• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 54598
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : برزخ چيست؟
پاسخ : در لغت برزخ عبارت از چيزي است که ميان دو شيء ديگر فاصله و پرده بيفکند. کلمه برزخ در قرآن کريم چندين بار آمده است. گاه اين کلمه به معناي مانع يا به عبارت دقيق تر به معني ظريف ترين مانع آبي است:« مرج البحرين يلتقيان* بينهما برزخ لا يبغيان»« دو درياي مختلف را در کنار هم قرار دارد، در حالي که با هم تماس دارند اما در ميان آن دو برزخي است که يکي بر ديگري غلبه نمي کند»در جاي ديگر به معناي عالم جداکننده بين زندگي دنيوي و اخروي به کار رفته است. اين عالم با لحظه مرگ آغاز شده و به زمان و لحظه برخاستن از گورها منتهي مي شود. به آن « عالم مثال» نيز ميگويند چون از نظر شکل و صورت مانند دنياست ولي از لحاظ ماده و خواص و ويژگي ها با آن تفاوت دارد:« و من ورائهم برزخ الي يوم يبعثون»« و از پس آنان برزخي است تا روزي که برانگيخته خواهند شد»
کد سوال : 54599
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : چند نام از نامهاي قيامت در کتاب خدا را بيان کنيد؟
پاسخ : در قرآن کريم نامهاي فرواني براي روز قيامت ذکر شده که برخي از آنها را يادآور مي شويم:يوم الحساب ( روز حساب)، يوم التلاق ( روز ديدار و برخورد با يکديگر)، يوم الجمع ( روز گردآمدن)، يوم التغابن ( روز اقرار به خسران و ابراز فريب خوردگي)، يوم البعث ( روز برانگيخته شدن)، اليوم الموعود ( روز وعده داده شده)، النشور ( روز پراکنده شدن مردم در صحنه قيامت)، يوم الحسره ( روز افسوس خوردن)، يوم التناد ( روز ندا دادن يکديگر)، الميعاد( وعده گاه)، يوم الفصل ( روز جدايي)، الساعه ( لحظه خاص)، الواقعه ( حادثه واقع شدني)، الطامه ( هنگامه فراگير)، الصاخه ( فرياد بلند و صداي مهيب)، الازفه ( حادثه نزديک شونده)، الحاقه ( حادثه حقيقي و واقعي )، القارعه ( حادثه کوبنده)
کد سوال : 54600
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : چرا روز قيامت را « يوم التغابن» مي گويند؟
پاسخ : از جمله وجوهي که علامه طباطبايي درباره وجه تسميه روز قيامت در خصوص اين نام در تفسير خويش آورده اين موارد را مي توان ذکر کرد: تغابن جريان زيان آور است که براي کافران روي داده به اين صورت که معامله زيانبار را برگزيده و داده ستد سودمند را رها نموده اند. وجه ديگر اين است که تغابن براي همه انسانها اعم از مومن و کافر مطرح است. براي مومن اين گونه معنا مي يابد که او در دنيا براي آخرت خويش بيش از آنچه عمل نموده کار نيک ديگري انجام نداده است و براي کافر معنايش اين است که اصلا عمل خيري انجغام نداده است و وجه مشترک ميان آن دو در اين است که هيچ کدام به اندازه توان خودتلاش نکرده اند.
کد سوال : 54601
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : سه سوره قرآني که روز قيامت را به شکل وحشتناکي به تصوير مي کشد کدامند؟
پاسخ : سه سوره از قرآن هراسهاي روز قيامت را طوري به تصوير کشيده که هستي را به لرزه مي اندازد اين سوره ها عبارتند از: الانفطار، الانشقاق و التکوير.
کد سوال : 54602
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : مردم در روز قيامت به چند گروه تقسيم مي شوند؟
پاسخ : سوره واقعه گوياي اين موضوع است که مردم در روز قيامت به سه گروه تقسيم مي شوند:1- السابقون: آنان نزديکان درگاه الهي هستند که در مسير ايمان و عمل به فرامين الهي سبقت جسته و پيش افتاده اند. اين گروه شامل انبياء و ائمه و اولياء بوده و از ساکنان طبقات بالاي بهشت مي باشند. 2- اصحاب الميمنه: « ميمنه» از ريشه « يمن» به معناي برکت است. اينان اهل بهشتند و نامه کردار خود را با دست راست دريافت مي کنند و در شديدترين حالات شادماني و خوشحالي قرار دارند. 3- اصحاب المشئمه: « مشئمه» از کلمه « شوم» به معناي نامبارکي است امکان دارد که اين کلمه به معناي سمت چپ باشد. در اين صورت وجه تسميه اش اين است که نامه اعمال اين عده را به دست چپشان مي دهند به اين نشانه که در تيره بختي و بدترين حال ذلت و خواري به سر برده و اهل آتش جهنمند. از اين گروه هاي سه گانه در سوره الواقعه ياد شده آنجا که مي فرمايد:والسابقون السابقون * اولئک المقربون* في جنات النعيم
کد سوال : 54603
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : مقصود از نامه اعمال انسان که در روز قيامت به وي داده مي شود چيست؟
پاسخ : خداي تعالي مي فرمايد: « و کل انسان الزمناه طائره في عنقه و نخرج له يوم القيامه کتابا يلقاه منشورا»، « و کارنامه هر انساني را به گردن او بسته ايم و روز قيامت براي او نامه اي که آن را گشاده مي بيند بيرون مي آوريم»مقصود از کتاب همان نامه اعمال يا نوشته اي است که در حقيقت خلاصه اي از نوشته هاي دو ملک الهي مي باشد. همان دو فرشته اي که مورد اعتماد خدا بوده و به عنوان ناظر بر انسان گمارده شده اند يکي از آنها نيکي ها و خوبي هاي فرد را مي نويسد و ديگري زشتي ها و بدي هاي کردار او را . سرانجام اين چنين نوشته اي در روز قيامت به انسان تسليم مي گردد تا آن را خود بخواند و در حکم حجت و دليلي باشد بر ضد او يا به نفع او.
کد سوال : 54604
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : خوراک و لباس اهل بهشت چيست؟
پاسخ : هر چه اراده کنند. در قرآن کريم آمده است: « و فاکهه مما يتخيرون»، « و هر ميوه اي که برگزينند مهيا مي باشد.»« و لحم طير مما يشتهون»، « و از گوشت پرندگان هر آن چه بخواهند فراهم است.»« و لکم فيها ما تشتهي انفسکم و لکم فيها ما تدعون.»، « و در آن هر چه دلتان بخواهد براي شما وجود دارد و هر چه درخواست نماييد برايتان حاضر است.»و اما در رابطه با لباس بهشتيان در قرآن آمده است:« ولباسهم فيها حرير»، « و لباس آنها در بهشت ابريشم است.»« يحلون فيها من اساور من ذهب و يلبسون ثيابا خضرا من سندس و استبرق.»، « آنان در بهشت با دستبندهايي از طلا آراسته مي شوند و جامه هاي سبز رنگي از جنس ديباي نازک و ابريشم درشت باف بر تن مي کنند.»
کد سوال : 54605
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : ويژگي هاي زنان بهشتي چيست؟
پاسخ : خداي تعالي در قرآن کريم مي فرمايد:« و حور عين کامثال الولو المکنون.»« و حوريان سيه چشم همانند مرواريد پنهان در صدف محفوظند.»اين زنان به خاطر شدت سفيدي چشمانشان و شدت سياهي مردمک چشم و نيز به خاطر صفا و طراوتي که دارند، «حورالعين» نام گرفته اند. « لولو مکنون» (مرواريد پنهان)، يعني مرواريدي که در صدف خود محفوظ مانده، نه غباري به آن رسيده و نه به وسيله دستي لمس شده است. خداي متعال همچنين مي فرمايد:« انا انشانا هن انشاء فجعلنا هن ابکارا عربا اترابا»يعني آنان را بدون واسطه و بدون دخالت پدر و مادر آفريديم. آنان را باکره قرار داديم، يعني پيش از شوهران آنان ( که مردان بهشتي هستند) هيچ فردي از انس و جن با آنان نزدکي نکرده است. «عربا اترابا» يعني زنان شوهر دوست ( که از هيچ ابراز محبتي نسبت به شوهران خود دريغ نمي کنند) و ضمنا از نظر عمر و سن و سال و نيز محاسن و ويژ گي هاي نيکو با شوهران خود همطراز و برابرند. همچنين خداي تعالي در قرآن کريم مي فرمايد؟« فيهن قاصرات الطرف»يعني آنان جز به همسران خود به شخص ديگري نظر نمي اندازند. « کانهن الياقوت و المرجان»يعني آنان از شدت درخشندگي و سفيدي چهره و سرخي رخسار و گلگوني گونه، همچون ياقوت و مرواريدند. خداي متعالي در بيان ديگري مي فرمايد:« و لهم فيها ازواج مطهره»مقصود از «مطهره» اين است که آن ها از نوع نجاست وپليدي حسي يا معنوي پاک هستند.
کد سوال : 54606
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : آيا در جهنم نيز سلسله مراتب درکات وجود دارد ؟
پاسخ : همانطور که بهشت مراتب و درجاتي دارد دوزخ و آتش آن نيز داراي درجاتي مي باشد و شدت ضعف درد و رنج آن متناسب با زيادي يا کمي گناهان فرد تفاوت مي کند. خداي تعالي مي فرمايد: « لها سبعه ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم»، « براي دوزخ هفت در است که از هر در آن بخشي از آنها وارد مي شوند.»و اما طبقه هاي هفت گانه که از آن به « سبعه ابواب» ( هفت در) تعبير شده عبارتند از: هاويه: « و اما من خفت موازينه * فامه هاويه»، « و اما هر کس کفه نيکي هاي او سبک باشد جاي او هاويه است»سعير: « و قالوا لو کنا نسمع او نعقل ما کنا في اصحاب السعير»، « و گويند اگر سخن حق را مي شنيديم يا در آن مي انديشيديم اکنون در جمع اصحاب سعير نبوديم. »جحيم: « و انا الفجار لفي جهيم»، « و بي ترديد بدکاران در جهيم قرار دارند.»سقر: « سا صليه سقر»، او را به زودي به سقر مي رسانيم. حطمه: « کلا لينبذن في الحطمه»، « نه چنين نيست که گمان مي کند به يقين در حطمه انداخته خواهد شد.»لظّي : « کلا انها لظي * نزاعه للشوي»، « هرگز چنين نيست که گمان مي کنند بلکه آن آتش زن است و با زبانه خود بر کننده پوست است.»جهنم: « و انا للطاغين لشر ماب* جهنم يصلونها فبئس المحاد»، « سرکشان يقينا سرانجام شومي دارند جهنم است که به آن مي رسند چه بد قرارگاهي دارند.»
کد سوال : 54607
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : خوردني ها و نوشيدني هاي اهل دوزخ چيست؟
پاسخ : در آيات کريمه اي که در پي مي آيد نام تعدادي از خوردني ها و نوشيدني هاي اهل آتش آورده شده : ضريع: « ليس لهم طعام الي من ضريع»، « براي آنها هيچ غذايي جز ضريع يافت نمي شود.»« ضريع» خاري متعفن و بدبو و تلخ است. « زقوم» : « ثم انکم ايها الضالون المکذبون* لاکلون من شجره من زقوم.»، « آنگاه شما اي گمراهان دروغ پرداز قطعا از درختي که از زقوم هست خواهيد خورد.» « زقوم» درختي است که در وسط جهنم مي رويد ميوه آن شبيه سرهاي شياطين و بوي آن از مردار و لاشه گنديده بدتر است.« غسلين» : « ولا طعام الا من غسلين»، « و غذايي وجود ندارد مگر غسلين.». « غسلين» چيزي است که از شکم اهل آتش پس از آن که از زقوم خوردند خارج شده مي شود. خداي تعالي در قرآن کريم خوراک هاي اهل جهنم را اين گونه وصف فرموده است:« و طعام ذاغصه » « و غذاي گلوگير» و اما نوشيدني آنان عبارتند از:حميم :« و سقوا ماء حميما فقطع امعائهم »، « و آب حميم به آنان نوشانده مي شود پس اندرونشان را پاره پاره مي کند.»« حميم» ابي است که به نهايت درجه داغي و حرارت رسيده باشد. غساق: « الا حميما و غساقا »، « جز حميم و غساق نمي نوشند». «غساق» نوعي نوشيدني با بوي بد و زننده مي باشد و آن خون و چرکي است که از اجساد سوخته شده در آتش جاري مي شود. ماء صديد: « و يصقي من ماء صديد»، « و از آب صديد نوشانده مي شوند». « صديد» چرکي است که ميان گوشت و پوست فاصله مي اندازد. مهل: « و ان يستغيثوا يغاثوا بماء کالهل يشوي الوجوه»، « و اگر کمک بخواهند پاسخ آنان را با مهل مي دهند چيزي که چهره ها را بريان مي کند. « مهل» يعني ته مانده روغن سياه.