• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 78
تعداد نظرات : 14
زمان آخرین مطلب : 5036روز قبل
قرآن

در آموزه های دینی ، روح ، نفخه ذات الهی بوده و خود را وابسته به او می داند و با هر موجودی كه نشانی از او داشته باشد انس و آرامش می گیرد. بهترین نشان ، صفت جمال الهی است كه ان الله جمیل.

 

در منظر معارف اسلامی علاوه بر این كه جهان ، تجلی زیبایی خداوند است بلكه مصادیقی بارز از زیبایی در صورت ماده و معنی معرفی شده است تا این كه روح خدا و زیباآشنا نه تنها احساس غربت نكند و راه وصول به اصل خود را فراموش نكند، بلكه در عالم كدر و خشن ماده احساس لطافت و آرامش كند. در این مقاله ضمن معرفی گونه هایی از مصادیق زیبایی از منظر آیات و روایات ، به رابطه زیبایی مادی (محسوس) و غیرمادی (معنوی) به صورت گذرا پرداخته شده است تا هم توجه معارف اسلامی به زیبایی روشن شود و هم الگویی برای زیباطلبان عرصه هنر باشد تا با الهام گرفتن از آنها به خلق آثار هنری با دیدی توحیدی بپردازند و از ابتذال رهایی یابند.

زیبایی های مادی و محسوسات  1- زیبایی انسانها  

در فرهنگ زیباشناسی قرآن علاوه بر زیبایی روحی انسان كه خلیفه الهی است ، به زیبایی جسمی انسان ها نیز توجه شده است. در معارف قرآنی به زیبایی زنهای دنیوی و زنهای بهشتی (حوریان ) اشاره شده است.

 

در فرهنگ قرآنی زن علاوه بر این كه به عنوان یكی از جلوه های زیبایی خلقت و حوری بهشتی معرفی شده ، به جنبه های احساسی و عشق آفرینی آنها نیز توجه شده است كه در حقیقت این نظریه مكتب جمال را تایید می كند كه : عشق زاییده زیبایی است و این زیبایی ، تشویق به زندگی مشترك و پیوستگی و ازدواج كه نهایت اشتیاق با هم بودن است دارد كه سهم زیادی از این تمایل ، در نتیجه زیبایی است.

 

در مورد زیبایی مردها در قرآن سوره یوسف كه به عنوان احسن القصص توصیف شده است قصه زنان كه در مقابل مشاهده زیبایی حضرت یوسف دست خود را می برند ، بیان شده است.

 

"چون زنها یوسف را دیدند او را فوق العاده بزرگ (زیبا) داشتند و دستهای خود را بریدند (بدون توجه) و با تعجب گفتند پاك است خدا، این یوسف از بشر نیست". در حدیثی فرمود: (ان الله خلق آدم علی صورته) خداوند آدم را به صورت خود آفرید. به هر حال انسان چه زن و چه مرد، یكی از مظاهر و مصادیق زیبایی معرفی شده اند.

عشق زاییده زیبایی است و این زیبایی ، تشویق به زندگی مشترك و پیوستگی و ازدواج كه نهایت اشتیاق با هم بودن است دارد كه سهم زیادی از این تمایل ، در نتیجه زیبایی است

2- نگاه قرآن به زیبایی آسمان  

یكی دیگر از مصادیق زیبایی در قرآن آسمان است كه با مناظر زیبا و پر جاذبه نیلگون و پر از ستاره خود چشم هر زیباطلبی را مجذوب خود می گرداند و به هنرمندان درس هنرنمایی و زیباآفرینی می دهد: "آیا به آسمان بالای سرشان ننگریسته

 اند كه چگونه آن را ساختیم و با زیبایی آراستیم 

ما آسمان دنیا را به ستاره ها مزین گردانیدیم." این آیات به نكته جالبی اشاره می كند و آن این كه خداوند در ذات انسان غریزه زیباجویی قرار داده و بهترین اثرهای هنری و زیبایی را به عنوان نسخه شبیه به اصل به وجود آورده است و آن گاه به این غریزه خفته هشدار می دهد كه بنگرد.

 

 3- نگاه قرآن به زیبایی جانداران  

در اندیشه زیباشناسی قرآن حیوانات یكی از مظاهر زیبایی در خلقت هستند كه به زیبایی آنها اشاره شده است : "برای شما در آن جانداران منظره ای زیبا قرار دادیم ، هنگامی كه شامگاهان آنها را به جایگاه های خود برمی گردانید و صبحگاهان به چرا می برید." علامه جعفری می گوید: نكته بسیار قابل توجهی كه در تذكر به این زیبایی وجود دارد، این است كه زیبایی در حال 2 نوع حركت جانداران كه به طور انفرادی یا دستجمعی از خود نشان می دهند، محصول كیفیت حركت آنهاست ، حركت صبحگاهی كه به مراتع و دشتهای سرسبز می روند و حال پویندگی در ادامه حیات خود را بروز می دهند و حركتی كه در شامگاه كه برای استراحت و آرامش و دیدار و انس كه با آشیانه ها و بچه های خود انجام می دهند.

مصادیق زیبایی در قرآن آسمان است كه با مناظر زیبا و پر جاذبه نیلگون و پر از ستاره خود چشم هر زیباطلبی را مجذوب خود می گرداند و به هنرمندان درس هنرنمایی و زیباآفرینی می دهد.

 

4- نگاه قرآن به زیبایی طبیعت

 

زیبایی های طبیعت یكی دیگر از مصادیق زیبایی در منطق زیبانگری قرآن است كه به مناظر زیبا و دلنواز آن اشاره كرده است : "برای شما از آسمان آبی فرستادیم و به وسیله آن باغهای زیبا و سرورانگیز و بهجت آور رویاندیم" ، "از هر جفتی نباتات و درختان بهجت انگیز و سرورانگیز زیبا می رویاند".

 

 

5- نگاه قرآن به زیبایی رنگها

 

زیباآفرینی رنگها یكی دیگر از نمودهای زیبایی در فرهنگ زیباشناسی قرآن است. زیبایی رنگها چه به صورت فرد و چه به صورت تركیب مورد توجه است : "آیا ندیدی كه خداوند از آسمان آب را فرستاد، پس بیرون آوردیم از آن میوه هایی با رنگهای مختلف و زیبا و از كوهها نیز جاده های آفریده شده ، سفید و سرخ و رنگهای مختلف و گاه به رنگ كاملا سیاه این نقاش چیره دست با یك قلم و یك مركب (آب) انواع نقشها را ابداع كرده كه بینندگان را مجذوب و شیفته خود می كند. در مورد رنگ زرد می فرماید: "گفتند بخواه از پروردگارت تا بیان كند رنگ آن گاو را؟ گفت آن گاوی است زرد خالص كه رنگش مسرور می سازد بینندگان را." "به رنگ شتران زرد." رنگ زرد ، نشاط آور است و چشمگیر  و رنگ سبز آرامش ترین رنگها و علامت زندگی ، رویش ، صلح و جاودانی است.

 

در قرآن توجه بیشتری به رنگ سبز شده و آن را از زیبایی ها و رنگهای لباس بهشتیان معرفی می كند: "جامه های سبز را دیبای نازك" "بر اندام بهشتیان لباسهایی از حریر نازك سبز رنگ و از دیبای ضخیم" ، از رنگ سبز به عنوان یك رنگ زیبا و دلنشین ، زیاد سخن به میان آمده و حتی تكیه گاه های بهشتیان را با رنگ سبز معرفی كرده است : "بر بالشهای سبز و بساط قیمتی زیبا تكیه می كنند." در روایات ، بر استفاده از رنگ سیاه برای رنگ كردن موها به منظور جوان و زیبا نشان دادن انسان تكیه شده است.

 

 

6- نگاه قرآن به مصنوعات هنری و زیبای بشر

 

از منظر زیباشناسی قرآن ، زیبایی های هستی چه طبیعی باشند و چه مصنوعات دست بشر ، به خداوند نسبت داده شده ؛ چرا كه آثار زیبای بشری نشات گرفته از روح زیباطلبی است كه در انسان نهاده شده است كه آن هم بعد الهی است. پس تمام زیبایی ها و مظاهر آن مورد تایید و تشویق قرآن است.

برای شما از آسمان آبی فرستادیم و به وسیله آن باغهای زیبا و سرورانگیز و بهجت آور رویاندیم، از هر جفتی نباتات و درختان بهجت انگیز و سرورانگیز زیبا می رویاند.

 

اگر آثار هنری و زیبا در مسیر انحراف قرار گیرد ، با حقیقت زیبایی ارتباط برقرار نمی كند، بلكه یك نوع سوء استفاده از هنر و زیبایی و به نوعی خیانت است كه مورد مذمت و نهی قرآن است.

 در قرآن می فرماید ما امكانات را در اختیار قرار دادیم تا شما مصنوعات زیبا را استخراج كنید: "خداوند برای شما دریا را تسخیر كرد تا از آن گوشتی تازه بخورید و لباسها و پوشانیدنی های زیبا تهیه كنید". درخصوص اشكال صورتهای ساخته شده در زمان حضرت سلیمان (ع) می فرماید: "(اجنه) برای او (سلیمان "ع") آنچه از محراب ها، تمثال ها و كاسه هایی مانند حوض و دیگهای بزرگ و ثابت می خواست می ساختند". منظور از محاریب به گفته طبرسی : جایگاه های عبادت بوده است و گفته شده است كه قصرها و مساجدی بوده كه مردم در آنها عبادت می كردند. ابن عباس می گوید: اجنه برای حضرت سلیمان (ع) صورتهای پیامبران و پارسایان را در مساجد تصویر كردند تا مردم به آنها نگاه كنند و به عبادت خداوند تشویق شوند. پس می توان گفت این آیه تاییدی بر آثار هنری ساخت دست بشر است كه در جهت تشویق و رسیدن به جمال مطلق الهی باشد. "شما در زمین قصرها می سازید." "و از آن فلزاتی كه در آتش برای زینت آلات یا كالا ، ذوب می كنید." در این آیات به آثار هنری زیبای بشری از قبیل قصرها و زیورآلات و نقاشی ها و صورتها اشاره شده است گرچه در تصویر صورتهای دارای روح باید به فتوای مراجع عظام توجه كرد، كه در جای خود مورد بررسی قرار گرفته است  زیباییهای معنوی 

زیبایی های معنوی و معقول به دلیل سنخیت و نزدیكی با روح انسان ، از عالی ترین درجات پر جاذبه زیبایی مورد تاكید و تشویق دین است و در قرآن به آن توجه خاصی بمراتب بیشتر از زیبایی مادی شده است.

 

لذت از زیبایی معنوی برای انسانهای صاحب كمال كه از درك عقلانی و ایمانی بیشتری برخوردارند، قابل وصف نیست و انسانهای در راه مانده از درك آنها عاجزند. در ذیل به نمونه هایی از آنها اشاره می شود.

 

 1- صبر و استقامت قرآن می فرماید: شكیبایی نما، شكیبایی زیبا. علامه جعفری بیان می كند: چه بزرگ و زیباست آن روح كه در برابر حوادث و انگیزه های بی اساس و غیرمنطقی خود را نمی بازد و تلخی صبر و بردباری قیافه او را كه مانند پرده ای روی روحش كشیده است ، در هم و برهم نكند و تبسم با عظمت او را مبدل به گرفتگی عبوسانه ننماید. تبسم در هنگام شكیبایی و گشادگی روانی در مقابل عوامل و انگیزه های كوبنده ، همان زیبایی معقول است كه هیچ تماشاگری را هر اندازه هم كه تماشایش طولانی بوده باشد، سیر نمی كند. تحمل و بردباری در راه هدفهای والای زندگی و در برابر ناگواری ها و ناملایمات ، هیچ گونه نمود نقاشی و ترسیمی و مناظر طبیعی ندارد؛ ولی از زیبایی ای برخوردار است كه هر گونه زیبایی را معنا و محتوا می بخشد. 2- زیبایی عقل 

عقل یكی دیگر از مصادیق زیبایی معنوی است كه صاحب آن از جمال و زیبایی معقول برخوردار است.

 

امام حسن عسكری (ع) فرمود: زیبایی صورت جمال ظاهری است و زیبایی عقل جمال باطنی.

 

هیچ جمالی زیباتر از عقل نیست.

 

فهم و بینش كامل از موهبتهای زیبای الهی است كه موجب سعادت و خیر و وصول به حقیقت و جذب زیبایی ها می شود. عقل اولین نعمتی است كه خداوند خلق كرد. خداوند عقل را خلق كرد و آن اولین مخلوق است و در همین حدیث ، امام برای عقل 75لشكر (خصلت) شمارش كرده كه هر كدام به تنهایی یك زیبایی معنوی است و در حدیثی دیگر امام صادق (ع) فرمود: خداوند عقل را زینت خلقش قرار داد.

 

 3- زیبایی علم  

در نگاه زیباشناسی ، دین یكی از مظاهر و نمود زیبایی علم است.

 

امام علی (ع) می فرماید: دانش ، زیور و زیبایی انسان است.

 

شاهكاری های شگفت انگیز رفتاری و صنعتی و هنرآفرینی ها از بركت وجود علم است.

 

علم ، حیاتبخش است.

 

علم ، لباس زیبایی است كه بر اندام انسان كشیده می شود و اعمال او را زیبا می گرداند و انتخابی زیباگرانه دارد.

 

 4- نیت زیبا  

اندیشه و نیت زیبا در اعمال و رفتار نسبت به خدا و هستی ، یكی دیگر از زیبایی های معنوی است.

 

نیت زیبا حاكی از دید مثبت و زیباگرایانه به جهان اطراف انسان است.

 

امام علی (ع) می فرماید: نیت خوب ، زیبایی سیرت هاست.

 

 

5- زیبایی عفو و اغماض

 

ذوق و شهود و احساس زیبایی جویی آدمی نمی تواند صحنه زیبای چشم پوشی از انتقام را ترسیم كند. آیا زیباتر از صحنه عفو و گذشت سراغ دارید؟ امام علی (ع) می فرماید: زیباترین افعال قدرتمند، عفو و گذشت است.

  جدایی های هدایت گونه از منحرفان و تبهكاران و صحنه ها و مكانهایی كه با روح الهی انسان سازگاری ندارد، جلوه ای از زیبایی های استقلال و اصالت روح زیباطلب انسان است و با این هجرت و جدایی خود، به دنبال اصلاح و ایجاد تغییر در طرف مقابل و كشانیدن او به زیبایی هاست قرآن می فرماید: "به آنچه می گویند ، بردبار باش و از آنان دوری گزین ؛ دوری و جدایی زیبا." علامه جعفری می گوید: روح چنین شخصی از نوعی زیبایی عالی برخوردار است كه خود بیش از همه از آن زیبایی لذت می برد. این آرمان معقول نشان دهنده آن كمال زیباست كه با وجود آمدن یك عامل نفرت و انزجار، روح خود را مبدل به خزان نمی كند كه هم طراوت و سرسبزی و شاخسارهای روح خود را از بین ببرد و هم روح آن كس را كه از او جدا شده است.  

خداوند می فرماید: با عفو و بخشش كه زیباست ، از لغزشهای مردم در گذر.

 

توجه و لذت بردن از جمال مطلق ، هدف و نهایت عشق ورزی است. شاید برای همه انسانها بدون مقدمه و واسطه ، رسیدن به این هدف ممكن نباشد؛ ولی می شود از مقدمات و مراتب نازل زیبایی شروع كرد و با استمداد از حس كمال طلبی ، به مراتب عالی زیبایی یعنی كمال مطلق رسید. بوعلی سینا رابطه این دو را بدین صورت بیان كرده است : خداوند جمال دایم و نهایی است و در طبیعت ، زیبایی ای نهفته است كه موجب رغبت و محبت به خداوند می شود. بنابراین جمال مادی وسیله عروج است ، نه هدف.

 

سیر و سلوك جمالی مراحلی دارد كه باید پله پله طی شود و یكی از اصول مكتب جمال این است كه زیبایی های مادی و زمینی و مجازی نه تنها سزاوار عشق ورزی نیستند، بلكه اگر كسی از این پل ها عبور نكند، به مقصد حقیقی نخواهد رسید؛ یعنی زیبایی مراتبی دارد. عده ای در زیبایی های مقدمی و محدود و ناقص توقف می كنند و عده ای دیگر از اینها گذر كرده و به هدفهای عالی زیبایی های معنوی می رسند و به جایی می رسند كه چهره و جمال الهی را مشاهده می كنند. در قرآن شریف ، عشق ورزی به زیبایی های دنیوی ، به عنوان وسیله به رسمیت شناخته شده و تایید گردیده است. این عشق های محسوس و مادی در نهایت به عشق معنوی و به مرحله عشق الهی صعود می كند. از منظر قرآن تمام زیبایی هایی كه در نمایشگاه طبیعت موجود است و زیبایی هایی كه محصول فكر و ذوق انسان است ، اگر فاسد نباشد ، مثل زیبایی های معنوی به خداوند نسبت داده شده و به یك نقطه ختم می شود. تمام این جلوه های زیبایی در اطراف یك مركز و اصل می چرخد. یوسف و زلیخا هر دو طالب جمالند ؛ اما یوسف طالب جمال عقلی است و زلیخا خواستار جمال حسی.

 زلیخا در آغاز راه فقط همان جمال صوری را می بیند و یوسف در پایان راه در حسن صورت قبول می نگرد. كلام و قلمی را كه در جستجو و تشنه زیبایی است ، با كلام امامی كه زینت بخش عابدان است

، به پایان می رسانم : خدایا! انسانهای مشتاق را از نظر به دیدار زیبایت محجوب و پوشیده مفرما

  
سه شنبه 5/5/1389 - 10:52
ادبی هنری
مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند.
وقتی به موضوع "خدا " رسیدند. آرایشگر گفت: من باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد.
مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟

آرایشگر جواب داد: کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو، اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود می داشت، نباید درد و رنجی وجود داشته باشد. نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه می دهد این چیزها وجود داشته باشد.

مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد، چون نمی خواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض این که از آرایشگاه بیرون آمد، در خیابان مردی دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده. ظاهرش کثیف و ژولیده بود.

مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: می دانی چیست، به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند. آرایشگر با تعجب گفت: چرا چنین حرفی می زنی؟ من این جا هستم، من آرایشگرم. من همین الان موهای تو را کوتاه کردم.

مشتری با اعتراض گفت: نه! آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش بلند و اصلاح نکرده پیدا نمی شد.

آرایشگر جواب داد: نه بابا، آرایشگرها وجود دارند! موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.

مشتری تائید کرد: دقیقاً ! نکته همین است. خدا هم وجود دارد ! فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.
 
راستی ! چرا یافتن خدا برای خیلی از ماها اینقدر دشوار است ؟


شاید جواب این سوال در این جمله باشد كه :

زیرا ما بدنبال چیزی هستیم كه هرگز آنرا گم نكرده ایم ...!
 

 

سه شنبه 5/5/1389 - 10:50
دانستنی های علمی
 آیا میدانستید که شاهنامه فردوسی ۷۵۰۰۰ بیت دارد؟

آیا میدانستید که در نقوش دیوار نگارهای همدان متعلق به دوازده هزار سال پیش صلیب شکسته نازیها دیده می شود؟

آیا میدانستید که نظریه دهکده کوچک جهانی مک لوهان توسط ارد بزرگ رد شده است؟

آیا میدانستید که زیباترین مجسمه تاریخ ایران مجسمه برنزی نادر شاه افشار است؟

آیا میدانستید که ایرانیان اولین بار نمایش های همگانی (تئاتر) را اجرا نموده اند و همانها گریم و ساخت نقاب را در
۱۵ هزار سال پیش پایه گذارده اند؟

آیا میدانستید که لاک پشت در بین جانوران جهان، طولانی ترین عمر را دارد و ممکن است تا
۱۵۰سال عمر کند؟

آیا میدانستید که پروانه هرکول استرالیای که فاصله دو نوک بالهای آن در حالت گسترده سی و پنج سانتی متراست، بزرگترین پروانه جهان است؟

آیا میدانستید
كه اندونزی چهارمین کشور پر جمعیت دنیا بعد از چین و هند و آمریکا می باشد؟

آیا میدانستید که بزرگترین سوسمارهای جهان رودخانه سرباز در سیستان و بلوچستان ایران است؟

آیا میدانستید
كه ایرانیان ۳ هزار سال پیش با پیل های الکتریکی بزرگ خانه های خود را روشن می کردند؟

آیا میدانستید که انسانهای امروزی بطور متوسط شش سال از عمرش را تلویزیون نگاه می کند و شش سالش را هم صرف غذا خوردن میکند و یک سومش را هم میخوابد؟

آیا میدانستید که قدیمی ترین شاهنامه در فلورانس زیر نظر پرفسور "پیر مونته سه" نگهداری می شود؟

آیا میدانستید که پروانه ها، چشم های مرکب دارند که تعداد آنها گاهی به هجده هزار می رسد؟

آیا میدانستید که ما حتی در روزهای ابری هم در معرض اشعه بنفش خورشید می باشیم، بین هفتاد تا هشتاد درصد از این نور میتواند به راحتی از ابرها ردّ شوند؟

آیا میدانستید که نمک از پنج هزار سال پیش در سفره ما انسانها بوده است؟

آیا میدانستید که گرم ترین نقطه جهان نقطه ای بنام گندم بریان در کویر لوت ایران با
۷۵ درجه گرما می باشد؟

آیا میدانستید که بزرگترین فیلسوف غرب "فردریش نیچه" می گوید راستگو ترین مردم جهان ایرانیان هستند؟

آیا میدانستید که پیشانی انسان مرکز دمای انسان است یعنی اگر شما دمای پیشانیتان را تغییر دهید دمای بدنتان هم به همان انداره تغییر میکند؟

آیا میدانستید که زیباترین کاریکاتور تاریخ "یاد" نام دارد و طراح آن ارد بزرگ است؟

آیا میدانستید که نادرشاه افشار تا بیست و پنج سالگی با مادرش برده و اسیر ازبکان بوده است؟

آیا میدانستید که پژوهشگران عمر انسان عصر حجر را نوزده سال برآورد نموده اند؟

آیا میدانستید که شهر بیت المقدس بین سالهاى 538 تا 332 قبل از میلاد مسیح تحت حاکمیت ایران بود، در آن دوران کوروش کبیر پادشاه ایران بود؟

آیا میدانستید که 60% کسانی که در سوئد ازدواج میکنند ، بعدا طلاق میگیرند؟

آیا میدانستید که در طول قرون وسطی همه تصور میکردند که قلب مرکز هوش و درایت انسان است؟

آیا میدانستید كه شدیدترین نعره ها متعلق به وال ها است که برابر با صدای موتور جت است؟

آیا میدانستید كه دلفین ها همانند گرگ ها هنگام خواب چشم هایشان را باز می گذارند؟

آیا میدانستید كه وقتی یک نوزاد در حال گریه است با صدای ش....ش.... شما آرام می شود به این دلیل که صدای آبی که اطراف نوزاد در شکم مادر است را برایش تداعی می کند، در ضمن این یکی از دلایلی است که چرا صدای ساحل دریا به انسان آرامش می دهد؟

آیا میدانستید كه با نگاه کردن به گوش حیوانات می توانیم به تخم گذار بودن یا بچه زا بودن آنها پی ببریم. بدین صورت که تخم گذاران گوششان ناپیدا و بچه زایان گوششان نمایان است، تنها یک اسثتنا وجود دارد آن هم نوعی افعی است که بچه زاست اما گوشش دقیق پیدا نیست؟

آیا میدانستید كه گرانترین لباس هندی (ساری) در جهان كه در كتاب ركوردهای گینس هم ثبت شده است
و این ساری ابریشمی قیمتی معادل 40 لك روپیه برابر با 100 هزار دلار آمریكا دارد. سنگها و جواهراتی كه در این لباس به كار رفته عبارتست از : الماس، طلا، پلاتین، نقره، زمرد سبز، یاقوت سرخ، یاقوت زرد، چشم گربه!، یاقوت كبود، مروارید و مرجان.

سه شنبه 5/5/1389 - 10:49
طنز و سرگرمی
- سیگار كشیدن باعث میشه شما هرچه سریعتر از شر سلامتی و زندگی به امید خدا خلاص بشید و بتونید پا به عرصه های جدیدتری از جمله جهان آخرت بگذارید و تجربه های جدیدی رو كسب كنید.

2-
وقتی سیگار بكشین یه سرفه هایی میكنین به خدا همچین سر تون حال میاد انگار قولنج ریه تون رو گرفته باشن یعنی ششتون حال میاد.

3-
اونایی كه سیگاری هستن بعد از یه مدت متوجه میشن كه روابط عاطفی عمیقی با چای و نسكافه پیدا كردن.

4-
اگه سیگاری بشین برای مواقع بیكاری، بیعاری، بیخوابی، بیداری، بیزاری، بیذاتی، بیماری، سیرابی، لیوانی، خوشحالی، ناراحتی و سایر مواقع بهترین امكان رو در اختیار دارین.

5-
اگه سیگاری بشین دارای روابط اجتماعی درخشان میشین و میتونین دوستان جدید و زیادی از نوع خفن پیدا كنین.

6-
وقتی شما جزء خریداران سیگار باشین دوستانی رو پیدا میكنین كه از بس دوستتون دارن شما رو به شكل شیرینی میبینن و درك نوع دوستی به شما بسیار عمیقتر خواهد بود.

7-
اگه سیگاری بشین توی محیط های سربسته و عمومی از دست سیگاری ها حرص نمیخورین و این خودش باعث میشه آرامش اعصاب داشته باشین.

8-
وقتی سیگاری بشین، میتونین توی مسابقه جهانی ترك سیگار شركت كنین و كلی پول به جیب بزنین.

9-
اگه سیگاری بشین، وقتی با اقوام و دوستان به پیك نیك میرین موقع روشن كردن آتیش میتونین روش روشن كردن كبریت در میان باد و بوران رو به اونا نشون بدین و خودتون رو به عنوان یك قهرمان ملی معرفی كنید.

10-
اگه سیگاری بشین با سوپری سر كوچتون بیشتر رفیق میشین طوری كه اگه یه روز نرین سراغش دلش براتون تنگ میشه.

11-
اگه مخفیانه سیگار بكشین میتونید با كوچه پس كوچه های اطراف خونه، پشت بام، زیر زمین و دیگر جاهایی كه تا حالا زیاد بهشون توجه نكردین یا لازم نیست اسمی ازش برده بشه بیشتر آشنا بشین.

12-
وقتی مخفیانه سیگار میكشین با ادوكلن، عطر و دئودورانت های ارزون قیمت و همچنین انواع آدامسهای p.k، خروس نشان، relax و غیره آشناتر میشین و احساس می كنید (البته خودتون) به آدمی خوشبو با دندونای سفید مبدل شدین.

13-
هرچه بیشتر سیگار بكشین راحت تر میتونین از شر پولهایی كه توی جیبتون سنگینی میكنه راحت بشین.

14-
اگه سیگاری بشین توی شهرای بزرگ كه هوای آلوده دارن راحتتر میتونین زندگی كنین و مشكل آلودگی هوا آنچنان آزارتون نمیده.

امیدوارم قضیه رو زیاد جدی نگرفته باشید چون در این مقوله (سیگار كشیدن) نه تنها اصلا فوایدی یافت نمیشه بلكه جز انواع و اقسام مضرات چیزی دیگه عاید نخواهد شد.

سه شنبه 5/5/1389 - 10:48
ادبی هنری
یكی بود یكی نبود، یك پسرك بداخلاقی بود كه مرتب عصبانی می شد و به ندرت پیش می آمد كه بتواند حالت عصبی خود را كنترل كند، بخاطر این عادت هم اكثر دوستانش از او آزرده بودند. پدرش فكری كرد و به جهت اینكه این عادت ناپسند را از او دور كند به او یك كیسه پر از میخ و یك چكش داد و گفت هر وقت عصبانی شدی، یك میخ به دیوار روبرو بكوب. روز اول پسرك مجبور شد 37 میخ به دیوار روبرو بكوبد. روزها و هفته ها سپری شد تا اینكه پسرك توانست تا اندازه ای خلق و خوی خود را كنترل كند و كمتر عصبانی شود، تعداد میخهایی كه به دیوار كوفته بود رفته رفته كمتر شد. پسرك متوجه شد كه آسانتر آنست كه عصبانی شدن خودش را كنترل كند تا آنكه میخها را در دیوار سخت بكوبد. بالاخره به این ترتیب روزی رسید كه پسرك دیگر عادت عصبانی شدن را ترك كرده بود و موضوع را به پدرش یادآوری كرد. پدر به او پیشنهاد كرد كه حالا به ازاء هر روزی كه عصبانی نشود، یكی از میخهایی را كه در طول مدت گذشته به دیوار كوبیده بوده است را از دیوار بیرون بكشد. روزها گذشت تا بالاخره یك روز پسر جوان به پدرش رو كرد و گفت همه میخها را از دیوار درآورده است. پدر، دست پسرش را گرفت و به آن طرف دیواری كه میخها بر روی آن كوبیده شده و سپس درآورده بود، برد. پدر رو به پسر كرد و گفت: "دستت درد نكند، كار خوبی انجام دادی ولی به سوراخهایی كه در دیوار به وجود آورده ای نگاه كن! این دیوار دیگر هیچوقت دیوار قبلی نخواهد بود. پسرم وقتی تو در حال عصبانیت چیزی را می گوئی مانند میخی است كه بر دیوار دل طرف مقابل می كوبی. تو می توانی چاقوئی را به شخصی بزنی و آن را از پیكرش درآوری، مهم نیست تو چند مرتبه به شخص روبرو خواهی گفت معذرت می خواهم كه آن كار را كرده ام، زخم چاقو كماكان بر بدن شخص روبرو خواهد ماند. یك زخم فیزیكی به همان بدی یك زخم شفاهی است. "دوست ها واقعاً جواهرات كمیابی هستند، آنها می توانند تو را در هر زمان خوشحال كنند و تو را تشویق به دستیابی به موفقیت نمایند. آنها گوش جان به تو می سپارند و انتظار احترام متقابل دارند و آنها همیشه مایل هستند قلبشان را به روی ما بگشایند."
سه شنبه 5/5/1389 - 10:45
دانستنی های علمی

در اینجا معنی نام کشورهای جهان در جلوی نام آنها آمده و زبانی که ریشه این نام در اصل از آن گرفته شده در میان کمانک آورده شده است:

ایران : سرزمین نجیب زادگان (آریاییان) (فارسی دری)

آذربایجان :آتورپاتکان{نگهدار آتش}(فارسی/ دری)

آرژانتین :سرزمین نقره(اسپانیایی)

آفریقای جنوبی :سرزمین بدون سرما(آفتابی) جنوبی(لاتین،یونانی)

آفریقای مرکزی :سرزمین بدون سرما(آفتابی) مرکزی(لاتین،یونانی)

آلبانی: سرزمین کوهنشینان

آلمان :سرزمین همه مردان یا قوم ژرمن(فرانسوی – ژرمنی)

آنگولا :از واژه نگولا که لقب فرمانروایان محلی بود

اتریش : شاهنشاهی شرق (ژرمنی)

اتیوپی : سرزمین چهره سوختگان (یونانی)

ارمنستان : سرزمین فرزندان ارمن،نام نبیره ی نوح"ع"(فارسی/ دری)

ازبکستان : سرزمین خودسالارها (سغدی-ترکی-فارسی/ دری)

اسپانیا : سرزمین خرگوش کوهی (فنیقی)

استرالیا : سرزمین جنوبی (از لاتین)

استونی : راه شرقی (ژرمنی)

اسکاتلند :سرزمین اسکات ها{در لاتین قوم گائل را گویند}(لاتین)

افغانستان :سرزمین قوم افغان(دری فارسی)

اکوادور :خط استوا (اسپانیایی)

الجزایر :جزیره ها(عربی)

السالوادور :رهایی بخش مقدس(اسپانیایی)

امارات متحده عربی :شاهزاده نشین های یکپارچه عربی(عربی)

اندونزی :مجمع الجزایر هند(فرانسوی)

انگلیس :سرزمین قوم آنگل(ژرمنی)

اوروگوئه :شرقی

اوکراین :منطقه مرزی(اسلاوی)

ایالات متحده امریکا :از نام آمریگو وسپوچی دریانورد ایتالیایی

ایتالیا : شاید به معنی ایزد گوساله (یونانی)

ایرلند : سرزمین قوم ایر (شاید هم معنی با آریا) (انگلیسی)

ایسلند : سرزمین یخ (ایسلندی)

باهاما : دریای کم عمق یا ریشدارها(اسپانیایی)

بحرین : دو دریا (عربی)

برزیل : چوب قرمز

بلژیک : سرزمین قوم بلژ (از اقوام سلتی)، واژه بلژ احتمالاً معنی زهدان و کیسه میداده.

بلیز : یا از نام دزدی دریایی به نام والاس یا از واژهای بومی به معنای آب گل آلود

بنگلادش : ملت بنگال (بنگلادشی)

بوتان : تبتی تبار

بوتسوانا : سرزمین قوم تسوانا

بورکینافاسو : سرزمین مردم درستکار (از زبانهای موره –دیولا)

بولیوی : از نام سیمون بولیوار مبارز رهایی بخش آمریکای لاتین

پاراگوئه : این سوی رودحانه

پاکستان : سرزمین پاکان

پاناما :جای پر از ماهی(زبان کوئِوا )

پرتغال : بندر قوم گال (از اقوام سلتی) (لاتین)

پورتوریکو : بندر ثروتمند (اسپانیایی)

تانزانیا :این نام از همامیزی تانگانیگا(سرزمین دریاچه تانگا) + زنگبار است

تایلند :سرزمین قوم تای

ترکمنستان : سرزمین ترک مانندها

ترکیه : سرزمین قویها (ترکی با پسوند عربی)

جامائیکا : سرزمین بهاران

جیبوتی : شاید به پادری بافته از الیاف نخل می گفتند(زبان آفار)

چاد : دریاچه ( زبان بورنو)

چین :سرزمین مرکزی(چینی)

دانمارک : مرز قوم "دان "

دومینیکن : کشور دومینیک مقدس (اسپانیایی)

روسیه : کشور روشن ها، سپیدان (شاید از ریشه سکایی"راؤش" )

روسیه سفید (بلاروس ):درخشنده(روس) سفید(روسی)

رومانی : سرزمین رومی ها

زلاند نو :زلاند جدید(زلاند نام یکی از استان های هلند به معنای دریا ست)

ژاپن : سرزمین خورشید تابان (ژاپنی)

ساحل عاج :ساحل عاج

سریلانکا : جزیره باشکوه (سنسکریت)

سلیمان جزایر :از نام حضرت سلیمان

سه شنبه 5/5/1389 - 10:43
ادبی هنری
در یک دهکده ای دور افتاده دو تا دوست زندگی می کردند. یکی از اونها جانسون و دیگری پیتر بود. این دو تا از کودکی با هم بزرگ شده بودند. آنقدر این دو دوست رابطه خوبی با هم داشتند که نصف اهالی دهکده فکر میکردند که ِاین دو نفر با هم برادرند. با این حال که هیچ شباهتی به هم نداشتند. اما این حرف اهالی نشان از اوج محبتی بود که بین این دو نفر وجود داشت. همیشه پیتر و جانسون راز دلشون رو به همدیگه میگفتند و برای مشکلاتشون با همدیگه همفکری میکردند و بالاخره یه راه چاره براش پیدا می کردند. اما اکثر اوقات جانسون این مسائل رو بدون اینکه پیتر بدونه با دوستای دیگه اش در میان میگذاشت.

وقتی پیتر متوجه این کار جانسون می شد ناراحت می شد اما به روش هم نمی آورد. چون آنقدر جانسون رو دوست داشت که حاضر نبود حتی برای یک دقیقه تلخی این رابطه رو شاهد باشه. به خاطر همین احترام جانسون رو نگه می داشت و باز هم مثل همیشه با اون درد دل می کرد. سالها گذشت و پیتر ازدواج کرد و رفت سر خونه زندگیش، اما این رابطه همچنان ادامه داشت و روز به روز عمیق تر می شد. یه روز پیتر می خواست برای یه کار خیلی مهم با خانواده اش بره به شهر. به خاطر همین اومد و به جانسون گفت من دارم می رم به طرف شهر، اما اگه امکان داره این کیسه پول رو توی خونت نگهدار تا من از شهر برگردم. جانسون هم پول رو گرفت و رفیقش رو تا دروازه خروجی بدرقه کرد. وقتی داشت به خونه برمی گشت، سر راه رفت پاتوق خودش و شروع کرد با دوستاش تفریح کردن. هوا دیگه داشت کم کم تاریک می شد و جانسون با دوستاش می خواست خداحافظی کنه. اما دوستاش گفتن هنوز که زوده چرا مثل هر شب نمی ری؟ اونم گفت که پولهای پیتر توی خونست و باید زودتر بره خونه و از پولها مراقبت کنه. خلاصه خداحافظی کرد و رفت. وقتی رسید خونه سریع غذاشو خورد و رفت توی اتاقش. پولها رو هم گذاشت توی صندوقش و گرفت تخت تخت خوابید. بی خبر از اتفاقی که در انتظارش بود ...

بله درست حدس زدید. چند نفر شبونه ریختن توی خونه و پولها رو با خودشون بردند! جانسون صبح که از خواب بیدار شد متوجه این موضوع شد و از ناراحتی داشت سكته می كرد ! تمام زندگیش رو هم اگه می فروخت نمی تونست جبران پولهای دزدیده شده رو بكنه. از ناراحتی لب به غذا هم نزد. دم دمای غروب بود که دید صدای در میاد. در رو که باز کرد دید پیتر اومده تا پولها رو با خودش ببره. وقتی جانسون ماجرا رو براش تعریف کرد، پیتر به جای اینکه ناراحت بشه و از دست جانسون عصبانی باشه، شروع کرد به خندیدن و گفت می دونستم، می دونستم که بازم مثل همیشه نمی تونی جلوی زبونت رو بگیری. اما اصلاً نترس. چون من فکرشو می کردم که این اتفاق بیافته. به خاطر همین چند تا سکه از آهن درست کردم و توی اون کیسه ریختم و اصل سکه ها رو توی خونه خودم نگه داشتم و چون می دونستم که کسی از این موضوع با خبر می شه و تو به همه می گی که سکه ها پیش تو بوده، خونه من امن تر از تو بود. الآن هم اصلاً نگران و ناراحت نباش شاید از دست من و این رفتارم ناراحت بشی، اما این درسی برات می شه که همیشه مسائلی رو که دیگران با تو در میون میگذارند توی قلبت محفوظ نگه داری و به شخص ناشناسی راز دلت رو بازگو نكنی ...

سالها گذشت و جانسون از اون اتفاق درس بسیار بزرگی گرفت. اینکه راز دیگران مثل راز دل خودش می مونه و باید برای حفظ اون راز تلاش کنه. همونطور که خودش از فاش شدن راز دلش ناراحت می شه دیگران هم از این موضوع امكان داره تحت تاثیر قرار بگیرند و چه بسا موجب سلب اطمینان و تیرگی رابطه دوستی هم بشود. بطوریكه صداقت و صفای دل شما نباید تحت هیچ شرایطی موجبات آسیب و نگرانی شما را فراهم نماید ...

سه شنبه 5/5/1389 - 10:41
ادبی هنری

اشتباه گمان می‌کنیم که تو غائبی؛
آری... تو هستی؛
نمایان‌تر از هر خورشید؛
روان‌تر از هر رود؛
طوفانی‌تر از هر دریا؛
ایستاده‌تر از هم کوه؛

و می‌دانم که در انتظاری...
منتظر این‌که ما بیایم؛
چون ما غائب از امام زمان خویش‌ایم و او حاضر در برابر ما.

اگر من بیایم؛
تو را آماده می‌بینم؛
آماده‌ای که هزار و اندی سال است که لحظه شماری می‌کند برای بیدار شدنم،؛
برای انسان شدنم؛
تا من بیایم، بفهمم، بشناسم و لبیک گویم، ندای حق طلبی‌ات را.

و تو ای مولای منتظرم...
دعا کن تا درک و ادب حضور در پیشگاهت را دریابم.

سه شنبه 5/5/1389 - 10:39
ادبی هنری

پاى كوبان ز پى نغمه تار آمده‏ام‏

دست افشان بسر كوى نگار آمده‏ام‏

حاصل عمر اگر نیم نگاهى باشد

بهر آن نیم نگه با دل زار آمده‏ام‏

باده از دست لطیف تو در این فصل بهار

جان فزاید كه در این فصل بهار آمده‏ام‏

در میخانه گشائید كه از مسلخ عشق‏

به هواى رخ آن لاله عذار آمده‏ام‏

 جامه زهد دریدم رهم از دام بلا

باز رستم، ز پى دیدن یار آمده‏ام‏

 به تماشاى صفاى رخت اى كعبه دل‏

به صفا پشت و سوى شهر نگار آمده‏ام

 

( نیمه شعبان بر همگان مبارک )

سه شنبه 5/5/1389 - 10:37
خواستگاری و نامزدی

سلام من این مطلب را در وبلاگ شخصی خودم ثبت كرده ام ولی وقتی دیدم دوستان خیلی خوششان آمد پیشخودم گفتم كه حتما دوستان خوب تبیانی خوششون می آید.


استادی در شروع کلاس درس، لیوانی پر از آب را به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید : به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟
شاگردان جواب دادند تقریبا 50 گرم.
استاد گفت : من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدراست .
اما سوال من این است : اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
شاگردان گفتند : هیچ اتفاقی نمی افتد.
استاد پرسید خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقی می افتد؟
یکی از شاگردان گفت : دست تان کم کم درد میگیرد.
استاد گفت : حق با توست. حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟
شاگرد دیگری جسورانه گفت : دست تان بی حس می شود عضلاتتان به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می شوند و مطمئنا“ کارتان به بیمارستان خواهد کشید و از این حرف همه شاگردان خندیدند .
استاد گفت : خیلی خوب است. ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است؟
شاگردان جواب دادند : نه پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود؟ در عوض من چه باید بکنم؟
شاگردان گیج شدند! یکی از آنها گفت : لیوان را زمین بگذارید.
استاد گفت : دقیقا“ مشکلات زندگی هم مثل همین است اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید اشکالی ندارد.
اما اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید، اعصابتان به درد خواهند آمد، اگر بیشتر از حد نگه شان دارید، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود.
فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است. اما مهم تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید! به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هر مسئله و چالشی که برایتان پیش می آید ،برآیید ...
بله دوست من،یادت باشد که لیوان آب را همین امروز زمین بگذاری زندگی همین است...
سه شنبه 7/7/1388 - 18:23
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته