاء می شوند. تمام تركیبات طلا، اعم از 1 ظرفیتی یا 3 ظرفیتی اكسید شده یا اینكه به طورت فلز آزاد احیاء می شوند. البته این یك قاعده كلی است كه تركیبات فلزات غیر فعال (نجیب) به آسانی به فلز مربوطه می توانند احیاء شوند، در حالیكه در مورد تركیبات فلزات فعال به آسانی میسر نیست.
طلا بر خلاف نقره و مس می تواند تشكیل تركیبات آلی فلزی حقیقی دهد كه همگی نیز پایدارند. طلا و گوگرد را اگر با هم حرارت دهیم تركیب نمی شوند، ولی این فلز در پلی سولفیدهای قلیایی حل شده و تیواوریت ها و احتمالا بعضی از تیواوریت ها را بوجود می آورند طلا 18 ایزوتوپ داشته و نیمه عمری در حدود 7/2 روز دارد. تركیبی از 1 بخش اسید نیتریك با 3 بخش اسید هیپو كلریك "آكوارجیا" (aqua regia) یا به فارسی تیز آب سلطانی نامیده می شود. كه می تواند طلا را در خود حل نماید و بدین دلیل به این نام خوانده می شود، كه می تواند شاه فلزات (king of metals) را در خود حل نماید. طلایی كه در دسترس ما می باشد طلای تجارتی نام دارد كه خلوص 999/99+ درصد را دارا می باشد. وزن مخصوص طلا بر اساس مقدار دما و عوامل دیگر متغیر می باشد.
زمان نیمه عمر :
طلای رادیواکتیو198 Au برابر با 7/2 روز است و از این ایزوتوپ در ردمان پزشکی بهره می گیرند. همچنین این ایزوتوپ مصارف صنعتی متعددی به عنوان یک ردیاب دارد و از آن در مطالعات حرکات رسوب کف اقیانوس ها در سواحل و اطراف استفاده می شود. طلا همچنین در فرآیندهای صنعتی عامل بسیار خوبی در برقراری و تمرکز انرژی حرارتی است. در بعضی از ادارات برای ممانعت از انتقال انرژی شیشه پنجره ها را با پوششی از طلا می پوشانند تا بتواند به مقدار زیلدی از حرارت فصل تابستان بکاهد و برعکس نگذارد که حرارت داخل اتاق به خارج در فصل زمستان منتقل گردد و در ضمن، نور بسیارمطلوبی نیز بتواند وارد اتاق بشود. برای آب کردن یخ و برف روی شیشه بعضی از هواپیماها، کشتی ها و لکوموتیوها از طلا استفاده می شود. بعضی از کمپلکس های طلا مثل فسفیت ها که معمولا دارای ترکیبات آلی گوگردی نیز هستند توانسته اند در درمان بیماری آرتوروز مفاصل مفید واقع شوند.
کارآیی طلا به عنوان کاتالیزور در واکنش های هیدروژن دهی و هیدروژن زدایی مورد مطلعات بسیار وسیعی قرار گرفته ولی هنوز آنقدرها از این فلز برای این منظور استفاده نشده است.
البته مخلوط طلا و پالادیم کارآیی بیشتری تا پالادیم تنها به عنوان کاتالیزور در بعضی از فرآیندهای مخصوص هیدروژن دهی و زدایی دارد ولی طلا هنوز هم در مقایسه با فلزات گروه پلاتین در این موارد از اهمیت کمتری برخوردار است. از طلای با خلوص +999/99% در ساخت بعضی از استانداردهای شیمیایی و فیزیکی استفاده می شود.
سایر مطالب در مورد طلا
مواد جایگزین:
هیچ فلز یا آلیاژ جایگزین، کلیه ی خواص مطلوب طلا را، دارا نمی باشد. تنها عاملی که می تواند مسئله ی جایگزینی را شدت بخشد، قیمت بالای طلا است، به طوری که با افزایش قیمت طلا در دوره ی زمانی 80-1979 چند سازمان استفاده کننده از طلا، تشکیل کمیته هایی را دادند، تا در این رابطه تحقیق کرده و راه هایی را برای کاهش مصرف طلا در محصولات مختلف خود، تعیین کنند.
کاربرد پالادیم و پلاتین به عنوان جانشین، نیز ارتباط نزدیکی به قیمت داشته و مصرف کننده بیشتر تمایل به طلا دارد. در صنایع الکترونیک چند ماده ی جایگزین از قبیل آلیاژ(نیکل-قلع)، پالادیم یا (پالادیم-نقره) می توانند به کار گرفته شوند که اغلب آنها با پوشش نازکی از طلا همراه بوده و این پوشش آنها را از اکسید شدن حفظ می کند. در حال حاضر طلا، جایگاه اصلی خود را در زیورآلات و صنعت حفظ کرده است.
محصولات فرعی ( طلا به عنوان یک محصول فرعی ):
ببیشتر طلای جهان از معادنی تامین می شود که در آنها طلا محصول اصلی است. اما مقادیر مهمی نیز در حین تصفیه ی فلزات دیگر به ویژه مس بازیابی می شوند. در ایالات متحده ی آمریکا در طول سال 1983 حدود 20% کل تولید، محصول فرعی استخراج فلز پایه به ویژه مس بود. طلا در چندین کشور، از کانی های مس بازیابی می شود. برای مثال این فلز از کانی های نیکل در کانادا، از کانی های پلاتین در آفریقای جنوبی بازیابی شده و سایر کشورهایی که در آنها طلا به عنوان یک محصول فرعی مهم بازیابی می شود، عبارتند از:
فیلیپین، استرالیا، گینه ی جدید، مکزیک و شوروی.
در ایران نیز از معدن مس سرچشمه ی کرمان طلا به عنوان یک محصول فرعی به دست می آید. نقره به خاطر همراهی و ارتباط آن با طلا در کانی ها به عنوان یک محصول، همراه تمامی عملیات استخراج طلا می باشد. در تصفیه ی نهایی طلا به عنوان یک محصول فرعی، در کشور ایالات متحده ، مقادیر مهمی از فلزات خانواده ی پلاتین( به ویژه پالادیم ) نیز بازیابی می شوند. در سرتاسر جهان، کانی های طلا و کانسارهای آبرفتی محصولات فرعی ارزشمندی را فراهم می آورند. برای مثال می توان به چندین معدن طلای مهم آفریقای جنوبی اشاره کرد که در آنها اورانیم به عنوان محصول مهم همراه تولید می شود
ذخایر طلا و همراهان آن
عموما طلا، با سولفید های فلزی غیرآهنی و کانی های وابسته به آن، ارتباط بسیار نزدیکی دارد و اغلب با این سولفیدها و یا محصولات ناشی از اکسید شدگی آنها همراه است. این همراهان طلا عبارتند از:
کالکوپیریت، اسفالریت، گالنیت، آرسنوپیریت، پیریت، آنتیمونیت، لیمونیت و کوارتز.
آنتیمونیت
آنتیمونیت معمولا به صورت بلورهای ستونی(columnar) و سوزنی یا اینکه به صورت شعاعی پدیدار می شود و به ندرت به صورت آگرگات در کوارتز دیده می شود، ترد و شکننده بوده ، رنگ آن خاکستری سربی و دارای جلای فلزی می باشد.
لیمونیت ( کانه آهن قهوه ای )
انباشتگی و تراکم این کانی در قسمت های آلتره شده ی کانه ی سولفیدی، از این جهت قابل توجه است که در بعضی مواقع دارای مقادیر زیادی از طلا می باشد
کوارتز بیشتر از دیگر کانی ها، طلا را همراهی می کند. بدین سبب اغلب در رگه های کوارتزی وجود دارد. طلای آشکار(visible gold) اغلب در کوارتزهای زرد – قهوه ای با ادخال های اخری (ochreous) دیده می شود.
کانی هرزه سنگ طلا
کانی هرزه سنگ طلا، معمولا کوارتزاست، اما کربنات ها، تورمالین، فلوئوراسپار ( فلوئورید کلسیم CaF2 ) و مقدار کمی از کانی های غیر فلزی نیز ممکن است به عنوان هرزه سنگ (Gongue) طلا وجود داشته باشند. طلا معمولا در سولفیدهای فلزات پست(Basemetals) و کانی های وابسته ی آن، جای می گیرد.
به طور کلی کانسارهای طلا را به دو نوع تقسیم بندی می کنند
الف- کانسارهای برجا
در کانسارهای برجا طلا همراه سنگ های آذرین اسیدی عمیق و بینابین و به ندرت در سنگ های آذرین خروجی پیدا می شود. در هر صورت همراه کوارتز در رگه های کوارتزی، همراه کانی های کلسیت، باریت، فلورین، آلاباندین(Alabandin) و همچنین همراه کانی های فلزی مانند: پیریت، بلند، کالکوپیریت، کانی های نقره و کانی های تلور(Te) و خیلی به ندرت همراه سلنیم (Se) است.

ب- کانسارهای آبرفتی
از تخریب کانسارهای برجا و حمل و نقل آن به وسیله ی عوامل طبیعی، کانسارهای آبرفتی تشکیل می شود و تجمع طلای ناب در این صورت در بستر رودخانه ها و دریاچه های بسته، انجام می گیرد، در آن صورت طلا همراه سایر کانی های سنگین مانند کرندوم (Corundum) و زیرکن (Zircon)و منازیت (Monazite) و کاسیتریت و نارسنگ (Garnet) و بالاخره مگنتیت (به شکل ماسه سیاه) است. در پوسته ی زمین، تخمین زده می شود که دارای مقدار متوسط 0001/0 اونس طلا به ازای یک تن کوچک یا 5/3 قسمت در بیلیون (3/5PPB) طلا باشد. سنگ های رسوبی به ویژه ماسه سنگ ها از درصد بیشتری طلا برخوردارند. درمیان سنگ های آذرین، مقدار متوسط طلا در سنگ های مافیکی (mafic) تیره فام کمی بالاتر بوده و نسبت به سنگ های فلسیک (Felsic) پایین تر است. آب دریا نوعا دارای 011/0 (PPB) طلا می باشد، هرچند این مقدار از لحاظ مکانی از 44(PPB) تا 0/001(PPB) در نوسان است و مقدار طلا در آب های سطحی همانند آب دریا، در همان محدوده بوده و وابستگی زیادی به منبع آن پیدا می کند. برای نمونه آب هایی که از معادن طلا در یاکوت جنوبی (Yakut) در شوروی جاری می شوند، شامل مقدار متوسط 0/7(PPB) تا 0/9(PPB) طلا می باشند.
در ایالات کلرادو آمریکا، پساب حاصله ازمعادن طلا و نواحی دیگر شامل 0/15 pbb طلا هستند. لازم به یادآوری است که چشمه های آب گرم معمولا نسبت به آب های دیگر از درصد بیشتر طلا برخوردارند و کانسارهای طلا در بسیاری از انواع سنگ ها یافت می شوند. کانسارهای هیدروگرمایی در سنگ های آذرین واسطه ای و اسیدی و آبرفت های رسوبی (Silty) سنگ های کربناته ی رگه دار و در سنگ های متامرفیک (Metamorphic) یا رسوبی سیلیسی یا آلومینی، به طور معمول تری ظاهرگشته و دیده می شود.
اصولا کانسارهای طلا دارای منشاهای زیرند: هیدروگرمایی(Hydrothermal) ، هیدروگرمایی- متامرفیک (Hydrothermal Metamorphic) ، متامرفیک، آبرفتی(رگه ای، توده ای و پراکنده) و جوش سنگ ها (Conglommerates) (لایه های سطحی، شکاف های باریک ایجاد شده در طول زمان).
طلا اساسا، همان طوری که گفته شد، به صورت فلز طبیعی رخ داده و با نقره و دیگر فلزات تشکیل آلیاژ می دهد و همچنین به صورت تلورید ها (Tellurides) ظاهر می شود. از جمله آلیاژهای طلا می توان به الکتروم (Electrum) آلیاژ طلا و نقره اشاره کرد و البته سایر مواد معدنی طلا کمیاب بوده و طلا معمولا همراه با سولفیدهای آهن، نقره، آرسنیک، آنتیموان و مس می باشد. اگرچه غنی ترین کانسارهای رگه ای از نوع رگه ای شکاف دار همراه با گانگ کوارتزی (Quartz Gangue) مانند بونانزس (Bonanzas) می باشند، لکن طلا بیشتر از کانسارهای عظیمی که عیارشان متوسط است استخراج می شود. در آفریقای جنوبی برای مثال، کانی های طلا با 10/2 اونس طلا در تن مورد عملیات بهره برداری قرار می گیرند و در کنار آن معادنی وجود دارند که در آنها کانی های مربوطه در هر تن 69/0 اونس طلا موجود است. کانی های طلای ایالات متحده ی آمریکا، به طور متوسط 1/0 اونس یا کمتر طلا در هر تن دارند، هر چند امروزه با بهره گیری از روش های جداسازی و بازیابی ویژه ای ( فرآیند جداسازی کپه ای شیمیایی ) کانی های با کمتر از 1/0 اونس طلا در تن را می توان مورد بهره برداری قرار داد.
منشا طلا:
بیشتر ذخایر طلا، دارای منشا آذرین بوده و یا اینکه از تمرکزهای سطحی، سرچشمه می گیرند، و تعداد کمتری از ذخایر طلا بر اثر کنتاکت متاسوماتیسم به وجود می آیند، اما ذخایر رگه ای اکثرا در اثر محلول های هیدروترمال حاصل می شوند. بین رگه های طلادار و سنگ های نفوذی یک ارتباط گسترده وجود دارد که پیوند این دو را، به وضوح مشخص می کند. طلا در توده های معدنی از منشا گرمابی، همراه پیریت، میسپیکل کوارتز و یا همراه رودوکروزیت( Rhodochrosit ) و سایر کانی های منگنز و باریتین تشکیل می شود.
رگه های نوع اول ( سولفید طلا، کوارتز طلادار ) توده های معدنی قدیمی و قاعدتا، بدون نقره بوده و با سنگ های آذرین درونی مربوط هستند، این رگه ها گاهی با پدیده ی متاسوماتوز، بستگی دارند. تمرکزهای مکانیکی، ذخایرعظیم پلاسری را به وجود می آورند که این پلاسری های طلادار برای استخراج طلا ، امروزه بسیار مهم هستند و در داخل ماسه ها و شن ها به همراه سایر فلزات سنگین، طلا دیده می شود. مقدار طلا در پلاسرها تا چند دهم گرم در تن نیز می تواند از نظر اقتصادی مناسب باشد.
ذخایر سوپرژن دارای مقدار ناچیزی طلا هستند
چگونگی پیدایش پلاسر طلا:
ذخایر طلای پلاسری ، در نتیجه ی هوازدگی و تخریب سنگ های طلادار، حاصل می شوند . تغییرات دما، آب و حلال های طبیعی، سنگ ها را تجزیه و تخریب کرده و طلا را آزاد می نماید، سپس محصولات هوازدگی توسط آب های جاری حمل شده و در ضمن تا حد اندازه های کوچکی خرد می شوند بنابراین مقدار طلای بیشتری آزاد می شود.
طلا به خاطر داشتن جرم حجمی بالا ، در میان توده های سیلت، ماسه و گراول جایگزین شده و به وسیله ی جریان رودخانه حمل می گردد بیشتر مواقع طلا مانند مواد سبک تر به مناطق دورتر حرکت می کند و در زمانی که سرعت جریان رودخانه برای حمل طلا به نقاط دورتر کافی نیست، مستقر شده و معمولا بر روی سنگ بستر متمرکز می شود و اصولا جرم حجمی بالای طلا در مقابل عمل حمل و نقل به آن مقاومتی مشابه به دانه های درشت تر از ماسه می دهد.
تشکیل پلاسرهای عظیم، با به وجود آمدن یک سطح مبنای جدید در منطقه که ناشی از تخریب عمیق و شدید سنگ هاست، همراه می باشد.ذخایر طلای پلاسری معمولا در مناطقی که رگه های طلادار وجود دارند یافت می شوند ولی ذخائر موجود در رگه ها ممکن است بسیار کمتر یا ریزدانه تر از آن حدی باشند که از نظر اقتصادی قابل توجه باشد.
پلاسرها را به اشکال متنوعی تقسیم بندی می نمایند ولی می توان گفت که پلاسرها، نهایتا به دو گروه تقسیم بندی می شوند:
1- پلاسرهای کم عمق( پلاسرهای مدرن)
این گونه پلاسرها معمولا در داخل رودخانه ها و یا در نزدیکی آنها وجود داشته و توسط دیگر رسوبات پوشیده نشده است.
سه شنبه 18/3/1389 - 18:47
اخبار
به گزارش ایسنا ،تعرفه‌ خدمات سیم‌كارت دایمی همراه اول به گونه‌ایست كه نرخ یك دقیقه مكالمه (در ساعت پیك یعنی از 8 تا 21) از این سیم‌كارت به سیم‌كارت دایمی یا اعتباری و یا تلفن ثابت 447 ریال و در ساعات غیرپیك (21 تا 8) جمعه‌ها و تعطیلات رسمی 358 ریال است؛ تعرفه‌های خدمات سیم‌كارت دایمی همراه اول در مورد نرخ یك دقیقه مكالمات بین‌ شهری طبق موارد فوق در ساعات پیك 760 ریال و غیر پیك 536 ریال است.

اما تعرفه‌ استفاده از سرویس صندوق پستی مانند مكالمه محاسبه می‌شود كه البته این هزینه برای گوش كردن پیغام‌ها است یعنی اگر با تلفن همراهی تماس گرفته شده و پیغامی گذاشته شود و مشترك به این پیام‌ها گوش نكند هزینه‌ای برای وی محاسبه نمی‌شود ولی به همان میزانی كه مشترك به این پیام‌ها گوش دهد هزینه برای وی محاسبه می‌شود.

گفتنی است هزینه‌ استفاده از سرویس دایورت نیز (انتقال تماس‌ها) به اندازه‌ مكالمه است یعنی به هر میزانی كه از این سرویس استفاده شود مثل تعرفه‌ مكالمه محاسبه می‌شود.

به گزارش ایسنا این تعرفه‌ها در مورد سیم‌كارت اعتباری همراه اول از این سیم‌كارت به سیم‌كارت‌های اعتباری، دائمی و تلفن ثابت، در ساعات پیك و مكالمه‌ استانی 670 ریال و ساعات غیر پیك، جمعه‌ها و تعطیلات رسمی 536 ریال است و بین استانی در ساعات پیك 1139 ریال و در ساعات غیرپیك 804 ریال و هزینه‌ ارسال پیامك فارسی 106 ریال و لاتین 264 ریال است.

اما سقف تعرفه برای ارسال هر پیام به صورت MMS مبلغ 100 تومان است یعنی مشتركان می‌توانند پیام‌های تصویری و صوتی خود را با حجم حداكثر 100 كیلوبایت ارسال كنند؛ یعنی هر كیلوبایت برای مشترك یك تومان هزینه دارد و سرویس GPRS در زمان اوج ترافیک (پیك) از ساعت 8 الی 23 به ازاء هر کیلو بایت تبادل اطلاعات 8/14 ریال و در زمان غیر اوج ترافیک از ساعت 23 الی 8 روز بعد و همچنین روزهای تعطیل به ازاء هر کیلو بایت تبادل اطلاعات 4 ریال محاسبه می‌شود.

تعرفه‌ پیام‌های فارسی از 20 اسفندماه گذشته به مبلغ 89 ریال و پیامك‌های لاتین از ابتدای تیرماه جاری به مبلغ 222 ریال محاسبه می‌شوند اما تعرفه‌ بسیاری از خدمات مانند تغییر نشانی در سیم‌كارت‌های دائمی و اعتباری 15هزار ریال، تعویض سیم‌كارت سوخته و مفقود شده در سیم‌كارت‌های دائمی و اعتباری 50 هزار ریال، تغییرنام در سیم‌كارت‌های اعتباری 5 هزار ریال و در سیم‌كارت‌های دائمی 50 هزار ریال، وصل مجدد هر بار 20 هزار ریال، وصل سرویس پیامك در سیم‌كارت‌های دائمی و اعتباری به صورت رایگان و سرویس محدودیت‌ مكالمه ماهانه شش هزار ریال است.

به گزارش خبرنگار ارتباطات خبرگزاری دانشجویان ایران تعرفه‌ دیگر خدمات همراه اول شامل سرویس نمابر، ماهانه 50 هزار ریال، سرویس دیتا، ماهانه 50 هزار ریال، ارایه‌ ریز مكالمات، هر صفحه 500 ریال، درخواست رمز Puk، رایگان، حذف بدهكاری و صدور قبض اصلاح شده (قبل از مهلت پرداخت) رایگان است.

درخواست اصل آدرس رایگان، وصل سرویس صندوق پست صوتی، 10 هزار ریال، فعال‌سازی سرویس انتظار مكالمه رایگان، فعال‌سازی سرویس انتقال مكالمه رایگان است و ارائه صورتحساب المثنی مبلغ دو هزار ریال است كه مشترك باید در همان محل و در دفاتر پرداخت كند در واقع تنها مبلغی است كه مشترك باید به صورت نقدی پرداخت كند.

به گزارش ایسنا از نكات قابل توجه برای مشتركان شامل خلاف مقررات بودن دریافت هرگونه وجه نقد بابت خدمات مذكور توسط دفاتر بخش خصوصی و لحاظ آن در صورتحساب دوره‌یی (البته به استثناء ارائه صورتحساب المثنی كه مبلغ دو هزار ریال است و مشترك باید در همان محل و در دفاتربه صورت نقدی پرداخت كند).

تاكید به دریافت رسید برای پیگیری خدمات مورد تقاضا از دفاتر بخش خصوصی هم از دیگر موارد تاكید شده است؛ همچنین در ایام تعطیل و ساعات غیراداری در تهران، ادارات مشتركان رسالت و ستارخان تا ساعت 23 صرفا به منظور قطع و تعویض سیم‌كارت مفقودی آماده سرویس‌دهی است.به گزارش ایسنا ،تعرفه‌ خدمات سیم‌كارت دایمی همراه اول به گونه‌ایست كه نرخ یك دقیقه مكالمه (در ساعت پیك یعنی از 8 تا 21) از این سیم‌كارت به سیم‌كارت دایمی یا اعتباری و یا تلفن ثابت 447 ریال و در ساعات غیرپیك (21 تا 8) جمعه‌ها و تعطیلات رسمی 358 ریال است؛ تعرفه‌های خدمات سیم‌كارت دایمی همراه اول در مورد نرخ یك دقیقه مكالمات بین‌ شهری طبق موارد فوق در ساعات پیك 760 ریال و غیر پیك 536 ریال است.

اما تعرفه‌ استفاده از سرویس صندوق پستی مانند مكالمه محاسبه می‌شود كه البته این هزینه برای گوش كردن پیغام‌ها است یعنی اگر با تلفن همراهی تماس گرفته شده و پیغامی گذاشته شود و مشترك به این پیام‌ها گوش نكند هزینه‌ای برای وی محاسبه نمی‌شود ولی به همان میزانی كه مشترك به این پیام‌ها گوش دهد هزینه برای وی محاسبه می‌شود.

گفتنی است هزینه‌ استفاده از سرویس دایورت نیز (انتقال تماس‌ها) به اندازه‌ مكالمه است یعنی به هر میزانی كه از این سرویس استفاده شود مثل تعرفه‌ مكالمه محاسبه می‌شود.

به گزارش ایسنا این تعرفه‌ها در مورد سیم‌كارت اعتباری همراه اول از این سیم‌كارت به سیم‌كارت‌های اعتباری، دائمی و تلفن ثابت، در ساعات پیك و مكالمه‌ استانی 670 ریال و ساعات غیر پیك، جمعه‌ها و تعطیلات رسمی 536 ریال است و بین استانی در ساعات پیك 1139 ریال و در ساعات غیرپیك 804 ریال و هزینه‌ ارسال پیامك فارسی 106 ریال و لاتین 264 ریال است.

اما سقف تعرفه برای ارسال هر پیام به صورت MMS مبلغ 100 تومان است یعنی مشتركان می‌توانند پیام‌های تصویری و صوتی خود را با حجم حداكثر 100 كیلوبایت ارسال كنند؛ یعنی هر كیلوبایت برای مشترك یك تومان هزینه دارد و سرویس GPRS در زمان اوج ترافیک (پیك) از ساعت 8 الی 23 به ازاء هر کیلو بایت تبادل اطلاعات 8/14 ریال و در زمان غیر اوج ترافیک از ساعت 23 الی 8 روز بعد و همچنین روزهای تعطیل به ازاء هر کیلو بایت تبادل اطلاعات 4 ریال محاسبه می‌شود.

تعرفه‌ پیام‌های فارسی از 20 اسفندماه گذشته به مبلغ 89 ریال و پیامك‌های لاتین از ابتدای تیرماه جاری به مبلغ 222 ریال محاسبه می‌شوند اما تعرفه‌ بسیاری از خدمات مانند تغییر نشانی در سیم‌كارت‌های دائمی و اعتباری 15هزار ریال، تعویض سیم‌كارت سوخته و مفقود شده در سیم‌كارت‌های دائمی و اعتباری 50 هزار ریال، تغییرنام در سیم‌كارت‌های اعتباری 5 هزار ریال و در سیم‌كارت‌های دائمی 50 هزار ریال، وصل مجدد هر بار 20 هزار ریال، وصل سرویس پیامك در سیم‌كارت‌های دائمی و اعتباری به صورت رایگان و سرویس محدودیت‌ مكالمه ماهانه شش هزار ریال است.

به گزارش خبرنگار ارتباطات خبرگزاری دانشجویان ایران تعرفه‌ دیگر خدمات همراه اول شامل سرویس نمابر، ماهانه 50 هزار ریال، سرویس دیتا، ماهانه 50 هزار ریال، ارایه‌ ریز مكالمات، هر صفحه 500 ریال، درخواست رمز Puk، رایگان، حذف بدهكاری و صدور قبض اصلاح شده (قبل از مهلت پرداخت) رایگان است.

درخواست اصل آدرس رایگان، وصل سرویس صندوق پست صوتی، 10 هزار ریال، فعال‌سازی سرویس انتظار مكالمه رایگان، فعال‌سازی سرویس انتقال مكالمه رایگان است و ارائه صورتحساب المثنی مبلغ دو هزار ریال است كه مشترك باید در همان محل و در دفاتر پرداخت كند در واقع تنها مبلغی است كه مشترك باید به صورت نقدی پرداخت كند.

به گزارش ایسنا از نكات قابل توجه برای مشتركان شامل خلاف مقررات بودن دریافت هرگونه وجه نقد بابت خدمات مذكور توسط دفاتر بخش خصوصی و لحاظ آن در صورتحساب دوره‌یی (البته به استثناء ارائه صورتحساب المثنی كه مبلغ دو هزار ریال است و مشترك باید در همان محل و در دفاتربه صورت نقدی پرداخت كند).

تاكید به دریافت رسید برای پیگیری خدمات مورد تقاضا از دفاتر بخش خصوصی هم از دیگر موارد تاكید شده است؛ همچنین در ایام تعطیل و ساعات غیراداری در تهران، ادارات مشتركان رسالت و ستارخان تا ساعت 23 صرفا به منظور قطع و تعویض سیم‌كارت مفقودی آماده سرویس‌دهی است.رر

سه شنبه 18/3/1389 - 18:43
آموزش و تحقيقات

زندگی با «تندخوانی »

دغدغه خاطر، و دل مشغولی و درگیری با شیوه های یادگیری تندخوانی، گام بلند و پربرکتی است که سرعت بسیاری در این مسیر به انسان می دهد. آنان که در دست یابی به آرمان های ارزشمند، افزون برعشق و علاقه، تلاش و تکاپوی فراوانی در زندگی خود نشان می دهند و هرگز هدف را در حاشیه قرار نمی دهند، به یقین به نتایج بس مطلوبی دست می یابند.

اگر علاقه مند به تند خوانی هستید و آرزو دارید که سرعت مطالعه خود را 5، 7 و یا 10 برابر کنید، باید با تندخوانی زندگی کنید. جملاتی مانند «مگر می شود...»، «فکر نکنم...»، «بعید است که...»، «ما که نمی توانیم »، «از ما گذشته است » و... ویروس های یاس آوری است که توانمندی روح و بالندگی روان را در سراشیبی ضعف و سقوط قرار می دهد.

اگر بدانیم و خوب هم بدانیم که با اراده ای قوی می توان تندخوان شد، بگونه ای که سرعت خیره کننده و درک چشمگیری به دست آورد، هرگز در انجام تمرینات دچار سستی و کاستی نمی شویم. تلاش خستگی ناپذیر نشان می دهیم و خود را برای گام های بعدی پرنشاط و با احساس می یابیم.

به راستی ما از ژاپنی ها چه چیزی کم داریم که یکی از آنان با باوری این چنین، در یک دقیقه توانست 110 صفحه کتاب را مطالعه و درک کند!

بی شک باور نکردن مطلب فوق، ما را از هر گونه کامیابی و موفقیت در فراگیری تندخوانی و... دور می کند و لمس این حقیقت، از آغاز راه، ما را به این مسیر امیدوار می کند و ما را به هدف خویش می رساند.

جمعه 14/3/1389 - 9:33
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته