به خواب ، نه
به رؤیاهایم می روم!
آن جا
هرچه قدر که دلم بخواهد
زندگی خواهم کرد
وقتی بیدار بودم
هرگز زندگی نکردم
رؤیاهای قشنگ و تازه
فریب خوردن
با دوست داشتن و
دوست داشته شدن
این همه سال
نتوانسته بودم به عشق تکیه کنم
به سمت مرگ نه،
به سمت ابدیت می روم!
آن جا هرچه قدر که دلم بخواهد
استراحت خواهم کرد
وقتی زنده بودم
هرگز استراحت نکردم
باز قلمم در دستم خواهد بود
و کاغذها در برابرم
در خواب سرآخر، سرم خم خواهد شد
سری که
آن را در زندگی خم نکردم
شعرهای عزیز نسین