سه شنبه 8 خرداد 1403 - 18 ذيقعده 1445 - 28 مي 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
معصوم چهاردهم – حضرت مهدي (عج)
«شمس الدين» مي گفت: «از آن روز به بعد ، مرتب پدرم به «سامراء» مي رفت تا شايد بار ديگر امام را ببيند ولي امام را دوباره نديد و درحسرت ديدارش از دنيا رفت».
[
قرائت متن
]
«سيد محمد جبل عاملي» براي يكي از دوستان خود جريان مسافرتش را چنين نقل مي كند: سالي به مشهد رفتم و چون پول كافي نداشتم زندگي را به سختي گذراندم تا اينكه شنيدم
قافله
در حركت است اما من ، چون حتي ناني نداشتم كه خود را سير كنم ، به حرم رفتم و گريستم سپس تصميم گرفتم كه با شكم گرسنه خود را به
قافله
برسانم چون اگر ، مي ماندم زمستان مي شد و از سرما مي مردم.
[
قرائت متن
]
با همان حال ، راه را در پيش گرفتم و رفتم ولي راه را گم كردم و خود را در
بيابان
خشك و سوزان يافتم ، از گرسنگي حس و حركت نداشتم هر چه گشتم علفي پيدا كنم بخورم پيدا نكردم .
[
قرائت متن
]
شب شد و هوا تاريك ،
نعره
حيوانات درنده و وحشي مرا به
وحشت
انداخته بود ، من گريستم و
تسليم
مرگ شدم.
[
قرائت متن
]
طولي نكشيد كه ماه
ظاهر
شد و صداي حيوانات خاموش گرديد ، ناگاه چشمم به يك بلندي افتاد .
[
قرائت متن
]
به آنجا رفتم ، چشمه ي آب ديدم ، خوشحال شدم آب نوشيدم و وضو گرفتم و نماز خواندم .
[
قرائت متن
]
ديگر از گرسنگي توان حركت نداشتم ، همانجا خوابيدم و
تسليم
مرگ شدم ، ناگاه شخصي را ديدم سوار بر
اسب
بطرف من مي آيد با خود گفتم شايد از
دزدان
باشد و چون چيزي ندارم از خشم مرا خواهد كشت .
[
قرائت متن
]
ولي وقتي به من رسيد سلام كرد ، پاسخش دادم ، دانستم از
دزدان
نيست ، آنگاه به من گفت: چه مي كني؟ با ضعف و ناتواني پاسخ دادم خيلي گرسنه ام و راه را گم كرده ام گفت: « در كنار تو چند عدد خربزه است ، چرا گرسنه اي؟ من كه همه جا را گشته هيچ چيز نيافته بودم خيال كردم شوخي مي كند ، به او گفتم مرا مسخره مكن ، مرا بحال خود
واگذار
تا بميرم گفت: شوخي نمي كنم به عقب سرت بنگر ، وقتي نگاه كردم سه عدد خربزه را ديدم ، گفت: « يكي از آنها را بخور و دو عدد ديگر را با خود داشته باش و از اين راه مستقيم برو و نزديك غروب به
خيمه اي
مي رسي كه آنها تو را به
قافله
مي رسانند»
[
قرائت متن
]
سپس از نظرم
ناپديد
شد فوراًَ بخود آمدم و دانستم كه امام زمان بوده است طبق دستور ، يكي از آنها را خوردم و وقتي حالي پيدا كردم بقيه را برداشتم و به راه افتادم ، فردا ظهر خربزه ديگر را خوردم و به راه ادامه دادم و همانطور كه فرموده بود نزديك غروب به
خيمه اي
رسيدم ، آنها مرا گرفتند و بداخل
خيمه
بردند و از من پذيرائي نمودند آنگاه مرا به
قافله
رساندند.
[
قرائت متن
]
بر اساس دانش فيزيولوژي ساختمان بدن انسان ، از ميلياردها
سلول
و ياخته تشكيل شده است كه با مرور زمان ،
سلولهاي
پير و
فرسوده
از بين مي روند و
سلولهاي
جوان ، جاي آنها را مي گيرند و با اين برنامه ، حيات و زندگي ادامه مي يابد. آنچه كه انسان را
فرسوده
مي كند و
سلولها
را از فعاليت و كار باز مي دارد و مرگ را به
ارمغان
مي آورد ، ميكروبهاي زيانبخش است كه از راههاي مختلف وارد بدن گشته و به جنگ و
ستيز
با
سلولها
برمي خيزند و آنها را نابود مي كنند.
[
قرائت متن
]
1
2
3
4
5
6
7
8
9
آخرين مطالب
تاریخ و سیره معصومین
6 ویژگی ممتاز حضرت معصومه(س) برای...
تاثیر مهاجرت امام رضا(علیه السلام) بر...
سخنان امام با عمربن سعد در کربلا
آخرین سخنرانی امام در روز عاشورا
سخنرانی امام در جمع هزار تن از سپاه حر
توصیف کوفیان در سخنرانی روز عاشورای...
نکات مهم سخنان امام...
سخنرانی امام در منطقه شراف برای سپاه...
اولین سخنرانی امام در روز عاشورا قبل از...
خطبه امام قبل از حرکت بسوی کوفه