• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 3273
تعداد نظرات : 339
زمان آخرین مطلب : 4318روز قبل
موفقیت و مدیریت

 
1-موارد استرس آور زندگی خود را شناسایی و جهت یافتن راه حل اقدام كنید.
2-از شر خشم و پرخاشكری خود را خلاص كنید و تلاش كنید آرام بگیرید.
3-اجتماعی باشید و ضمن صمیمیت با دیگران در مناسبت های اجتماعی شركت كنید.
4-به شادی، نشاط، طنز، شوخی و به طور كلی خندیدن به عنوان یك درمان نگاه كنید.
5-كاری كنید كه شغل شما یك منبع استرس زا نباشد (كار را تفریح بینگارید).
6-با اراده، مصمم و قاطع باشید و اعتماد به نفس خود را تقویت كنید.
7-خود را بامحیط تطبیق دهید و به گذشت زمان در حل بحران توجه داشته باشید.
8-سعی نكنید دیگران را عوض كنید، بلكه تلاش كنید خود را عوض كنید.
9-خود را ارزشمند بدانید، بازیچه ی دیگران قرار نگیرید و از حق خود دفاع كنید.
10-خود را تشویق و روحیه ی خود را تقویت كنید و از سرزنش كردن خود بپرهیزید.
11-روش ها و الگوی زندگی افراد موفق را انتخاب كنید.
12-معنویت را در خودتان پرورش دهید و همیشه به خدا توكل داشته باشید.
13-ضمن احترام قایل شدن برای دیگران، در مواقع ضروری به آنها «نه»بگویید.
14-سعی نكید همه را راضی نگهدارید.
15-ضمن اهمیت دادن به آرزوهای بلند مدت خود به آرزوهای كوتاه مدت خود اولویت دهید.
16-گذشته را فراموش كنید و ضمن به كارگیری تجربیات به زمان حال توجه داشته باشید.
17-هیچ وقت جملات منفی به كار نبرید و شك و تردید و دودلی را به حداقل برسانید.
18-مثبت اندیش باشید و به توانمندی ها و نكات مثبت خود توجه كنید.
19-همواره بهره گیری از طبیعت را فراموش نكنید(حتی برای مدت كوتاه).
20-به امور مالی خود توجه و هزینه ها را كنترل كنید و همیشه پس انداز داشته باشید.
21-سرگرمی داشته باشید (از یك حیوان اهلی نگهداری كنید و گل و گیاه پرورش دهید).
22-آرزوهای غیر قابل دسترس خودرا تعدیل كنید.
23-همیشه مواظب سلامتی و تغذیه ی مانسب خود باشید.
24-اصل بهره وری را در كلیه ی امور زندگی مورد توجه قرار دهید.
25-كار كردن را همواره به عنوان یك منبع انرژی زا بنگرید.
26-مطالعه ی كتاب های مفید را در زندگی خود مورد توجه قرار دهید.
27-همیشه نظافت، آراستگی و معطر بودن را مدنظر قرار دهید.
28-مسئولیت های خود را ارزیابی و بخشی از آنها را به دیگران واگذار كنید.
29-با یادداشت كردن حالات بد یا خوب خود، هر روز آنها را مورد بررسی قرار دهید.
30-هدیه دادن عامل ایجاد صمیمیت است، با رعایت وضع اقتصادی خود این كار را انجام دهید.
31-احساس خوبی نسبت به چهره و ظاهر خود داشته باشید.
32-به هنر و موسیقی علاقه نشان دهید و نواختن یك ساز یا یك كار هنری را بیاموزید.
33-نظم و ترتیب داشته باشید و برای انجام كارهایتان برنامه ریزی كنید.
34-ورزش كردن را در هر شرایطی در برنامه زندگی خود منظور كنید.
35-دوستان مثبت اندیش، با روحیه، شوخ، ورزشكار و علاقه مند به علم را انتخاب كنید.
36-وقت شناس باشید و زودتر از موعد مقرر در هر موردی آماده باشید.
37-به خوب هوابیدن خود توجه كنید و از هر طریقی برای بهتر شدن آن بكوشید.
38-كاری را كه قرار است انجان دهید به تعویق نیندازید.
39-از تعطیلات خود استفاده ی مطلوب كنید.
40-نفس عمیق را در موقع خشم،استرس و بحران های فكری هرگز فراموش نكنید.
منبع:هفت روز زندگی شماره 94.
دوشنبه 4/2/1391 - 15:51
ازدواج و همسرداری
«هزاره ی سوم»هزاره ی «تغییر»است.تغییری كه از ساده ترین چیزها شروع شده است و امرزه به عمیق ترین آنها رسیده است.از جنبه ی بیرونی زندگی افراد گذشته و به جنبه های درونی زندگی قدم نهاده، آن قدر كه این روزها می شود برای پیدا كردن شریك یك عمر زندگی یك ساعت نشست پشت میز كامپیوتر و تقدیر را با فشردن چند كلید كوچك تدبیر كرد.
ازدواج خارج از عرف جامعه در ایران خیلی هم پدیده ی جدی نیست.اگر نشریات سال های پیش از انقلاب (دهه ی چهل و پنجاه)را ورق بزنید، می توانید آگهی های همسر یابی را در آنها ببینید كه دختر و پسرهای جوان گذشته با ردیف كردن یك سری خصوصیات مثبت ظاهری و باطنی در باره ی خود و همسر دلخواه شان زندگی آرمانی را در نظر داشته اند، اما اگر آن زمان این شیوه ی همسر گزینی خیلی طرفدار نداشته، در عوض امروز افزایش تقاضا و ثبت نام در سایت های همسریابی می تواند هشداردهنده و قابل تأمل باشد.فقط كافی است سری به سایت های مختلف بزنید (از آگهی های مخصوص همسریابی تا بحث های داغ داخل چت روم ها و آشنایی های آن چنانی)تا ببینید ازدواج اینترنتی در نسل جوان برای خودش كلی طرفدار دارد.)
سایت...یكی از همین سایت هاست.وارد سایت كه می شوید طراحان سایت با ایده ی جالبی به شما خوش آمد می گویند.سپس درباره عملكرد، هدف، مدیریت، درصد موفقیت و نهایتاً تشویق و اعتماد شما به این شیوه ی ازدواج با دلایل روانشناسانه!توضیح داده اند.نحوه ی ثبت نام نیز خیلی ساده است.در فرم اول باید مشخصات خودتان را بنویسید و به تعدادی سؤال پاسخ دهید.فرم دوم خصوصی تر است باید به صورت حضوری و زیر نظر مدیریت پر شود.در مراحل بعد اگر فردی مناسب شما پیدا شود می توانید چند جلسه آشنایی داشته باشید و در صورت علاقه و توافق «بله»را بگویید.البته مدیران این سایت به هیچ عنوان ضمانت بعد از فروش نمی دهند و اگر بعدها عدم صحت مسأله یی آشكار شود یا به هر ترتیب ازدواج موفقی از آب در نیاید، پاسخگو نخواهد بود.نكته ی جالب اینجاست كه از ابتدای نام نویسی باید مبلغی به عنوان حق عضویت پرداخت کنید که این مبلغ در مورد معرفی هر شخص به صورت جداگانه حساب می شود و جالب تر این كه با یك بررسی ساده متوجه می شوید حدود هشتاد در صد كسانی كه برای پر كردن فرم مراجعه كرده اند، مدرك لیسانس به بالا و موقعیت های اجتماعی مالی مناسب دارند!حال با توجه به اینكه آمارها می گویند 54 درصد كاربران تهرانی بین 21 تا سی سال سن دارند، یعنی جمعیت جوانی در سن ازدواج هستند؛ این سؤال مطرح می شود؛«ازدواج اینترنتی»خوب است یا بد؟!

ازدواج با روش نسل سوم!
 

زنان و مردان نسل اول و دوم از ازدواجشان خاطره ی حضور اكثر بزرگان فامیل هفت پشت پدری و مادری را در ذهن دارند، اما نسل سوم نه، آنها به شیوه ی دیگری شریك زندگی شان را پیدا می كنند؛ شیوه یی كه...خیلی ها هم دوست دارند!حاج علی 68 ساله كه صاحب یك مغازه ی فرش فروشی در یكی از خیابان های معروف تهران است می گوید:«آخر الزمان كه می گویند همین است دیگر، به جای سلام و صلوات برای عروسی كردن، صیغه ی كامپیوتری!مد كرده اند.من كه هرگز اجازه نمی دهم نوه هایم با این قرتی بازی ها ازدواج كنند.مگر می شود ندیده، نشناخته بروی بنشینی پای سفره عقد؟!برای همین آمار طلاق بالا رفته است.»
خانم اصلانی 37 ساله و كارمند بیمه نیز در این باره نظر مثبتی ندارد:‌«نه!این شناخت های چت رومی و سطحی به هیچ عنوان ارزشی ندارد.ازدواج كردن موضوع جدی است كه متأسفانه این روزها جوان ها آن را شوخی می گیرند.من به شخصه دید خوبی در این باره ندارم و دلم نمی خواهد پسر و دخترم از طریق اینترنت ازدواج كنند.»
اما مهناز.م؛34 ساله دانشجوی دكترای حقوق نظر دیگری دارد:«در جامعه ی ما به خاطر سوء استفاده های متعدد و اتفاق های ناگوار، ازدواج اینترنتی این قدر نا متعارف و عجیب است.مگر نه اینكه این هم نوعی آشنایی است كه می تواند در خانواده، محیط كار، درس و...پیش بیاید و منجر به ازدواج شود، البته در صورتی كه دو طرف درباره ی گذشته ی همدیگر به قدر كافی اطلاعات درست كسب كنند.من خودم پنج سال پیش از همین طریق یعنی اینترنت با همسرم آشنا شدم و بعد از دیدن او و پیدا كردن شناخت كافی ازدواج كردم.در حال حاضر هم از زندگی ام رضایت كامل دارم و احساس خوشبختی می كنم.»این در حالی است كه سپیده.د، 24 ساله كه به قول خودش زخم خورده ی این اشتباه است می گوید:«یك سال پیش از طریق چت با پسری آشنا شده شدم.بعد از چند ماه بدون اینكه همدیگر را از نزدیك ببینیم عاشق شدیم و قرار گذاشتیم.بنابراین بعد از یك جلسه دیدار حضوری با وجود مخالفت خانواده ها پای سفره عقد نشستیم، اما الان می فهمم كه حماقت كرده ام و این ازدواج صددرصد در مورد خیلی چیزها به من دروغ گفته و...»

انتخابی با چشمان بسته
 

نمی شود درباره ی اینكه «ازدواج اینترنتی»خوب است یا بد به راحتی قضاوت كرد، اما اینكه چرا در زمانه یی كه خیلی از مسایل ساده، لباس پیچیدگی بر تن كرده اند و موضوعی مثل ازدواج این قدر آسان به نظر می آید كه با چت كردن و نام نویسی اینترنتی می شود انتخاب همسر كرد، مطمئناً جای سؤال دارد!
نیكو ملكوتی، كارشناس ارتباطات در این زمینه می گوید:«نمی توان این شیوه همسر یابی غلط است یا نه، چون اینترنت به خودی خود وسیله ارتباطی نامناسبی نیست، بلكه مشكل اصلی، در فرهنگ ارتباطی ماست.الان چند سالی از ورود اینترنت به ایران می گذرد و جز عده یی خاص متأسفانه هنوز افراد از این علم ارتباطی استفاده درستی نمی كنند، چون پایه های ارتباطات ایترنتی هنوز در ایران ما جا نیفتاده است.بنابراین بدون در نظر گرفتن موارد استثناء، ازدواج و دوستی های اینترنتی با شكست مواجه می شود.»
خانم زهره مشكات، محقق و آسیب شناس اجتماعی نیز در این باره نظر متفاوتی دارد:«دهه هشتاد دهه ی بحران های اجتماعی در ایران است، بحران هایی مثل طلاق ،اعتیاد،بیكاری،تجرد جوانان و تغییر در شیوه ی انتخاب همسر بین جوانان نیز نوعی بحران اجتماعی محسوب می شود.افزایش مؤسسات همسریابی و آشنایی اینترنتی در فضای چت كه گاهی منجر به ازدواج می شود این نگرانی را تشدید می كند، چرا كه متأسفانه بررسی ها نشان داده تبعات منفی چنین «شیوه ی همسر گزینی آزادی»بسیار پررنگ است.وقتی و نفر در فضای اینترنت با یكدیگر آشنا می شوند بدون توجه به خیلی ازواقعیت های موجود یك سری داده های راست و دروغ را برطبق میل خود به دیگری می دهند.بنابراین فرد یك چهره ی مجازی مثبت در ذهن می سازد و به هر صورت ازدواج صورت می پذیرد كه متأسفانه در مدت كوتاهی نتیجه اش می شود سرخوردگی و شكست!در حال حاضر آمار دقیق و رسمی در این باره وجود ندارد، اما یك تحقیق پژوهشی نشان می دهد در سال های اخیر ازدواج اینترنتی در سنین پایین تر از 25 سال رواج یافته، كه 95 در صدشان نیز نا موفق بوده اند!و این همان بحران اجتماعی مطرح شده است، چون كشور ما كشور جوانی است؛ جوان هایی كه سرشار از احساسات هستند و البته بی تجربه و خواهان تغییر و تنوع در روش زندگی، بنابراین باید سیاست هایی را برای ازدواج موفق پی ریزی كرد.در واقع قبل از اقدام به ازدواج باید به مشاوره ی قبل و بعد از ازدواج روی آورد.نباید دنبال زیاد كردن آمار ازدواج بود، بلكه پیگیر یك ازدواج و انتخاب درست شد.»
در گذشته ممكن بود دختر و پسری تا زمان عقد همدیگر را نبینند.اما حداقل مابین خانواده ها شناختی وجود داشت، در حالی كه در ازدواج های اینترنتی و سایتی، نه تنها خانواده كه حتی طرفین ازدواج هم شناخت لازم را از هم ندارند.

تحلیل جامعه شناختی
 

دكتر نادری فرد به عنوان یك جامعه شناس درباره ی چرایی پدیدار شدن آشنایی و ازدواج های اینترنتی می كوید:«ناهنجاری های اقتصادی و اجتماعی نسل سوم دیگر مدرنیته شدن جامعه ی سنتی ما از دلایل مهم استقبال از این گونه ازدواج هاست.این در حالی كه عرف و تفكر حاكم بر جامعه ی ایران هنوز نگاه مثبتی را كه باید به این موضوع داشته باشد را ندارد و آن را نمی پذیرد.به خصوص كه تجربه های اخیر نشان داده آشنایی و ازدواج های این چنینی اصولی و موفق نیستند.در گذشته ممکن بود دختر پسری تا زمان عقد همدیگر رانبینند.اما حداقل مابین خانواده ها شناختی وجود داشت در حالی كه در ازدواج های اینترنتی و سایتی، نه تنها خانواده كه حتی طرفین ازدواج هم شناخت لازم را از هم ندارند، چون در فضای مجازی شخص می تواند یك موقعیت آرمانی برای خودش و همسر دلخواهش ترسیم كند، بی آنكه توجهی به واقعیت های موجود بكند.البته این نكته نیز قابل توجه است كه با بالا رفتن سن ازدواج در كنار افزایش تعداد مجردان جامعه، نگرانی هایی برای جوانان و نوجوانان و خانواده ها می تواند به وجود بیاید.در نهایت حتی اگر آنها عمیقاً به این نوع ازدواج غیر متعارف معتقد نباشند، حداقل برای ایجاد آشنایی و شناخت به این شیوه ی همسر گزینی رضایت می دهند، اما نباید فراموش كرد كه در هر ازدواجی بدون شناخت قبلی،(چه اینترنتی یا هر شكل دیگری)هیچ تضمینی برای خوش بختی وجود ندارد.

به همین سادگی
 

نام:....، سن:25 سال،شغل:كاملاً پولدار، محل سكونت:تهران، خیابان :فرشته، تحصیلات:پروفسورا دارم، مشخصات اخلاقی:خیلی خیلی مهربان، دست و دلباز، خوش اخلاق و خوش تیپ...مشخصات فرد مورد علاقه:مثل خودم،همه چیز تمام!
آری:به همین سادگی است فقط كافی است شعارهای فریبنده ی یكی از این سایتهای شخصی گمراه تان كند، اما مگر چقدر می شود روی این اطلاعات حساب باز كرد؟!
منبع:هفت روز زندگی شماره94.
دوشنبه 4/2/1391 - 15:51
كودك

روش های آموزش نماز
 

1. آشنا کردن متربی با نماز
 

نماز به عنوان مهم ترین عبادت اسلامی و به عنوان چهره و نماد دین اسلام، حکمت و ساختار و آداب و شروطی ویژه دارد و کسی نمی تواند مطابق میل و خواست خود آن را تغییر دهد، بر اعمال و اذکار آن بیفزاید یا کم کند، و یا در هر زمانی که خواست آن را انجام دهد. افزون بر این، نماز انواع گوناگونی دارد. برخی نمازها مستحب و برخی دیگر واجب اند. بنابراین، انجام صحیح نماز و بهره مندی از آثار و برکات آن متوقف بر رعایت آداب و شروط آن و رعایت این آداب و شروط نیز مستلزم آگاهی از آنهاست. از سوی دیگر، انسان هنگامی که نسبت به عملی آگاهی کافی داشته باشد، می تواند با بصیرت بیشتری درباره ی آن داوری کند و تصمیم بگیرد و اگر تصمیم به انجام آن بگیرد، انگیزه ی بیشتری برای انجام آن در خود احساس می کند و در برابر موانع موجود آسان تر مقاومت می کند.
از این رو در سیره ی معصومان (علیهم السلام) به آشنا کردن متربی با نماز و احکام و شروط آن بسیار اهتمام شده است. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «دوست دارم شیعیانم، گرچه با تنبیه، به مسائل دینی خود آگاه باشند». (1) بر همین اساس، بیشتر وقت امامان (علیهم السلام) به ویژه برخی از آنها که موقعیت مناسبی پیدا کردند، به تبیین و تعلیم فقه اختصاص پیدا می کرد و حاصل این آموزش ها کتاب های متعدد حدیث شد که در اختیار مسلمانان قرار دارد و براساس آنها کیفیت و شروط و انواع نماز را به دست می آورند و عمل می کنند.
آموزش های معصومان (علیهم السلام) درباره ی نماز به دو صورت ارائه شده است: آموزش شفاهی و آموزش عملی.

آموزش شفاهی
 

از دیر باز بیان شفاهی مطالب، روشی برای آموزش، به ویژه آموزش مطالب نظری بوده است. معصومان (علیهم السلام) نیز از این روش برای آموزش معارف مربوط به نماز استفاده کرده اند. این مطالب به چند دسته تقسیم می شوند که در ذیل به آنها اشاره می کنیم:
حکمت نماز: امام رضا (علیه السلام) در حکمت نماز می فرماید:
نماز اقرار به ربوبیت خداوند عزوجل، طرد شرک، قیام در برابر خداوند با ذلت و بیچارگی و خضوع و اعتراف به گناهان، طلب بخشش گناهان و در هر روز پنج بار صورت بر زمین گذاشتن به منظور تعظیم خداوند عزوجل است و نیز برای این است که آدمی به یاد خداوند باشد و او را فراموش نکند و طغیان نورزد و خاشع و راغب به خداوند و خواهان زیادی و برکت در دین و دنیا باشد. به علاوه که در این امر مداومت بر یاد خداوند در شب و روز است تا بنده، پروردگار و مدبر و آفریننده اش را فراموش نکند و از حد خود نگذرد و طغیان نکند و یاد خداوند و ایستادن در برابر او نمازگزار را از گناهان باز می دارد و مانع فساد او می گردد. (2)
احکام و آداب و شروط نماز: در روایات متعددی از معصومان (علیهم السلام) احکام و آداب و شروط نماز به تفصیل بیان شده و ما در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:
خشوع و خضوع: یکی از آداب و شروط نماز خضوع و خشوع نمازگزار است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
نماز بر چهار چیز بنا شده است. سهمی از آن وضوی کامل است و سهمی از آن رکوع و سهمی از آن سجود و سهمی از آن خشوع است. گفته شد: یا رسول الله، خشوع چیست؟ فرمود: این است که آدمی در نماز تواضع داشته باشد و با تمام وجود به خداوند روی آورد. (3)
تقوا: یکی از شروط اصلی مقبولیت نماز تقوای الهی است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«اگر چنان نماز بخوانید که مانند زه کمان لاغر شوید و چنان روزه بگیرید که مانند خودِ کمان خمیده شوید، خداوند جز با ورع و تقوا از شما نمی پذیرد». (4)
پرهیز از مال حرام: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«عبادت همراه با خوردن مال حرام ماند ساختمان سازی بر رمل و آب است». (5)
حضور قلب: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در سفارش خود به ابوذر می فرماید:
«دو رکعت نماز با تفکر بهتر از آن است که تمام شب، بدون حضور قلب عبادت خداوند انجام شود». (6)
بازی نکردن با اعضا و جوارح: در روایات از مشغول شدن نمازگزار به اعضا و جوارح خویش نهی شده است؛ زیرا این کار با حضور قلب و خشوع و ادب نماز منافات دارد. علی (علیه السلام) فرمود:
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مردی را دید که در نماز با ریش خود بازی می کرد. فرمود: اگر حضور قلب و خشوع قلب داشت، اعضا و جوارحش نیز خاشع بودند. (7)
پرهیز از کسالت و بی نشاطی در نماز: امام باقر (علیه السلام) می فرماید:
در حال کسالت و چُرت آلودگی و سنگینی به نماز برنخیز که اینها از متعلقات نفاق است و خداوند سبحان مؤمنان را از برخاستن به نماز در حال مستی، یعنی مستی خواب، باز داشته است. (8)
نمازهای نافله و مستحب: نماز به ویژه نمازهای واجب روزانه در صورتی اجازه ی صعود به آسمان بارگاه الهی می یابد و مقبول واقع می شود که همه ی شروط و آداب در آن رعایت شده باشد. اما نماز مردم معمولاً چنان توانایی و خلوصی ندارد که اجازه ی صعود به درگاه الهی را بیابد. از این رو، خداوند متعال برای جبران نقیصه ی نمازهای یومیه ی واجب، نوافل را وضع کرده است تا کسانی که خواهان کامل شدن و قبولی نمازشان هستند با انجام نوافل به این هدف دست یابند. به همین جهت معصومان (علیهم السلام) نمازهای نافله و مستحب را نیز برای مخاطبان خود تبیین می کردند. زراره نقل می کند:
من در جوانی نزد امام صادق (علیه السلام) رفتم امام نمازها و روزه مستحب را برای من برشمرد. (9)

آموزش عملی
 

نماز، چنان که پیش از این گفتیم، عبادتی است با ابعاد گوناگون. در نماز، هم ذکر وجود دارد، هم قرائت و هم عمل؛ از این رو نمی توان به آموزش شفاهی بسنده کرد، به همین سبب، معصومان (علیهم السلام) افزون بر روش شفاهی، از روش عملی نیز برای آموزش نماز، به ویژه اعمال نماز، استفاده کرده اند. هنگامی که دستور نماز نازل شد، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای آموزش نماز به مسلمانان فرمود:
صلوا کما رأیتمونی اُصلی (الاحسائی، 1405 ق، ج 1، ص 198)؛ نماز بخوانید چنان که می بینید من نماز می خوانم.
ائمه (علیهم السلام) نیز برای آموزش نماز از این روش استفاده کرده اند.
حماد از امام صادق (علیه السلام) می خواست نماز را به او بیاموزد. امام (علیه السلام) برخاست و با قامتی صاف رو به قبله ایستاد، دستان خود را به رانش چسباند و پاها را به هم نزدیک کرد به گونه ای که بین آنها به اندازه ی سه انگشت باز فاصله ایجاد شد، انگشتان پاها را کاملاً رو به قبله کرد به گونه ای که هیچ انحرافی از قبله نداشته باشند و با خشوع «الله اکبر» گفت و سوره ی حمد و توحید را با ترتیل خواند و اندکی به اندازه ی تازه کردن نفس، ایستاد و مکث کرد، سپس دستان خود را تا مقابل صورت بالا آورد و «الله اکبر» گفت و به رکوع رفت. کف دستان خود را بر زانوها گذاشت و زانوها را به سمت عقب فشار داد تا کمر ایشان کاملاً صاف شد به گونه ای که اگر قطره ی آبی یا روغنی بر آن ریخته می شد، به سبب صاف بودن کمر به پایین نمی ریخت، و گردن خود را کشید، چشمانش را بست، سپس سه بار با ترتیل خداوند را چنین تسبیح گفت: «سبحان ربی العظیم و بحمده». آنگاه برخاست و هنگامی که کاملاً صاف ایستاد گفت: «سمع الله لمن حمده». سپس تکبیر گفت و در حال ایستاده دستانش را روبه روی صورتش بالا آورد و پس از آن به سجده رفت و کف دو دستش را در حالی که انگشتانش به هم چسبیده بود، مقابل زانوهایش و به موازات صورتش قرار داد و سه بار گفت: «سبحان ربی الأعلی و بحمده». در سجده هیچ یک از اعضا بر روی عضو دیگر قرار نداشت و بر هشت عضو سجده کرد: کف دو دست، دو زانو، انگشت بزرگ پاها، پیشانی، و بینی و [پس از نماز] فرمود: از اینها هفت عضو واجب است و این همان است که خداوند در کتابش فرموده است: «و أن المسجد لله فلا تدعوا مع الله أحدا» و آن پیشانی و کف دو دست، دو زانو و انگشت بزرگ دو پاست و گذاشتن بینی بر خاک در سجده سنت است. پس سرش را از سجده برداشت و هنگامی که کاملاً نشست، گفت: «الله اکبر». سپس بر پای چپ نشست و روی پای راست را بر کف پای چپ گذاشت و گفت: «استغفرالله ربی و اتوب الیه». پس در حال نشسته «الله اکبر» گفت و سجده ی دوم را مانند سجده ی اول به جا آورد و در حال رکوع و سجود عضوی از بدن را بر روی عضو دیگر قرار نداد و در حال سجده ساعد خود را بر روی زمین نگذاشت، بلکه آنها را مانند بال نگه می داشت. دو رکعت نماز به همین صورت خواند و در حالی که انگشتان دستش بسته بود، برای تشهد نشست و پس از آن سلام داد و فرمود: حماد، چنین نماز بخوان. (10)
همچنین معصومان (علیهم السلام) تیمم و وضو را نیز به صورت عملی آموزش می دادند:
کاهلی از امام (علیه السلام) راجع به تیمم پرسید. امام [کف دو] دستش را بر فرش زد و سپس با آن دو بر صورتش کشید و سپس پشت هر دست را با دست دیگر مسح کرد. (11)
البته استفاده از این روش در سیره معصومان (علیهم السلام) اختصاص به آموزش نماز ندارد، بلکه در آموزش حج و دیگر عبادات نیز به کار رفته است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در سال دهم هجری به قصد انجام حج به مکه مشرف شد که این حج در تاریخ به «حجه الوداع» مشهور است. از آنجا که این حج اولین حجی بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با مسلمانان انجام می داد و مسلمانان نحوه انجام حج اسلامی را نمی دانستند، لازم بود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نحوه حج گزاردن را به آنان بیاموزد. اما پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای آموزش حج نه جزوه ای منتشر کرد و نه کلاس آموزشی تشکیل داد؛ بلکه اعلام کرد نحوه انجام حج را از من بیاموزید. مسلمانان نیز به همان نحو که پیامبر حج می گزارد، مراسم حج را به جا آوردند. در مورد نحوه انجام حجه الوداع چنین روایت شده است:
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حج گزارد در حالی که بر جهاز کهنه شتر و رو انداز فرسوده ای سوار بود که چهار درهم ارزش داشت و سوار بر شتر طواف کرد، تا مردم هیئت و شمایل او را ببینند و فرمود: مناسکتان را از من بیاموزید. (12)

2. تذکر و تصحیح خطاها
 

روش عملی در آموزش عبادات، در مقایسه با سایر روش ها از مزایای بسیاری برخوردار است، با وجود این، ممکن است برخی مخاطبان در فهم آن دچار اشتباه شوند و برخی اعمال مربی را به اشتباه، از مستحبات آن عمل تلقی کنند، یا در نحوه انجام برخی از اجزای عبادات دچار اشتباه شوند. به علاوه ممکن است برخی از ویژگی های عبادت که اختصاص به موارد خاصی دارد، ناگفته بماند. برای جبران این نقیصه، معصومان (علیهم السلام) در مواردی که مشاهده می کردند فردی در ادای نماز دچار اشتباه شده است، به او تذکر می دادند و نحوه انجام صحیح آن را بیان می کردند. همچنین در موارد مقتضی، جزئیات ناگفته را بیان می کردند. ابوعبدالله اشعری می گوید:
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با یاران خود نماز خواند. سپس در میان گروهی از یاران خود نشست. مردی وارد شد و نماز خواند، در حالی که رکوع نمی کرد و سجده کردنش مانند منقار زدن به زمین بود. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هم او را نگاه می کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: می بینید!! این فرد اگر بمیرد بر دین محمد نمرده است. در نمازش نوک بر زمین می زند، چنان که کلاغ برای خوردن خون بر زمین نوک می زند. مَثَل کسی که نماز می خواند اما رکوع نمی کند و در سجده نوک بر زمین می زند، مانند گرسنه ای است که جز یک یا دو دانه خرما نمی خورد و گرسنگی اش را برطرف نمی کند. وضو را کامل بگیرید و رکوع و سجود را کامل انجام دهید. (13)
همچنین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به مردی که هنگام سجده پیشانی اش را محکم بر زمین می زد تا علامت سجده در آن به وجود آید، اعتراض کرد و او را از این کار نهی نمود:
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وقتی مردی را دید که پیشانی اش را زخم کرده بود به او فرمود: آنکه با خدا در افتد مغلوب می شود، و آنکه از خدا دوری گزیند خدا رسوایش می کند، و آنکه با خدا نیرنگ بازد خدا با او نیرنگ می بازد. چرا پیشانی ات را به آرامی بر زمین نمی گذاری؟! (14)

3. ارائه ی الگو
 

انسان ها در انجام هر کاری نیاز به سنجه ای دارند تا میزان کامیابی و ناکامی خویش را اندازه بگیرند، از ناکامی های گذشته پند بگیرند و توان خود را برای ادامه ی کار بسیج نمایند. پیمودن مسیر طولانی آشنایی با معارف بلند نماز و پای بندی به نماز و تثبیت آن نیز از این قاعده مستثنا نیست و متربی به مقیاسی نیازمند است تا با استفاده از آن بداند چه مقدار از مسیر را پیموده و تا رسیدن به مقصد نهائی چه مقدار راه باقی مانده است. آشنایی با نماز معصومان (علیهم السلام) و حالات آنها در نماز که الگوهای برتر مسلمانی اند دقیقاً همین نقش را دارد. متربی با مقایسه ی نماز خود با نماز آنها در می یابد چه اندازه به مقام «نمازگزاری واقعی» نزدیک شده و تا رسیدن به این مقام چه اندازه فاصله دارد. افزون بر این، آشنایی با نمازِ اسوه های اسلامی، انگیزه ی متربی در پیمودن مسیر تربیت اسلامی و رسیدن به قله های کمال را در او تقویت می کند. به همین جهت در سیره ی تربیتی امامان (علیهم السلام)، نماز پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان پیشین برای متربیان بیان شده است. به این سیره ها توجه فرمایید:
هرگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای نماز بر می خاست، رنگ صورتش از خوف خدا دگرگون می شد و سینه اش [یا درونش] از خوف خدا همانند دیگ می جوشید. (15)
و نیز از امام صادق (علیه السلام) فرمود:
پدرم (علیه السلام) می فرمود: امام زین العابدین (علیه السلام) هرگاه برای نماز بر می خاست بی حرکت بود، چنان که گویی ساقه ی درختی است که نسیمی شاخ و برگ آن را به اهتزاز در می آورد. (16)

4. ترغیب و تشویق
 

اقدام به یک رفتار و تثبیت آن نیازمند انگیزه ای استوار و مداوم است. یکی از روش هایی که در انسان انگیزه ایجاد کرده و آن را تداوم می بخشد تشویق و ترغیب است. تشویق و ترغیب هم انگیزه برای انجام کار در انسان ایجاد می کند و هم انگیزه برای تداوم و تکرار آن. از این رو، در سیره ی معصومان (علیهم السلام) برای تقویت و تثبیت رفتار نماز خواندن و نیز برای ترغیب و تشویق به رعایت شروط و آداب نماز از تشویق استفاده شده است. در سیره ی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که
شخصی دو شتر فربه بزرگ به ایشان هدیه کرد. ایشان رو به اصحاب کرد و فرمود: آیا در میان شما کسی هست که بتواند دو رکعت نماز بخواند و در حال نماز تنها متوجه خداوند باشد و به دنیا و امور دنیوی توجه نداشته باشد؟ کسی جواب نداد. بار سوم علی (علیه السلام) برخاست و اعلام آمادگی کرد و دو رکعت نماز با حضور قلب کامل خواند و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یکی از شترها را به او هدیه داد. (17)

5. مؤاخذه و تنبیه
 

ترغیب و تشویق عامل حرکت است و به متربی در پیمودن مسیر صحیح نیرو می دهد، ولی نمی تواند وی را از منحرف شدن و قدم گذاشتن در مسیرهای نادرست باز دارد و ممکن است با وجود تشویق ها و ترغیب، متربی از رسیدن به مقصود باز بماند و تمام زحمت ها و کوشش های وی و مربی بی نتیجه گردد. به سخن دیگر، تربیت برای به پرواز درآمدن و دستیابی به قله های رفیع تکامل به دو بال تشویق و ترغیب و مؤاخذه و تنبیه نیازمند است و نبودن هر یک از این دو بال موجب می شود تربیت از حرکت و پرواز و طی مسیر تکامل باز مانده، به مقصود خود نرسد. از این رو، در سیره ی معصومان (علیهم السلام) به مؤاخذه و تنبیه نیز توجه شده و آن را لازمه ی آموزش نماز دانسته اند. امیرمؤمنان علی (علیه السلام) فرمود:
به فرزندان خود نماز بیاموزید و هنگامی که هشت ساله شدند، آنها را برای نماز مؤاخذه کنید. (18)
اگر مؤاخذه مؤثر واقع نشد، والدین می توانند از تنبیه نیز استفاده کنند. عبدالله بن فضاله از امام باقر (علیه السلام) یا امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است:
هنگامی که کودک هفت ساله شد، به او گفته می شود صورت و دست هایت را بشوی. پس از آن به او گفته می شود نماز بخوان و رها می شود تا نه سالش تمام شود. وقتی نه سالش تمام شد به او وضو می آموزند و برای [انجام ندادن] آن تنبیه می شود و به او دستور نماز داده می شود و برای [انجام ندادن] آن تنبیه می شود. هنگامی که وضو و نماز را آموخت ان شاء الله خداوند پدر و مادرش را می آمرزد. (19)
با این حال، باید توجه داشت که براساس سیره ی تربیتی معصومان (علیهم السلام) ابزار اصلی تربیت، تشویق و ترغیب است و از ابزار تنبیه جز در موارد ضروری، آن هم به اندازه ی ضرورت و با شرایطی خاص، نباید بهره گرفت.

6. ارزشیابی
 

عالمان تعلیم و تربیت ارزشیابی را یکی از فعالیت های اساسی مربی به شمار می آورند. مربی از راه ارزشیابی میزان کارآمدی و تأثیر فعالیت های آموزشی و تربیتی خود را می سنجد و متوجه می شود متربیان تا چه اندازه آموزش های مورد نظر را به درستی دریافت کرده اند. در فرآیند آموزش نماز نیز ارزشیابی ضروری است تا مربی دریابد آیا متربیان وی آموزه های نماز را به درستی آموخته اند و آیا به این رفتار پای بند شده اند. از این رو، معصومان (علیهم السلام) گاه نماز خواندن متربیان خود را می آزمودند.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نمازی را با صدای بلند خواند و پس از پایان نماز به یاران خود روی کرد و فرمود: آیا در قرائت چیزی را جا انداختم؟ یاران وی ساکت شدند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: آیا ابی بن کعب در میان شماست؟ گفتند: آری. فرمود: آیا در قرائت چیزی را جا انداختم؟ گفت: آری، ای رسول خدا. و آنها را گفت: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خشمگین شد و فرمود: چه وضعی دارند گروهی که کتاب خدا بر آنان تلاوت می شود و متوجه نمی شوند چه کلماتی بر آنان تلاوت شده و چه کلماتی از آن افتاده است. بنی اسرائیل همین گونه نابود شدند؛ بدن هایشان حاضر و قلبشان غایب بود و خداوند نماز بنده ای را که حضور قلب نداشته باشد نمی پذیرد. (20)
همچنین حماد، از شاگردان امام صادق (علیه السلام)، می گوید:
روزی امام صادق (علیه السلام) رو به من کرد و فرمود: حماد، می توانی خوب نماز بخوانی. در جواب گفتم: آری، من کتاب نماز، نوشته حریز را از حفظ دارم. امام فرمود: برخیز و نماز بخوان. من نماز خواندم. بعد از نماز امام به من فرمود: حماد، نمی توانی نماز خوب بخوانی، بسیار زشت است که مسلمانی پس از شصت هفتاد سال نتواند یک نماز با تمام آداب و شرایط به جای آورد. حماد می گوید: من احساس حقارت کردم. گفتم: نماز را به من بیاموز. امام (علیه السلام) نمازی با رعایت تمام آداب آن خواند... و فرمود: حماد، چنین نماز بخوان. (21)

7. موانع تأثیر نماز
 

براساس روایاتی که پیش از این نقل شد، نماز از ارکان اسلام و چهره ی دین است و قبولی دیگر اعمال دینی مشروط به قبولی آن است. با این حال، این عبادت مانند هر عمل دیگری در معرض آفت هایی است که در صورت بی توجهی به آنها نماز از محتوا تهی شده و آن را تکراری، بی خاصیت و عقیم می سازد. از این رو، در سیره ی معصومان (علیهم السلام) به آسیب ها و آفت های نماز توجه جدی شده و مسلمانان را از آنها برحذر داشته اند. یکی از آفت های رایج نماز این است که شخص گمان کند نماز به تنهایی، بدون عمل به دیگر دستورهای خداوند متعال، انسان را به قله های رفیع کمال و قرب به خداوند متعال می رساند. امیرمؤمنان (علیه السلام) در سفارش های خود به کمیل می فرماید:
ای کمیل، فریفته ی گروهی نشو که نمازهای طولانی می خوانند و روزه های پیوسته می گیرند و صدقه می دهند و گمان می کنند موفق اند. ای کمیل، به خدا سوگند، از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فرمود: شیطان هرگاه گروهی را بر کارهای زشت، مانند زنا و شرابخواری و ربا و مانند آن وا دارد، سخت عبادت کردن و خشوع و رکوع و خضوع و سجود را برای آنان محبوب می کند. سپس آنان را بر پذیرش ولایت پیشوایان جور که فراخواننده ی به آتش اند و در روز قیامت یاوری ندارند، وادار می کند. (22)
یکی دیگر از آفت های رایج نماز این است که برخی گمان می کنند نماز بدون آگاهی و شناخت و تعقل ارزشمند است و مقبول درگاه خداوند واقع می شود. اسحاق بن عمار می گوید:
به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: فدایت شوم، من همسایه ای دارم که بسیار نماز می خواند و صدقه می دهد و حج می گزارد و هیچ عیبی ندارد. امام (علیه السلام) فرمود: اسحاق، عقلش چگونه است؟ عرض کردم، فدایت شوم عقلی ندارد. فرمود: اعمالش بالا نمی رود [و مقبول واقع نمی شوند]. (23) بنابراین، در آموزش نماز لازم است مربی، متربی را با آفت های نماز آشنا سازد تا نماز متربی دچار آن آفت ها نشود و از سازندگی و رشد دهندگی باز نماند.

خلاصه مبحث
 

نماز به عنوان یکی از ارکان اسلام است که ستون دین و رأس اسلام به شمار می آید و در سیره تربیتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) نیز بسیار بر آن تأکید شده است. از آنجا که نماز، عملی عبادی است که هم با شناخت و آگاهی و هم با احساسات و رفتار انسان سر و کار دارد. سن شروع آموزش به نماز در سیره ی معصومان (علیهم السلام) هنگامی است که کودک توانایی درک و فهم نماز را به دست آورده است و این زمانی است که وی به هفت یا نُه سالگی رسیده باشد.
آموزش نماز در سیره ی تربیتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) تابع سه اصل کلی، سهل گیری، افراط نکردن و مراقبت والدین است.
روش های آموزش نماز در سیره ی تربیتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) بدین شرح است:
آشنا کردن متربی با نماز، آموزش شفاهی، آموزش عملی، تذکر و تصحیح خطاها، ارائه ی الگو، ترغیب و تشویق، مؤاخذه و تنبیه، ارزشیابی، و بیان آفت های نماز.

پی نوشت ها :
 

1. عن أبان بن تغلب عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: لوددت أن أصحابی ضربت رءوسهم بالسیاط حتی یتفقهوا (کلینی، 1365، ج 1، ص 31).
2. کتب الرضا علی بن موسی (علیه السلام) إلی محمد بن سنان فیما کتب من جواب مسائله أن عله الصلاه أنها إقرار بالربوبیه لله عزوجل و خلع الأنداد و قیام بین یدی الجبار جل جلاله بالذل و المسکنه و الخضوع و الاعتراف و الطلب للإقاله من سالف الذنوب و وضع الوجه علی الأرض کل یوم إعظاماً لله جل جلاله و أن یکون ذاکراً غیر ناس و لا بطر و یکون خاشعاً متذللاً راغباً طالباً للزیاده فی الدین و الدنیا مع ما فیه من الإیجاب و المداومه علی ذکر الله عزوجل باللیل و النهار لئلا ینسی العبد سیده و مدبره و خالقه فیبطر و یطغی و یکون ذلک فی ذکره لربه جل و عز و قیامه بین یدیه زاجراً له عن المعاصی و مانعاً له من أنواع الفساد (صدوق، 1413 ق، ج 1، ص 213).
3. و عن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: بُنیت الصلاه علی أربعه أسهم سهم منها إسباغ الوضوء و سهم منها الرکوع و سهم منها السجود و سهم منها الخشوع. فقیل: یا رسول الله و ما الخشوع؟ قال (صلی الله علیه و آله و سلم): التواضع فی الصلاه و أن یقبل العبد بقلبه کله علی ربه... (مجلسی، 1404 ق، ج 81، ص 265).
4. و عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): قال: لو صلیتم حتی تکونوا کالأوتار و صمتم حتی تکونوا کالحنایا لم یقبل الله منکم إلا بورع (ابن بطریق، 1407 ق، ص 306).
5. و عنه (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: العباده مع أکل الحرام کالبناء علی الرمل و قیل علی الماء (مجلسی، 1404، ج 81، ص 258).
6. یا أباذر، رکعتان مقتصرتان فی تفکر خیر من قیام لیله و القلب ساه (شیخ طوسی، 1414، ص 533).
7. عن علی (علیه السلام): أن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) أبصر رجلاً یبعث بلحیته فی صلاته، فقال: إنه لو خشع قلبه لخشعت جوارحه (کوفی، [بی تا]، ص 32).
8. و لا تقم إلی الصلاه متکاسلاً و لا متناعساً و لا متثاقلاً فإنها من خلال النفاق فإن الله سبحانه نهی المؤمنین أن یقوموا إلی الصلاه و هم سکاری یعنی سکر النوم (کلینی، 1365، ج 3، ص 299).
9. ابن فضال، عن ابن بکیر، عن زراره قال: دخلت علی أبی جعفر (علیه السلام) و أنا شاب، فوصف لی التطوع و الصوم، فرای فقل ذلک فی وجهی فقال لی: ان هذا لیس کالفریضه من ترکها هلک، إنما هو التطوع إن شغلت عنه أو ترکته قضیته؛‌ إنهم کانوا یکرهون أن ترفع أعمالهم یوماً تاماً و یوماً ناقصاً. إن الله عزوجل یقول: «الذین هم علی صلاتهم دآئمون»، و کانوا یکرهون أن یصلوا حتی یزول النهار. إن أبواب اسماء تنفع انا زال النهار (همان، ص 442، روایت 1).
10. مستقبل القبله منتصباً فأرسل یدیه جمیعاً علی فخذیه قد ضم أصابعه و قرب بین قدمیه حتی کان بینهما قدر ثلاث أصابع منفرجات و استقبل بأصابع رجلیه جمیعاً القبله لم یحرفهما عن القبله و قال بخشوع الله أکبر ثم قرأ الحمد بترتیل و قل هو الله أحد ثم صبر هنیه بقدر ما یتنفس و هو قائم ثم رفع یدیه حیال وجهه و قال الله أکبر و هو قائم ثم رکع و ملأکفیه من رکبتیه منفرجات و رد رکبتیه إلی خلفه حتی استوی ظهره حتی لو صب علیه قطره من ماء أو دهن لم تزل لاستواء ظهره و مد عنقه و غمض عینیه ثم سبح ثلاثاً بترتیلٍ فقال سبحان ربی العظیم و بحمده ثم استوی قائماً فلما استمکن من القیام قال سمع الله لمن حمده ثم کبر و هو قائم و رفع یدیه حیال وجهه ثم سجد و بسط کفیه مضمومتی الأصابع بین یدی رکبتیه حیال وجهه فقال سبحان ربی الأعلی و بحمده ثلاث مرات و لم یضع شیئاً من جسده علی شیء منه و سجد علی ثمانیه أعظم الکفین و الرکبتین و أنامل إیهامی الرجلین و الجبهه و الأنف و قال سبعه منها فرض یسجد علیها و هی التی ذکرها الله فی کتابه فقال: «و أن المسجد لله فلا تدعوا مع الله أحداً» و هی الجبهه و الکفان و الرکبتان و الإبهامان و وضع الأنف علی الأرض سنه ثم رفع رأسه من السجود فلما استوی جالساً قال الله أکبر قم قعد علی فخذه الأیسر و قد وضع ظاهر قدمه الأیمن علی بطن قدمه الأیسر و قال أستغفرالله ربی و أتوب إلیه قم کبر و هو جالس و سجد السجده الثانیه و قال کما قال فی الأولی و لم یضع شیئاً من بدنه علی شیء منه فی رکوع و لا سجود و کان مجنحاً و لم یضع ذراعیه علی الأرض فصلی رکعتین علی هذا و یداه مضمومتاً الأصابع و هو جالس فی التشهد فلما فرغ من التشهد سلم فقال یا حماد، هکذا صل (همان، ص 311).
11. عن الکاهلی قال: سألته عن التیمم. قال: فضرب بیده علی البساط، فمسح بها وجهه، ثم مسح کفیه إحداهما علی ظهر الأخری (همان، ص 62).
12. إن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) حج و تحته رحل رث و قطیفه خلقه قیمته أربعه دراهم، و طاف علی راحلته، لینظر الناس إلی هیئته و شمائله، و قال: خذوا عنی مناسککم (الاحسائی، 1405 ق، ج 4، ص 34).
13. عن أبی عبدالله الأشعری قال: صلی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) بأصحابه، ثم جلس فی عصابه، فدخل رجل فقام یصلی، فجعل لا یرکع و ینقر فی سجوده، و النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) ینظر إلیه، فقال: ترون هذا لو مات علی هذا لمات علی غیر مله محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)؛ تقر صلاته کما ینقر الغراب الدم؛ مثل الذی یصلی و لا یرکع و ینقر فی سجوده کالجائع لا یأکل إلا تمره أو تمرتین، فما یغنیان عنه؛ فاسبغوا الوضوء و أتموا الرکوع و السجود (نوری، 1408 ق، ج 3، ص 39).
14. و بهذا الأسناد عن علی: أن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) أبصر رجلاً قد دبرت جبهته، فقال له النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) من یغالب عمل الله یغلبه، و من یهجر الله عزوجل یشوه به، و من یخدع الله یخدعه؛ فهلاً تجافیت بجبهتک الأرض و لم یبشر وجهک؟! (همان، ج 1، ص 98).
15. و روی جعفر بن أحمد القمی فی کتاب زهد النبی إذا قام إلی الصلاه یرید وجهه خوفاً من الله تعالی و کان لصدره [أو لجوفه] أزیر کأزیر المرجل (همان، ج 4، ص 93).
16. عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: کان أبی (علیه السلام) یقول کان علی بن الحسین (علیه السلام) إذا قام فی الصلاه کأنه ساق شجره لا یتحرک منه شیء إلا ما حرکه الریح منه(کلینی، 1365، ج 3، ص 300).
17. و هو ما نقله ابن شهر آشوب فی کتابه مرفوعاً عن رجاله عن ابن عباس أنه قال: أهدی رجل إلی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ناقتین عظیمتین سمینتین فقال للصاحبه هل فیکم أحد یصلی رکعتین بوضوئهما و قیامها و رکوعهما و سجودهما و خشوعهما و لم یهتم بشیء من أمور الدنیا و لا یحدث قلبه بفکر الدنیا أهدی إلیه إحدی هاتین الناقتین فقالها مره و مرتین و ثلاثاً فلم یجبه أحد من أصحابه فقام إلیه أمیرالمؤمنین (علیه السلام) فقال: یا رسول الله، أصلی رکعتین أکبر تکبیره الأولی تکبیره الأولی إلی أن أسلم منهما لا أحدث نفسی بشیء من أمر الدنیا. فقال: یا علی صل، صلی الله علیک. قال: فکبر أمیرالمؤمنین (علیه السلام) و دخل فی الصلاه فلما سلم من الرکعتین هبط جبرائیل (علیه السلام) علی النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) فقال: یا محمد إن الله یقرئک السلام و یقول لک أعطه إحدی الناقتین... و أعطاه کلتیهما فنحرهما و تصدق بهما فأنزل الله تعالی فیه: «إن فی ذلک لذکری لمن کان له قلب أو ألقی السمع و هو شهید» (حسینی استرآبادی، 1409 ق، ص 593).
18. عن علی (علیه السلام) فی حدیث الأربعمائه قال: علموا صبیانکم الصلاه و خذوهم بها إذا بلغوا ثمانی سنین (صدوق، 1403، ج 2، ص 627).
19. عبدالله بن فضاله عن أبی عبدالله أو أبی جعفر (علیه السلام) فی حدیث قال: سمعته یقول یترک الغلام حتی یتم له سبع سنین فإذا تم له سبع سنین قیل له اغسل وجهک و کفیک فإذا غسلهما قیل له صل ثم یترک حتی یتم له تسع سنین فإذا تمت له علم الوضوء و ضرب علیه و أمر بالصلاه و ضرب علیها فإذا تعلم الوضوء و الصلاه غفر الله لوالدیه إن شاء الله (همان، ج 1، ص 281).
20. عن أبی عبدالله عن أبیه (علیه السلام) قال: صلی النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) صلاه و جهر فیها بالقراءه فلما انصرف قال لأصحابه هل أسقطت شیئاً فی القرآن قال فسکت القوم. فقال النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): أفیکم أبی بن کعب؟ فقالوا: نعم. فقال: هل أسقطت فیها بشیء؟ قال: نعم یا رسول الله، إنه کان کذا و کذا. فغضب (صلی الله علیه و آله و سلم) ثم قال ما بال أقوام یتلی علیهم کتاب الله فلا یدرون ما یتلی علیهم منه و لا ما یترک، هکذا هلکت بنو إسرائیل حضرت أبدانهم و غابت قلوبهم و لا یقبل الله صلاه عبد لا یحضر قلبه مع بدنه (برقی، [بی تا]، ج 1، ص 261).
برخی این روایت را با عصمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در تعارض دانسته و آن را حمل بر تقیه کرده اند. اما به نظر می رسد در اینجا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عمداً برخی از آیات را جا انداخته تا میزان توجه و حضور قلب مأمون را ارزیابی کند. بنابراین، با عصمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تعارضی ندارد.
21. عن حماد بن عیسی قال: قال لی أبوعبدالله یوماً: تحسن أن تصلی یا حماد؟ قال: فقلت: یا سیدی، أنا أحفظ کتاب حریز فی الصلاه. قل: فقال: لا، علیک، قم صل. قال: فقمت بین یدیه متوجهاً إلی القبله، فاستفتحت الصلاه و رکعت و سجدت. فقال: یا حماد، لا تحسن أن تصلی؛ ما أقبح بالرجل أن یأتی علیه ستون سنه أو سبعون سنه فما یقیم صلاه واحده بحدودها تامه. قال حماد: فأصابنی فی نفسی الذل، فقلت: جعلت فداک، فعلمنی الصلاه... [صلی الإمام رکعتین بحدودها التامه] ثم قال: یا حماد، هکذا صل... (کلینی، 1365، ج 3، ص 311).
22. ... یا کمیل، لا تغتر بأقوام یصلون فیطیلون و یصومون فیداومون و یتصدقون فیحسبون أنهم موفقون یا کمیل أقسم بالله لسمعت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول: إن الشیطان إذا حمل قوماً علی الفواحش مثل الزناء و شرب الخمر و الریا و ما أشبه ذلک من الخنی و المآثم حبب إلیهم العباده الشدیده و الخشوع و الرکوع و الخضوع و السجود ثم حملهم علی ولایه الأئمه الذین یدعون إلی النار و یوم القیامه لا ینصرون (طبری، 1383 ق، ص 28).
23. إسحاق بن عمار عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: قلت له: جعلت فداک إن لی جاراً کثیر الصلاه کثیر الصدقه کثیر الحج لا بأس به. قال: فقال: یا إسحاق، کیف عقله؟ قال: قلت له: جعلت فداک لیس له عقل. قال: فقال: لا یرتفع بذلک منه (کلینی، 1365، ج 1، ص 24).
 

منبع: کتاب سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (ع)
دوشنبه 4/2/1391 - 15:50
كودك

مقدمه
 

آموزش قرآن کریم در سیره ی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) از جایگاه والایی برخوردار است؛ زیرا همه آنچه برای هدایت و راهنمایی انسان ضروری است در آن آمده است:
إن هذا القرءان یهدی للتی هی أقوم (اسراء 9)؛ این قرآن به راهی که استوارترین راه هاست هدایت می کند.
در این مبحث سیره معصومان (علیهم السلام) را در آموزش قرآن بررسی می کنیم. موضوعاتی که در این بحث مطرح می شوند چنین است: 1. آموزش قرآن به عموم مردم؛ 2. آموزش قرآن به کودکان به عنوان اولین ماده ی درسی؛ 3. عادت دادن کودکان به تلاوت قرآن؛ 4. توصیه به تدبر در قرآن.

1. آموزش قرآن به عموم مردم
 

قرآن مهم ترین منبع معارف دین اسلام است و بهترین و مطمئن ترین راه برای آشنایی با توصیه ها، موعظه ها، دستورها و حلال و حرام الهی مطالعه ی قرآن و تأمل و تدبر در آن است. به همین سبب، معصومان (علیهم السلام) به آموزش قرآن به مسلمانان بسیار اهمیت می دادند. در سیره ی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است:
مردی نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد تا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به او قرآن بیاموزد. هنگامی که به آیه ی «فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره * و من یعمل مثقال ذره شراً یره» رسید، گفت بس است و رفت. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: رفت در حالی که فقیه شده بود. (1)
امام باقر (علیه السلام) نیز می فرماید:
امیرمؤمنان علی (علیه السلام) بعد از اقامه نماز صبح تا طلوع آفتاب، تعقیبات نماز را انجام می داد. زمانی که آفتاب طلوع می کرد فقرا و دیگر مردمان نزد او جمع می شدند و امام (علیه السلام) به آنان فقه و قرآن می آموخت. (2)
همچنین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پیش از هجرت به مدینه، برای آموزش قرآن به مسلمانان مدینه مصعب بن عمیر را به این شهر اعزام کرد (ابن هشام، 1383، ج 2، ص 296) و پس از هجرت به مدینه و گسترش اسلام نیز یکی از وظایف اصلی نمایندگان خود در شهرها را آموزش قرآن به مردم قرار می داد. گاه همراه نماینده و حاکم شهر، شخصی دیگر را عهده دار آموزش قرآن و سایر معارف دینی به مردم آن شهر می کرد. برای نمونه، پس از فتح مکه معاذب بن جبل و عتاب بن اُسَید را عهده دار آموزش قرآن به مردم مکه کرد (همان، ج 4، ص 936).

2. قرآن، اولین ماده ی درسی
 

دوره ی کودکی و نوجوانی دوره ای است که انسان آسان تر می آموزد و آموخته هایش نیز پایدارتر و استوارتر است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:
آنکه در جوانی بیاموزد، آموزشش به منزله نقش در سنگ است و آنکه در بزرگسالی بیاموزد، آموزشش به منزله نوشتن بر آب است. (3)
افزون بر این، دوره ی کودکی و نوجوانی دوره ی شکل گیری شخصیت است و به همین سبب، در این دوره انعطاف پذیری و تأثیر پذیری و به تبع آن، آمادگی و تغییر پذیری بسیار زیاد است. در حالی که به موازات افزایش سن، میزان انعطاف پذیری و تغییر پذیری کاهش می یابد و در دوره کهنسالی به کمترین حد می رسد.
امیرمؤمنان علی (علیه السلام) در نامه اش به فرزندش امام حسن (علیه السلام) به همین نکته اشاره می کند و می فرماید:
قلب و جان جوان چون زمین ناکاشته است؛ هر بذری را که در آن افکنده شود می پذیرد؛ از این رو به ادب آموختنت پرداختم، پیش از آنکه قلب و جانت سخت شود و ذهنت مشغول گردد. (4)
از نظر امام (علیه السلام) روح و روان کودک و نوجوان همانند زمین کشاورزی کشت نشده است که هر بذری در آن بکارند، می روید و رشد می کند. در حالی که روح و روان کهنسالان و میانسالان همانند زمین کشاورزی کاشته شده است که توانایی رویاندن بذر جدید را ندارد. به دیگر سخن، گویی امام (علیه السلام) بر این است که تغییر پذیری و انعطاف پذیری انسان مانند توانایی باتری غیر قابل شارژ، محدود است. از آنجا که بزرگسالان این توانایی را در دوره ی کودکی و نوجوانی مصرف کرده اند، توانایی پذیرش معرفت ها و باورها و رفتارهای جدید را ندارند. اما کودکان و نوجوانان این توانایی را مصرف نکرده اند و به همین سبب قابلیت پذیرش ساختارهای نو در آنها باقی است.
امام صادق (علیه السلام) نیز به احول، که در کار گسترش تشیع در بصره موفقیت چندانی به دست نیاورده بود، توصیه می کند به جوانان رو بیاورد؛ زیرا جوانان بیشتر از بزرگسالان آماده ی پذیرش دعوت وی هستند:
اسماعیل بن عبدالخالق می گوید: امام صادق (علیه السلام) به احول فرمود: بصره رفتی؟ احول گفت: آری. امام فرمود: استقبال مردم از این موضوع [امامت] و پذیرش آنها را چگونه دیدی؟ احول گفت: به خدا، استقبال آنان کم بود؛ استقبال می کردند، اما بسیار کم. امام فرمود: به جوان ها رو بیاور که زودتر از دیگران به سوی خوبی ها می شتابند. (5)
از سوی دیگر، هدف قرآن آموزی تنها قرائت قرآن نیست؛ بلکه قرائت قرآن مقدمه آشنایی با آموزه ها و معارف وحیانی و عمل به آنهاست. به عبارتی دقیق تر، غرض اصلی آموزش قرآن این است که شخصیت متربی شخصیتی قرآنی گردد، به گونه ای که تمام اعمال و رفتار و گفتار وی با معیارهای قرآنی منطبق باشد. بنابراین، اگر بخواهیم نسل جدید قرآن را به آسانی بیاموزند و از دریای معارف آن بهره مند شوند و کاخ شخصیت آنها بر پایه ی آموزه های وحیانی بنا شود، بهترین راه این است که در اولین فرصت و به عنوان اولین ماده ی درسی وی را با قرآن آشنا کنیم و قرائت قرآن را به وی بیاموزیم؛ چنان که معصومان (علیهم السلام) چنین می کردند. در سیره ی امام حسین (علیه السلام) آمده است:
عبدالرحمان بن سلمی به فرزند امام حسین (علیه السلام) سوره حمد آموخت. هنگامی که فرزند امام، سوره حمد را نزد امام خواند، امام به عبدالرحمان هزار دینار و هزار حله داد و دهانش را پر از دُر کرد. (6)
در نامه امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام) نیز به صراحت بیان شده که ایشان در کودکی قرآن به امام حسن (علیه السلام) آموخته است. افزون بر این، در این نامه بیان شده که ایشان قرآن را پیش از هر مطلب دیگری و به عنوان اولین ماده ی درسی به امام حسن (علیه السلام) آموخته است. در این نامه می خوانیم:
آموزش تو را با کتاب خدا و تفسیر آن و [با آموزش] شرایع اسلام و احکام و حلال و حرام آن آغاز کردم. (7)
به علاوه، معصومان (علیهم السلام) مسلمانان را نیز به آموزش قرآن به فرزندان خود توصیه کرده اند. در روایتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است:
کسی که به فرزندش قرآن بیاموزد، گویی ده هزار حج انجام داده است.... (8)

3. مأنوس کردن با قرآن
 

تسلط بر قرائت قرآن گوهری گران بهاست که طالبش باید بهای آن را بپردازد و بهای آن، تلاوت مداوم قرآن و انس با آن است. افزون بر این، قرآن با کتاب های بشری تفاوت دارد؛ شاید بتوان تمام مطالب کتاب های عادی را با یک بار خواندن درک کرد و فهمید، اما قرآن کتابی است که «ظاهری دارد و باطنی؛ ظاهرش حکم و دستور و باطنش علم و معرفت است؛ ظاهرش نیکو و زیبا و باطنش پر عمق و ژرفاست... عجایبش ناشمردنی و غرایبش کهنه ناشدنی است؛ چراغ های هدایت و علایم و نشانه های حکمت در آن است». (9) بدیهی است به چنگ آوردن درهای گران بهای معرفت و گوهرهای بی بدیل حکمت موجود در این دریای ژرف جز با غواصی مکرر در آن به دست نمی آید. گذشته از این، نهال شخصیت کودک و نوجوان به یکباره قرآنی نمی شود و به بار نمی نشیند، بلکه روزها و ماه ها و سال ها باید این نهال با زلال معرفت وحیانی آبیاری و با حکمت های قرآنی تغذیه شود و در معرض نور آفتاب کتاب الهی قرار گیرد تا به تدریج رشد کند و شکوفه بر آن بروید و میوه دهد. بنابراین، تسلط بر قرآن و دست یافتن به زلال معارف جاری در آن و پرورش یافتن شخصیت مطابق با آموزه های قرآنی مستلزم انس با قرآن و تلاوت مکرر آن است و از این رو در روایتی از امام صادق (علیه السلام) می خوانیم: «کسی که در جوانی قرآن تلاوت کند قرآن با گوش و خونش آمیخته می گردد». (10)
به همین سبب، در سیره ی معصومان (علیهم السلام) قرائت قرآن و انس با آن بسیار مورد توجه واقع شده و مسلمانان به آن فراوان توصیه شده اند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:
خانه هایتان را با تلاوت قرآن روشن کنید... هرگاه در خانه ای قرآن بسیار تلاوت شود، خیر آن بسیار گردد و اهل آن خانه برخوردار گردند و این خانه برای آسمانیان می درخشد، چنان که ستارگان برای زمینیان می درخشند. (11)
از امام صادق (علیه السلام) نیز روایت شده است:
قرآن را تلاوت کنید که درجات بهشت به تعداد آیات قرآن است. آنگاه که قیامت برپا شود، به قاری قرآن گفته می شود: بخوان و بالا رو و او با خواندن هر آیه، یک درجه بالا می رود. (12)
همچنین معصومان (علیهم السلام) تنها به آموزش قرآن به نونهالان اکتفا نمی کردند؛ بلکه علاوه بر آن، آنها را به تلاوت روزانه ی قرآن وادار می کردند تا با قرآن انس بگیرند و به تلاوت آن عادت کنند. امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
پدرم ما را جمع می کرد و دستور می داد تا طلوع آفتاب ذکر بگوییم و دستور می داد هر کس می تواند، قرآن بخواند و آنکه نمی تواند، ذکر بگوید. (13)
در اینجا تذکر سه نکته ضروری است. نخست آنکه معصومان (علیهم السلام) گرچه به عادت دادن کودکان به قرائت قرآن اهتمام داشتند، اما در این کار سختگیری نمی کردند و به کودکان اجازه می دادند برخی آداب قرائت قرآن را رعایت نکنند. برای مثال، به کودکانی که می خواستند قرآن تلاوت کنند، اجازه می دادند بدون وضو هم قرآن تلاوت کنند؛ با اینکه یکی از آداب تلاوت قرآن وضو داشتن است. به این سیره توجه فرمایید:
اسماعیل پسر امام صادق (علیه السلام) نزد او بود. امام به او گفت: پسرم! قرآن بخوان. اسماعیل گفت: وضو ندارم. امام فرمود: [قرآن بخوان اما] به نوشته های قرآن دست نزن و به ورق آن دست بزن. (14)
دوم آنکه در متون دینی بر ترتیل قرآن تأکید شده است. در قرآن آمده است:
ورتل القرءان ترتیلاً (مزمل، 4)؛ و قرآن را با ترتیل تلاوت کن.
عبدالله بن سلیمان معنای این آیه را از امام صادق (علیه السلام) پرسید و امام (علیه السلام) به نقل از امیرمؤمنان علی (علیه السلام) ترتیل را چنین معنا کرد: [قرآن را] شمرده و روشن تلاوت کن و آن را نه مانند شعر، بسیار تند و نه بسیار کند [به گونه ای که ارتباط کلمات از هم جدا و پراکنده گردند] تلاوت کن» (کلینی، 1365، ج 2، ص 615). بنابراین، ترتیل بدین معناست که آیات قرآن به گونه ای تلاوت شود که هر کلمه ای به خوبی تلفظ شود و شنونده به آسانی آنها را بفهمد، که در این صورت، درک معانی قرآن نیز برای قاری و شنونده آسان تر و قدرت نفوذ و تأثیرگذاری آیات بر قاری و شنونده بیشتر خواهد بود.
نکته ی سوم اینکه در متون اسلامی بر تلاوت قرآن با صوت و لحن زیبا تأکید شده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
لکل شیء حلیه و حلیه القرآن الصوت الحسن (کلینی، 1365، ج 2، ص 615)؛ هر چیزی زینتی دارد و زینت قرآن صوت زیباست.
به همین سبب، امامان (علیهم السلام) قرآن را با صوتی بسیار زیبا تلاوت می کردند. «امام زین العابدین (علیه السلام) قرآن را چنان زیبا تلاوت می کردند که گاه راهگذران با شنیدن آن بیهوش می شدند» (همان جا) و در روایتی دیگر آمده است: «سقاها با شنیدن صدای تلاوت قرآن امام سجاد (علیه السلام) از رفتن باز می ماندند و به تلاوت ایشان گوش فرا می دادند» (همان، ص 616).

4. تشویق به تفکر و تأمل در قرآن
 

معصومان (علیهم السلام) در آموزش قرآن تنها به درست تلاوت کردن، با آهنگ تلاوت کردن، و مستمر تلاوت کردن قرآن بسنده نمی کردند و افزون بر آن، متربیان را به تأمل و تدبر در آیات قرآن فرا می خواندند. چرا که قرآن چنان که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود، «ظاهری دارد و باطنی و باطن آن نیز باطن هایی دارد، عجایبش شمردنی و کهنه شدنی نیست» (کلینی، 1365، ج 2، ص 603). بدیهی است پی بردن به باطن قرآن و دستیابی به عجایب و غرایب معرفت و حکمت نهفته در ژرفای اقیانوس قرآن با ابزار قرائت ممکن نیست، بلکه ابزار قوی تر و نافذتر مثل اندیشه و تعقل لازم است تا بتوان از سطح آن گذر کرد و به درون آن راه یافت و نظاره گر گوهرهای ناب معرفت و حکمت الهی شد. از این رو، امیرمؤمنان علی (علیه السلام) در فرازی از سخنی طولانی می فرماید:
آگاه باشید، خیری نیست در قرائتی که همراه با تدبر نباشد.... (15)
و اصولاً قرآن نازل شده است تا مردم در آن بیندیشند:
کتاب أنزلناه إلیک مبارک لیدبروا ءایاته (ص، 29) این کتاب پر برکتی است که بر تو نازل کرده ایم تا در آیاتش تدبر کنند.

خلاصه مبحث
 

در میان دستورهای الهی، عبادات از اهمیت بسیاری برخوردارند. در میان عبادات نیز آنچه که در سیره تربیتی مورد تأکید قرار گرفته نماز، روزه، قرآن، ذکر و دعاست. از آنجا که قرآن مهم ترین منبع معارف دین اسلام و مطمئن ترین راه برای آشنایی با تعالیم الهی است، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) به آموزش قرآن به عموم مسلمانان اهمیت می دادند؛ و قرآن را به کودکان و نوجوانان به عنوان اولین و مهم ترین ماده درسی آموزشی می دادند؛ علاوه بر آن، از راه تمرین و تکرار، کودکان و نوجوانان را با تلاوت قرآن مأنوس می کردند. و افزون بر آن با توجه به جایگاه والای قرآن، مشوق متربیان به تفکر و تأمل در قرآن بودند.

پی نوشت ها :
 

1. روی أن رجلا جاؤ إلی النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) لیعلمه القرآن فانتهی إلی قوله تعالی: «فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره * و من یعمل مثقال ذره شراً یره». فقال: یکفینی هذا، و انصرف فقال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): انصرف الرجل و هو فقیه (مجلسی، 1404، ج 89، ص 107).
2. أبو جعفر محمد بن علی (علیه السلام)، قال: کان علی (علیه السلام) إذا صلی الفجر لم یزل معقباً إلی أن تطلع الشمس؛ فإذا طلعت اجتمع إلیه الفقراء و المساکین و غیرهم من الناس، فیعلمهم الفقه و القرآن (ابن ابی الحدید، 1385، ج 4، ص 109).
3. موسی بن جعفر، عن آبائه (علیهم السلام) قال: قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): من تعلم فی شبابه کان بمنزله الرسم فی الحجر، و من تعلم و هو کبیر کان بمنزله الکتاب علی وجه الماء (مجلسی، 1404، ج 1، ص 222).
4. و إنما قلب الحدث کالأرض الخالیه، ما ألقی فیها من شیء قبلته؛ فبادرتک بالأدب قبل أن یقسو قلبک و یشتغل لبک (نهج البلاغه، [بی تا]. ب، ص 295).
5. إسماعیل بن عبدالخالق قال: قال أبوعبدالله (علیه السلام) للأحول: أتیت البصره؟ قال: نعم. قال: کیف رأیت مسارعه الناس فی هذا الأمر و دخولهم فیه؟ فقال: و الله إنهم لقلیل، و لقد فعلوا ذلک و إن ذلک لقلیل. فقال: علیک بالأحداث؛ فإنهم أسرع إلی کل خیر (مجلسی، 1404، ج 23، ص 236).
6. إن عبدالرحمن السلمی علم ولد الحسین (علیه السلام) الحمد.فلما قرأها علی أبیه أعطاه ألف دینار، و ألف حله، و حشا فاه دراً (همان، ج 44، ص 191).
7. و إن ابتدئک بتعلیم کتاب الله و تأویله و شرائع الإسلام و أحکامه و حلاله و حرامه (همان، ج 1، ص 219).
8. قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): من علم ولده القرآن فکانما حج البیت عشره ألف حجه، و اعتمر عشره ألف عمره، و أعتق عشره ألف رقبه من ولد إسماعیل (علیه السلام)، و غزا عشره ألف غزوه، و أطعم عشره ألف مسکین مسلم جائع، و کأنما کسا عشره ألف عار مسلم، و یکتب له بکل حرف عشره حسنات، و یمحی عنه عشر سیئات، و یکون معه فی قبره حتی یبعث، و یثقل میزانه، و یتجاوز به علی الطراط کالبرق الخاطف، و لم یفارقه القرآن حتی ینزل به من الکرامه أفضل ما یتمنی (همان، ج 89، ص 188).
9. عن الصادق عن آبائه عن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم):... و له ظهر و بطن؛ فظاهره حکم الله و باطنه علم الله تعالی؛ فظاهره وثیق و باطنه له تخوم، و علی تخومه تخوم؛ لا تحصی عجائبه و لا تبلی غرائبه؛ فیه مصابیح الهدی و منار الحکمه (کلینی، 1365، ج 2، ص 596).
10. عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: من قرأ القرآن و هو شاب مؤمن اختلط القرآن بلحمه و دمه... (همان، ص 603).
11. قال النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): نوروا بیوتکم بتلاوه و القرآن... فأن البیت إذا کثیر فیه تلاوه القرآن کثر خیره، و امتع أهله، و أضاء لأهل السماء، کما تضی نجوم السماء لأهل الدنیا (همان، ص 200).
12. عن الصادق (علیه السلام) أنه قال: علیکم بمکارم الأخلاق، فإن الله - عزوجل - یحبها؛ و إیاکم و مذام الأفعال، فإن الله - عز و جل - یبغضها؛ و علیکم بتلاوه القرآن، فإن درجات الجنه علی عدد آیات القرآن؛ فإذا کان یوم القیامه یقال لقارئ القرآن: اقرأ وارق؛ فکاما قرأ آیه رقا درجه (مجلسی، 1404، ج 89، ص 197).
13. و کان یجمعنا فیأمرنا بالذکر حتی تطلع الشمس، و یأمر القراءه من کان یقرأ منا، و من کان لا یقرأ منا أمره بالذکر (کلینی، 1365، ج 2، ص 498).
14. عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: کان إسماعیل بن أبی عبدالله (علیه السلام) عنده، فقال: یا بنی اقرأ المصحف. فقال: إنی لست علی وضوء. فقال: لا تمس الکتابه و مس الورق (شیخ طوسی، 1390، ج 1، ص 113).
15. ألا لا خیر فی علم لیس فیه تفهم ألا لا خیر فی قراءه لیس فیها تدبر (کلینی، 1365، ج 1، ص 36).
 

منبع: کتاب سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (ع)

دوشنبه 4/2/1391 - 15:50
موفقیت و مدیریت
نویسنده: زهرا صمد پور




 
1-یك دفتر یا تقویم تهیه كنید و از بزرگترین مخارج تا ریزترین آن ها را حتی با تاریخ در آن یادداشت كنید. سعی كنید حتی الامكان چیزی را از قلم نیندازید. حتی اگر چكی را خرج می كنید و یا از كارت های اعتباری استفاده می كنید، سعی كنید همه و همه را در دفتر مورد نظر یادداشت كنید. با این شیوه اولاً در آخر ماه در حالی كه بهت زده شده اید نمی گوئید: «نفهمیدم پولم چطور تمام شد». ثانیاً با احتساب روزانه مخارجتان، با كسری بودجه مواجه نمی شوید.
2-چنان چه در طول سال پاداش و اضافه كاری دریافت كردید، آن را پس انداز كنید و تا می توانید به آن دست نزنید. آن وقت در پایان سال می بینید كه همان پول هایی كه به نظرتان اندك بوده و به قول خودتان متوجه نمی شدید كجا خرج می شده، مبلغ قابل توجهی شده است كه می توانید روی آن حساب كنید.
3-هیچ وقت هزینه های احتمالی را از یاد نبرید. وقتی وسایل منزل دچار استهلاك شوند به این فكر می افتید كه وسایل نو خریداری كرده و جایگزین وسایل مستهلك كنید. پس باید همیشه مقداری پول بابت این مسئله داشته باشید كه این امر مستلزم پس انداز ماهانه و سالانه شماست تا در این مواقع بدون نگرانی از هزینه ها، وسایل مورد نظر را خریداری نمائید.
4-هیچ وقت برای كارهای غیرضروری از مساعده و یا حتی وام استفاده نكنید. مثلاً‌ تصور كنید وام گرفته اید تا یك خودرو خریداری كنید. پس از خریداری خودرو هم بایستی به فكر دادن اقساط وام باشید و هم هزینه های خودروی خریداری شده را بپردازید. این چنین است كه گاهی اوقات فكر می كنید دیگر از پس مخارج برنمی آئید و یا نرسیده به آخر ماه با كسری بودجه روبرو می شوید و یا اگر برای مسافرت های برون شهری از مساعده استفاده كنید باز هم ممكن است در پایان ماه با كسری بودجه مواجه شوید؛ اما چنانچه موارد 2 و 3 را رعایت كرده باشید این مشكلات گریبان شما را نخواهد گرفت.
5-همیشه هزینه های معمولی و ماهانه كه ثابت است، مثل قبوض و مخارج روزمره، را در اول ماه محاسبه كرده و سعی كنید تا آن جا كه می توانید بیشتر از آن خرج نكنید. در این صورت است كه تا پایان ماه هیچ نگرانی از بابت كسری بودجه نخواهید داشت.
6-برخی از افراد، صرفه جویی را با هزینه نكردن برخی از ضروریات اشتباه می گیرند. مثلاً از پرداختن هزینه بیمه اتومبیل خود صرف نظر می كنند كه در این صورت ضرر را چندین برابر پرداخت می كنند. (البته اگر ضرر مالی باشد). اگر خدای ناكرده تصادفی اتفاق بیفتد كه حتی یك فرد آسیب ببیند، برخی اوقات جبران ناپذیر است؛ بنابراین هزینه های ضروری را هیچ گاه از قلم نیندازید و در محاسبات اول ماه حتماً آن را در نظر بگیرید.
7-به روشنایی منزل تان توجه كنید تا آن جا كه می توانید لامپ های اضافی و پرمصرف را روشن نكنید و یا لامپ های كم مصرف را جایگزین آن ها كنید؛ همچنین در هنگام خروج از منزل روشنایی منزل را به حداقل برسانید؛ روشن گذاشتن تنها یك لامپ كم مصرف كافیست.
8-همیشه به دنبال یادگیری مهارتی جدید، مثلاً‌ آرایشگری، باشید و در خانه از آن استفاده كنید؛ چرا كه دیگر هزینه آرایشگاه نمی دهید و موهای فرزندانتان را خودتان كوتاه می كنید. اگر خیاطی آموخته باشید، دیگر هزینه خرید لباس را می توانید به پس اندازتان اضافه كنید و خودتان لباس های مورد نظر فرزندان و همسر و خودتان را بدوزید.
9-اگر دست پخت تان خوب نیست و به همین جهت است كه مدام به رستوران ها و فست فودها می روید و كلی هزینه صرف می كنید تا از گرسنگی در امان بمانید، ‌به شما پیشنهاد می كنیم یك دوره كلاس های آشپزی را در آموزشگاه های معتبر بگذرانید تا بتوانید ضمن صرفه جویی در هزینه های گزاف رستوران، غذایی سالم و خوشمزه و مطمئن را خودتان برای خانواده تهیه كنید و همگی لذت ببرید.
10-همیشه دمای یخچال و آبگرمكن را در حد متوسط نگه دارید تا هم مشكلی پیش نیاید و هم در مصرف انرژی صرفه جویی شود.
11-بعد از شستشوی لباس هایتان كه دقت داشته باشید در ساعات اوج مصرف برق نباشد؛ برای خشك كردن آن ها از خشك كن ماشین لباسشویی استفاده نكنید، لباس ها را در آفتاب پهن كنید و اجازه دهید تا انرژی رایگان خورشید و باد وزنده لباس هایتان را خشك كیند. البته حتماً از گیره لباس برای نیفتادن لباس ها از روی بند و یا پایه های لباس استفاده كنید.
12-قبل از خرید هر چیز، قیمت ها را مقایسه كنید و با وارد شدن به اولین فروشگاه، دست به جیب نشوید. سعی كنید به جاهای مشابه دیگر هم سر بزنید و قیمت ها را بسنجید؛ آنگاه خرید كنید. بدین ترتیب نه سرتان كلاه می رود و نه پول اضافی از جیب تان خارج می شود. دیگر این كه سر قیمت ها چانه بزنید، بدون این كه خجالت بكشید. اگر دقت كنید می بینید كه افراد متمول، بیشتر از افراد دیگر بر سر قیمت ها چانه زنی می كنند؛ چون آن ها قدر پولی را كه با زحمت به دست آورده اند، می دانند.
13-هیچ وقت فراموش نكنید كه اكثر افراد ثروتمند و متمول از اول ثروتمند و مرفه نبوده اند و بسیاری از آن ها با سختی، پس انداز اندك اندك درآمد و خرج نكردن های بیهوده به این ثروت دست یافته اند. شما هم می توانید از همین الان شروع كنید و زمان را از دست ندهید.
14-برخی می گویند ما نمی توانیم پس انداز كنیم و هر پولی دستمان بیاید خرج می شود. راه دیگر برای پس انداز این است كه صندوق های قرض الحسنه خانوادگی و فامیلی تشكیل دهید یا اگر هست شما هم عضو شوید. بدین ترتیب اگر هم نخواهید مجبورید هر ماه مبلغی را به این صندوق اضافه كنید و از وام آن صندوق هم می توانید استفاده كنید.
15-در نهایت اگر دیدید، پس اندازتان مبلغ قابل توجهی شده است، می توانید كمی ریسك كنید و سرمایه گذاری كنید و یا در سرمایه گذاری های مطمئن شریك و سهیم شوید. هیچ وقت بدون فكر و مشورت كاری را انجام ندهید كه در نهایت به از دست دادن همین مبلغ پس اندازتان هم منجر شود.
منبع: نشریه بانو، شماره 31.



 

دوشنبه 4/2/1391 - 15:49
نوشیدنی و دسرها
نویسنده: نیلوفر احمدی




 
با وارد شدن به فصل تابستان و گرم شدن هوا، بازار آبمیوه نیز داغ تر از قبل می شود. اما سوال این است كه آیا می دانید چه نوع آبمیوه ای گرمی و عطش را از شما دور می كند؟ و یا هر كدام از آبمیوه ها چه خواصی دارد؟ و یا اینكه اگر بدنتان دچار شرایط خاصی است بهتر است از چه نوع آبمیوه ای استفاده كند؟
پس اگر پاسخ این سوالات را نمی دانید، تا پایان این مطلب با بانو همراه شوید:

آب پرتقال
 

پرتقال سرشار از ویتامین سی است و خوردن آب آن، مقدار قابل توجهی از این ویتامین را به بدن شما می رساند.
به گفته محققان، با خوردن یك پرتقال در روز، بدن دو برابر نیاز روزانه ویتامین سی دریافت می كند. گفتنی است اگر پرتقال قرمز و یا به اصطلاح توسرخ باشد، مقدار زیادی هم بتاكاروتن یا پیش ساز ویتامین آ نیز خواهد داشت.
بنابراین جهت تقویت سیستم دفاعی بدن تان آب پرتقال و اگر كم خون هستید آب پرتقال تو سرخ را كه به جذب آهن دریافتی از سایر مواد غذایی كمك می كند، بنوشید.

آب هندوانه
 

رنگ قرمز هندوانه و آب آن به دلیل وجود تركیبی به نام لیكوپن، خاصیت آنتی اكسیدانی دارد. تحقیقات نشان می دهد كه آقایان در صورت استفاده روزانه از هندوانه، دچار سرطان پروستات نمی شوند. پس خوردن این میوه خوشمزه و پر آب را به مردان خانواده تان توصیه كنید.

آب انبه
 

انبه منبع غنی بتاكاروتن است، عاملی كه باعث رنگ نارنجی این میوه شده است.
گفتنی است كه 100 گرم از این میوه خوشمزه 2000 میكروگرم بتاكاروتن دارد و برای كسانی كه كم خونی دارند، دچار كمبود ویتامین آ هستند و مكرراً مبتلا به سرماخوردگی و انواع عفونت ها هستند، توصیه می شود كه از این آب میوه چندین بار در هفته میل نمایند.

آب آناناس
 

میوه ی آناناس نیز از منابع ویتامین سی است؛ طوریکه با خوردن 100 گرم از این میوه، 25 درصد از نیاز روزانه به این ویتامین دریافت می شود؛ ضمن آنکه این میوه دارای آنزیمی به نام بروملین است که پلاک های خونی را حل کرده و بدین ترتیب باعث برطرف شدن کبودی های حاصل از ضرب دیدگی و جراحت می گردد. همچنین ویتامین سی موجود در آناناس به تسریع دوره ی ترمیمی زخم ها کمک می کند.

آب انگور
 

آب انگور سرشار از پتاسیم است. تحقیقات نشان می دهد كه در هر 100 گرم انگور، 210 میلی گرم پتاسیم وجود دارد و مصرف مداوم آن می تواند فشارخون را تنظیم كند.
انگور دارای آنتی اكسیدانی به نام آلایژیك اسید است و مصرف آن در طول هفته، احتمال ابتلا به سرطان را به خصوص در جاهایی كه آلودگی هوا وجود دارد،‌ كاهش می دهد.
فراموش نكنید یك لیوان آبمیوه كالری هم دارد، پس در خوردن آن زیاده روی نكنید و از اضافه كردن شكر به آب میوه خودداری كنید. آبمیوه را تازه به تازه تهیه و مصرف نمایید تا حداكثر مواد مغذی را دریافت كنید.
از بین آبمیوه های نامبرده در بالا از لحاظ میزان كالری، آب انگور بیشترین و آب گریپ فروت و آب پرتقال كمترین میزان را به لحاظ میزان قند طبیعی كه در این میوه ها وجود دارد، دارا هستند.

آب گریپ فروت
 

بیشترین مقدار پتاسیم در گریپ فروت است و به همین خاطر است كه خوردن گریپ فروت به بیمارانی كه فشارخون دارند، توصیه می شود؛ زیرا پتاسیم به تنظیم فشارخون كمك كرده و می تواند شدت آن را كاهش دهد.
قندی كه در میوه گریپ فروت موجود است، از نوع فروكتوز است و به همین لحاظ افراد دیابتی می توانند برای رفع عطش خود از آب گریپ فروت استفاده كنند.

آب سیب
 

وجود آنتی اكسیدانی به نام كوئرستین در این میوه، كلسترول بد خون را پایین می آورد و احتمال ابتلا به بیماری های قلبی و سكته نیز به میزان قابل توجهی كاهش می یابد؛ پس اگر یكی از نزدیكان شما احیاناً دارای سابقه بیماری قلبی است، با دادن آب سیب، به بهبود وضعیت جسمانی او كمك كنید.
منبع: نشریه بانو، شماره 31.
دوشنبه 4/2/1391 - 15:49
موفقیت و مدیریت
نویسنده:‌ نرگس یداللهی




 
موفقیت در زندگی لازمه ی داشتن دانش بالا، ثروت زیاد، قدرت و مقام اجتماعی نیست؛ بلكه موفقیت یعنی خود باشیم، نه دیگری. موفقیت یعنی ساختن امروز برای فردایی بهتر. موفقیت، تجهیز امروز خود برای فردای پربار است. یكی از مهمترین كارها برای رسیدن به موفقیت، هدفگذاری و برنامه ریزی برای تحقق اهداف است. اگر ندانیم كه می خواهیم چه كنیم و به كجا برسیم عمرمان را بیهوده گذرانده و نتیجه ای جز پشیمانی و حسرت عایدمان نمی شود. پس بهتر است تا دیر نشده دست به كار شویم و برای موفقیت خود هدف گذاری و برنامه ریزی كنیم.
بیشتر خرده فروشان را می توان به دو دسته تقسیم كرد:
1- آنهایی كه در برابر تغییر مقاومت كرده و نسبت به آن بیزارند. 2-آنهایی كه تغییر را با روی باز می پذیرند و خود را با آن هماهنگ می كنند. اگر شما 12 روش كاربردی زیر را به كار گیرید، در امر فروشندگی موفق خواهید بود. چون این راه حل ها حاصل تجربه ی خرده فروشان زیادی در سراسر جهان است.

1-خودتان را بشناسید.
 

علایق، مهارت ها و توانایی های خود را بشناسید. حفظ كار و كسب فعلی بهتر از خلق یك شغل جدید است؛ بنابراین باید از خودگذشتگی كنید و نقش اساسی شما در ایفای وظایفی چون بازاریابی، فروش و سرپرستی كاركنان است كه شما در همه این ها به تنهایی موفق نیستید؛ بنابراین باید بدانید كه كدام بخش را می توانید به تنهایی اداره كنید و در كدام بخش به كمك احتیاج دارید. به همین خاطر است كه باید با دیدی بی طرفانه به تمام نقاط قوت و ضعف خود دقت كنید.

2-برنامه ی رو به جلو داشته باشید:
 

بسیاری از فروشگاه ها توسط افرادی اداره می شوند كه اطلاعات چندانی نسبت به شغل خود ندارند. اگر شما همانند مالك یك فروشگاه تخصصی ورودی و خروجی شغل خود را ندانید خیلی زود شغل خود را از دست خواهید داد؛ به گونه ای كه كارشناسان علت 80 درصد ورشكستگی ها در 5 سال نخست كار را پول نمی دانند؛ بلكه فقدان اطلاعات و دانش تخصصی می دانند. رمز موفقیت شما در این است كه بدانید چگونه می توان با اجرای یك برنامه ی تجاری مؤثر تصمیمات صحیح گرفت.

3-ضعف خود را بشناسید:
 

اگر شما معنای دانش انجام كار را به خوبی درك كرده باشید، می توانید از یك گوشه رقابتی سود ببرید. تفاوت هایی كه ممكن است بقای شما را به چالش بكشد؛ رقابت، اندازه خدمات، موقعیت، بازاریابی، نوع مشتریان، تأمین كنندگان و استراتژی های قیمت رقبا، محیط بازار، محیط كسب و كار محلی، ظرفیت خالی فضاهای تبلیغاتی درآمد خانواده، سطح تحصیلات افراد، گروه سنی، جمعیت نژادی و آمار مشتریان بالقوه كه یك فروشنده با ایجاد درك درستی از همه این موارد می تواند در امر فروش موفق بوده و از سایر رقبای خود در بازار پیشی گیرد.

4-مشتریان خود را درك كنید.
 

آیا به سخن مشتریان خود توجه می كنید؟ اگر بر اساس خواسته ی مشتریان خود عمل كنید، خواهید كه دید آن ها از شما خرید خواهند كرد و باعث رونق كسب و كارتان می شوند.

5-سوابق مالی خود را حفظ كنید.
 

اگر ندانید پولتان به كجا می رود، به زودی بازی را واگذار می كنید. در بازی تجارت كه با رایانه انجام می شود، سوابق مالی به مثابه تجهیزات راهبردی هواپیما است كه میزان ارتفاع،‌ جهت و سرعت را تعیین می كند. سعی كنید در امر فروشندگی، خود را فردی خوش حساب كه چك هایش همیشه پاس می شود نشان دهید.

6-نقدینگی خود را مدیریت كنید.
 

كسب و كار بدون نقدینگی جریان ندارد و این بسته به بزرگی یا كوچكی كار نیست نقدینگی برای یك سازمان همانند خون در رگ های انسان است. پولی كه به سازمان وارد و از سازمان خارج می شود عواملی هستند كه كسب و كار شما را سالم نگه می دارند اگر شما بر جریان نقدینگی خود آگاه باشید و منابع ورودی و علت خروجی آن را بدانید، نباید نگران بی پولی باشید.

7-روش های مدیریت سالم را به كار بگیرید.
 

مالك فروشگاه، مدیر فروشگاه است. این جمله بیان گر این مسئله است كه با فكر و اراده، كسب و كارتان را از بالا به پایین اداره كنید. در تصمیمات خود به مشتریان پیشنهاد خدمت دهید، منابع و زمان را مدیریت كنید و روش تجارت كردن درست را بدانید، در امر فروشندگی از كاركنان خود قدردانی كرده و به اندازه توان و كار آن ها به آن ها مزد دهید. به طور مستقیم كاركنان خود را آموزش دهید تا با شیوه های جدید انجام كار آشنا شوند. این امر زمینه دخالت كاركنان را در امر تصمیم گیری و زمینه موفقیت فروشندگی را فراهم می كند.
8-تصویر و ذهنیت ممتاز خود را توسعه دهید:
تصویر و ذهنیتی كه از خود در دید مشتری ایجاد می كنید، زمینه ی رونق كسب و كارتان را فراهم می كند. برای این كه در امر فروشندگی موفق باشید، سعی كنید ظاهر فروشگاه تان را به گونه ای جذاب كنید تا مشتریان جذب فروشگاه شوند.

9-دارایی های خود را كنترل كنید.
 

نقش دارایی، ایجاد فروش است. تمام فروشگاه های خرده فروشی نیازمند به مدیریت دارائی هایشان می باشند. این سرمایه شماست كه روی قفسه های فروشگاه تان نشسته است كه خرده فروشان كوچك تنها به این دارایی ها توجه می كنند و نمی توانند درك درستی از مصرف این دارایی ها توسط مشتریان داشته باشند؛ ولی فروشندگان موفق می دانند كه بر اساس نیاز و انگیزه مشتریان چه كالاهایی به فروش خواهد رفت و چه كالاهایی در قفسه خواهند ماند.

10-برای درك كامل طبیعت خرده فروشی، خرید كنید و برای سود بیشتر قیمت گذاری كنید.
 

قیمت اولیه كالای شما، برآورد موقتی از چیزی است كه قرار است مشتری آن را خریداری كند؛ بنابراین سعی كنید كه قیمت كالای خود را بی جهت افزایش ندهید، بلكه با برگزاری جشن و ایجاد زرق و برق، میزان فروشتان را افزایش دهید و مشتریان را جذب كنید تا از فروشگاه تان به میزان بیشتری خرید نمایند؛ در ضمن برای این كه قیمت كالا مناسب باشد و برای مشتریان نیز گران تمان نشود سعی كنید كالا را به صورت عمده فروشی بخرید تا قیمت كمتری را بپردازید؛ در نتیجه با پیشنهاد قیمت هوشیارانه جدید به مصرف كننده، قادر خواهید بود تا مشتریان بیشتری را جذب كنید. میانگین معادلات فروش خود را افزایش دهید و فرصت های بیشتری را جهت ملاقات مشتریان از فروشگاه تان فراهم كنید.

11-از حرفه ای ها درس بگیرید:
 

برای تسلط یافتن در مهارت های اداره یك كسب و كار، نیازمند تجربه بسیاری هستید.

12-در هنگام نیاز، كمك بگیرید:
 

مشاركت و مساعدت از محیط خارج می تواند قدم بزرگی برای شروع باشد؛ برای كمك گرفتن از دیگران مغرور نباشید.
منبع: نشریه بانو، شماره 31.

دوشنبه 4/2/1391 - 15:48
آرایشی و زیبایی
نویسنده: باران کامیابی




 
امروزه اكثریت قریب به اتفاق خانم ها برای آرایش صورت شان كمتر به مراكز زیبایی مراجعه می كنند؛ چرا كه آنها یاد گرفته اند چگونه آرایش كنند كه به صورتشان بیاید و به قول معروف توی ذوق نزند. اما اغلب در انجام روش آرایشی خود دچار اشتباه می شوند، تنها به این دلیل كه این كار را تجربی آموخته اند و نه اصولی. آنها به این مسئله توجه ندارند كه برای زیباتر شدن، باید اصول و راه و روشی را آموخت تا زیبایی طبیعی و اولیه چهره دچار لطمه و آسیب نشود. در این قسمت برخی از این اشتباهات و توصیه های لازم آورده شده است.

1-خطای انتخاب
 

اگر قصد خرید یك نوع از انواع لوازم آرایشی را دارید، دنبال مارك های جدیدی كه قبلاً آن را امتحان نكره اید، نروید. برای این كه به مشكل برنخورید، بهتر آن است از مارك هایی استفاده كنید كه امتحان شده اند و رضایت مصرف كنندگان را جلب نموده اند. توصیه دیگری این است كه قبل از استفاده از محصولات آرایشی بر روی بدن یا صورت، آن را بر روی بخش كوچكی از پوست امتحان كنید تا اگر نسبت به آن حساسیت داشتید، كل بدن یا صورت تان درگیر این مسئله نشود.

2-خطای سفر
 

اغلب خانم ها هنگام سفر،‌ لوازم آرایشی را كه در منزل دارند و از آن ها استفاده می كنند همراه خود می برند. باید بگوئیم این كار درستی نیست و بهتر آن است كه كیف كوچكی تهیه كنیم و مقداری از لوازم اولیه و ضروری را با خود ببریم. لزومی ندارد شما جعبه 36 تایی را بردارید، یك جعبه 4 تایی سایه هم كار شما را راه می اندازد و یا لازم نیست هرچه عطر و ادكلن دارید در كیف سفری بگذارید، انتخاب یك یا دو نوع عطر و ادكلن كه بیشتر مورد پسندتان است كافیست.

3-خطای روز
 

خیلی ها با این كه مدام آرایش دارند، هنوز نمی دانند كه آرایش روز با آرایش شب متفاوت است و نمی توانند درشب از لوازمی استفاده كنند كه در روز به كارشان می آید. ما به شما پیشنهاد می كنیم در روز از لوازمی استفاده كنید كه بر روی پوست تان به اندازه كافی دوام داشته باشد و شما مجبور نباشید مدام آن را تجربه كنید. در ضمن آرایش روز بایستی بسیار معمولی و كم باشد و طبیعی جلوه كند. از سایه هایی كه رنگ های خیلی تیره و تندی دارند در روز استفاده نكنید، بیشتر رنگ های مات و روشن را به كار ببرید. همچنین رژ لبی مناسب با سایه و بسیار نزدیك به رنگ لب خودتان بزنید. ریمل های ضد آب و رژ لب های مات بهترین دوام را در آرایش شما خواهند داشت.

4-خطای تعریق
 

بعضی از پوست ها خیلی عرق می كنند و به همین دلیل آرایش بر روی پوست آن ها خیلی ماندگاری ندارد. بهترین كار این است كه این افراد از محصولات ضد تعریق استفاده كنند.

5-خطای لوسیون
 

شما می توانید برای شستشو و مراقبت از پوست تان از لوسیون هایی با PH 5/5 استفاده كنید. این لوسیون ها برای پوست های خشك و حساس بسیار مناسبند. لوسیون هایی كه دارای تركیب شیمیایی پنتانتریول هستند، برای برداشتن و جذب باكتری هایی كه موجب جوش های پوستی و سایر ضایعات پوستی می شوند، كاربرد دارند و اگر پوست شما دچار خارش شده است، لوسیون هایی را انتخاب كنید كه حاوی تركیب شیمیایی پولی دكانول باشند.

6-خطای دئودورانت
 

اگر تازه صورت خود را اصلاح كرده اید و یا از تیغ استفاده كرده اید،‌ یا حتی پوستی حساس دارید، بایستی در انتخاب دئودورانت دقت كنید. مناسب ترین دئودورانت برای شما، دئودورانتی است كه حاوی الكل درتركیب آن بكار رفته باشد. در غیر این صورت ممكن است پوست شما دچار خارش و حساسیت شود.

7-خطای رنگ
 

یكی دیگر از اشتباهاتی كه خانم ها در نحوه آرایش شان دارند، انتخاب كرم یا پودر نامناسب برای پوست شان است. به همین علت، صورت برخی بسیار طبیعی و شاداب به نظر می آید و بعضی دیگر از آنها غیرطبیعی و درست مثل این است كه صورت شان را با ماسك پوشانده اند. به طور كلی رنگ پوست بیشتر بانوان دارای ته زمینه ی زرد است و این رنگ پوست در بانوان آسیایی، آمریكای لاتین و برخی از مناطق آفریقا دیده می شود. بنابراین برای این كه پوست این گونه افراد طبیعی تر به نظر بیاید، باید كرم یا پودری انتخاب كنند كه دارای ته رنگ زرد باشد. بیشتر كرم پودرهای موجود در بازار، ته رنگ نارنجی یا صورتی رنگ دارند. به همین دلیل بانوانی كه از این رنگ ها استفاده می كنند، صورتی مصنوعی پیدا می كنند.

8-خطای شستشو
 

اولین، مهم ترین و كلیدی ترین نكته در زیبایی، داشتن پوستی سالم و شاداب است. برای این كه آرایش بر روی پوست تان به خوبی بنشیند و جلوه گر شود، باید پوستی صاف، بدون جوش و لك و چین و چروك داشته باشید، پس برای دستیابی به این مهم، در درجه نخست به سلامت پوست تان اهمیت دهید و از آن چه این سلامتی را به خطر می اندازد، دوری كنید.

9-خطای تثبیت
 

اگر شما دارای پوستی چرب هستید كه هنوز ساعتی از آرایش تان نگذشته، به اصطلاح مواد آرایشی بر روی پوست تان راه افتاده، از یك پودر یا پنكیك سبک استفاده كنید تا آرایش صورت تان را تثبیت كند.

10-خطای تقارن
 

اگر لب های كاملاً متقارن ندارید، اصلاً ناراحت نباشید. شما به راحتی می توانید با استفاده از خط لب و رژلب های رنگ روشن و براق این مشكل را برطرف كنید. این رژ لب ها، لب های شما را پرتر نشان می دهند. برای این كه دندان هایتان را رنگی نكند، انگشتان را در دهان تان قرار دهید و در همین حالت لب هایتان را روی هم بگذاری، رنگ اضافی رژ لب به انگشتان خواهد چسبید. همچنین برای این كه لب هایتان خشك و ترك خورده به نظر نرسند، می توانید قبل از استفاده از رژ لب، مقداری ویتامین E روی لب هایتان بمالید. اگر سن تان بالای 40 است، از رژ لب های مات استفاده نكنید؛ بلكه به جای آن رژ لب های براق را همراه خط لب به كار ببرید تا افتادگی و جمع شدگی لب هایتان كمتر به نظر بیاید. در ضمن می توانید برای پاك كردن لك رژ لب از روی لباس تان، از گلیسیرین استفاده كنید و سپس لباس تان را بشویید. برای آن كه لب هایتان را با استفاده از خط لب، آرایش كنید، باید ابتدا رژ لب و پس از آن، خط لب را دور لب هایتان بكشید. هیچ گاه از رژ لب و خط لبی كه با هم تفاوت رنگ زیادی دارند، استفاده نكنید، چون جلوه زیبایی نخواهد داشت.

11-خطای فرچه
 

یكی از اشتباهات رایج خانم ها در آرایش صورت شان استفاده از رژ گونه هایی با رنگ تند است. هیچ وقت یك رنگ تند گونه های شما را برجسته و زیباتر نشان نمی دهد و همیشه یك ته رنگ صورتی، گل بهی یا ... صورت شما را زیباتر و طبیعی تر جلوه می دهد. رژگونه را در امتداد استخوان گونه تان به كار ببرید محل شروع آن باید خط رویش مو در كنار گوشتان باشد. برای این كه گونه هایتان برجسته تر به نظر بیایند، باید از یك پودر روشن در زیر استخوان گونه تان استفاده كنید. رنگی را برای رژگونه انتخاب كنید كه ته رنگ قرمز زیادی نداشته باشد؛ چون در این صورت، چهره شما بسیار آفتاب سوخته به نظر خواهد رسید. قبل از استفاده از فرچه مخصوص رژگونه، آن را حتماً تمیز كنید و اضافات رژگونه را از لابه لای موهای آن بتكانید. برای پخش رژگونه بر روی استخوان گونه، از حركت های نیمه هلالی فرچه روی استخوان گونه استفاده كنید. فراموش نكنید كه شما نباید رژگونه را تا نزدیكی پره های بینی پخش كنید. همچنین برای آرایش روز از مقدار بسیار كمی رژگونه استفاده كنید؛ چون چربی روی پوست شما رنگ را به خود گرفته و آن را شدیدتر نشان می دهد.
منبع: نشریه بانو، شماره 31.

دوشنبه 4/2/1391 - 15:48
پوست و مو
موخوره و به دنبال آن، ایجاد آسیب شدیدتر و ریزش مو، از بیشترین دلایل مراجعه بیماران زن و مرد به پزشکان است. بنابراین بهتر است علل آسیب دیدگی مو را بشناسید تا از ایجاد آن پیشگیری کنید. مهمترین علل آسیب دیدگی موها عبارتند از :

1 ـ برس زدن بیش از حد و غلط:
 

برس زدن در حد معمول اشکالی ندارد و جهت زدودن آلودگی و گرد و غبار و همچنین پخش کردن چربی پوست در تمام سطح موها و نیز ایجاد ظاهری آراسته مفید است اما در صورتی که موها بیش از حد برس زده شود یا موهایی را که داخل هم فرو رفته اند به شدت به وسیله برس جدا کنید یا این که موها را بر خلاف جهت به وسیله یک برس نوک تیز شانه بزنید، باعث آسیب دیدگی موها می شوید.

2 ـ تحت کشش قرار دادن موها:
 

به این صورت که موها را محکم ببندید مثل مدل دم اسبی یا آنها را در حال کشش ببافید. این کار علاوه بر آسیب رساندن به ساقه مو می تواند باعث ریزش مو از ریشه آن شود که در صورت تکرار به طاسی دایمی آن ناحیه منجر می گردد.

3 ـ فر زدن موهای صاف یا صاف کردن موهای فر:
 

باعث شکستن پیوندهای گوگردی موها می شود و درنتیجه موها قدرت خود را از دست داده و به راحتی می شکنند. پس از انجام این کار قدرت موها قابل برگشت نیست و آسیب وارد شده به آن قسمت، دایمی خواهد بود.

4 ـ بی رنگ کردن مو و استفاده از رنگ موهای دایمی:
 

برای این که بتوان موها را بی رنگ ( دکلره ) کرد یا رنگ جدیدی در آن به وجود آورد، باید به جدار مو نفوذ کند. این کار معمولاً با استفاده از مواد مخربی نظیر آب اکسیژنه صورت می گیرد. بنابراین پس از رنگ دایمی موها نباید توقع داشت که موها حالت و قوام قبلی را داشته باشند. چنین موهایی سست و شکننده شده و درخشش خود را از دست می دهند و الکتریسیته ساکن باعث حالت نگرفتن آنها می شود.

5 ـ استفاده بیش از حد از وسایل گرمازا مانند بیگودی و سشوار:
 

برای خشک شدن موها بهترین راه آن است که آن را به تدریج با یک حوله خشک کنید و استفاده از سشوار برای خشک شدن مو یا حالت دادن آن می تواند باعث آسیب رسیدن به موها شود. در صورت استفاده از سشوار بهتر است آن را با درجه کم و از فاصله دور به کار ببرید.

6 ـ عوامل محیطی به خصوص نور آفتاب:
 

یکی از مهمترین علل فرسودگی موها تماس طولانی مدت با نور خورشید است. تابش اشعه خورشید باعث ایجاد رادیکال های آزاد در ساقه مو می شود که شبکه پروتئینی را تغییر داده، باعث خراب تر شدن موها می گردند. برای جلوگیری از این مساله باید هنگام کار در زیر آفتاب از کلاه استفاده شود.

7 ـ عادت به بازی کردن با موها:
 

این مسأله هم یک وضعیت روانی خاص ( مثلاً استرس ) است که باید اصلاح شود.
منبع: نشریه موفقیت شماره 20

دوشنبه 4/2/1391 - 15:46
پوست و مو
ماسک ها، موادی است که به طور معمول از محصولات طبیعی درست می شود و برای پاک کردن پوست،خارج کردن مواد زائد از منافذ پوستی،افزایش جریان خون و تغذیه پوست به کار می رود و بین 20 تا 30 دقیقه باید روی پوست بماند و بعد از آن، پوست را با آب پاک کرد.یا به جای آب از پنبه آغشته به گلاب برای برداشتن ماسک از روی پوست بهره گرفت.هر یک از ماسک های گیاهی طرز تهیه و خواص ویژه ای دارد که به چند نمونه از انها اشاره می شود:

ماسک گلابی
 

یک عدد گلابی را خرد کنید و به تمام سطح پوست بمالید.این ماسک برای پوست های چرب بسیار مناسب است.

ماسک هلو
 

سه چهار عدد هلو که هسته آن جدا شده باشد، خوب خرد کرده و با یک زرد تخم مرغ و یک قاشق غذاخوری پودر جوانه گندم خوب مخلوط کنید و به صورت و گردن بمالید.

ماسک مناسب برای صورتی که جوش دارد
 

یک قاشق غذاخوری آرد جو، یک قاشق غذاخوری آرد ذرت و یک سفیده تخم مرغ تهیه و آنها را با همدیگر خوب مخلوط ساخته و روی صورت پهن کنید و وقتی کاملاً خشک شد صورت را بشویید.

ماسک پرتقال
 

یک پرتقال را پوست کنده و هسته و پرده ها و پوست های نازک آن را جدا کرده و گوشت پرتقال را به مدت نیم ساعت بر روی پوست صورت بگذارید و سپس صورت خود را با آب سرد بشویید.این ماسک بیشتر برای درمان جوش های غرور جوان مؤثر است و به کسانی که پوست خشک دارند.مصرف آن توصیه نمی شود.

ماسک آلو برای پوست های چرب
 

تعداد هشت تا ده عدد آلوی قرمز که هسته آن جدا شده باشد.تهیه کنید و سپس با افزودن 10 قطره روغن بادام خوب با یکدیگر مخلوط می کنیم.بعد آن را به مدت 25 دقیقه روی صورت گذاشته و سپس با آب بشویید.
استفاده از این ماسک برای کسانی که پوست چرب دارند مناسب است.

ماسک مناسب برای بسته شدن منافذ
 

یک قاشق چایخوری آب لیمو، و یک عدد تخم مرغ را خوب بهم زده و به صورت مالیده و منتظر بمانید تا خشک شود و سپس، صورت را بشویید.

ماسک برای پوست هایی که چرب زاید دارد
 

بیشتر از نصف فنجان سرکه و به همان اندازه آب را با هم مخلوط کرده و در یک ظرف در بسته بریزید و در یخچال نگه دارید.از این محلول روی صورت مالیده و بعد از خشک شدن پوست را بشویید.

ماسک عسل برای پوست های معمولی
 

دو قاشق غذاخوری عسل را با دو قاشق غذاخوری جوانه گندم آسیاب شده مخلوط کرده،به روی پوست بمالید و بعد از 20 دقیقه آن را بشویید.

ماسک برای رفع چروک دور چشم
 

یک عدد سفیده تخم مرغ و دو قاشق غذاخوری روغن زیتون را خوب با هم مخلوط کرده و به اطراف چشم بمالید و پس از 20 دقیقه آن را با شیر بشویید و بعد صورت را با آب ولرم تمیز کنید این ماسک را می توان به صورت یک روز در میان مورد استفاده قرار داد.

ماسک برای لطافت و شادابی پوست
 

مقداری نعناع را له کرده و آب آن را بگیرید و با سفیده تخم مرغ کاملاً به هم بزنید سپس چند قطره آب لیموی تازه به آب اضافه کنید و بگذارید نیم ساعت روی صورت باقی بماند و سپس صورت را با آب سرد بشوئید.

کرم طبیعی برای شادابی پوست
 

20 گرم عسل، 30 میلی لیتر روغن سویا و 80 گرم اوسرین تهیه کرده، روغن سویا را با کمک یک کاردک چوبی به اوسرین اضافه کنید و سپس عسل را به آن بیفزایید.مواد موجود در عسل موجب رفع افتادگی پوست می شود و آن را ترمیم کرده و شادابی دوباره به آن می بخشد.
منبع:نشریه خانواده، شماره 394
دوشنبه 4/2/1391 - 15:45
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته