• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 153
تعداد نظرات : 594
زمان آخرین مطلب : 5694روز قبل
محبت و عاطفه
تو را به جای تمام کسانی که نشناخته ام دوست میدارم
تو را به جای تمام روزگارانی که نمیزیسته ام دوست میدارم
تو را به جای همه ی کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم
برای خاطر عطر نان گرم
برای خاطر نخستین گلها
تو را به خاطر دوست داشتن دوست میدارم

 

جمعه 5/11/1386 - 13:6
سينمای ایران و جهان

مهران مدیری یکی از کارگردانان و بازیگران مجموعه‌های طنز سیمای ایران است. از جمله مجموعه‌هایی که وی کارگردانی و بازیگری آنها را برعهده داشته می‌توان از شب‌های برره، پاورچین، و نقطه‌چین نام برد.

زندگی و پیشینه

او در دبیرستان دلگشا درس خواند در دوران تحصیل شاگرد خیلی خوبی بود سه برادر دارد. برادر بزرگ‌تر در ایران است و سالهاست در ادبیات و موسیقی فعالیت می‌کند. دو برادر دیگر مدت بیست سال است که در سوئد زندگی می‌کنند. همیشه نمرات زیست‌شناسی و ادبیات مهران عالی بود حتی گاهی اوقات معلم ادبیاتش کلاس را در اختیار مهران می‌‌گذاشت و می‌رفت. اما در ریاضیات همیشه کم هوش بود و هنوز هم علت ریاضیات را در جهان نمی‌داند.

مهران مدیری سال 1346 در میدان بروجردی سر آسیاب دولاب به دنیا آمد. او با فقر چندان هم غریب نیست البته در زمان نوجوانی او اکثر خانواده‌ها چنین زندگی داشتند. او در کودکی هیچ وقت آرزوی خاصی نداشت یعنی آدم دم دمی بود. مثلاً دوست داشت زیست شناس شود و هنوز هم دوست دارد. او از بچگی با کتاب‌های برادرش که زیست‌شناسی خوانده بود ور می‌رفت. شاید یکی از طولانی‌ترین آرزوهای او کارهای تحقیقی در باره زندگی حیوانات بود و هنوز هم علاقه مند است. فیلم‌های مورد علاقه او فیلم‌های مستند هستند.

مدیری چیزی را که نمی‌داند آرزوست یا نه فیلم سازی است آن هم در نوع جدی تا طنز چرا که به کار جدی بیشتر از طنز علاقه دارد و اصلاً اتفاقی هم وارد کار طنز شده است. اتفاقی علی عمرانی پیشنهاد همکاری در نوروز 72 را به او داد و به این ترتیب کار طنز شروع شد. آنهایی که مهران مدیری را در سال 62 در تئاتر هملت با آن چهره غمگین و دراماتیک دیدند این فکر حتی از دورترین نقطه ذهن شان هم نمی‌گذشت که این جوان روزی یکی از بزرگ‌ترین کمدینهای ایران شود و البته قبل این کار هم دو کار تئاتر طنز انجام داده بود یکی از آنها پانسیون نام داشت. و در سال 1366 در تالار مولوی تهران اجرا شد. مهران از زمان انقلاب تا سال 1371، 18 یا 19 کار به غیر از یکی که به عنوان آهنگ ساز همکاری کرده بقیه اش بازی گر بوده، مثل نمایش هملت و سیمرغ با دکتر صادقی، کیسه بوکس کار علی موذنی و...

او در رادیو هم کار کرده چند کار تلویزیونی هم بعد از نمایش‌ها داشته یکی با خانم ثریا قاسمی و چند کار مذهبی با مجتبی یاسینی .

مهران مدیری در سال 1365 وارد دانشگاه می‌‌شود و نصفه رها می‌‌کند و به خدمت سربازی می‌‌رود زمان سربازی اش به جبهه هم رفته و در مرصاد و حلبچه جنگیده است. اصلاً بازیگری برای او تعریف دیگری داشت ولی وقتی نوروز 72 ضبط شد دید که جزئیاتی در کار طنز وجود دارد که جالب است و در همین کارها بود که پیشنهادهای بعدی شروع شد و قضیه ادامه پیدا کرد. ناگفته نماند که مدیری سراغ خیلی چیزها رفته و شاید هم استعدادش را نداشته مثل نقاشی. البته اگر فرصتی پیش بیاید دوست دارد در مورد کارهایی که فکر می‌‌کند حتی یک درصد هم می‌‌تواند انجام دهد تجربه کند. او حس و حال خواندن را دوست دارد و وقتی که می‌‌خواند خودش خیلی لذت می‌‌برد. برادرش هم پیانیست است و همیشه در خانه پدری آنها موسیقی کلاسیک شنیده می‌شد. شنیدن صدای زیاد موسیقی باعث شد مدیری با یک بار تمرین در استودیو اجری اصلی برای ضبط کاست خود را انجام دهد.

خیلی‌ها معتقدند که مهران مدیری صورت تلخی دارد به عقیده خودش خیلی وقت‌ها ین موضوع درست است و در طول روز غمگینی اش به شادی هیش می‌‌چربد.

سرانجام بعد از مدتی بیکاری مدیری جنگ 77 را ارائه داد او سعی کرد فاصله را با بیننده کم کند و از روبه رو با او صحبت کند.

از نظر خود مدیری خیلی از قسمت‌های ساعت خوش ضعیف است و خیلی از لحظاتش جاودانه و او بعضی از صحنه‌های 77 را دوست دارد و خیلی از آنها را هم نمی‌پسندد. او به شدت مایل است که به سمت کارگردانی سینما برود. علاقه او به سینمایی است که به روابط انسانی می‌‌پردازد به طراحی آدم‌ها به عشق به احترام و به خیلی چیزهای دیگر .

مدیری همیشه از مقولهٔ زیاد عصبانی می‌شود ینکه آدمی به کاری که به او مربوط نمی‌شود دخالت کندو خارج از حیطه خودش قدم بگذارد .هرکس آن کاری را که «باید» انجام دهد و «نباید» انجام دهد. به تعبیر برنارد شاو 80 درصد آدم‌ها انرژیشان صرف کارهایی می‌شود که به آنها مربوط نیست. دومین مقوله هم که خیلی شخصی است این است که راجع به یک مساله مهم و جدی که او را ناراحت کرده حرف بزند و ببیند که طرفش باور نکرده و لبخند می‌‌زند یعنی پوزخند بزند که واقعا مدیری را دیوانه می‌‌کند .

او در خلوت خود مشغول سکوت می‌شود و مهم‌تر از همه موسیقی است مویسقی کلاسیک با صدای بلند. مهران مدیری دو فرزند دارد. از نظر او وقتی گرفتار شهرت میشوی دیگر زندگی شخصی نداری، آزاد نیستی، محدود میشوی و همراهانت را هم محدود می‌‌کنی. او می‌‌گوید:«شهرت سرطان است…»

پنج شنبه 27/10/1386 - 10:26
شعر و قطعات ادبی

این بیت از کدام شاعر است؟

چو خروسی تو که وقتی نشناسی ورنه

من به هر عربده ای بی محلی ساخته ام

پنج شنبه 27/10/1386 - 10:24
آموزش و تحقيقات

استاندارد

اندازهٔ معمول هر چیز را که بر پایه قرارداد، سنت یا تصمیم سازمانی مبنا و پیمانه اندازه‌گیری درنظر گرفته شده را استاندارد می‌گویند.

معمولاً برای بسیاری از کالاها، مواد و مفاهیم یک نمونهٔ استاندارد در نظر گرفته شده است و بقیه مواد یا مفاهیم موجود را با نمونه استاندارد خودش سنجیده و اندازه‌گیری کمیتی یا کیفیتی می‌کنند.

برای نمونه برای درازا، جرم و دیگر واحدهای اندازه‌گیری "استانداردهای اولیه‌"ای تعیین شده که در آزمایشگاه‌های ویژه یا سازمان‌های استاندارد نگهداری می‌شود.

در بیشتر کشورها سازمانی وجود دارد که بر کیفیت کالاها نظارت می‌کند و به نام سازمان استاندارد معروف است.

در ایران موسسه مرجع برای استاندارد موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران است

اولین بار سازمان استاندارد در سال 1947 تاسیس شد.

پنج شنبه 27/10/1386 - 10:15
شعر و قطعات ادبی

 
» ترانه سرا : ملک اشعرا بهار
» آهنگساز : بهرام دهقانیار
» تنظیم کننده : بهرام دهقانیار


ز من نگارم عزیزم ،خبر ندارد
به حال زارم حبیبم، نظر ندارد
خبر ندارم من، از دل خود
دل من از من ،عزیزم خبر ندارد
دل من از من، عزیزم خبر ندارد

كجا رود دل عزیز من ، آخ كه دلبرش نیست
كجا رود دل عزیز من ، آخ كه دلبرش نیست
كجا پرد مرغ ،حبیبم كه پر ندارد
كجا پرد مرغ ،حبیبم كه پر ندارد

امان از این عشق عزیز من آخ فغان از این عشق
امان از این عشق عزیز من آخ فغان از این عشق
كه غیر خونه ه جگر ندارد
كه غیر خونه ه جگر ندارد

كجا پرد مرغ ،حبیبم كه پر ندارد
كجا پرد مرغ ،حبیبم كه پر ندارد


پنج شنبه 27/10/1386 - 10:10
آموزش و تحقيقات
رد شدن نظریه خلق الساعه (پیدایش خودبخودی ماده زنده از ماده ی غیر زنده)
توسط لویی پاستور
 
مختصری در رابطه با پاستور :
 لویی پاستور دانشمند ، پزشك ، شیمیدان ، زیست شناس و باكتری شناس بزرگ فرانسوی در دهكده ی دل (Dole) ناحیه ی ژورا زاده شد .
 
 او در دوران كودكی هیچگونه هوش زیادی از خود نشان نمی داد ولی بسیار كوشا و بردبار بود. به خاطر اینكه از استادان خود پرسش های شگفت آوری می كرد ، از گروه شاگردان نخبه و ارزنده به شمار می رفت .
 
 پاستور در جهان به پدر میكروبیولوژی (میكروب شناسی) مشهور است . نام او در میان اندیشمندان و نیكوكاران جهان ،‌همیشه به یادگار خواهد ماند .
 
آزمایشهای مشهور پاستور كه منجر به باطل شدن نظریه خلق الساعه شدند :
 
آزمایش اول :
 
 پاستور لوله ای شیشه ای برگزید و درون آن مقداری پنبه قرار داد . سپس با كمك تلمبه ای ، مقداری هوا به درون لوله كشید . سطحی از پنبه كه هوا از آنجا وارد لوله می شد ، رفته رفته رو به تیرگی گذاشت تا اینكه به كلی سیاه شد .
 
 
 پاستور این پنبه را در مخلوطی از اتر و الكل وارد ساخت و آنچه را كه در ته محلول رسوب كرده بود زیر میكروسكوپ ساده ی خود بررسی كرد .
 
در این بررسی مشاهده كرد كه ذره های گوناگون گرد و غبار ،‌گرده های گل ها ،‌ باكتری ها ی فراوان ، هاگهای گوناگون و حتی تارهای پشم در رسوب وجود دارد .
 
 
پاستور از نخستین آزمایش خود نتیجه گرفت :
هوا میكروب های فراوان دارد .
 
 
آزمایش دوم :
 
پاستور مقداری آبگوشت كه در آن گوشت بدون چربی پخته و آب وجود داشت و محیط غذایی مناسبی برای میكروب ها به شمار می رفت را در شیشه ی دهانه بازی ریخت و آن را در مجاورت هوا قرار داد .
 
 پس از چند روز آبگوشت گندیده شد . او آبگوشت گندیده را زیر میكروسكوپ ساده ی خود نگاه كرد و آن را پر از میكروب یافت .
 
پاستور برای اینكه اطمینان حاصل كند كه میكروب های هوا سبب گندیدگی آبگوشت شده اند ، مقداری از آبگوشت تازه را در شیشه ی دهانه باریكی ریخت و پس از جوشاندن ، دهانه ی شیشه را گرما داد تا گداخته شد و با این كار دهانه ی آن را بست .
 
 این آبگوشت مدت ها بدون آنكه گندیده شود ، همچنان سالم باقی ماند . پاستور از این آزمایش نتیجه گرفت :
جوشاندن آبگوشت ، میكروبهای هوا را كه عامل گندیدن آبگوشت هستند ،
از بین می برد .
 
 
 
آزمایش سوم :
 
پاستور برای یافتن اطمینان بیشتر از اینكه میكروب های هوا سبب آلوده شدن آبگوشت شده اند ، یك بالون انتخاب كرد و در آن آبگوشت ریخت و جوشاند . سپس ظرف و آبگوشت جوشیده ی درون آن را توسط یك لوله ی خمیده ، در معرض هوا قرار داد .مدت ها گذشت و فسادی حاصل نشد . در این آزمایش ،  لوله ی خمیده ،‌ مانع ورود میكروب های زنده ی هوا به درون آبگوشت شده بود .
سپس پاستور با خم كردن ظرف ، مقداری از آبگوشت را وارد لوله ی خمیده ی متصل به ظرف آبگوشت كرد  . سپس این آبگوشت موجود در لوله را با خم كردن مجدد ظرف ، به ظرف آبگوشت برگرداند . پس از مدتی آثار فساد و گندیدگی در آبگوشت ظاهر شد .
 
 
پاستور نتیجه گرفت :
آبگوشت خودبخود گندیده نمی شود ، بلكه میكروبهایی كه در ناحیه خمیده لوله قرار داشته اند باعث گندیدن آبگوشت شده اند .
 
مقاومت مخالفان پاستور :
معتقدین به خلق الساعه به آزمایشهای پاستور این ایراد را وارد كردند كه :
 
 گرما دادن آبگوشت شرایط محیطی لازم برای خلق الساعه را از بین می برد . و اگر گرما وجود نداشته باشد ، حتما همه ی میكروب ها به وجود خواهند آمد .
 
پاستور برای رفع این ایراد آزمایشی دیگر انجام داد كه به آزمایش چهارم پاستور مشهور است . با این آزمایش دیگر شكی باقی نماند كه نظریه خلق الساعه باطل است .
 
آزمایش چهارم :
 
  پاستور ظرفی شیشه ای مطابق شكل تهیه كرد . این ظرف را قبلا گرما داد تا بدون میكروب شود . سپس دهانه ی بالایی آن را از پنبه ی استریل (بدون میكروب) پر كرد . نوك تیز لوله و پهلوی شیشه را با الكل پاك كرد و پوست گردن اسبی را هم با الكل پاك كرد . سپس نوك تیز شیشه را به سیاهرگ گردن اسب فرو كرد و كاری كرد كه سر آن بشكند . (كاری شبیه تولید سوزن سرنگ) .
 
 پاستور از بالای پنبه هوای درون شیشه را با تلمبه بیرون كشید .در نتیجه ی بیرون كشیده شدن هوای شیشه و ایجاد خلاء نسبی ، خون سیاهرگ گردن اسب به درون شیشه سرازیر شد . هنگامی كه مقدار كافی خون اسب درون شیشه جمع شد ، پاستور با احتیاط  لوله ی نوك تیز را از گردن اسب بیرون آورد و بلافاصله نوك لوله را یست .
 
خون درون شیشه مدت ها بدون آنكه گندیده شود بلقی ماند و حال آنكه اگر خون در مجاورت هوا قرار می گرفت فوراً فاسد می شد .
 
پاستور در آزمایش چهارم بدون گرما دادن خون مانع آلوده شدن آن به میكروب شد و ثابت كرد :
 
خون خودبخود میكروب (موجود زنده) تولید نمی كند .
رد شدن نظریه خلق الساعه (پیدایش خودبخودی ماده زنده از ماده ی غیر زنده)
توسط لویی پاستور
 
مختصری در رابطه با پاستور :
 لویی پاستور دانشمند ، پزشك ، شیمیدان ، زیست شناس و باكتری شناس بزرگ فرانسوی در دهكده ی دل (Dole) ناحیه ی ژورا زاده شد .
 
 او در دوران كودكی هیچگونه هوش زیادی از خود نشان نمی داد ولی بسیار كوشا و بردبار بود. به خاطر اینكه از استادان خود پرسش های شگفت آوری می كرد ، از گروه شاگردان نخبه و ارزنده به شمار می رفت .
 
 پاستور در جهان به پدر میكروبیولوژی (میكروب شناسی) مشهور است . نام او در میان اندیشمندان و نیكوكاران جهان ،‌همیشه به یادگار خواهد ماند .
 
آزمایشهای مشهور پاستور كه منجر به باطل شدن نظریه خلق الساعه شدند :
 
آزمایش اول :
 
 پاستور لوله ای شیشه ای برگزید و درون آن مقداری پنبه قرار داد . سپس با كمك تلمبه ای ، مقداری هوا به درون لوله كشید . سطحی از پنبه كه هوا از آنجا وارد لوله می شد ، رفته رفته رو به تیرگی گذاشت تا اینكه به كلی سیاه شد .
 
 
 پاستور این پنبه را در مخلوطی از اتر و الكل وارد ساخت و آنچه را كه در ته محلول رسوب كرده بود زیر میكروسكوپ ساده ی خود بررسی كرد .
 
در این بررسی مشاهده كرد كه ذره های گوناگون گرد و غبار ،‌گرده های گل ها ،‌ باكتری ها ی فراوان ، هاگهای گوناگون و حتی تارهای پشم در رسوب وجود دارد .
 
 
پاستور از نخستین آزمایش خود نتیجه گرفت :
هوا میكروب های فراوان دارد .
 
 
آزمایش دوم :
 
پاستور مقداری آبگوشت كه در آن گوشت بدون چربی پخته و آب وجود داشت و محیط غذایی مناسبی برای میكروب ها به شمار می رفت را در شیشه ی دهانه بازی ریخت و آن را در مجاورت هوا قرار داد .
 
 پس از چند روز آبگوشت گندیده شد . او آبگوشت گندیده را زیر میكروسكوپ ساده ی خود نگاه كرد و آن را پر از میكروب یافت .
 
پاستور برای اینكه اطمینان حاصل كند كه میكروب های هوا سبب گندیدگی آبگوشت شده اند ، مقداری از آبگوشت تازه را در شیشه ی دهانه باریكی ریخت و پس از جوشاندن ، دهانه ی شیشه را گرما داد تا گداخته شد و با این كار دهانه ی آن را بست .
 
 این آبگوشت مدت ها بدون آنكه گندیده شود ، همچنان سالم باقی ماند . پاستور از این آزمایش نتیجه گرفت :
جوشاندن آبگوشت ، میكروبهای هوا را كه عامل گندیدن آبگوشت هستند ،
از بین می برد .
 
 
 
آزمایش سوم :
 
پاستور برای یافتن اطمینان بیشتر از اینكه میكروب های هوا سبب آلوده شدن آبگوشت شده اند ، یك بالون انتخاب كرد و در آن آبگوشت ریخت و جوشاند . سپس ظرف و آبگوشت جوشیده ی درون آن را توسط یك لوله ی خمیده ، در معرض هوا قرار داد .مدت ها گذشت و فسادی حاصل نشد . در این آزمایش ،  لوله ی خمیده ،‌ مانع ورود میكروب های زنده ی هوا به درون آبگوشت شده بود .
سپس پاستور با خم كردن ظرف ، مقداری از آبگوشت را وارد لوله ی خمیده ی متصل به ظرف آبگوشت كرد  . سپس این آبگوشت موجود در لوله را با خم كردن مجدد ظرف ، به ظرف آبگوشت برگرداند . پس از مدتی آثار فساد و گندیدگی در آبگوشت ظاهر شد .
 
 
پاستور نتیجه گرفت :
آبگوشت خودبخود گندیده نمی شود ، بلكه میكروبهایی كه در ناحیه خمیده لوله قرار داشته اند باعث گندیدن آبگوشت شده اند .
 
مقاومت مخالفان پاستور :
معتقدین به خلق الساعه به آزمایشهای پاستور این ایراد را وارد كردند كه :
 
 گرما دادن آبگوشت شرایط محیطی لازم برای خلق الساعه را از بین می برد . و اگر گرما وجود نداشته باشد ، حتما همه ی میكروب ها به وجود خواهند آمد .
 
پاستور برای رفع این ایراد آزمایشی دیگر انجام داد كه به آزمایش چهارم پاستور مشهور است . با این آزمایش دیگر شكی باقی نماند كه نظریه خلق الساعه باطل است .
 
آزمایش چهارم :
 
  پاستور ظرفی شیشه ای مطابق شكل تهیه كرد . این ظرف را قبلا گرما داد تا بدون میكروب شود . سپس دهانه ی بالایی آن را از پنبه ی استریل (بدون میكروب) پر كرد . نوك تیز لوله و پهلوی شیشه را با الكل پاك كرد و پوست گردن اسبی را هم با الكل پاك كرد . سپس نوك تیز شیشه را به سیاهرگ گردن اسب فرو كرد و كاری كرد كه سر آن بشكند . (كاری شبیه تولید سوزن سرنگ) .
 
 پاستور از بالای پنبه هوای درون شیشه را با تلمبه بیرون كشید .در نتیجه ی بیرون كشیده شدن هوای شیشه و ایجاد خلاء نسبی ، خون سیاهرگ گردن اسب به درون شیشه سرازیر شد . هنگامی كه مقدار كافی خون اسب درون شیشه جمع شد ، پاستور با احتیاط  لوله ی نوك تیز را از گردن اسب بیرون آورد و بلافاصله نوك لوله را یست .
 
خون درون شیشه مدت ها بدون آنكه گندیده شود بلقی ماند و حال آنكه اگر خون در مجاورت هوا قرار می گرفت فوراً فاسد می شد .
 
پاستور در آزمایش چهارم بدون گرما دادن خون مانع آلوده شدن آن به میكروب شد و ثابت كرد :
 
خون خودبخود میكروب (موجود زنده) تولید نمی كند .
پنج شنبه 27/10/1386 - 10:3
دعا و زیارت

 بارالها از تو جز لطف و کرم سرنمی زندواز ما جز عصیان وطغیان برنمی خیزد.حمدلایزال شایسته ذات لایزال تو باشد که قدرتی شکست ناپذیر و عفو و حلم و گذشتی وشگفت انگیز داری.به سوی تودست استغاثه برمی دارم وتورا مایه امیدم می شمارم به تو پناه می برم واز تو اطمینان دارم وتورا پشتیبان خود می دانم وبه تو ایمان می آورم وبه وجود و کرم و ذات اقدس تو توکل می کنم.

 

سه شنبه 25/10/1386 - 21:31
فلسفه و عرفان
عاشورا مظلومانه ترین وجانگدازترین تراژدی تاریخ بشریت است که در عین سوگمندی ارواح انسانی را تا فرداهای بی شمار به خروش فرا می خواند.
شنبه 22/10/1386 - 14:43
فلسفه و عرفان
کربلا تجلی گاه عشق است و عاشورا فصل سبز مشتاقی .عشق به پروردگار اشتیاق به شهادت.
شنبه 22/10/1386 - 14:37
خواستگاری و نامزدی

راز زنده بودن یک حماسه در پیامی است که از خود برجای می گذارد.

                                  ویلیام شکسپیر

يکشنبه 16/10/1386 - 20:10
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته